[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : آراستگی به فضائل اخلاقی
کلیدواژه(ها) : آراستگی به فضائل اخلاقی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امروز پرچم اسلام را جمهوری اسلامی بلند کرده است. یعنی پرچم بعثت را. یعنی همین ارزشها را که در بعثت هست و باید در تأمین آنها بکوشد. اگر قرار باشد که به اسم اکتفا کنیم، این دیگر اسلام نیست. باید توحید به معنای حقیقی کلمه و تسلیم در مقابل پروردگار رواج پیدا کند. باید نظام اجتماعی، نظامی عادلانه و نظام اخلاقی جامعه، نظامی انسانی و عاطفی و مبتنی بر فضائل باشد. در مقابل هر چه غیر خدا، تسلیم و عبودیت نباشد، تبعیت نباشد، نفوذپذیری نباشد. بخصوص باید آن اعدا عدو انسان که همان «نفسک التی بین جنبیک» است و هواهای نفسانی که «مادر بتها، بت نفس شماست» و از همه‌ی بتها بالاتر و خطرناکتر است، مقهور شود. باید مبارزه با بتها، از جمله بت نفس، رایج باشد. نمی‌گوییم که انسانها یکسره تبدیل به فرشته شوند، اما یکسره تبدیل به انسانهایی شوند که در این راه تلاش و مبارزه می‌کنند. نفس این مبارزه، تقوا نامیده می‌شود. هر انسان و هر جامعه‌ای که چنین تلاش و مبارزه‌ای بکند، متقی و پرهیزکار است. این، یک بعد قضیه است. دنیای جاهلیت دنیایی به حساب می‌آید که فاقد ارکان و ارزشهایی است که ما سه چهار موردش را عرض کردیم. مسلما محتوای بعثت و خطوط اساسی جامعه‌ی اسلامی، دارای ارکان و ارزشهایی بیش از سه چهار مورد است. جامعه‌ی جاهلی جامعه‌ای است که از ارزشهای مورد اشاره، تهی است و درست نقطه‌ی مقابل جامعه اسلامی قرار دارد. حال با این نقطه‌ی مقابل - جامعه‌ی جاهلی - چگونه باید برخورد کرد؟ غلط است اگر خیال کنیم در مقابل جامعه‌ی جاهلی، ما که جامعه‌ی اسلامی هستیم باید برخورد خصمانه داشته باشیم؛ نه. برخورد ما باید برخورد دلسوزانه باشد. یعنی ارزشها را به دنیایی که محتاج ارزشهای اسلامی است، معرفی کنیم. این قدم اول است. بعد اگر خودمان ان‌شاءالله برخوردار از این ارزشها هستیم، آنها را به نقطه‌ی مقابل منتقل کنیم. دشمنی و ستیزه‌گری‌ای که در اسلام وجود دارد، نسبت به کسانی است که مانع این تبادلند، مانع این نقل و انتقالند و مانع این تبدل و تحول در درون نظام اسلامی‌اند. آنها هستند که معارضند و با معارض، طبعا اسلام برخورد معارضه‌آمیز می‌کند. لکن دنیا، دنیایی است که امروز به پیام اسلامی نیازمند است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش :استقرار عدل، وجه تمایز دوران جاهلیت از دوران بعثت
کلیدواژه(ها) : ظلم, عدالت, بعثت پیامبر اسلام, جاهلیت, عدالت غیر اسلامی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
یک نکته‌ی دیگر در دعوت اسلامی، عبارت است از استقرار عدل در بین انسانها. خصوصیت جاهلیت، نظام ظالمانه بود. ستمگری، عرف رایج بود. این‌طور نبود که گاهی یک نفر ظلم کند. بنای نظام جامعه بر ظلم و تبعیض و زورگوییِ قوی به ضعیف بود، زورگوییِ مرد به زن بود، زورگوییِ ثروتمند به بی‌پول بود، زورگوییِ ارباب به برده بود. باز همان اربابها به نوبه‌ی خودشان زورگوییهای سلاطین و صاحبان قدرت را قبول می‌کردند. زوراندر زور بود. یکسره، زندگی مردم ظلم و تبعیض و زورگویی بود. این، خصوصیتِ زندگی جاهلی است. هرجا این‌طور باشد، جاهلی است. اسلام نقطه‌ی مقابل آن را آورد. استقرار عدل را آورد. «انّ اللَّه یأمر بالعدل و الاحسان»(1). این یکی از خصوصیات جامعه‌ی اسلامی است. عدل فقط هم شعار نیست. جامعه‌ی اسلامی باید دنبال عدالت هم برود و اگر عدالت نیست، آن را تأمین کند. اگر در دنیا دو نقطه وجود دارد که یکی نقطه‌ی عدل و یکی نقطه‌ی ظلم است و هردو هم غیراسلامی هستند، اسلام به آن نقطه‌ی عدل، ولو غیراسلامی است، توجّه موافق دارد. مهاجرینِ به حبشه را پیغمبر اکرم صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله خودش به حبشه فرستاد. یعنی آنها را در پناه یک پادشاه کافر، به خاطر عدل قرار داد. به تعبیر دیگر، مردم را از خانه و زندگی و محیط زیست‌شان به خاطر ظلمی که به آنها می‌شد، دور کرد. این هم یک نقطه است. یعنی استقرار عدل، تبعیت از عدل، ترویج عدل، تلاش و مجاهدت برای عدل، بزرگداشت عدالت هرجا که باشد - ولو در بلاد غیرمسلم - و تقبیح ظلم در هر نقطه‌ای از دنیا که باشد. این هم یکی از خصوصیات اسلامی است و شما می‌بینید زندگی اسلامی و حیات مبارک پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله و تاریخ اسلامی در بهترین ازمنه و سالمترین دورانهایش، حاکی از عدل پروری و عدالت‌جویی است. این هم یکی از ممیّزات بعثت پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله است. من اینها را به عنوان مثال عرض می‌کنم. توجّه کنید تا به نقطه‌ای برسیم که بشود از آنها سررشته‌ای برای حرکت امروز پیدا کرد. صرفاً نمی‌خواهیم تاریخ یا معرفتی از معارف اسلامی را در ذهن بیان کنیم و ذهنیّت را بیاراییم.
1 ) سوره مبارکه النحل آیه 90
إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُ بِالعَدلِ وَالإِحسانِ وَإيتاءِ ذِي القُربىٰ وَيَنهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ وَالبَغيِ ۚ يَعِظُكُم لَعَلَّكُم تَذَكَّرونَ
ترجمه :
خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‌دهد؛ و از فحشا و منکر و ستم، نهی می‌کند؛ خداوند به شما اندرز می‌دهد، شاید متذکّر شوید!


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش :برتری اسلام در برابر دشمنی‌‌ها
کلیدواژه(ها) : اسلام, بوسنی و هرزگوین, دشمن, امت بزرگ اسلامی
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
علی‌رغم نیاز بشریّت به اسلام، امروز دشمن با اسلام حدّاکثر دشمنی را می‌کند. قضیه‌ی بوسنی را ملاحظه کنید! ببینید مسلمانان در بوسنی هرزگوین چه می‌کشند. هرجا که مسلمانان حضور دارند و دشمنی در مقابلشان هست، غرب «صمٌ‌بکم»(1) می‌شود. حرف هم می‌زنند، اما شعار محض می‌دهند. تا امروز امریکا این همه تبلیغات برای بوسنی کرد؛ این همه ادّعا نمود و حرف زد. کدام یک از این حرفها جامه‌ی عمل پوشید؟ اینها عملاً برای بوسنی‌ایی‌‌ها چه کردند؟ برای مردم مظلومی که مرد و زن و کوچک و بزرگشان روزانه از بین می‌روند، چه کردند؟ برای مسلمانان چچن چه کردند؟ برای سایر سرزمینهایی که مسلمانان در آن جاها مشکل و گرفتاری دارند چه کردند؟ برای مسلمین فلسطین و لبنان چه کردند؟ امروز مسلمانان در خانه‌ی خودشان فلسطین، مشکل دارند. آقایان نشسته‌اند و بی‌اعتنا به نیازهای مسلمانان، راجع به مسائل درجه دو و درجه سه‌ی دنیا با یکدیگر گپ می‌زنند! سکوت و بی‌اعتنایی اینها به‌خاطر دشمنی با اسلام است. اما اسلام، بزرگ است. اسلام برتر است؛ «الاسلام یعلوا و لایعلی علیه»(2). این را پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله فرموده است. این واقعیت است و تا امروز هم خود را نشان داده است. در آینده هم به فضل پروردگار خود را نشان خواهد داد.
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 18
صُمٌّ بُكمٌ عُميٌ فَهُم لا يَرجِعونَ
ترجمه :
آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمی‌گردند!

2 )
من لا يحضره الفقيه ، الشيخ الصدوق ،ج 4 ص 334 ح5719 ؛
المناقب، ابن شهر آشوب ج3 ص 241 ؛ 
المحاسن، احمد بن ابى عبد اللّه برقى‏ ج 1 ص 113 نحوه ؛
 بحارالأنوار،علامه مجلسی ج 76 ص 70 نحوه ؛

الاسلام يعلو و لا يعلى عليه و الكفار بمنزلة الموتى ، لا يحجبون و لا يرثون
ترجمه :
امام صادق (ع) فرمود: اسلام [از هر مكتبی] بالاتر و والاتر است و هيچ مكتبى بر آن، برترى ندارد


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش :اخلاق یکی از مرزهای اسلام و جاهلیت
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی, جامعه جاهلی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
یک جامعه یک وقت انسانهایی برخوردار از اخلاقهای صحیح دارد. آحاد آن جامعه مردمانی هستند با گذشت، متفکّر، عاقل، اهل خیر و احسان، اهل کمک به یکدیگر، دارای صبر در مشکلات، دارای حلم بر سختیها، دارای اخلاق و برخورد خوش با یکدیگر و دارای ایثار در آن جایی که مثلاً ایثار لازم است. برعکسش هم ممکن است صدق کند. یعنی مردمانی باشند که روابطشان با یکدیگر نه براساس رحم و مروّت و انصاف و اخلاقِ خوب که بر مبنای سودجویی تنظیم شده است. یکی، دیگری را تا وقتی قبول و تحمّل می‌کند که با منافع او سازگار باشد. اگر سازگار نبود، حاضر است او را نابود کند و از بین ببرد. این هم یک نوع جامعه است. این جامعه، جامعه‌ی جاهلی می‌شود و با جامعه‌ای که در آن مکارم اخلاق حاکم است و جامعه‌ی اسلامی نامیده می‌شود، فرق دارد. خصوصیت بعثت پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله دعوت به مکارم اخلاق بود. (1)این هم یک عنصر و نکته‌ی دیگر در حیات رسالی و بعثت پیغمبر. پس می‌توان گفت که در حقیقت یکی از مرزها و ممیّزه‌های اسلام و جاهلیت، مسأله‌ی اخلاق است.
1 )
سنن كبری،بیهقی ج10 ص 192 
تفسیر مجمع البیان ، فضل بن حسن طبرسى‏ ج 10 ص 86
مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى‏ ص 8
بحارالانوار،علامه مجلسی ج 67 ص 372 
كنزالعمال ،متقی هندی  ج 11 ص 420 ح 31969

« انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ
ترجمه :
از پيامبر (ص) نقل شده است: همانا من فقط مبعوث شدم تا خصلت هاى پسنديده اخلاقى را كامل كنم.»


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش :لزوم ترویج توحید حقیقی و تسلیم در مقابل پروردگار در جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : تقوا, دشمن درونی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
امروز پرچم اسلام را جمهوری اسلامی بلند کرده است. یعنی پرچم بعثت را. یعنی همین ارزشها را که در بعثت هست و باید در تأمین آنها بکوشد. اگر قرار باشد که به اسم اکتفا کنیم، این دیگر اسلام نیست. باید توحید به معنای حقیقی کلمه و تسلیم در مقابل پروردگار رواج پیدا کند. باید نظام اجتماعی، نظامی عادلانه و نظام اخلاقی جامعه، نظامی انسانی و عاطفی و مبتنی بر فضائل باشد. در مقابلِ هر چه غیر خدا، تسلیم و عبودیّت نباشد، تبعیت نباشد، نفوذپذیری نباشد. بخصوص باید آن اعدا عدوِّ انسان که همان «نفسک الّتی بین جنبیک(1)» است و هواهای نفسانی که «مادر بتها، بت نفس شماست» و از همه‌ی بتها بالاتر و خطرناکتر است، مقهور شود. باید مبارزه با بتها، از جمله بت نفس، رایج باشد. نمی‌گوییم که انسانها یکسره تبدیل به فرشته شوند، اما یکسره تبدیل به انسانهایی شوند که در این راه تلاش و مبارزه می‌کنند. نفسِ این مبارزه، تقوا نامیده می‌شود. هر انسان و هر جامعه‌ای که چنین تلاش و مبارزه‌ای بکند، متّقی و پرهیزکار است. این، یک بعد قضیه است.
1 )
عوالی اللئالی ،ابن ابی جمهور احسائی  ج 4 ص 118 ح187؛
میزان الحكمه ، ری شهری : ج3 ص 1848 ب 2561 ؛ 
جامع الصغیر، سیوطی  : ج1 ص 173 ح 1147؛
بحارالانوار ،علامه مجلسی: ج 67 ص 36 ؛ 
كنز العمال ،متقی هندی : ج 4 ص 431 ح 11264 ؛ 
عُدَّةُ الدَّاعِی، ابن فهد حلی، ص314

قال النبی ص أعدى عدوك نفسك التی بين جنبيك».
ترجمه :
پیامبر گرامی اسلام (ص)فرمود: دشمن‏ترين دشمنانت نفست هست كه در پهلويت قرار دارد.»


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش :دوران بعثت، مقابل دوران جاهلیت
کلیدواژه(ها) : جاهلیت
نوع(ها) : قرآن, حدیث, نهج‌البلاغه

متن فیش :
در اصطلاح قرآن و حدیث و عرف اسلامی، دوران مقابل با دوران بعثت را دوران جاهلیّت می‌نامند. در قرآن کریم هم این تعبیر و این اصطلاح به‌کار رفته است؛ در روایات هم هست و عرف مسلمین هم، دوره‌ی اسلامی را در مقابل دوره‌ی جاهلی می‌داند.(1)
1 ) خطبه 95 : از خطبه‏هاى آن حضرت است در فضيلت پيامبر (ص)
بَعَثَهُ وَ النَّاسُ ضُلَّالٌ فِي حَيْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِي فِتْنَةٍ قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأَهْوَاءُ وَ اسْتَزَلَّتْهُمُ الْكِبْرِيَاءُ وَ اسْتَخَفَّتْهُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلَاءُ حَيَارَى فِي زَلْزَالٍ مِنَ الْأَمْرِ وَ بَلَاءٍ مِنَ الْجَهْلِ فَبَالَغَ ( صلى الله عليه وآله ) فِي النَّصِيحَةِ وَ مَضَى عَلَى الطَّرِيقَةِ وَ دَعَا إِلَى الْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ .
ترجمه :
خداوند پيامبر را وقتى فرستاد كه مردم در وادى گمراهى حيران بودند، و در فتنه كوركورانه مى‏رفتند، هواهاى نفسانى عقل و خرد را از آنان ربوده، كبر و خود پسندى آنان را دچار لغزش كرده، و جاهليت تاريك سبكسر و بى‏اعتبارشان نموده بود. در كارها نا آرام و سرگردان، و ملتى گرفتار نادانى بودند. رسول حق صلّى اللّه عليه و آله خيرخواهى را نسبت به آنها به نهايت رساند، به راه حق حركت كرد، و آنان را به حكمت و موعظه حسنه دعوت فرمود

1 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی ج  2 ص  461 ؛

إِنَّ نَاساً أَتَوْا رَسُولَ اللَّهِ ص بَعْدَ مَا أَسْلَمُوا فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ يُؤْخَذُ الرَّجُلُ مِنَّا بِمَا كَانَ عَمِلَ فِی الْجَاهِلِيَّةِ بَعْدَ إِسْلَامِهِ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ حَسُنَ إِسْلَامُهُ وَ صَحَّ يَقِينُ إِيمَانِهِ لَمْ يُؤَاخِذْهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِمَا عَمِلَ فِی الْجَاهِلِيَّةِ وَ مَنْ سَخُفَ إِسْلَامُهُ وَ لَمْ يَصِحَّ يَقِينُ إِيمَانِهِ أَخَذَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالْأَوَّلِ وَ الْآخِرِ
ترجمه :
جمعى خدمت جدم رسول خدا (ص) آمدند و گفتند: اى رسول خدا! آيا مسئوليت اعمال سابق كه در دوره جاهليت يعنى قبل از اسلام بجا آورده‏ايم بر عهده ما باقى است؟ رسول خدا به آنان گفت: هر كس اسلام و ايمانش درست و صحيح باشد و يقين و اعتقادش استوار باشد، خداوند عز و جل او را به كيفر گناهان دوره جاهليت مؤاخذه نمى‏كند. و هر كس اسلام و ايمانش‏ پوشالى و سست باشد و يقين و اعتقادش نادرست باشد، خداوند تبارك و تعالى او را به كيفر گناهان گذشته و آينده مؤاخذه خواهد كرد.

1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 50
أَفَحُكمَ الجاهِلِيَّةِ يَبغونَ ۚ وَمَن أَحسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكمًا لِقَومٍ يوقِنونَ
ترجمه :
آیا آنها حکم جاهلیّت را (از تو) می‌خواهند؟! و چه کسی بهتر از خدا، برای قومی که اهل یقین هستند، حکم می‌کند؟!

1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 26
إِذ جَعَلَ الَّذينَ كَفَروا في قُلوبِهِمُ الحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الجاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلىٰ رَسولِهِ وَعَلَى المُؤمِنينَ وَأَلزَمَهُم كَلِمَةَ التَّقوىٰ وَكانوا أَحَقَّ بِها وَأَهلَها ۚ وَكانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمًا
ترجمه :
(به خاطر بیاورید) هنگامی را که کافران در دلهای خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند؛ و (در مقابل،) خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر کس شایسته‌تر و اهل آن بودند؛ و خداوند به همه چیز دانا است.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش :توحید خالص و تسلیم خدابودن؛ وجه اختلاف دوران جاهلیت با دوران بعثت
کلیدواژه(ها) : رستگاری انسان, دعوت به توحید, توحید
نوع(ها) : حدیث, نهج‌البلاغه

متن فیش :
[وجه اختلاف دوران جاهلیت با دوران بعثت]در درجه‌ی اوّل، توحیدِ خالص است که توحیدِ خالص، یعنی نفی عبودیّت غیرخدا. این آن توحید خالص است. توحید، فقط این نبود که بتها را کنار بگذارند. توحید یک معنای شامل و عام و سایر در طول تاریخ است. همیشه که بتهای مکه وجود ندارند. همیشه که بتِ سنگی و چوبی وجود ندارد. معنا و روح توحید عبارت است از این‌که انسان از غیرخدا عبودیّت نکند و در مقابل غیرخدا، جبهه‌ی بندگی به زمین نساید. این معنای عبودیّتِ کامل و خالص است. حال شما اگر با چشم روشن‌بینانه و آگاهانه و مسلّح به دانشهای مربوط به زندگی بشر - علوم اجتماعی و علوم تربیتی و امثال ذلک - به این عنوان نگاه کنید، خواهید دید که دایره‌ی عبودیّت، دایره‌ی وسیعی است. قید و بندهایی که به بشر بسته می‌شود، هر یک نوعی عبودیّت برای انسان به وجود می‌آورد. عبودیّتِ نظامهای اجتماعیِ غلط، عبودیّتِ آداب و عاداتِ غلط، عبودیّتِ خرافات، عبودیّتِ اشخاص و قدرتهای استبدادی، عبودیّتِ هواهای نفسانی - که این از همه رایجتر است - و عبودیّتِ پول، زر و زور. اینها انواع عبودیّت است. وقتی می‌گوییم «لااله‌الّااللَّه، وحده لاشریک له»(1)، یعنی توحید خالص. معنایش این است که همه‌ی این عبودیتها به کنار رود که اگر چنین شود، فلاح و رستگاری، حقیقتاً حاصل خواهد شد. این‌که فرمود: «قولوا لااله‌الّااللَّه تفلحوا»(2)، این فلاح یک فلاح حقیقی است. فقط فلاح سیاسی نیست، فقط فلاح اجتماعی نیست، فقط فلاح معنوی نیست، فقط فلاح روز قیامت نیست؛ بلکه فلاح دنیا و آخرت است. این یک نکته در باب مایزه‌های اسلام و نکات برجسته‌ی دعوت اسلامی که به یک تعبیر دیگر هم می‌شود بیانش کرد و آن عبارت است از اسلام، تسلیم، «اسلامٌ وجه‌اللَّه» و تسلیم خدا بودن.(3) این هم یک جانب دیگر و یک بُعد دیگرِ همان توحید است. این مثلاً یکی از آن ممیّزه‌های دعوت اسلامی است. هرجا این باشد، اسلام است. هر جا نقطه‌ی مقابلِ این باشد، جاهلیت است. هر جا بین این دو قرار داشته باشد، بین اسلام و جاهلیت است؛ اسلامِ خالص نیست، اسلامِ کامل نیست، اسلام نیمه‌کاره ممکن است باشد.
1 )
كافی،كلینی، ج1 ص188 ح13-
تهذیب الاحكام،شیخ طوسی ج1ص321 
من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق،ج1ص112

« إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع أَعْرِضُ عَلَيْكَ دِينِيَ الَّذِی أَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ قَالَ فَقَالَ هَاتِ قَالَ فَقُلْتُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ أَنَّ عَلِيّاً كَانَ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ الْحُسَيْنُ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ ثُمَّ كَانَ بَعْدَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ إِمَاماً فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَهُ حَتَّى انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْهِ ثُمَّ قُلْتُ أَنْتَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ قَالَ فَقَالَ هَذَا دِينُ اللَّهِ وَ دِينُ مَلَائِكَتِهِ»
ترجمه :
اسماعيل بن جابر گويد: بامام باقر (ع) عرضكردم: دين خودم را كه خداى عز و جل را بآن ميپرستم بشما عرض كنم؟ فرمود: بگو. عرضكردم: گواهى دهم كه شايسته پرستشى جز خداى يگانه بى‏انباز نيست و محمد بنده او و فرستاده اوست و آنچه از جانب خدا آورده اعتراف دارم على امامست و خدا اطاعتش را واجب ساخته و بعد از او حسن امامست و خدا اطاعتش را واجب نموده و بعد از او حسين امامست و خدا اطاعتش را واجب دانسته و بعد از او على بن حسين امامست و خدا اطاعتش را واجب كرده (همين طور گفتم) تا بخود حضرت رسيد، سپس عرضكردم: توئى امام، خدايت رحمت كند، فرمود: دين خدا و دين ملائكه او همين است

2 )
) مناقب آل ابی طالب،ج1ص56
بحارالانوار،مجلسی،ج18ص202

طارق المحاربی رأيت النبی ...و هو يقول يا أيها الناس قولوا لا إله إلا الله تفلحوا و أبو لهب يتبعه و يرميه بالحجارة و ..».
ترجمه :
طارق محاربی می گوید پیامبرص را دیدم در حالی كه می فرمود:ای مردم بگویید خدایی جز خدای یگانه نیست تا رستگار شوید.ابولهب دنبال ایشان می رفت و او ار با سنگ میزد.

3 ) قصار 125 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَمْ يَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِي الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمُ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينُ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ .
ترجمه :
و آن حضرت فرمود: اسلام را آنچنان معنى كنم كه احدى پيش از من به اين صورت معنا نكرده باشد: اسلام همان تسليم بودن، و تسليم همان باور، و باور همان قبول كردن، و قبول كردن همان اقرار، و اقرار همان ادا نمودن، و ادا نمودن همان عمل كردن است‏


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : اخلاق اجتماعی
کلیدواژه(ها) : اخلاق اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک نکته‏ی دیگر در دعوت اسلامی، عبارت است از استقرار عدل در بین انسانها. خصوصیت جاهلیت، نظام ظالمانه بود. ستمگری، عرف رایج بود. این‏طور نبود که گاهی یک نفر ظلم کند. بنای نظام جامعه بر ظلم و تبعیض و زورگوییِ قوی به ضعیف بود، زورگوییِ مرد به زن بود، زورگوییِ ثروتمند به بی‏پول بود، زورگوییِ ارباب به برده بود. باز همان اربابها به نوبه‏ی خودشان زورگویی‏های سلاطین و صاحبان قدرت را قبول می‏کردند. زور اندر زور بود. یکسره، زندگی مردم ظلم و تبعیض و زورگویی بود. این، خصوصیتِ زندگی جاهلی است. هرجا این‏طور باشد،
جاهلی است. اسلام نقطه‏ی مقابل آن را آورد. استقرار عدل را آورد. «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان» . این یکی از خصوصیات جامعه‏ی اسلامی است. عدل فقط هم شعار نیست. جامعه‏ی اسلامی باید دنبال عدالت هم برود و اگر عدالت نیست، آن را تأمین کند. اگر در دنیا دو نقطه وجود دارد که یکی نقطه‏ی عدل و یکی نقطه‏ی ظلم است و هر دو هم غیر اسلامی هستند، اسلام به آن نقطه‏ی عدل، و لو غیر اسلامی است، توجّه موافق دارد. مهاجرینِ به حبشه را پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله خودش به حبشه فرستاد. یعنی آن‏ها را در پناه یک پادشاه کافر، به خاطر عدل قرار داد. به تعبیر دیگر، مردم را از خانه و زندگی و محیطزیست‏شان به خاطر ظلمی که به آن‏ها می‏شد، دور کرد. این هم یک نقطه است. یعنی استقرار عدل، تبعیت از عدل، ترویج عدل، تلاش و مجاهدت برای عدل، بزرگداشت عدالت هرجا که باشد- و لو در بلاد غیر مسلم- و تقبیح ظلم در هر نقطه‏ای از دنیا که باشد. این هم یکی از خصوصیات اسلامی است و شما می‏بینید زندگی اسلامی و حیات مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله و تاریخ اسلامی در بهترین ازمنه و سالم‏ترین دورانهایش، حاکی از عدل‏پروری و عدالت‏جویی است. این هم یکی از ممیّزات بعثت پیغمبر صلی الله علیه و آله است. من این‏ها را به عنوان مثال عرض می‏کنم. توجّه کنید تا به نقطه‏ای برسیم که بشود از آن‏ها سررشته‏ای برای حرکت امروز پیدا کرد. صرفاً نمی‏خواهیم تاریخ یا معرفتی از معارف اسلامی را در ذهن بیان کنیم و ذهنیّت را بیاراییم. در نظام اسلامی مثلًا یک نقطه‏ی سوم فرض کنیم که عبارت است از حرکت به سمت مکارم اخلاق. این، باز غیر از آن دوتاست. یک جامعه یک‏وقت انسان‏هایی برخوردار از اخلاقهای صحیح دارد. آحاد آن جامعه مردمانی هستند باگذشت، متفکّر، عاقل، اهل خیر و احسان، اهل کمک به یکدیگر، دارای صبر در مشکلات، دارای حلم بر سختیها، دارای اخلاق و برخورد خوش با یکدیگر و دارای ایثار در آن جایی که مثلًا ایثار لازم است. برعکسش هم ممکن است صدق کند. یعنی مردمانی باشند که روابطشان با یکدیگر نه براساس رحم و مروّت و انصاف و اخلاقِ خوب که بر مبنای سودجویی تنظیم شده است. یکی، دیگری را تا وقتی قبول و تحمّل می‏کند که با منافع او سازگار باشد. اگر سازگار نبود، حاضر است او را نابود کند و از بین ببرد. این هم یک نوع جامعه است. این جامعه، جامعه‏ی جاهلی می‏شود و با جامعه‏ای که در آن مکارم اخلاق حاکم است و جامعه‏ی اسلامی نامیده می‏شود، فرق دارد. خصوصیت بعثت پیغمبر صلی الله علیه و آله دعوت به مکارم اخلاق بود. این هم یک عنصر و نکته‏ی دیگر در حیات رسالی و بعثت پیغمبر. پس می‏توان گفت که در حقیقت یکی از مرزها و ممیّزه‏های اسلام و جاهلیت، مسأله‏ی اخلاق است.
یک نکته‏ی دیگر که آن را نکته‏ی آخر قرار می‏دهم، محدود نشدن دیدها به زندگی دنیاست. این هم نکته‏ای اساسی است. یکی از خصوصیات نظام جاهلی این است که انسان‏هایش همه چیز را در زندگی دنیا می‏دانند. اگر در زندگی دنیا؛ یعنی همین خورد و خواب و آنچه که به شخص انسان مربوط می‏شود، توانستند چیزی به دست آورند، خود را برنده به حساب می‏آورند. اما اگر بنا شد تلاشی بکنند و کاری انجام دهند که محصول آن در این دنیا به دست انسان نمی‏رسد، خود را فریب خورده، شکست خورده و زیان کرده به حساب می‏آورند. این یکی از خصوصیات زندگی جاهلی است. اینکه انسان کاری بکند و آن را به حساب خدا و معنویت و روز جزا بگذارد، در زندگی جاهلی وجود ندارد. اسلام یکی از خصوصیات را هم این قرار داد که همه‏ی زندگی و همّت انسان، محدود به حیات دنیا نباشد. این خصوصیات بعثت است که نقطه‏ی مقابل آن، جاهلیت قرار دارد.
امروز پرچم اسلام را جمهوری اسلامی بلند کرده است. یعنی پرچم بعثت را. یعنی همین ارزشها را که در بعثت هست و باید در تأمین آن‏ها بکوشد. اگر قرار باشد که به اسم اکتفا کنیم، این دیگر اسلام نیست. باید توحید به معنای حقیقی کلمه و تسلیم در مقابل پروردگار رواج پیدا کند. باید نظام اجتماعی، نظامی عادلانه و نظام اخلاقی جامعه، نظامی انسانی و عاطفی و مبتنی بر فضائل باشد. در مقابلِ هرچه غیر خدا، تسلیم و عبودیّت نباشد، تبعیت نباشد، نفوذپذیری نباشد. بخصوص باید آن اعدا عدوِّ انسان که همان «نفسک الّتی بین جنبیک» است و هواهای نفسانی که «مادر بتها، بت نفس شماست» و از همه‏ی بتها بالاتر و خطرناک‏تر است، مقهور شود. باید مبارزه با بتها، از جمله بت نفس، رایج باشد. نمی‏گوییم که انسانها یکسره تبدیل به فرشته شوند، اما یکسره تبدیل به انسان‏هایی شوند که در این راه تلاش و مبارزه می‏کنند. نفسِ این مبارزه، تقوا نامیده می‏شود. هر انسان و هر جامعه‏ای که چنین تلاش و مبارزه‏ای بکند، متّقی و پرهیزکار است. این، یک بعد قضیه است. دنیای جاهلیت دنیایی به حساب می‏آید که فاقد ارکان و ارزشهایی است که ما سه چهار موردش را عرض کردیم. مسلماً محتوای بعثت و خطوط اساسی جامعه‏ی اسلامی، دارای ارکان و ارزشهایی بیش از سه چهار مورد است. جامعه‏ی جاهلی جامعه‏ای است که از ارزشهای مورد اشاره، تهی است و درست نقطه‏ی مقابل جامعه اسلامی قرار دارد. حال با این نقطه‏ی مقابل- جامعه‏ی جاهلی- چگونه باید برخورد کرد؟ غلط است اگر خیال کنیم در مقابل جامعه‏ی جاهلی، ما که جامعه‏ی اسلامی هستیم باید برخورد خصمانه داشته باشیم؛ نه. برخورد ما باید برخورد دلسوزانه باشد. یعنی ارزشها را به دنیایی که محتاج ارزشهای اسلامی است، معرفی کنیم. این قدم اوّل است. بعد اگر خودمان إن شاء اللّه برخوردار از این ارزشها هستیم، آن‏ها را به نقطه‏ی مقابل منتقل کنیم. دشمنی و ستیزه‏گری‏ای که در اسلام وجود دارد، نسبت به کسانی است که مانع این تبادلند، مانع این نقل و انتقالند و مانع این تبدّل و تحوّل در درون نظام اسلامی‏اند. آن‏ها هستند که معارضند و با معارض، طبعاً اسلام برخورد معارضه‏آمیز می‏کند. لکن دنیا، دنیایی است که امروز به پیام اسلامی نیازمند است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام, جاهلیت
کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام, جاهلیت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در اصطلاح قرآن و حدیث و عرف اسلامی، دوران مقابل با دوران بعثت را دوران جاهلیّت می‌نامند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام, حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), دعوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام, حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), دعوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خصوصیت بعثت پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله دعوت به مکارم اخلاق بود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : اسلام, جاهلیت, اخلاق اسلامی
کلیدواژه(ها) : اسلام, جاهلیت, اخلاق اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در حقیقت یکی از مرزها و ممیّزه‌های اسلام و جاهلیت، مسأله‌ی اخلاق است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام, نظام جمهوری اسلامی ایران
کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام, نظام جمهوری اسلامی ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز پرچم اسلام را جمهوری اسلامی بلند کرده است. یعنی پرچم بعثت را.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : دنیای امروز, اسلام
کلیدواژه(ها) : دنیای امروز, اسلام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دنیا، دنیایی است که امروز به پیام اسلامی نیازمند است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : دشمن, دشمنان اسلام, اسلام
کلیدواژه(ها) : دشمن, دشمنان اسلام, اسلام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
علی‌رغم نیاز بشریّت به اسلام، امروز دشمن با اسلام حدّاکثر دشمنی را می‌کند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش :خصوصیتِ زندگی جاهلی
کلیدواژه(ها) : جامعه جاهلی, جاهلیت, تاریخ دوران جاهلیت و ولادت و کودکی پیامبر اسلام(صل
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
خصوصیت جاهلیت، نظام ظالمانه بود. ستمگری، عرف رایج بود. این‌طور نبود که گاهی یک نفر ظلم کند. بنای نظام جامعه بر ظلم و تبعیض و زورگوییِ قوی به ضعیف بود، زورگوییِ مرد به زن بود، زورگوییِ ثروتمند به بی‌پول بود، زورگوییِ ارباب به برده بود. باز همان اربابها به نوبه‌ی خودشان زورگوییهای سلاطین و صاحبان قدرت را قبول می‌کردند. زوراندر زور بود. یکسره، زندگی مردم ظلم و تبعیض و زورگویی بود. این، خصوصیتِ زندگی جاهلی است. هرجا این‌طور باشد، جاهلی است. اسلام نقطه‌ی مقابل آن را آورد. استقرار عدل را آورد.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : حضور مردم در صحنه
کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسائل اقتصادی کشور را برخلاف آنچه که هست، نشان دادن؛ مشکلات را بزرگ جلوه دادن و مردم ما را ناامید وانمود کردن، خوراک رسانه‌های اینهاست. مردم ما ناامیدند؟ این مردم روشن‌بین، این مردمی که هر وقت برای هرجا که انقلاب از آنها دعوت کرده است، با همه وجود حضور پیدا کرده‌اند و آثار ایمان خودشان را به اسلام و به قرآن و به نظام و به مسؤولین و به دولت جمهوری اسلامی و به حرکت پانزده ساله تا امروز و به شخص امام بزرگوار، به وضوح نشان داده‌اند ناامیدند؟ حرکتِ به این عظمت از نومیدی برمی‌خیزد؟ دشمنان ما این حرفها را در گذشته نه چندان دور هم می‌زدند. همان روزهای جنگ که اگر شما به جبهه‌ها در منطقه خوزستان، ایلام و دیگر مناطق می‌رفتید، بیابانها را مملو از عناصر مؤمنِ داوطلب بسیجی می‌دیدید که بدون این‌که جزو ارتش و سپاه باشند، برای مبارزه و جانفشانی از یکدیگر سبقت می‌گرفتند. این مردم با این شور و شوق و ایمان مأیوسند؟ دشمن می‌خواهد مردم را مأیوس و مسؤولین را ناتوان جلوه دهد. واقعاً نقشه دشمن هم این است که اگر بتواند، مردم را مأیوس و مسؤولین را ناتوان کند. در چه قضایایی؟ در قضایای جلوِ چشم ما. در قضایایی که همه آن را مشاهده می‌کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یك نكته‏ی دیگر در دعوت اسلامی، عبارت است از استقرار عدل در بین انسانها. خصوصیت جاهلیت، نظام ظالمانه بود. ستمگری، عرف رایج بود. این‏طور نبود كه گاهی یك نفر ظلم كند. بنای نظام جامعه بر ظلم و تبعیض و زورگوییِ قوی به ضعیف بود، زورگوییِ مرد به زن بود، زورگوییِ ثروتمند به بی‏پول بود، زورگوییِ ارباب به برده بود. باز همان اربابها به نوبه‏ی خودشان زورگویی‏های سلاطین و صاحبان قدرت را قبول می‏كردند. زور اندر زور بود. یكسره، زندگی مردم ظلم و تبعیض و زورگویی بود. این، خصوصیتِ زندگی جاهلی است. هرجا این‏طور باشد، جاهلی است. اسلام نقطه‏ی مقابل آن را آورد. استقرار عدل را آورد. «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان» . این یكی از خصوصیات جامعه‏ی اسلامی‏ است. عدل فقط هم شعار نیست. جامعه‏ی اسلامی‏ باید دنبال عدالت هم برود و اگر عدالت نیست، آن را تأمین كند. اگر در دنیا دو نقطه وجود دارد كه یكی نقطه‏ی عدل و یكی نقطه‏ی ظلم است و هر دو هم غیر اسلامی‏ هستند، اسلام به آن نقطه‏ی عدل، و لو غیر اسلامی‏ است، توجّه موافق دارد. مهاجرینِ به حبشه را پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله خودش به حبشه فرستاد. یعنی آن‏ها را در پناه یك پادشاه كافر، به خاطر عدل قرار داد. به تعبیر دیگر، مردم را از خانه و زندگی و محیطزیست‏شان به خاطر ظلمی كه به آن‏ها می‏شد، دور كرد. این هم یك نقطه است. یعنی استقرار عدل، تبعیت از عدل، ترویج عدل، تلاش و مجاهدت برای عدل، بزرگداشت عدالت هرجا كه باشد- و لو در بلاد غیر مسلم- و تقبیح ظلم در هر نقطه‏ای از دنیا كه باشد. این هم یكی از خصوصیات اسلامی است و شما می‏بینید زندگی اسلامی و حیات مبارك پیغمبر صلی الله علیه و آله و تاریخ اسلامی در بهترین ازمنه و سالم‏ترین دورانهایش، حاكی از عدل‏پروری و عدالت‏جویی است. این هم یكی از ممیّزات بعثت پیغمبر صلی الله علیه و آله است. من این‏ها را به عنوان مثال عرض می‏كنم. توجّه كنید تا به نقطه‏ای برسیم كه بشود از آن‏ها سررشته‏ای برای حركت امروز پیدا كرد. صرفاً نمی‏خواهیم تاریخ یا معرفتی از معارف اسلامی را در ذهن بیان كنیم و ذهنیّت را بیاراییم. در نظام اسلامی مثلًا یك نقطه‏ی سوم فرض كنیم كه عبارت است از حركت به سمت مكارم اخلاق. این، باز غیر از آن دوتاست. یك جامعه‏ یك‏وقت انسان‏هایی برخوردار از اخلاقهای صحیح دارد. آحاد آن جامعه‏ مردمانی هستند باگذشت، متفكّر، عاقل، اهل خیر و احسان، اهل كمك به یكدیگر، دارای صبر در مشكلات، دارای حلم بر سختیها، دارای اخلاق و برخورد خوش با یكدیگر و دارای ایثار در آن جایی كه مثلًا ایثار لازم است. برعكسش هم ممكن است صدق كند. یعنی مردمانی باشند كه روابطشان با یكدیگر نه براساس رحم و مروّت و انصاف و اخلاقِ خوب كه بر مبنای سودجویی تنظیم شده است. یكی، دیگری را تا وقتی قبول و تحمّل می‏كند كه با منافع او سازگار باشد. اگر سازگار نبود، حاضر