[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
رژیم صهیونیستی یک محاسبهی غلطی کرد، یک تحلیل غلطی کرد از تواناییهای جبههی عظیم مقاومت. امروز یک جبههی بزرگی در منطقهی ما وجود دارد به نام «جبههی مقاومت»؛ این جبهه تواناییهای زیادی دارد؛ رژیم صهیونیستی در فهم این حقیقت دچار اشتباه شد، دچار غلط شد. رژیم صهیونیستی به دست خودش، خود را در یک دالان بنبستی انداخت که شکستها پشت سر هم و پیدرپی به سراغش خواهند آمد و به حول و قوّهی الهی از این دالان راه نجاتی پیدا نخواهد کرد. امروز رژیم صهیونیستی در مقابل چشم مردم دنیا دارد بتدریج ذوب میشود، دارد تمام میشود؛ این را مردم دنیا دارند میبینند. البتّه در تبلیغات حرف میزنند، امّا واقع قضیّه این است؛ هم خودشان میدانند، هم بسیاری از سیاسیّون دنیا میدانند، هم بسیاری از ملّتها این را میفهمند و هم ملّت فلسطین این را فهمیده است. بیانات در مراسم سی و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله)1403/03/14 رژیم صهیونیستی یک محاسبهی غلطی کرد، یک تحلیل غلطی کرد از تواناییهای جبههی عظیم مقاومت. امروز یک جبههی بزرگی در منطقهی ما وجود دارد به نام «جبههی مقاومت»؛ این جبهه تواناییهای زیادی دارد؛ رژیم صهیونیستی در فهم این حقیقت دچار اشتباه شد، دچار غلط شد. رژیم صهیونیستی به دست خودش، خود را در یک دالان بنبستی انداخت که شکستها پشت سر هم و پیدرپی به سراغش خواهند آمد و به حول و قوّهی الهی از این دالان راه نجاتی پیدا نخواهد کرد. امروز رژیم صهیونیستی در مقابل چشم مردم دنیا دارد بتدریج ذوب میشود، دارد تمام میشود؛ این را مردم دنیا دارند میبینند. البتّه در تبلیغات حرف میزنند، امّا واقع قضیّه این است؛ هم خودشان میدانند، هم بسیاری از سیاسیّون دنیا میدانند، هم بسیاری از ملّتها این را میفهمند و هم ملّت فلسطین این را فهمیده است. سخنرانی نوروزی در جمع اقشار مختلف مردم1403/01/01 آمریکا در مسئلهی غزّه بدترین وضعیّت ممکن را [پیش] گرفت؛ آمریکا بدترین وضعیّت ممکن را در منطقهی غزّه انتخاب کرد؛ کاری کرد که در همهی جهان منفور شد. این کسانی که در خیابانهای لندن و پاریس و بقیّهی کشورهای اروپایی و خود آمریکا به نفع فلسطین تظاهرات میکنند، اینها در واقع اعلام نفرت از آمریکا میکنند؛ آمریکا در دنیا منفور شد؛ در منطقه منفور بود، ده برابر بیشتر منفور شد. هم فهمشان از مسائل منطقه غلط است، هم تصمیمهایشان که بر اساس این فهم میگیرند غلط است. در هر کجای این منطقه ــ در یمن، در عراق، در سوریه، در لبنان ــ هر اقدامی از سوی نیروهای مبارز و شجاع مقاومت انجام میگیرد، آمریکاییها در محاسباتشان آن را به ایران نسبت میدهند؛ قطعاً این محاسبهی غلط، آمریکا را بالاخره به زانو درخواهد آورد. مردم را نمیشناسند؛ به ملّتها و به جوانهای شجاع این ملّتها هم اهانت میکنند؛ اینها خودشان اهل فکرند، اهل ارادهاند، عزم راسخ دارند، شجاعند. بیانات در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح1402/07/18 دشمن خبیث و ظالم [صهیونیست]، حالا که سیلی را خورده، سیاست مظلومنمایی در پیش گرفته، دیگران هم کمکش میکنند؛ رسانههای دنیای استکبار کمکش میکنند، برای اینکه نشان بدهند این مظلوم است. البتّه این هم یک محاسبهی غلط است که حالا بعد خواهم گفت؛ این مظلومنمایی، صد درصد خلاف واقع و دروغ است. چون مجاهدان فلسطینی توانستند خود را از محاصرهی غزّه بیرون بیاورند، خلاص کنند و برسند به مراکز نظامی و غیر نظامی صهیونیستها، او مظلوم است؟ این رژیم غاصب هر چه هست، مظلوم نیست؛ ظالم هست، متجاوز هست، جاهل هست، یاوهگو هست، همهی اینها هست، امّا مظلوم نیست؛ ظالم است. هیچ کس نمیتواند از این هیولای دیوسیرت چهرهی یک مظلوم بسازد... این مظلومنمایی را رژیم اشغالگر بهانه قرار داده است برای اینکه بتواند باز به ظلمِ مضاعفِ خودش ادامه بدهد. حمله به غزّه، حمله به خانههای مردم، حمله به غیر نظامیان، قتلعام و کشتار دستهجمعی مردم غزّه؛ این مظلومنمایی دستاویزی است برای اینکه باز بتواند این جنایات را چند برابر کند؛ با مظلومنمایی میخواهد این جنایات خودش را توجیه کند. عرض کردم، این هم یک محاسبهی غلط است. سران و تصمیمگیران رژیم غاصب و حمایتکنندگانشان بدانند که همین کار، بلای بزرگتری بر سر آنها خواهد آورد؛ بدانند واکنش این ظلمها سیلیِ سنگینتری بر رخسار زشت آنها است. عزم جوانان شجاع فلسطینی، عزم ازجانگذشتگان فلسطینی، با این جنایتها استوارتر میشود؛ امروز اینجور است. گذشت آن روزی که کسانی میآمدند بلکه بتوانند با زبان، با نشستوبرخاست با ظالم، برای خودشان در فلسطین یک موقعیّتی ایجاد کنند؛ آن زمان دیگر گذشت. امروز فلسطینیها بیدارند،جوانها بیدارند، طرّاحان فلسطینی با مهارت کامل مشغول کارند. بنابراین، این محاسبهی دشمن هم غلط است که خیال میکند [باید] مظلومنمایی کند تا بتواند حملهی جنایتکارانهی خودش را ادامه بدهد. البتّه دنیای اسلام در مقابل این جنایتها نبایستی ساکت بمانند، بایستی عکسالعمل نشان بدهند... حامیان رژیم و بعضی از افرادِ خودِ رژیمِ غاصب، یاوهگوییهایی در این دو سه روز کردهاند و ادامه دارد، از جمله اینکه ایران اسلامی را پشت این حرکت معرّفی میکنند؛ اشتباه میکنند. البتّه ما از فلسطین دفاع میکنیم، ما از مبارزات دفاع میکنیم، ما پیشانی و بازوی طرّاحان مدبّر و هوشمند و جوانان شجاع فلسطینی را میبوسیم، ما به آنها افتخار میکنیم؛ این هست، امّا آنهایی که میگویند «کار فلسطینیها ناشی از غیرفلسطینیها است» ملّت فلسطین را نشناختهاند، ملّت فلسطین را دستکم گرفتهاند؛ اشتباهشان در همین است؛ اینجا هم محاسبهی غلط میکنند. البتّه همهی دنیای اسلام موظّف است که از فلسطینیها حمایت کند و باذنالله حمایت هم خواهد کرد، امّا این کار، کار خود فلسطینیها است؛ طرّاحان هوشمند، جوانان شجاع، فعّالان ازجانگذشته توانستهاند این حماسه را به وجود بیاورند و این حماسه انشاءالله گام بزرگی برای نجات فلسطین خواهد بود. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح1402/01/27 محاسباتِ بظاهر محکمِ قویِ همهجانبهی دشمن کاملاً قابل شکست خوردن است؛ این را ما فراموش نکنیم. در همهی محاسباتی که ما الان میکنیم، این را جزئی از محاسبات خودمان قرار بدهیم که درست است که دشمن دستگاه اطّلاعاتیاش قوی است، دستگاه محاسباتیاش قوی است، نیروهای مسلّحش خوبند، پول هم که زیاد دارد، اینها همه به جای خود محفوظ، امّا کاملاً امکانپذیر است که انسان محاسبات او را به شکست دچار کند، مواجه کند با شکست. اگر عقلایی وارد بشویم و کار را رها نکنیم و دنبال کنیم، همهی تلاشهایی که دشمن میکند قابل شکست است. بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام1401/10/22 در این قضایای اخیر[اغتشاشات ۱۴۰۱]، نقشهی دشمن نقشهی جامعی بود، [امّا] محاسبهی دشمن محاسبهی غلطی بود؛ این مهم است. نقشهی دشمن نقص نداشت، منتها محاسبهی دشمن برای پیاده کردن این نقشه محاسبهی غلطی بود. اینکه میگوییم «نقشهی دشمن نقشهی جامعی بود»، یعنی همهی عوامل مسلّطی را که یک قدرت میتواند برای اخلال و تخریب در یک کشوری به کار ببرد به کار انداخت، همهی این عوامل را ردیف کرد. عامل اقتصادی وجود داشت که البتّه وضعیّت اقتصادی کشور هم خوب نبود، خوب نیست و مشکل معیشت مردم زمینهای بود که آنها بتوانند از این عامل استفاده کنند. عامل امنیّتی، نفوذ، تیمهای جاسوسی از همه طرف. غوغای ایرانهراسی در دنیا؛ از چند ماه قبل، تبلیغات ایرانهراسی به شکلهای مختلف به وسیلهی دستگاههای تبلیغاتی دشمن، آمریکا و صهیونیسم و کلّاً استکبار جهانی شروع شد؛ این هم یک عامل تخریب است. همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خودشان؛ این هم از مدّتی پیش شروع شد که این هم یک عامل مهمّی است. یک کسی را در کشور با انگیزههای مختلف، انگیزهی قومی، انگیزهی مذهبی، انگیزهی سیاسی، انگیزههای شخصی [که مثلاً] چرا به سلام من درست جواب ندادید، چرا من را فلان جا نگذاشتید [فریب بدهند]، از اینها استفاده کنند، اینها را آماده کنند برای همراهی. عامل تبلیغات فراگیر؛ تلویزیونها، ماهوارهها، فضای مجازی، اینترنت. اینها عواملی است که دشمن همهی اینها را ردیف کرد. بنده به عنوان یک آدمی که این مسائل را نگاه میکنم و زیر نظر دارم و میفهمم، در دلم به مهندسی خوب دشمن آفرین گفتم! خوب مهندسی کرده بود؛ همه چیز را در جای خود، به اندازهی خود، آماده کرده بود. چرا موفّق نشد؟ چون یک پایهی دیگر، یعنی محاسبهاش، غلط بود. بله، این کارها همه کارهای مهمّی است، کارهای مؤثّری است، در یک کشورهایی هم اثر میگذارد، [امّا] اینجا نتوانست؛ چون محاسبهای که روی ایران اسلامی کرده بود محاسبهی درستی نبود. من دو سه مورد از غلط بودن محاسبهی دشمن را میگویم، قبلاً هم در صحبتها اجمالاً به بعضی از آنها اشاره کردهام. خیال میکرد ملّت ایران به خاطر مشکلات اقتصادی ــ که وجود دارد ــ با نقشهی براندازی و تجزیهطلبی دشمن همراهی خواهد کرد؛ این یک محاسبه است که غلط بود. خیال میکرد با فحش و بددهنی و اهانتهای گوناگون میتواند مسئولین کشور را از میدان خارج کند، منفعل کند. وقتی یک خرده بدگویی شد، هتّاکی شد، بعضیها منفعل میشوند دیگر. محاسبهی غلطی بود. خیال کردند با وسوسهها و هیاهوها میتوانند مسئولان سطح بالای کشور را دچار اختلاف نظر کنند؛ یکی بگوید این کار را بکنیم، یکی بگوید نکنیم، بینشان اختلاف بیفتد؛ این مشکلی که الان در خود آمریکا هست، در رژیم صهیونیستی هست، در بعضی از کشورهای دیگر هست که این اختلافات نمیگذارد کارهای بزرگ را انجام بدهند؛ خیال میکردند میتوانند این اختلاف را ایجاد کنند. محاسبه کرده بودند، [امّا] محاسبهی غلطی بود. خیال میکردند میتوانند با دلارهای نفتی فلان کشور مزدور آمریکا ارادهی جمهوری اسلامی را تحت تأثیر قرار بدهند. اشتباه کردند؛ ارادهی قوی جمهوری اسلامی از همهی این عواملِ قدرتِ آنها قویتر بود، عزمشان راسختر بود؛ محاسبهی آنها محاسبهی غلطی بود. خیال میکردند با اینکه چند عنصر خودفروخته را تشویق کنند که بروند پناهنده بشوند به این کشور یا به آن کشور و علیه کشور خودشان لجنپراکنی کنند، این موجب میشود جوانهای ما ناامید بشوند؛ اشتباه کردند؛ رفتند پناهنده شدند، لجنپراکنی هم کردند، کسی به آنها اعتنائی نکرد. این محاسباتِ دشمن بود، محاسباتِ غلطی بود. چهل سال است که دشمن، با انواع طرق، علیه نظام جمهوری اسلامی تلاش میکند و چون محاسباتش غلط بوده و غلط است، تا حالا شکست خورده، در این قضیّه هم شکست خورد، در آینده هم هر وقت اقدام کند شکست خواهد خورد. بیانات در دیدار دانش آموزان1401/08/11 بسیاری از تحلیلگران سیاسی دنیا معتقدند که آمریکا دارد رو به افول میرود، ذرّهذرّه دارد آب میشود. این را نه اینکه ما بگوییم؛ البتّه عقیدهی ما هم همین است امّا تحلیلگران سیاسی دنیا هم این را دارند میگویند. نشانههایش هم واضح است؛ مشکلات داخلی آمریکا بیسابقه است؛ هم مشکلات اقتصادیشان، هم مشکلات اجتماعیشان، هم مشکلات اخلاقیشان در داخل آمریکا؛ اختلافاتشان، دودستگیهای خونینشان، خطاهای محاسباتیشان در مسائل دنیا. اینها بیست سال قبل مثلاً به افغانستان حمله کردند ــ آن وقت طالبان سر کار بودند ــ برای اینکه طالبان را ریشهکن کنند حمله کردند، خرج کردند، جنایت کردند، کشته دادند، چقدر کشتند، و امثال اینها، بیست سال در افغانستان ماندند، بعد از بیست سال افغانستان را تقدیم طالبان کردند آمدند بیرون! معنای این چیست؟ معنای این، خطای محاسباتی است دیگر. پیدا است دستگاه محاسباتی آمریکا دستگاه منظّم، مرتّب و دقیقی نیست دیگر. بد میفهمند مسائل را. بد میفهمند، و بر اساس آن هم بد عمل میکنند. یا به عراق حمله کردند، ناکام ماندند. این که امروز شما میبینید در عراق انتخابات میشود و یک عراقی [انتخاب میشود]، اینها که مورد نظر آمریکاییها نبود. وقتی صدّام رفت، آمریکاییها یک نظامی را گذاشتند در رأس کشور عراق. بعد دیدند با نظامی نمیشود، او را برداشتند، یک غیر نظامی را گذاشتند ــ آقای بِرمر ــ در رأس عراق؛ یعنی کشور عراق به وسیلهی یک حکومت غیر عربی، غیر عراقی و آمریکایی باید اداره بشود! خب حالا گفتم من سر قضیّهی حاج قاسم سلیمانی حرف دارم، یکی از حرفها اینجا است که حالا وقت گفتنش نیست؛ اینها قصدشان این بود. قصدشان این نبود که عراق را رها کنند. بعد سعی کردند عوامل خودشان را سر کار بیاورند، بکلّی ناکام ماندند؛ هم در عراق ناکام ماندند، هم در سوریه ناکام ماندند، هم در لبنان ناکام ماندند. این قرارداد اخیر لبنانیها با حکومت غاصب سر قضیّهی مرزهای دریایی منبع گاز و مانند اینها، شکست آمریکا بود؛ چون آمریکاییها آمدند وسط، خط معیّن کردند: باید این جور باشد، این جور باشد، حزبالله زد زیر همهی اینها؛ [این] شکست آمریکا است. خب پیدا است که محاسباتشان محاسبات خطایی است. بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه1401/04/07 در این [قضایا]، نکتهای وجود دارد و آن، این است که وقتی این حوادث اتّفاق میافتاد ــ چه در شهادت شهید بهشتی، چه در حوادث بعدی ــ دشمن ذوق میکرد، دشمنان سر شوق میآمدند، امیدوار میشدند که دیگر بساط این نظام انقلابی جمع شد؛ ولی ناامید شدند. آن روز ناامید شدند، در این چهار دهه هم مکرّر این ناامیدی تکرار شده. دشمن در یک مقطعی به یک چیزی، به یک ضعفی، به یک کمبودی در نظام جمهوری اسلامی امید بسته و بعد ناامید شده؛ این بارها اتّفاق افتاده؛ منتها مشکل دشمن این است که نمیتواند سرّ این ناامیدی را بفهمد، نمیتواند تشخیص بدهد؛ نمیتواند بفهمد که چرا، علّت چیست که جمهوری اسلامی هر دفعه از زیر بار این همه فشار میتواند بلند بشود بِایستد، سینه سپر کند، راه خودش را ادامه بدهد؛ این را نمیفهمد. اینها نتوانستند بفهمند که در عالمِ بشر غیر از محاسبات و مناسبات سیاسی، یک محاسبات و مناسبات دیگری هم وجود دارد که آنها قادر به فهم آن نیستند؛ آنها سنّتهای الهی است. بیانات در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1401/03/14 من دربارهی همین مسئلهی طمعهای دشمنان، نقشههای دشمنان، توطئههای دشمنان، خوابهای آشفتهای که دشمنان برای ملّت ایران میبینند، یک نکتهی مهمّی را عرض بکنم که به نظر من مهم است. دو جزء دارد این نکته؛ یکی این است که امروز مهمترین امید دشمنان برای ضربه زدن به کشور، امید بستن به اعتراضات مردمی است. امیدشان به این است که بلکه بتوانند با کار روانی، با فعّالیّتهای اینترنتی و فضای مجازی و انواع و اقسام اینها، با پول، با مزدورپروری، مردم را در مقابل نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قرار بدهند؛ این جزء اوّل از این مطلب، از این نکته؛ جزء دوّم هم این است که این محاسبهی دشمن، در این مسئله هم مثل بسیاری از محاسبات دشمن غلط است. در اوّل انقلاب وعده میدادند که جمهوری اسلامی شش ماه بیشتر عمر نخواهد کرد و سقوط خواهد کرد؛ بعد، این شش ماه که میگذشت، شش ماه تمدیدش میکردند میگفتند شش ماه دیگر! از این ششماههها بیش از هشتاد شش ماه گذشته، جمهوری اسلامی که آن روز یک نهال باریک بود، یک درخت تناور و ریشهداری شده، روزبهروز قویتر و مقتدرتر هم شده. محاسبهشان آنجا غلط بود، اینجا هم غلط است. این محاسبه هم مثل همان محاسبات است؛ مثل محاسبهشان در قضیّهی جنگ تحمیلی؛ به صدّام کمک کردند به خیال اینکه در ظرف چند روز جمهوری اسلامی را ساقط کند؛ کودتاگران را کمک کردند به امید اینکه بتوانند یک غلطی بکنند؛ همهی اینها محاسباتی بود که آمریکاییها و غربیها کردند و همه غلط بود. امروز هم این محاسبه غلط است که خیال کنند میتوانند ملّت ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند، میتوانند در مقابل جمهوری اسلامی عاملی را قرار بدهند که میدانند جمهوری اسلامی به آن عامل خیلی اهمّیّت میدهد و آن، عاملِ مردم است. این اشتباه را آمریکاییها چرا میکنند؟ چون مشاورینی دارند که آن مشاورین، ایرانیان خائنی هستند که به آنها مشورت میدهند. این مشاورینِ خیانتکار، خب به کشور خودشان که خیانت میکنند، امّا در واقع به آنها هم خیانت میکنند؛ چرا؟ چون بدون اطّلاع صحیح به آنها مشورت میدهند؛ آن بیچارهها هم طبق مشورت اینها عمل میکنند، شکست میخورند. یکی از حرفهای آنها، از مشورتهای آنها همین است که «شما روی ملّت ایران برای مقابلهی با نظام اسلامی و جمهوری اسلامی حساب کنید؛ ملّت ایران از دین، از نظام اسلامی، از روحانیّت زده شدهاند؛ میتوانید روی اینها حساب کنید، اینها میایستند در مقابل نظام اسلامی»؛ این مشاورین ناآگاه و خائن ــ خائن به هر دو طرف ــ این را به اربابان آمریکاییشان میگویند؛ پول میدهند، آنها هم همین را تحلیل میکنند، در صحبتهایشان میگویند، در مجلس سنایشان میگویند، در جاهای مختلف این را تکرار میکنند، در داخل هم یک عدّه آدم سادهلوح ــ البتّه خوشبختانه تعداد معدود ــ قبول میکنند؛ گاهی میشنویم در نوشتههای اینترنتی یا در رسانهها و روزنامهها که اظهار نظر میکنند که بله، مردم نسبت به روحانیّت بیاعتقاد شدهاند، نسبت به دین بیاعتقاد شدهاند؛ اینها را اینجا در داخل هم میشنویم. خب، این یکی از آن محاسبات صد درصد غلط است بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش1400/11/19 آمریکاییها هایزر را که یک ژنرال آمریکایی بود و آن روز نفر دوّم ناتو بود، فرستادند به تهران برای اینکه بیاید اینجا ارتش را جمعوجور کند و با هر وسیلهای هست، با یک کودتای خونین، نگذارد که رژیم ساقط بشود؛ یعنی او تصمیم گرفته بود که اگر لازم شد، صدها هزار نفر را در تهران به قتل برساند؛ یعنی هایزر با این نیّت آمده بود تهران که البتّه ناکام شد و بدبخت شد و برگشت رفت. این هایزر در خاطراتش مینویسد -من البتّه خودم ندیدم این کتاب را، برای من نقل کردند- که نیروی هوایی جایی بود که ما حتّی انتظار کمترین ناآرامی را در آن نداشتیم؛ زیرا از نظر فرماندهی و آموزش با آمریکا ارتباط نزدیکی داشت. شاید خیلی از همان کسانی که آن روز در آن جریان عظیم تاریخی شرکت کردند، عمدتاً کسانی بودند که تحصیلاتشان در آمریکا انجام گرفته بود و آنجا با فرهنگ آمریکایی آشنا بودند؛ امّا اینها از آنجا ضربه خوردند. خب این نشانهی این است که وعدهی الهی صادق است؛ خداوند فرمود: اِنَّهُم یَکیدونَ کَیدًا. وَ اَکیدُ کَیدًا؛ دشمنان ترفند میزنند، و من هم در مقابلشان به آنها ترفند میزنم. در یک جای دیگر [میفرماید]: فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون؛ در قضیّهی جبههی حقّ و باطل، جبههی باطل است که ضربه میخورد؛ و همیشه همین جور است؛ یعنی در این قضیّه، محاسبات آمریکاییها غلط از آب در آمد؛ یعنی آنها روی نیروی هوایی ارتش طاغوت یک محاسبهای کرده بودند، این محاسبه غلط از آب در آمد؛ فکرش را نمیکردند که این جوری [از آب] در بیاید. من این را میخواهم بگویم که هر جایی که نیروی حق، نیروی اسلام در مقابل کفر وارد میدان بشود، دشمنان با همهی جلال و جبروت ظاهری که باطن و مغز ندارد در محاسباتشان اشتباه میکنند؛ همیشه همین جور است. در مورد خود انقلاب همین جور است دیگر؛ هم در اوّل [انقلاب] این اتّفاق افتاد، هم در این چهلوچند سال همین جور اتّفاق افتاده که همیشه محاسبه کردند، همیشه فکر کردند که ضربهی آخر را دارند میزنند، [امّا] خودشان ضربه خوردند. اگر شما در میدان جهاد -هر جهادی؛ در هر دورهای یک جور جهاد لازم است؛ جهاد نظامی داریم، جهاد علمی داریم، جهاد تحقیقاتی داریم؛ همه جور جهادی- حضور داشته باشید و فعّال باشید، دشمن را شکست خواهید داد؛ چرا؟ چون خدای متعال این جور قرار داده که محاسبات دشمن غلط از آب در میآید، درست نمیتواند محاسبه کند، درست نمیتواند برآورد کند. امروز خود آمریکا هم دچار این مشکل «فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا» است؛ امروز آمریکا از جایی دارد ضربه میخورد که اصلاً هرگز این را محاسبه نمیکرده. امروز دو رئیسجمهور آمریکا، [یعنی] رئیسجمهور قبلی و رئیسجمهور فعلی، دست به دست هم دادهاند که تتمّهی آبروی آمریکا را ببرند! و دارند میبرند؛ او یک جور، این یک جور؛ این را محاسبه میکردند؟ به این فکر میکردند؟ روزبهروز خودهاشان دارند خودشان را تضعیف میکنند و این ادامه خواهد داشت. بنابراین این هم نکتهی مهمّی است که بدانیم اگر شما در میدان حضور داشته باشید، زنده باشید، فعّال باشید، با امید تلاش کنید، قطعاً غلبه و پیروزی و پیشرفت با شما است. بیانات در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی1400/11/10 اقتصاد کشور ما در سال ۹۰ دچار یک جنگ بسیار مهم و بزرگی بود؛ یعنی ما جنگ اقتصادی داشتیم. کسی که نقطهی مقابل ما قرار داشت، عمدتاً دولت آمریکا بود و بعضی از همراهانش در اروپا و در نقاط دیگر؛ رسماً اینها با جمهوری اسلامی جنگ شروع کردند، اعلان جنگ هم کردند که البتّه از سال ۹۷ این معارضه و مبارزه از طرف دشمن شدیدتر شد. هدف آنها از این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران بود؛ قصدشان این بود. البتّه حالا فروپاشی اقتصاد یک مقدّمه بود برای اینکه با نابود کردن اقتصاد ایران، مردم را در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار بدهند و مقاصد سیاسی خباثتآمیز خودشان را از این طریق عملی کنند؛ هدف دشمن این بود. محاسبهشان غلط بود؛ البتّه به من این جور گفتند -من خودم تحقیق نکردم- که آمریکاییها برای این فروپاشی، زمان هم معیّن کرده بودند؛ شش ماه؛ فکر میکردند در ظرف شش ماه خواهند توانست اقتصاد ایران را از بین ببرند -من البتّه این را دنبال نکردم و نمیدانم، [امّا] این جور گفتند- دشمن نتوانست. بجای شش ماه، ده سال گذشته، و در این ده سال هم روزبهروز شدّت این جنگ بیشتر شده امّا سنگر تولید و اقتصاد کشور بحمدالله پابرجا است، زنده است. بیانات در ارتباط تصویری با مردم قم1400/10/19 در همان روزها در ژانویهی آن سال، [یعنی] دهم دی سال ۵۶، کارتر در تهران بود و جشن ژانویهشان را در تهران با شاه گرفتند؛ آنجا یک نطقی کرد که و گفت که ایران -ایران پهلوی- جزیرهی ثبات است. از غلطهایی و اشتباهاتی که کرد و واضح شد چقدر محاسبات اینها اشتباه است -هنوز هم محاسبات آمریکاییها اشتباه است- یکیاش همین حرف بود که گفت ایران جزیرهی ثبات است. پس بنابراین طاغوت -محمّدرضا- احساس میکرد که موقعیّت کاملاً مناسب است برای اینکه نهضت را با کوبیدن امام بزرگوار [خاموش کند]؛ که حالا جسمش از دسترس آنها دور بود، [چون] امام در نجف بودند، ولیکن میتوانستند ذکر امام، یاد امام، حرمت امام را مورد خدشه و مناقشه و توهین قرار بدهند؛ دیدند فرصت، فرصت خوبی است و این کار را شروع کردند. پس کار، کار یک محاسبه بود، یعنی آنها روی مسئله محاسبه کرده بودند و نشسته بودند و نقشه کشیده بودند. مردم قم این محاسبه را به هم زدند؛ یعنی در واقع این کار مردم قم محاسبهی دشمن را به هم زد؛ فَالَّذینَ کَفَروا هُمُ المَکیدون؛(۳) آنها توطئه چیدند امّا این توطئه علیه خودشان تمام شد؛ یعنی میخواستند امام را بشکنند، [امّا] موجب شد که امام مستحکمتر، پُرفروغتر در صحنه ظاهر شد؛ میخواستند رابطهی مردم را با امام ضعیف کنند، این رابطه مستحکمتر شد؛ میخواستند نهضت را تضعیف کنند، این نهضت قویتر شد؛ در واقع حرکت مردم متضمّن یک چنین محاسبهای بود. ... این محاسبهی غلط آمریکا در دستگاه محاسباتیشان همین طور ادامه دارد؛ الان هم همین جور است؛ الان هم دربارهی مسائل گوناگون، یک محاسبهای میکنند، [ولی شکست میخورند؛] نمونهاش همین مسئلهی تازه باقی ماندن شهادت شهید عزیزمان، شهید سلیمانی است؛ چه فکر میکردند، چه شد! آنها فکر میکردند که با از بین بردن شهید سلیمانی، نهضت و حرکت عظیمی که او نمایندهاش بود، نمودارش بود و نمادش بود خاموش خواهد شد؛ میبینید که بیشتر شده. امسال در سالگرد دوّم شهادت شهید سلیمانی، این حرکت عظیم کار چه کسی بود؟ دست چه کسی بود؟ چه کسی میتواند ادّعا کند که این کار را من کردم و ما کردیم؟ جز کار قدرت الهی و دست قدرت الهی نبود. سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران1400/01/01 آمریکاییها در برخورد با ما اشتباه کردند؛ در کلّ مسائل منطقه هم متأسّفانه آمریکاییها دچار اشتباهند؛ الان هم دارند اشتباه میکنند؛ این حمایت ظالمانهای که از رژیم صهیونیستی میکنند، اشتباه است؛ حضور غاصبانهای که در سوریه پیدا کردند، حضور مفصّلی که در شرق فرات پیدا کردند قطعاً اشتباه است؛ این همراهی کردن با دولت سعودی در کوبیدن مردم مظلوم یمن، قطعاً اشتباه است. سیاستهایشان دربارهی فلسطین سیاستهای غلط و اشتباهی است؛ مسئلهی فلسطین در دنیای اسلام هرگز فراموش نخواهد شد؛ اینها دل خوش کردهاند به اینکه چهارتا دولت حقیر با رژیم صهیونیستی ارتباطات برقرار کنند و عادّیسازی کنند روابط را. این دو تا سه تا دولتهای آنچنانی که تاثیری ندارند. امّت اسلامی مسئلهی فلسطین را فراموش نخواهد کرد؛ از مسئلهی فلسطین صرف نظر نخواهد کرد؛ آمریکاییها این را بدانند. در قضیّهی یمن هم همین جور است. تجاوز به یمن در زمان دولت دموکرات قبل از ترامپ آغاز شد؛ یعنی ترامپ که شروع نکرد جنگ یمن را؛ سعودیها جنگ یمن را زمان دولت دموکرات اوباما شروع کردند و با چراغ سبز آمریکا بود؛ آمریکا به آنها اجازه داد و کمکشان کرد؛ امکانات فراوان نظامی در اختیارشان گذاشت؛ برای چه؟ برای اینکه آن قدر سر مردم بیسلاحِ بیدفاع یمن بمب بریزند که مثلاً در ظرف پانزده روز، یک ماه آنها را تسلیم کنند؛ خب اشتباه کردند؛ الان شش سال گذشته و نتوانستند؛ مثل همین روزها(۱۱) بود که جنگ یمن و حملهی به یمن شروع شد؛ شش سال از آن روز گذشته است و اینها نتوانستهاند مردم یمن را تسلیم کنند. من سؤال میکنم از آمریکاییها: شما آن روزی که به سعودیها چراغ سبز [نشان] دادید که وارد جنگ یمن بشوند، میدانستید عاقبت گرفتاری آنها چه خواهد بود؟ میدانستید سعودی را در چه باتلاقی دارید گرفتار میکنید، که الان نه میتواند بماند، نه میتواند برگردد؛ الان مشکل برای سعودی، مشکل دوجانبه است که نه میتواند جنگ را قطع کند، نه میتواند ادامه بدهد؛ هر دو طرفش برایش ضرر دارد. شما آمریکاییها میدانستید دارید سعودی را در چه بلایی میاندازید؟ اگر میدانستید و در عین حال کردید، وای به حال متّحدینتان که دربارهی آنها این جور عمل میکنید! اگر نمیدانستید، پس باز هم وای به حال متّحدینتان که به شماها اطمینان میکنند و برنامههایشان را با توافق شما اجرا میکنند و طرّاحی میکنند که با اوضاع منطقه ناآشنا هستید. بنابراین بدانید که این منطقه را نمیشناسید، ملّتها را نمیشناسید و دارید اشتباه میکنید. بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش1399/11/19 آمریکاییها تا لحظهی آخر به ارتش امیدوار بودند؛ تصوّر آنها این بود که ارتش میتواند بِایستد و یک کودتایی را طرّاحی کرده بودند -که شاید اینها را در بعضی از منابع دیده باشید، ولی این حرف، حرف قطعی و دقیقی است- که در ماه بهمن باید اتّفاق میافتاد؛ این کودتا بایستی سران و پیشروان انقلاب را دستگیر میکرد و با مردم با خشونتی دهها برابرِ [کودتای] بیستوهشتم مرداد برخورد میکرد و همهی موانع انسانیای را که در مقابلش بود از سر راه برمیداشت؛ این طرح آمریکا بود. ... خب یکی از چیزهایی که این نقشهی شیطانی را باطل کرد، همین حرکت نیروی هوایی بود؛ یعنی این آمدن. شاید خود آن جوانهایی که آمدند و با امام بیعت کردند -که بنده آنجا شاهد بودم و از نزدیک آنها را دیدم- هیچ تصوّر هم نمیکردند که کار اینها این قدر حائز اهمّیّت است. خب یک نکتهی قابل توجّهی در این قضیّه وجود دارد که برای امروز ما و برای فردای ما درسآموز است؛ و آن این است که آمریکاییها در قضیّهی ارزیابی وضع کشور ما و مسئلهی ارتش و مسئلهی مردم، دچار خطای محاسباتی بزرگی شدند؛ این نکتهی مهمّی است؛ خطای محاسباتی داشتند. امیدی که آنها به ارتش بسته بودند، ناشی از همین خطای محاسباتی بود که غافلگیر شدند؛ به خاطر همین اشتباهِ محاسبات، غافلگیر شدند. در همین اسنادی که بعد از سالها منتشر شده، اعتراف کردند که تا اندکی قبل از ماه بهمن ۵۷ هیچ برآوردی از سقوط شاه و سلسلهی پهلوی نداشتند؛ هیچ! بالاتر از این، پنتاگون تا چند روز قبل از بیستودوّم بهمن اعلام میکرد که امکان ندارد رژیم پهلوی سقوط کند؛ یعنی اینها این قدر در اشتباه بودند، در خطای عجیب محاسباتی بودند؛ میگفتند ارتش تسلّط کامل دارد و امکان ندارد. البتّه ارتش ایران، برای آمریکاییها از شخص شاه هم مهمتر بود؛ میگفتند شاه یک نفر است، حالا بمیرد، برود، بیاید، یک نفر دیگر را جایش میگذاریم لکن سازمان ارتش برایشان خیلی مهم بود و روی آن خیلی حساب کرده بودند؛ و همین ارتشی که برای آمریکاییها این قدر مهم بود و روی آن کار کرده بودند و چهل هزار مستشار آمریکایی در همان روزها در ایران، در ارتش حضور داشتند، شد عامل شکست رژیم طاغوت و موجب نابودی امیدهای آمریکا در ایران که خدا در قرآن میفرماید: فَاَتیٰهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا؛(۲) از آنجایی که خیال نمیکردند ضربه خوردند و سیلی خوردند. البتّه این خطای محاسباتی هنوز ادامه دارد، یعنی تا امروز هم آمریکاییها در زمینهی مسائل ایران دچار خطای محاسباتیاند و واقعاً دستگاه محاسباتیِ سیاسیشان کار نمیکند؛ نمیفهمند، مسائل ما را درک نمیکنند و ملّت ما را نمیشناسند؛ ملّت ایران را هنوز نمیشناسند و لذا پیدرپی خطا میکنند. آمریکاییها در قضیّهی فتنهی ۸۸ خطا کردند، رئیسجمهور دموکراتِ آن روز آمریکا(۳) رسماً پشت سر فتنهی ۸۸ ایستاد و از آن دفاع کرد، به خیال اینکه همه چیز را تمام خواهد کرد که خب خطای محاسباتی بود. در قضیّهی تحریم هم همین جور است؛ با این تحریمهای شدید و به اصطلاح بیسابقه و همهجانبه که خودشان میگفتند در تاریخ چنین تحریمی وجود ندارد و راست هم میگفتند، خیال میکردند ایران را از پا درمیآورند؛ خب محاسبات غلط بود دیگر؛ خطای محاسباتی بود و امید بیهودهای داشتند. ... خب، سادهانگاری نباید کرد. بله، دشمن در محاسبات خودش خطا میکند لکن ما باید مراقب باشیم که صرفاً معیوب بودن دستگاه محاسباتی دشمن نیست که ما را موفّق میکند؛ باید کار کرد، باید تلاش کرد. حضور مردم در صحنه، ایمان مردم به لزوم حضورشان در صحنه، اعتماد به وعدهی الهی از سوی مردم و مسئولین، طرّاحیهای متقابل، همه مؤثّر است و مؤثّر بوده. بیانات در دیدار مسئولان نظام1398/02/24 دشمنان ما و در رأسشان آمریکا به امید اینکه بلکه بتوانند از این راه به جمهوری اسلامی ضربهای وارد کنند، تحریمها را تشدید کردند؛ به قول خودشان تحریمهای بیسابقه. راست هم میگویند؛ این تحریمهایی که اینها بر جمهوری اسلامی تحمیل کردند بیسابقه است، منتها مهم این است که جمهوری اسلامی فلزّ محکمی دارد؛ این را بعضی از ناظرین جهانی هم گفتهاند که اگر این تحریمها و این فشارها به هر کشور دیگری وارد میشد، تأثیرات مهمّی روی آنها میگذاشت لکن جمهوری اسلامی به اتّکاء مردم، به توفیق الهی، به همّت مسئولینی که در گوشه و کنار کشور مشغول کارند، استحکام دارد وَالّا فشار [هست]. آنها کار خودشان را کردهاند؛ دشمن همهی تلاش خودش را به خرج داده و کار خودش را کرده؛ او از خباثت و بدجنسی خودش کم نگذاشته؛ هدفشان هم این است که مسئولین را به تسلیم وادار کنند و محاسباتشان را جوری تغییر بدهند که منتهی بشود به اینکه تسلیم بشوند، یعنی بیایند در مقابل آمریکا تسلیم بشوند؛ و مردم را هم در مقابل نظام قرار بدهند؛ هدف دشمن این است. این محاسبه، محاسبهی غلطی است؛ یعنی محاسبات آمریکا، محاسبات غلطی است. قبلاً هم در سالهای گذشته، در این چهل سال، همین جور محاسباتی را آمریکاییها داشتهاند و نتیجه نگرفتهاند و ضرر کردهاند و ضربهی مورد نظر خودشان را نتوانستند بر جمهوری اسلامی وارد کنند؛ حالا هم همین جور است؛ این دفعه هم قطعاً شکست خواهند خورد؛ در این تردیدی نیست، منتها آن کینه و بغضی که اینها نسبت به ایران اسلامی دارند، اینها را کور کرده، یعنی محاسباتشان را خراب کرده و نمیتوانند درست محاسبه کنند. این کینه و بغضشان واقعاً آنها را کور کرده، وَالّا در خود آمریکا افراد زیادی هستند که با این شیوهی برخوردِ خباثتآلود و وحشیانه که نسبت به ایران و گروههای مسلمان و گروههای مقاومت به کار گرفته میشود مخالفند، [امّا] دستشان به جایی بند نیست؛ مقالاتشان، گفتههایشان، کارهایشان را میبینیم، میخوانیم، میدانیم که چه میگویند لکن اینها نمیفهمند؛ مسئولین کنونی آمریکا واقعاً درکی ندارند و نمیفهمند. بیانات در دیدار مسئولان نظام1398/02/24 این دولت کنونی آمریکا احتیاج دارد به اینکه هارت و هورت کند؛ میبینید گاهی اوقات میگوید و چند بار تا حالا تکرار کرده که «این سیاستهای ما ایران را تغییر داد؛ ایران امروز، غیر از ایران [گذشته] است»؛ یعنی این سیاستهای من روی ایران اثر گذاشته. بله، این را راست میگوید، تغییر کرده؛ تغییرش این است که نفرت مردم از آمریکا دَه برابر شده. نفرت مردم از اینها بیشتر شده؛ نزدیک شدن آنها به تصرّف منافع جمهوری اسلامی دستنیافتنیتر شده؛ همّت جوانان ما برای اینکه کشور را آماده نگه دارند، بیشتر شده؛ نیروهای نظامی ما حواسشان جمع است، نیروهای امنیّتی ما حواسشان جمعتر شده؛ بله، تغییراتی که او میگوید، این جور تغییراتی اتّفاق افتاده. ببینید حالا واقعاً چقدر دستگاه محاسباتی این دشمن [دچار خطا است] که یک رئیسجمهور این را میگوید «هر جمعه در تهران علیه نظام راهپیمایی است»؛ اوّلاً جمعه نیست و شنبه است، تهران نیست و پاریس(۲۲) است.(۲۳) اَلحَمدُ لله الَّذی جَعَل اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء.(۲۴) این دشمنی را اینها دارند؛ خب، این دشمنی که هست. دیدار رئیس جمهور سوریه با رهبر انقلاب1397/12/06 حضرت آیتالله خامنهای به یک خطای محاسباتی دشمنان در قضیه سوریه نیز اشاره و خاطرنشان کردند: اشتباه دشمنان این بود که سوریه را با برخی کشورهای عربی اشتباه گرفتند، در حالیکه در آن کشورها حرکت مردم در جهت مقاومت و در واقع، قیام علیه آمریکا و دستنشاندگان آن بود. بیانات در دیدار مردم قم1397/10/19 در دهم دی ماه سال ۵۶، رئیسجمهور آمریکا آمد در تهران و یک نطق غرّائی(۱) کرد در تمجید اغراقآمیز و دروغین از محمّدرضا. در این نطق غرّاء گفت «ایران جزیرهی ثبات است»؛ یعنی چه؟ یعنی خیال آمریکا از ایرانِ وابسته و مسئولان نوکرمَآب ایران آسوده است؛ اینجا جزیرهی ثبات است -این مال دهم دی ماه است- دَه روز نشده بود که قضیّهی قم اتّفاق افتاد و نوزدهم دی ماه مردم قم قیام کردند، حرکت کردند، با جان خود، با تن خود علیه آن رژیم ظالم و وابسته و فاسد به میدان آمدند. دستگاه محاسباتی آمریکا و غرب این است؛ این را توجّه کنید. خود غربیها، خود آمریکاییها میبالند به قدرت محاسباتی خودشان، به قدرت تحلیل خودشان، به آیندهنگری خودشان، و اینجا هم یک عدّه غربزدهی آمریکازده پُز قدرت محاسباتی آمریکا را میدهند که «آمریکاییها این جور گفتند، فلان دانشمند آمریکایی، فلان مرکز پژوهشی آمریکایی این جور گفته، این جور دنیا را شناخته، این جور آینده را تصویر کرده». قدرت محاسباتی آمریکا این است [که میگوید] «اینجا جزیرهی ثبات است»، کمتر از دَه روز بعد معلوم میشود که جزیرهی ثبات یعنی چه؛ قیام قم، بعد قیام تبریز، بعد حرکت عظیم، بعد آن طوفان زیر و رو کنندهی انقلاب اسلامی و نابودی رژیم وابستهی سرسپردهی طاغوت و پهلوی [رخ میدهد]؛(۲) این قدرت محاسباتی، این توانایی محاسباتی تا امروز همان جور است. همین چندی پیش در همین نزدیکی، یکی از دولتمردان آمریکایی(۳) در جمع یک مشت اوباش و تروریست گفت امیدوار است یا آرزو دارد که جشن کریسمس ۲۰۱۹ را در تهران بگیرد؛ جشن کریسمس ۲۰۱۹ همین چند روز پیش بود. این همان قدرت محاسباتی است، اینها همان آدمهایند. محاسبات آنها اقتضا میکند که یک چنین امیدی داشته باشند؛ مثل امید صدّامحسین که [میخواست] یک هفتهای بیاید تهران، مثل امید مزدور دیگرشان منافقین که از کرمانشاه راه بیفتند در ظرف سه روز مستقیم خودشان را برسانند تهران؛ اینها محاسبات است! توانایی محاسبات دشمن این است. بعضی از دولتمردان آمریکا وانمود میکنند دیوانهاند؛ بنده البتّه این را قبول ندارم، امّا حقیقتاً احمقهای درجهی یک هستند. قیام مردم قم صفبندیِ دو دستگاه محاسباتی، صفبندی دو نظام معرفتی، صفبندی دو الگوی تحلیلی در مقابل یکدیگر را نشان داد: یکی نظام معرفتی لیبرالدموکراسیِ دروغینِ پایدرگِل غربی، یکی نظام معرفتیِ توحیدیِ اسلامی؛ تقابل دو دستگاه پیشبینی و تقویم و محاسباتی را نشان داد: آن دستگاه محاسباتی آمریکا که ایران را آن جور میبیند با آن محاسبات اوّل کار آمریکاییها که سنای آمریکا در اوّلین ماههای پیروزی انقلاب، ایران را تحریم کرد و بنا را بر این گذاشتند که تا پنج ماه دیگر، شش ماه دیگر، انقلاب اسلامی از بین خواهد رفت -این محاسبات آنها است- این هم دستگاه محاسباتی نظام اسلامی که امام بزرگوار گفت «صدای خُرد شدن استخوانهای مارکسیسم را دارم میشنوم»(۴) و یک سال بعد، دو سال بعد، همهی دنیا صدای خُرد شدن این استخوانها را شنیدند؛ مسئله این است. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1396/08/11 همین اواخر رئیس دولت آمریکا گفت، ملّت ایران، ملّت تروریست است. شما ببینید چقدر این نگاه، نگاه ابلهانهای است! یک ملّت را میگویند تروریست؟ نمیگوید رهبر تروریست است، نمیگوید دولت تروریست است؛ میگوید ملّتِ ایران تروریستند! این دشمنی نیست؟ چند سال قبل از این هم یک دولتمردِ دیگر آمریکایی گفت ما باید ریشهی ملّت ایران را از بین ببریم و بکَنیم. احمق! ریشهی یک ملّتی را، آنهم یک چنین ملّتی با این سابقهی تاریخی، با این درخت تناورِ فرهنگی، میشود کَند؟ ببینید! [این] دشمنی است؛ وقتی دشمن است، چشمش بسته است؛ مثل آدمی که نمیبیند، نمیتواند درست محاسبه کند، نمیتواند درست ارزیابی کند؛ که همین عدم تواناییِ محاسبهی او موجب میشود که شکست بخورد. چون درست نمیتواند محاسبه کند، چون صحنه را درست نمیشناسد، شکست هم میخورد، که شکست هم خوردهاند! الان قریب چهل سال از پیروزی انقلاب میگذرد؛ از روز اوّل که این انقلاب یک نهال باریکی بود، با آن جنگیدند و حمله کردند؛ امروز به کوری چشم اینها [انقلاب] یک درخت تناور پُربرگوباری شده. پس این نشاندهندهی این است که نمیتوانند و نتوانستند؛ امّا دشمنی میکنند؛ مال امروز هم نیست. بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی1396/07/26 دشمن ما دچار عقبافتادگی ذهنی است؛ حالا [این را] یکخرده بیشتر عرض خواهم کرد. نهفقط خود این رئیسشان، [بلکه] دستگاه حاکمهشان واقعاً دچار یک عقبافتادگی ذهنی هستند. اینها میخواهند ایرانِ جوانِ مؤمنِ انقلابیِ فعّالِ پیشرفته را به عقب برگردانند، به پنجاه سال قبل؛ خب نمیشود دیگر؛ معلوم است که نمیشود! یعنی میخواهند همان وضعیّتی را که اینها در پنجاه سال قبل با این ملّت داشتند، برای این کشور به خیال خودشان پیش بیاورند؛ خب این عقبماندگی ذهنی نیست؟ مثل پنجاه سال پیش فکر میکنند؛ نمیتوانند درک کنند که چه اتّفاقی اینجا افتاده. اتّفاقات مهمّی در این منطقه افتاده؛ البتّه مهمترینش انقلاب اسلامی و پیدایش نظام جمهوری اسلامی است امّا خب اتّفاقات مهمّ دیگری هم افتاده در اطراف ما؛ اینها را نمیتوانند درست درک کنند. چون نمیتوانند درک بکنند، پس محکومند به اینکه شکست بخورند؛ مطمئنّاً محاسبات غلط موجب میشود که آنها شکست بخورند؛ در عراق محاسباتشان غلط بود، شکست خوردند؛ در سوریه محاسباتشان غلط بود، شکست خوردند؛ در منطقهی شرق ما هم همینجور -حالا نمیخواهم جزئیّات را وارد بشوم- محاسباتشان غلط بود، شکست خوردند؛ تا امروز. در مورد کشور خود ما هم همینجور [است]؛ چهل سال است اینها دارند دشمنی میکنند با ما، توی دهنشان میخورَد، شکست میخورند؛ چرا؟ چون محاسبهشان غلط است، چون درکشان از واقعیّت غلط است؛ درک درست ندارند. بیانات در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (علیهالسلام)1396/02/20 مسئلهی امنیّت و آرامش برای این کشور بسیار مهم است. در انتخابات، مسئولان امنیّت، مسئولان آرامش، از قوّهی قضائیّه، از نیروی انتظامی، از وزارت کشور، و بقیّه و بقیّه باید همه مراقبت بکنند که امنیّت را حفظ بکنند. اگر کسی علیه امنیّت این کشور بخواهد قیام بکند، قطعاً با عکسالعمل و واکنش سخت مواجه خواهد شد؛ این را بدانند. آن صهیونیستِ پولدارِ آمریکاییِ خبیث که گفت من گرجستان را با ده میلیون دلار توانستم زیرورو کنم، در سال ۸۸ به فکر افتاد که جمهوری اسلامی را هم اینجوری [کند]. ببینید این خطای در تطبیق و این حماقت در شناخت به کجا میرسد که جمهوری اسلامیِ با این عظمت را، ملّت ایرانِ با این عظمت را مقایسه کنند با کشورهای دستِ چندم دنیا و بخواهند اثر بگذارند و کار بکنند؛ خب برخورد کردند با دیوار مستحکم اراده و عزم ملّی. امروز هم همینجور است؛ این را بدانند که امنیّت برای این کشور خیلی مهم است، مردم به امنیّت اهمّیّت میدهند، این حقیر هم بهتَبَع مردم، به امنیّت این کشور اهمّیّت میدهم؛ در انتخابات باید امنیّت بهصورت کامل محفوظ بماند؛ و هرکسی که از این راه تخطّی بکند، قطعاً بداند سیلی خواهد خورد. دیدار نوروزی فرماندهان ارشد نیروهای مسلح با فرمانده کل قوا1396/01/20 رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حمله آمریکا به سوریه و برخی تحلیلها با هدف امکانپذیر نشان دادن این اقدام در نقاط دیگر دنیا، افزودند: جنایت، تجاوز، تخطی و تعدی کاملاً از آمریکاییها بر میآید و در نقاط دیگر دنیا نیز این کارها را کردهاند اما مسئله این است که آنها جرأت انجام چنین کاری را در کجا خواهند داشت؟ ایشان تأکید کردند: جمهوری اسلامی نشان داده است که با اینگونه حرفهای بیربط و کارهای غلط، از میدان بهدر نمیرود و مردم و مسئولانی که به انقلاب اعتقاد دارند، با توکل بر خدا، در مقابل تهدیدها و تشرها عقب نمینشینند، زیرا اگر بنا بر عقبنشینی بود، امروز کشور دچار درماندگی و ورشکستگی روحی و تمدنی شده بود. حضرت آیت الله خامنهای در ارزیابی اقدام اخیر آمریکا در تهاجم نظامی به سوریه افزودند: کاری که آمریکاییها کردند، اشتباه و خطایی راهبردی است و آنها در حال تکرار خطای گذشتگان خود هستند. ایشان خاطرنشان کردند: مسئولان قبلی آمریکا داعش را بوجود آوردند یا به آن کمک کردند و مسئولان کنونی نیز در حال تقویت داعش یا گروهی نظیر آن هستند. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه خطر این گروهها در آینده گریبان آمریکاییها را خواهد گرفت، افزودند: اروپا امروز به خاطر غلطی که در تقویت تکفیریها انجام داد، گرفتار است و مردم در خانه و خیابان امنیت ندارند و آمریکا نیز در حال تکرار همان غلط است. بیانات در دیدار مردم قم1395/10/19 این را قاطعاً عرض میکنم که دشمن با همهی برنامهریزیهایش، مردم ما را نشناخته، ملّت ایران را نشناخته؛ اشتباه میکنند. دیدید در سال ۸۸ خطا کردند و آن فتنه را راه انداختند و کار را به جاهایی رساندند که به خیال خودشان جاهای بسیار باریک و حسّاس و دقیقی بود، [امّا] ناگهان حرکت عمومی نهم دی همه را مبهوت کرد. این حرکت نهم دیِ سال ۸۸ از جنس همان حرکت نوزدهم دی شماها در سال ۵۶ است. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1394/08/12 قبل از انقلاب، در دوران حرکت عظیم مردمی -حالا ماجراهای هفدهم شهریور و کشتار مردم و این مسائل که خب همه بهوسیلهی دولت دستنشاندهی آمریکا انجام گرفت، به جای خود- در هشتم بهمن، یعنی چند روز قبل از ورود امام به داخل کشور، در همین خیابانهای تهران، همین خیابان انقلاب، مردم اجتماع کرده بودند؛ ژنرال هایزر که فرستادهی آمریکا بود و به ایران آمد برای اینکه شاید بتواند یکجوری از دست انقلاب رژیم را نجات بدهد و حفظ بکند، او در خاطرات خودش مینویسد -اینها اسناد تاریخی است- و میگوید من به ژنرال قرهباغی گفتم که در مواجههی با مردم لولهی تفنگهایتان را پایین بیاورید؛ یعنی مردم را بکُشید، تیر هوایی بیخودی در نکنید، مردم را قتلعام کنید. اینها هم همین کار را کردند، لولهی تفنگها را پایین آوردند، عدّهای جوان و نوجوان کشته شدند ولی جمعیّت عقب نرفت. هایزر میگوید؛ قرهباغی بعد آمد به من گفت که این تدبیر تو فایدهای نکرد، مردم عقب نرفتند، آنوقت هایزر میگوید من دیدم این ژنرالهای شاه چقدر کودکانه فکر میکنند؛ یعنی باید ادامه میدادند، باید مرتّب میکُشتند. ببینید این رژیمِ دستنشانده بود. ژنرال آمریکایی دستور قتلعام هموطنان را به ارتشبد ایرانی میدهد و این به دستور او و به توصیهی او عمل میکند و چون فایدهای ندارد، میرود به او میگوید فایدهای ندارد؛ او هم میگوید اینها بچّهاند، اینها کودکانه فکر میکنند. این، ماحصل و خلاصهی حکومت پهلوی در ایران است. آمریکاییها اینجوری با ما شروع کردند؛ با انقلاب اینجوری شروع کردند. بعد هم در طول این مدّت هرچه توانستند توطئه کردند. هر گروهی که میتوانست علیه انقلاب حرکتی بکند، از سوی آمریکاییها حمایت شد: کودتای معروف به کودتای پایگاه شهید نوژهی همدان، یکی از این قضایا بود؛ کمک به کسانی که بهعنوان قومیّتها در گوشه و کنار کشور علیه انقلاب حرکت میکردند، یکی از این نمونهها بود؛ بعد تشویق صدّام حسین به حملهی به ایران و هشت سال کمک به صدّام حسین یکی از این نمونهها بود. هشت سال! آمریکاییها در طول جنگ، بخصوص بعد از سال دوّم و سوّم، کمکهایشان را شدید کردند، امکانات دادند؛ هم آنها، هم متأسّفانه همپیمانان اروپاییشان. آمریکاییها اینجوری با انقلاب ما عمل کردند؛ همّت آنها این بود که این اساس را براندازند. خب، این خطای در تحلیل بود، خطای در فهم قضیّه بود؛ آنها خیال کردند که اینجا هم مثل فلان کشور آفریقایی یا آسیایی است که یک کودتایی میشود، اسمش را میگذارند انقلاب، میتوانند این را از بین ببرند؛ نمیدانستند اینجا اوّلاً متّکی است به مردم -این انقلاب، انقلابِ مردم است- ثانیاً متّکی است به باورهای دینی؛ اینها را نمیفهمیدند. لذا در طول این ۳۶ سال یا ۳۷ سال، آمریکاییها هر کاری علیه انقلاب کردند، شکست خوردند؛ بعد از این هم انشاءالله شکست خواهند خورد. هدف از این حرف این است که ما بهعنوان ملّت ایران، بهعنوان مردمی که کشورمان را دوست داریم، بهعنوان مردمی که برای خودمان یک آیندهای ترسیم کردهایم که میخواهیم خودمان را به آن آینده برسانیم، آمریکا را بشناسیم؛ هدف این است. بیانات در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى1393/11/19 بعضی از سیاستمداران آمریکایی خطا کردند و در لفظ هم همین را گفتند؛ در این چند سال گذشته از دهنشان در رفت، تصریح کردند که با ملّت ایران دشمنند؛ با ملّت ایران مخالفند؛ امروز هم هر حرکتی از سوی آمریکاییها و همپیمانانشان و همراهانشان انجام میگیرد، برای به زانو درآوردن ملّت ایران است؛ برای تحقیر ملّت ایران است. البتّه دچار خطایند؛ دچار اشتباه در تحلیلند؛ این یک واقعیتی است که آمریکاییها در تحلیل حوادث این منطقه و بهطور خاص تحلیل حوادث کشور عزیز ما دچار خطایند؛ دچار اشتباههای راهبردی هستند؛ همین خطاها هم هست که به آنها دارد مرتّبا صدمه میزند، ضربه میزند و ناکامشان میکند؛ خطای محاسباتی دارند. [ یک] مسئول آمریکایی همین چند روز قبل از این میگوید که ایرانیها گیر افتادهاند؛ ایرانیها در قضایای هستهای، با دستِ بسته پشت میز مذاکره حاضر میشوند. خب، این خطای محاسباتی است؛ ایرانیها گیر نیفتادهاند، حالا شما در بیست ودوّم بهمن انشاءالله خواهید دید ملّت ایران چه خواهد کرد و چه حضوری خواهد داشت؛ آنوقت معلوم میشود که آیا دست ملّت ایران بسته است؟ دست ملّت ایران بسته نیست و این را در عمل نشان دادهاست و بعد از این هم نشان خواهد داد؛ مسئولین هم همینجور؛ مسئولین کشور هم انشاءالله با ابتکارات خودشان، با شجاعت خودشان نشان خواهند داد که دست ملّت ایران بسته نیست. او تصوّر میکند که ایران را در سهکنج گیر انداخته! میگوید پشت ایرانیها به دیوار رسیده است! نه آقا، اشتباه میکنید! شما هستید که دچار مشکلید. همهی واقعیتهای منطقهی ما نشاندهندهی این است که آمریکا در اهداف خود در این منطقه و در بیرون این منطقه شکست خورده است. آمریکا در سوریه شکست خورد، آمریکا در عراق شکست خورد، آمریکا در لبنان شکست خورد، آمریکا در قضیهی فلسطین شکست خورده است، آمریکا در غزّه شکست خورده است، آمریکا در تسلّط بر مسائل افغانستان و پاکستان شکست خورده است، در بین آن ملّتها منفور است؛ در خارج از این منطقه هم همینطور است؛ آمریکا در اوکراین شکست خورده است؛ شما هستید که دچار شکست شدید؛ سالهای متمادی است شکست پشتِ سرِ شکست! جمهوری اسلامی پیش رفته است. امروز جمهوری اسلامی با نظام جمهوری اسلامی در ۳۵ سال قبل، قابل مقایسه نیست. تراکم تجربهها، تراکم کارها، پیشرفتهای فراوان، نفوذ عظیم منطقهای، رسوخ مبانی انقلاب در اعماق دلهای جوانان این کشور؛ اینها چیزهای کوچکی است؟ این حوادث وجود دارد؛ اینها حقایقی است. در مورد مسائل گوناگون دچار همین خطای محاسباتی هستند. دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب1391/12/17 رهبر انقلاب اسلامی برخی از چالشهای پیش روی نظام اسلامی، از جمله تحریمها و بهویژه ممنوعیت واردات برخی کالاها را به نفع کشور دانستند و افزودند: نتیجهی این تحریمها، بازگشت به خود و جوشش از درون است؛ همانگونه که در خصوص اورانیوم 20درصد مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران اتفاق افتاد. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تولید رادیودارو در راکتور تحقیقاتی تهران و فشار غربیها در خصوص اورانیوم 20درصد به منظور تسلیمشدن ایران در مقابل خواستههای آنها خاطرنشان کردند: دشمنان ملت ایران به دلیل نشناختن ملت ایران و اشتباههای محاسباتی، در این قضیه راههای پر پیچ و خم و عجیب و غریبی را پیشنهاد دادند که احتمال رسیدن اورانیوم 20درصد از این راهها صفر بود و بر همین اساس، نظام اسلامی زیر بار این پیشنهادها نرفت. ایشان افزودند: آنها برای تحریک افکار عمومی دنیا و دوستان ایران، یک طراحی دیگر کردند و رئیسجمهور امریکا از رؤسای جمهور ترکیه و برزیل درخواست کرد وساطت کنند تا ایران یک راه حل میانهای را بپذیرد. رهبر انقلاب اسلامی گفتند: من همان موقع به مسئولان گفتم که پیگیری این راه حل اشکالی ندارد، اما بدانید که امریکاییها آن را قبول نخواهند کرد و همانطور هم شد. بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی1390/10/19 یک روز در صدر اسلام، دشمنان به نظرشان رسید که با شِعب ابیطالب و محاصرهی اقتصادی مسلمانها، آنها را از پا بیندازند؛ اما نتوانستند. این روسیاههای بدمحاسبهگر خیال میکنند ما امروز در شرائط شِعب ابیطالبیم. اینجور نیست. ما امروز در شرائط شِعب ابیطالب نیستیم؛ ما در شرائط بدر و خیبریم. ما در شرائطی هستیم که ملت ما نشانههای پیروزی را به چشم دیده است؛ به آنها نزدیک شده است؛ به بسیاری از مراحل پیروزی، با سرافرازی دست پیدا کرده است. امروز مردم ما را از محاصرهی اقتصادی میترسانند؟ با این حرفها، با این ترفندها میخواهند مردم را از صحنه بیرون کنند؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟ امروز میخواهند در ارادهی مسئولین اختلال ایجاد کنند؟ «قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتّبعنی»؛ این راهی است که با بصیرت انتخاب شده است، این راهی است که با مجاهدت باز شده است، این راهی است که با خون عزیزترینها هموار شده است. ما از این راه رفتیم، به قلههائی هم دست پیدا کردیم. ما متوقف نمیشویم، انشاءالله پیش میرویم؛ ولی تا امروز هم به قلههای بسیاری دست پیدا کردهایم. جمهوری اسلامی، امروز کجا، بیست سال و سی سال قبل کجا؟ دشمنان جمهوری اسلامی، هیمنه و باد و بروتِ آن روزشان کجا، ضعف و انکسار امروزشان کجا؟ اینها نشانههائی است که ملت ایران را تشویق میکند. نخیر، در ادامهی راه اسلام - که راه خداست، راه دین است، راه سعادت دنیا و آخرت است - ارادهی مسئولین همچنان مستحکم خواهد ماند؛ مردم هم امروز و در آینده، پای ثابت این حرکت عظیم خواهند بود. بیانات در اجلاس بینالمللی بیداری اسلامی1390/06/26 آنچه ما را در اینجا گرد آورده، بیداری اسلامی است؛ یعنی حالت برانگیختگی و آگاهیای در امت اسلامی که اکنون به تحولی بزرگ در میان ملتهای این منطقه انجامیده و قیامها و انقلابهائی را پدید آورده که هرگز در محاسبهی شیاطین مسلط منطقهای و بینالمللی نمیگنجید؛ خیزشهای عظیمی که حصارهای استبداد و استکبار را ویران و قوای نگهبان آنها را مغلوب و مقهور ساخته است. بیانات در دیدار مردم قم در سالروز قیام ۱۹ دی1389/10/19 ملت ایران در میدانهای گوناگون، کمک الهی را، حمایت الهی را لمس کرده است، حس کرده است؛ وقتی توی صحنه است، وقتی آمادهی مجاهدت است؛ در جنگ تحمیلی یک جور، در قضایای گوناگون یک جور، در تحرکات سیاسی و در فتنهها یک جور. در همین فتنهی سال ۸۸ دست قدرت الهی بود؛ مردم بیدار شدند، مردم وارد صحنه شدند و یک حرکت عظیم را خنثی کردند. هنوز خیلی جا وجود دارد برای تحلیل و تبیین و روشن کردن زوایا و ابعاد این فتنهای که دشمن طراحی کرده بود. دشمن محاسبات خیلی دقیقی کرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ایران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همهی چیزها را مشاهده کرده بود. این کسانی که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانی بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستی انسان بازیچهی دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتی کرده است، وسط کار وقتی فهمید، بلافاصله بایستی راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلی دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّی شعارهای دینی هم باقی نمانَد؛ برنامه این بود. طراحی این بود که اگر توانستند قاعدهی دولت را به شکل مطلوبِ خودشان بچینند، که بعد از آن، راه حرکتشان روشن بود که چه کار میکردند؛ اگر هم قاعدهی حکومت و دولت طبق میل آنها چیده نشد و برایشان ممکن نشد، کشور را به آشوب بکشانند؛ با خیال خودشان - من یک وقتی گفتم - کاریکاتور انقلاب اسلامی را درست کنند؛ مثل سایههائی که حرکت یک قهرمان را تقلید میکنند، ادای قهرمانها را، ادای انقلاب را در بیاورند؛ برنامهشان این بود. ملت ایران توی دهن اینها زد و بساط اینها را جمع کرد. بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم1389/08/02 نمیشود در خلاء برنامه زندگی کرد؛ باید برنامه ریزی انجام بگیرد. پس باید به چیزهای عملی نگاه کرد؛ یعنی آرزوهایی که حق است و یک روزی بلاشک این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. بنده از این آدمهای مأیوس بنبستنگر نیستم. من یقین دارم که این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد، منتها بستگی دارد به اینکه شرایط و واقعیات چگونه پیش برود. عوامل مؤثر در حوادث، غالبا متنوع است؛ اغلب این حوادث هم از ذهن انسان خارج است، از محاسبات دور است. تنها چیزی که قابل محاسبه است، اینهاست: «ان تنصرالله ینصرکم»؛ «من کان لله کان الله له»، «ولینصرن الله من ینصره»؛ چون غیبی است و خدای متعال فرموده و «هو اصدق القائلین» است. غیر از این، همه این مطالعات و برنامه ریزیها قابل خدشه است، به خاطر اینکه عوامل مؤثر در حوادث از محاسبه خارج است. قدرتهای جهانی هم امروز در محاسباتشان همین را میدانند و ملاحظه هم می کنند؛ لذا شما میبینید یک چیزهایی را برنامهریزی میکنند یا اعلان میکنند، بعد تحقق پیدا نمیکند؛ نه به خاطر این است که پشیمان شدهاند، برای این است که میبینند نمیشود. حوادثی پیش میآید که محاسبه نشده است. بنابراین آن چیزهایی را که عملی است، باید به طور جدی مطرح کرد و دنبال کرد. بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور1389/06/16 یک کشور به این خوبی، با این همه منابع، منابع طبیعی، با این موقعیت سوقالجیشی، با همهی امکانات، زیر نگین یک قدرتی در دنیا بوده؛ یک روز انگلیسها بودند، یک روز آمریکائیها بودند - در واقع نظام سلطه، دستگاه سلطه، امپراتوری سلطه. حالا آمریکا یک گوشهای از این امپراتوری است - اینها مسلط بودند بر این کشور؛ انقلاب دست اینها را کوتاه کرده. سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همهی این تلاشها برای این است. مسئلهی انرژی هستهای بهانه است. آن کسانی که خیال میکنند اگر ما مسئلهی انرژی هستهای را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئلهی انرژی هستهای را مطرح میکنند، مسئلهی حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئلهی فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند. یکی از کارهای مهم همین تحریم اقتصادی است. میگویند ما طرفمان ملت ایران نیست! دروغ میگویند؛ اصلاً طرف، ملت ایران است. تحریم برای این است که ملت ایران به ستوه بیاید، بگوید آقا ما به خاطر دولت جمهوری اسلامی داریم زیر فشار تحریم قرار میگیریم؛ رابطهی ملت با نظام جمهوری اسلامی قطع بشود. هدف اصلاً این است. البته ملت ما را نمیشناسند؛ مثل همهی موارد دیگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده. میخواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، ای ملت! آزاد کردهای. این ملت راه را پیدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمیفهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند میکنند. خب، اما فشار میآورند؛ فشار اقتصادی از راه تحریمها. خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1389/03/14 یکی خوی توحش صهیونیستهاست که این را دنیا دیگر فهمید. دنیا باید بفهمد. صهیونیستها ادعا میکنند که ما برای بازرسی یا برای اینکه بگوئیم به سمت غزه نیائید، وارد کشتیهای اینها شدیم - که البته مثل سگ دروغ میگویند! برای حمله رفتند، نقشهی حمله کشیدند، اهدافشان هم مشخص است - اینها ولو برای اندرزگوئی هم رفته باشند، باز برخلاف همهی مقررات بینالمللی رفتار کردند. یک کشتی دارد در دریای آزاد حرکت میکند؛ شما حداکثر کاری که میتوانستید بکنید، این بود که نگذارید آنها وارد بنادر شما بشوند. چرا وسط دریا رفتید، به اینها حمله کردید، کشتار کردید، عدهی زیادی را کشتید، عدهی بیشتری را مجروح کردید، عدهی بیشتری را اسیر کردید؟ چرا؟ خوی توحش. این همان چیزی است که جمهوری اسلامی سی سال است آن را فریاد میزند و غربیهای دورو و دروغگو و ریاکار این را ندیده و نشنیده میگیرند. امروز همهی دنیا به چشم دید که اینها چقدر خوی توحش دارند. صهیونیستها در محاسبهی خودشان خطا کردند. آنها اشتباه بزرگی کردند. این اشتباه در سالهای اخیر دارد مکرراً اتفاق میافتد. حملهی به لبنان کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به غزه کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به این کشتیها کردند، اشتباه کردند. این اشتباهها یکی پس از دیگری نشاندهندهی این است که رژیم غاصب صهیونیستی به نهایت قطعی خود - یعنی سرنگون شدن و ساقط شدن در درهی نیستی - دارد قدم به قدم نزدیک میشود. بیانات در دیدار کاروانهای راهیان نور در دهلاویه1385/01/05 من در این منطقه، مردمی را دیدم که عمر خود را در همین منطقه گذرانده بودند - برادران و خواهران عرب - و با شجاعت، با جانفشانی و وفاداری خود به اسلام و ایران عزیز، آنچنان ایستادگیای کردند که همهی محاسبات دشمن بعثی و پشتیبانان خارجىِ او، غلط از آب درآمد. من در این منطقه، جوانان غیور این کشور را مشاهده کردم که از اکناف این کشور پهناور و بزرگ، از آغوش خانوادهها، از زندگی راحتِ در کنار پدر و مادر، دل بریده بودند تا به اینجا بیایند و از مرزهای شرف و عزت ایران اسلامی دفاع کنند. خوزستان، نقطهای است که در آن توطئهی دشمنان ناکام ماند؛ خوزستان منطقهای است که در آن محاسبات دشمنان اسلام غلط از آب درآمد. طاغوتِ عراق طور دیگری محاسبه کرده بود و پشتیبانان صدام - یعنی امریکا و دیگر عناصر اردوگاه استکبار جهانی - محاسبات دیگری کرده بودند. همت شما مردم، غیرت جوانان مسلمان از سراسر کشور و حمیّت و ایمان مرد و زنِ این سرزمین، محاسبات آنها را از ریشه باطل کرد. جانهایی در اینجا قربان اهداف بلند اسلامی شدند؛ که این شهید عزیز ما - شهید چمران - یکی از نمونههای برجستهی آن است. یاد شهدا گرامی باد! یاد سرداران شهید و مجاهدان راه خدا گرامی باد! یاد شهیدان خوزستان و جوانان مخلص عرب - از اهواز و سوسنگرد و شادگان و حمیدیه و هویزه و دیگر مناطق این استان و شهیدان آبادان و خرمشهر - گرامی باد! اینها این کشور را بیمه کردند. بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت1384/06/08 یکی از شعارهای خوبی که آقای رئیسجمهور، هم در دورهی انتخابات، هم بعد از آن تکرار کردند، مسألهی دولت اسلامی است. من به این موضوع در نماز جمعه اشارهیی کردم. باید قدری بیشتر این مفهوم را بشکافیم. نظام اسلامی پس از انقلاب اسلامی تشکیل شد. شورش انقلابی و نهضت انقلابی میتوانست انجام بگیرد، اما نظام غیراسلامی تشکیل شود. خیلی جاها اینطور شده؛ در الجزایر همینطور بود. در الجزایر، نهضت، اسلامی بود. اصلاً پایگاه نهضت و رهبران نهضت، مسلمانها بودند؛ اما بعد از آنکه نهضت به نتیجه رسید، کسانی که اعتقادی به مبانی تفکر اسلامی نداشتند، آمدند قدرت را در دست گرفتند. اینجا هم همین کارها داشت میشد. در همان روز 21 بهمن و 22 بهمن و 23 بهمن از این کارها داشت میشد. بنده از نزدیک در جریان برخی از کارها بودم؛ داشتند حرکت میکردند که به اصطلاحِ خودشان یک جنبش کارگری و یک حرکت کارگری را بر این حرکت عمومی تغلیب کنند و همان فرمولی که در روی کار آمدن نظامهای سوسیالیستی در دنیا معمول است - یعنی انقلاب طبقهی کارگر - تحقق بدهند و بعد هم یک چند نفر سر کار بیایند؛ منتها امام را محاسبه نکرده بودند؛ یعنی این گوهر خدشهناپذیرِ شکستناپذیر را در محاسباتشان ندیده بودند؛ لذا سخت ضربه خوردند. حتّی روز سومِ بعد از پیروزی انقلاب راه افتادند آمدند جلوی بیت امام در مدرسهی علوی و تظاهرات کردند و مطالباتِ بهاصطلاح سوسیالیستی و کارگری را مطرح کردند. ولی نظام اسلامی تشکیل شد. بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی1382/02/22 شما آینده عراق را چگونه پیشبینی میکنید؟ من نمیتوانم پیشبینی قطعی کنم. آنچه به گمان زیاد و طبق محاسبات، انسان میفهمد، این است که نقشهای که امریکاییها برای عراق داشتند، تحقّق نخواهد یافت. آنچه تا الان تحقّق پیدا کرده، مقدّمات نقشه آنهاست. امریکاییها با مشکلات و چالههای زیادی مواجه خواهند شد. چیزهایی در صحنه عراق اتّفاق افتاده و میافتد که قبلاً به هیچوجه آنها را محاسبه نکرده بودند. همین استقبالهایی که از بعضی علما و بزرگان در عراق میشود، ما میدانیم و اطّلاع داریم که بهکلّی امریکاییها غافلگیر شدهاند. چه زمانی آدم غافلگیر میشود؟ وقتی به هیچوجه وقایع را پیشبینی و محاسبه نکرده باشد. امریکاییها اتّحاد گروههای شیعه، همراهی گروههای شیعه و سنّی، شعارهای مردم عراق و خواست صریح حکومت مردمی و برخاسته از آراءِ مردم را در مقابل کارشان - که گفتند حاکم نظامی میگذاریم و گذاشتند و قدرتنمایی هم کردند - محاسبه نکرده بودند و کار، بیمحاسبه این جوانب صورت گرفته است و چون بیمحاسبه است، دچار ضربه خواهد شد. هر کار بیمحاسبهای همینطور است؛ یعنی از همانجایی که محاسبه نکردند، ضربه را خواهند خورد. این پیشبینىِ اجمالی است که من میکنم. بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر1379/12/09 من معتقدم که دانشگاه پایگاه اصلی انقلاب بوده و باز هم خواهد بود. نسل جوان دانشجو اجازه نخواهد داد که دانشگاه خانه امن دشمنان این ملت و فریبخوردگان بیگانه شود. یک روز محاسبات غلطی کردند، از دست خود دانشجویان تودهنی خوردند. امروز هم مثل این که باز عدّهای دوباره میخواهند همان محاسبات غلط را بکنند؛ ولی مطمئن باشند که از دست خود دانشجویان باز هم تودهنی خواهند خورد. البته من معتقدم که دانشگاه خودکفاست و به تزریق نیروی کمکی از بیرون احتیاج ندارد. امتیازی که دانشگاه سال 79 بر دانشگاه سال 59 دارد، این است : امروز نسل اساتید نیز همان نسل مؤمن و متعهّدی است که ما آن را در سال 59 بسیار کم داشتیم. نمیگویم نداشتیم،اما بسیار کم داشتیم. امروز بحمداللَّه دانشگاههای ما از استاد مؤمن، از دانشجوی مؤمن و از مدیران مؤمن سرشار است. بنابراین من از دانشگاهها نگرانی ندارم. البته به شما دانشجویان میگویم، سنگربان این سنگر شمایید. مواظب باشید خاکریزهایتان سست نشود. دائم خاکریزها را ترمیم کنید. خاکریزها، خاکریزهای فرهنگی و فکری است؛ اینها را ترمیم