[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : عدالت اجتماعی کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی نوع(ها) : جستار متن فیش : برادران و خواهران! هر جا هستید و در هر مسؤولیتی قرار دارید، باید مراقب باشید. یک رفتار شما، یک گفتار شما، یک حرکت شما میتواند تأثیر ماندگار بگذارد؛ میتواند تأثیرهای وسیعی در زندگی مردم بگذارد. سالهاست که بنده دربارهی زندگی تشریفاتی مکرر تذکر میدهم. این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تجملات و تشریفات است که این بد و دون شأن انسان والاست؛ یعنی یک وقت انسان به یک چیز غیر لازم پایبند میشود که دون شأن انسان است؛ بعلاوه، مسرفانه است؛ تضییع سرمایهها، تضییع اموال و تضییع موجودیها در آن هست. این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است؛ اصل تجمل همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است؛ لیکن جنبهی دومی دارد که اهمیتش کمتر از جنبهی اول نیست و آن انعکاس تجمل شما در زندگی مردم است. بعضیها از این غفلت میکنند. وقتی شما جلو چشم مردم، وضع اتاق و دفتر و محیط کار و محیط زندگی را آنچنانی میکنید، این یک درس عملی است و هرکسی این را میبیند، بر او اثر میگذارد. حداقل این را باید رعایت کرد. فضا را، فضای تجملاتی و تجملگرایی و عادت کردن به تجمل قرار ندهیم؛ چون امروز اگر این روحیهی تجملگرایی در جامعهی ما رواج پیدا کند - که متأسفانه تا میزان زیادی هم رواج پیدا کرده است - بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلا حل نخواهد شد. تجملگرایی و گرایش به اشرافیگری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد: هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد؛ هیچوقت روحیهی برادری و الفت و انس و همدلی - که برای همهی کشورها و همهی جوامع، بخصوص جامعهی ما، مثل آب و هوا لازم است - پیش نخواهد آمد. این همان تأثیر حرف و اقدام و عملکرد من و شما در روحیهی مردم است. این اهمیت تقوای ما را اینقدر زیاد میکند. اینکه من در این اواخر، مکرر به همدلی مسؤولان با یکدیگر توصیه کردهام، برای این است که جریانها و خطوط و دنبالههایشان بدانند که این حرفهایی که بین آنهاست، بین مسؤولان نیست. مسؤولان هم اختلاف سلیقه دارند - نه اینکه ندارند - اما اختلاف سلیقه یک مسأله است و اختلاف سلیقه را برای کشمکش بهانه قرار دادن، یک حرف دیگر است. این دومی زندگی را بر مردم تلخ میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : اعتماد به خدا کلیدواژه(ها) : اعتماد به خدا نوع(ها) : جستار متن فیش : دیدید که دشمنان در تابستان امسال در همین تهران حوادثی بهوجود آوردند. انسانها اگر از سکینه و آرامش و توکّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آینده و اعتماد به آنچه که از مبانی حق در اختیار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اینطور حوادث دست و پایشان را گم میکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که این حوادث را دشمن برنامهریزی کرده است؛ که بعید هم نیست و قرائنی هم دارد. دشمن از بعد از رحلت امام یک برنامهی ده ساله را طرّاحی کرد تا در طول ده سال آن را به نهایت برساند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تجملگرایی کلیدواژه(ها) : تجملگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک رفتار شما، یک گفتار شما، یک حرکت شما میتواند تأثیر ماندگار بگذارد؛ میتواند تأثیرهای وسیعی در زندگی مردم بگذارد. سالهاست که بنده دربارهی زندگی تشریفاتی مکرر تذکر میدهم. این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تجملات و تشریفات است که این بد و دون شأن انسان والاست؛ یعنی یک وقت انسان به یک چیز غیر لازم پایبند میشود که دون شأن انسان است؛ بعلاوه، مسرفانه است؛ تضییع سرمایهها، تضییع اموال و تضییع موجودیها در آن هست. این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است؛ اصل تجمل همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است؛ لیکن جنبهی دومی دارد که اهمیتش کمتر از جنبهی اول نیست و آن انعکاس تجمل شما در زندگی مردم است. بعضیها از این غفلت میکنند. وقتی شما جلو چشم مردم، وضع اتاق و دفتر و محیط کار و محیط زندگی را آنچنانی میکنید، این یک درس عملی است و هرکسی این را میبیند، بر او اثر میگذارد. حداقل این را باید رعایت کرد. فضا را، فضای تجملاتی و تجملگرایی و عادت کردن به تجمل قرار ندهیم؛ چون امروز اگر این روحیهی تجملگرایی در جامعهی ما رواج پیدا کند - که متأسفانه تا میزان زیادی هم رواج پیدا کرده است - بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلا حل نخواهد شد. تجملگرایی و گرایش به اشرافیگری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد: هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد؛ هیچوقت روحیهی برادری و الفت و انس و همدلی - که برای همهی کشورها و همهی جوامع، بخصوص جامعهی ما، مثل آب و هوا لازم است - پیش نخواهد آمد. این همان تأثیر حرف و اقدام و عملکرد من و شما در روحیهی مردم است. این اهمیت تقوای ما را اینقدر زیاد میکند. اینکه من در این اواخر، مکرر به همدلی مسؤولان با یکدیگر توصیه کردهام، برای این است که جریانها و خطوط و دنبالههایشان بدانند که این حرفهایی که بین آنهاست، بین مسؤولان نیست. مسؤولان هم اختلاف سلیقه دارند - نه اینکه ندارند - اما اختلاف سلیقه یک مسأله است و اختلاف سلیقه را برای کشمکش بهانه قرار دادن، یک حرف دیگر است. این دومی زندگی را بر مردم تلخ میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش :آرامش مسئولان عامل مقابله درست با حوادث کلیدواژه(ها) : کارگزاران نظام, سکینه, آرامش نوع(ها) : قرآن متن فیش : در واقع انسانی که این سکینه را دارد، در این تشبیه، مثل اقیانوس پُرعمقی میشود که هر نسیم و هر وزش بادی نمیتواند او را توفانی کند. در فقر و غنا، در تنهایی و در کثرت، «سکینه» به درد انسان میخورد. در قرآن مکرّر دربارهی «سکینه» صحبت شده است(1) و من هم پارسال جملاتی عرض کردم. این سکینهی مسؤولان است که اتّفاقاً خودش را نشان داد. ما امسال - سالی که در اواخرش هستیم - حوادثی داشتیم که در آن سکینهی مسؤولان کارساز بود. کمیِ درآمدهای اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات سیاسی را داشتیم؛ مشکلات امنیتی را داشتیم. دیدید که دشمنان در تابستان امسال در همین تهران حوادثی بهوجود آوردند. انسانها اگر از سکینه و آرامش و توکّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آینده و اعتماد به آنچه که از مبانی حق در