است او را نابود كند و از بین ببرد. این هم یك نوع جامعه‏ است. این جامعه‏، جامعه‏ی جاهلی می‏شود و با جامعه‏ای كه در آن مكارم اخلاق حاكم است و جامعه‏ی اسلامی نامیده می‏شود، فرق دارد. خصوصیت بعثت پیغمبر صلی الله علیه و آله دعوت به مكارم اخلاق بود. این هم یك عنصر و نكته‏ی دیگر در حیات رسالی و بعثت پیغمبر. پس می‏توان گفت كه در حقیقت یكی از مرزها و ممیّزه‏های اسلام و جاهلیت، مسأله‏ی اخلاق است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امروز پرچم اسلام را جمهوری اسلامی بلند كرده است. یعنی پرچم بعثت را. یعنی همین ارزشها را كه در بعثت هست و باید در تأمین آن‌ها بكوشد. اگر قرار باشد كه به اسم اكتفا كنیم، این دیگر اسلام نیست. باید توحید به معنای حقیقی كلمه و تسلیم در مقابل پروردگار رواج پیدا كند. باید نظام اجتماعی، نظامی عادلانه و نظام اخلاقی جامعه، نظامی انسانی و عاطفی و مبتنی بر فضائل باشد. در مقابلِ هرچه غیر خدا، تسلیم و عبودیّت نباشد، تبعیت نباشد، نفوذپذیری نباشد. بخصوص باید آن اعدا عدوِّ انسان كه همان «نفسك الّتی بین جنبیك » است و هواهای نفسانی كه «مادر بتها، بت نفس شماست» و از همه‌ی بتها بالاتر و خطرناك‌تر است، مقهور شود. باید مبارزه با بتها، از جمله بت نفس، رایج باشد. نمی‌گوییم كه انسانها یكسره تبدیل به فرشته شوند، اما یكسره تبدیل به انسان‌هایی شوند كه در این راه تلاش و مبارزه می‌كنند. نفسِ این مبارزه، تقوا نامیده می‌شود. هر انسان و هر جامعه‌ای كه چنین تلاش و مبارزه‌ای بكند، متّقی و پرهیزكار است. این، یك بعد قضیه است. دنیای جاهلیت دنیایی به حساب می‌آید كه فاقد اركان و ارزشهایی است كه ما سه چهار موردش را عرض كردیم. مسلماً محتوای بعثت و خطوط اساسی جامعه‌ی اسلامی‌، دارای اركان و ارزشهایی بیش از سه چهار مورد است. جامعه‌ی جاهلی جامعه‌ای است كه از ارزشهای مورد اشاره، تهی است و درست نقطه‌ی مقابل جامعه‌ اسلامی قرار دارد. حال با این نقطه‌ی مقابل- جامعه‌ی جاهلی- چگونه باید برخورد كرد؟ غلط است اگر خیال كنیم در مقابل جامعه‌ی جاهلی، ما كه جامعه‌ی اسلامی هستیم باید برخورد خصمانه داشته باشیم؛ نه. برخورد ما باید برخورد دلسوزانه باشد. یعنی ارزشها را به دنیایی كه محتاج ارزشهای اسلامی است، معرفی كنیم. این قدم اوّل است. بعد اگر خودمان إن شاء اللّه برخوردار از این ارزشها هستیم، آن‌ها را به نقطه‌ی مقابل منتقل كنیم. دشمنی و ستیزه‌گری‌ای كه در اسلام وجود دارد، نسبت به كسانی است كه مانع این تبادلند، مانع این نقل و انتقالند و مانع این تبدّل و تحوّل در درون نظام اسلامی‌اند. آن‌ها هستند كه معارضند و با معارض، طبعاً اسلام برخورد معارضه‌آمیز می‌كند. لكن دنیا، دنیایی است كه امروز به پیام اسلامی نیازمند است.
پس، نكته‌ای كه بنده امروز خواستم عرض كنم این است كه پیام بعثت، برای خود ما یك پیام سازنده و یك درس است. این پیام، صرفاً یك قرارداد اجتماعی نیست؛ بلكه یك حركت است و بیش از همه، مسئولین نظام باید خودشان را به این حركت آرایش دهند. هریك از ما كه در این نظام، مسئول هستیم باید تسابق به این حركت كنیم. البته آحاد انسانها مسئولند؛ منتها خصوصیت ما این است كه مسئولیتِ جمع كثیری را بر دوش داریم و این بار، سنگینی می‌كند. اوّلین مسئله این است كه ما بكوشیم فراتر از یك امر قراردادی حركت كنیم. اینكه بگوییم دیروز این جامعه، جامعه‌ای طاغوتی بود، امروز بنا را بر این بگذاریم كه اینجا یك جامعه اسلامی است، كافی نیست. جامعه‌ی ما در این پانزده سال به بركت رهبریِ بزرگ‌مردی كه حقیقتاً متأثّر از اسلام بود، به جامعه‌ای اسلامی تبدیل شد. امام بزرگوار، حقیقتاً با همه‌ی وجود، اسلام را درك می‌كرد، آیات قرآن را می‌نیوشید و از آن بهره می‌برد. او خود را با معارف اسلامی و قرآنی تطبیق می‌كرد و به مردم نیز چنین توصیه‌ای می‌نمود. نتیجه‌ی آن حركت هم، خیل عظیم جوانان مؤمن و مردمان متّقی و مردان و زنان مجاهد فی سبیل الله در جامعه ماست كه بحمد اللّه كم هم نیستند و از همه جا بیشترند. اما این حركت باید همان‌طور با شدّت و قوّت ادامه پیدا كند. شما به تبلیغات دشمن نگاه نكنید. رسانه‌هایی كه با پولهای حرامِ زورمندان و زرمندان اداره می‌شوند و جهت می‌یابند ارزشی ندارند. حرفهای آن‌ها كه از رادیوها پخش می‌شود فاقد ارزش است و قیمتی ندارد. آن‌ها در حقیقت، برف انبار می‌كنند. معلوم است كه هرچه می‌گویند ناشی از حقد و حسد و بغض نسبت به اسلام است. بالاتر از همه، ناشی از آن است كه از اسلام می‌ترسند. معلوم است كه اسلام و قرآن برای زورمداران و قدرت‌مدارانی كه دنیا را برای خودشان می‌خواهند و امروز، ملت ما به حق، آن‌ها را استكبار جهانی می‌نامد، خطرناك است. خودشان هم می‌گویند خطرناك است. راست هم می‌گویند. حقیقتش نیز همین است. از روی حقد حسد و بغض و كینه، عبارات و الفاظ را باهم درمی‌آمیزند، انواع و اقسام شیوه‌های تبلیغاتی را همراهش می‌كنند و برای یك رادیو، ساعتها خوراك تدارك می‌بینند! حرفهای بی‌پایه و اساس كه دلیل نمی‌شود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یك نكته‏ی دیگر كه آن را نكته‏ی آخر قرار می‏دهم، محدود نشدن دیدها به زندگی دنیاست. این هم نكته‏ای اساسی است. یكی از خصوصیات نظام جاهلی این است كه انسان‏هایش همه چیز را در زندگی دنیا می‏دانند. اگر در زندگی دنیا؛ یعنی همین خورد و خواب و آنچه كه به شخص انسان مربوط می‏شود، توانستند چیزی به دست آورند، خود را برنده به حساب می‏آورند. اما اگر بنا شد تلاشی بكنند و كاری انجام دهند كه محصول آن در این دنیا به دست انسان نمی‏رسد، خود را فریب خورده، شكست خورده و زیان كرده به حساب می‏آورند. این یكی از خصوصیات زندگی جاهلی است. اینكه انسان كاری بكند و آن را به حساب خدا و معنویت و روز جزا بگذارد، در زندگی جاهلی وجود ندارد. اسلام یكی از خصوصیات را هم این قرار داد كه همه‏ی زندگی و همّت انسان، محدود به حیات دنیا نباشد. این خصوصیات بعثت است كه نقطه‏ی مقابل آن، جاهلیت قرار دارد.
امروز پرچم اسلام را جمهوری اسلامی بلند كرده است. یعنی پرچم بعثت را. یعنی همین ارزشها را كه در بعثت هست و باید در تأمین آن‏ها بكوشد. اگر قرار باشد كه به اسم اكتفا كنیم، این دیگر اسلام نیست. باید توحید به معنای حقیقی كلمه و تسلیم در مقابل پروردگار رواج پیدا كند. باید نظام اجتماعی، نظامی عادلانه و نظام اخلاقی جامعه، نظامی انسانی و عاطفی و مبتنی بر فضائل باشد. در مقابلِ هرچه غیر خدا، تسلیم و عبودیّت نباشد، تبعیت نباشد، نفوذپذیری نباشد. بخصوص باید آن اعدا عدوِّ انسان كه همان «نفسك الّتی بین جنبیك » است و هواهای نفسانی كه «مادر بتها، بت نفس شماست» و از همه‏ی بتها بالاتر و خطرناك‏تر است، مقهور شود. باید مبارزه با بتها، از جمله بت نفس، رایج باشد. نمی‏گوییم كه انسانها یكسره تبدیل به فرشته شوند، اما یكسره تبدیل به انسان‏هایی شوند كه در این راه تلاش و مبارزه می‏كنند. نفسِ این مبارزه، تقوا نامیده می‏شود. هر انسان و هر جامعه‏ای كه چنین تلاش و مبارزه‏ای بكند، متّقی و پرهیزكار است. این، یك بعد قضیه است. دنیای جاهلیت دنیایی به حساب می‏آید كه فاقد اركان و ارزشهایی است كه ما سه چهار موردش را عرض كردیم. مسلماً محتوای بعثت و خطوط اساسی جامعه‏ی اسلامی، دارای اركان و ارزشهایی بیش از سه چهار مورد است. جامعه‏ی جاهلی جامعه‏ای است كه از ارزشهای مورد اشاره، تهی است و درست نقطه‏ی مقابل جامعه‏ اسلامی‏ قرار دارد. حال با این نقطه‏ی مقابل- جامعه‏ی جاهلی- چگونه باید برخورد كرد؟ غلط است اگر خیال كنیم در مقابل جامعه‏ی جاهلی، ما كه جامعه‏ی اسلامی هستیم باید برخورد خصمانه داشته باشیم؛ نه. برخورد ما باید برخورد دلسوزانه باشد. یعنی ارزشها را به دنیایی كه محتاج ارزشهای اسلامی است، معرفی كنیم. این قدم اوّل است. بعد اگر خودمان إن شاء اللّه برخوردار از این ارزشها هستیم، آن‏ها را به نقطه‏ی مقابل منتقل كنیم. دشمنی و ستیزه‏گری‏ای كه در اسلام وجود دارد، نسبت به كسانی است كه مانع این تبادلند، مانع این نقل و انتقالند و مانع این تبدّل و تحوّل در درون نظام اسلامی‏اند. آن‏ها هستند كه معارضند و با معارض، طبعاً اسلام برخورد معارضه‏آمیز می‏كند. لكن دنیا، دنیایی است كه امروز به پیام اسلامی نیازمند است.
پس، نكته‏ای كه بنده امروز خواستم عرض كنم این است كه پیام بعثت، برای خود ما یك پیام سازنده و یك درس است. این پیام، صرفاً یك قرارداد اجتماعی نیست؛ بلكه یك حركت است و بیش از همه، مسئولین نظام باید خودشان را به این حركت آرایش دهند. هریك از ما كه در این نظام، مسئول هستیم باید تسابق به این حركت كنیم. البته آحاد انسانها مسئولند؛ منتها خصوصیت ما این است كه مسئولیتِ جمع كثیری را بر دوش داریم و این بار، سنگینی می‏كند. اوّلین مسئله این است كه ما بكوشیم فراتر از یك امر قراردادی حركت كنیم. اینكه بگوییم دیروز این جامعه، جامعه‏ای طاغوتی بود، امروز بنا را بر این بگذاریم كه اینجا یك جامعه اسلامی است، كافی نیست. جامعه‏ی ما در این پانزده سال به بركت رهبریِ بزرگ‏مردی كه حقیقتاً متأثّر از اسلام بود، به جامعه‏ای اسلامی تبدیل شد. امام بزرگوار، حقیقتاً با همه‏ی وجود، اسلام را درك می‏كرد، آیات قرآن را می‏نیوشید و از آن بهره می‏برد. او خود را با معارف اسلامی و قرآنی تطبیق می‏كرد و به مردم نیز چنین توصیه‏ای می‏نمود. نتیجه‏ی آن حركت هم، خیل عظیم جوانان مؤمن و مردمان متّقی و مردان و زنان مجاهد فی سبیل الله در جامعه ماست كه بحمد اللّه كم هم نیستند و از همه جا بیشترند. اما این حركت باید همان‏طور با شدّت و قوّت ادامه پیدا كند. شما به تبلیغات دشمن نگاه نكنید. رسانه‏هایی كه با پولهای حرامِ زورمندان و زرمندان اداره می‏شوند و جهت می‏یابند ارزشی ندارند. حرفهای آن‏ها كه از رادیوها پخش می‏شود فاقد ارزش است و قیمتی ندارد. آن‏ها در حقیقت، برف انبار می‏كنند. معلوم است كه هرچه می‏گویند ناشی از حقد و حسد و بغض نسبت به اسلام است. بالاتر از همه، ناشی از آن است كه از اسلام می‏ترسند. معلوم است كه اسلام و قرآن برای زورمداران و قدرت‏مدارانی كه دنیا را برای خودشان می‏خواهند و امروز، ملت ما به حق، آن‏ها را استكبار جهانی می‏نامد، خطرناك است. خودشان هم می‏گویند خطرناك است. راست هم می‏گویند. حقیقتش نیز همین است. از روی حقد حسد و بغض و كینه، عبارات و الفاظ را باهم درمی‏آمیزند، انواع و اقسام شیوه‏های تبلیغاتی را همراهش می‏كنند و برای یك رادیو، ساعتها خوراك تدارك می‏بینند! حرفهای بی‏پایه و اساس كه دلیل نمی‏شود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : توحید
کلیدواژه(ها) : توحید
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
توحید خالص، یعنى نفى عبودیت غیر خدا.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : عبودیت, توحید
کلیدواژه(ها) : عبودیت, توحید
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
معنا و روح توحید عبارت است از این‌که انسان از غیرخدا عبودیت نکند و در مقابل غیرخدا، جبهه‌ى بندگى به زمین نساید. این معناى عبودیت کامل و خالص است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : عدالت, عدالت‏خواهی, جامعه اسلامی, استقرار عدالت, حرکت صحیح جامعه‌ی اسلامی
کلیدواژه(ها) : عدالت, عدالت‏خواهی, جامعه اسلامی, استقرار عدالت, حرکت صحیح جامعه‌ی اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جامعه‌ى اسلامى باید دنبال عدالت هم برود و اگر عدالت نیست، آن را تامین کند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : عدالت, عدل, جهت‌گیری‌های انقلاب اسلامی, عدالت‏خواهی
کلیدواژه(ها) : عدالت, عدل, جهت‌گیری‌های انقلاب اسلامی, عدالت‏خواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر در دنیا دو نقطه وجود دارد که یکى نقطه‌ى عدل و یکى نقطه‌ى ظلم است و هردو هم غیراسلامى هستند، اسلام به آن نقطه‌ى عدل، ولو غیراسلامى است، توجه موافق دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : بسیج مستضعفین
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
روزهای جنگ که اگر شما به جبهه‌ها در منطقه خوزستان، ایلام و دیگر مناطق میرفتید، بیابانها را مملو از عناصر مؤمنِ داوطلب بسیجی میدیدید که بدون این‌که جزو ارتش و سپاه باشند، برای مبارزه و جانفشانی از یکدیگر سبقت میگرفتند. این مردم با این شور و شوق و ایمان مأیوسند؟ دشمن میخواهد مردم را مأیوس و مسؤولین را ناتوان جلوه دهد. واقعاً نقشه دشمن هم این است که اگر بتواند، مردم را مأیوس و مسؤولین را ناتوان کند. در چه قضایایی؟ در قضایای جلوِ چشم ما. در قضایایی که همه آن را مشاهده میکنند. به طریق اولی در مسائل و قضایایی که در آنها قدری خفا باشد. دشمن این‌طور برخورد میکند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جامعه ما در این پانزده سال به برکت رهبرىِ بزرگمردی که حقیقتاً متأثّر از اسلام بود، به جامعه‌ای اسلامی تبدیل شد. امام بزرگوار، حقیقتاً با همه وجود، اسلام را درک میکرد، آیات قرآن را مینیوشید و از آن بهره می‌برد. او خود را با معارف اسلامی و قرآنی تطبیق میکرد و به مردم نیز چنین توصیه‌ای مینمود. نتیجه آن حرکت هم، خیل عظیم جوانان مؤمن و مردمان متّقی و مردان و زنان مجاهد فی‌سبیل‌اللَّه در جامعه ماست.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام بزرگوار، حقیقتاً با همه وجود، اسلام را درک میکرد، آیات قرآن را مینیوشید و از آن بهره می‌برد.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام خود را با معارف اسلامی و قرآنی تطبیق میکرد و به مردم نیز چنین توصیه‌ای مینمود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام
کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
پیام بعثت، صرفاً یک قرارداد اجتماعی نیست؛ بلکه یک حرکت است و بیش از همه، مسؤولین نظام باید خودشان را به این حرکت آرایش دهند

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام
کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در باب اهمیت حادثه بعثت برای تاریخ و برای بشریّت... که این... یکی از آن مسائل مهم بشر است اگر غرض‌ورزیها و تحریفها نبود و قلمهای مجرم و مزدور در طول چند قرن در مناطقی از دنیا - بخصوص در اروپا - علیه این حادثه و در تخفیف و تکذیب آن قلم نمیزدند، شاید امروز دایره معرفت و نورانیّت اسلامی، از این هم وسیع تر بود

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : بعثت پیامبر اسلام
کلیدواژه(ها) : بعثت پیامبر اسلام
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در اصطلاح قرآن و حدیث و عرف اسلامی، دوران مقابل با دوران بعثت را دوران جاهلیّت مینامند. در قرآن کریم هم این تعبیر و این اصطلاح به‌کار رفته است؛ در روایات هم هست و عرف مسلمین هم، دوره اسلامی را در مقابل دوره جاهلی میداند. البته مرز و ضابطه‌ای وجود دارد. این ضابطه چیست؟ چند نکته در این ضابطه‌ای که دنیای اسلام را از دوران جاهلیت جدا میکند، وجود دارد که اینها نکات اصلی ارزشهای اسلامی است.
در درجه اوّل، توحیدِ خالص است که توحیدِ خالص، یعنی نفی عبودیّت غیرخدا. این آن توحید خالص است...
یک نکته دیگر در دعوت اسلامی، عبارت است از استقرار عدل در بین انسانها... این هم یکی از خصوصیات اسلامی است و شما میبینید زندگی اسلامی و حیات مبارک پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله و تاریخ اسلامی در بهترین ازمنه و سالمترین دورانهایش، حاکی از عدل پروری و عدالت‌جویی است. این هم یکی از ممیّزات بعثت پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله است...
خصوصیت بعثت پیغمبر صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله دعوت به مکارم اخلاق بود. این هم یک عنصر و نکته دیگر در حیات رسالی و بعثت پیغمبر. پس میتوان گفت که در حقیقت یکی از مرزها و ممیّزه‌های اسلام و جاهلیت، مسأله اخلاق است...
یک نکته دیگر که آن را نکته آخر قرار میدهم، محدود نشدن دیدها به زندگی دنیاست. این هم نکته‌ای اساسی است. یکی از خصوصیات نظام جاهلی این است که انسانهایش همه چیز را در زندگی دنیا میدانند. اگر در زندگی دنیا؛ یعنی همین خورد و خواب و آنچه که به شخص انسان مربوط میشود، توانستند چیزی به دست آورند، خود را برنده به حساب می‌آورند. اما اگر بنا شد تلاشی بکنند و کاری انجام دهند که محصول آن در این دنیا به دست انسان نمیرسد، خود را فریب خورده، شکست خورده و زیان کرده به حساب می‌آورند. این یکی از خصوصیات زندگی جاهلی است. این‌که انسان کاری بکند و آن را به حساب خدا و معنویت و روز جزا بگذارد، در زندگی جاهلی وجود ندارد. اسلام یکی از خصوصیات را هم این قرار داد که همه زندگی و همّت انسان، محدود به حیات دنیا نباشد. این خصوصیات بعثت است که نقطه مقابل آن، جاهلیت قرار دارد. امروز پرچم اسلام را جمهوری اسلامی بلند کرده است. یعنی پرچم بعثت را. یعنی همین ارزشها را که در بعثت هست و باید در تأمین آنها بکوشد... دنیای جاهلیت دنیایی به حساب می‌آید که فاقد ارکان و ارزشهایی است که ما سه چهار موردش را عرض کردیم. مسلماً محتوای بعثت و خطوط اساسی جامعه اسلامی، دارای ارکان و ارزشهایی بیش از سه چهار مورد است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : تقوا
کلیدواژه(ها) : تقوا
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
باید نظام اجتماعی، نظامی عادلانه و نظام اخلاقی جامعه، نظامی انسانی و عاطفی و مبتنیبر فضائل باشد. در مقابلِ هر چه غیر خدا، تسلیم و عبودیّت نباشد، تبعیت نباشد، نفوذپذیری نباشد. بخصوص باید آن اعدا عدوِّ انسان که همان «نفسک الّتی بین جنبیک» است و هواهای نفسانی که «مادر بتها، بت نفس شماست» و از همه بتها بالاتر و خطرناکتر است، مقهور شود. باید مبارزه با بتها، از جمله بت نفس، رایج باشد. نمیگوییم که انسانها یکسره تبدیل به فرشته شوند، اما یکسره تبدیل به انسانهایی شوند که در این راه تلاش و مبارزه میکنند. نفسِ این مبارزه، تقوا نامیده میشود. هر انسان و هر جامعه‌ای که چنین تلاش و مبارزه‌ای بکند، متّقی و پرهیزکار است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1373/10/10
عنوان فیش : تبلیغات دشمن
کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام بزرگوار، حقیقتاً با همه وجود، اسلام را درک میکرد، آیات قرآن را مینیوشید و از آن بهره می‌برد. او خود را با معارف اسلامی و ‌قرآنی تطبیق میکرد و به مردم نیز چنین توصیه‌ای مینمود‌. ‌نتیجه آن حرکت هم، خیل عظیم جوانان مؤمن و مردمان متّقی و ‌مردان و زنان مجاهد فی‌سبیل‌اللَّه در جامعه ماست که بحمداللَّه کم هم نیستند و از همه جا بیشترند. اما این حرکت باید ‌همان‌طور با شدّت و قوّت ادامه پیدا کند‌. ‌شما به تبلیغات دشمن نگاه نکنید. رسانه‌هایی که با پولهای حرامِ زورمندان و زرمندان ‌اداره میشوند و جهت مییابند ارزشی ندارند. حرفهای آنها که از رادیوها پخش میشود فاقد ارزش است و قیمتی ندارد. آنها در ‌حقیقت، برف انبار میکنند. معلوم است که هرچه میگویند ناشی از حقد و حسد و بغض نسبت به اسلام است. بالاتر از همه، ناشی ‌از آن است که از اسلام میترسند. معلوم است که اسلام و قرآن برای زورمداران و قدرتمدارانی که دنیا را برای خودشان میخواهند و ‌امروز، ملت ما به حق، آنها را استکبار جهانی مینامد، خطرناک است. خودشان هم میگویند خطرناک است. راست هم میگویند. ‌حقیقتش نیز همین است. از روی حقد حسد و بغض و کینه، عبارات و الفاظ را با هم درمیآمیزند، انواع و اقسام شیوه‌های تبلیغاتی ‌را همراهش میکنند و برای یک رادیو، ساعتها خوراک تدارک میبینند! حرفهای بیپایه و اساس که دلیل نمیشود‌.‌
‌ ‌شما دیدید و میبینید واضحترین حقایق جامعه ما را دگرگون جلوه میدهند‌. ‌نمونه‌اش حرکت مبارزه با گرانفروشی است که دولت ‌محترم و رئیس‌جمهور عزیز ما شروع کردند و دستگاهها دنبال نمودند. این حرکت، حرکت بسیار مبارکی است که مردم را بسیار ‌خشنود و خوشحال کرده است و پیش هم میرود. به مجرّد این‌که دولت و رئیس‌جمهور محترم، حرکتی به این وضوح و روشنی را ‌شروع کردند، دستگاههای تبلیغاتىِ دشمن هم، یکصدا بنای برخورد کردن با این حرکت را گذاشتند. مسائل اقتصادی کشور را ‌برخلاف آنچه که هست، نشان دادن؛ مشکلات را بزرگ جلوه دادن و مردم ما را ناامید وانمود کردن، خوراک رسانه‌های اینهاست. ‌مردم ما ناامیدند؟ این مردم روشن‌بین، این مردمی که هر وقت برای هرجا که انقلاب از آنها دعوت کرده است، با همه وجود حضور ‌پیدا کرده‌اند و آثار ایمان خودشان را به اسلام و به قرآن و به نظام و به مسؤولین و به دولت جمهوری اسلامی و به حرکت پانزده ‌ساله تا امروز و به شخص امام بزرگوار، به وضوح نشان داده‌اند ناامیدند؟ حرکتِ به این عظمت از نومیدی برمیخیزد؟ دشمنان ما ‌این حرفها را در گذشته نه چندان دور هم میزدند. همان روزهای جنگ که اگر شما به جبهه‌ها در منطقه خوزستان، ایلام و دیگر ‌مناطق میرفتید، بیابانها را مملو از عناصر مؤمنِ داوطلب بسیجی میدیدید که بدون این‌که جزو ارتش و سپاه باشند، برای مبارزه و ‌جانفشانی از یکدیگر سبقت میگرفتند. این مردم با این شور و شوق و ایمان مأیوسند؟ دشمن میخواهد مردم را مأیوس و مسؤولین ‌را ناتوان جلوه دهد‌. ‌واقعاً نقشه دشمن هم این است که اگر بتواند، مردم را مأیوس و مسؤولین را ناتوان کند. در چه قضایایی؟ در ‌قضایای جلوِ چشم ما. در قضایایی که همه آن را مشاهده میکنند. به طریق اولی در مسائل و قضایایی که در آنها قدری خفا باشد. ‌دشمن این‌طور برخورد میکند‌.‌