برخی از منافقان، پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) را اذیّت میکردند و میگفتند: «پیامبر «اُذُن»، یعنی گوش است و هرچه میشنود، به آن ایمان پیدا میکند و سادهدل و زودباور است...
دلیل چنین طرز فکری، ادبِ معاشرت پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) بود که موجب میشد اگر کسانی در محضر آن بزرگوار نسبت به دیگران بدگویی کنند یا خبری بدهند، ایشان گرچه به حرف آنها ترتیبِ اثر نمیدادند و آن را قبول نمیکردند، امّا احترام میکردند و بهحسب ظاهر، حرفشان را هم رد نمیکردند. در این عملِ پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) سرّی نهفته بود...
بزرگترین رکن معنوی یک اجتماع آن است که افرادش، تحقیر نشوند و کوچک بهنظر نیایند و شخصیّت آنها بهحساب آید؛ در مسائل کلّی و عمومی وجود آنها بهکار گرفته شود، و برای رأی و نظر آنها احترامی قائل شوند. این رکنِ بزرگِ پرورش و ترقّی در افراد جامعه است.
میبینیم که همیشه در آن نظامهایی که ضدّ مردم بودند و درجهت مصالح و منافع مردم کار نمیکردند، از استماع سخنِ مردم هم خبری نبود؛ حرف مردم شنیده نمیشد و به رأی و نظر آنها احترامی گذاشته نمیشد؛ برای آنها شخصیّتی قائل نبودند و حرفهای مردم کوچک و سبُک انگاشته میشد.
* تفسیر سوره برائت، حضرت آیتالله خامنهای، صص ۳۹۷ تا ۴۰۶(خلاصه).
علاقمندان میتوانند برای تهیهی کتاب «تفسیر سورهی برائت»
اینجا را کلیک کنند.