درس‌گفتار قرآن کریم روز نهم | ذکر، مانع وسوسه شیطان

سوره مبارکه أعراف آیه ۲۰۱
إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ ﴿۲۰۱﴾
پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif
https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20567/smpl.jpg
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در نظر دارد در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه آن دسته از مباحث قرآنی معظم‌له که در بین بیاناتشان به آن پرداخته‌اند، در قالب درس گفتارهای قرآنی منتشر کند. این مباحث تحت عنوان «سی روز، سی گفتار قرآنی» به ترتیب از جزء اول تا سی ام قرآن کریم و در سحرگاه ایام ماه مبارک بر روی خروجی سایت قرار خواهد گرفت.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif هوشیاری انسان متّقی در برابر شیطان
در اصطلاحات قرآنی، آن چیزی که نقطه‌ی مقابل غفلت است، تقواست. تقوا، یعنی بهوش بودن و دائم مراقب خود بودن. (۱) تقوا، یعنی مواظب باشید هر عملی که از شما سر می‌زند، منطبق بر مصلحتی باشد که خدای متعال برای شما در نظر گرفته است. تقوا چیزی نیست که کسی بتواند یک لحظه آن را‌‌ رها کند. اگر‌‌ رها کردیم، جاده لغزنده است، درّه عمیق است؛ خواهیم لغزید و سقوط خواهیم کرد، تا باز جایی دستمان به مستمسکی، سنگی، درختی و بوته‌ای گیر کند، و بتوانیم خودمان را بالا بکشیم. «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون.» (۲) وقتی که آدمِ با تقوا، مسِّ شیطان را احساس کرد، فوراً به خود می‌آید و حواسش جمع می‌شود. شیطان که از ما دور نمی‌شود! (۳)
اگر از آدم غافل ده‌ها گناه سر می‌زند و اصلاً حس نمی‌کند که گناه کرده است؛ آدم متّقی، درست نقطه‌ی مقابل اوست. اندک گناهی هم که می‌کند، فوراً متذکّر می‌شود که گناه کرده است و به فکر جبران می‌افتد. (...) به مجرد این‌که شیطان از کنارش عبور می‌کند و باد شیطان به او می‌خورد، فوراً حس می‌کند که شیطان‌زده شده و دچار اشتباه و غفلت گردیده است؛ «تذکّروا»: به یاد می‌افتد. «فاذا هم مبصرون»؛ چنین آدمی، چشمش باز است. (۴)

