Khamenei.ir

1393/06/08

پیام‌های یک استعاره برای «دولت» و «مردم»

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif یکی از تشبیهات رهبر انقلاب درباره‌ی مسئولان و هدایت‌کنندگان اجتماعی، استعاره‌ی «راننده» است. ایشان در دیدار امسال خود با مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: «شما مثل ناخدایی هستید که دارد کشتی را می‌راند، مثل خلبانی هستید که دارد هواپیما را سِیر می‌دهد» حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان گوناگونی این استعاره را به‌کار برده‌اند و به نکاتی نظیر «اعتماد به راننده»، «اجازه‌ی راننندگی ندادن به راننده‌ی فاقد صلاحیت»، «هوشیاری راننده و توجه او به مسیر»، «محافظت راننده از مسافران و اموال آنان»، «پرت نکردن حواس راننده»، «تخریب نکردن وسیله‌ی نقلیه» و «جنجال درست نکردن علیه راننده» اشاره کرده‌اند. ایشان همچنین در دیدار اخیر خود با هیأت دولت به بیان نکاتی پیرامون «نقد» نسبت به مسئولان کنونی و گذشته و همچنین نحوه‌ی مواجهه‌ی مسئولان با منتقدان پرداختند. به مناسبت هفته‌ی دولت، در یادداشتی به بررسی این استعاره و پیام‌های آن برای مسئولان دولتی و همچنین برای مردم در مواجهه با دولت پرداختیم.

استعاره‌ها و به‌ویژه استعاره‌های ریشه‌ای۱ نقشی بی‌بدیل در تفکر، شناخت و تعامل با پدیده‌های گوناگون و خصوصاً پدیده‌های انتزاعی دارند، تا جایی که می‌توان گفت  عامه‌ی مردم بدون استعاره‌ها توان اندیشیدن در مورد امور انتزاعی و شناخت‌ آن‌ها را ندارند. از همین رو و با توجه به انتزاعی بودن مفهوم «سازمان» به معنی عام آن، در حوزه‌ی نظریات مدیریت (اعم از مدیریت بخش خصوصی و عمومی) تاکنون استعاره‌های گوناگونی برای شناخت و اداره‌ی آن ارائه شده است؛ استعاره‌هایی که متناسب با میزان شایستگی۲ خود نسبت به جنبه‌هایی از سازمان، بصیرت‌هایی را ایجاد کرده و البته به اقتضای ذات استعاره۳  بخش‌هایی را نیز مغفول گذاشته ‌است.
 
* استعاره «ماشین دولت»
یکی از شایسته‌ترین استعاره‌های ارائه‌شده برای شناخت و اداره‌ی «دولت» -به عنوان بزرگ‌ترین سازمان فعال در بخش عمومی- استعاره‌ی «ماشین» ۴ است. استعاره‌ی ماشین نه‌تنها نگاه عامه‌ی مردم به دولت را شکل داده است، بلکه در هر دو حوزه‌ی نظریه‌پردازی و اجرا، متخصصان مدیریت دولتی را نیز تحت تأثیر قرار داده و ترکیب «ماشینِ دولت» را به ترکیبی آشنا برای عامه‌ی مردم و متخصصان حوزه‌ی مدیریت دولتی تبدیل کرده است. رهبر معظم انقلاب نیز در دیدارهای گوناگونی با اقشار مردم و کارگزاران نظام، این استعاره را عنوان نموده و نکاتی پیرامون آن بیان کرده‌اند.

اما استعاره‌ی ماشین –اعم از هر نوع وسیله‌ی قابل برنامه‌ریزی و هدایت توسط انسان‌ها مثل کشتی، هواپیما و ...– چه الزاماتی را برای اداره‌ی دولت توسط دولت‌مردان و به‌ویژه رئیس‌جمهور پدید می‌آورد؟ در واقع این استعاره چه دلالت‌هایی را برای تنظیم شیوه‌ی تعامل مردم با دولت و دولت‌مردان در پی خواهد داشت؟
 
طبیعتاً پیش از پاسخ به این سؤالات باید اجزای استعاره‌ی ماشین را با نگاهی تحلیلی احصا کنیم و سپس متناسب با هر یک از این اجزا، به تفسیر آن بپردازیم، زیرا تبیین و تشریح دلالات یک استعاره در گرو تشخیص اجزای اصلی آن و سنجش نسبت این اعضا با هم و تشریح الگوی تعاملی و رفتاری مطلوب و متناسب بین این اجزا است.
 
