آنچه در ادامه میخوانید خلاصهی جلسهی سوم تفسیر سورهی مجادله در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ است:
وجه ارتباط با آیات قبل
تسلسل آیات این سوره و پیوستگى مطالب آن حاکى از این است که میان ادب فردى و ادب اجتماعى در اسلام و قرآن نوعى پیوستگى وجود دارد.
شروع سوره با یک مسئلهى خانوادگى است، بلافاصله بعد از آن، حکم کسانى را که با خدا دشمنی میکنند، بیان کرده و بعد از آن، وارد بحث ادب اجتماعى میشود و آیات مربوط به نجوا بیان میشود. البتّه این مسئله، یک بُعد اخلاقى دارد، یک بعُد سیاسى و هر دو در این آیه مورد نظر است.
حکم نجوا و درگوشی صحبت کردن
نجواکنندگان زمان پیامبر (صلی الله علیه و اله) به گناه و دشمنى و سرپیچى از فرمان پیغمبر نجوا میکردند.
آنچه درِگوشى میگفتند، گناه و اثم بود، چیزهایى بود که بین انسان و خدا گناه است، یا عدوان است، یا معصیت پیغمبر است.
قرآن به اهل ایمان دستور میدهد که بر نیکویى و تقوا نجوا کنید.
در زندگى ما اعمال بسیارى هستند که خود عمل به خودى خود هیچ حُکمى ندارد. اگر چنانچه نیّت و سَمت و محتواى عمل خوب باشد، این عمل میشود یک عمل خوب؛ اگر چنانچه نیّت و سَمت و محتوا بد باشد، میشود یک عمل بد.
مثل پوشیدن لباس پاسداری، پوشیدن این لباس به معناى مبارزهى خستگیناپذیر با آن کسانى است که علیه انقلاب اسلامى کمر بستهاند و اقدام دارند میکنند. اگر این را از آن گرفتى، این لباس هیچ قیمتى ندارد.
آسیبهای درگوشی حرف زدن
از لحاظ اخلاقی وقتی دو نفر پچ پچ میکنند، انسان احساس غریبگی میکند، گویی این دو نفر خودی هستند و دیگران هم غریبه هستند؛ گویی یک خبر بدی وجود دارد، از لحاظ اخلاقی یک عمل نگرانکننده و غمگینکننده مؤمنین بود.
یک بُعد سیاسی هم داشت که منافقین این کار را حسابشده انجام میدادند یعنی ارتباطات دشمنان اسلام را حتی در مجامع مسلمین آسان میکرد. عوامل نفوذی بین مسلمانها راه پیدا میکردند و مطالب پنهان را به همدیگر میگفتند.
آیه قرآن نازل شد با این لحن تند و موجب شد که هم از جنبه اخلاقی، هم از جنبه سیاسی یک تأمینی برای مردم بهوجود بیاید.