اینجا «حسینیه امام خمینی»، قلب تپنده جهان اسلام

گزارشی از دیدار شرکت‌کنندگان در «کنگره‌ی جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» با رهبر انقلاب
حسن صدرایی عارف 
امام اگرچه خود این روزها در میان ما نیست، اما حسینیه‌اش همچنان کانون تحولات و «قلب تپنده‌ی» جهان اسلام است. علما و اندیشمندان حاضر در «کنگره‌ی جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، صبح روز سه‌شنبه، خودشان را از قم به تهران رساندند تا با مردی دیدار کنند که در همه‌ی این سال‌ها یکی از دغدغه‌های همیشگی‌اش، «وحدت جهان اسلام» بوده است.

علما از مذاهب مختلف، ملیت‌ها و قومیت‌های گوناگون بودند. مهمان‌ها کنار هم نشسته‌ و مشغول خوش‌وبش بودند. اینجا رنگ‌ها دیگر رنگ باخته‌اند! همگی به یک رنگ و «صبغه» هستند: «صبغه‌الله»... «و من احسن من الله صبغه»

* شروع ماجرا
ماجرا از آنجا آغاز شد که یک اتفاق در یکی از شهرهای تونس یعنی خودسوزی محمد بوعزیزی، سلسله اعتراضاتی را در این کشور به دنبال داشت. انگار سال‌ها استبداد و وابستگی به غرب، بغض فروخفته‌ای را در مردم این کشور ایجاد کرده بود که یک‌باره ترکید و نه تنها تونس، که تعداد دیگری از کشورهای منطقه را با خود همراه کرد. زمان زیادی نگذشت که علاوه بر مصر، لیبی، بحرین و یمن، صدای اعتراض حتی در برخی کشورهای غربی نیز شنیده شد. هم‌پیمانان آمریکا در منطقه یکی پس از دیگری سرنگون می‌شدند و این تحولات، غرب را دچار شوک کرده بود.

همان روزها که شادمانی مردم مصر و تونس از سرنگونی حاکمانشان با جشن‌های مردم ایران در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هم‌زمان شده بود، رهبر انقلاب در خطبه‌ها‌ی نماز جمعه‌‌ی تهران تصریح کردند: «اکنون در دنیای اسلام حادثه‌ای بزرگ و باشکوه و سرنوشت‌ساز در حال وقوع است. حادثه‌ای که می‌تواند همه‌ی معادلات استکبار را در این منطقه به‌سود اسلام و به‌سود ملت‌ها دگرگون سازد. حادثه‌ای که می‌تواند عزت و کرامت را به ملت‌های عرب و امت اسلامی برگرداند و غبار ده‌ها سال رفتار ظالمانه و تحقیر و تذلیلی را که از سوی آمریکا و غرب بر این ملت‌های کهن و ریشه‌دار وارد آمد، از سر و روی آن‌ها پاک کند.»
وقتی صحبت‌های آقا به اینجا رسید که «ما به توفیق الهى، به فضل الهى، از محدودیت اختلاف مذهبى عبور کردیم. ما همان کمکى را که به حزب‌الله لبنان کردیم که شیعه است، همان کمک را به حماس کردیم و به جهاد کردیم و باز هم خواهیم کرد»، صدای «الله‌اکبر» بعضی حضار بلند شد. مهمان‌ها به شوق آمده بودند و به تأیید، سر تکان می‌دادند. روح حماسه در جمع متبلور شده بود.

از سوی دیگر اما آمریکا که منافع خود در منطقه را در خطر و چه بسا از دست‌رفته می‌دید، به ایجاد انحراف در این انقلاب‌ها و جنبش‌ها روی آورد؛ موضوعی که رهبر انقلاب از آغاز نسبت به آن هشدار داده بودند و هنوز چند ماه از پیروزی مردم مصر نگذشته بود که در اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی گفتند: «اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعده‌ها و حمایت‌های آن‌ها افتادن نیز آسیب بزرگ دیگری است که به‌طور ویژه باید پیشروان و نخبگان از آن بر حذر باشند. دشمن را با علاماتش در هر لباس باید شناخت و از کید او که در مواردی در پسِ ظاهرِ دوستی و کمک پنهان می‌شود، باید ملت و انقلاب را مصون ساخت.»