با اندکی تأمل می‌توانیم بگوییم استعاره‌ی ماشین، کشتی یا هواپیما سه جزء مشخص، متمایز و تأثیرگذار دارد:
اول: شخص هدایت‌کننده (راننده، ناخدا یا خلبان)
دوم: ماشین
سوم: مسافرانی که قرار است با این ماشین به مقصد برسند.
همان‌گونه که حرکات غیر متعارف و مارپیچ یک راننده  آرامش روانی مسافران را بر هم خواهد زد، رئیس‌جمهور نیز باید از حرکات و رفتارهای غیر متعارف بپرهیزد. دولتمردان با رفتار سنجیده‌ی خود می‌بایست مانع برهم خوردن آرامش روانی جامعه شوند.

۱. باید و نبایدهایی برای رئیس جمهور
در مورد جزء اول (راننده) می‌توان گفت رئیس‌جمهور راننده‌ی ماشین دولت است و از همین رو باید مانند یک راننده‌ی مطلوب،   ویژگی‌های زیر را داشته باشد:
 
حفظ امانت مردم: با کمال دقت و هوشیاری به رانندگی و انجام وظایف خود بپردازد و تا پایان مسیر  جان و مال مردمی را که سوار ماشین هستند، همچون امانتی در نزد خود بداند که باید آن را سالم به مقصد برساند. ۵
 
کار کارشناسی در همه‌ی مراحل: پیش از آغاز سفر و در هر منزلی،   برآورد دقیقی از لوازم حرکت تا منزل بعدی انجام دهد و مثلاً از ارائه‌ی لوایحی بدون پشتوانه‌ی مالی و ... بپرهیزد.
 
دور نزدن قانون: همواره قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کند و به واسطه‌ی اموری نظیر تسریع در اجرای برنامه‌ها، قوانین و آیین‌نامه‌های مصوب توسط مراجع ذی‌صلاح (مجلس یا مجمع تشخیص مصلحت نظام و ...) را نادیده نگیرد.
 
توجه به هشدارها و نقدها: به علائم و نشانه‌های موجود در مسیر توجه کند و با اتکا به مواردی همچون تجربه‌های پیشین، نسبت به آن‌ها بی‌توجه نباشد.

ایجاد فضای آرام: بهترین مسیرها را انتخاب کند و از هدایت جامعه در مسیرهایی که موجب خستگی یا ترس مردم شود و آرامش روانی آن‌ها را به هم بزند، بپرهیزد.
 
پرهیز از افراط و تفریط: از توقف‌های بیجا، کندروی و تندروی پرهیز کند تا موجب ملالت مردم نشود.
 
دوراندیشی و آینده‌نگری: پیش از هر مسافرتی از وضع مسیر و اوضاع جوی مطلع شود و حرکت خود را با کسب اطلاعات لازم آغاز کند، چرا که بی‌توجهی دولت به آمارهای ارائه‌شده توسط مراکز معتبر و پیش‌بینی‌های علمی انجام‌شده در مورد آینده‌ی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، جمعیت‌شناختی کشور از علل اصلی بسیاری از مشکلات دولت در مسیر رسیدن به اهداف است.
 
اخلاق خوب و رسیدگی به نیازها: با روی گشاده و اخلاق مطلوب با مسافران برخورد کند و ضمن توجه به عدم تضییع حقوق مسافران و همچنین واردنشدن خللی در حرکت مطلوب در مسیر مقصد، به تقاضاها و درخواست‌های مسافران توجه کند و تا حد امکان، خواست‌های ایشان را برآورده سازد.
نمی‌توان تصور کرد که ماشینی در هنگام ترمزگرفتن راننده سرعت بگیرد یا هنگامی که راننده به راست می‌پیچد، ماشین به چپ برود. با چنین ماشینی هیچ راننده‌ای، هر قدر هم که باتجربه و توانمند باشد، به مقصد نخواهد رسید. یک دولت مطلوب باید از انسجام عملیاتی بالایی برخوردار باشد و اختلاف سلایق احتمالی دولت‌مردان، بروزی در مقام عمل نداشته باشد.

حرکت بر اساس ظرفیت‌ها: راننده باید ظرفیت ماشین را در نظر بگیرد و با اتخاذ تصمیماتی که بدنه‌ی اجرایی دولت توان اجرای آن‌ها را ندارد، موجب فرسایش توان دولت نگردد.

پرهیز از رفتارهای غیرمنطقی: همان‌گونه که حرکات غیر متعارف و مارپیچ یک راننده  آرامش روانی مسافران را بر هم خواهد زد، رئیس‌جمهور نیز باید از حرکات و رفتارهای غیر متعارف بپرهیزد. در توضیح بیشتر این مورد می‌توان گفت تصور کنید افرادی با شغل و تخصص‌های مختلفی در یک اتوبوس در حال مسافرت هستند و خیلی طبیعی دو به دو مشغول صحبت در مورد موضوعاتی در محدوده‌ی مشترک تخصص یا علاقه‌شان هستند. مثلاً برخی در مورد موضوعات اقتصادی صحبت می‌کنند، برخی در مورد موضوعات ورزشی و برخی نیز در مورد موضوعات تخصصی حوزه‌های شغلی‌شان. این وضعیت ادامه خواهد داشت تا وقتی که راننده برای اولین بار حرکتی مارپیچ و خطرناک انجام دهد یا سبقتی غیر مجاز و البته خطرناک بگیرد. از این‌جا به بعد  احتمالاً همه‌ی مسافران موضوعات قبلی صحبت را رها می‌کنند و در مورد رانندگی راننده‌ی اتوبوس صحبت خواهند کرد و به اظهار نظرها‌ی آگاهانه یا ناآگاهانه، جانبدارانه و غیر جانبدارانه و احیاناً مغرضانه یا دلسوزانه خواهند پرداخت. در چنین شرایطی هر چند حتی بسیاری از این اظهار نظرها صحیح نباشند، اما واقعیت این است که بهترین راه حل مواجهه با این اظهار نظرها نه پاسخ به آن‌ها و نه مقابله با آن‌ها، که پیشگیری از بروز زمینه‌ برای آن‌ها است. البته که این راه حل تنها از طریق رفتار سنجیده و متعارف دولت‌مردان حاصل خواهد شد. ۶ بدین معنا که دولتمردان با رفتار سنجیده‌ی خود می‌بایست مانع برهم خوردن آرامش روانی جامعه شوند.

۲. ویژگی‌های دولت
جزء دوم استعاره‌ی ماشین، خود ماشین یا بدنه‌ی دولت است. ره‌آورد بهره‌گیری از استعاره‌ی ماشین در تبیین ویژگی‌های دولت مطلوب شامل موارد زیر است:
 
انسجام درونی دولت: نمی‌توان تصور کرد که ماشینی در هنگام ترمزگرفتن راننده  سرعت بگیرد یا هنگامی که راننده به راست می‌پیچد، ماشین به چپ برود. با چنین ماشینی هیچ راننده‌ای، هر قدر هم که باتجربه و توانمند باشد، به مقصد نخواهد رسید. البته تصور چنین تخلفاتی در مورد یک ماشین متصور نیست، منتها در عالَم انسان‌ها که عالَم اراده‌ها است، می‌توان تصور کرد که دولتی متناسب با خواست رئیس‌جمهور عمل نکند یا در موارد گوناگونی کارشکنی کند. در چنین شرایطی تلاش‌های رئیس‌جمهور به جایی نخواهد رسید و ره‌آورد فعالیت‌های او از نگاه مردم چیزی جز مجموعه‌ای ناهماهنگ و نامناسب نخواهد بود. به همین خاطر به نظر می‌رسد یک دولت مطلوب باید از انسجام عملیاتی بالایی برخوردار باشد و اختلاف سلایق احتمالی دولت‌مردان، بروزی در مقام عمل نداشته باشد.
 
استفاده از افراد خدوم، لایق و مقاوم: در یک مسافرت دشوار و با گردنه‌های صعب و آب و هوای نامناسب و احیاناً طوفانی  باید ماشینی داشت که مناسب و مقاوم و با تجهیزات متناسب با شرایط مسیر، بتواند مسافران را سلامت به مقصد برساند. در ماشین دولت نیز باید از افراد کاربلد، مقاوم و خدوم استفاده کرد، چرا که بدون وجود چنین افرادی در بدنه‌ی دولت، شاید بتوان برنامه‌های در دست اجرا را به پایان برد، ولی قطعاً این کار هزینه‌ها‌ی بسیاری خواهد داشت.
به‌گونه‌ای بسیار طبیعی، هر راننده‌ای با برخی مسیرها بیشتر آشنا است و با هدایت ماشین در آن مسیر، بهتر به سمت مقصد خواهد رفت. مسافران باید به این موضوع توجه داشته باشند و اگر انتقاد یا پیشنهادی دارند، آن را بسنجند. همچنین انتظار نداشته باشند که دولت لزوماً مردم را از مسیر مورد نظر آن‌ها به مقصد برساند.

۳. رفتار مردم با دولت چگونه باید باشد؟
در مورد جزء سوم این استعاره -یعنی مسافران یا همان مردم یک کشور- نیز می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:
 
اعتماد به دولت و عدم دخالت نابجا: مسافران باید به راننده‌ی ماشین اعتماد داشته باشند و با پرهیز از دخالت‌های نابجا، فضایی مساعد را برای فعالیت او فراهم آورند. ۷

احترام نسبت به دولت: مسافران باید با دیده‌ی احترام به راننده نگاه کنند و تلاش‌های او را در راستای رساندن آن‌ها به مقصد ارزیابی کنند. این نگاه موجب خواهد شد تا اگر حتی نقد یا اعتراضی دارند، آن را با محترمانه‌ترین صورت مطرح کنند و هدفی جز دلسوزی نداشته باشند. ۸
 
همراهی با دولت در کنار انتقاد دلسوزانه: به‌گونه‌ای بسیار طبیعی، هر راننده‌ای با برخی مسیرها بیشتر آشنا است و با هدایت ماشین در آن مسیر، بهتر به سمت مقصد خواهد رفت. مسافران باید به این موضوع توجه داشته باشند و اگر انتقاد یا پیشنهادی دارند، آن را بسنجند. همچنین انتظار نداشته باشند که دولت لزوماً مردم را از مسیر مورد نظر آن‌ها به مقصد برساند. طبیعتاً در صورتی که تشخیص مسافران این باشد که انتخاب مسیر خاصی توسط دولت منجر به نرسیدن به مقصد خواهد شد، در این صورت انتقاد به انتخاب مسیر در واقع کمک به دولت در راستای انجام مسئولیت‌هایی است که بر دوش دارد و دولت نیز باید قدردان این‌گونه انتقادات باشد.
 
کمک به دولت فارغ از سلیقه سیاسی: مسافران باید به این نکته توجه داشته باشند که هرچند مسئولیت هدایت ماشین بر عهده‌ی راننده است، اما بدون همکاری آن‌ها  ماشین به مقصد نخواهد رسید. از همین رو مسافران باید این آمادگی را داشته باشند که در مواقع گوناگون و به‌ویژه در مشکلات، دست از اعتراض‌های بی‌مورد بردارند و هر جا که راننده از آن‌ها کمک بخواهد، با طیب نفس و فارغ از سلایق سیاسی و جناح‌بندی‌های متعارف، کمال همکاری را با او داشته باشند.
 
در پایان دوباره یادآوری می‌کنیم که استعاره‌ی ماشین یکی از بهترین استعاره‌های حوزه‌ی حُکمرانی است. در این نوشتار به بخشی از دلالات این استعاره اشاره کردیم و به کمک آن‌ها  برخی الزامات و ویژگی‌های دولت مطلوب را بیان نمودیم. با اندکی تأمل می‌توان موارد فراوان دیگری را به این مجموعه افزود؛ مواردی که به دلیل رعایت اجمال، در این نوشتار از بیان آن‌ها صرف‌نظر کردیم.

