حضرت آیتالله خامنهای از دوران پیش از انقلاب و در جریان مبارزات علیه طاغوت از برپاکنندگان و مدرسین تفسیر قرآن کریم بودهاند. ایشان بعد از پیروزی انقلاب جلسات تفسیری را به شکلی کوتاهتر برگزار کردهاند. تفسیر سورهی مجادله در هفت جلسه در سال ۱۳۶۱ ایراد شده است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR خلاصهی این جلسات را در این سلسله مطالب بازخوانی میکند.
آنچه در ادامه میخوانید خلاصهی جلسهی اول تفسیر سورهی مجادله در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۶۱ است:
علت انتخاب جزء ۲۸ برای تفسیر
۱. مدنی بودن سورهها و نزدیکی به فضای بعد از تشکیل حکومت اسلامی مثل زمان کنونی ما
۲. کمتر کار شدن این جزء و امثال آن
روش تفسیر
معنای آیات با توضیح اجمالی و بدون بحثهای فلسفی و فقهی و مانند اینها بیان میشود. به عبارت دیگر ترجمهاى است که در کنارش یک مقدار توضیح هم وجود دارد.
معرفی اجمالی سوره
این سوره ضمن اینکه چند مسئلهى جزئى را که هر کدام نشانه و سمبُل یک مسئلهى کلّى هستند بیان میکند، به مسائل کلّى جامعهى اسلامى هم یک نظرى میکند.
شأن نزول آیه اول
سالهای اول هجرت، مردی با همسرش اختلاف پیدا میکند و زن را ظِهار میکند و طبق سنت جاهلیت تا ابد به هم حرام میشدند. هر دو پشیمان شدند. زن آمد پیش پیغمبر و گفت: «شوهرم یک چنین کارى با من انجام داده.» پیغمبر گفتند این شوهر به تو حرام شده است.
زن به خدا پناه برد و شکایت کرد که بچّههاى صغیرى دارم. پس از این قضیه آیات سوره مجادله نازل شد، ابتدا با استدلال ظِهار را رد میکند و بعد با این سنتی که ریشهدار است مبارزه میکند و برای انجامدهندهی آن کفاره تعیین میکند.
حضور خدا و رهبری در حوادث جامعه
خدا و رهبرى اسلامى در هر مسئلهای از مردم، حاضر و ناظر است؛ رهبرى اسلامى: اوّلاً باید حاضر و ناظر باشد؛ ثانیاً باید متّکى به قرآن پاسخ مسائل را بدهد. یا متّکى به یک آیه بخصوص یا متّکى به روح و کلّیّات قرآن باشد.
سه نحوهی برخورد جامعه انقلابی در برابر سنتهای پیشین:
الف) برخورد حذفی:
جامعهی انقلابی یک داس در دست بگیرد و تمام سنتهای درست و غلط جامعه را ریشهکن بکند.
ب) برخورد انفعالی:
یک حرکت، حرکت حسّاس نبودن روى سنّتهاى جاهلى و ضدّانقلابى و ارتجاعى است.
ج) برخورد منطقی:
اسلام حدّ وسط دارد؛ یعنى سنجیدن سنّتها. سنّتهاى خوب را نگه داشتن و بدهایش را رد کردن. آنهایى را هم که رد میکند با استدلال و منطق و بهصورتى که در دل مردم جا بیفتد و عمق پیدا بکند، رد میکند.
نگاه معقول اسلام به طلاق
فرق بین ظِهار و طلاق، منطقى بودن و معقول بودن احکام اسلام را نشان میدهد.
در مسیحیّت کاتولیکها طلاق ندارند، زن و شوهر وقتى با هم ازدواج کردند، دیگر تا ابد باید با هم بسازند.
جاهلیت آن روز با یک ظِهار، طلاق همیشگی بهوجود میآورد و جاهلیت امروز یک جاهایی طلاق ندارد و یک جاهایی طلاقِ آسان دارد. اسلام هیچیک از این دو روش غیرمنطقی را قبول ندارد.
اسلام میگوید، این دو نفر یک معاملهى انسانی با هم انجام دادند، بایستى به اینها اجازه داد که هر گاه نتوانند با هم زندگی کنند، این معامله را به هم بزنند. همچنین شرایط طلاق را خیلی دشوار قرار میدهد که وسیلهاى براى هوسبازى نباشد.