اختیار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اینطور حوادث دست و پایشان را گم میکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که این حوادث را دشمن برنامهریزی کرده است؛ که بعید هم نیست و قرائنی هم دارد. دشمن از بعد از رحلت امام یک برنامهی ده ساله را طرّاحی کرد تا در طول ده سال آن را به نهایت برساند. شاید قضایای اقتصادی ما - ارزان شدن قیمت نفت - مسائل سیاسی، برخی از مسائل فرهنگی، بعضی از گرفتاریهای اقتصادی و بعضی از گرفتاریهای امنیتی، به این برنامهریزیها بیارتباط نباشد. اگر اینطور فرض کنیم، شواهدی دارد. این از سکینهی مسؤولان - یعنی شما حضرات و دوستانی که اینجا هستید – 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 26 ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلىٰ رَسولِهِ وَعَلَى المُؤمِنينَ وَأَنزَلَ جُنودًا لَم تَرَوها وَعَذَّبَ الَّذينَ كَفَروا ۚ وَذٰلِكَ جَزاءُ الكافِرينَ ترجمه : سپس خداوند «سکینه» خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان نازل کرد؛ و لشکرهایی فرستاد که شما نمیدیدید؛ و کافران را مجازات کرد؛ و این است جزای کافران! 1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 40 إِلّا تَنصُروهُ فَقَد نَصَرَهُ اللَّهُ إِذ أَخرَجَهُ الَّذينَ كَفَروا ثانِيَ اثنَينِ إِذ هُما فِي الغارِ إِذ يَقولُ لِصاحِبِهِ لا تَحزَن إِنَّ اللَّهَ مَعَنا ۖ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنودٍ لَم تَرَوها وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفلىٰ ۗ وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ العُليا ۗ وَاللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ ترجمه : اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد؛ (و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت؛) آن هنگام که کافران او را (از مکّه) بیرون کردند، در حالی که دوّمین نفر بود (و یک نفر بیشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در این موقع، خداوند سکینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید، او را تقویت نمود؛ و گفتار (و هدف) کافران را پایین قرار داد، (و آنها را با شکست مواجه ساخت؛) و سخن خدا (و آیین او)، بالا (و پیروز) است؛ و خداوند عزیز و حکیم است! 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 4 هُوَ الَّذي أَنزَلَ السَّكينَةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ لِيَزدادوا إيمانًا مَعَ إيمانِهِم ۗ وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَكانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيمًا ترجمه : او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 18 لَقَد رَضِيَ اللَّهُ عَنِ المُؤمِنينَ إِذ يُبايِعونَكَ تَحتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما في قُلوبِهِم فَأَنزَلَ السَّكينَةَ عَلَيهِم وَأَثابَهُم فَتحًا قَريبًا ترجمه : خداوند از مؤمنان -هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند- راضی و خشنود شد؛ خدا آنچه را در درون دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود میدانست؛ از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی بعنوان پاداش نصیب آنها فرمود؛ 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 26 إِذ جَعَلَ الَّذينَ كَفَروا في قُلوبِهِمُ الحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الجاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلىٰ رَسولِهِ وَعَلَى المُؤمِنينَ وَأَلزَمَهُم كَلِمَةَ التَّقوىٰ وَكانوا أَحَقَّ بِها وَأَهلَها ۚ وَكانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمًا ترجمه : (به خاطر بیاورید) هنگامی را که کافران در دلهای خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند؛ و (در مقابل،) خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر کس شایستهتر و اهل آن بودند؛ و خداوند به همه چیز دانا است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش :حفظ معنویات مردم؛ وظیفه مسئولان کلیدواژه(ها) : امنیت, معنویتگرایی نوع(ها) : قرآن متن فیش : ملت هم به سکینه و آرامش احتیاج دارد. چگونه میشود این سکینهی زبدگان را به سطح عموم مردم سرریز کرد؟ البته بسیاری از مردم، ایمان خوب و روشن و شفّافی دارند و عموم مردم نشان دادند که در مشکلات دارای یک اقتدار حقیقیاند؛ اقتداری که از دین و ایمان سرچشمه گرفته است؛ لیکن وقتی گروهی مسؤولیت ادارهی امور کشور و ملت را بر دوش میگیرند، نمیتوانند نسبت به این قضیه خود را برکنار بدانند. همهی وظایف ما، در وظایف اقتصادی و سیاسی خلاصه نمیشود؛ ما در مقابل معنویات مردم هم مسؤولیت داریم. اگر مردم از لحاظ روحی و اخلاقی عقبگرد داشته باشند، نمیشود بگوییم در جامعه هیچکس مسؤول این نیست. حالا اگر بنا شد کسی مسؤول باشد، مسؤول کیست؟ یقیناً مسؤولان کشور نمیتوانند خودشان را بر کنار بدانند؛ هر کدام یکطور و بهنحوی مسؤولیت دارند. پس، مسؤولیتِ معنویات مردم هم بر دوش مدیران کشور در طبقات مختلف - از بالا تا پایین - است. اینجا عنصر دیگری پیش میآید، که من از این آیهای که خواندم، قصدم اشاره به همین عنصری بود که به سکینه ارتباط هم دارد، و آن تقواست. در این آیه، بین جبههی کفر و جبههی ایمان، مقابلهای درست شده است. در این آیهی شریفه، برای جبههی کفر، احساس حمیّت و تعصّب جاهلانه شده است؛(1) این مربوط به قضایای حدیبیّه و قضایای بعد از حدیبیّه است که از آزمایشهای بسیار مهم و پُرمعنا و پُرمضمونِ دوران حیات مقدّس پیامبر است. بعد از آنکه رسول اکرم و مسلمانان به قصد مکه به حدیبیّه رفتند و در حدیبیّه متوقّف شدند، دشمن میخواست جنگ را بر آنها تحمیل کند، اما تدبیر الهی نبیّاکرم نگذاشت و بدون جنگ برگشتند و پیامبر به قراردادی با مشرکین رسید که این قرارداد آن قدر مهم بود که بنابر روایاتی، سورهی «انّا فتحنا» دربارهی همین قرارداد حدیبیّه نازل شده و از آن به فتح تعبیر شده است: «انا فتحنا لک فتحناً مبینا(2)» - یعنی همین صلح حدیبیّه - آن حضرت در خلال آیات قرآن، اوضاع را برای مسلمانان روشن میکند و جبههها را مشخص مینماید. آنچه که در نظام اسلامی باید همیشه مورد توجّه باشد، مشخّص بودن جبهههاست؛ مخلوط نشدن جبههی حق با جبههی ناحقّ است. (...) پیامبر اکرم وضعیت کفّار را مشخّص میکند؛ وضعیت ضعفای از مؤمنین را هم مشخّص میکند؛ یعنی نیمهکارهها؛ چه منافقین، چه آنهایی که منافق به معنای غلیظ نفاق نیستند و به آن صورت نفاقی ندارند که بخواهند دورویی کنند؛ اما طبیعتشان، یک طبیعت متزلزل است. اسلام میخواهد اینها را هم به انسانهای مؤمن و با صلابت تبدیل کند. عدّهای از مسلمانان، از ترس، همراه پیامبر در جنگ حدیبیّه شرکت نکرده بودند. میگفتند اگر ما برویم، پیامبر و همهی مسلمانانی که با او هستند، بهوسیلهی کفّار تار و مار خواهند شد! وقتی که پیامبر برگشت، پیش آن حضرت آمدند و گفتند ما نتوانستیم بیاییم؛ گرفتاری پیدا کردیم؛ اشتغال پیدا کردیم؛ حال برای ما از خدای متعال آمرزش بطلب! در حالی که همین حرف هم یک نوع ظاهرسازی بود. در واقع اینها دنبال آمرزش الهی هم نبودند؛ فکر میکردند زرنگی کردند که نرفتند. آیهی قرآن میفرماید: «سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفرلنا یقولون بالسنتهم ما لیس فی قلوبهم(3)» به زبان چیزی را میگویند که به دلشان نیست. نمیشود گفت که اینها منافق و کافر و دشمنند؛ نه، روحهای ضعیف، دلهای ضعیف، انسانهای ضعیف، نمیتوانند در مشکلات نقش ایفا کنند. این، آن معنویاتی است که نظام اسلامی، جامعهی اسلامی، مسؤول اسلامی، مدیر اسلامی، نسبت به آن مسؤول است. دوستان عزیز؛ برادران و خواهران! کی ممکن میشود ما نقش ایفا کنیم؟ وقتی که «و الزمهم کلمة التّقوی(4)»؛ برای خودمان، تقوا را بهعنوان کلمهی ثابت، کلمهی حق و تکلیفِ دائم در نظر بگیریم. تقوا باید در گفتار، در عمل، در تصمیمگیری، با زیردستان خود و با مجموعهی کسانیکه با ما کار میکنند، مورد توجّه قرار گیرد؛ که اینها درسی به آنهاست؛ رفتار آنها هم درسی برای مردم است. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 26 إِذ جَعَلَ الَّذينَ كَفَروا في قُلوبِهِمُ الحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الجاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلىٰ رَسولِهِ وَعَلَى المُؤمِنينَ وَأَلزَمَهُم كَلِمَةَ التَّقوىٰ وَكانوا أَحَقَّ بِها وَأَهلَها ۚ وَكانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمًا ترجمه : (به خاطر بیاورید) هنگامی را که کافران در دلهای خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند؛ و (در مقابل،) خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر کس شایستهتر و اهل آن بودند؛ و خداوند به همه چیز دانا است. 2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنّا فَتَحنا لَكَ فَتحًا مُبينًا ترجمه : ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم ساختیم!... 3 ) سوره مبارکه الفتح آیه 11 سَيَقولُ لَكَ المُخَلَّفونَ مِنَ الأَعرابِ شَغَلَتنا أَموالُنا وَأَهلونا فَاستَغفِر لَنا ۚ يَقولونَ بِأَلسِنَتِهِم ما لَيسَ في قُلوبِهِم ۚ قُل فَمَن يَملِكُ لَكُم مِنَ اللَّهِ شَيئًا إِن أَرادَ بِكُم ضَرًّا أَو أَرادَ بِكُم نَفعًا ۚ بَل كانَ اللَّهُ بِما تَعمَلونَ خَبيرًا ترجمه : بزودی متخلّفان از اعراب بادیهنشین (عذرتراشی کرده) میگویند: «(حفظ) اموال و خانوادههای ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستیم در سفر حدیبیّه تو را همراهی کنیم)، برای ما طلب آمرزش کن!» آنها به زبان خود چیزی میگویند که در دل ندارند! بگو: «چه کسی میتواند در برابر خداوند از شما دفاع کند هرگاه زیانی برای شما بخواهد، و یا اگر نفعی اراده کند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه کارهایی که انجام میدهید آگاه است!» 4 ) سوره مبارکه الفتح آیه 26 إِذ جَعَلَ الَّذينَ كَفَروا في قُلوبِهِمُ الحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الجاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلىٰ رَسولِهِ وَعَلَى المُؤمِنينَ وَأَلزَمَهُم كَلِمَةَ التَّقوىٰ وَكانوا أَحَقَّ بِها وَأَهلَها ۚ وَكانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمًا ترجمه : (به خاطر بیاورید) هنگامی را که کافران در دلهای خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند؛ و (در مقابل،) خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر کس شایستهتر و اهل آن بودند؛ و خداوند به همه چیز دانا است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش :سنگینتر بودن خطر حساب الهی با بیشتر شدن مسئولیت کلیدواژه(ها) : تقوا, کارگزاران نظام نوع(ها) : قرآن متن فیش : ما که مسؤول هستیم، از حساب الهی، از سختی حساب الهی، از فزعِ یومالحساب غفلت داریم و هرچه مسؤولیتمان بیشتر باشد، این خطر سنگینتر است. باید بدانیم که اگر خدای متعال با فضل و رحمت و مغفرت خود با ما عمل نکند، کار ما خیلی سخت است. جزئیّات مخارجی که میکنیم، جزئیّات تصرّفاتی که میکنیم، جزئیّات برخورد و رفتاری که با مخاطبان خود و با مردم میکنیم، هر کدام از اینها پیش خدای متعال حساب دارد. علاوه بر اینکه باید به فکر حساب الهی و مؤاخذهی الهی بود، باید دانست که تقوا راه را هم باز میکند: «و من یتق اللَّه یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب(1)». تقوا موجب میشود که در همهی بن بستها - بخصوص بنبستهای اجتماعی - شما راه نجات پیدا کنید. در بن بستهای بزرگ، تقوای مسؤولان، برای آنها راه نجات پدید خواهد آورد: «و یرزقه من حیث لا یحتسب». این محاسبههای ما و شما که همیشه محاسبههای تمام نیست. پس، اصل قضیه تقواست. توصیهی ما هم به تقواست؛ روزهی این ماه هم کمک به تقواست. به مشکلات مردم باید براساس همین روحیهی تقوا برسید. 1 ) سوره مبارکه الطلاق آیه 2 فَإِذا بَلَغنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمسِكوهُنَّ بِمَعروفٍ أَو فارِقوهُنَّ بِمَعروفٍ وَأَشهِدوا ذَوَي عَدلٍ مِنكُم وَأَقيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ۚ ذٰلِكُم يوعَظُ بِهِ مَن كانَ يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَاليَومِ الآخِرِ ۚ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا ترجمه : و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شایستهای نگه دارید یا بطرز شایستهای از آنان جدا شوید؛ و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید؛ و شهادت را برای خدا برپا دارید؛ این چیزی است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده میشوند! و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند، 1 ) سوره مبارکه الطلاق آیه 3 وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا ترجمه : و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : مردم ایران, امنیت, سکینه, آرامش کلیدواژه(ها) : مردم ایران, امنیت, سکینه, آرامش نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملت به سکینه و آرامش احتیاج دارد . مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : نماز کلیدواژه(ها) : نماز نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نماز هم یک قید است؛ اما «معراج المؤمن» است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا, رفع مشکلات, رفع مشکلات مردم, کارگزاران نظام کلیدواژه(ها) : تقوا, رفع مشکلات, رفع مشکلات مردم, کارگزاران نظام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : به مشکلات مردم باید براساس همین روحیهی تقوا برسید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : کارگزاران نظام, مدیریت اجرایی کلیدواژه(ها) : کارگزاران نظام, مدیریت اجرایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بدون اولویّت، هزینه کردن جایز نیست . مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : عمل, تعمیق اعتقادات کلیدواژه(ها) : عمل, تعمیق اعتقادات نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عمل هم تابع اعتقاد است. انسان باید به چیزی معتقد باشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : اخلاق اجتماعی کلیدواژه(ها) : اخلاق اجتماعی نوع(ها) : جستار متن فیش : در قرآن مکرّر در بارهی «سکینه» صحبت شده است و من هم پارسال جملاتی عرض کردم. این سکینهی مسئولان است که اتّفاقاً خودش را نشان داد. ما امسال سالی که در اواخرش هستیم حوادثی داشتیم که در آن سکینهی مسئولان کارساز بود. کمیِ درآمدهای اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات سیاسی را داشتیم؛ مشکلات امنیتی را داشتیم. دیدید که دشمنان در تابستان امسال در همین تهران حوادثی به وجود آوردند. انسانها اگر از سکینه و آرامش و توکّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آینده و اعتماد به آنچه که از مبانی حق در اختیار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اینطور حوادث دست و پایشان را گم میکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که این حوادث را دشمن برنامهریزی کرده است؛ که بعید هم نیست و قرائنی هم دارد. دشمن از بعد از رحلت امام یک برنامهی دهساله را طرّاحی کرد تا در طول ده سال آن را به نهایت برساند. شاید قضایای اقتصادی ما ارزان شدن قیمت نفت مسائل سیاسی، برخی از مسائل فرهنگی، بعضی از گرفتاریهای اقتصادی و بعضی از گرفتاریهای امنیتی، به این برنامهریزیها بیارتباط نباشد. اگر اینطور فرض کنیم، شواهدی دارد. این از سکینهی مسئولان یعنی شما حضرات و دوستانی که اینجا هستید اما سکینهی مردم چه؟ ملت هم به سکینه و آرامش احتیاج دارد. چگونه میشود این سکینهی زبدگان را به سطح عموم مردم سرریز کرد؟ البته بسیاری از مردم، ایمان خوب و روشن و شفّافی دارند و عموم مردم نشان دادند که در مشکلات دارای یک اقتدار حقیقیاند؛ اقتداری که از دین و ایمان سرچشمه گرفته است؛ لیکن وقتی گروهی مسئولیت ادارهی امور کشور و ملت را بر دوش میگیرند، نمیتوانند نسبت به این قضیه خود را برکنار بدانند. همهی وظایف ما، در وظایف اقتصادی و سیاسی خلاصه نمیشود؛ ما در مقابل معنویات مردم هم مسئولیت داریم. اگر مردم از لحاظ روحی و اخلاقی عقبگرد داشته باشند، نمیشود بگوییم در جامعه هیچکس مسئول این نیست. حالا اگر بنا شد کسی مسئول باشد، مسئول کیست؟ یقیناً مسئولان کشور نمیتوانند خودشان را برکنار بدانند؛ هرکدام یک طور و بهنحوی مسئولیت دارند. پس، مسئولیتِ معنویات مردم هم بر دوش مدیران کشور در طبقات مختلف از بالا تا پایین است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : سکینه الهی کلیدواژه(ها) : سکینه الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : الحمد لله ربّ العالمین. و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین. سیّما بقیّة اللّه فی الأرضین. قال الله الحکیم فی کتاب: «اذ جعل الّذین کفروا فی قلوبهم الحمیّة حمیّة الجاهلیّة فانزل الله سکینته علی رسوله و علی المؤمنین و الزمهم کلمة التّقوی و کانوا احقّ بها و اهلها و کان الله بکلّ شیء علیما.» جلسهی بسیار معطّر و منوّری است. اوّلًا ایّام مبارک ماه رمضان است، که ماه رمضان مثل باران رحمتی بر فضای زندگی ما میبارد؛ آلودگیها، زیادیها، زنگار گرفتگیها و کثافتهایی را که به دست خود ما در محیط زندگی و در جان و دلمان پدید آمده است، میشوید و فضا را مصفّا و دلها را نورانی میکند؛ ثانیاً اعضای این جلسه جزو کسانی هستند که این اقبال را دارند که اگر إن شاء اللّه آنچه را انجام میدهند، نیّت درستی به دنبال آن باشد که به امید خدا هست در ردیف بهترین بندگان خدا قرار گیرند. کاری که شما میکنید، مهمّ است. اثری که میگذارید، عمیق و وسیع است. لذا اگر إن شاء اللّه نیّتها همانکه باید باشد، باشد، نمیشود شما را با مردمِ عادّی قیاس کرد؛ به همان دلیلی که عرض شد. شما برادرانِ مؤثّر و مؤمن و کارگردان مسائل این کشور و این نظام، در فضای ماه رمضان، با دهنهای روزه و نفسهایی که امروز به حسب معنا معطّر به عطر معنویت و روزهداری است، اینجا گرد آمدهاید. لذا جلسه مهمّ است. من سال گذشته در این جلسه راجع به «سکینه» عرایضی عرض کردم. اثر این سکینه یعنی اطمینان و آرامش و عدم اضطراب و نداشتن تلاطم در مسئولان، این است که اگر مشکلی پیش آید، آنها میتوانند در سایهی آن آرامش، تصمیم درست را اتّخاذ کنند؛ دستپاچه و مضطرب و دلباختهی در حوادث نشوند؛ مثل صخرهای، بلکه مثل کوهی، در مقابل حوادثِ دشوار و سخت بایستد و اگر خوشی و راحتی و گشایشی پیش آید، خود را گم نکنند. این هم یک خطر دیگر برای انسانهای مؤثّر است که به مجرّد اینکه دستشان به جایی بند شد و تا در مقابل خود میدانی را مشاهده کردند و توانستند قبض و بسطی صورت دهند و احساس گشایش و آسایشی کنند، خودشان را گم کنند؛ تصمیمهای عجولانه بگیرند؛ دیگران را تحقیر نمایند؛ خودخواهیهای خودشان را گسترش و به آن میدان دهند. اگر «سکینه» باشد یعنی آن وقار و اطمینان الهی از این هم جلوگیری میکند؛ نمیگذارد کارهایی از انسان سربزند که لازمه و نشانهی انسانهایی کوچک است؛ انسانهایی که مثل پر کاه با هر نسیمی به حرکت در میآیند. در واقع انسانی که این سکینه را دارد، در این تشبیه، مثل اقیانوس پُرعمقی میشود که هر نسیم و هر وزش بادی نمیتواند او را توفانی کند. در فقر و غنا، در تنهایی و در کثرت، «سکینه» به درد انسان میخورد. در قرآن مکرّر در بارهی «سکینه» صحبت شده است و من هم پارسال جملاتی عرض کردم. این سکینهی مسئولان است که اتّفاقاً خودش را نشان داد. ما امسال سالی که در اواخرش هستیم حوادثی داشتیم که در آن سکینهی مسئولان کارساز بود. کمیِ درآمدهای اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات سیاسی را داشتیم؛ مشکلات امنیتی را داشتیم. دیدید که دشمنان در تابستان امسال در همین تهران حوادثی به وجود آوردند. انسانها اگر از سکینه و آرامش و توکّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آینده و اعتماد به آنچه که از مبانی حق در اختیار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اینطور حوادث دست و پایشان را گم میکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که این حوادث را دشمن برنامهریزی کرده است؛ که بعید هم نیست و قرائنی هم دارد. دشمن از بعد از رحلت امام یک برنامهی دهساله را طرّاحی کرد تا در طول ده سال آن را به نهایت برساند. شاید قضایای اقتصادی ما ارزان شدن قیمت نفت مسائل سیاسی، برخی از مسائل فرهنگی، بعضی از گرفتاریهای اقتصادی و بعضی از گرفتاریهای امنیتی، به این برنامهریزیها بیارتباط نباشد. اگر اینطور فرض کنیم، شواهدی دارد. این از سکینهی مسئولان یعنی شما حضرات و دوستانی که اینجا هستید اما سکینهی مردم چه؟ ملت هم به سکینه و آرامش احتیاج دارد. چگونه میشود این سکینهی زبدگان را به سطح عموم مردم سرریز کرد؟ البته بسیاری از مردم، ایمان خوب و روشن و شفّافی دارند و عموم مردم نشان دادند که در مشکلات دارای یک اقتدار حقیقیاند؛ اقتداری که از دین و ایمان سرچشمه گرفته است؛ لیکن وقتی گروهی مسئولیت ادارهی امور کشور و ملت را بر دوش میگیرند، نمیتوانند نسبت به این قضیه خود را برکنار بدانند. همهی وظایف ما، در وظایف اقتصادی و سیاسی خلاصه نمیشود؛ ما در مقابل معنویات مردم هم مسئولیت داریم. اگر مردم از لحاظ روحی و اخلاقی عقبگرد داشته باشند، نمیشود بگوییم در جامعه هیچکس مسئول این نیست. حالا اگر بنا شد کسی مسئول باشد، مسئول کیست؟ یقیناً مسئولان کشور نمیتوانند خودشان را برکنار بدانند؛ هرکدام یک طور و بهنحوی مسئولیت دارند. پس، مسئولیتِ معنویات مردم هم بر دوش مدیران کشور در طبقات مختلف از بالا تا پایین است. اینجا عنصر دیگری پیش میآید، که من از این آیهای که خواندم، قصدم اشاره به همین عنصری بود که به سکینه ارتباط هم دارد، و آن تقواست. در این آیه، بین جبههی کفر و جبههی ایمان، مقابلهای درست شده است. در این آیهی شریفه، برای جبههی کفر، احساس حمیّت و تعصّب جاهلانه شده است؛ این مربوط به قضایای حدیبیّه و قضایای بعد از حدیبیّه است که از آزمایشهای بسیار مهم و پُرمعنا و پُرمضمونِ دوران حیات مقدّس پیامبر است. بعد از آنکه رسول اکرم و مسلمانان به قصد مکه به حدیبیّه رفتند و در حدیبیّه متوقّف شدند، دشمن میخواست جنگ را بر آنها تحمیل کند، اما تدبیر الهی نبیّ اکرم نگذاشت و بدون جنگ برگشتند و پیامبر به قراردادی با مشرکین رسید که این قرارداد آن قدر مهم بود که بنا بر روایاتی، سورهی «انّا فتحنا» در بارهی همین قرارداد حدیبیّه نازل شده و از آن به فتح تعبیر شده است: «انا فتحنا لک فتحاً مبینا» یعنی همین صلح حدیبیّه آن حضرت در خلال آیات قرآن، اوضاع را برای مسلمانان روشن میکند و جبههها را مشخص مینماید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش :مشخص شدن جبهههای حق و باطل؛ رهآورد ماجراي تاريخي صلح حديبيه کلیدواژه(ها) : صلح حدیبیّه, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, مرزبندی با دشمن, جبهه حق و باطل, صفبندی حق و باطل, جهاد, تقوا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : من از این آیهای [اذ جعل الّذین كفروا فی قلوبهم الحمیّة حمیّة الجاهلیّه فانزل اللَّه سكینته علی رسوله و علی المؤمنین و الزمهم كلمة التّقوی و كانوا احقّ بها و اهلها و كان اللَّه بكلّ شیء علیما] كه خواندم، قصدم اشاره به همین عنصری بود كه به سكینه ارتباط هم دارد، و آن تقواست. در این آیه، بین جبههی كفر و جبههی ایمان، مقابلهای درست شده است. در این آیهی شریفه، برای جبههی كفر، احساس حمیّت و تعصّب جاهلانه شده است؛ این مربوط به قضایای حدیبیّه و قضایای بعد از حدیبیّه است كه از آزمایشهای بسیار مهم و پُرمعنا و پُرمضمونِ دوران حیات مقدّس پیامبر است. بعد از آنكه رسول اكرم و مسلمانان به قصد مكه به حدیبیّه رفتند و در حدیبیّه متوقّف شدند، دشمن میخواست جنگ را بر آنها تحمیل كند، اما تدبیر الهی نبیّاكرم نگذاشت و بدون جنگ برگشتند و پیامبر به قراردادی با مشركین رسید كه این قرارداد آن قدر مهم بود كه بنابر روایاتی، سورهی «انّا فتحنا» دربارهی همین قرارداد حدیبیّه نازل شده و از آن به فتح تعبیر شده است: «انا فتحنا لك فتحناً مبینا» - یعنی همین صلح حدیبیّه - آن حضرت در خلال آیات قرآن، اوضاع را برای مسلمانان روشن میكند و جبههها را مشخص مینماید. آنچه كه در نظام اسلامی باید همیشه مورد توجّه باشد، مشخّص بودن جبهههاست؛ مخلوط نشدن جبههی حق با جبههی ناحقّ است. ممكن است جبههی ناحق مورد مدارا قرار گیرد مانعی ندارد ممكن است در جایی دستِ دوستی هم با او داده شود در جای خود مانعی ندارد اما زنهار! خطوط فاصل نبایستی به هم بخورد. باید مشخّص باشد كه حق كیست و كجاست و چرا و چه میخواهد بكند هدف و روش و تدبیر و تاكتیك و عملكردش چگونه است و ناحق كیست و چرا و هدفش چیست و چه كار میخواهد بكند. اینها نباید مورد غفلت قرار گیرد. غفلت از این مرزبندی و تشخّص، به نفع هیچ جبههی حقّی تمام نخواهد شد. هیچكس، اهل حق را از اینكه ندانند چرا حقّند و حالا چه باید بكنند و چه كسی در مقابل آنهاست، تحسین نخواهد كرد؛ حتّی دشمنانشان هم آنها را تحسین نمیكنند. پیامبر مرزها را روشن و اوّلًا وضعیت كفّار را مشخّص میكند؛ یعنی آن جبههی مقابل كه پیامبر اساساً بعثتش، ظهورش، نظامش و جهادش، برای نفوذ در آنها و عقب زدن آنها و گستردن دایرهی حقّانیت خود است. جبههی كفر را نمیشود نادیده گرفت. جبههی كفر، بهعنوان كسانی كه در مقابل دعوت حق قرار دارند، باید مشخّص شود. باید مشخّص شود كه حق با جبههی كفر چه كار دارد؛ اصلًا چرا حق به وجود میآید؛ دعوت حق چرا از طرف خداوند به پیامبران الهام و ابلاغ میشود و آنها چرا آن را مطرح میكنند؟ اگر پدید آمدن پیام حق كه پیام حق هم عبارت است از پیام رستگاری انسانها فلسفه و حكمت و لزومی دارد و مسئولیتی بر دوشِ آورندگان آن پیام كه پیامبر و ادامههای راه پیامبر تا ابد است میگذارد. پس باید فهمید كه این جبههی حق، هدفش چیست و چگونه میخواهد به این هدف برسد. رستگاری انسان با چه چیزی حاصل خواهد شد؟ فقط با نصیحت و موعظه كه حاصل نمیشود. لذا جبههی حق یعنی همهی انبیا در هر برههای از زمان كه فرصتی پیدا كرده و توانسته است خود را نشان دهد و قدمی به جلو بردارد، كاری كه كرده، این بوده كه حقایقی را كه انسانها باید بدانند تا به فلاح و رستگاری نزدیك شوند، این حقایق را در ذهن انسانها و در واقع زندگی انسانها تحقّق بخشیده است. این كار جبههی حقّ است؛ همین است كه مجاهدت را ایجاب میكند. چرا؟ چون در مقابل حقّانیت حق، معارض وجود دارد. حق اگر از رستگاری انسانها سخن میگوید، كسانی در دنیا هستند كه از اسارت انسانها سخن میگویند. حق اگر از عدالت سخن میگوید، كسانی هستند كه مخالف و دشمن عدالتند یا طرفدار ظلمند. حق اگر از پرستش خدا سخن میگوید، كسانی هستند كه مدّعیِ خداییاند و وجود خدا و تسلیم در مقابل خدا را انكار میكنند. طبیعی است همهی اینها معارض میشوند. در مقابل معارض، بدون مجاهدت، نه آن پیام پیش خواهد رفت و نه در ذهنها و نه در واقعیت تحقّق پیدا نخواهد كرد. پیامبر اكرم وضعیت كفّار را مشخّص میكند؛ وضعیت ضعفای از مؤمنین را هم مشخّص میكند؛ یعنی نیمهكارهها؛ چه منافقین، چه آنهایی كه منافق به معنای غلیظ نفاق نیستند و به آن صورت نفاقی ندارند كه بخواهند دورویی كنند؛ اما طبیعتشان، یك طبیعت متزلزل است. اسلام میخواهد اینها را هم به انسانهای مؤمن و باصلابت تبدیل كند. عدّهای از مسلمانان، از ترس، همراه پیامبر در جنگ حدیبیّه شركت نكرده بودند. میگفتند اگر ما برویم، پیامبر و همهی مسلمانانی كه با او هستند، بهوسیلهی كفّار تارومار خواهند شد! وقتیكه پیامبر برگشت، پیش آن حضرت آمدند و گفتند ما نتوانستیم بیاییم؛ گرفتاری پیدا كردیم؛ اشتغال پیدا كردیم؛ حال برای ما از خدای متعال آمرزش بطلب! در حالی كه همین حرف هم یك نوع ظاهرسازی بود. در واقع اینها دنبال آمرزش الهی هم نبودند؛ فكر میكردند زرنگی كردند كه نرفتند. آیهی قرآن میفرماید: «سیقول لك المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفر لنا یقولون بالسنتهم ما لیس فی قلوبهم » به زبان چیزی را میگویند كه به دلشان نیست. نمیشود گفت كه اینها منافق و كافر و دشمنند؛ نه، روحهای ضعیف، دلهای ضعیف، انسانهای ضعیف، نمیتوانند در مشكلات نقش ایفا كنند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : اشرافیگری مسئولان کلیدواژه(ها) : اشرافیگری مسئولان نوع(ها) : جستار متن فیش : برادران و خواهران! هر جا هستید و در هر مسؤولیتی قرار دارید، باید مراقب باشید. یک رفتار شما، یک گفتار شما، یک حرکت شما میتواند تأثیر ماندگار بگذارد؛ میتواند تأثیرهای وسیعی در زندگی مردم بگذارد. سالهاست که بنده درباره زندگی تشریفاتی مکرّر تذکّر میدهم. این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تجمّلات و تشریفات است که این بد و دون شأن انسان والاست؛ یعنی یک وقت انسان به یک چیزِ غیر لازم پایبند میشود که دون شأن انسان است؛ بعلاوه، مسرفانه است؛ تضییع سرمایهها، تضییع اموال و تضییع موجودیها در آن هست. این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است؛ اصل تجمّل همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است؛ لیکن جنبه دومی دارد که اهمیتش کمتر از جنبه اوّل نیست و آن انعکاس تجمّل شما در زندگی مردم است. بعضیها از این غفلت میکنند. وقتی شما جلوِ چشم مردم، وضع اتاق و دفتر و محیط کار و محیط زندگی را آنچنانی میکنید، این یک درس عملی است و هرکسی این را میبیند، بر او اثر میگذارد. حدّاقل این را باید رعایت کرد. فضا را، فضای تجمّلاتی و تجمّلگرایی و عادت کردن به تجمّل قرار ندهیم؛ چون امروز اگر این روحیه تجمّلگرایی در جامعه ما رواج پیدا کند - که متأسفانه تا میزان زیادی هم رواج پیدا کرده است - بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلاً حل نخواهد شد. تجمّلگرایی و گرایش به اشرافیگری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد: هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد؛ هیچوقت روحیه برادری و الفت و انْس و همدلی - که برای همه کشورها و همه جوامع، بخصوص جامعه ما، مثل آب و هوا لازم است - پیش نخواهد آمد. این همان تأثیر حرف و اقدام و عملکرد من و شما در روحیه مردم است. این اهمیت تقوای ما را اینقدر زیاد میکند. این که من در این اواخر، مکرّر به همدلی مسؤولان با یکدیگر توصیه کردهام، برای این است که جریانها و خطوط و دنبالههایشان بدانند که این حرفهایی که بین آنهاست، بین مسؤولان نیست. مسؤولان هم اختلاف سلیقه دارند - نه این که ندارند - اما اختلاف سلیقه یک مسأله است و اختلاف سلیقه را برای کشمکش بهانه قرار دادن، یک حرف دیگر است. این دومی زندگی را بر مردم تلخ میکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : رفع مشکلات مردم کلیدواژه(ها) : رفع مشکلات مردم نوع(ها) : جستار متن فیش : در بن بستهای بزرگ، تقوای مسؤولان، برای آنها راه نجات پدید خواهد آورد: «و یرزقه من حیث لا یحتسب». این محاسبههای ما و شما که همیشه محاسبههای تمام نیست. پس، اصل قضیه تقواست. توصیه ما هم به تقواست؛ روزه این ماه هم کمک به تقواست. به مشکلات مردم باید براساس همین روحیه تقوا برسید. من واقعاً خوشوقت شدم از اینکه دیدم آقای رئیس جمهور در بیانات خودشان مسأله مشکلات و گرفتاریهای اقتصادی مردم را با شما مسؤولان مطرح کردند. این حقیقتاً مهمّ است. مردم حقیقتاً مشکلات اقتصادی دارند؛ سختی دارند؛ نارسایی دارند. گرفتاریهای زیادی وجود دارد؛ خطر عمده این است که شما این را ندانید، که امیدوارم بدانید. گمانم شاید در بین مسؤولان ما بعضیها هستند که به گرفتاریها و مشکلات مردم درست توجّه ندارند، و الاّ برای رفع این مشکلات، تلاش مجدّانهتری میشد. هرچه که مسؤولان به مناقشات سرگرم باشند، از این رسیدگی به مشکلات بیشتر خواهند ماند. مسؤولان - فرقی نمیکند؛ مسؤولان دولتی، مسؤولان قوّه مقنّنه، مسؤولان قوّه قضایّیه؛ یعنی همه کسانی که دستاندر کار مسائل اداره کشورند - باید به آن مسؤولیت خودشان بپردازند و وجود خودشان را به آن بدهند. خوشبختانه مردم به اسلام و به نظام اسلامی و به عزم مسؤولان امیدوارند. خدا نکند که این امید، سستی و کاستی گیرد؛ نباید بگذارید. همهاش هم با گفتن نمیشود؛ باید در عمل نشان داد. همین «طرح ساماندهی اقتصادی» را که امیدهایی در مردم بهوجود آورد، باید تلاش کنید که اقدام شود. آن بخشهایی از برنامه که بیشتر ناظر به زندگی مردم است، باید تلاش کنید که عمل شود. برنامه سوم تقریباً خوشبختانه تصویب شد؛ ولی تنظیم برنامه، نوشتن برنامه و تصویب برنامه، یک مسأله است؛ تحقّق برنامه، یک مسأله دیگر است. این اهتمامی که به مسأله اشتغال در برنامه شده، باید تحقّق پیدا کند. همه باید دستبهدست هم دهند و تلاش کنند تا این قضیه تحقّق پیدا کند. بیکاری حقیقتاً معضل بزرگ و مشکل عظیمی است. به هرحال، امیدواریم که خداوند متعال کمک کند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : رفع مشکلات مردم کلیدواژه(ها) : رفع مشکلات مردم نوع(ها) : جستار متن فیش : در قرآن مکرّر درباره «سکینه» صحبت شده است و من هم پارسال جملاتی عرض کردم. این سکینه مسؤولان است که اتّفاقاً خودش را نشان داد. ما امسال - سالی که در اواخرش هستیم - حوادثی داشتیم که در آن سکینه مسؤولان کارساز بود. کمىِ درآمدهای اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات اقتصادی را داشتیم؛ مشکلات سیاسی را داشتیم؛ مشکلات امنیتی را داشتیم. دیدید که دشمنان در تابستان امسال در همین تهران حوادثی بهوجود آوردند. انسانها اگر از سکینه و آرامش و توکّل و اعتماد به خدا و اعتماد به آینده و اعتماد به آنچه که از مبانی حق در اختیار آنهاست، برخوردار نباشند، در مقابل اینطور حوادث دست و پایشان را گم میکنند؛ بخصوص اگر انسان بداند که این حوادث را دشمن برنامهریزی کرده است؛ که بعید هم نیست و قرائنی هم دارد. دشمن از بعد از رحلت امام یک برنامه ده ساله را طرّاحی کرد تا در طول ده سال آن را به نهایت برساند. شاید قضایای اقتصادی ما - ارزان شدن قیمت نفت - مسائل سیاسی، برخی از مسائل فرهنگی، بعضی از گرفتاریهای اقتصادی و بعضی از گرفتاریهای امنیتی، به این برنامهریزیها بیارتباط نباشد. اگر اینطور فرض کنیم، شواهدی دارد. این از سکینه مسؤولان - یعنی شما حضرات و دوستانی که اینجا هستید - اما سکینهی مردم چه؟ ملت هم به سکینه و آرامش احتیاج دارد. چگونه میشود این سکینه زبدگان را به سطح عموم مردم سرریز کرد؟ البته بسیاری از مردم، ایمان خوب و روشن و شفّافی دارند و عموم مردم نشان دادند که در مشکلات دارای یک اقتدار حقیقیاند؛ اقتداری که از دین و ایمان سرچشمه گرفته است؛ لیکن وقتی گروهی مسؤولیت اداره امور کشور و ملت را بر دوش میگیرند، نمیتوانند نسبت به این قضیه خود را برکنار بدانند. همه وظایف ما، در وظایف اقتصادی و سیاسی خلاصه نمیشود؛ ما در مقابل معنویات مردم هم مسؤولیت داریم. اگر مردم از لحاظ روحی و اخلاقی عقبگرد داشته باشند، نمیشود بگوییم در جامعه هیچکس مسؤول این نیست. حالا اگر بنا شد کسی مسؤول باشد، مسؤول کیست؟ یقیناً مسؤولان کشور نمیتوانند خودشان را بر کنار بدانند؛ هر کدام یکطور و بهنحوی مسؤولیت دارند. پس، مسؤولیتِ معنویات مردم هم بر دوش مدیران کشور در طبقات مختلف - از بالا تا پایین - است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تقوا، هم یک وسیله است، هم یک راه علاج است. فقط تکلیف و وظیفه نیست؛ فقط این نیست که خدای متعال از تقوای ما در هنگامه حساب سؤال خواهد کرد؛ که البته اگر بفهمیم و توجّه کنیم، این هم چیز عظیمی است. ما که مسؤول هستیم، از حساب الهی، از سختی حساب الهی، از فزعِ یومالحساب غفلت داریم و هرچه مسؤولیتمان بیشتر باشد، این خطر سنگینتر است. باید بدانیم که اگر خدای متعال با فضل و رحمت و مغفرت خود با ما عمل نکند، کار ما خیلی سخت است. جزئیّات مخارجی که میکنیم، جزئیّات تصرّفاتی که میکنیم، جزئیّات برخورد و رفتاری که با مخاطبان خود و با مردم میکنیم، هر کدام از اینها پیش خدای متعال حساب دارد. علاوه بر این که باید به فکر حساب الهی و مؤاخذه الهی بود، باید دانست که تقوا راه را هم باز میکند: «و من یتق اللَّه یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب». تقوا موجب میشود که در همه بن بستها - بخصوص بنبستهای اجتماعی - شما راه نجات پیدا کنید. در بن بستهای بزرگ، تقوای مسؤولان، برای آنها راه نجات پدید خواهد آورد: «و یرزقه من حیث لا یحتسب». این محاسبههای ما و شما که همیشه محاسبههای تمام نیست. پس، اصل قضیه تقواست. توصیه ما هم به تقواست؛ روزه این ماه [رمضان] هم کمک به تقواست. به مشکلات مردم باید براساس همین روحیه تقوا برسید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما که مسؤول هستید، یکی از مشخّصههای تقوای شما این است که در صرف و خرج بودجه خیلی دقّت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وقتی که «و الزمهم کلمة التّقوی» آنوقت ممکن میشود که ما در نظام اسلامی نقش ایفا کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برای خودمان، تقوا را بهعنوان کلمه ثابت، کلمه حق و تکلیفِ دائم در نظر بگیریم. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا باید در گفتار، عمل، تصمیمگیری، با زیردستان خود و با مجموعه کسانیکه با ما کار میکنند، مورد توجّه قرار گیرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا، هم یک وسیله است، هم یک راه علاج است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا موجب میشود که در همه بن بستها شما راه نجات پیدا کنید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در بن بستهای بزرگ، تقوای مسؤولان، برای آنها راه نجات پدید خواهد آورد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : روزه ماه رمضان کمک به تقواست. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : به مشکلات مردم باید براساس روحیه تقوا برسید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : ماه مبارک رمضان کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ماه رمضان مثل باران رحمتی بر فضای زندگی ما میبارد؛ آلودگیها، زیادیها، زنگار گرفتگیها و کثافتهایی را که به دست خود ما در محیط زندگی و در جان و دلمان پدید آمده است، میشوید و فضا را مصفّا و دلها را نورانی میکند مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : معنویتگرایی کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مسؤولیتِ معنویات مردم... بر دوش مدیران کشور در طبقات مختلف - از بالا تا پایین - است... رستگاری انسان با چه چیزی حاصل خواهد شد؟ فقط با نصیحت و موعظه که حاصل نمیشود. لذا جبهه حق - یعنی همه انبیا - در هر برههای از زمان که فرصتی پیدا کرده و توانسته است خود را نشان دهد و قدمی به جلو بردارد، کاری که کرده، این بوده که حقایقی را که انسانها باید بدانند تا به فلاح و رستگاری نزدیک شوند، این حقایق را در ذهن انسانها و در واقع زندگی انسانها تحقّق بخشیده است. این کار جبهه حقّ است؛ همین است که مجاهدت را ایجاب میکند. چرا؟ چون در مقابل حقّانیت حق، معارض وجود دارد. حق اگر از رستگاری انسانها سخن میگوید، کسانی در دنیا هستند که از اسارت انسانها سخن میگویند. حق اگر از عدالت سخن میگوید، کسانی هستند که مخالف و دشمن عدالتند یا طرفدار ظلمند. حق اگر از پرستش خدا سخن میگوید، کسانی هستند که مدّعىِ خداییاند و وجود خدا و تسلیم در مقابل خدا را انکار میکنند. طبیعی است همه اینها معارض میشوند. در مقابل معارض، بدون مجاهدت، نه آن پیام پیش خواهد رفت و نه در ذهنها و نه در واقعیت تحقّق پیدا نخواهد کرد. پیامبر اکرم وضعیت کفّار را مشخّص میکند؛ وضعیت ضعفای از مؤمنین را هم مشخّص میکند؛ یعنی نیمهکارهها؛ چه منافقین، چه آنهایی که منافق به معنای غلیظ نفاق نیستند و به آن صورت نفاقی ندارند که بخواهند دورویی کنند؛ اما طبیعتشان، یک طبیعت متزلزل است. اسلام میخواهد اینها را هم به انسانهای مؤمن و با صلابت تبدیل کند. عدّهای از مسلمانان، از ترس، همراه پیامبر در جنگ حدیبیّه شرکت نکرده بودند. میگفتند اگر ما برویم، پیامبر و همه مسلمانانی که با او هستند، بهوسیله کفّار تار و مار خواهند شد! وقتی که پیامبر برگشت، پیش آن حضرت آمدند و گفتند ما نتوانستیم بیاییم؛ گرفتاری پیدا کردیم؛ اشتغال پیدا کردیم؛ حال برای ما از خدای متعال آمرزش بطلب! در حالی که همین حرف هم یک نوع ظاهرسازی بود. در واقع اینها دنبال آمرزش الهی هم نبودند؛ فکر میکردند زرنگی کردند که نرفتند. آیه قرآن میفرماید: «سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا و اهلونا فاستغفرلنا یقولون بالسنتهم ما لیس فی قلوبهم» به زبان چیزی را میگویند که به دلشان نیست. نمیشود گفت که اینها منافق و کافر و دشمنند؛ نه، روحهای ضعیف، دلهای ضعیف، انسانهای ضعیف، نمیتوانند در مشکلات نقش ایفا کنند. این، آن معنویاتی است که نظام اسلامی، جامعه اسلامی، مسؤول اسلامی، مدیر اسلامی، نسبت به آن مسؤول است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : قضایای حدیبیّه و قضایای بعد از حدیبیّه است که از آزمایشهای بسیار مهم و پُرمعنا و پُرمضمونِ دوران حیات مقدّس پیامبر است. بعد از آن که رسول اکرم و مسلمانان به قصد مکه به حدیبیّه رفتند و در حدیبیّه متوقّف شدند، دشمن میخواست جنگ را بر آنها تحمیل کند، اما تدبیر الهی نبىّاکرم نگذاشت و بدون جنگ برگشتند و پیامبر به قراردادی با مشرکین رسید که این قرارداد آن قدر مهم بود که بنابر روایاتی، سوره «انّا فتحنا» درباره همین قرارداد حدیبیّه نازل شده و از آن به فتح تعبیر شده است: «انا فتحنا لک فتحناً مبینا» - یعنی همین صلح حدیبیّه - آن حضرت در خلال آیات قرآن، اوضاع را برای مسلمانان روشن میکند و جبههها را مشخص مینماید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پیامبر مرزها را روشن و اوّلاً وضعیت کفّار را مشخّص میکند؛ یعنی آن جبهه مقابل که پیامبر اساساً بعثتش، ظهورش، نظامش و جهادش، برای نفوذ در آنها و عقب زدن آنها و گستردن دایره حقّانیت خود است. جبهه کفر را نمیشود نادیده گرفت. جبهه کفر، بهعنوان کسانی که در مقابل دعوت حق قرار دارند، باید مشخّص شود. باید مشخّص شود که حق با جبهه کفر چه کار دارد؛ اصلاً چرا حق بهوجود میآید؛ دعوت حق چرا از طرف خداوند به پیامبران الهام و ابلاغ میشود و آنها چرا آن را مطرح میکنند؟ اگر پدید آمدن پیام حق - که پیام حق هم عبارت است از پیام رستگاری انسانها - فلسفه و حکمت و لزومی دارد و مسؤولیتی بر دوشِ آورندگان آن پیام - که پیامبر و ادامههای راه پیامبر تا ابد است - میگذارد. پس باید فهمید که این جبهه حق، هدفش چیست و چگونه میخواهد به این هدف برسد... پیامبر اکرم وضعیت کفّار را مشخّص میکند؛ وضعیت ضعفای از مؤمنین را هم مشخّص میکند؛ یعنی نیمهکارهها؛ چه منافقین، چه آنهایی که منافق به معنای غلیظ نفاق نیستند و به آن صورت نفاقی ندارند که بخواهند دورویی کنند؛ اما طبیعتشان، یک طبیعت متزلزل است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : سیره سیاسی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره سیاسی پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : قضایای حدیبیّه و قضایای بعد از حدیبیّه است که از آزمایشهای بسیار مهم و پُرمعنا و پُرمضمونِ دوران حیات مقدّس پیامبر است. بعد از آن که رسول اکرم و مسلمانان به قصد مکه به حدیبیّه رفتند و در حدیبیّه متوقّف شدند، دشمن میخواست جنگ را بر آنها تحمیل کند، اما تدبیر الهی نبىّاکرم نگذاشت و بدون جنگ برگشتند و پیامبر به قراردادی با مشرکین رسید که این قرارداد آن قدر مهم بود که بنابر روایاتی، سوره «انّا فتحنا» درباره همین قرارداد حدیبیّه نازل شده و از آن به فتح تعبیر شده است: «انا فتحنا لک فتحناً مبینا» - یعنی همین صلح حدیبیّه - آن حضرت در خلال آیات قرآن، اوضاع را برای مسلمانان روشن میکند و جبههها را مشخص مینماید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : اشتغال کلیدواژه(ها) : اشتغال نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : برنامه سوم تقریباً خوشبختانه تصویب شد؛ ولی تنظیم برنامه، نوشتن برنامه و تصویب برنامه، یک مسأله است؛ تحقّق برنامه، یک مسأله دیگر است. این اهتمامی که به مسأله اشتغال در برنامه شده، باید تحقّق پیدا کند. همه باید دستبهدست هم دهند و تلاش کنند تا این قضیه تحقّق پیدا کند. بیکاری حقیقتاً معضل بزرگ و مشکل عظیمی است. به هرحال، امیدواریم که خداوند متعال کمک کند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : اسراف کلیدواژه(ها) : اسراف نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر جا هستید و در هر مسؤولیتی قرار دارید، باید مراقب باشید. یک رفتار شما، یک گفتار شما، یک حرکت شما میتواند تأثیر ماندگار بگذارد؛ میتواند تأثیرهای وسیعی در زندگی مردم بگذارد. سالهاست که بنده درباره زندگی تشریفاتی مکرّر تذکّر میدهم. این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تجمّلات و تشریفات است که این بد و دون شأن انسان والاست؛ یعنی یک وقت انسان به یک چیزِ غیر لازم پایبند میشود که دون شأن انسان است؛ بعلاوه، مسرفانه است؛ تضییع سرمایهها، تضییع اموال و تضییع موجودیها در آن هست. این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است؛ اصل تجمّل همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است؛ لیکن جنبه دومی دارد که اهمیتش کمتر از جنبه اوّل نیست و آن انعکاس تجمّل شما در زندگی مردم است. بعضیها از این غفلت میکنند. وقتی شما جلوِ چشم مردم، وضع اتاق و دفتر و محیط کار و محیط زندگی را آنچنانی میکنید، این یک درس عملی است و هرکسی این را میبیند، بر او اثر میگذارد. حدّاقل این را باید رعایت کرد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04 عنوان فیش : اشرافیگری کلیدواژه(ها) : اشرافیگری نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تجمّلگرایی و گرایش به اشرافیگری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد: هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد؛ هیچوقت روحیه برادری و الفت و انْس و همدلی - که برای همه کشورها و همه جوامع، بخصوص جامعه ما، مثل آب و هوا لازم است - پیش نخواهد آمد. |