ایشان همچنین به موضوع تفرقه‌ی مذهبی پرداختند و گفتند: «توصیه‌ی مهم دیگر، پرهیز از اختلافات مذهبی، قومی، نژادی، قبیله‌ای و مرزی است. تفاوت‌ها را به رسمیت بشناسید و آن را مدیریت کنید. تفاهم میان مذاهب اسلامی کلید نجات است. آن‌ها که آتش تفرقه‌ی مذهبی را با تکفیر این و آن دامن می‌زنند، اگر خودشان هم ندانند، مزدور و عمله‌ی شیطانند.»

علی‌رغم این هشدارها، طرح شبیه‌سازی حوادث مصر و تونس در سوریه از سوی غربی‌ها و با سوء‌استفاده از تعصبات مذهبی رقم خورد تا آمریکا بتواند تا اندازه‌ای جریان اتفاقات منطقه را به نفع خود کند. با تلاش‌های پیدا و پنهان غرب در این زمینه، هیچ‌گاه اجتماعات اعتراضی پرشمار شبیه آن‌چه در مصر و تونس و یمن و بحرین رخ داد، شکل نگرفت.

در مرحله‌ی بعد، پروژه‌ی آورده شدن تکفیری‌ها به سوریه و این‌بار هم با سوءاستفاده از تعصبات مذهبی کلید خورد. البته «تکفیر»، پدیده‌ی نوظهوری در امت اسلامی نبود، اما این‌بار با نقشه‌هاى استکبار و سرویس‌های جاسوسی تجدید حیات کرد.

برخی دولت‌های منطقه هم از حمایت مادی و سیاسی این «شجره‌ی خبیثه» دریغ نکردند و روز به روز بر بحران سوریه دمیدند. بعد از آن تلاش کردند بحران را به عراق نیز سرایت دهند و شد آنچه شد. روزی نمی‌گذشت که از جنایت تکفیری‌های حاضر در عراق و سوریه نخوانیم و نشنویم و نبینیم؛ نتیجه آن‌که از یک‌سو تمام توجهات از مسئله‌ی اصلی مسلمانان یعنی فلسطین و استکبارستیزی به پدیده‌ی «داعش» جلب شد. دوم آن‌که در حرکت عظیم بیداری اسلامی در منطقه و شور انقلابی که در جوانان ایجاد شده بود انحراف ایجاد شد و سوم آن‌که پروژه‌ی اسلام هراسی که آمریکا از چند سال قبل آغاز کرده بود، با به نمایش گذاشتن جنایات تکفیری‌ها پررنگ‌تر از گذشته ادامه یافت.

این اتفاقات، بسیاری از علمای جهان اسلام اعم از شیعه و سنی را نگران کرد. به همین منظور حدود ۳۰۰ نفر از علما و اندیشمندان مسلمان از ۸۳ کشور جهان از روز دوم آذرماه ۱۳۹۳ در «کنگره‌ی جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» گرد هم آمدند تا درباره‌ی خطرات این جریان و چگونگی مبارزه‌ی با آن هم‌فکری کنند؛ کنگره‌ای که با همت و تلاش دو تن از مراجع عظام شیعه، حضرات آیات ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی، برگزار شد. برای این کنگره بیش از ۷۰۰ مقاله از سراسر جهان اسلام ارسال شد که مقالات منتخب در هشت جلد و در دو زبان فارسی و عربی منتشر شد.
   
 
   
[گزارش تصویری: دیدار شرکت‌کنندگان در «کنگره‌ی جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» با رهبر انقلاب]

* برگزاری کنگره با تلاش و همت مراجع تشیع
حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی که از دو سال پیش پیشنهاد برگزاری این کنگره را داده بودند، در سخنرانی روز افتتاحیه، سه هدف مهم کنگره را این‌طور برشمردند: «هدف اول این‌که به دنیا اعلام کنیم، به اجماع علمای اسلام، جنایات تکفیری‌ها ربطی به اسلام ندارد. اسلام دین محبت و رحمت و هم‌زیستی به همه‌ی مذاهب است. هدف دوم این‌که جوانانی که به گروه‌های تکفیری ملحق شده‌اند را از آتش جهنم نجات دهیم، زیرا خداوند فرموده هرکس مؤمنی را عمداً بکشد تا ابد در جهنم خواهد بود. هدف سوم این‌که مشاوره کنیم برای دست یافتن به راه‌حلی که مسلمانان بتوانند از این وضعیت خارج شوند.»

ایشان البته سه خط قرمز را نیز عنوان کردند: «اولاً دوری از مسائل سیاسی مختلف و مسائل افراطی دینی. ثانیاً عدم طرح هیچ مسئله‌ی اختلافی مذهبی، حتی یک کلمه، بلکه باید دستان خود را در دست یکدیگر بگذاریم. ثالثاً احترام به همه‌ی مذاهب اسلامی.»

آیت‌الله جعفر سبحانی نیز هدف اصلی جریان تکفیری را فراموشی «مسئله‌ی فلسطین» عنوان کردند و دلایل طرح راه‌اندازی این جریان را چنین گفتند: «در حقیقت کسانی که این طرح را ریختند، می‌خواهند زیرساخت‌ها را از بین ببرند و ثانیاً این مسئله سبب می‌شود که اسلام مشوش جلوه کند. ثالثاً حاشیه‌ی امنی برای اسرائیل باشد و اذهان به آن صورت متوجه نشود و متوجه جای دیگر باشد. البته بدون تردید طراحان این مسئله عواقب دیگری نیز برای این کار در نظر گرفتند که به‌تدریج روشن می‌شود.»
 
* * *

* فلسطین، مسأله اصلی جهان اسلام
بعد از حضور رهبر انقلاب در جمع مهمانان، حاج کریم منصوری قاری قرآن شروع به قرائت کرد: «وَ مَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذَابًا» (نساء: ۹۳)

بعد از قرائت قرآن، دبیر کنگره، حجت‌الاسلام دکتر علیزاده موسوی، گزارشی کوتاه از کنگره ارائه کرد. قبل از هرچیزی، سلام حضرات آیات مکارم شیرازی و سبحانی را به رهبر انقلاب ابلاغ کرد و سپس آماری از پیش‌نشست‌ها، تعداد مقالات و مهمانان شرکت‌کننده در کنگره ارائه داد.

بعد از او، آقا سخنرانی خود را شروع کردند و در همان ابتدا، از حضرات آیات مکارم و سبحانی بابت ابداع و عملی کردن ایده‌ی برگزاری این کنگره تشکر نمودند و البته بر تداوم آن نیز تأکید کردند.

رهبر انقلاب اگرچه از جریان تکفیر به‌مثابه «شجره‌ی خبیثه» یاد کردند، اما تأکید کردند که مسئله‌ی اصلی جهان اسلام، فلسطین، مسجد‌الاقصی و مبارزه‌ با رژیم صهیونیستی است. آقا برای اثبات مدعای خود «شواهدی روشن» اقامه کرده و شش دلیل برای ارتباط بین جریان تکفیری و نظام استکباری را بیان کردند. بعد از آن هم سه «وظیفه‌ی غیرقابل اغماض» در مواجهه‌ی علمای جهان اسلام با جریان تکفیری را برشمردند.
صحبت‌های آقا که به موضوع فلسطین رسید، از مقاومت مردم غزه سخن گفتند. وقتی صحبت‌های آقا به اینجا رسید که «ما به توفیق الهى، به فضل الهى، از محدودیت اختلاف مذهبى عبور کردیم. ما همان کمکى را که به حزب‌الله لبنان کردیم که شیعه است، همان کمک را به حماس کردیم و به جهاد کردیم و باز هم خواهیم کرد»، صدای «الله‌اکبر» بعضی از حضار بلند شد. مهمان‌ها به شوق آمده بودند و به تأیید، سر تکان می‌دادند. روح حماسه در جمع متبلور شده بود. وقتی آقا گفتند: «ما نگاه کردیم به آن هدف اصلى و کمک کردیم و توانستیم مشت برادران فلسطینی‌مان را در غزه، در مناطق دیگر تقویت کنیم و ان‌شاءالله ادامه خواهیم داد و من اعلام کردم و قطعاً این خواهد شد که کرانه‌ى باخترى هم باید مثل غزه مسلح بشود و آماده‌ى دفاع باشد»، باز صدای «الله‌اکبر» بلند شد. این تکبیر نشانی از این بود که امروز دیگر همه‌ی جهان اسلام فهمیده‌اند برای مبارزه با رژیم صهیونیستی، چاره‌ای ندارند جز آنکه همان استراتژی رهبر انقلاب، یعنی «تجهیر کرانه‌ی باختری» را عملیاتی کنند.

بلافاصله بعد از تمام شدن سخنرانی رهبر انقلاب، جمعیت به سمت ایشان رفتند و بر گرد ایشان حلقه زدند. در این بین، شیخ علاءالدین زعتری، از آقا چفیه‌شان را درخواست کرد و بعد از گرفتن آن حسابی خوشحال شده بود. آنجا بود که فهمیدم گرفتن چفیه‌ی روی دوش آقا، فقط مخصوص ما ایرانی‌ها نیست.

گرچه مهمان‌ها در حال‌وهوای خودشان هستند، اما اخلاق خبرنگاری‌ام اجازه نمی‌دهد که این مهمانان سرذوق‌آمده را به همین راحتی‌ رها کنم. به‌سراغ چند نفرشان می‌روم تا چند جمله‌ای از زبانشان حرف بشنوم.

* آمریکا از تکفیری‌ها و حامیانش حمایت می‌کند
دکتر محمد العاصی، امام جمعه‌ی سابق واشنگتن، اولین شخصیتی است که دیدگاهش را درباره‌ی این دیدار جویا شدم. او گفت: «سخنرانی رهبر انقلاب بر تمام محورهای مربوط به موضوع کنگره اشراف داشت. شما می‌دانید که امروز رسانه‌های جهان و دستگاه‌های تبلیغاتی این‌گونه وانمود می‌کنند که غرب، ضد تکفیر است و هواپیماهای خود را برای جنگ علیه تکفیری‌ها به منطقه آورده است؛ اما امام خامنه‌ای به‌خوبی برای ما تشریح کردند که حقیقت امر، چیز دیگری است و غرب، نه تنها از تکفیری‌ها، بلکه از حامیان تکفیری‌ها نیز حمایت می‌کند.»

* احساس کردم «پدر امت» سخنرانی می‌کند
شیخ علاء ابوالعزائم، رهبر طریقت عزمیه‌ی مصر هم با ابراز خرسندی از حضورش در این دیدار گفت: «حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نه تنها به شیعه و یا بخش خاصی از مسلمانان، که به تمام امت اسلامی توجه و اهتمام دارد و در این جلسه هم به‌خوبی به قضایای جهان اسلام در عراق، سوریه، فلسطین و نقاط دیگر اشاره کرد. هنگامی که ایشان داشت صحبت می‌کرد، احساس کردم که پدر امت دارد سخنرانی می‌کند.»

* وظیفه‌ای که رهبری بر دوش ما گذاشتند
به‌سراغ الله‌شکور پاشازاده، شیخ‌الاسلام و رئیس اداره‌ی مسلمانان قفقاز که در گوشه‌ای از حسینیه ایستاده بود رفتم. اینجا دیگر نه زبان فارسی به کارم می‌آید، نه دست‌وپا شکسته حرف ‌زدن‌های عربی و انگلیسی. از یکی از مترجمین ترکی کمک گرفتم و از او خواستم که حرف‌های ما را ترجمه کند. آقای پاشازاده گفت: «جلسه‌ی امروز و سخنان آقا به‌گونه‌ای بود که همه‌ی علما به این سخنرانی نیاز داشتند و احساس کردم که بسیار تأثیرگذار بود. ایشان وظیفه‌ی بسیار سنگینی بر دوش ما گذاشت و ما پس از برگشتن به کشورهای خودمان، هرگز این مسائل را فراموش نخواهیم کرد و تلاش می‌کنیم تا اوامر ایشان را انجام دهیم.»

* وجه تمایز جمهوری اسلامی ایران
شیخ مصطفی ملص هم که عضو تجمع علمای مسلمین لبنان است گفت: «سخنرانی رهبر انقلاب اگرچه طولانی نبود، اما چه نسبت به موضوع کنگره و چه نسبت به اوضاع منطقه، بسیار کامل و فراگیر بود و ما امروز یک سخنرانی ممتاز با مضامین عالی را از رهبر انقلاب دریافت کردیم. به‌ویژه اینکه ایشان تأکید خاصی بر مسئله‌ی فلسطین داشتند. در واقع این وجه تمایز جمهوری اسلامی ایران است که همواره مسئله‌ی فلسطین را به‌عنوان مسئله‌ی نخست مدنظر دارد.»

* تعصب صهیونیستی و تعصب تکفیری در خدمت استکبار
ادریس هانی، متفکر مراکشی که قبلاً هم با او در حاشیه‌ی همایش اجتهاد و نوآوری از دیدگاه آیت‌الله خامنه‌ای در لبنان مصاحبه کرده بودم، با آرامش درباره‌ی این دیدار سخن گفت و تأکید داشت: «بیانات سید القائد برایم غیرمنتظره نبود، زیرا ایشان همواره حقیقت امر و واقعیت‌های زمانه را تبیین می‌کند. در واقع در شرایط کنونی، ما از دو تعصب، یعنی تعصب صهیونیستی و تعصب تکفیری، رنج می‌بریم و رهبری این موضوع را برای ما تبیین کرد و اشاره داشت که تمام این‌ها در خدمت استکبار است.»

* رهبر انقلاب حکمت بالایی در اولویت‌بندی مسائل جهان اسلام دارند
شیخ علاءالدین زعتری، دبیر اداره‌ی فتوا در وزارت اوقاف سوریه، از دیگر میهمانانی بود که از او درباره‌ی این دیدار پرس‌وجو می‌کنم. او که خود متولد حلب، یکی از اصلی‌ترین کانون‌های فعالیت تکفیری‌ها در سوریه است، می‌گوید: «این جلسه در یک فضای معنوی برگزار شد و مفاهیم ارائه‌شده از سوی رهبر انقلاب، بسیار کاربردی برای جهان اسلام بود. ایشان مهارت و حکمت بالایی در اولویت‌بندی مسائل جهان اسلام دارد و ما این موضوع را سه سال قبل، که بسیاری از علما و شخصیت‌های اسلامی درباره‌ی تحولات سوریه به اشتباه افتاده بودند، در دیدگاه‌های سیدالقائد مشاهده کردیم که براساس اولویت‌بندی، دیدگاه خود را در مسئله‌ی سوریه بیان کردند و روی آن ایستادند و امروز، بسیاری از علما و شخصیت‌هایی که سه سال قبل نظر دیگری داشتند، به حامیان نظر رهبر انقلاب پیوسته‌اند و مسئله و حقیقت امر در تحولات سوریه برای بسیاری از افراد روشن شده است. در جلسه‌ی امروز هم رهبری براساس همان حکمت و تسلط بر اوضاع منطقه و جهان که به آن اشاره کردم، تأکید داشتند که قدس باید محور فعالیت‌ها و مبارزات ما باشد.»

* پیام روشن و برنامه مشخص برای امت اسلامی
شیخ حسن ویچ، مفتی کرواسی هم با خوشرویی از سؤالم درباره‌ی این دیدار استقبال کرد و گفت: «بیانات آیت‌الله خامنه‌ای نشان داد که ایشان یک پیام روشن و برنامه‌ی مشخص برای امت اسلامی دارد و در این دیدار بر امور تمام مسلمین اشاره و تأکید داشت و در سخنان خود، هرچیز را در جای خودش قرار داد و امیدوارم که خداوند ایشان را برای امت اسلامی حفظ کند.»

* ماجرای خاطره رهبر انقلاب از مرحوم سعید شعبان
شیخ بلال شعبان، روحانی سرشناس اهل سنت لبنان و دبیرکل جنبش اسلامی التوحید هم آخرین شخصیتی بود که با او گپ‌وگفتی داشتم. او از شخصیت‌هایی بود که بلافاصله پس از پایان سخنرانی، خودش را به رهبر انقلاب رساند و با آقا خوش‌وبش کرد. منتظر ماندم تا دیدارش با آقا تمام شود و وقتی با خوشحالی برگشت، به‌سراغش رفتم. شیخ گفت: این یک واقعیت است که هروقت خدمت ایشان می‌رسیم، حقیقتِ دین یعنی روحیه‌ی برادری را در ایشان می‌یابیم و مفاهیم زیادی را از ایشان می‌آموزیم.

به شیخ شعبان گفتم که آقا چندی قبل خاطره‌ای از پدر شما ذکر کرده و گفته بودند که مرحوم سعید شعبان در دوران دفاع مقدس در جلسه‌ای به من گفته بود که من اطلاع دارم که دارند تلاش می‌کنند شما را از طرف شرق کشورتان مشغول و درگیر کنند، آیا شما خبری از این ماجرا دارید؟ سعید شعبان جواب داد: «مرحوم پدرم روابط بین‌المللی بالایی داشت و برای همین متوجه این امر بود که دشمنان اسلام، فتنه‌ی طایفه‌ای را در نقاط مختلف طراحی می‌کنند و بارها نسبت به این مسئله هشدار داد. پدرم همچنین مکرر از امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای سخن می‌گفت. زمانی که رهبر انقلاب در مقام ریاست‌ جمهوری بودند، پدرم می‌گفت که ایشان از شخصیت‌های مهم جهان اسلام است.»
 
* * *

کم‌کم مهمان‌ها بعد از سلام و احوال‌پرسی از دور رهبر انقلاب کنار می‌روند و به سمت درب خروجی حسینیه حرکت می‌کنند. اینجا «حسینیه‌ی امام خمینی»، قلب تپنده‌ی جهان اسلام...