کنید. خودسازی فکری و اخلاقی و انقلابىِ درونىِ دانشجویان یک فریضه است - چه هر دانشجویی نسبت به خودش، چه به معنای درون دانشگاه و محیط دانشگاه - این خودسازی، همان ترمیم خاکریزها و سنگرهاست. بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران1379/09/25 رفتار صهیونیستها آنقدر وحشیانه و دور از موازین رحم و مروّت انسانی است که به طور طبیعی این نسل جوانِ روی کارآمده فلسطینی را به ستوه آورده؛ دیگر طاقتشان تمام شده است و نمیتوانند تحمّل کنند. صهیونیستها خیال میکنند که اگر شدت عمل بهخرج دادند و تانک آوردند و توپ زدند و شیمیایی زدند، مردم را ساکت خواهند کرد. بله، ممکن است فشار را زیاد کنند و در برههای مردم را ساکت کنند؛ اما آن عقدههای گره شده در گلو را که نمیتوانند از بین ببرند؛ آنها که از بینرفتنی نیست؛ آنچنان رعد و غرّشی در فضا به وجود خواهد آورد که همه کاخهایشان را فرو خواهد ریخت. اینطور نیست که بتوانند این حرکت را ریشهکن کنند. نکته دوم که بسیار اهمیت دارد، این است که با این قیام، تمام محاسبات دولت غاصب صهیونیست به هم ریخته است؛ چون اساس محاسبات آنها بر این استوار بود که ملت فلسطین بعد از آن فشارهای اوّلِ کار و بعد از تبعید بیش از نیمی از مردم اصلی فلسطین به خارج از کشورشان و گذشتن سالهای متمادی، دیگر حال و حوصله و عزم و نشاط و جانِ مقابله را نخواهد داشت. در حال حاضر این محاسبات، غلط از آب درآمده و این پایه به هم ریخته است. وقتی هزاران هزار مردمی که در خودِ فلسطین هستند - نه گروههای فلسطینىِ خارج از مرزهای اصلی فلسطین که در لبنان یا اردن یا جاهای دیگر هستند - مصمّم باشند با آن نظام مبارزه کنند، دیگر آن فضای امنی که برای خودشان به عنوان بهشت موعود در نظر گرفته بودند و مهاجران غیرفلسطینی - یعنی یهودیان سرتاسر دنیا - را به آنجا کشانده بودند، وجود نخواهد داشت. امروز محاسبات به هم خورده است؛ لذا میبینید که دولتشان مجبور شد استعفا دهد. این، اجبار و ناگزیری است. البته کسانی که بیشترین فشار را برای این استعفا داشتند، ممکن است در محاسباتشان اینطور خیال کنند که بایستی شدت عمل بیشتری بهخرج داد و حکومت سنگدلتری را بر سر کار آورد؛ اما اشتباه و خطاست. مسأله، مسأله کوچکی نیست؛ مسأله عظیمی است؛ سرنوشت دنیای اسلام و سرنوشت همه کشورهای اسلامی - بخصوص کشورهایی که به این کانون خطر و به این غدّه فساد نزدیکترند - به سرنوشت آنها بستگی دارد. بیانات در دیدار کارگزاران نظام1379/04/19 بنده به عنوان کسی که از اوّلِ این انقلاب تا امروز در مسائل گوناگون و در عرصههای مختلفِ این نظام، با جوانب و جریانهای گوناگون مواجه بودهام؛ هم آدمها را میشناسم، هم حرفها را میشناسم و هم با تبلیغات رسانهای دنیا آشنا هستم؛ به یک جمعبندی رسیدهام که بهطور خلاصه این است: یک طرح همه جانبه امریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طرّاحی شد و جوانب آن از همه جهت سنجیده شد. این طرح، طرح بازسازی شدهای است از آنچه که در فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. بهنظر خودشان میخواهند همان طرح را در ایران اجرا کنند. دشمن این را میخواهد. من اگر بخواهم قرائن و شواهد این معنا را بگویم، الان در ذهنم هست؛ نه این که بخواهم دنبال نشانههایش بگردم؛ شواهد آشکاری در اظهارات خودشان وجود دارد. در طول این چند سال، از اظهارات مغرورانه و قدرتمندانه و احیاناًحساب نشده آنها - که خودشان هم میگویند فلان مصاحبهای که ما کردیم، عجولانه بود - صحّت این ادعا کاملاً آشکار میشود که آنها به خیال خودشان طرح فروپاشی شوروی سابق را منطبق با شرایط ایران بازسازی کردند و میخواهند در ایران پیاده کنند. البته در چند مورد هم دچار اشتباه شدند که این هم از الطاف الهی است. دشمنان ما در مواقع حسّاس در محاسبات خود دچار اشتباه میشوند. البته اینها اشتباهاتی نیست که اگر من ذکر کردم، آنها بتوانند اصلاحش کنند؛ نه، اشتباه در شناختِ واقعیتها دارند. براساس این اشتباه برنامهریزی میکنند و برنامهریزی غلط از آب درمیآید؛ لذا موفّق نمیشوند. آنها برای دفاع از رژیم پهلوی برنامهریزی کردند و با همه قدرت هم ایستادند؛ منتها در شناختِ مسائل ایران، در شناختِ مردم، در شناختِ روحانیت و در شناختِ دین اشتباه کرده بودند؛ لذا شکست خوردند. اینجا هم سرنوشتشان جز این نیست و شکست خواهند خورد. اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اوّلشان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمیِ جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شورویِ متشکّل از سرزمینهای به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجمشان این است که نقش بیبدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست. این اشتباهات را بعداً توضیح خواهم داد. بیانات در خطبههای نمازجمعه1378/05/08 من هنوز درباره حادثه کوی دانشگاه یک استنتاج قطعی ندارم که قضیه چه بود. هرچند میدانیم که چه اتّفاقی افتاد؛ اما چه بود، از کجا بود و چطوری شد، هنوز برای ما روشن نیست. هر که بود و هرچه بود، حادثه بسیار تلخی بود و خیلی سخت است آدم باور کند که این حادثه تصادفی پیش آمد؛ یعنی با این مقدّماتی که گفتم، آدم ذهنش به هزار جا میرود. آدم باورش نمیآید که حادثه، حادثه عادّی و پیشآمده باشد؛ گمان میکند که این حادثه را پیش آوردهاند. منتها در اینجا آماج و بلاکش و جورکشِ حادثه، یک عدّه جوان دانشجوی مظلوم شدند که واقعاً دل انسان خون میشود. این جوانان پیش من آمدند. آن شبی که این جوانانِ آسیبدیده و مصدومِ کوی دانشگاه پیش من آمدند، هر کار کردم که ذهنم از این برادران منصرف شود، نشد. انسان نمیتوانست خودش را از تلخىِ این حادثه دور کند. اینها جوانان نجیب و خوب و حقیقتاً مؤمن و صادق و پُرشوری محسوب میشدند که عمدتاً متعلّق به شهرهای دیگر - اصفهان، خراسان، یزد و ... - بودند؛ البته تعدادی هم تهرانی بودند. جماعتی از این جوانان آمدند و من از نزدیک آنها را دیدم. حقیقتاً دل انسان آتش میگیرد که این قدر دستهای دشمن، بیملاحظه و در ارتکاب به جنایت بیباک باشد که اگر این حادثه، حادثهای محسوب شود که برنامهریزی کرده و عمداً خواسته باشد آن را به وجود آورد، کسانی را از بهترین عناصر یک کشور - جوان و دانشجو؛ آن هم اینگونه دانشجویانی - انتخاب کند! به خیال او، جرقّه اینطوری زده شد. منتها محاسباتش غلط از آب درآمد؛ که حالا من خواهم گفت اشتباهات دشمن در محاسبات کجاها بود. من که این اشتباه او را در محاسبه میگویم، میدانم که نمیتواند این اشتباه محاسبهها را درست کند؛ یعنی راهی ندارد. نه اینکه بگویم کجا اشتباه کردی که برود اشتباهش را تصحیح کند؛ نه. دشمن قادر نیست خودش را از این تناقض و از این موقع و موقفِ اشتباه خارج کند. البته شروعشان، شروعی بود که آنها را امیدوار کرد. یک عدّه دانشجو از حادثه کوی دانشگاه ناراحت و عصبانی شدند و به خشم آمدند. دانشگاه تهران، محور دانشگاههای کشور است؛ مایه امید همه است. بچهها عصبانی شدند؛ آنها آمدند و خواستند از عصبانیت این جوانان استفاده کنند؛ داخل صفوف اینها شدند و شعارها را از شعارهای دانشجویی، به شعارهای ضدّ نظام تبدیل کردند؛ بعد هم جریان را به خیابانها کشاندند و قضایایی که شنیدهاید و میدانید. خیال کردند که کار را پیش بردهاند؛ اما نیروی انتظامی با قدرت وارد شد. با اینکه آن ضربه را آن روز اوّل و دوم به نیروی انتظامی زدند، اما انصافاً نیروی انتظامی خوب به میدان آمد. انتظار این بود که نیروی انتظامی بعد از آن ضربه اوّل - ضربه حیثیّتی - اصلاً نتواند هیچ دفاعی بکند؛ اما انصافاً به میدان آمدند و خوب دفاع کردند. بعد هم که بسیج - آن نیروی اصلی و عظیم ملت ایران - با سازماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد شد و بهطور قاطع، مثل کاغذی که مچاله کنند، دشمن را مچاله کردند. فردای آن روز هم که ملت به صورت واقعاً خودجوش به خیابانها آمدند و آن تظاهرات پُرشور و عظیم و میلیونی را راه انداختند که دستهای بیگانگان سعی کردند آن را کوچک کنند. در نظر چه کسی کوچک کنند؟ در نظر مردمی که در کشورهای دیگر هستند. ممکن است که موفّق شوند حادثه را طور دیگر جلوه دهند؛ اما مردمی که در تهران، در اصفهان، در شیراز، در مشهد، در تبریز، در شهرهای گوناگون و همه جا خودشان دیدند که چه خبر بود، آیا در نظر اینها هم میتوانند حقیقت را قلب و عوض کنند؟ اوّلین محاسبه غلطشان، محاسبه غلط درباره ملت ایران بود. خیال کردند ملت ایران از اسلام و از انقلاب و از امام بریده است. نفهمیدند که این ملت، همان ملتی است که با اقتدار عظیم خود توانست نظام فاسدی را که امریکاییها و دیگران، اطرافش هفت حصار درست کرده بودند، از داخل این کشور بردارد و آن را نابود کند. این ملت، همان ملتی است که در کودتای امریکایی بهمن ۱۳۵۷ به دستور امام به خیابان آمد و در ظرف چند ساعت کار را تمام کرد. این ملت، همان ملتی است که در دفع کودتای باز امریکایی در این کشور در سال ۵۹، در میدان و در صحنه آنچنان حضوری پیدا کرد که همه امیدها را قطع نمود. این ملت، همان ملتی است که در اغتشاش منافقین در سال ۶۰، آنچنان قدرت خود را نشان داد که دشمنی را که به عناصر مزدور و خودفروخته و روسیاهِ منافق دل بسته بود، مأیوس کرد. این ملت، همان ملتی است که هشت سالِ تمام، جنگی را که همه قدرتهای موجود و مادّی دنیا به طرف مقابل ما کمک کردند، با حضور خودش در صحنه، با همین بسیج، با همین دانشجویان، با همین جوانان، با همین کارگران، با همین روستاییان و با همین شهریها، توانست علیه خود آنها تمام کند. این ملت، همان ملتی است که در طول این بیست سال، هر وقت که توطئه دشمن به هر شکلی از اَشکال زیادهروی کرده است، با حضور سیلآسای خود در خیابانها و در تظاهرات و در اجتماعات، مثل رودخانهای که میآید و خس و خاشاکها را پاک میکند و از بین میبرد، وارد میدان و صحنه شده و دشمن را ناکام کرده است. این همان ملت است؛ این همان جوانانند؛ این همان نسل است. این نسل جدیدی که امروز رو آمده است، نسل اسلام است. خطای در محاسبهشان این بود که خیال کردند ملت ایران از اسلام برگشته است؛ نه. فهمیدند که ملت ایران پایبند به اسلام است؛ پایبند به انقلاب است؛ پیوسته به نظام است؛ قدر این نظام قدرتمند و صالح را میداند و در صدد است که با ایستادگی، خودش مشکلات را حل کند. این ملت دیگر حاضر نیست زیر بار امریکا برود، این ملت حاضر نیست مثل بعضی از ملتهای دیگر، رژیمی را قبول کند که آن رژیم برای کارهای کوچک و بزرگ خود باید از امریکا اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد با دولتی ارتباط برقرار کند، یا میخواهد ارتباطش را قطع کند، باید اجازه بگیرد؛ اگر میخواهد سلاح بسازد، باید اجازه بگیرد. چند روز پیش در خبرها راجع به کشوری میخواندیم که از امریکا اجازه گرفت که بُردِ فلان سلاحش را از فلان قدر، به فلان قدر برساند! ملت ایران اینها را در دنیا میبیند و حاضر نیست که اینطور زندگی کند. ملت ایران مزه استقلال و طعم آزادی و عزّت را چشیده است؛ ملت ایران مزه مسلّط نبودن اجانب را چشیده است؛ لذا دیگر زیر بار نخواهد رفت. پس، اوّلین غلطی که در محاسبهشان داشتند، این بود که ملت ایران را بد ارزیابی و محاسبه کردند. اشتباه دوم آنها اشتباه در محاسبه دانشجویان ما بود. گفت: خود گویم و خود خندم! خودشان گفتند، خودشان هم کیف کردند که دانشجویان با نظام مخالفند و اسلام را قبول ندارند! کدام دانشجویان؟ بله؛ ممکن است چهار نفر از نوکران و مزدوران شما در گوشهای باشند و پسران یا دختران آنها هم دانشجو باشند - البته معلوم هم نیست اینطور باشد؛ اما حالا به فرض چهار نفر هم پیدا شدند - ولی توده دانشجویان، مؤمن و هوشیار و رشید و آگاهند. دیدید با اینکه احساساتشان جریحهدار شده بود - قضیه کوی دانشگاه، حقیقتاً دانشجویان را عصبانی و ناراحت کرده بود - تا دیدند دشمن میخواهد استفاده کند، اعلان کردند و گفتند ما نیستیم. دانشجویان ما فرزندان ما هستند؛ فرزندان شما که نیستند؛ بچه همین خانوادهاند. بچه این خانواده، حتّی اگر بچه تُخس هم باشد، وقتی که ببیند دشمن به خانه حمله کرد، میرود سینه سپر میکند. حتّی آن تُخسها گاهی بهتر هم سینه سپر میکنند! بچه خانواده، خودش را در دفاعِ مقدّس نشان داد. شما ببینید از همین دانشگاه تهران و از دانشگاههای دیگر تهران و سایر نقاط کشور، چقدر دانشجو به جبهه رفت؛ چقدر دانشجو شهید شد. طبقه اوّلی که سپاه پاسداران را تشکیل دادند، اغلب همین دانشجویان بودند. طبقه اوّلی که جهاد سازندگی را تشکیل دادند، همین دانشجویان بودند. الان کارهای مهمّ علمی نظام را همین دانشجویان به صورت عملی و تجربی در آزمایشگاههای دانشگاهها انجام میدهند. چه فکر کردید درباره دانشجویان ما!؟ اشتباه سوم در مورد وحدت مسؤولان بود. خیال میکردند همان شایعاتی را که پخش کردهاند، محقّق خواهد شد؛ مثل آن دیوانهای که خواست بچهها را از خودش دور کند، بهدروغ گفت فلان جا مهمانی میدهند! بعد که بچهها شروع به رفتن کردند، خوش هم راه افتاد؛ گفت حالا شاید هم مهمانی بود! اینها خودشان شایعه را القاء میکنند، خودشان هم باور میکنند که بین مسؤولان اختلاف هست. نه آقا! بین مسؤولان اختلافی نیست. همان روز سهشنبه عصری که لازم دیده شد مسؤولین طراز اوّل کشور بیایند با بنده جلسهای بگذارند، در آنجا رؤسای محترم سه قوّه، رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزرای محترم اطّلاعات، کشور و دیگران، وقتی صحبت میکردند، من دقّت کردم، دیدم همهشان یک حرف میزنند؛ همهشان یک چیز میخواهند؛ همهشان دنبال یک مطلب و یک هدفند. مسؤولان کشور اینگونهاند. کجا رفتید؛ چه اشتباهی میکنید! خودشان مینشینند، میبافند، میدوزند و برطبق آن قضاوت برای هر کسی حکمی صادر میکنند. من الان عرض میکنم و میدانم که ملت ایران میداند و با تکرار من خوشحال هم میشود، و میدانم که دشمن هم میداند و با تکرار من ناراحت میشود؛ اما همه بدانند که مواضع رؤسای کشور - بخصوص رئیس جمهور محترم - در این قضایا، مواضعی بود که صددرصد مورد تأیید و حمایت من بود. بنده به طور قاطع از مسؤولان کشور دفاع و حمایت میکنم؛ از رؤسای سه قوّه دفاع و حمایت میکنم. من به طور قاطع از شخص رئیس جمهور حمایت میکنم. اگر اشکال و ایرادی هم به عملکرد بعضی از اجزای دولت داشته باشم، به رئیس جمهور میگویم و میدانم و اطمینان دارم که ایشان دنبال میکنند. قضایای ما اینگونه است. دشمن، چیز دیگر و طور دیگری فهمیده بود. اشتباه چهارمشان محاسبه جناحهای داخلىِ سیاسی بود. اینها بد فهمیده بودند. دیده بودند که جناحها و خطّ و خطوط سیاسی گاهی به هم میپرند؛ اما طور دیگری فرض کرده بودند. خیال کرده بودند که در این قضایا، این دو جناح یا دو، سه جناح، در مقابل هم میایستند و تا گاو و ماهی با هم خواهند جنگید! اینجا را هم اشتباه کردند. دیدند که در راهپیمایی روز چهارشنبه، همه جناحها اعلام کردند که با راهپیمایی عظیم مردم همراهند و در آن شرکت خواهند کرد؛ این را باور نمیکردند. اینجا دیگر چپ و راستی وجود نداشت. من از اسم چپ و راست هم خوشم نمیآید؛ اما حالا خودشان گاهی میگویند چپ و راست! همانهایی که هستند، همهشان اعلام کردند که در راهپیمایی عظیم مردم شرکت میکنند، و شرکت کردند. این هم اشتباه دیگر آنها بود. اشتباه پنجم آنها این بود که نسبت به نیروهایی هم که برایشان کار میکردند، اشتباه کردند! اینها آنجا نشسته بودند و خیال میکردند عوامل مزدورشان توانستهاند یک شبکه منسجمِ قوی از اراذل و اوباش درست کنند، که وقتی این اراذل و اوباش به خیابان آمدند، دیگر هیچ کس جلودارشان نیست! اینجا هم اشتباه کردند؛ نفهمیدند پولهایی که به مزدوران خودشان دادهاند، طبق معمول، اغلب این پولها صرف عطینای خود اینها شده است! روی نیروهای وابسته خودشان زیادی حساب کرده بودند. نفهمیدند که با یک حضور بسیج و با یک حضور مردمی، همه اینها دوباره مثل حشراتی به لانههای خودشان خواهند خزید. حالا را با ۲۸ مرداد سال ۳۲ اشتباه گرفته بودند؛ چون آن روز هم همین اوباش و اراذل و چاقوکشها و امثال اینها به خیابانها آمدند و همه چیز را از خود کردند. بعد که آنها کار را تمام کردند، آن وقت ارتش شاه هم آمد و وارد شد! خیال کردند که حالا هم اینگونه است؛ فکر بسیج و فکر مردم و فکر این نیروهای انقلابی را دیگر نکرده بودند. اشتباه ششم آنها درباره دستگاههای عمل کننده بود. خیال نمیکردند نیروی انتظامی، یا وزارت اطّلاعات، یا مسؤولان گوناگونی که بخشهای مختلف را به عهده دارند، بتوانند اینطور مقتدرانه وارد شوند. همانطور که عرض کردم، خیال کرده بودند که دیگر نفسی برای اینها باقی نمانده است! اشتباه اینها در محاسبات بود و خدای متعال اینها را به خاطر خطاهایشان، دچار ناکامی و شکست تلخ کرد. بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش1375/11/18 عزیزان من! اصل مطلب این است که دشمنان ملتها، برای تصرّف و از پا انداختن و نابود کردن مقاومت آنان، تدابیر گوناگونی را به کار میزنند. یکی از این تدابیر که امروز در جاهایی از دنیا خیلی نمایان است، این است که ارتشهای آن کشورها را قبضه میکنند. وقتی ارتش در یک کشور قبضه بیگانگان شد، در واقع امنیت از فضای سیاسی آن کشور هم رخت بر میبندد. هر جایی که بیگانه لازم بداند، به وسیله این بازوی مسلّح، اوضاع آن کشور را درهم و برهم، یا هدایت میکند و یا بهکلّی دگرگون میسازد. این، نشان دهنده نقش با اهمیت نیروهای مسلّح در کشورها هم هست. در رژیم گذشته ایران هم کم و بیش اینطور بود. آنها حتّی تصور میکردند که وقتی دستگاه سیاسی این کشور - که خاندان پهلوی هم جزو آنها بودند - مجبور به عقبنشینی شود، باز کارگزاران آنها در نیروهای مسلّح ایران خواهند توانست منافع امریکاییها را تأمین کنند. البته آنها ایران و ایرانی و اعتقادات عمیق ما و اصالت ذوات و طینتهای مردم این کشور را نشناخته و بد محاسبه کرده بودند. منظورم صحّت و سقم محاسبه آنها نیست؛ منظورم محاسبه عمومی بر روی نیروهای مسلّح در کشورهای مختلف است. شما به کشورهایی که ارتشهایشان سرسپرده بیگانگان هستند، نگاه کنید، ببینید که در آن جاها چگونه عمل میکنند و کشورها در چه وضعیتی قرار دارند. بیانات در دیدار جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش1369/11/19 ما لحظات حساسی را میگذرانیم. تمام این دوازده سال، همینطور گذشته است. آنها که حساسیت لحظه و اهمیت هدف و ارزش این راه ومسیر را نفهمیدند، اشتباه کردند. امروز میفهمند که چهقدر اشتباه کردهاند. جمهوری اسلامی، به فضل الهی در حرکت اعتلایی خود درنگ نمیکند. طبیعت فکر و راه و هدف ما، این است. چرا بعضیها احساس حقارت میکنند؟ آنکه مادّی است، باید احساس حقارت کند. آنکه اساس زندگی خودش را بر محاسبات صددرصد مادّی میگذارد، باید احساس حقارت بکند؛ همچنانکه دیدید ابرقدرتها چوب آن اشتباهات را خوردند. امروز جوانترین شما هم، تجربیات پیران کهنسال را در مقابل چشم خودش دیده است. شما مگر فروریختن یک امپراتوری را به چشم ندیدید؟ امپراتوری مادّىِ عظیمِ به اصطلاح حکومت سوسیالیستی و تفکر مارکسیستی که نصف دنیا را گرفته بود، مثل کاخی از بازیچه در هم فروریخت. امروز، چیزی از آن امپراتوری باقی نیست؛ درحالیکه در عرصهی محاسبات، خیلی محکم بودند. محاسبات، صددرصد مادّی بود و عنصر معنویت، در آن لحاظ نشده بود. تجربهی دیگر شما، شکست فضیح آن امپراتوری زر و زورِ نقطهی مقابل اوست؛ یعنی امپراتوری تفکر غربىِ امپریالیستىِ استکباری، متکی بر سود سرمایه و در آمد کارخانجات و استفاده از نیروی کار ارزان و تبلیغات و بهرهگیری از انحرافهای اخلاقی و گسترش فرهنگ فساد در دنیا. این، خلاصهی آن امپراتوری دیگر است. او هم شکست میخورد و محاسبات مادّیش، یکی پس از دیگری غلط درمیآید. مگر همه چیز، ماشین است که محاسباتش را بشود با ریاضیاتِ محض و دو دوتا، چهارتا حل کرد و تمام نمود؟! آنجایی که مسأله، مسألهی انسانها و ایمانها و ارزشها و خصلتهای نیکوست، محاسبات معنوی، دخالت فوقالعادهیی دارد؛ بلکه تعیینکننده است. بر اساس محاسبات مادّی، آنها میبایست روزبهروز قدرتمندتر میشدند و امروز شما میبینید که محاسباتشان در چه صحنههای خجلتآوری، دچار ناکامی شده است. بیانات در دیدار میهمانان خارجی شرکت کننده در مراسم بزرگداشت دههی فجر1369/11/17 اگر مسلمانان اراده کنند، میتوانند این خطر را مهار بزنند و متوقف کنند. ابرقدرتها وانمود کرده بودند که ارادهی آنها تخلفناپذیر است. یک بار در انقلاب ما، یک بار در طول هشت سال جنگ تحمیلی و بارها در حوادث گوناگون، و امروز در قضایای خلیجفارس، بوضوح معلوم شد که این ادعا پوچ است. ابرقدرتها، با تشر و هیبت و ابهت ابرقدرتی، کارشان را از پیش میبرند؛ والّا از لحاظ قدرت محسوس و ملموس، اگر ملتی بخواهد و اراده کند، میتواند آنها را ناکام نماید. امروز در خلیجفارس، تجربهی دیگری است که نشان داده میشود. معلوم گردید، آنطور که ادعا میشد و امریکا خیال میکرد و ادعا و محاسبه مینمود - که مثل بسیاری از مواقع، این محاسبه هم غلط از آب در آمد - نتوانست ظرف چند روز، کارش را از پیش ببرد. چند ماه انتظار و الان هم هفتهها جنگ، معلوم میشود قدرت اینها، آن نیست که تبلیغ و وانمود میکنند؛ آن نیست که میخواهند ملتها آن را باور کنند. اینها، ضعیفتر از این حرفهایند. بنابراین، همهی ملتها و دولتها و کشورها، در آفریقا و آسیا و در همهی مناطق دیگر عالم، حتّی آنجایی که مسلمانان در اقلیت هستند، میتوانند در مقابل امریکا بایستند و از تحمیلها شانه خالی کنند. |