آنچه در ماجرای شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی شاهد آن بودیم «تروریسم دولتی آمریکا» بود. اما این تروریسم آشکار از چه چیز حکایت می‌کند؟ 
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در یادداشت زیر ضمن بررسی کارنامه‌ی سیاه و ننگین تروریسم دولتی دولت آمریکا به چرایی روی آوردن آمریکایی‌ها به شیوه‌های تروریستی در برخورد با نظام اسلامی پرداخته است:

آمریکا و ترور: یک پیوستگیِ دامنه‌دار
خون پاک شهید حاج قاسم سلیمانی به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این جنایت بزرگ بار دیگر چهره کریه و باطن پلید آمریکا را بی پرده نمایان کرد. ملت ایران در همه‌ی سالهای پس از انقلاب، این چنین ترورهای وحشیانه و بزدلانه‌ای را همراه با نام آمریکا در حافظه‌ی خود ثبت کرده است. حوادث خونین دهه شصت اولین نمونه‌های این ترورها بود. امروز بعد از گذشت سالها از «حادثه‌ی هفتم تیر و شهادت آن عزیزان، همچنان این حادثه الهام‌بخش است. یعنی یک گروه تروریست خبیث بی‌رحم در داخل کشور، مجموعه‌ی بزرگان و شخصیّت‌های اصلی و ارکان کشور را مورد تهاجم قرار میدهند، آنها را ترور میکنند و کشور را از وجود آنها محروم میکنند، بعد میگریزند و میروند در آغوش همین کشورهایی که ادّعای ضدّیّت آنها با تروریسم دنیا را پُر کرده و آنها اینها را در آغوش میگیرند... این رسوایی بزرگ حکومتهای غربی و دولتهای اروپایی و آمریکا در این قضیّه، یک حادثه‌ی تاریخی است؛ این خیلی امر مهمّی است، از این نمیشود به‌آسانی گذشت و تاریخ از این حادثه نمیگذرد.»[۱] حمله‌ی مستقیم ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران بر فراز آبهای خلیج فارس، نمونه‌ای دیگر بود که در آن صدها انسان بی‌گناه، به یکباره مورد اصابت حمله تروریستی آمریکا قرار گرفتند.

اما این پیوستگی بین نام آمریکا با ترور، به سالهای دهه شصت محدود نمانده و همواره دولت آمریکا از این شیوه‌ی جنایت‌آلود استفاده کرده است. بزرگ‌مردان انقلابی و دانشمندان و نخبگان علمی ایران در این سالها یا به دست آمریکایی‌ها ترور شده اند یا با حمایت و همکاری آنها. آمریکا و استکبار جهانی هر گاه در مواجهه با ملت ایران دست خود را خالی دیده، چنین جنایاتی را مرتکب شده است؛ که از جمله می توان به ترور شهدای هسته‌ای اشاره کرد: «ترور بزدلانه‌ی ]شهید احمدی روشن[ که عاملان و طراحانش هرگز جرأت نخواهند کرد به جنایت کثیف و پلید خود اعتراف کنند و مسئولیت آن را بپذیرند مانند دیگر جنایات شبکه‌ی تروریزم بین‌الملل دولتی، با طراحی یا همراهی سرویسهای سیا و موساد عمل شده و نشانه‌ی به بن‌‌بست رسیدنِ استکبار جهانی به سردستگی آمریکا و صهیونیزم، در مقابله با ملت مصمّم و مؤمن و پیشرونده‌ی ایران اسلامی است.» [۲] اقدامات تروریستی دیگر نظیر حمله‌ی تروریستی به مجلس شورای اسلامی، حرم امام خمینی رحمه الله نیز از جمله همین اقدامات تحت حمایت آمریکایی‌ها بوده است.

کتاب قطور و ننگین اقدامات تروریستی آمریکا به همین‌جا ختم نمی‌شود و سیاهه‌ی جنایات آمریکا بسیار آلوده‌تر است: «رژیم ایالات متحده‌ی امریکا در چند دهه‌ی اخیر، سیاهه‌ی بالابلندی از رفتارهای تروریستی و نیز پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از تروریست‌های سازمان‌یافته در کشورهای این منطقه، پدید آورده است. حملات مرگبار هواپیماهای بدون سرنشین به خانوارهای بی‌دفاع در روستاها و مناطق محروم در افغانستان و پاکستان که بارها جشن عروسی آنها را به عزا مبدّل کرده است، جنایات بلک واتر در عراق و کشتار شهروندان و نخبگان عراقی، کمک به گروه‌های بمب‌گذار در ایران و عراق و پاکستان، ترور دانشمندان هسته‌ای در ایران با همکاری موساد... گوشه‌هایی از این سیاهه‌ی ننگین و فراموش‌نشدنی است.»[۳]

تروریست‌پروری بخش دیگری از اقدامات آمریکایی ها در این سالها بوده است. گروه‌های مختلف تکفیری و منحرف در منطقه، ابزارهای دست‌پرورده‌ا‌ی برای پیگیری اهداف شوم آنها بوده‌اند. از جمله همین داعش: «داعش را اینها به وجود آوردند. تا همین اخیر هم که داعش نفسهای آخرش را در سوریه میکشید، اینها از داعش حمایت میکردند و دفاع میکردند؛ [این] مالِ همین تازگی و این اواخرِ اواخر [است]. بنابراین خود اینها طرف‌دار تروریسمند، خودشان عامل تروریسمند.»[۴]
همچنین حمایت از واضح‌ترین نماد تروریسم دولتی ننگی بر پیشانی دولت آمریکاست: «نظامی که امروز در دنیا حامی تروریسم است، رژیم ایالات متّحده امریکاست. حمایت از رژیم تروریست صهیونیستی در کشور غصب‌شده‌ی فلسطین، بزرگترین حمایت از تروریسم است.»[۵] «حمایت از تروریسم بین‌الملل و حمایت از تروریسم دولتی؛ این دولت جعلی جنایتکار صهیونیستی که غاصب فلسطین است، ده‌ها سال است که مورد حمایت آمریکا است؛ مردم را میکُشد، خانه‌ها را خراب میکند، ظلم میکند، جوانها را، زنها را، مردها را، کودکان را به زندان و حبس میکشاند؛ به بیروت حمله کردند، صبرا و شتیلا را نابود کردند، چه، چه؛ همه مورد حمایت آمریکا است»[۶]

نشانه استیصال
این فروغلتیدن در باتلاق تروریسم نشانگرِ ضعف و استیصال آمریکاست و اقدام به هر حرکت تروریستی به همان میزان که بزرگتر باشد، به همان میزان  زوال و نابودی عاملان آن را سرعت می‌بخشد: «امروز در دنیا کسی به ترور متوسّل می‌شود که منطق ندارد»[۷]«برای یک نظام و یک رژیم سیاسی، ضعف حقیقی و افول قدرت وقتی شروع می‌شود که این رژیم و این نظام، استدلال سیاسی و قانع‌کننده‌ی برای کار خود، و حقانیت سیاسی خود را از دست بدهد. وقتی رژیمی حقانیت سیاسی‌اش از دست رفت و استدلال او برای موجودیت و کارهای خودش از دست او خارج شد، آن وقت قدرت معنوی خود را از دست داده است و سقوط او شروع شده است؛ و لو در ظاهر چیزی فهمیده نشود و خود او نفهمد. این‌ها این‌قدر مست قدرت و شهوتند که نمی‌فهمند ضعف استدلال و فقدان حقانیت سیاسی آن‌ها در دنیا، با آن‌ها چه دارد می‌کند.»[۸]

نتیجه‌ی این ضعف منطق و استدلال، روی آوردن به اقدامات تروریستی است و نتیجه‌ی این اقدامات، افزایش نفرت عمومی نسبت به این دولتهای تروریست است: «ملتهای منطقه سرشار از نفرت امریکا و از زایده‌ی اروپایی امریکا، یعنی انگلیسند. مخصوص ملت ما نیست؛ همه‌ی ملتهای منطقه از این‌ها متنفّرند. این نفرت را خودِ آن‌ها به وجود آورده‌اند. کسانی که به حقوق و استقلال و عزّت و ناموس و مرزهای ملتها تعرّض می‌کنند، خودشان این ملتها را از نفرت خودشان پُر می‌کنند.»[۹] و «امروز در دنیای اسلام هیچ دولتی‌ منفورتر از دولت امریکا نیست.»[۱۰]

این شهادت‌ها اگر چه کام ما را تلخ کرد اما آمریکا و اذناب آن از این شهادت‌ها طرفی نخواهند بست: «بانوی ما، زینب کبری علیها سلام، خطاب به سیه‌روی‌ترین انسانهای زمان خود فرمود: «کد کیدک، و اسع سعیک فو الله لا تمحوا ذکرنا.»... امروز همین سخنان را ملت و نظام ایران خطاب به آن‌ها می‌گوید: «کد کیدک. واسع سعیک. فو الله لا تمحوا ذکرنا.» مگر شما می‌توانید کمترین آسیبی به جمهوری اسلامی برسانید؟! شما خواهید مُرد. شما خواهید رفت. شما مانند آن امپراتوری دیگر، زایل خواهید شد و پرچم اسلام روز به روز، برافراشته‌تر خواهد شد. ملت ایران و هرکس که متمسّک به اسلام است، روز به روز زنده‌تر خواهد شد.»[۱۱] و «پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه‌ی مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد.»[۱۲]
 
پی‌نوشت: