در پی شهادت سردار پرافتخار اسلام شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس رهبر انقلاب پیامی صادر کردند. حضرت آیتالله خامنهای در این پیام تاکید کردند که همهی دوستان -و نیز همهی دشمنان- بدانند خطّ جهاد مقاومت با انگیزهی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. به همین مناسبت، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشتی بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی به تبیین منطق «پیروزی نهایی قطعی جبهه مقاومت» میپردازد.
«شقیترین آحاد بشر بر زمین» سردار بزرگ و پرافتخار اسلام، سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و جمعی از یارانش را به شهادت رساندند «ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثهی دیشب آلودند». «جهاد و شهادت، دو فصل بزرگ حرکت بسیجى است.»(۸۴/۶/۲) و «کسى که در راه خدا به شهادت میرسد، بزرگترین شاکر خدا براى این حادثه، خود اوست؛ زیرا که چنین نعمت بزرگى را خداى متعال به او داده است.»(۷۸/۳/۳) «یک ملت، اگر معناى شهادت را فهمید و دانست که براى آرمانها چگونه مىشود رفت و جان فدا کرد، آن وقت مىتواند بىدغدغه و با استقلال زندگى کند؛ زیرا مرگ دیگر مانعى برایش نیست. اگر جز این باشد، دشمن او را از مرگ خواهد ترساند و مثل بعضى از کشورها، بعضى از دولتها و بعضى از ملتهایى خواهد شد که در مقابل دشمنان، ضعف نفس نشان مىدهند.»(۷۵/۲/۲۶) آن افلاکیان خاکی در آغوش نورانی ارواح طیّبهی شهیدان آرمیدند امّا «جهادِ مقاومت ادامه دارد».
میدانیم که: «انقلاب اسلامی اساساً علیه آمریکا بود.»(۹۸/۸/۱۲) و «آمریکا هم در این مدّت - یعنی از سال ۵۷ تا امروز- هر کاری بلد بوده در دشمنی علیه ملّت ایران انجام داده؛ هر کاری که میتوانسته بکند و بلد بوده انجام بدهد، علیه ملّت ایران انجام داده؛ از کودتا، از تحریکات، تجزیهطلبیها، محاصرات و مانند اینها؛ میبینید دیگر.»(۹۸/۸/۱۲) «امام (ره) در اینکه ما با نظام سلطه مخالفیم، هیچ پردهپوشى نکرد. نظام سلطه یعنى آن نظام بینالمللىاى که متّکى است به تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر؛ امام قاطعاً این را رد کرد. آن نظام سلطه هم در شکل کامل خود تجسّم و تجسّد پیدا مىکند در رژیم و دولت کنونى ایالات متّحدهى آمریکا؛ لذا امام صریحاً در مقابل آمریکا موضع گرفت. موضعگیرى ما در مقابل آمریکا به مناسبت این نیست که اینها یک ملّتى باشند که ما با این ملّت مخالف باشیم یا خصوصیّات نژادى تأثیرى داشته باشد؛ مسئله اینها نیست؛ مسئله این است که منش و ذات و رفتار دولت ایالات متّحدهى آمریکا، مداخلهگرى و سلطهگرى است.»(۹۲/۱۱/۱۹)
«امروز طاغوت اعظم در دنیا، رژیم ایالات متحدهی آمریکا است.»(۸۵/۵/۳۰) و «شماها میبینید که هر کاری آمریکاییها توانستهاند در این مدّت کردهاند، بخصوص با نهادهای برخاستهی از انقلاب، از جمله با خود نظام اسلامی؛ با خود جمهوری اسلامی که برخاستهی از انقلاب است، هر چه توانستهاند دشمنی کردهاند. البتّه ما هم از این طرف بیکار نبودهایم؛ ما هم از این طرف هر کار توانستهایم، در مقابل آمریکا کردهایم، در موارد زیادی هم طرف را گوشهی رینگ بردهایم؛ نتوانسته از خودش درست دفاع کند، این هم کاملاً واضح است، همهی دنیا میبینند.»(۹۸/۸/۱۲) «آمریکا در این منطقه سیاستهایى دارد، نظراتى دارد. یکى از این نظرات این است که بایستى نیروهاى مقاومتِ این منطقه بکلّى محو بشوند، نابود بشوند؛ یکى از نظراتشان این است که بایستى دولت آمریکا بر کشورهاى عراق و سوریه و بقیّهى اینها تسلّط کامل داشته باشند؛ نظرات آنها اینها است، کارهایى که میخواهند انجام بدهند همین کارهایى است که به این چیزها منتهى میشود. [آنها] توقّع دارند که مسئولین ما، دولت ما و سیاستمداران ما در جهت این سیاستها عمل کنند؛ چنین چیزى اتّفاق نخواهد افتاد.»(۹۴/۶/۱۲)
آنچه باید در جبههی جهانی مقاومت و جنبشهای اسلامی مورد توجه باشد، تأکید بر این مهم است «که خطر هست، ولى راه مصونیّت از آن نیز هست. توجّه به خطر نباید ملّتها را بترساند. بگذارید دشمنانتان از شما بترسند و بدانید که: إنَّ کَیدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفاً (۱).»(۹۰/۶/۲۶) و «مرعوب شدن از هیمنهی ظاهرى مستکبران و احساس ترس از آمریکا و دیگر قدرتهاى مداخلهگر، آسیب دیگرى از این دسته است که باید از آن پرهیز کرد. نخبگان شجاع و جوانها باید این ترس را از دلها بیرون کنند. اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعدهها و حمایتهاى آنها افتادن نیز آسیب بزرگ دیگرى است که بهطور ویژه باید پیشروان و نخبگان از آن بر حذر باشند. دشمن را با علاماتش در هر لباس باید شناخت و از کید او که در مواردى در پسِ ظاهرِ دوستى و کمک پنهان مىشود، باید ملت و انقلاب را مصون ساخت. روى دیگر این صفحه، مغرور شدن و دشمن را غافل دانستن است؛ شجاعت را باید با تدبیر و حزم در هم آمیخت. در مقابل شیطان جن و انس، باید همهى ذخائر الهى در وجود خود را به کار گرفت. ایجاد اختلاف و به جان هم انداختن انقلابیون و رخنه در پشت جبههى مبارزه، نیز آفتى بزرگ است که با همهى توان باید از آن گریخت.»(۹۰/۶/۲۶)
«به همهى ملت ایران عرض کنم: شکست یک ملّت آنوقتى اتفاق مىافتد که معتقد بشود که نمىتواند کارى انجام بدهد؛ این اولِ شکست هر ملتى است.»(۹۳/۱/۰۶) و «نظام اسلامى، چون متکى به ایمانهاى مردم و به عواطف مردم است، در مقابل همهى قدرتهاى مادّى جهان، هم مىتواند از خود دفاع کند، هم مىتواند طرف مقابل را وادار به اعتراف به عجز کند.»(۹۳/۱/۰۶)
در این میان باید به این نکتهی مهم توجه داشت که: «دشمن به آن نقاطی متوجه میشود که پشتوانهی استقامت ملّی ماست. دشمن وحدت ملّی و ایمان عمیق دینی را هدف قرار میدهد. دشمن روحیّهی صبر و استقامت مردان و زنان ما را هدف قرار میدهد؛ این تهاجم از تهاجم نظامی خطرناکتر است.»(۸۸/۲/۲۲)
و البته براساس سنن الهی پیروزی نتیجه و ثمرهی مقاومت و اعتماد به وعدهی الهی است: «آن روز که اسلام در ایران پیروز شد و توانست دژ آمریکا و صهیونیزم را در یکى از حساسترین کشورهاى این منطقهى بسیار حساس فتح کند، اهل عبرت و حکمت دانستند که اگر صبر و بصیرت را به کار گیرند، فتوحات دیگر پىدرپى فرا خواهد رسید؛ و فرا رسید. واقعیتهاى درخشان در جمهورى اسلامى که دشمنان ما بدان اعتراف مىکنند، همه در سایهى اعتماد به وعدهى الهى و صبر و مقاومت و استمداد از خداوند به دست آمده است. مردم ما همواره در برابر وسوسهى ضعفائى که در مقاطع اضطرابانگیز، نداى: إِنَّا لَمُدْرَکُونَ(۲) سر مىدادند، نهیب زدهاند که: کَلَّا إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ(۳).»(۹۲/۲/۰۹)
راه پرافتخار و عزتمندانهی ملت ایران و ناکامی دشمن ادامه داشته و دارد: «ملّت ایران با فداکارى شهیدانش و با صبر و پایدارى آزادگان و جانبازانش و با گذشت و بزرگوارى خاندانهاى آنان، توانست خود را به قلّههاى عزّت برساند و راه روشن خود به سوى آینده را بگشاید.»(۹۲/۷/۰۴) «کشور ما در این مدّت بیشترین تهدید و عناد و خباثت را از استکبار دریافت کرده و ملّت ما در این مدّت، بیشترین ایمان و ایستادگى و افتخار را کسب کرده است. ما سخن قرآن را در عمل تجربه کردیم که مىفرماید: إنَّ کَیدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفاً(۴) و میفرماید: إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوا وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ(۵) و میفرماید: وَإِنَّ اللهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ(۶). ما افق آینده را در برابر ملّت خود و جهان اسلام، روشن مىبینیم و با اعتماد روزافزون به وعدهی الهى، راهى را که امام خمینى عظیم ترسیم کرده است، با عزم راسخ ادامه مىدهیم. وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ(۷).»(۸۲/۱۱/۰۸)