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ذکر یعنی در همه حال به یاد خدا بودن
ذکر چیست؟ روایتی از حضرت ابی عبداللَّه (علیه‌السّلام) است. و روایت دیگری هم هست، که آن روایت دوم بیشتر مورد توجه من بود؛ اما هر دو روایت را می‌خوانم. روایت اول از حضرت ابی جعفر (علیه السلام) است؛ حضرت باقر (سلام اللَّه علیه) فرمود: «ثلاث مِن اشدّ ما عمل العباد»؛ سه چیز هست که جزو تکالیف بسیار مهم و دشوار مؤمنین است؛ کارهای سخت.
یکی، «انصاف المؤمن من نفسه»؛ اینکه انسان در قبال دیگران انصاف به خرج بدهد. (...) دوم، «و مواساة المرء اخاه»؛ مواسات ورزیدن با برادر مؤمن. (...) سوم، «و ذکراللَّه علی کل حال»؛ در همه حال ذاکر خدای متعال باشد. ذکر این است.
آنوقت حضرت باقر در همین روایت، «ذکر اللَّه علی کل حال» را معنا کرده‌اند: «و هو ان یذکر اللَّه عزّوجل عند المعصیة یهمّ ب‌ها»؛ وقتی که می‌رود به سمت معصیت، ذکر خدا او را مانع بشود. ذکر؛ یاد کند خدا را و این معصیت را انجام ندهد؛ انواع معاصی را؛ خلاف واقع گفتن، دروغ گفتن، غیبت کردن، حق را پوشاندن، بی‌انصافی کردن، اهانت کردن، مال مردم را، مال بیت‌المال را، مال ضعفا را تصرف کردن یا درباره‌ی آن‌ها بی‌اهتمامی به خرج‌دادن. این‌ها گناهان گوناگون است. در همه‌ی این‌ها، انسان توجه کند به خدا؛ ذکر خدا مانع بشود از اینکه انسان به سمت این گناه برود.
 «فیحول ذکر اللَّه بینه و بین تلک المعصیة و هو قول اللَّه عزّوجل انّ الذّین اتّقوا اذا مسّهم طائف من الشّیطان تذکّروا». بعد حضرت می‌فرمایند که این، تفسیر آن آیه است که فرمود: «انّ الذّین اتّقوا اذا مسّهم طائف من الشّیطان»؛ وقتی شیطان به این‌ها تنه می‌زند، گذرنده‌ی شیطان این‌ها را مس می‌کند؛ یعنی هنوز درست به جانش هم نیفتاده، «تذکّروا»؛ فوراً این‌ها متذکر می‌شوند. «فاذا هم مبصرون» (۵) این ذکر موجب می‌شود که چشم این‌ها، بصیرت این‌ها باز بشود. معنای «ذکراللَّه علی کل حال» این است.
در صدر روایت بعدی که مورد توجه من است، تقریباً عباراتش شبیه همین روایتی است که خواندم و‌‌ همان سه چیز را ذکر می‌کند. در آن روایت، «و ذکر اللَّه علی کل حال» را داشت، در اینجا و در روایتی که حضرت ابی‌عبداللَّه می‌فرماید، آمده است: «و ذکر اللَّه فی کل المواطن»؛ انسان در همه جا ذکر خدا کند. اما آن نکته‌ی مورد توجه این است که می‌فرماید: «امّا انّی لا اقول سبحان اللَّه و الحمدللَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر»؛ اینی که می‌گویم در همه حال ذکر خدا را بگوئید، مقصودم این نیست که بگوئید سبحان اللَّه و الحمدللَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر. این، ذکر لفظی است. «و ان کان هذا من ذاک»؛ اگرچه این هم ذکر است، این هم مطلوب است، این هم شریف است و خیلی باارزش است؛ اما مقصود من فقط این نیست، بلکه «ولکن ذکره فی کلّ موطن اذا هجمت علی طاعته او معصیته» (۶) هجمت یا هممت. نسخه‌ای که من دیدم، هجمت است. احتمال می‌دهم هممت باشد - وقتی به سمت طاعت خدا می‌روی، یا به سمت معصیت خدا می‌روی، یاد خدا باشی. این «یاد خدا بودن» مورد نظر است؛ این ذکر اللَّه. البته این اذکاری که در روایات ما، در این دعا‌ها، در این اوراد گوناگون، تسبیحات حضرت زهرا و بقیه‌ی اذکاری که هست - این‌ها همه وسائل ذکرند، این‌ها کپسولهای ذکرند - ذکر شده است، انسان باید این‌ها را با توجه به معانی و حقایقشان بر زبان جاری کند؛ توجه پیدا کند. (۷)

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif شیطان هرگز از وسوسه مأیوس نمی‌شود!
البته طبیعت شیطان این است که هرگز از وسوسه و نفوذ و خرابکاری به‌طور کامل مأیوس نمی‌شود. شما می‌بینید حتّی «عباداللَّه المخلصین» هم در معرض وسوسه‌ی شیطان قرار می‌گیرند؛ حتّی انبیای عظام الهی هم در معرض نفوذ و دخالت آراء و وسوسه‌های شیطانی قرار می‌گیرند؛ منتها شیطان زورش به آن‌ها نمی‌رسد، ولی به‌هرحال اقدام خودش را می‌کند. شیطان نمی‌گوید که چون این شخص، مؤمن و صالح و عبد مخلص خداست، دیگر نمی‌توان او را گمراه کرد و نباید سراغ او رفت؛ خیر، شیطان حتّی سراغ مخلصین هم می‌رود؛ منتها مخلصین به شیطان تودهنی می‌زنند؛ «انّ الّذین اتّقوا اذا مسّهم طائف من الشّیطان تذکّروا فاذا هم مبصرون».
شیطان بزرگ، شیطان استکبار و شیطان سیاست هم عیناً همین‌گونه است؛ تودهنی را می‌خورد، اما بکلی مأیوس نمی‌شود. خیال نکنیم که چون از اول انقلاب تاکنون، به شیطان بزرگ رو و میدان ندادیم تا بین ما ایجاد اختلاف کند، پس دیگر درصدد وسوسه‌ی ما برنخواهد آمد؛ خیر، شیطان بزرگ، یعنی امریکا و نیز اذناب او - حکومتهای مرتجع - با روشهای سیاسی و ایجاد مذهبهای اختراعی و اعمال سیاستهای شیطانی خود، دایماً در این فکرند که بین دو برادر تنی را هم جدایی بیندازند؛ چه رسد بین برادران دینی و میهنی و اقوام گوناگون! (۸)

پی‌نوشت:
۱) بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ ۱۳۷۵/۱۰/۲۸
۲) اعراف: ۲۰۱
۳) بیانات در خطبه‌های نمازجمعه ۱۳۷۲/۱۲/۱۳
۴) بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ ۱۳۷۵/۱۰/۲۸
۵) الخصال، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۳۱. «ثَلَاثٌ مِنْ أَشَدِّ مَا عَمِلَ الْعِبَادُ إِنْصَافُ الْمُؤْمِنِ مِنْ نَفْسِهِ وَ مُوَاسَاةُ الْمَرْءِ أَخَاهُ وَ ذِکْرُ اللَّهِ عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ هُوَ أَنْ یَذْکُرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِیَةِ یَهُمُّ بِهَا فَیَحُولُ ذِکْرُ اللَّهِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ.» امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: از دشوار‌ترین کار‌ها که بندگان خدا انجام می‌دهند سه کار است مرد مؤمن نسبت بمردم در باره خود انصاف دادن و با برادرش همدردی کردن و در هر حال بیاد خداوند بودن و آن چنین است که بهنگام تصمیم بگناه خدای عز و جل را بیاد آورد و یاد خدا میان او و گناه حائل گردد و این است مقصود از آیه شریفه که فرمود: پرهیزکاران چون با مأمورین شیطان برخورد کنند متذکر می‌شوند و‌‌ همان دم چشم حقیقت بینشان باز می‌گردد.
۶) الکافی، ثقة الإسلام کلینی‌، ج ۲، ص ۱۴۵. «أَ لَا أُخْبِرُکَ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ ثَلَاثٌ قُلْتُ بَلَی قَالَ إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ وَ مُوَاسَاتُکَ أَخَاکَ وَ ذِکْرُ اللَّهِ فِی کُلِّ مَوْطِنٍ أَمَا إِنِّی لَا أَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ إِنْ کَانَ هَذَا مِنْ ذَاکَ وَ لَکِنْ ذِکْرُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فِی کُلِّ مَوْطِنٍ إِذَا هَجَمْتَ عَلَی طَاعَةٍ أَوْ عَلَی مَعْصِیَةٍ.» حسن بزاز گوید: امام صادق علیه السّلام به من فرمود: نمی‌خواهی سه چیزی را که از سخت‌ترین واجبات خداست بر خلقش به تو خبر دهم؟ گفتم: چرا، فرمود: انصاف دادن مردم از خود و مساوات با برادرت و یاد کردن خدا در هر جا. بدان که من نمی‌گویم یاد خدا سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لااله الا اللَّه و اللَّه اکبر است اگر چه این هم از آن است، بلکه یاد خدا در موقع برخورد با حلال و حرام او است.

۷) بیانات در دیدار کارگزاران نظام‌ ۱۳۸۶/۰۶/۳۱
۸) بیانات در مراسم بیعت اقشار مختلف مردم مسلمان کرد از استان‌های کردستان و آذربایجان غربی و باختران ۱۳۶۸/۰۴/۱۳