1389/01/11آن جویبار به نهری تبدیل شده است
گفتگو با منوچهر منطقی
مصطفی آجرلو
منوچهر منطقی مدیرعامل سازمان صنایع هوایی کشور عقیده دارد تعمق بر فرمایشات و پیامهای رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که کلید واژههای ایشان از یک استراتژی منسجم و ویژه برخوردار است.
پس از کنارهگیری از فعالیت در عرصه صنعت خودروسازی آیا باز هم با رهبر معظم انقلاب دیدار داشتید؟
زمانی که مدیرعامل ایران خودرو بودم، متاسفانه خیلی کم، اما به یاددارم در یک دیداری که با ایشان داشتم گزارشی از روند تولید، تنوع محصولات و صادرات خدمت رهبری ارائه کردم. ایشان نیز بر چند نکته تاکید کردند: اول استفاده از جوانان حزب اللهی بود که تعبیر ایشان این بود که جوانان حزب اللهی هرجا باشند منشا تحول هستند. مساله دیگر تعبیر ایشان از جوانان بانشاط و فعال به « موتور محرک » بود. امروز نیز که بیانات ایشان را مرور میکنم، میبینم که هر مجموعهای نیازمند چنین جوانانی بهعنوان « موتورمتحرک » است زیرا که نگاه رو به جلویی دارند و در کار احساس خستگی نمیکنند. امروز هم نیازمند پرورش چنین جوانانی هستیم که با تلاش مضاعف مجموعه را به همراه خود بهجلو برانند. مساله دیگر تاکید همواره ایشان بر ارتباط بین صنعت و دانشگاه بود.
خود شما وضعیت این ارتباط یعنی ارتباط صنعت با دانشگاه را در حوزه صنعتی کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
ارتباط صنعت و دانشگاه نیازمند ایجاد زمینههایی است. ابتدا باید ببینیم چه صنایعی بیشترین نیاز را به تولید علم دارند. براساس دستهبندیهای متداول امروز صنایع بر حسب نیاز به تولید علم به سه دسته تقسیم میشوند. صنایعی مانند صنایع غذایی و پوشاک در رده صنایع با فناوری پایین قرار میگیرند. صنایعی مانند خودرو در رده صنایع با فناوری متوسط هستند که تغییرات علمی آنها محدود است و دسته آخر صنایع با فناوری بالا هستند که تغییرات علمی در آنها بسیار سریع است و لازم است که دانشگاه به عنوان بزرگترین بازوی علمی بهصورت مداوم در این بخش فعالیت کند.
برای اقدام عملیاتی در این حوزه چگونه باید برنامه ریزی داشت؟ تجربیات عملی خود شما در این حوزه چگونه است؟
بگذارید یک نمونه خاص را که خود من با آن درگیر بودم مثال بزنم. من در زمان دانشجویی در دانشگاه شریف به یاد دارم که ارتش زمان طاغوت دفتری در دانشگاه شریف داشت که برخی افراد را گزینش و جذب میکرد. من هم دوست داشتم در بخش کاربردی کردن آموزشهای دانشگاهی در آن جا حضور داشته باشم اما آن زمان ما را به آنجا راه نمی دادند که شاید از نظر آن ها غیر خودی بودیم!
اما آن دفتر برای من که مهرماه سال 59 پس از فارغ التحصیلی با مدرک کارشناسی ارشد وارد سپاه شدم - که ماموریت داخلیسازی دانش تعمیر و پشتیبانی سیستمهای مخابراتی را به گروهی از جوانان حزب اللهی سپرده شده بود- زمینه ای بود تا برخی دستاوردها را به آنجا برده و با حضور دوستان از تجربیات موجود استفاده و ظرف 6 ماه از طریق طراحی جدید و مهندسی معکوس بتوانیم مثلا بیسیم را بومیسازی کنیم.
در حوزه مخابرات و بیسیم در آن زمان در چه شرایطی بودیم ؟
سیستم مخابراتی که آن زمان وجود داشت ساخت کارخانههای تامسون فرانسه و کالینز آمریکا بود که دست ساواک رژیم منحوس پهلوی بود. در دوران شاه مخلوع نیز سطح علمی کارشناسان ما تنها در حد یک اپراتور(کاربر ساده) بود و نسبت به تعمیر و پشتیبانی سیستمهای مخابراتی اشرافی نداشتیم. لازم بود پس از انقلاب اسلامی، کارشناسان متعهد به نظام امور پشتیبانی سیستم را انجام دهند. از این رو من و تعداد دیگری از جوانان تحصیل کرده انقلابی مامور شدیم تا در زمانی کوتاه، دانش لازم برای تعمیر و پشتیبانی سیستمهای مخابراتی را فرا بگیریم و به لطف خدا توانستیم ظرف مدت کوتاهی این ماموریت را انجام و حتی کار را توسعه دهیم.
در این برهه کارهای زیادی در حوزه خودکفایی صورت گرفت که می تواند الگو باشد.
بله؛ مثلاً پس از این مرحله وارد مرحله خود اتکایی در ساخت سیستمهای مخابراتی پرتابل مانند بیسیمهای جنگی شدیم. در آن زمان بیشتر سیستمهای موجود در کشور مربوط به دهه 70 میلادی بود که هم سنگین بود و هم محدودیتهایی در کاربرد داشت. در بین بیسیمهایی که به غنیمت گرفته شد، با یک دستگاه انگلیسی مواجه شدیم که وزن آن یکچهارم سیستمهای ما بود اما کارآیی آن دو برابر بود. این دستگاه برای رزمندههای ما وسیله مخابراتی ایدهآلی محسوب میشد که میتوانستیم جایگزین بیسیمهای قدیمی کنیم. ساخت داخل نمودن این سیستم اولین قدم ما برای ارتباط صنعت و دانشگاه بود که در سال 60 اتفاق افتاد. به این ترتیب در دهه 60، کشور در ساخت سیستمهای مخابراتی به خود کفایی رسید.
اگر آن روند ادامه مییافت ما امروز نهتنها در ساخت سیستمهای جدید مخابراتی مانند تلفن همراه خودکفا میشدیم، بلکه به عنوان قطب صادراتی نیز مطرح میشدیم. این ظرفیت امروز نیز وجود دارد و من معتقدم میبایست با اعتماد به نفس بالا به سمت تحقق خودکفایی حرکت کنیم زیرا این مصداقی از بیانات همیشگی رهبر معظم انقلاب است که میفرمایند «ما میتوانیم.» مثلاً یکی دیگر از مشکلاتی که در دوران دفاع مقدس با آن مواجه بودیم تانکهای عراقی بود. آن زمان آقای محسن رضایی پیگیر ساخت سلاحی برای مقابله با تانکها بودند. به این ترتیب گروهی برای ساخت موشکهای ضد تانک تشکیل شد که من هم عضو آن بودم. آن زمان فرصت کوتاهی برای ساخت موشک به ما دادند در حالیکه خود آمریکاییها برای ساخت این موشک نزدیک به 10 سال زمان صرف کرده بودند.
در شرایطی و با کسانی وارد این حوزه شدیم که سطح دانششان از علوم هوافضا بسیار پایین بود. اما با جدیت کار را پیگیری کردیم. آن زمان بسیاری از مقامات برای بازدید از روند کار آمدند. بدنه موشک شبیه یک استوانه بود خوب یادم هست که برخی از مسوولان که برای بازدید آمده بودند میگفتند اینها لوله ساختهاند و مدعی هستند که موشک میسازند! بعد از اینکه رهبر معظم انقلاب تشریف آوردند و از پروژه دیدن کردند باعث شد تا پروژه به تعطیلی نکشد.
خاطرهای هم از آن بازدید دارید؟
بله؛ در آن دیدار حضرت آقا که در کسوت رییس جمهوری بودند، تعبیری فرمودند که هنوز هم با یادآوری آن تعبیر، احساس جوش و خروش و امیدواری در من دوچندان می شود. دقیقا به یادم مانده است که در خرداد سال 65 بود که ایشان از مراحل داخلیسازی موشکهای ضدتانک « تاو » بازدید کردند؛ در جریان آن بازدید که اولین دیدار رسمی من با ایشان بود، گزارشی از روند کار را به ایشان ارایه کردم.
آن زمان برخلاف اظهارات مایوس کننده برخی از مسولان رهبر انقلاب پس از بازدید از مجموعه فرمودند: «اینجا چشمهای جوشیده که بعدها تبدیل به جویبارها خواهد شد.» بازدید آقا برکات زیادی به همراه داشت چون هم باعث دلگرمی گروه شد و هم بواسطه تعریفهای خاص ایشان از تلاشهای صورت گرفته، آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده امام(ره) در ستاد فرماندهی جنگ دوباره برای بازدید آمدند تا ببینند در این گروه دقیقاً چه می گذرد که به هر صورت زمینه حمایتهای لازم برای به ثمر نشستن طرح فراهم شد.
البته سال 73 نیز رهبر معظم انقلاب بازدید مجددی از مراحل نهایی کار داشتند که آن موقع من خدمت ایشان عرض کردم شما چند سال پیش فرمودید: «اینجا چشمهای جوشیده و بعدها تبدیل به جویبار خواهد شد» امروز چه نظری دارید؟ که ایشان با بیان شیرینی فرمودند: «این دیگر جوی نیست، بلکه تبدیل به نهر شده است.»
به نظر من این روند میتواند در همه زمینههای علمی و صنعتی تکرار شود یعنی ابتدا چشمهای بجوشد و با همت و پیگیری و حمایت مسولان تبدیل به نهر، جوی و رودخانه خروشان شود.
و امروز هم با وجود تحریمهای اقتصادی علمی و صنعتی امکان ارسال موشک ماهوارهبر به فضا برای ما میسر است.
من با یقین کامل معتقدم که علت به نتیجه رسیدن دستاوردهای موشکی کشور، تاکید رهبر حکیم انقلاب بر این بود که ما میتوانیم و این کارها شدنی است و باید بشود و هیچگاه نظر خود را تغییر ندادند.
مثلاً در همین پروژه طراحی و ساخت موشک ضدتانک، اولین نمونه آزمایشی ما هنگام تست در لانچر(قبضه شلیک) منفجر شد و این احتمال میرفت که پروژه متوقف شود؛ اما مسوولان بر ادامه کار تاکید داشتند. در آزمایش نمونه دوم که فکر کنم یکی از مسوولان وقت نیز حضور داشتند، موشک از قبضه خارج شد و جلوی ما افتاد زمین. آن آقا از آقای رفیق دوست که در وزارت سپاه بود، پرسید: موشک به هدف خورد؟ آقای رفیق دوست هم گفتند بله و مثلا شما تشریف ببرید ما گزارش تکمیلی را ارائه میکنیم(باخنده). این کار آزمون و خطاهای زیادی داشت که با پیگیری و حمایت مسولان به ثمر نشست.
نکته مهم دیگری نیز که در این خصوص مطرح است مساله ارتباط صنعت با معیشت مردم است.
از نظر من ارتباط صنعت و معیشت در دو بخش قابل بررسی است. معیشت سطح پایین و گذرا و معیشت سطح بالا و پایدار. در معیشت سطح پایین و گذرا تعدادی شغل برای افراد جامعه که سطح تحصیلات پایینی دارند ایجاد میشود این نوع معیشت بدلیل اینکه توسط صنایع با ارزش افزوده پایین ایجاد میشود، محدود و کوتاه مدت است.
اما برخی صنایع مثل هایتک و مخابرات هستند که دارای ارزش افزوده بالا هستند. این صنایع معیشتهای طولانی مدت و بادرآمد بالا را ایجاد میکنند که علاوه بر کارگران ساده، طیف نخبه و دانشمندان جامعه را نیز درگیر کار میکند. به نظر من باید برای ایجاد معیشت پایدار در اینگونه صنایع سرمایهگذاری کنیم.
البته باید صنایع مختلف را بررسی و گزینش کرد زیرا نمیشود در تمامی صنایع سرآمد بود. اگر به کشورهای مختلف توجه کنید، متوجه میشوید که روی تعدادی از صنایع متمرکز شدهاند و تعداد صنایعی که در آنها سرآمد هستند از تعداد انگشتان یک دست بیشتر نیست. مثلاً در ژاپن صنایع خودرو و الکترونیک سرآمد است؛ در کره صنایع الکترونیک، خودرو ، فولاد و کشتیسازی سرآمد است. بنابراین نکته مهم آن است که ما نیز باید در صنایع مختلف گزینش کنیم.
معتقدم در صنایع هوافضا که بهتازگی وارد آن شدهایم در صورت تداوم حمایتها قطعاً ظرف 5 تا 10 سال آینده ایران تبدیل به یک قطب علمی و صنعتی خواهد شد. برای تحقق اهداف سند چشم انداز هم باید ابتدا صنایع استراتژیکی که میتوانند در تحقق اهداف بیشترین نقش را داشته باشند مشخص کرد که اگر این اتفاق رخ دهد قطعاً به اهداف خواهیم رسید. در همین طرح بومیسازی سیستمهای مخابراتی طیفهای مختلفی از جامعه درگیر بودند. معیشت دانشمندان، طراحان صنعتی و دانشگاهی، سازندگان قطعات و تجهیزات و کارگران با این طرح همراه بود.
به نظر من تحقق دیدگاههای آقا در این زمینه نیازمند پیششرطهایی است که شامل بینش بلندمدت، پایمردی و ایستادگی بر خواستهها و اهداف، حمایت و استفاده از نیروهای متخصص و متعهد است.
از نکات جالب توجهی که از بازدید اخیر رهبر معظم انقلاب از مجموعه خودرو سازی کشور به یاد دارید، نکتهای هست که بخواهید به آن اشاره کنید؟
در خصوص این بازید موارد جالب و جذاب زیاد است اما به طور خاص یکی از نکات جالبی که در فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب در بازدید از ایرانخودرو مطرح شد، بحث تبادل علمی و صنعتی با جهان بود.
به نظر من ما میتوانیم در رشتههای منتخب علمی و صنعتی خودمان تبادل خوبی با جهان داشته باشیم. این فرمایش رهبر انقلاب از آن جهت برای من جالب است که نظریه تبادل یکی از نظریات جدیدی است که در جهان مطرح شده است و ایشان نیز به آن اشاره فرمودند. تعمق بر فرمایشات و پیامهای رهبر معظم انقلاب نشان میدهد که کلید واژههای ایشان دارای یک استراتژی منسجم است؛ به طوریکه هر پله که بالاتر میرویم یا در جهت ارتقا است و یا تکمیل گامهای پیشین. به نظر من اگر مدیران در همه سطوح این نگرش آقا را داشتند قطعا بسیاری از مشکلاتی که اکنون با آنها مواجه هستیم برطرف میشد. به عقیده من مساله مهم در این مسیر، آینده پژوهی است. ما باید بررسی کنیم و ببینیم امروز قدرتهای علمی و صنعتی در چه جایگاهی قرار دارند و فاصله ما با آنها چقدر است؟ باید بررسی کنیم که علم و صنعت در چه مسیری حرکت میکند؟ و بر اساس پاسخ به این سوالات به حرکت خود ادامه دهیم.
در این رابطه ببینید: