اگر در خیابان میدیدمش، هرگز باورم نمیشد که او روزی شهید میشود؛ شاید هر کسِ دیگری هم جای من بود چنین خیالی میکرد. با خودش میگفت مگر میشود پسری که یقهی پیراهنش را باز میگذارد و بوی عطرش محلّه را برمیدارد، بشود جوانترین شهید مدافع حرم؟
اگر هممحلّهایاش بودم و او را بیشتر میدیدم، گمانم محکمتر هم میشد؛ آخر، باورش سخت است پسر نخبهای را که همیشه او را کتاببهدست دیدهای، بخواهی با یک اسلحه فرض کنی، آنهم روبهروی دشمنی بیرحم.
اگر از دوستان نزدیک و فامیلش بودم که هرگز گمان نمیکردم اهل سوریه رفتن باشد؛ میگفتم سیّدمصطفای نازپروده را چه به این حرفها؛ او برود جنگ؟ آنهم در خاک سوریه!
امّا سیّدمصطفی است دیگر؛ کسی که باورت را به هم میریزد تا مطمئنّت کند که عشق راه و رسم خودش را دارد.
کتاب «بیست سال و سه روز» روایت زندگی جوانترین شهید مدافع حرم، سیّدمصطفی موسوی است که به قلم سمانه خاکبازان به رشتهی تحریر درآمده است. این کتاب که در سال ۱۳۹۷ توسّط انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است، دوازدهمین جلد از سری مجموعهکتابهای «مدافعان حرم» این انتشارات است.
خاطرات این شهید بزرگوار توسّط خانم
ها جهاندوست و زکیزاده جمعآوری گشت و در سال ۱۳۹۶ به دست نویسنده رسید که برای فراهم آوردن کتاب، چندین مصاحبهی تکمیلی نیز، همزمان با نگارش کتاب، توسّط نویسنده با خانوادهی شهید و همرزمان او انجام گرفت.