[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در پایگاه هوایی شهید نوژه همدان - 1383/04/18 عنوان فیش : شهید عطاءاللّه اشرفی اصفهانی, شهید اردستانی, شهید بابایی, شهید خضرایی, شهید نوژه, شهید بابایی, شهید عباس دوران کلیدواژه(ها) : شهید عطاءاللّه اشرفی اصفهانی, شهید اردستانی, شهید بابایی, شهید خضرایی, شهید نوژه, شهید بابایی, شهید عباس دوران نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این پایگاه خدمات بسیار باارزشی را در دوران دفاع مقدس به كشور و ملت ایران تقدیم كرده است. علاوه بر شهید نوژه و علاوه بر شهید دوران، شهدای باارزش دیگری از این پایگاه و از مجموعهی نیروهای مسلح در این منطقهی بسیار حساس، نام خودشان را در فهرست افتخارات پایانناپذیرِ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ثبت كردهاند. ما به این عزیزان افتخار میكنیم؛ نام آنها را گرامی میداریم. برای ما شخصیتهایی مثل شهید بابایی، شهید اردستانی، شهید خضرائی- كه مدتی فرمانده این پایگاه هم بود- و شهدای باارزش و بزرگوار دیگر در نیروهای مسلح یقیناً فراموشنشدنی هستند. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه - 1377/08/08 عنوان فیش : شهید آیتالله دستغیب, شهید آیةالله قاضی, شهید آیت الله مدنی, شهید صدوقی, شهید عطاءاللّه اشرفی اصفهانی کلیدواژه(ها) : شهید آیتالله دستغیب, شهید آیةالله قاضی, شهید آیت الله مدنی, شهید صدوقی, شهید عطاءاللّه اشرفی اصفهانی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : میگفتند به هركدام از افراد شركتكننده در نماز جمعهی تهران، فلان قدر پول میدهند، فلان قدر جنس میدهند! اینها همان مردمی بودند كه با پشتیبانیهای مالی خودشان، آن جنگ عظیم را پشتیبانی كردند. در همین نماز جمعهی تهران، انبوه پول و جنس و هدایای مردمی به سمت جبههها روانه میشد. اینقدر این ایرانیناشناسها، در بارهی این مردم اشتباه میكردند، جفا مینمودند و سخن به یاوه میگفتند! آنها به تبلیغات هم اكتفا نكردند و نماز جمعه را مورد تهاجم خونین قرار دادند. پنج امامجمعهی معتبر معروف را به شهادت رساندند: مرحوم آیتاللّه قاضی، مرحوم آیتاللّه مدنی، مرحوم آیتاللّه صدوقی، مرحوم آیتاللّه دستغیب، مرحوم آیتاللّه اشرفی. پنج عالمِ مجتهدِ پیرمردِ باتقوای پرهیزكارِ پارسا و پاكدامن را كه هر هفته مردم با دل و جان پشت سر آنها میایستادند و به آنها اقتدا میكردند، جلوِ چشم همین مردم در نماز جمعه به شهادت رساندند. به بسیاری دیگر هم سوء قصد كردند كه بحمد اللّه به جایی نرسید. همین نماز جمعهی تهران و همین محوطهای كه در آن نشستهاید، بسیاری از شما به یاد دارید كه شاهد چه حوادثی بوده است. در موشكباران طولانی مدّت تهران كه در چند نوبت بود، مردم در نماز جمعه شركت میكردند. یك نوبت كه در حدود پنجاه روز یا دو ماه بود و هر روز و شبی موشكهای دشمن به این شهر فرود میآمد، این نماز جمعه با اجتماعی عظیم شاید بشود گفت بیش از سایر اوقات مملو از جمعیت میشد. چون خطر بود و مردم احساس میكردند كه حضورشان در اینجا خطرپذیری است و برای خداست، لذا برای ثوابِ مضاعف شركت میكردند! بنده نماز جمعههایی را به یاد دارم كه در اثنای آن، صدای انفجار موشكها از اطرافِ همین محلّ نماز جمعه میآمد. در همین نماز جمعه، دشمن انفجار خونینی را به راه انداخت و جلوِ چشم مردم در همین نقطه عدّهای به شهادت رسیدند؛ اما این مردم مثل كوه استوار ایستادند و تكان نخوردند. بنده آن روز در همینجا ایستاده بودم كه آن انفجار اتّفاق افتاد. اوّل خیال كردیم موشك یا بمباران هوایی است؛ نگران شدم كه نماز جمعه به هم خواهد خورد. معلوم میشود كه ما هم مردممان را درست نشناخته بودیم. |