پی‌نوشت‌ها:
۱. استعاره‌ی ریشه‌ای (Root Metaphor) نوعی استعاره است که شیوه‌ای خاص و بنیادین از دیدن، اندیشیدن و سخن گفتن را بر ذهن افراد تحمیل می‌کند و تمامی تجارب اشخاص از جهان پیرامونشان را در قالب چهارچوبی جامع و مشخص سازماندهی می‌نماید.
۲. شایستگی (Aptness) استعاره، شاخصی است برای ارزیابی توان استعاره در ارائه‌ی شناختی جامع‌تر، دقیق‌تر و عمیق‌تر از یک پدیده.
۳. چرا که استعاره صرفاً در وجه شبه خود می‌تواند موجب شناخت پدیده‌ی مورد مطالعه باشد و به‌کارگیری و تعمیم شناخت برآمده از آن در دیگر جنبه‌ها، علاوه بر عدم ایجاد شناختی جدید، موجب ایجاد خطا در شناخت خواهد شد؛ مقوله‌ای که آن را کژکارکرد استعاره می‌نامند.
۴. البته میان استعاره‌ی ماشین مورد نظر در این متن و استعاره‌ی ماشین موجود در ادبیات متعارف سازمان و مدیریت، تفاوت‌هایی وجود دارد که به علت نداشتن نقشی جوهری و تغییر ندادن ماهیت استعاره‌ی مورد بحث، از بیان آن‌ها صرف نظر می‌کنیم.
۵. شما مثل ناخدایی هستید که دارد کشتی را می‌راند، مثل خلبانی هستید که دارد هواپیما را سِیر می دهد؛ مسأله‌ی شما فقط مسأله‌ی حفظ جان خودتان نیست؛ فرق می‌کنید با آن کسی که سوار اتومبیل شخصیِ خودش است و تنها دارد در جاده حرکت می‌کند؛ مسئولیت او فقط مسئولیت جان خودش است؛ شما نه، جماعتی با شما هستند. اینها است که کفّه‌ی مسئولیت را و لزوم تعهد را در مورد این مسائلی که ذکر شد سنگین‌تر می‌کند. بیانات در دیدار مسئولان نظام، ۱۳۹۳/۴/۱۶
۶. این بند برگرفته از کتاب نفحات نفت آقای رضا امیرخانی است.
۷. «من یک نکته را اول بگویم و آن این است که به نظر من بایستی به مسئولانِ شناخته‌شده‌ی نظام و کسانی که بارهای سنگینی بر دوش دارند، اعتماد کرد. ببینید؛ شما وقتی سوار اتوبوسی می‌شوید، طبیعی است که این اتوبوس یک وقت تند می‌رود، یک وقت کُند می‌رود، یک وقت ویراژ می‌دهد، یک وقت سبقت می‌گیرد، یک وقت نمی‌گیرد. اگر بنا باشد در هریک از این قضایا به راننده بگوییم آقا این دفعه چرا شما پا روی ترمز گذاشتی، چرا رفتی دنده فلان، چرا رفتی این طرف، این‌که اصلاً نمی‌شود. باید اعتماد کرد. وقتی نشستیم، این آدم را قبول کردیم و گفتیم که در این‌جا این مسئولیت را انجام دهد، طبعاً باید اعتماد کرد.» بیانات در جلسه‌ی پرسش و پاسخ با جوانان، ۱۳۷۷/۱۱/۱۳
۸. «من گاهی برای بعضی از نزدیکان و دوستان مثال زده‌ام و گفته‌ام که اتومبیلی است که تمام دار و ندار من -فرزندان، عزیزان، ثروت و موجودیم– در آن است و راننده‌ی ماهری هم پیدا کرده‌ام که از راه بسیار خطرناکی این اتومبیل را می‌برد. من همه چیزم به این اتومبیل بسته است. اگر یک وقت چیزی هم ببینم که به نظرم ناخوشایند بیاید، کلمه‌ا‌ی که یک ذره حواس آن راننده را پرت کند و او را مشغول نماید و نتواند این راه پُرپیچ‌وخم و خطرناک را به‌سلامت طی کند و باعافیت به سرمنزل برساند، من مطلقاً آن کلمه را نخواهم گفت تا خدشه‌ای به این اتومبیل وارد نشود. حالا شما می‌گویید که مثلاً چرا ما یک‌دفعه از این طرف، وزنه‌ای را محکم به این ماشین نمی‌کوبیم و نمی‌گوییم که آقای راننده! این چه نوع رانندگی است؟ یا چرا در فلان‌نقطه آن‌طور شد؟ یعنی به‌ دست خودمان، همه چیز نظام را در خطر بیندازیم!؟ این خیانت است. آن کسی که از پشت گردنه، یک‌دفعه جلوی اتومبیل می‌پرد و یک فریاد بی‌خود می‌کشد، دارد خیانت می‌کند؛ خیال می‌کند که خدمت می‌کند.» بیانات در دیدار مسئولان صداوسیما، ۱۳۶۹/۵/۷

در این رابطه ببینید:

ارسال پیوند با پیامک
بالای صفحه

دفتر حفط و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای