[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1402/10/26
عنوان فیش :زدودن آلودگی دل با استغفار
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : حدیث, نهج‌البلاغه

متن فیش :
دلهای ما آلوده است؛ آلوده‌ی محبّتهای بیجا، آلوده‌ی دشمنی‌های بیجا، آلوده‌ی هوسهای بیجا، آلوده‌ی ‌وابستگی‌های بیجا؛ خب این در عمل ما اثر میگذارد، این ما را عقب می‌اندازد، گرفتار میکند، و گرفتار شده‌ایم؛ ‌‌[لذا] احتیاج داریم به لطافت روح. اَللٰهُمَّ املَأ قَلبی حُبّاً لَکَ وَ خَشیَةً مِنکَ وَ تَصدیقاً وَ ایماناً بِکَ وَ فَرَقاً مِنکَ ‌وَ شَوقاً اِلَیک؛(۱) دل بایستی ظرف محبّت خدا باشد، باید لطیف باشد؛ این هم موعظه‌ی اخلاقی لازم دارد. ‌استغفار را یاد بدهیم؛ یکی از چیزهایی که در خطبه قید کرده‌اند، [گفتن] «استغفر الله لی و لکم»(2) است؛ ‌هم برای خودمان استغفار کنیم، هم برای مخاطبینمان استغفار کنیم، هم به آنها یاد بدهیم که استغفار کنند؛ ‌اینها را واقعاً تعلیم بدهیم به خودمان. استغفار هم فقط گفتن «استغفر الله» نیست. آن خطبه‌ی نهج‌البلاغه ‌معروف است: اَ تَدری مَا الاِستِغفار؛(۳) استغفار چند شرط دارد، استغفار چند جزء دارد، که آن استغفار حقیقی ‌است و حالا وارد نمیشویم. ‌
1 )
الکافی، ثقةالاسلام کلینی، ج ۴، ص ۵۶۱‏

اَللٰهُمَّ املَأ قَلبی حُبّاً لَکَ وَ خَشیَةً مِنکَ وَ تَصدیقاً وَ ایماناً بِکَ وَ فَرَقاً مِنکَ وَ شَوقاً اِلَیک ‏
ترجمه :
خدایا، دلم را از محبّتت و خشیتت و هراست و ایمان به حقیقتت و ترس از حضرتت و شوق به سویت پُر ‏کن‏

2 )
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۲۱، ص۲۱۰‏

استغفر الله لی و لکم ‏
ترجمه :
برای خودمان و دیگران استغفار کنیم

3 ) قصار 417 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ، ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ ، أَ تَدْرِي مَا الِاسْتِغْفَارُ ، الِاسْتِغْفَارُ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ ، وَ هُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ ، أَوَّلُهَا النَّدَمُ عَلَى مَا مَضَى ، وَ الثَّانِي الْعَزْمُ عَلَى تَرْكِ الْعَوْدِ إِلَيْهِ أَبَداً ، وَ الثَّالِثُ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى الْمَخْلُوقِينَ حُقُوقَهُمْ حَتَّى تَلْقَى اللَّهَ أَمْلَسَ لَيْسَ عَلَيْكَ تَبِعَةٌ ، وَ الرَّابِعُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى كُلِّ فَرِيضَةٍ عَلَيْكَ ضَيَّعْتَهَا فَتُؤَدِّيَ حَقَّهَا ، وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ ، وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ ، فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ .
ترجمه :
كسى در محضرش گفت: «استغفر اللّه» فرمود: مادر به عزايت بنشيند، مى‏دانى استغفار چيست استغفار مقام مردم بلند مرتبه است، و آن نامى است كه آن را شش معناست: اول پشيمانى از گناه انجام گرفته، دوم تصميم بر ترك گناه در آينده، سوم پرداخت حقوق مردم تا خدا را ملاقات كنى و حقى از مردم بر عهده‏ات نباشد. چهارم اراده بر اداى هر حق واجبى كه آن را ضايع كرده‏اى و آن را بپردازى. پنجم همّت بر آب كردن گوشتى كه از حرام بر وجودت روييده با اندوه بر گذشته تا جايى كه پوست را به استخوان بچسبانى و بين آنها گوشت جديد رويد. ششم چشاندن رنج عبادت بر بدن چنانكه شيرينى گناه را بر آن چشاندى. آن گاه مى‏گويى: استغفر اللّه


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1401/01/23
عنوان فیش :نزول برکات آسمانی در اثر استغفار
کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, توبه, برکت الهی
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
یکی از چیزهایی که در این ماه[رمضان]، در دعاهای این ماه ــ در دعاهای سحر، در دعاهای روز، در دعاهای شب ــ مکرّر تکرار شده، مسئله‌ی طلب مغفرت الهی است؛ از خدا بخشش خواستن، استغفار؛ در تعبیرات دعاها [آمده]: هَذَا شَهرُ المَغفِرَة؛(1) شهر مغفرت است. طلب مغفرت کردن خیلی در این دعاها تکرار میشود و پُرتکرار است. خب، استغفار یعنی چه؟ یعنی معذرت‌خواهی. از خدای متعال معذرت میخواهیم. از خیلی از کارها، از بسیاری از کرده‌ها و نکرده‌های خودمان از خدای متعال باید معذرت بخواهیم. این معذرت‌خواهی که طبعاً با آن نیّت صادقه همراه است، در شما یک صفایی ایجاد میکند، یک طهارتی ایجاد میکند که این صفا و طهارت، رحمت الهی را جلب میکند. ماها باید تلاشمان این باشد که رحمت الهی و برکت الهی را جلب کنیم. در دعا میخوانیم: اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک؛(2) یک موجباتی وجود دارد که اینها رحمت الهی را به وجود می‌آورد و متوجّه انسان میکند. در همه‌ی میدانهای زندگی این استغفار اثر دارد؛ حالا [مثلاً] در مسائل جاری زندگی در سوره‌ی هود [میفرماید]: وَ یا قَومِ استَغفِروا رَبَّکُم ثُمَّ توبوا اِلَیهِ یُرسِلِ السَّماءَ عَلَیکُم مِدرارا؛ یعنی خدای متعال برکات آسمانی را بر شما نازل میکند؛ بعد [میفرماید]: وَ یَزِدکُم قُوَّةً اِلىٰ‌ قُوَّتِکُم؛(3) نیروی شما را هم افزایش میدهد، قوّت شما را افزایش میدهد؛ این خیلی مهم است. این هم مسئله‌ی شخصی نیست؛ مسئله‌ی عمومی است، مسئله‌ی ملّی است.
1 )
مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، شیخ طوسی، ج ۲، ص ۶۱۰

هَذَا شَهرُ المَغفِرَة
ترجمه :
[ماه رمضان] ماه مغفرت است.

2 )
مصباح‌المتهجّد و سلاح‌المتعبّد، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۶۱

اَللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِک
ترجمه :
خدایا! از تو انگیزه‌های رحمتت و اسباب آمرزش حتمی‌ات را خواستارم

3 ) سوره مبارکه هود آیه 52
وَيا قَومِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيكُم مِدرارًا وَيَزِدكُم قُوَّةً إِلىٰ قُوَّتِكُم وَلا تَتَوَلَّوا مُجرِمينَ
ترجمه :
و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد؛ و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید! و گنهکارانه، روی (از حق) بر نتابید!»


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1401/01/23
عنوان فیش :تاثیر استغفار در میدان جنگ
کلیدواژه(ها) : جنگ, توبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
تأثیر استغفار در یکی از سخت‌ترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزه‌ی آشکار با دشمن است که در این آیه‌ی شریفه‌، در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران میفرماید: وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، (1) وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا؛یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانه‌ها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛ نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود: رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین؛(2) یعنی رابطه‌ی استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این‌ جور است. اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهی‌ها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرت‌خواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیه‌ی قرآن است. آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود: فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛(3) قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند. پس درس قرآن شد مدد گرفتن از استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است؛ نه، استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 146
وَكَأَيِّن مِن نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم في سَبيلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَكانوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصّابِرينَ
ترجمه :
چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ‌گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامت‌کنندگان را دوست دارد.

2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 147
وَما كانَ قَولَهُم إِلّا أَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَإِسرافَنا في أَمرِنا وَثَبِّت أَقدامَنا وَانصُرنا عَلَى القَومِ الكافِرينَ
ترجمه :
سخنشان تنها این بود که: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرویهای ما در کارها، چشم‌پوشی کن! قدمهای ما را استوار بدار! و ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان!

3 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 148
فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنيا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَةِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ المُحسِنينَ
ترجمه :
از این‌رو خداوند پاداش این جهان، و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1401/01/23
عنوان فیش :استغفار از گناهان ظاهری و باطنی
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
از چه چیز استغفار کنیم؟ یک دسته خلافهایی است که انجام داده‌ایم، گناهانی است که ــ به تعبیر بنده ــ گناهان چارواداری است؛ [مثل] دروغ و غیبت و نگاه حرام و لمس حرام و غصب و امثال اینها؛ یک بخشی اینها است؛ یک بخش، گناهان باطنی است: وَ ذَروا ظاهِرَ الاِثمِ وَ باطِنَهُ اِنَّ الَّذینَ یَکسِبونَ الاِثمَ سَیُجزَونَ بِماکانوا یَقتَرِفون؛(1) آن گناهان باطنی است که حالا آنها هم بحث دیگری دارد؛ یک دسته هم گناهانی است که به معنای ترک فعل است؛‌ فعل نیست، ترک فعل است؛ یک کاری را باید انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم. عزیزان من! خیلی‌ از ماها مبتلای به این آخری هستیم؛ خیلی کارها را باید انجام میدادیم، حرفی را باید میگفتیم، اقدامی را باید میکردیم،‌ امضائی را باید میکردیم، یک جایی بایستی یک حرکتی انجام میدادیم [امّا] انجام ندادیم؛ بر اثر تنبلی، بر اثر کسالت،‌ بر اثر بی‌اعتنائی به وظیفه انجام ندادیم؛ این گناه است؛ [از] این سؤال [میشود]. لذا در دعای مکارم الاخلاق [آمده]: وَ استَعمِلنِی بِما تَسأَلُنی غَداً عَنه؛(2) مرا به کار ببر در آنجایی که فردا از من سؤال خواهی کرد.
1 )
صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای بیستم

وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ
ترجمه :
« و مرا در کاری قرار ده که فردا مرا از آن بازپرسی می‌کنی»

1 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 120
وَذَروا ظاهِرَ الإِثمِ وَباطِنَهُ ۚ إِنَّ الَّذينَ يَكسِبونَ الإِثمَ سَيُجزَونَ بِما كانوا يَقتَرِفونَ
ترجمه :
گناهان آشکار و پنهان را رها کنید! زیرا کسانی که گناه می‌کنند، بزودی در برابر آنچه مرتکب می‌شدند، مجازات خواهند شد.


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1401/01/23
عنوان فیش :نقش استغفار در نجات حضرت یونس
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
از آن موارد تکان‌دهنده‌ی قرآن... ماجرای حضرت یونس (علیه ‌الصّلاة و السّلام)، این پیغمبر بزرگ الهی است: وَ ذَا النّونِ اِذ ذَهَبَ مُغاضِبا؛ خب، چرا مغاضِب بود؟ برای خاطر اینکه قومش کافر بودند... سالها در بین این قوم دعوت کرد [ولی] اثر نکرد،‌ او هم عصبانی و ناراحت شد و ترک کرد آنها را. خب،‌ اگر مقایسه کنیم با ترک فعل‌هایی که ما انجام میدهیم، اصلاً این کار بزرگی به نظر نمیرسد امّا خدای متعال همین کار را مورد مؤاخذه قرار میدهد: فَظَنَّ اَن لَن نَقدِرَ عَلَیه؛(1) خیال کرد ما سخت‌گیری نخواهیم کرد بر او؛ چرا، سخت‌گیری میکنیم. سخت‌گیری‌اش هم این بود که رفت و [محبوس شد]؛ و آن وقت در یک جای دیگر قرآن میفرماید که «فَلَو لا اَنَّهُ کانَ مِنَ المُسَبِّحین، لَلَبِثَ فی‌ بَطنِهِ اِلیٰ‌ یَومِ یُبعَثون»؛(2) چه خبر است! برای ترک فعل اگر این تسبیح و این تضرّع و [این ذکر] «سُبحانَکَ‌ اِنّی‌ کُنتُ‌ مِنَ‌ الظّالِمین‌» که گفت نمیبود، تا قیامت بایستی زندانی میماند،‌ محبوس میماند. البتّه دنبال این آیه یک بشارتی هم وجود دارد: فَنادی‌ فِی الظُّلُماتِ اَن لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین؛(3) این «وَ کَذٰلِکَ نُنجِی المُؤمِنین» بشارت به من و شما است؛ یعنی ما هم با تسبیح و تحمید و با استغفار و با اقرار به گناه و با معذرت‌خواهی از پروردگار میتوانیم به نجات دست پیدا کنیم.
1 ) سوره مبارکه الأنبياء آیه 87
وَذَا النّونِ إِذ ذَهَبَ مُغاضِبًا فَظَنَّ أَن لَن نَقدِرَ عَلَيهِ فَنادىٰ فِي الظُّلُماتِ أَن لا إِلٰهَ إِلّا أَنتَ سُبحانَكَ إِنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ
ترجمه :
و ذاالنون [= یونس‌] را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزّهی تو! من از ستمکاران بودم!»

2 ) سوره مبارکه الصافات آیه 143
فَلَولا أَنَّهُ كانَ مِنَ المُسَبِّحينَ
ترجمه :
و اگر او از تسبیح‌کنندگان نبود...

2 ) سوره مبارکه الصافات آیه 144
لَلَبِثَ في بَطنِهِ إِلىٰ يَومِ يُبعَثونَ
ترجمه :
تا روز قیامت در شکم ماهی می‌ماند!

3 ) سوره مبارکه الأنبياء آیه 87
وَذَا النّونِ إِذ ذَهَبَ مُغاضِبًا فَظَنَّ أَن لَن نَقدِرَ عَلَيهِ فَنادىٰ فِي الظُّلُماتِ أَن لا إِلٰهَ إِلّا أَنتَ سُبحانَكَ إِنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ
ترجمه :
و ذاالنون [= یونس‌] را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین می‌پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزّهی تو! من از ستمکاران بودم!»

3 ) سوره مبارکه الأنبياء آیه 88
فَاستَجَبنا لَهُ وَنَجَّيناهُ مِنَ الغَمِّ ۚ وَكَذٰلِكَ نُنجِي المُؤمِنينَ
ترجمه :
ما دعای او را به اجابت رساندیم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم؛ و این گونه مؤمنان را نجات می‌دهیم!


مربوط به :گزیده‌ای از بیانات در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا - 1399/08/03
عنوان فیش :دعا و تضرع و استغفار برای عبور از گردنه کرونا لازم است/ صحیفه سجادیه دعای 7
کلیدواژه(ها) : حادثه کرونا, دعا, تضرّع به درگاه الهی, توبه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
همه‌ی این چیزهایی که گفتیم ابزارند؛ آن کسی که به این ابزارها جان میدهد و روح میدهد، خدا است. وَ تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الاَسباب‌؛(1) سبب‌ها را تو سبب میکنی. از خدای متعال باید خواست، دعا کرد، تضرّع کرد؛ که اگر ان‌شاءالله نظر لطف پروردگار به ملّت ما باشد -که همیشه بوده؛ در این قضیّه هم قطعاً خوبانی هستند که [اگر] دستشان را به دعا بلند کنند، دعا کنند، از خدا بخواهند، نظر لطف پروردگار باز هم متوجّه این ملّت خواهد شد- در این صورت واقعاً همه‌ی این چیزهایی که گفته شد، این ابزارها، این اسباب، ان‌شاءالله اثر خواهد گذاشت و [نتیجه] تحقّق پیدا خواهد کرد. هم دعا کنیم، هم تضرّع کنیم، هم استغفار کنیم؛ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ النِّقَم؛ بعضی از گناهان هست که نقمت الهی را بر انسانها، بر اجتماعات، بر افراد نازل میکند. اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاءَ اللَهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ البَلاء.(2) استغفار لازم است؛ استغفار کنیم تا خدای متعال ان‌شاءالله تفضّل کند و از این گردنه عبور کنیم.
1 )
دعای هفتم صحیفه سجادیه

ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاء / دعای هفتم صحیفه سجادیه
ترجمه :
كارهاى دشوار بقدرت و توانائى تو آسان شده، و بلطف و توفيق (از جانب) تو اسباب (هر كارى) سبب گرديده، و مقدّر شده بر اثر قدرت تو جارى و بر قرار گشته، و اشياء بر وفق اراده و خواست تو بكار رفته‏اند

2 )
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص: 844
مفاتیح الجنان؛ شیخ عباس قمی، دعای کمیل

َ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاء
ترجمه :



مربوط به :سخنرانی تلویزیونی در پایان محفل انس با قرآن کریم - 1399/02/06
عنوان فیش :نماز را برای ذکر خدا محفوظ بدارید
کلیدواژه(ها) : نماز, حضور قلب, توبه, ماه مبارک رمضان
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
«اَقِمِ الصَّلْوةَ لِذِکری»(1)؛ حالا به مناسبت ماه رمضان این را هم توجّه بکنیم به «وَ اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری»؛این یکی از دستورات کاربردی است. نماز برای ذکر است، برای یاد است؛ نماز را برای ذکر خدا محفوظ بدارید. امروز ما اگر چنانچه این را در مورد خودمان عمل بکنیم که این را همه‌‌ی ما میتوانیم عمل بکنیم؛ نماز را باتوجّه بخوانیم و در نماز دلمان را به جای دیگری نسپریم و نماز را برای ذکر خدای متعال بخوانیم، این یقیناً تأثیرات فراوانی در اعتلای روحی ما خواهد داشت؛ همچنین «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا توبوا اِلَی اللهِ تَوبَةً نَصوحًا»(۲) که این روزها، روزهای توبه است، روزهای استغفار است، روزهای رجوع به پروردگار است. امیدواریم ان‌شاء‌الله خدای متعال به همه‌ی آحاد ملّت ما و به همه‌ی آحاد مسلمان توفیق بدهد که بتوانند وظایف ماه رمضان را، وظایف اسلامی را انجام بدهند. به قرآن عمل بکنیم؛ این دستورات قرآنی، همه‌ی این هزاران دستور کاربردی قرآنی، عملیّاتی است یعنی قابل عمل شدن است؛ البتّه دولتها مسئولیّت بیشتری دارند، قدرتهای مسلّط بر کشور و مدیران جامعه مسئولیّت بیشتری دارند.
1 ) سوره مبارکه طه آیه 14
إِنَّني أَنَا اللَّهُ لا إِلٰهَ إِلّا أَنا فَاعبُدني وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكري
ترجمه :
من «اللّه» هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را برای یاد من بپادار!

2 ) سوره مبارکه التحريم آیه 8
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا توبوا إِلَى اللَّهِ تَوبَةً نَصوحًا عَسىٰ رَبُّكُم أَن يُكَفِّرَ عَنكُم سَيِّئَاتِكُم وَيُدخِلَكُم جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ يَومَ لا يُخزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذينَ آمَنوا مَعَهُ ۖ نورُهُم يَسعىٰ بَينَ أَيديهِم وَبِأَيمانِهِم يَقولونَ رَبَّنا أَتمِم لَنا نورَنا وَاغفِر لَنا ۖ إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید بسوی خدا توبه کنید، توبه‌ای خالص؛ امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است وارد کند، در آن روزی که خداوند پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند خوار نمی‌کند؛ این در حالی است که نورشان پیشاپیش آنان و از سوی راستشان در حرکت است، و می‌گویند: «پروردگارا! نور ما را کامل کن و ما را ببخش که تو بر هر چیز توانائی!»


مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1397/12/23
عنوان فیش :در پیروزیها باید تسبیح خدا و استغفار کرد
کلیدواژه(ها) : پیروزی, توبه, غرور
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
به نظر من این دوگانه‌ها[در مواجهه با حوادث] سؤالات [مهم] است؛ ما از خودمان باید سؤال کنیم که در این دوگانه‌ها چه جوری باید عمل کنیم. البتّه پاسخ‌ دادنِ زبانی به اینها آسان است امّا پاسخ‌ دادن عملی و ملتزم شدن، به این آسانی نیست. به نظر من پاسخ اینها در منابع اسلامی ما روشن است. [مثلاً] در مواجهه‌ی با پیروزی‌ها قرآن به ما درس میدهد: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛(1) نمیگوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ [میگوید] برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: دچار غرور نشدن، و از خدا دانستن که «وَ ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللهَ رَمىٰ».(2) این اغترار به نفْس و اغترار [نسبت] به خدا که انسان غرّه بشود، [درست نیست]؛ «فَحَقُّ لَکَ اَن لا یَغتَرَّ بِکَ الصِّدّیقون»؛(3) در دعای صحیفه‌ی سجّادیّه [آمده] که صدّیقون هم نبایستی اغترار پیدا کنند به تو که بگویند «ما که دیگر با خدا وضعمان روشن است و ...»؛ نخیر، خدای متعال با صدّیقون هم رودربایستی ندارد؛ [اگر] یک وقت خطائی بکنند، ضربه را خواهند خورد. کاری که انجام میگیرد، کار خوبی را که انجام گرفته، از خودمان ندانیم، از خدا بدانیم. واقع قضیّه هم همین است.
1 ) سوره مبارکه النصر آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذا جاءَ نَصرُ اللَّهِ وَالفَتحُ
ترجمه :
هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرارسد،

1 ) سوره مبارکه النصر آیه 2
وَرَأَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ في دينِ اللَّهِ أَفواجًا
ترجمه :
و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند،

1 ) سوره مبارکه النصر آیه 3
فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا
ترجمه :
پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‌پذیر است!

2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 17
فَلَم تَقتُلوهُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم ۚ وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلٰكِنَّ اللَّهَ رَمىٰ ۚ وَلِيُبلِيَ المُؤمِنينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ
ترجمه :
این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت! و خدا می‌خواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست.

3 )
صحیفه‌ی سجّادیّه، دعای سی‌ونهم

فَأَمَّا أَنْتَ- يَا إِلَهِي- فَأَهْلٌ أَنْ لَا يَغْتَرَّ بِكَ الصِّدِّيقُونَ، وَ لَا يَيْأَسَ مِنْكَ الْمُجْرِمُونَ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ الَّذِي لَا يَمْنَعُ أَحَداً فَضْلَهُ، وَ لَا يَسْتَقْصِي مِنْ أَحَدٍ حَقَّهُ.
ترجمه :
امام سجاد (علیه‌السلام): اما تو اى خداى من، شايسته‏اى كه صدّيقان به رحمت تو مغرور نشوند و مجرمان از رحمت تو نوميد نگردند، كه تو آن پروردگار بزرگ هستى كه فضل خود از كسى باز ندارى و در گرفتن حق خود از ديگران سخت نگيرى.


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1396/03/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این فرصت]ماه مبارک رمضان[ را باید برادران عزیز، خواهران عزیز، مسئولین محترم، بخصوص ماها، خیلی مغتنم بشماریم؛ فرصت انابه است، فرصت رجوع به خدای متعال است، فرصت نورانی کردن دل و طراوت دادن به دلها است و فرصت تضرّع است؛

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1395/03/25
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ماه رمضان را قدر بدانید. ماه استغفار است، ماه توبه است، ماه تذکّر است، ماه توجّه به خدای متعال است، ماه عبادت است، ماه گریه است، ماه دل‌بستن به معنویّات است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1395/03/25
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ماه رمضان را قدر بدانید. ماه استغفار است، ماه توبه است، ماه تذکّر است، ماه توجّه به خدای متعال است، ماه عبادت است، ماه گریه است، ماه دل‌بستن به معنویّات است جوان باید مظهر پرهیز و استغفار باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان - 1395/02/13
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خیلی از کارها را انسان خیال میکند برای خدا انجام داده، بعد یک خرده که خودش با انصاف دقّت میکند، میبیند داخلش قاطی دارد. وَ اَستَغفِرُکَ مِمّا اَرَدتُ بِه‌ وَجهَکَ فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک این دعا یکی از دعاهای بین نافله‌ی صبح و فریضه‌ی صبح است که میگوید خدایا من استغفار میکنم از آن عملی که خواستم برای تو آن را انجام بدهم امّا در بین آن «فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک»، یک انگیزه و نیّت غیرخدایی وارد شد؛ خیلی از کارهای ما این‌جوری است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام - 1395/01/11
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
باید سعی کنیم خودمان را پاکیزه کنیم، باید تطهیر کنیم خودمان را؛ بدون طهارت باطن نمیشود به مقامات رسید؛ به حریم ولایت این بزرگوارها هم نمیشود رسید؛ طهارت باطن لازم است. طهارت باطن، با تقوا است، با ورع است، با ملاحظه است؛ ملاحظه‌ی دائمی و مراقبت دائمی از خود طهارت به‌وجود می‌آورد. خب البتّه انسان جایزالخطا است و ممکن است بر ما سیاهی‌هایی عارض بشود امّا راه پاک کردنِ آن سیاهی‌ها را هم خدا به ما نشان داده، یاد داده: توبه، استغفار. استغفار کنیم؛ استغفار، یعنی عذرخواهی کردن؛ «استغفر الله»، یعنی خدایا عذر میخواهم، معذرت میخواهم. واقعاً، قلباً از ته دل از خدای متعال معذرت بخواهیم؛ این استغفار است، این پاک میکند آن سیاهی را و آن لکّه را.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج - 1394/09/04
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من و شما هم استغفار میکنیم و گاهی میگوییم: استغفرالله ربّی و اتوب الیه؛ استغفار ما را نگاه کنید، استغفار امام سجّاد را [هم] نگاه کنید. ما هم دعا میخوانیم؛ تضرّع ما در دعاهایمان را نگاه کنید چهجوری است، تضرّع امیرالمؤمنین در آن مناجات یا تضرّع امام حسین در دعای عرفه یا تضرّع امام سجّاد در صحیفهی سجّادیه را نگاه کنید؛ او کجا، ما کجا؛ امّا او هزار برابرِ ما در تضرّع جدّیتر است؛ در استغفار جدّیتر است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و دست‌اندرکاران حج‌ - 1394/05/31
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
هر کدام از حجّاج محترم که این نعمت بزرگ نصیب‌شان میشود، باید به‌فکر باشند که ظرف خودشان را پُر کنند، کوله‌بار خودشان را پُرکنند -وَاَنِ‌استَغفِروا رَبَّکُم-استغفار کنند، اِنابه کنند، دعا کنند، از خدای متعال بخواهند، در مقابل خدای متعال تعهّد کنند برای آینده‌ی خود و زندگی خود و فعّالیّتهای خود

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1394/04/02
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
این ماه،]ماه شعبان[ ماه خشوع است، ماه استغفار است، ماه تقوا است، ماه بازگشت به خدا است، ماه خودسازی است، ماه اخلاق است.

مربوط به :بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1393/06/13
عنوان فیش : میرزا جواد ملکی تبریزی, توبه
کلیدواژه(ها) : میرزا جواد ملکی تبریزی, توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى (رضوان الله تعالى علیه) میفرمایند ماه ذى‌القعده ماه توبه است، ماه رجوع الى‌الله است، ماه مراقبت از خود براى اینکه مبادا خداى نکرده با عمل خودمان، محاربه‌ى با خداى متعال و رسول خدا بکنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1393/06/13
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ماه ذی‌القعده است. مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی (رضوان الله تعالی علیه) میفرمایند ماه ذی‌القعده ماه توبه است، ماه رجوع الی‌الله است، ماه مراقبت از خود برای اینکه مبادا خدای نکرده با عمل خودمان، محاربه‌ی با خدای متعال و رسول خدا بکنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1393/04/16
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اینکه ما از جهنّم به بهشت برویم، دست خود ما است؛ در همین‌جا تحقّق پیدا میکند و صورت عینی و باطنی و واقعی آن در آن نشئه دیده میشود. ما میتوانیم این سفر را، این سِیر از دوزخ بدکرداری، دوزخ بددلی، دوزخ بداندیشی، از این دوزخ که مال این دنیا است را به بهشت نیک‌کرداری، به بهشت نیک‌اندیشی و نیک‌رفتاری و نیک‌خویی انجام بدهیم؛ اسم این حرکت «انابه» است، «توبه» است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1393/04/16
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اینکه ما از جهنّم به بهشت برویم، دست خود ما است؛ در همین‌جا تحقّق پیدا میکند و صورت عینی و باطنی و واقعی آن در آن نشئه دیده میشود. ما میتوانیم این سفر را، این سِیر از دوزخ بدکرداری، دوزخ بددلی، دوزخ بداندیشی، از این دوزخ که مال این دنیا است را به بهشت نیک‌کرداری، به بهشت نیک‌اندیشی و نیک‌رفتاری و نیک‌خویی انجام بدهیم؛ اسم این حرکت «انابه» است، «توبه» است. لذا در دعا وارد شده است: وَ هذا شَهرُ اِلانابَةِ وَ هذا شَهرُ التَّوبَة»؛ با انابه، با توبه، عِتق از نار و فوز به جنّت حاصل خواهد شد.

مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1393/02/02
عنوان فیش :بهترین بندگان خدا در کلام پیامبر صلی الله علیه واله
کلیدواژه(ها) : عبودیت, صبر, شکر نعمت, توبه
نوع(ها) : حدیث, نهج‌البلاغه

متن فیش :
عَن اَبی جَعفَرٍ مُحمَّدِ بنِ عَلیٍّ الباقِرِ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَن خِیارِ العِبادِ، فَقالَ الَّذینَ اِذا اَحسَنوا استَبشَرُوا وَ اِذا اَساءوا استَغفَروا وَ اِذا اُعطوا شَکَروا وَ اِذَا ابتُلوا صَبَروا وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا.
امام باقر علیه‌السّلام فرمود: از رسول خدا (صلّی الله‌ علیه و آله) پرسیدند بهترین بندگان چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که وقتی کار نیک میکنند خرسند میشوند و چنانچه کار بدی کردند، استغفار و عذرخواهی میکنند و وقتی چیزی به او میدهند یا اعطایی به او میشود، سپاسگزاری میکنند و وقتی که مشکل و گرفتاری برایشان پیش آمد، صبر میکنند و وقتی خشمگین میشوند، درمیگذرند.
سُئِلَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه عَن خِیارِ العِباد
کسی از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال کرد که بهترین بندگان چه کسانی هستند؟

فَقَالَ: الَّذینَ اِذا اَحسَنوا اِستَبشَرُوا
«اِستِبشار»(۱) یعنی خرسند شدن یا آثار خرسندی در چهره پدیدار شدن، که درباره‌ی مؤمن دارد «بِشرُهُ فی وَجهِهِ وَ حُزنُهُ فی قَلبِه»؛ یعنی [آنها که] وقتی کار نیک میکنند، خوشحالند که کار خوب کردند. این خوشحالی ارتباطی ندارد به اینکه انسان غرور پیدا کند و عُجب به کار خیر پیدا کند؛ اینها دو چیز است، اینها را از هم تفکیک کنید. یک‌وقت انسان دو رکعت نماز میخواند، خیال میکند که در یک مرتبه‌ی عالی ] است] و عُجب -یعنی خودشیفتگی، خودفریفتگی، خودشگفتی-به انسان دست میدهد؛ این مذموم است؛ یک‌وقت هست نه، بحث خودشیفتگی و خودفریفتگی نیست؛ کار خوبی کرده و خوشحال است که الحمدلله‌ خدا توفیق داد این کار خوب را انجام داده. این خیلی خوب است که وقتی عمل نیک انجام میدهد، خرسند باشد به این کار نیکی که انجام داده.

وَ اِذا اَسَاءوا استَغفَروا
در مورد «اسائه» -کار بد انجام دادن- به این اکتفا نشده است که بگوییم وقتی کار بد انجام داد، ناراحت باشد؛ نه، ناراحتی کافی نیست، عملی هم دنبالش لازم است و آن عمل عبارت است از استغفار؛ از خدای متعال عذرخواهی کند. استغفار یعنی عذرخواهی کردن؛ وقتی کار بدی کرد، از خدا عذرخواهی کند، معذرت‌خواهی کند.

وَ اِذا اُعطوا شَکَروا
وقتی خدای متعال به او چیزی میدهد، سپاسگزار باشد. البتّه ظاهر «اُعطوا» اعم است از عطای الهی و عطای بشری -از مردم هم اگر محبّتی کردند، چیزی به انسان دادند، آدم باید سپاسگزار باشد؛ این معلوم است- لکن ظاهرا اینجا مراد عطای الهی است. یعنی وقتی نعمتهای الهی را متذکّر میشود، می‌بیند نعمتهای الهی را یا نعمت جدیدی به او داده میشود، شکرگزار باشد؛ غافل نباشد از اینکه خدای متعال این نعمت را به او داده است. غفلت از نعمت، خیلی درد بزرگی است، انسان را به لئامت میکشاند، به ناسپاسی میکشاند.
وَ اِذا ابتُلوا صَبَروا
وقتی هم که یک ابتلایی در زندگی اینها پیش آمد، مشکلی برایشان پیش آمد، در آن هم صبر کنند؛ که این صبر و شکر با همدیگر ارتباط نزدیکی هم دارند. یکی از آثار شکر این است که انسان صبر میکند؛ یعنی وقتی شما توجّه داشتید که خدای متعال چقدر نعمت به شما داده، اگر یک ابتلائی هم به شما داد، بیماری‌ای، گرفتاری‌ای پیدا کردید، صبر میکنید؛ میگویید خب، اینکه در مقابل آن‌همه لطف الهی چیزی نیست. لذا در دعای روزهای رجب میخوانید: «اللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ یصَبرَ الشّاکِرینَ لَک»(۲) صبر افراد شکرگزار [را طلب میکنیم]، که حالا ان‌شاءالله‌ همه‌ی ما ایّام رجب را که در پیش است، مغتنم بشماریم.
وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا
وقتی از کسی خشمگین شدند، از او بگذرند و او را بیامرزند. البتّه طبیعی است این غضب لله‌ نیست، این غضب لشخص است؛ والاّ غضب لله‌ را ما حق نداریم به‌خاطر اهواء خودمان یا به‌خاطر چیزی [ببخشیم و بگذریم]؛ وقتی یک جایی لله‌ غضب کردیم، اینجا آن غضب را باید ادامه بدهیم، باید حفظ کنیم. [در اینجا منظور ]غضبهای شخصی است؛ یک جمله‌ای بنده به شما عرض میکنم، شما عصبانی میشوید؛ یک چیزی شما به بنده میفرمایید، بنده عصبانی میشوم؛ یک کاری که ناخوشایند ما است، از کسی برایمان پیش می‌آید، عصبانی میشویم؛ وقتی این غضبی را که در مسائل شخصی عارضِ انسان میشود، پیدا شد، «غَفَروا».
1 )
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 240،
تحف العقول، ص: 445؛
الأمالي( للصدوق)، ص: 10؛

ِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ خِيَارِ الْعِبَادِ فَقَالَ الَّذِينَ إِذَا أَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا وَ إِذَا أَسَاءُوا اسْتَغْفَرُوا وَ إِذَا أُعْطُوا شَكَرُوا وَ إِذَا ابْتُلُوا صَبَرُوا وَ إِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا
ترجمه :


2 )
مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص: 802؛
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة)، ج‏3، ص: 210

رَوَى الْمُعَلَّى بْنُ خُنَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: قُلْ فِي رَجَبٍ- اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَكَ
ترجمه :


2 ) قصار 333 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فِي صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَيْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَيْ‏ءٍ نَفْساً يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ طَوِيلٌ غَمُّهُ بَعِيدٌ هَمُّهُ كَثِيرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَكُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِيقَةِ لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ .
ترجمه :
و آن حضرت در وصف مؤمن فرمود: شادى مؤمن در چهره‏اش، و اندوهش در دل اوست. از نظر تحمّل وسيع‏ترين موجود، و از نظر اخلاق متواضع‏ترين مخلوق است. برترى را خوش ندارد، و خودنمايى را دشمن دارد. اندوهش طولانى، و همّتش دور دست، و سكوتش بسيار، و وقتش مشغول، و سپاس و شكيبايى‏اش فوق العاده، و غرق در فكرت خويش، و نسبت به اظهار حاجت بخيل است، اخلاقش سهل و آرام، و بر خوردش هموار و نرم، و وجودش در امر دين از سنگ سخت‏تر، و نزد حق از برده ذليل‏تر است


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام‌ - 1392/04/30
عنوان فیش :وظیفه شکر بعد از رسیدن هر نصرت الهی
کلیدواژه(ها) : شکر نعمت, نصرت الهی, فرصت ماه مبارک رمضان, توبه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
بعد از هر نصرتی كه خدای متعال به انسان میدهد، انسان موظف است خدای متعال را شكر و سپاس بگوید. بعد از آنكه خدای متعال به ما در یك عرصه‌ای یك موفقیتی را ارزانی داشت، موظفیم تضرع و توسل و توجه خودمان را افزایش دهیم؛ این وظیفه‌ی ما است. فرمود: «اذا جاء نصرالله و الفتح. و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجا. فسبّح بحمد ربّك و استغفره انّه كان توّابا».(۱) نصرت، تفضل الهی است؛ باید ما را به خدای متعال نزدیك كند، رابطه‌ی ما را با خدا احیاء كند، تضرع ما را پیش خدای متعال افزایش دهد. خدا را شكر میكنیم؛ بحمدالله نصرتهای الهی پی‌درپی شامل حال این مردم بوده است؛ آخرین آن - كه نصرت بزرگی هم بود - همین مسئله‌ی انتخابات بود، حضور مردم بود. هم ملت ایران عموماً، هم مسئولان كشور به نحو خاص، در این حماسه‌ی سیاسی دخیل بودند و مشمول این لطف الهی و نصرت الهی شدند. حالا كه نصرت الهی شامل حال ما شد و توانستیم این حماسه‌ی بزرگ را بر پا كنیم - كه آثار این حماسه‌ی بزرگ در بخشهای مختلف بتدریج خود را نشان خواهد داد - پس باید دست تضرع و توسل به ذیل عنایت پروردگار بگشائیم و از خدای متعال سپاسگزاری كنیم؛ بخصوص كه ماه رمضان است؛ این هم یك فرصتی است، این هم یك توفیقی است؛ این هم یك اقبالی است كه در این لحظه‌ی مهمِ حركت سیاسی كشور، در ماه رحمت الهی قرار گرفتیم، كه فرمود: «و هذا شهر الانابة و هذا شهر التّوبة و هذا شهر المغفرة و الرّحمة و هذا شهر العتق من النّار و الفوز بالجنّة»؛(۲) اینها از دعاهای روزهای ماه رمضان است. رمضان ماه انابه است، ماه توبه است. توبه یعنی برگشت از راه غلطی كه ما با گناهان خود، با غفلتهای خود، آن راه را رفتیم. معنای انابه این است كه توجه به خدای متعال پیدا كنیم برای حال و آینده. گفته‌اند فرق بین توبه و انابه این است كه توبه مربوط به گذشته است، انابه مربوط به حال و آینده است. هم از گناهان، از خطاها، از كردار زشت خودمان در هر بخشی كه از ما سر زده، پیش خدای متعال عذرخواهی كنیم، استغفار كنیم و برگردیم، و هم انابه كنیم از حال و در آینده؛ این رابطه‌ی قلبی را بین خودمان و خدا تقویت كنیم. رمضان ماه رحمت است، ماه مغفرت است. فرمود: «و هذا شهر العتق من النّار»؛ آزادی از آتش. آزادی از آتش، در واقع آزادی از همین خطاها و گناهانی است كه ما انجام میدهیم. این گناهان ما، خطاهای ما، همان صورتهای ناسوتی آن عذابهای آخرتند. اگر اینجا ظلم میكنیم، اگر غیبت میكنیم، اگر بدگوئی میكنیم، اگر از حد خودمان تجاوز میكنیم، اگر از تكلیف تجاوز میكنیم، هر كدام از اینها یك صورت اخروی دارد كه در عالم برزخ و در عالم قیامت به شكلهای مخصوصِ خودش ظاهر میشود، تجسم پیدا میكند؛ و اینها عذاب الهی است. گفت: «ای دریده پوستین یوسفان / گرگ برخیزی از این خواب گران». در اینجا پنجه درافكندن در دل این و آن، در آنجا تجلی عذاب الهی و گرگ برخاستن از خواب را نتیجه میدهد. «هذا شهر العتق من النّار و الفوز بالجنّة»؛ فوز به جنت هم همین است: در اینجا كار خودمان را اصلاح كنیم، دلهایمان را پاكیزه كنیم، عبادات را به‌جا بیاوریم، نوافل را به‌جا بیاوریم، راستی و راستگوئی و امانت و رفاقت و صفا را نسبت به مؤمنین به‌جا بیاوریم، انجام تكلیف را در بخشهای مختلف رعایت كنیم، این همان رفتن به بهشت است كه در عالم قیامت، همین عمل ما به آن صورت مجسم خواهد شد؛ به صورت نعم الهی كه برای مؤمنین و متقین وعده داده شده است.
1 ) سوره مبارکه النصر آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذا جاءَ نَصرُ اللَّهِ وَالفَتحُ
ترجمه :
هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرارسد،

1 ) سوره مبارکه النصر آیه 2
وَرَأَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ في دينِ اللَّهِ أَفواجًا
ترجمه :
و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا می‌شوند،

1 ) سوره مبارکه النصر آیه 3
فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا
ترجمه :
پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‌پذیر است!

2 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج 4، ص 75، ح 7؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 94، ص 359؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 202 (اعمال روزهای ماه رمضان؛ دعای اللهم هذا شهر رمضان).

أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ هَذَا شَهْرُ الصِّيَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ... .
ترجمه :
امام سجاد(علیه‌السلام) این دعا در در تمام روزهای ماه رمضان می‌خواند: خدایا براستی كه این ماه رمضان است و ماه روزه گرفتن و ماه بازگشت و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت و ماه آزادی از آتش و ماه رسیدن به بهشت است.


مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام‌ - 1392/04/30
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
توبه یعنی برگشت از راه غلطی که ما با گناهان خود، با غفلتهای خود، آن راه را رفتیم. معنای انابه این است که توجه به خدای متعال پیدا کنیم برای حال و آینده. گفتهاند فرق بین توبه و انابه این است که توبه مربوط به گذشته است، انابه مربوط به حال و آینده است. هم از گناهان، از خطاها، از کردار زشت خودمان در هر بخشی که از ما سر زده، پیش خدای متعال عذرخواهی کنیم، استغفار کنیم و برگردیم، و هم انابه کنیم از حال و در آینده.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام‌ - 1392/04/30
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
رمضان ماه انابه است، ماه توبه است

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام‌ - 1392/04/30
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
رمضان ماه رحمت است، ماه مغفرت است

مربوط به :بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان - 1390/08/11
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
روز عرفه ... روز دعا و استغفار و توجه است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت و هیأت رئیسه مجلس - 1390/01/15
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این فرصتی که به ما داده شده، باید قدر بدانیم و حداکثر استفاده را بکنیم؛ چون وقتی انسان از این عالم پایش را بیرون گذاشت، همه‌ی درهای حرکت و تحرک از سوی خود انسان قفل میشود. بله، ممکن است دیگران برای ما استغفار کنند و به درد ما بخورد، یا کارهائی صدقه‌ی جاریه باشد؛ اما دیگر خود ما هیچ کار نمیتوانیم بکنیم، دستمان بسته است. تا در این دنیا هستیم، دستمان باز است؛ میتوانیم خیلی کارها بکنیم. با یک نگاه، با یک لبخند، با یک کلمه حرف، با یک حرکت دست، با یک حرکت قلم، شما الان میتوانید به قدر آسمانها و زمین برای خودتان حسنه ایجاد کنید - در این دنیا اینجوری است؛ میتواند انسان بکند، دست باز است - از اینجا که رفتیم، دست بسته است؛ دیگر هیچ کار نمیتوانیم بکنیم؛ مگر دیگران یک وقتی به یاد ما بیفتند، یک صدقه‌ای بدهند، استغفاری بکنند، یک چیزکی خواهد رسید؛ که به هیچ وجه جایگزین آن کاری که خود ما میتوانستیم بکنیم، نخواهد شد. لذاست که این فرصت را باید قدر دانست.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت و هیأت رئیسه مجلس - 1390/01/15
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما هر کداممان نقصهائی داریم؛ کم هم نیست. معمولاً عیوب ما انسانها خیلی بیشتر از محسّناتمان است؛ خودمان ملتفت نیستیم. اگر اینجور نبود، کسی مثل پیغمبر با آن عظمت - که نور خالص است و ظلمتی در وجود او نیست - استغفار نمیکرد. پیغمبر هم استغفار میکرد؛ «لأستغفر اللَّه فی کلّ یوم سبعین مرّة». حضرت فرمود: بارها و بارها من در روز استغفار میکنم؛ «انّه لیغان علی قلبی». طبیعت بشر، اینجوری است. ما مجموعه‌ای از ضعفها هستیم؛ اما خدای متعال توان قدرت پیشرفت و حسن بیانتها را هم در ما قرار داده، که میتوانیم همین طور هی بر این ضعفها فائق بیائیم؛ یکی پس از دیگری این صفرها را تبدیل کنیم به عدد، این منفیها را تبدیل کنیم به مثبتات.

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1389/06/19
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی ممکن است دچار اشتباهاتی بشوند، در زندگی فردی خودشان خطاهائی بکنند، اما ماه رمضان این فرصت را به آنها میدهد که به سوی خدای متعال برگردند، توجه کنند، متذکر شوند و انابه کنند. در همه‌ی انسانها این روح ارتباط با معنویت هست.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش :لازمتر بودن استغفار و توبه الی الله برای مسئولین
کلیدواژه(ها) : توبه, تقوا, تقوای جمعی, کارگزاران نظام
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
خوب، این برای کارگزاران وظیفه‌ی لازمتری است. یعنی من و شما که در بخشی از کارهای کشور مسئولیتی داریم یا تأثیری داریم، در یک حوزه‌ی خاص اجتماعی نفوذی داریم، وظیفه‌مان در امر استغفار و توبه‌ی الی اللَّه و انابه‌ی الی اللَّه سنگین‌تر است؛ خیلی باید مراقب باشیم. گاهی حتّی در زیرمجموعه‌ی من و شما یک تخلفی صورت میگیرد؛ اگر به نحوی این تخلف مستند به ما باشد، ما مسئولیم. مثل اینکه مثلاً کوتاهی کردیم در ابلاغ، کوتاهی کردیم در گزینش این شخص، کوتاهی کردیم در برخورد با تخلفات، این موجب شده است که تخلفی به وجود بیاید. «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجارة».(1)
پس نتیجه این شد که در ماه رمضان در حد توان خودمان باید مراقبت کنیم، رفتار خودمان را تصحیح کنیم؛ فکرمان را، قولمان را، عملمان را تصحیح کنیم؛ بگردیم اشکالاتش را پیدا کنیم، آن اشکالات را برطرف کنیم. این تصحیح در چه جهتی باشد؟ در جهت تقوا. در آیه‌ی شریفه‌ی روزه میفرماید: «لعلّکم تتّقون»؛(2) روزه برای تقواست. بنابراین، این تلاشی که در راه ماه مبارک رمضان انجام میگیرد، در جهت تقوا باشد.
1 ) سوره مبارکه التحريم آیه 6
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قوا أَنفُسَكُم وَأَهليكُم نارًا وَقودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعصونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُم وَيَفعَلونَ ما يُؤمَرونَ
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور کامل) اجرا می‌نمایند!

2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 183
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ
ترجمه :
ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش :شناسایی و اصلاح راه خطا، معنای توبه و انابه
کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, توبه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در میان خصوصیاتی که[در مورد ماه مبارک رمضان] ذکر شده است - که البته همه مهم است - آنچه که نظر بنده را جلب میکند و حالا بین من و شما که مسئولین کشور هستیم، در میان گذاشته میشود، این «شهر التّوبة و الانابه»(1) است؛ ماه توبه است، ماه انابه است. توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه‌ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصی است، هم خود جماعی؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند.
1 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی  ج 4 ص   75 ح7؛
تهذیب الاحكام،طوسی،ج3ص111 ؛ 
الفقیه،صدوق،ج2ص104ح1849 ؛ 
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج  94 ص  359 ؛ 
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 202 (اعمال روزهای ماه رمضان؛ دعای اللهم هذا شهر رمضان...)؛

« أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ بَعْضِ رِجَالِهِ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ هَذَا شَهْرُ الصِّيَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ اللَّهُمَّ فَسَلِّمْهُ لِی وَ تَسَلَّمْهُ مِنِّی وَ أَعِنِّی عَلَيْهِ بِأَفْضَلِ عَوْنِكَ وَ وَفِّقْنِی فِيهِ لِطَاعَتِكَ وَ فَرِّغْنِی فِيهِ لِعِبَادَتِكَ وَ دُعَائِكَ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِكَ وَ أَعْظِمْ لِی فِيهِ الْبَرَكَةَ وَ أَحْسِنْ لِی فِيهِ الْعَاقِبَةَ وَ أَصِحَّ لِی فِيهِ بَدَنِی وَ أَوْسِعْ فِيهِ رِزْقِی وَ اكْفِنِی فِيهِ مَا أَهَمَّنِی وَ اسْتَجِبْ لِی فِيهِ دُعَائِی وَ بَلِّغْنِی فِيهِ رَجَائِی اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی فِيهِ النُّعَاسَ وَ الْكَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ اللَّهُمَّ جَنِّبْنِی فِيهِ الْعِلَلَ وَ الْأَسْقَامَ وَ الْهُمُومَ وَ الْأَحْزَانَ وَ الْأَعْرَاضَ وَ الْأَمْرَاضَ وَ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبَ وَ اصْرِفْ عَنِّی فِيهِ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ وَ الْجَهْدَ وَ الْبَلَاءَ وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ أَعِذْنِی فِيهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ نَفْثِهِ وَ نَفْخِهِ وَوَسْوَاسِهِ وَ كَيْدِهِ وَ مَكْرِهِ وَ حِيَلِهِ وَ أَمَانِيِّهِ وَ خُدَعِهِ وَ غُرُورِهِ وَ فِتْنَتِهِ وَ رَجْلِهِ وَ شَرَكِهِ وَ اعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَخْدَانِه وَ أَشْيَاعِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ شُرَكَائِهِ وَ جَمِيعِ كَيْدِهِمْ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِيهِ تَمَامَ صِيَامِهِ وَ بُلُوغَ الْأَمَلِ فِی قِيَامِهِ وَ اسْتِكْمَالَ مَا يُرْضِيكَ فِيهِ صَبْراً وَ إِيمَاناً وَ يَقِيناً وَ احْتِسَاباً ثُمَّ تَقَبَّلْ ذَلِكَ مِنَّا بِالْأَضْعَافِ الْكَثِيرَةِ وَ الْأَجْرِ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِيهِ الْجِدَّ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ ال
ترجمه :
امام سجاد (ع) این دعا در در تمام روزهای ماه رمضان می خواند: خدایا براستی كه این ماه رمضان است و ماه روزه گرفتن و ماه بازگشت و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت و ماه آزادی از آتش و ماه رسیدن به بهشت است بارالها آن را خالص به من بده و از من دریافت كن و مرا در آن با برترین یاریت یاری نما و برای اطاعتت توفیقم ده و و مرا برای بندگیت و خواستنت و خواندن كتابت فراغتم ده و بركتت را برایم زیاد كن و تندرستیم را بهبود بخش و بدنم را در آن تندرست دار و رزقم را فراوان گردان و هر آنچه برایم مهم است كفایت كن و دعایم را اجابت كن و مرا به آرزویم برسان. خدایا چرت و تنبلی و دلتنگی و سستی و سنگدلی و غفلت و فریب را از من در این ماه از بین ببر. پروردگارا مرا در آن از درد ها و بیماری ها و اندوه ها و غم ها و نشانه های بیماری و مریضی ها و اشتباهات و گناهان دور گردان. و در آن بدی و زشتی و مشقت و مصیبت و خستگی و رنج را از من دور كن، زیرا كه تو دعا را می شنوی. خدایا در آن مرا از شیطان رانده شده و دسیسه واشاره و دمیدن و وسوسه كردن و حقه و نیرنگ و حیله و آرزوها و فریب و غرور و فتنه و پیاده نظام و تور و یاران و پیروان و دوستان واقعی و یاوران و دوستان و شریكان و تمامی مكرش مرا پناه ده. خدایا در این ماه روزه كامل و رسیدن به آرزو در به پا داشتن آن و به كمال رساندن آنچه تو را خشنود می كند از شكیبایی و ایمان و یقین و رضایت روزیم كن. پروردگارا از ما به چندین برابر و پاداش بزرگ قبول فرما. خدایا در آن پشت كار و كوشش و نیرو و نشاط و بازگشت و توبه و امید و بیم و بی تابی و نرمی و زبان راستگو و ترس از تو و امید به تو و توكل بر تو و اطمینان به تو و پرهیز از حرام هایت و كوشش قبول شده و عمل سرافراز كننده و دعای اجابت شده روزیم كن و میان من و چیزی از آن به بیماری و مرضی و غم و اندوهی حایل نگردان ای مهربان ترین مهربانان.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش :قدم اول توبه، توجه به عیوب خود
کلیدواژه(ها) : تقوا, تقوای جمعی, توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه‌ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این خیلی مهم است. ما همین طور که داریم حرکت میکنیم، غالباً اینجور هستیم که از کار خودمان، از خطای خودمان، از تقصیری که میکنیم، غفلت میکنیم؛ توجه نمیکنیم به اشکالی که در کار خودمان وجود دارد. این خود، هم خود شخصی است، هم خود جماعی؛ ملت خودمان، حزب خودمان، جریان خودمان، جناح خودمان. هرچه که به خود انسان ارتباط پیدا میکند، عیوب آن غالباً مورد غفلت قرار میگیرد؛ لذا دیگران عیب ما را باید به ما بگویند. اگر خودمان میفهمیدیم و اصلاح میکردیم، نوبت نمیرسید به دیگران؛ احتیاج نبود که دیگران به ما بگویند. این توبه و انابه که فرمودند، قدم اوّلش این است که به عیب کار توجه کنیم، بفهمیم کجای کار ما اشکال دارد؛ خطامان کجاست، گناهمان کجاست، تقصیرمان کجاست. از شخص خودمان هم شروع کنیم، تا بعد برسیم به دایره‌های جماعی وسیع‌تر. اول شخص خود را محاسبه کنیم، ببینیم کجا اشتباه کردیم؛ این وظیفه‌ی همه است. از ما آدمهای معمولی که تقصیر و گناه و خطا در کارمان زیاد است، بگیرید تا انسانهای برجسته، تا بندگان صالح خدا، حتّی تا اولیاءاللَّه؛ آنها هم همین جورند، آنها هم احتیاج به استغفار دارند، آنها هم احتیاج به توبه دارند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش :استغفار برای همه است حتی برای پیغمبر (صلی الله علیه و اله)
کلیدواژه(ها) : توبه, حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
این توبه و انابه که فرمودند، قدم اوّلش این است که به عیب کار توجه کنیم، بفهمیم کجای کار ما اشکال دارد؛ خطامان کجاست، گناهمان کجاست، تقصیرمان کجاست. از شخص خودمان هم شروع کنیم، تا بعد برسیم به دایره‌های جماعی وسیع‌تر. اول شخص خود را محاسبه کنیم، ببینیم کجا اشتباه کردیم؛ این وظیفه‌ی همه است. از ما آدمهای معمولی که تقصیر و گناه و خطا در کارمان زیاد است، بگیرید تا انسانهای برجسته، تا بندگان صالح خدا، حتّی تا اولیاءاللَّه؛ آنها هم همین جورند، آنها هم احتیاج به استغفار دارند، آنها هم احتیاج به توبه دارند. روایتی است از نبی مکرم اسلام (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم)، که این حدیث را هم شیعه نقل کرده‌اند، هم اهل سنت نقل کرده‌اند. از قول حضرت نقل شده است که فرمود: «انّه لیغان علی قلبی»(1)؛ دل من را غبار میگیرد، ابر میگیرد. «یغان»، «غین» به معنای «غیم» است؛ یعنی ابر. مثل روی خورشید را، روی ماه را که ابر بپوشاند، یک حالت تیرگی نسبی، جلوگیری از آن درخشش. فرمود: «لیغان علی قلبی»؛ گاهی دل مرا آن حالت ابرآلودگی و مه‌آلودگی فرا میگیرد. «و انّی لأستغفر اللَّه کلّ یوم سبعین مرّة»؛ در هر روزی من هفتاد مرتبه استغفار میکنم. پیغمبر این جمله را میفرماید؛ آن روح ملکوتی، آن ذات پاک. در یک روایت دیگر - که این از طرق ماست - دارد که «کان رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله یتوب الی اللَّه فی کلّ یوم سبعین مرّة».(2) اینجا دیگر تعبیر توبه دارد. از قول امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است که پیغمبر روزی هفتاد مرتبه توبه میکرد، «من غیر ذنب»(3)؛ بدون اینکه گناهی کرده باشد. خوب، پیغمبر که معصوم است؛ از چی توبه میکند؟ مرحوم فیض (رحمة اللَّه علیه) میگوید: «انّ ذنوب الأنبیاء و الأوصیاء علیهم السّلام لیس کذنوبنا بل انّما هو ترک دوام الذّکر و الاشتغال بالمباحات». ممکن است در کوچه و بازار و زندگی معمولی برای نبی و ولی لحظه‌ی غفلتی پیش بیاید؛ آن چیزی که اکثریت زندگی ما را تشکیل میدهد، برای او ممکن است یک لحظه‌ای پیش بیاید، مشغول و سرگرم به یک امر مباحی بشود؛ خود همین برای پیغمبر استغفار دارد. بنابراین، این مخصوص ما نیست؛ این برای همه است.
1 )
صحيح مسلم، مسلم نيشابوری ، ج 8 ، ص 72 ؛
سنن أبی داود، ابو داود، ج 1 ، ص 339؛
المستدرك علی الصحیحین ، حاكم نيشابوری ، ج 1 ، ص 511 ؛
مستدرك الوسائل، محدث نوری، ج 5 ص 320 ؛ 
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 17 ص 44 ؛

إنه ليغان على قلبی وانی لأستغفر الله فی اليوم مائة مرة
ترجمه :
همانا كه قلبم را غبارى مى‏پوشاند و من روزى یكصد مرتبه از درگاه خدا آمرزش مى‏طلبم.

2 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی ج  2 ص  504  ؛
معاني‏الأخبار، شیخ صدوق، ص 383 ؛ 
وسائل‏الشيعة، شیخ حر عاملی، ج 7 ، ص 179 ؛ 
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 84 ، ص 11 ؛

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَبْعِينَ مَرَّةً قَالَ قُلْتُ كَانَ يَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ قَالَ كَانَ يَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ يَقُولُ وَ أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ وَ أَتُوبُ إِلَى اللَّهِ سَبْعِينَ مَرَّةً
ترجمه :
رسول خدا (ص) در هر روز هفتاد بار از خدا عز و جل طلب آمرزش مى‏ نمود و به درگاه خدا عز و جل هفتاد بار توبه مى‏كرد (راوى) گويد: گفتم: او مى‏فرمود: استغفر اللَّه ربى و اتوب اليه؟ در پاسخ فرمود: هفتاد بار مى‏فرمود: استغفر اللَّه، أستغفر اللَّه، و هفتاد بار مى‏فرمود: اتوب الى اللَّه، اتوب الى اللَّه.

3 )
الكافی ، شیخ كلینی، ج 2 ، ص 449 ؛ 
معاني‏الأخبار، شیخ صدوق، ص 383 ؛
وسائل‏الشيعة، شیخ حر عاملی، ج 16 ، ص 85 ؛ 
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 44 ، ص 275 ؛

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ فَقَالَ هُوَ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ قَالَ قُلْتُ لَيْسَ هَذَا أَرَدْتُ أَ رَأَيْتَ مَا أَصَابَ عَلِيّاً وَ أَشْبَاهَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ع مِنْ ذَلِكَ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فِی كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ »
ترجمه :
از امام صادق (ع) پرسيدم، كلام خدا كه مى‏گويد: «هر مصيبتى كه بر شما وارد آيد حاصل دستاوردهاى شما است». فرمود: و از خیلی از گناهان نیز می گذرد و می آمرزد. گفتم این را نخواستم، آيا حوادث ناگوارى كه بر على و فرزندانش وارد آمد، اثر دستاوردهاى آنان بود؟ فرمود: همانا رسول خدا (ص) در هر شبانه روزى صد نوبت توبه و استغفار مى‏كرد، با آن كه گناهى مرتكب نشده بود.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی اللَّه، بازگشت به سمت خدا.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اول شخص خود را محاسبه کنیم، ببینیم کجا اشتباه کردیم؛ این وظیفه‌ی همه است. از ما آدمهای معمولی که تقصیر و گناه و خطا در کارمان زیاد است، بگیرید تا انسانهای برجسته، تا بندگان صالح خدا، حتّی تا اولیاءاللَّه؛ آنها هم همین جورند، آنها هم احتیاج به استغفار دارند، آنها هم احتیاج به توبه دارند. روایتی است از نبی مکرم اسلام (صلّی اللَّه علیه و اله و سلّم)، که این حدیث را هم شیعه نقل کرده‌اند، هم اهل سنت نقل کرده‌اند. از قول حضرت نقل شده است که فرمود: «انّه لیغان علی قلبی»؛ دل من را غبار میگیرد، ابر میگیرد. «یغان»، «غین» به معنای «غیم» است؛ یعنی ابر. مثل روی خورشید را، روی ماه را که ابر بپوشاند، یک حالت تیرگی نسبی، جلوگیری از آن درخشش. فرمود: «لیغان علی قلبی»؛ گاهی دل مرا آن حالت ابرآلودگی و مه‌آلودگی فرا میگیرد. «و انّی لأستغفر اللَّه کلّ یوم سبعین مرّة»؛ در هر روزی من هفتاد مرتبه استغفار میکنم. پیغمبر این جمله را میفرماید؛ آن روح ملکوتی، آن ذات پاک.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در یک روایت دیگر - که این از طرق ماست - دارد که «کان رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و اله یتوب الی اللَّه فی کلّ یوم سبعین مرّة». اینجا دیگر تعبیر توبه دارد. از قول امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است که پیغمبر روزی هفتاد مرتبه توبه میکرد، «من غیر ذنب»؛ بدون اینکه گناهی کرده باشد. خوب، پیغمبر که معصوم است؛ از چی توبه میکند؟ مرحوم فیض (رحمة اللَّه علیه) میگوید: «انّ ذنوب الأنبیاء و الأوصیاء علیهم السّلام لیس کذنوبنا بل انّما هو ترک دوام الذّکر و الاشتغال بالمباحات». ممکن است در کوچه و بازار و زندگی معمولی برای نبی و ولی لحظه‌ی غفلتی پیش بیاید؛ آن چیزی که اکثریت زندگی ما را تشکیل میدهد، برای او ممکن است یک لحظه‌ای پیش بیاید، مشغول و سرگرم به یک امر مباحی بشود؛ خود همین برای پیغمبر استغفار دارد. بنابراین، این مخصوص ما نیست؛ این برای همه است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من و شما که در بخشی از کارهای کشور مسئولیتی داریم یا تأثیری داریم، در یک حوزه‌ی خاص اجتماعی نفوذی داریم، وظیفه‌مان در امر استغفار و توبه‌ی الی اللَّه و انابه‌ی الی اللَّه سنگین‌تر است؛ خیلی باید مراقب باشیم. گاهی حتّی در زیرمجموعه‌ی من و شما یک تخلفی صورت میگیرد؛ اگر به نحوی این تخلف مستند به ما باشد، ما مسئولیم. مثل اینکه مثلاً کوتاهی کردیم در ابلاغ، کوتاهی کردیم در گزینش این شخص، کوتاهی کردیم در برخورد با تخلفات، این موجب شده است که تخلفی به وجود بیاید. «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجارة»

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک کار غلط، از یک فکر غلط.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1389/05/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
قدر این ماه[رمضان] را باید دانست. قدر دانستنش هم به همین است که واقعاً ماه را ماه توبه قرار بدهیم، ماه انابه قرار بدهیم، ماه تطهیر قرار بدهیم، ماه تمحیص قرار بدهیم؛ برویم به سمت این چیزها.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی - 1389/01/16
عنوان فیش :بدهکاری همه خلق عالم در مقابل محاسبه الهی
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
از ما سؤال میکنند: در فلان قضیه، شما مسئولیتتان چه بود؟ جزئیات مسئولیت را باید بدانید. اگر ندانیم، سؤال میکنند که چرا نمیدانستی مسئولیتت این است؟ چطور غفلت کردی؟ وقتی که بدانیم، میگویند حالا این مسئولیت را چطور ادا کردید؟ طول میکشد تا شرح بدهیم، تا بیان کنیم، تا عذر بیاوریم.
و همه بدهکاریم. همه‌ی بشریت، همه‌ی خلق عالم، در مقابل محاسبه‌ی الهی بدهکارند. هیچ کس نمیتواند بگوید من میزان اعمالم به قدر کفاف پاسخگوست؛ انبیاء هم نمیتوانند بگویند؛ لذا استغفار میکنند. انبیاء و اولیاء هم تا لحظه‌ی آخر استغفار میکنند، طلب مغفرت میکنند. (1)
1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 2
لِيَغفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَما تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهدِيَكَ صِراطًا مُستَقيمًا
ترجمه :
تا خداوند گناهان گذشته و آینده‌ای را که به تو نسبت می‌دادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛

1 ) سوره مبارکه غافر آیه 55
فَاصبِر إِنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ بِالعَشِيِّ وَالإِبكارِ
ترجمه :
پس (ای پیامبر!) صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حقّ است، و برای گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور!

1 ) سوره مبارکه محمد آیه 19
فَاعلَم أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَلِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ مُتَقَلَّبَكُم وَمَثواكُم
ترجمه :
پس بدان که معبودی جز «اللّه» نیست؛ و برای گناه خود و مردان و زنان باایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را می‌داند!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان نظام جمهوری اسلامی - 1389/01/16
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
همه بدهکاریم. همه‌ی بشریت، همه‌ی خلق عالم، در مقابل محاسبه‌ی الهی بدهکارند. هیچ کس نمیتواند بگوید من میزان اعمالم به قدر کفاف پاسخگوست؛ انبیاء هم نمیتوانند بگویند؛ لذا استغفار میکنند. انبیاء و اولیاء هم تا لحظه‌ی آخر استغفار میکنند، طلب مغفرت میکنند. امام سجاد در دعا میفرماید: «و عدلک مهلکی»؛ عدالت تو، پدر من را در میآورد. لذا عرض میکنیم: «عاملنا بفضلک». اگر بحث عدالت پیش بیاید و بخواهند مو را از ماست بکشند، و اگر در کارهایمان دقت کنیم، واویلاست. باید از خدای متعال فضل او را بخواهیم، اغماض او را بخواهیم، گذشت او را بخواهیم.

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش :توبه، یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان/صحیفه سجادیه دعای 45
کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, توبه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال. در دعای شریف ابی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حمزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ثمالی میخوانیم: «و اجمع بینی و بین المصطفی و انقلنی الی درجة التّوبة الیک» (1)ما را به درجه و مقام توبه برسان که برگردیم. از راه کج، از عمل بد، از پندار بد، از اخلاق زشت برگردیم.
در دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمّیته التّوبة» (2) این باب را باز کردی به روی ما که به سوی عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دلگشا به سوی فضای مصفای عفو الهی. اگر خدای متعال راه توبه را به روی بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلی بد میشد. انسان تحت تأثیر غرائز انسانی، هوی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های نفسانی دچار خطا میشود، دچار لغزش میشود و گناه میکند. هر کدام از این گناهان زخمی بر پیکره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دل و جان ما وارد میکند. چه کار میکردیم اگر راه توبه نبود؟
در دعای کمیل امیرالمؤمنین عرض میکند: «لا اجد مفرّا ممّا کان منّی و لا مفزعا اتوجّه الیه فی امری غیر قبولک عذری» (3) اگر مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عذرخواهی کردن و قبول عذر از سوی پروردگار کریم و رحیم نبود، چطور ما میتوانستیم از آنچه بر سر خود آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم از گناه، از تخلف، از لغزش، از پیروی از هوی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، از شر این همه بارهای سنگین گناه، خودمان را خلاص کنیم؛ مفرّی نداشتیم، پناهگاهی نداشتیم. این پناهگاه را خدای متعال به روی ما گشوده است و آن توبه است. توبه را قدر بدانید.
1 )
مصباح‏المتهجد ، شیخ طوسی ص  582 ؛
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛

و اجمع بينی و بين المصطفى و آله خيرتك من خلقك و خاتم النبيين محمد صلى الله عليه و آله و سلم و انقلنی إلى درجة التوبة إليك و أعنی بالبكاء على نفسی فقد أفنيت بالتسويف و الآمال عمری و قد نزلت منزلة الآيسين من خيری فمن يكون أسوء حالا منی إن أنا نقلت على مثل حالی إلى قبری لم أمهده لرقدتی و لم أفرشه بالعمل الصالح لضجعتی و ما لی لا أبكی و ما أدری إلى ما يكون مصيری و أرى نفسی تخادعنی و أيامی تخاتلنی و قد خفقت عند رأسی أجنحة الموت فما لی لا أبكی أبكی لخروج نفسی أبكی لظلمة قبری أبكی لضيق لحدی أبكی لسؤال منكر و نكير إيای أبكی لخروجی من قبری عريانا ذليلا حاملا ثقلی على ظهری أنظر مرة عن يمينی و أخرى عن شمالی إذ الخلائق فی شأن غير شأنی لكل امرئ منهم يومئذ شأن يغنيه وجوه يومئذ مسفرة ضاحكة مستبشرة و وجوه يومئذ عليها غبرة ترهقها قترة و ذلة سيدی عليك معولی و معتمدی و رجائی و توكلی و برحمتك تعلقی تصيب برحمتك من تشاء و تهدی بكرامتك من تحب فلك الحمد على ما نقيت من الشرك قلبي‏ ... »
ترجمه :
مرا با پیامبر برگزیده (ص) و خاندانش كه بهترین آفریده های تواند و خاتم پیامبران، حضرت محمد (ص) كه درود و سلام خداوند بر او و خاندانش باد، پیوند ده و مرا به مقام توبه و بازگشت به سوی خویش جابجا كن (برسان) و مرا با گریستن بر خویش یاریم ده كه عمر خویش را به امروز و فردا كردن و آرزوها نابود ساختم و به جایگاهی كه از خیر خویش نامید است پایین و نزول كردم. اگر به این صورت به قبر برده شوم كه برای خوابیدنم آن را آماده نساختم و برای آرمیدنم با عمل نیك آن را فرش نكردم، پس چه كسی بدحال تر از من است؟ و چرا گریه نكنم و نمی دانم كه سرانجام من چه خواهد بود و نفسم را می بینم كه مرا گول می زند و روزگارم كه فریبم می دهد و بال های مرگ، بالای سرم تكان می خورند پس چرا گریه نكنم؟ برای جان دادنم گريه می كنم، برای تاريكی قبرم می گریم، برای تنگی لحدم گريه كنم، برای سوال نكيرو منكر از من گريه می كنم، برای بیرون آمدن از قبرم می گریم درحالیكه لخت و عریان و خوار و بار گناه را بر پشت می كشم یكبار به راستم بنگرم و یكبار به چپم زمانی كه مردم در كاری غیر از كار من باشند برای هر كسی در آن روز كار خاصی است كه او را به خود مشغول ساخته است. در آن روز چهره هایی باز و خندان و شادمان و چهره هایی كه بر آنها غبار [غم] نشسته و تیرگی و سیاهی و خواری آنها را پوشانده است سرورم پناه و تكیه گاه و امید و توكلم به توست و به رحمت تو وابسته ام. رحمتت را به هركه بخواهی می رسانی و با بزرگواریت هر آنكه را دست بداری، هدایت می كنی. پس از آن جهت كه قلبم را از شرك پاك ساختی، حمد و سپاس از آن توست.

2 )
الصحیفه السجادیه ، دعای 45 ؛
مصباح المتهجد،طوسی،ص642 ؛ 
اقبال الاعمال،سید بن طاووس،ص248 ؛ 
بحار الانوار،مجلسی،ج95 ص173 ؛

... أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ. يَوْمَ لا يُخْزِی اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ يَسْعى‏ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ، يَقُولُونَ: رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا، وَ اغْفِرْ لَنا، إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ. فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِيل ‏...
ترجمه :
....اى خداوند، تويى كه دری به سوی عفو و بخشش به روى بندگانت گشوده‏اى و آن را توبه ناميده‏اى. و براى این در، آياتى را كه بر پيامبرت وحى كرده‏اى راهنما ساخته‏اى، تا آن را گم نكند، و تو اى خداوندى كه بزرگ و متعالى است نام تو، خود گفته‏اى: «به درگاه خدا توبه كنيد، توبه‏اى از روى اخلاص باشد كه امید است پرودگارتان گناهانتان را محو كند و شما را به بهشتهايى داخل كند كه در آن نهرها جارى است. در آن روز خداوند پيامبر و كسانى را كه به او ايمان آورده‏اند خوار نگرداند و نورشان پيشاپيش و در سمت راستشان در حركت باشد. مى‏گويند: اى پروردگار ما، نور ما را براى ما به كمال رسان و ما را بيامرز، كه تو بر هر كارى توانايى.» پس كسى كه از ورود به چنين سرايى- سراى توبه- پس از گشودن در و بر گماشتن راهنما غفلت ورزد، عذر و بهانه ای نیست ...

3 )
مصباح‏المتهجد ، شیخ طوسی ص  844
إقبال‏الأعمال ، سید بن طاووس ص  706 
المصباح‏للكفعمی ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 555 
البلدالأمين ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص  188

« اللهم إنی أسألك برحمتك التی وسعت كل شي‏ء و بقوتك التی قهرت بها كل شي‏ء و خضع لها كل شي‏ء و ذل لها كل شي‏ء و بجبروتك التی غلبت بها كل شي‏ء و بعزتك التی لا يقوم لها شي‏ء و بعظمتك التی ملأت كل شي‏ (...) إلهی و مولای أجريت علی حكما اتبعت فيه هوى نفسی و لم أحترس من تزيين عدوی فغرنی بما أهوى و أسعده على ذلك القضاء فتجاوزت بما جرى علی من ذلك من نقض حدودك و خالفت بعض أوامرك فلك الحمد علی فی جميع ذلك و لا حجة لی فيما جرى علی فيه قضاؤك و ألزمنی حكمك و بلاؤك و قد أتيتك يا إلهی بعد تقصيری و إسرافی على نفسی معتذرا نادما منكسرا مستقيلا مستغفرا منيبا مقرا مذعنا معترفا لا أجد مفرا مما كان منی و لا مفزعا أتوجه إليه فی أمری غير قبولك عذری و إدخالك إيای فی سعة من رحمتك إلهی فاقبل عذری و ارحم شدة ضری و فكنی من شد وثاقی يا رب ارحم ضعف بدنی و رقة جلدی و دقة عظمی يا من بدأ خلقی و ذكری و تربيتی و بری و تغذيتی هبنی لابتداء كرمك و سالف برك بی......
ترجمه :
روایت شده است كه كمیل بن زیاد امام علی (ع) را در حال سجده دید كه در شب نیمه شعبان این دعل را می خواند: خداوندا همانا من تو را می خواهم به وسیله رحمتت كه همه چیز را فراگرفته است و نیروی تو كه به وسیله آن به هر چیزی چیره شده ای و همه چیز برای آن خاضع و خوار باشد و به قدرت و بزرگیت كه به آن بر هر چیزی پیروز شدی و به تواناییت كه چیزییارای ایستادن در برابر آن نباشد و و بزرگیت كه همه چیز را پر كرده است (...) خدای من و سروم حكمی را بر من اجرا كردی كه در آن هوای نفسم را پیروی می كردم و خود را از زینت دادن دشمنم نگاه نداشتم و با اشارت خویش مرا فریفت و تقدیر نیز در این مورد به او كمك كرد و به آنچه بر من واقع شده بود، زیاده روی كردم و برخی از احكامت را شكستم و با برخی از دستورهایت را نافرمانی كردم. پس حمد و سپاس در تمام این امور از آن توست كه بر عهده من است و حجتی ندارم در آنچه تقدیر تو بر من جاری است و داوری و امتحانت مرا ملزم و وادار ساخته است و ای خدای من، پس از كوتاهی و زیاده روی بر نفس خویش عذرخواه، پشیمان، شكست خورده، خواهان بخشش و آمرزش، بازگشته، اقرار كننده و اعتراف كننده، به سویت آمده ام. از آنچه كرده ام، به جز پذیرفتن عذرم و وارد كردنم در گستره رحمتت، گریزگاه و پناهگاهی كه در كارم به آن رو آورم، نمییابم. خدایا عذرم را بپذیر و به سختی و بدی حالم ترحم كن و از محكمی بندم رهایم ساز. ای پروردگارم بر سستی بدنم و نازكی پوستم و باریكی استخوانم ترحم نما. ای كسی كه آفرینش و یاد و پرورش و نیكی به من و تغذیه كردنم را آغاز نمودی، به سبب احسانت آغازینت و نیكی گذشته ات بر من ببخش.


مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش : ماه مبارک رمضان, فرصت ماه مبارک رمضان, توبه
کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, فرصت ماه مبارک رمضان, توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال.

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال. در دعای شریف ابیحمزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ثمالی میخوانیم: «و اجمع بینی و بین المصطفی و انقلنی الی درجة التّوبة الیک»؛ ما را به درجه و مقام توبه برسان که برگردیم. از راه کج، از عمل بد، از پندار بد، از اخلاق زشت برگردیم.

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال. در دعای شریف ابیحمزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ثمالی میخوانیم: «و اجمع بینی و بین المصطفی و انقلنی الی درجة التّوبة الیک»؛ ما را به درجه و مقام توبه برسان که برگردیم. از راه کج، از عمل بد، از پندار بد، از اخلاق زشت برگردیم.
در دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمّیته التّوبة»؛ این باب را باز کردی به روی ما که به سوی عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دلگشا به سوی فضای مصفای عفو الهی. اگر خدای متعال راه توبه را به روی بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلی بد میشد. انسان تحت تأثیر غرائز انسانی، هویهای نفسانی دچار خطا میشود، دچار لغزش میشود و گناه میکند. هر کدام از این گناهان زخمی بر پیکره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دل و جان ما وارد میکند. چه کار میکردیم اگر راه توبه نبود؟

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال. در دعای شریف ابیحمزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی ثمالی میخوانیم: «و اجمع بینی و بین المصطفی و انقلنی الی درجة التّوبة الیک»؛ ما را به درجه و مقام توبه برسان که برگردیم. از راه کج، از عمل بد، از پندار بد، از اخلاق زشت برگردیم.
در دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمّیته التّوبة»؛ این باب را باز کردی به روی ما که به سوی عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دلگشا به سوی فضای مصفای عفو الهی. اگر خدای متعال راه توبه را به روی بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلی بد میشد. انسان تحت تأثیر غرائز انسانی، هویهای نفسانی دچار خطا میشود، دچار لغزش میشود و گناه میکند. هر کدام از این گناهان زخمی بر پیکره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دل و جان ما وارد میکند. چه کار میکردیم اگر راه توبه نبود؟
در دعای کمیل امیرالمؤمنین عرض میکند: «لا اجد مفرّا ممّا کان منّی و لا مفزعا اتوجّه الیه فی امری غیر قبولک عذری»؛ اگر مسئله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عذرخواهی کردن و قبول عذر از سوی پروردگار کریم و رحیم نبود، چطور ما میتوانستیم از آنچه بر سر خود آورده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ایم از گناه، از تخلف، از لغزش، از پیروی از هویها، از شر این همه بارهای سنگین گناه، خودمان را خلاص کنیم؛ مفرّی نداشتیم، پناهگاهی نداشتیم. این پناهگاه را خدای متعال به روی ما گشوده است و آن توبه است. توبه را قدر بدانید
.جوانی بر اثر جهالت از خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی پدر و مادر میگریزد و فرار میکند، بعد به آغوش پدر و مادر برمیگردد و با محبت آنها، با مهر آنها، با نوازش آنها مواجه میشود. این، توبه است. وقتی برمیگردیم به سوی خانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی رحمت الهی، خدای متعال با آغوش باز ما را قبول میکند و میپذیرد. این بازگشت را که در ماه رمضان به طور طبیعی برای انسان مؤمن پیش می‌آید، مغتنم بشماریم. من دیدم تصویر حضور جوانان را، نوجوانان را، زنان و مردان را، در ماه رمضان در جلسات دعا، در جلسات قرآن، در جلسات ذکر؛ این اشکهائی که در توجه به پروردگار بر چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها میغلتید و فرو میریخت، خیلی قیمت دارد، خیلی ارزش دارد. اینها توبه است. این توبه را نگه داریم. هویپرستی ما، دلهای سر به هوای ما دچار خطا و لغزش میشود. این فرصت را ماه رمضان در اختیار ما قرار داده است که بتوانیم خودمان را شستشو بدهیم. این شستشو خیلی ارزش دارد. این اشکها دل را شستشو میدهد، اما باید حفظش کرد، باید آن را نگه داشت. همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این دردهای بزرگ، بیماریهای مهلک و خطرناک، یعنی منیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، کبرها، حسدها، تعدیها، خیانتها، لاابالیگریها - که اینها بیماریهای بزرگ ما هستند - در ماه رمضان فرصت علاج پیدا میکنند، قابل درمان میشوند. خدای متعال توجه میکند و یقیناً توجه کرده است.

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است؛ بازگشت به خدای متعال

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
یکی از دستاوردهای بزرگ ماه رمضان توبه و انابه است.

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1388/04/03
عنوان فیش :لزوم استغفار دائمی به تأسی از پیغمبر (صلی الله علیه و آله)
کلیدواژه(ها) : توبه, ماه رجب
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
ماه رجب فرصت خوبی است؛ ماه دعاست، ماه توسل است، ماه توجه است، ماه استغفار است. دائم هم باید استغفار کنیم. هیچ کس هم خیال نکند که من از استغفار مستغنی‌ام. پیغمبر خدا میفرماید که: «انّه لیغان علی قلبی و انّی لأستغفر اللَّه فی کلّ یوم سبعین مرّة».(1) بلاشک پیغمبر هم حداقل روزی هفتاد مرتبه استغفار میکرد. استغفار برای همه است؛ بخصوص ماها که در این تحرکات مادی، در این دنیای مادی غرقیم و آلوده‌ایم. استغفار بخشی از این آلودگی را پاکیزه میکند و از بین میبرد. ماه استغفار است؛ ان‌شاءاللَّه فرصت را مغتنم بشماریم.
1 )
مستدرك ‏الوسائل، محدث نوری، ج 5، ص320، ح 5987؛
صحيح مسلم، مسلم نيشابوری ، ج 8 ، ص 72 ؛
سنن أبی داود، ابو داود، ج 1 ، ص 339؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 17، ص 44؛

إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَى قَلْبِی وَ إِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِی كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً
ترجمه :
همانا كه قلبم را غبارى مى‏پوشاند و من روزى هفتاد مرتبه از درگاه خدا آمرزش مى‏طلبم.


مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1388/04/03
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استغفار برای همه است؛ بخصوص ما که در این تحرکات مادی، و در این دنیای مادی غرق هستیم و آلوده‌ایم، استغفار بخشی از این آلودگی را پاکیزه می کند و از بین میبرد.

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی - 1388/04/03
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ماه رجب فرصت خوبی است؛ ماه دعاست، ماه توسل است، ماه توجه است، ماه استغفار است. دائم هم باید استغفار کنیم. هیچ کس هم خیال نکند که من از استغفار مستغنی ام. پیغمبر خدا میفرماید که: «انّه لیغان علی قلبی و انّی لأستغفر اللَّه فی کلّ یوم سبعین مرّة». بلاشک پیغمبر هم حداقل روزی هفتاد مرتبه استغفار میکرد. استغفار برای همه است؛ بخصوص ماها که در این تحرکات مادی، در این دنیای مادی غرقیم و آلوده‌ایم. استغفار بخشی از این آلودگی را پاکیزه میکند و از بین می‌برد. ماه استغفار است؛ ان‌شاءاللَّه فرصت را مغتنم بشماریم.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام به مناسبت عید فطر - 1387/07/10
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
باب توبه، باب استغفار، باب ذکر و توجه و تضرع و انس با خدای متعال در این ماه]رمضان[ باز ]است[.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1386/09/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
همه‌ی برادران و خواهران شایسته است به چنین دستاوردی بیندیشند و این فرصت بزرگ ]حج[را مغتنم شمارند. نگذارند در اینجا نیز دل‌مشغولی‌های زندگی مادی، که گرفتاری همیشگی ماست، دل‌ها را به خود سرگرم کند. با یاد خدا، با انابه و تضرع، با عزم راسخ بر راستی و درست‌کرداری و درست‌اندیشی، و با کمک خواستن از خداوند، دل مشتاق خود را در فضای توحید و معنویت ناب، به پرواز درآورند و برای پایداری در راه خدا و صراط مستقیم، توشه بگیرند.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1386/09/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در این روزها و شب‌ها ]‌ایام حج [ و ساعت‌های اکسیرگون، چه بسیارند آن‌ها که قدرشناسانه، خود را به جذبه‌ی معنویت سپردند و با انابه و توبه، دل و جان را نورانیت بخشیدند، زنگار گناه و شرک را از خود ستردند. سلام خدا بر این دل‌ها و بر این صاحبدلان و پاکان.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1386/09/27
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
همه‌ی برادران و خواهران شایسته است به چنین دستاوردی ]‌فرصت عظیم حج [بیندیشند و این فرصت بزرگ را مغتنم شمارند. نگذارند در اینجا نیز دل‌مشغولی‌های زندگی مادی، که گرفتاری همیشگی ماست، دل‌ها را به خود سرگرم کند. با یاد خدا، با انابه و تضرع، با عزم راسخ بر راستی و درست‌کرداری و درست‌اندیشی، و با کمک خواستن از خداوند، دل مشتاق خود را در فضای توحید و معنویت ناب، به پرواز درآورند و برای پایداری در راه خدا و صراط مستقیم، توشه بگیرند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام‌ - 1386/06/31
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من روایتی را ذکر کرده‌ام: «عن ابی عبداللَّه (علیه‌السّلام) قال: ما من شیء إلّا و له حدّ ینتهی إلیه»؛ همه‌ی این فرائض و احکام الهی حدی دارند؛ اندازه‌ای دارند، که وقتی به آن حد و مرز رسیدند، تمام میشود؛ تکلیف تمام میشود؛ «الّا الذّکر»؛ مگر ذکر. «فلیس له حدّ ینتهی الیه»؛ ذکر حد ندارد؛ اندازه‌ای ندارد، که وقتی این اندازه ذکر و یاد حاصل شد، بگوئیم دیگر بس است؛ دیگر لازم نیست. بعد خود حضرت توضیح میدهد و میفرماید: «فرض اللَّه عزّ و جلّ الفرائض فمن اداهنّ فهو حدّهنّ»؛ هر کس فرائض را ادا کرد، آنها را به حد ومرز خود رساند. «و شهر رمضان فمن صامه فهو حدّه»؛ مثلاً ماه رمضان که تمام شد، شما این فریضه را به مرز خودش رساندید؛ تمام شد و دیگر چیزی بر شما واجب نیست. «والحجّ فمن حجّ فهو حدّه»؛ هر کس حج را به جا آورد - به اعمال پایان حج که رسید - آن را به مرز رساند. این در صورتی است که در هر دو جا «فهو حدَّه» بخوانیم. البته میشود «فهو حدُّه» هم با یک تعبیر دیگری خواند؛ اما «الّا الذّکر»؛ فقط ذکر مثل بقیه‌ی فرائض نیست. دیگر بقیه‌ی فرائض را ذکر نفرمودند؛ زکات را وقتی دادید، دیگر واجب نیست، به همان اندازه‌ای که مقرر شده است. خمس را همین‌جور، صله‌ی رحم را همین‌جور. بقیه‌ی فرائض و واجباتی که هست، همه از همین قبیل است، مگر ذکر؛ «الّا الذّکر فانّ اللَّه عزّ و جلّ لن یرض منه بالقلیل و لم یجعل له حدّا ینتهی الیه»؛ خدا به ذکرِ قلیل راضی نشده است؛ حدی برای آن قرار نداده است که بشود به آن حد رسید. «ثمّ تلا»؛ بعد، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «یا ایّها الّذین امنوا اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا». اهمیت ذکر این است.
در دنباله‌ی آیه میفرماید که: «هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته». مرحوم علامه‌ی طباطبائی(رضوان اللَّه علیه) در المیزان میفرمایند: این آیه‌ی شریفه‌ی «هو الّذی یصلّی» در مقام تعلیل برای امر «اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا» است؛ یعنی این ذکر کثیری که از شما خواسته شده است، به این خاطر است که خدائی را یاد کنید که این خدا همان کسی است که «یصلّی علیکم»؛ بر شما درود میفرستد، صلوات میفرستد. خدای متعال صلوات را به شما میفرستد. «هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته»؛ نه فقط خدای متعال، ملائکه‌ی الهی هم بر شما مؤمنین درود و صلوات میفرستند؛ که صلوات از طرف پروردگار، رحمت اوست؛ صلوات از ملائکه، استغفاری است که برای مؤمنین میکنند؛ «و یستغفرون للّذین امنوا»، که در آیات قرآن هست.
چرا این رحمت و این صلوات و این استغفار را ذات اقدس حق و فرشتگان الهی برای شما از عالم غیب، از ملأ اعلی میفرستند، «لیخرجکم من الظّلمات الی النّور»؛ برای اینکه شما را از ظلمات نجات بدهند، به نور بکشانند، که داستان این ظلمات و این نور هم داستان گسترده و مفصلی است. ظلمات در اندیشه‌ی ما، ظلمات در قلب ما، در خلقیات ما؛ و نور در مقابل اینهاست.
عمل هم میتواند ظلمانی باشد، هم میتواند نورانی باشد؛ ذهن و فکر و عقاید انسان میتواند نورانی باشد، میتواند ظلمانی باشد؛ خلقیات و صفات انسان میتواند ظلمانی باشد، میتواند نورانی باشد؛ حرکت اجتماعی یک ملت میتواند به سمت ظلمات و تاریکی باشد، میتواند به سمت نور باشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش :توبه پذیری خداوند برای توبه کنندگان حقیقی
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
ما باید از گناهانمان استغفار کنیم. فایده‌ی بزرگ استغفار این است که ما را از غفلت نسبت به خود خارج میکند. ما گاهی در مورد خودمان دچار اشتباه میشویم. وقتی به فکر استغفار می‌افتیم، گناهان، خطاها، خیره‌سری‌ها، پیروی از هوای نفس که کردیم، تجاوز از حدود که انجام دادیم، ظلمی که به نفس خودمان کردیم، ظلمی که به دیگران کردیم، جلوی چشم ما زنده میشود و به یادمان می‌آید که چه کرده‌ایم؛ آن وقت دچار غرور، دچار نخوت، دچار غفلت نسبت به خود نمیشویم. اولین فایده‌ی استغفار این است. بعد هم خدای متعال وعده فرموده است که آن کسی که استغفار کند، یعنی به عنوان یک دعای حقیقی از خدای متعال حقیقتاً آمرزش بطلبد و از گناه پشیمان باشد، «لوجد اللَّه توّاباً رحیما» (1) خدای متعال توبه‌پذیر است. این استغفار، بازگشت به سوی پروردگار است؛ پشت کردن به خطاها و گناهان است و خداوند میپذیرد؛ اگر استغفار، استغفار حقیقی باشد.
1 ) سوره مبارکه النساء آیه 64
وَما أَرسَلنا مِن رَسولٍ إِلّا لِيُطاعَ بِإِذنِ اللَّهِ ۚ وَلَو أَنَّهُم إِذ ظَلَموا أَنفُسَهُم جاءوكَ فَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّابًا رَحيمًا
ترجمه :
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش :منحصر بودن بخشش گناهان به خدای متعال
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
در دین مقدس اسلام، اقرار به گناه پیش دیگران ممنوع است. اینکه در بعضی از ادیان هست که بروند توی عبادتگاه‌ها، پیش روحانی، کشیش، بنشینند، اعتراف به گناه کنند، این در اسلام نیست و چنین چیزی ممنوع است. پرده‌دریِ نسبت به خود و افشای اسرار درونی خود و گناهان خود پیش دیگران، ممنوع است؛ هیچ فایده‌ای هم ندارد. اینکه حالا در آن ادیان خیالی و پنداری و تحریف شده اینطور ذکر میشود که کشیش گناه را میبخشد، نه؛ در اسلام بخشنده‌ی گناه، فقط خداست. حتّی پیغمبر هم نمیتواند گناه را ببخشد. در آیه‌ی شریفه میفرماید: «ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفراللَّه و استغفر لهم الرّسول لوجد اللَّه توّابا رحیما» (1) وقتی گناهی انجام دادند، ظلم به نفس کردند، اگر بیایند پیش تو که پیغمبر هستی، از خدای متعال طلب مغفرت و طلب بخشش کنند و تو هم برای آنها طلب بخشش کنی، خداوند توبه‌ی آنها را میپذیرد. یعنی پیغمبر برای آنها طلب بخشش میکند؛ خود پیغمبر نمیتواند گناه را ببخشد؛ گناه را فقط خدای متعال باید ببخشد
1 ) سوره مبارکه النساء آیه 64
وَما أَرسَلنا مِن رَسولٍ إِلّا لِيُطاعَ بِإِذنِ اللَّهِ ۚ وَلَو أَنَّهُم إِذ ظَلَموا أَنفُسَهُم جاءوكَ فَاستَغفَرُوا اللَّهَ وَاستَغفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوّابًا رَحيمًا
ترجمه :
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش :لزوم استغفار همگان حتی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ماه رمضان
کلیدواژه(ها) : توبه, ماه مبارک رمضان
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
باید تلاش مسلمان در این ماه [رمضان] این باشد که حداکثر بهره را از این ضیافت الهی بگیرد و دست پیدا کند به رحمت و مغفرت الهی، که من تأکید کنم بر روی استغفار؛ استغفار از گناهان، استغفار از خطاها، استغفار از لغزشها؛ چه گناهان کوچک، چه گناهان بزرگ. این خیلی مهم است که در این ماه، ما خودمان را، دلمان را از زنگارها پاک کنیم؛ خودمان را از آلودگی‌ها مصفا کنیم، شستشو بدهیم؛ و این با استغفار امکان‌پذیر است. لذا در روایات متعددی دارد که بهترین دعاها یا در رأس دعاها، استغفار است؛ طلب مغفرت از پروردگار.(1) برای همه هم استغفار هست. پیغمبر اکرم هم - آن انسان والا - استغفار میکرد. حالا استغفار امثال ما از نوعی از گناهان است؛ این گناهان متعارف و معمولی و گرایشهای حیوانی در وجود ما و همین گناهانِ به تعبیری میگوئیم گناهان چارواداری؛ گناه‌های آشکار و واضح. بعضی‌ها استغفارشان از چنین گناهانی نیست؛ از ترک اولی است. بعضی ترک اولی هم نمیکنند؛ اما استغفار میکنند، که این استغفار از قصور ذاتی و طبیعی انسانِ ممکن در قبال عظمت ذات مقدس پروردگار است؛ استغفار از عدم معرفت کامل، که این مال اولیاء و مال بزرگان است. ما باید از گناهانمان استغفار کنیم.
1 )
كافی ثقة الاسلام كلینی  ج 2 ص 504 ح1 ؛
المحاسن ، احمد بن ابى عبد اللّه برقى‏ ج  1 ص  291 ؛ 
الجعفريات ، محمد بن محمد بن اشعث‏ ص  228 ؛ 
بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج 90ص 284ح 32 ؛

خَيْرُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَارُ
ترجمه :
از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمودند: بهترين دعا استغفار كردن است.


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
وقتی به فکر استغفار میافتیم، گناهان، خطاها، خیره‌سریها، پیروی از هوای نفس که کردیم، تجاوز از حدود که انجام دادیم، ظلمی که به نفس خودمان کردیم، ظلمی که به دیگران کردیم، جلوی چشم ما زنده میشود و به یادمان می‌آید که چه کرده‌ایم؛ آن وقت دچار غرور، دچار نخوت، دچار غفلت نسبت به خود نمیشویم. اولین فایده‌ی استغفار این است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دین مقدس اسلام، اقرار به گناه پیش دیگران ممنوع است. اینکه در بعضی از ادیان هست که بروند توی عبادتگاه‌ها، پیش روحانی، کشیش، بنشینند، اعتراف به گناه کنند، این در اسلام نیست و چنین چیزی ممنوع است. پرده‌درىِ نسبت به خود و افشای اسرار درونی خود و گناهان خود پیش دیگران، ممنوع است؛ هیچ فایده‌ای هم ندارد. اینکه حالا در آن ادیان خیالی و پنداری و تحریف شده اینطور ذکر میشود که کشیش گناه را میبخشد، نه؛ در اسلام بخشنده‌ی گناه، فقط خداست. حتّی پیغمبر هم نمیتواند گناه را ببخشد. در آیه‌ی شریفه میفرماید: «ولو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفراللَّه و استغفر لهم الرّسول لوجد اللَّه توّابا رحیما»؛ وقتی گناهی انجام دادند، ظلم به نفس کردند، اگر بیایند پیش تو که پیغمبر هستی، از خدای متعال طلب مغفرت و طلب بخشش کنند و تو هم برای آنها طلب بخشش کنی، خداوند توبه‌ی آنها را میپذیرد. یعنی پیغمبر برای آنها طلب بخشش میکند؛ خود پیغمبر نمیتواند گناه را ببخشد؛ گناه را فقط خدای متعال باید ببخشد. این استغفار است، که این استغفار حقیقتاً جایگاه مهمی دارد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
باید تلاش مسلمان در این ماه[ماه مبارک رمضان]این باشد که حداکثر بهره را از این ضیافت الهی بگیرد و دست پیدا کند به رحمت و مغفرت الهی، که من تأکید کنم بر روی استغفار؛ استغفار از گناهان، استغفار از خطاها، استغفار از لغزشها؛ چه گناهان کوچک، چه گناهان بزرگ. این خیلی مهم است که در این ماه، ما خودمان را، دلمان را از زنگارها پاک کنیم؛ خودمان را از آلودگیها مصفا کنیم، شستشو بدهیم؛ و این با استغفار امکان‌پذیر است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
برای همه هم استغفار هست. پیغمبر اکرم هم - آن انسان والا - استغفار میکرد. حالا استغفار امثال ما از نوعی از گناهان است؛ این گناهان متعارف و معمولی و گرایشهای حیوانی در وجود ما و همین گناهانِ به تعبیری میگوئیم گناهان چارواداری؛ گناه‌های آشکار و واضح. بعضیها استغفارشان از چنین گناهانی نیست؛ از ترک اولی است. بعضی ترک اولی هم نمیکنند؛ اما استغفار میکنند، که این استغفار از قصور ذاتی و طبیعی انسانِ ممکن در قبال عظمت ذات مقدس پروردگار است؛ استغفار از عدم معرفت کامل، که این مال اولیاء و مال بزرگان است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما باید از گناهانمان استغفار کنیم. فایده‌ی بزرگ استغفار این است که ما را از غفلت نسبت به خود خارج میکند. ما گاهی در مورد خودمان دچار اشتباه میشویم. وقتی به فکر استغفار میافتیم، گناهان، خطاها، خیره‌سریها، پیروی از هوای نفس که کردیم، تجاوز از حدود که انجام دادیم، ظلمی که به نفس خودمان کردیم، ظلمی که به دیگران کردیم، جلوی چشم ما زنده میشود و به یادمان می‌آید که چه کرده‌ایم؛ آن وقت دچار غرور، دچار نخوت، دچار غفلت نسبت به خود نمیشویم

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خدای متعال وعده فرموده است که آن کسی که استغفار کند، یعنی به عنوان یک دعای حقیقی از خدای متعال حقیقتاً آمرزش بطلبد و از گناه پشیمان باشد، «لوجد اللَّه توّاباً رحیما»؛ خدای متعال توبه‌پذیر است. این استغفار، بازگشت به سوی پروردگار است؛ پشت کردن به خطاها و گناهان است و خداوند میپذیرد؛ اگر استغفار، استغفار حقیقی باشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
توجه کنید که همین‌طور آدم به زبان بگوید: استغفراللَّه، استغفراللَّه، استغفراللَّه، اما حواسش این طرف و آن طرف باشد، این فایده‌ای ندارد؛ این استغفار نیست. استغفار یک دعاست، یک خواستن است؛ باید انسان حقیقتاً از خدا بخواهد و مغفرت الهی و گذشت پروردگار را بطلبد: من این گناه را کرده‌ام؛ پروردگارا! به من رحم کن، از این گناه من بگذر. اینطور استغفار کردنی نسبت به هر یک از گناهان، مسلماً غفران الهی را پشت سر خواهد داشت؛ خدای متعال این باب را باز فرموده است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خدای متعال وعده فرموده است که آن کسی که استغفار کند، یعنی به عنوان یک دعای حقیقی از خدای متعال حقیقتاً آمرزش بطلبد و از گناه پشیمان باشد، «لوجد اللَّه توّاباً رحیما»؛ خدای متعال توبه‌پذیر است. این استغفار، بازگشت به سوی پروردگار است؛ پشت کردن به خطاها و گناهان است و خداوند میپذیرد؛ اگر استغفار، استغفار حقیقی باشد.
توجه کنید که همین‌طور آدم به زبان بگوید: استغفراللَّه، استغفراللَّه، استغفراللَّه، اما حواسش این طرف و آن طرف باشد، این فایده‌ای ندارد؛ این استغفار نیست. استغفار یک دعاست، یک خواستن است؛ باید انسان حقیقتاً از خدا بخواهد و مغفرت الهی و گذشت پروردگار را بطلبد: من این گناه را کرده‌ام؛ پروردگارا! به من رحم کن، از این گناه من بگذر. اینطور استغفار کردنی نسبت به هر یک از گناهان، مسلماً غفران الهی را پشت سر خواهد داشت؛ خدای متعال این باب را باز فرموده است

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1386/06/23
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بهترین دعاها یا در رأس دعاها، استغفار است؛ طلب مغفرت از پروردگار.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ در سالروز ولادت امیرالمومنین علیه‌السلام - 1386/05/06
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر ما خیال کنیم به صرف اینکه امیرالمؤمنین را به زبان تعریف و ستایش کنیم یا محبت او را در دل داریم، خدای متعال و خود امیرالمؤمنین از کج‌رویها، از سیاه‌کاریها و از بدیهای ما صرف‌نظر میکنند، بدانیم که این منطق امیرالمؤمنین نیست. منطق امیرالمؤمنین، سلوک راه خداست. شیعه یعنی کسی که دنبال امیرالمؤمنین به راه میافتد. حالا یک وقتی خطائی، اشتباهی، گناهی کسی میکند، او بحث دیگری است؛ استغفار باید بکند؛ اما دلخوش کردن به انتساب به امیرالمؤمنین و کم و کوچک شمردن تخلف از راه خدا، به‌هیچ‌وجه در منطق امیرالمؤمنین پذیرفته نیست. اهمیت کار امیرالمؤمنین این است که از حق، از عدل، از ثبوت راه الهی، به خاطر ملاحظات صرف نظر نکرد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش :توبه و متمایل شدن انسانها به سمت خدا،نتیجه توجه خداوند
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
مرحله‌ی دیگر [از مراحل اصلاح]، استغفار اجتماعی و اصلاح اجتماعی است؛ مسیر و هدف جمعی و کارکرد عمومی را در حوزه‌ی توانایی خودمان اصلاح کنیم؛ که این واضح‌ترین نمونه از تأثیر استغفار و مفهوم و محتوا و مضمون واقعی استغفار است. نباید این کار را دشوار به حساب آورد. اگر اراده کنیم، این کار آسان است و ما می‌توانیم. این شب‌ها در دعای شریف ابوحمزه خواندید: «و انّ الرّاحل الیک قریب المسافة»؛ پروردگارا! کسی که به سمت تو بیاید، راهش نزدیک است. عمده، عزم کردن، حرکت کردن و همت گماشتن است. «و انّک لا تحتجب عن خلقک الّا ان تحجبهم الأعمال دونک».(1) ما به دست خود و با خطاهای خود، بین خود و خدا فاصله ایجاد می‌کنیم. خدای متعال با ما فاصله‌یی ندارد؛ راه نزدیک است. اگر توفیقی پیدا شد، این توفیق نشانه‌ی رحمت الهی است. اگر توانستید از دل استغفاری برآورید و عزمی و حرکتی بکنید، بدانید که توفیق الهی و توجه الهی شامل حال شماست؛ شما را دارند جذب می‌کنند و می‌کِشند. خدا در موارد متعدد توبه را به خودش نسبت می‌دهد؛ «ثمّ تاب علیهم لیتوبوا»(2)؛ خدا توبه کرد تا انسانها توبه کنند. توبه یعنی چه؟ یعنی توجه و برگشت. خدا به شما عطف توجه کرد؛ این موجب شد تا دل شما هم به خدای متعال متمایل شود.
تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
در همین دعای ابی‌حمزه‌ی ثمالی عرض می‌کنیم: «معرفتی یا مولای دلیلی علیک و حبّی لک شفیعی الیک و انا واثق من دلیلی بدلالتک و ساکن من شفیعی الی شفاعتک»(3)؛ این‌که تو من را به خود دلالت کردی، این‌که دلیل برای من اقامه شد، گواه بر این است که تو من را داری دلالت می‌کنی؛ تو من را داری می‌کشانی و جذب می‌کنی. اگر می‌بینید در ماه رمضان دستهای جوانان ما در مساجد به سوی آسمان بلند می‌شود و صدای «العفو» آنها فضای جامعه را پُر می‌کند، بدانید که نظر لطف خدا روی این ملت است؛ جذب الهی است؛ کششی است که خدای متعال ایجاد کرده است؛ چون می‌خواهد رحمت خود را بفرستد. «الّلهم انّی اسئلک موجبات رحمتک»؛ از خدای متعال موجبات رحمت را می‌خواهیم. این، موجبات رحمت را فراهم می‌کند. خدای متعال می‌خواهد رحمت و لطف خود را شامل حال این ملت کند.
1 )
مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، ص 583
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛ 
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛ 
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛

... وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِی بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَيْدِی الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِی وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِی مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّی وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّی بَلْ لِثِقَتِی بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِی إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ وَ لَجَئِی إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ وَ ثِقَتِی بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّی أَنْ لَا رَبَّ لِی غَيْرُكَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ- وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ... إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتك يَا سَيِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِك‏ ‏...
ترجمه :
می دانم كه تو انسان امیدوار را اجابت می كنی و انسان گرفتار را دادرس و كمك كننده ای و می دانم پناه به جود و بخششت و خشنودی به تقدیرت جانشین دریغ داشتن بخيلان و راه چاره ایست از آنچه در دستان خودخواهان است و اى پروردگار من آنكه به سوى تو سفر می كند فاصله او به تو نزديك است و تو از آفريدگان خود پنهان نمى‏شوى مگر آنكه كردارشان آنان را از تو بپوشاند و من با خواسته و حاجت خویش رو به تو آورده ام و كمك خواهیم را به تو قرار داده ام و به دعای تو تقرب می جویم بدون اینكه استحقاق شنیدنش از من و لزوم عفو و گذشتت داشته باشم بلكه به اطمینانم از بزرگواریت و اعتمادم به وعده راستینت و پناهم به ایمان به یگانگیت و اعتمادم به شناخت از تو كه پروردگاری جز تو برای من نیست و خدایی نیست جز تو كه یگانه هستی و شریكی برای تو نیست. خدایا تو گفتی و سخن تو حقیقت است و و عده ات راست است كه «از فضل خداوند بخواهید كه براستی خداوند نسبت به شما مهربان است» و ای سرور من در وصف تو نیست كه به خواستن فرمان دهی و حال آنكه از بخشش دریغ ورزی و براستی كه تو نسبت به عطایا بر آفریده هایت بسیار بخشنده ای و بر ایشان مهربان و دلسوزی،

2 ) سوره مبارکه التوبة آیه 118
وَعَلَى الثَّلاثَةِ الَّذينَ خُلِّفوا حَتّىٰ إِذا ضاقَت عَلَيهِمُ الأَرضُ بِما رَحُبَت وَضاقَت عَلَيهِم أَنفُسُهُم وَظَنّوا أَن لا مَلجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلّا إِلَيهِ ثُمَّ تابَ عَلَيهِم لِيَتوبوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحيمُ
ترجمه :
(همچنین) آن سه نفر که (از شرکت در جنگ تبوک) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد؛ (حتّی) در وجود خویش، جایی برای خود نمی‌یافتند؛ (در آن هنگام) دانستند پناهگاهی از خدا جز بسوی او نیست؛ سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند؛ خداوند بسیار توبه‌پذیر و مهربان است!

3 )
مصباح المتهجد ،شیخ طوسی ص 583 ،
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 74 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛ 
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛

... مَعْرِفَتِی يَا مَوْلَايَ دَلِيلِی عَلَيْكَ وَ حُبِّی لَكَ شَفِيعِی إِلَيْكَ وَ أَنَا وَاثِقٌ مِنْ دَلِيلِی بِدَلَالَتِكَ وَ سَاكِنٌ مِنْ شَفِيعِی إِلَى شَفَاعَتِكَ أَدْعُوكَ يَا سَيِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ رَبِّ أُنَاجِيكَ بِقَلْبٍ قَدْ أَوْبَقَهُ جُرْمُه»
ترجمه :
« سرورم شناختم به تو مرا به سویت راهنمایی می كند و دوستیم به تو شفاعت كننده من به سوی توست و من از راهنمای خویش به راهنما و حجت تو اطمینان دارم و از شفاعت كننده خود به سوی شفاعت تو دلگرمم. ای آقای من به زبانی كه گناه لالش كرده تو را می خوانم. پروردگارا به‌وسيله دلی كه گناه به هلاكتش كشانده با تو نجوا می كنم»


مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش :گناه عمومی، زایل‌کننده نعمت‌های بزرگ
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
[راجع به انواع گناه] نوع سوم، گناهان جمعی ملتهاست. بحث یک نفر آدم نیست که خطایی انجام دهد و یک عده از آن متضرر شوند؛ گاهی یک ملت یا جماعت مؤثری از یک ملت مبتلا به گناهی می‌شوند. این گناه هم استغفار خودش را دارد. یک ملت گاهی سالهای متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت می‌کند و هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد؛ این هم یک گناه است؛ شاید گناه دشوارتری هم باشد؛ این همان «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم»(1) است؛ این همان گناهی است که نعمت‌های بزرگ را زایل می‌کند؛ این همان گناهی است که بلاهای سخت را بر سر جماعت‌ها و ملتهای گنهکار مسلط می‌کند. ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل‌اللَّه نوری را بالای دار بکِشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با این‌که جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم این‌که با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند - که هنوز هم یک عده قلمزن‌ها و گوینده‌ها و نویسنده‌های ما همین حرف دروغ بی‌مبنای بی‌منطق را نشخوار و تکرار می‌کنند - پنجاه سال بعد چوبش را خوردند: در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آن‌جا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. آنها یک عده آدم خاص نبودند؛ این یک گناه ملی و عمومی بود. «و اتّقوا فتنة لاتصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»(2)؛ گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند، نمی‌شود؛ مجازات عمومی است؛ چون حرکت عمومی بوده؛ ولو همه‌ی افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند. همین ملت آن روزی که به خیابان‌ها آمدند و سینه‌شان را مقابل تانک‌های محمدرضا پهلوی سپر کردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنی تحمل و صبر و سکوت گناه‌آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آنها را داد؛ حکومت ظلم ساقط شد، حکومت مردمی سر کار آمد؛ وابستگی ننگ‌آلود سیاسی از بین رفت، حرکت استقلال آغاز شد و ان‌شاءاللَّه ادامه هم دارد و ادامه پیدا خواهد کرد و این ملت به توفیق الهی و به همت خود، به آرمانهای خودش خواهد رسید. این به خاطر این بود که حرکت کرد. بنابراین گناه نوع سوم هم یک‌طور استغفار دارد.
1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 11
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ
ترجمه :
برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت!

2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 25
وَاتَّقوا فِتنَةً لا تُصيبَنَّ الَّذينَ ظَلَموا مِنكُم خاصَّةً ۖ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ شَديدُ العِقابِ
ترجمه :
و از فتنه‌ای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمی‌رسد؛ (بلکه همه را فرا خواهد گرفت؛ چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد!


مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش :اصلاح؛ لازمه‌ی توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
در قرآن بارها «توبه» با «اصلاح» همراه آمده است؛ «الّا الّذین تابوا و اصلحوا»(1)، «من تاب و امن و عمل صالحا»(2). در جایی مصداق این اصلاح هم ذکر شده است: «انّ الّذین یکتمون ما انزلنا من البیّنات»(3)؛ در مقابل کسانی که کتمان کنندگان حقایق بودند، «الّا الّذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا»(4). یا «الّا الّذین تابوا و اصلحوا و اعتصموا باللَّه و اخلصوا دینهم للَّه»(5)؛ درباره‌ی کسانی است که نفاق ورزیدند و دودله شدند. می‌فرماید توبه و اصلاح اینها به این است که خودشان را یک دله و خالص کنند. بنابراین اصلاح لازمه‌ی توبه است.
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 160
إِلَّا الَّذينَ تابوا وَأَصلَحوا وَبَيَّنوا فَأُولٰئِكَ أَتوبُ عَلَيهِم ۚ وَأَنَا التَّوّابُ الرَّحيمُ
ترجمه :
مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند؛ آشکار ساختند؛) من توبه آنها را می‌پذیرم؛ که من توّاب و رحیمم.

2 ) سوره مبارکه مريم آیه 60
إِلّا مَن تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صالِحًا فَأُولٰئِكَ يَدخُلونَ الجَنَّةَ وَلا يُظلَمونَ شَيئًا
ترجمه :
مگر آنان که توبه کنند، و ایمان بیاورند، و کار شایسته انجام دهند؛ چنین کسانی داخل بهشت می‌شوند، و کمترین ستمی به آنان نخواهد شد.

3 ) سوره مبارکه البقرة آیه 159
إِنَّ الَّذينَ يَكتُمونَ ما أَنزَلنا مِنَ البَيِّناتِ وَالهُدىٰ مِن بَعدِ ما بَيَّنّاهُ لِلنّاسِ فِي الكِتابِ ۙ أُولٰئِكَ يَلعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلعَنُهُمُ اللّاعِنونَ
ترجمه :
کسانی که دلایل روشن، و وسیله هدایتی را که نازل کرده‌ایم، بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت می‌کند؛ و همه لعن‌کنندگان نیز، آنها را لعن می‌کنند؛

4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 160
إِلَّا الَّذينَ تابوا وَأَصلَحوا وَبَيَّنوا فَأُولٰئِكَ أَتوبُ عَلَيهِم ۚ وَأَنَا التَّوّابُ الرَّحيمُ
ترجمه :
مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند؛ آشکار ساختند؛) من توبه آنها را می‌پذیرم؛ که من توّاب و رحیمم.

5 ) سوره مبارکه النساء آیه 146
إِلَّا الَّذينَ تابوا وَأَصلَحوا وَاعتَصَموا بِاللَّهِ وَأَخلَصوا دينَهُم لِلَّهِ فَأُولٰئِكَ مَعَ المُؤمِنينَ ۖ وَسَوفَ يُؤتِ اللَّهُ المُؤمِنينَ أَجرًا عَظيمًا
ترجمه :
مگر آنها که توبه کنند، و جبران و اصلاح نمایند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دین خود را برای خدا خالص کنند؛ آنها با مؤمنان خواهند بود؛ و خداوند به افراد باایمان، پاداش عظیمی خواهد داد.


مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش :استغفار، نیاز همه طبقات
کلیدواژه(ها) : توبه, مناجات شعبانیه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
خدای متعال مکرر در قرآن و از جمله در این آیه ما را امر می‌کند به آمرزش‌طلبی و توبه‌ی به سوی خدا. توبه، یعنی برگشت. این برگشت، هم در مرحله‌ی ایمان و هم در مرحله‌ی عمل و رفتار است. ما کوتاهی‌هایی داشتیم و داریم؛ باید خود را اصلاح کنیم؛ و این در درجه‌ی اولِ اهمیت است. سوره‌ی مبارکه‌ی هود این‌طور شروع می‌شود: «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم. الر. کتاب احکمت ایاته ثمّ فصّلت من لدن حکیم خبیر. الّا تعبدوا الّا اللَّه انّنی لکم منه نذیر و بشیر و ان استغفروا ربّکم ثمّ توبوا الیه»(1). یعنی رسالت قرآنی در درجه‌ی اول مسأله‌ی توحید است؛ بلافاصله بازگشت به خدا و آمرزش‌طلبی از خدا مطرح می‌شود. این، مربوط به همه‌ی طبقات است؛ از پیغمبران گرفته تا درجات پایین؛ منتها گناهی که از آن استغفار می‌کنیم، در ما یک چیز است؛ در پاکان و برجستگان چیز دیگری است. «کار پاکان را قیاس از خود مگیر». آنها هم احتیاج دارند به استغفار؛ آنها هم ممکن‌اند؛ «سیه‌رویی ز ممکن در دو عالم جدا هرگز نشد، واللَّه اعلم»؛ آنها هم احتیاج دارند که طلب مغفرت کنند و این نقص و نرسیدن و این کُندی نسبی را با طلب مغفرت از خدا جبران کنند. در مورد ما هم که خطاها و گناهان یکی دو تا نیست؛ ما انواع و اقسام خطاها را داریم. این، حرف اصلی ماست.
 
روایتی را هم در این‌جا ذکر کنم: «ادفعوا ابواب البلایا بالاستغفار»(2)؛ درِ بلا را به وسیله‌ی استغفار ببندید. در همین آیه هم که خواندیم، دارد «یمتّعکم متاعا حسنا»(3)؛ یعنی بهره‌مندی نیکو از زندگی، با استغفار و توبه و آمرزش‌طلبی از خدای متعال حاصل خواهد شد.
 
در یک روایت دیگر دارد: «خیر الدّعا الأستغفار»(4)؛ از همه‌ی دعاها بهتر، طلب آمرزش از خدای متعال است. در مناجات شعبانیه آمده است: «الهی ما اظنّک تردّنی فی حاجة قد افنیت عمری فی طلبها منک»(5). این حاجت چیست؟ حاجتی که می‌گوید من همه‌ی عمرم را در طلب آن سپری کردم، عبارت است از مغفرت الهی.
1 ) سوره مبارکه هود آیه 1
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ الر ۚ كِتابٌ أُحكِمَت آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت مِن لَدُن حَكيمٍ خَبيرٍ
ترجمه :
الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته؛ سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است!

1 ) سوره مبارکه هود آیه 2
أَلّا تَعبُدوا إِلَّا اللَّهَ ۚ إِنَّني لَكُم مِنهُ نَذيرٌ وَبَشيرٌ
ترجمه :
(دعوت من این است) که: جز «اللّه» را نپرستید! من از سوی او برای شما بیم دهنده و بشارت دهنده‌ام!

1 ) سوره مبارکه هود آیه 3
وَأَنِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتاعًا حَسَنًا إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤتِ كُلَّ ذي فَضلٍ فَضلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنّي أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ كَبيرٍ
ترجمه :
و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛ تا شما را تا مدّت معیّنی، (از مواهب زندگی این جهان،) به خوبی بهره‌مند سازد؛ و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم!

2 )
مستدرك الوسائل ،میرزای نوری  ج 5 ص 318  ؛
میزان الحكمه،محمدی ری شهری : ج 2 ص 871 ؛

ادْفَعُوا أَبْوَابَ الْبَلَايَا بِالِاسْتِغْفَارِ
ترجمه :
درهای بلا و سختی را به وسیله استغفار ببندید.

3 ) سوره مبارکه هود آیه 3
وَأَنِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتاعًا حَسَنًا إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤتِ كُلَّ ذي فَضلٍ فَضلَهُ ۖ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنّي أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ كَبيرٍ
ترجمه :
و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛ تا شما را تا مدّت معیّنی، (از مواهب زندگی این جهان،) به خوبی بهره‌مند سازد؛ و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناکم!

4 )
كافی ثقة الاسلام كلینی  ج 2 ص 504 ح1 ؛
المحاسن ، احمد بن ابى عبد اللّه برقى‏ ج  1 ص  291 ؛ 
الجعفريات ، محمد بن محمد بن اشعث‏ ص  228 ؛ 
بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج 90ص 284ح 32 ؛

خَيْرُ الدُّعَاءِ الِاسْتِغْفَارُ
ترجمه :
از امام صادق (ع) كه رسول خدا (ص) فرمودند: بهترين دعا استغفار كردن است.

5 )
اقبال الاعمال ،سید بن طاووس ص 685 ؛
بحارالانوار ،علامه مجلسی ج 91 ص 98 ؛

...إِلَهِی مَا أَظُنُّكَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَيْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْكَ إِلَهِی فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً يَزِيدُ وَ لَا يَبِيدُ كَمَا تُحِبُّ فَتَرْضَى إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَ انّى احبّك...
ترجمه :
...خدايا گمان ندارم كه مرا بازگردانى در مورد حاجتى كه عمر خويش را درخواستن آن از تو، سپرى كردم، خدايا ستايش خاص‏ تو است ستايش ابدى جاويدان هميشگى كه فزون شود ولى كم نگردد، بدان نحو كه دوست دارى و خوشنود شوى، خدايا اگر مرا بجنايتم مأخوذ دارى من هم تو را بعفوت بگيرم، و اگر بگناهانم بگيرى من هم تو را بآمرزشت بگيرم، و اگر بدوزخم ببرى بدوزخيان اعلام كنم كه تو را دوست دارد...


مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه, کارگزاران نظام
کلیدواژه(ها) : توبه, کارگزاران نظام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر توانستید از دل استغفاری برآورید و عزمی و حرکتی بکنید، بدانید که توفیق الهی و توجه الهی شامل حال شماست؛ شما را دارند جذب می‌کنند و می‌کِشند.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : نقشه دشمن, توبه, غفلت, غفلت از دشمن, دشمن
کلیدواژه(ها) : نقشه دشمن, توبه, غفلت, غفلت از دشمن, دشمن
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
هر چه از دشمن و توطئه‌های دشمن غفلت کرده‌ایم، بایستی از آن استغفار و توبه کنیم.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خدای متعال مکرر در قرآن ... امر میکند به آمرزش‌طلبی و توبه‌ی به سوی خدا. توبه، یعنی برگشت. این برگشت، هم در مرحله‌ی ایمان و هم در مرحله‌ی عمل و رفتار است. ما کوتاهیهایی داشتیم و داریم؛ باید خود را اصلاح کنیم؛ و این در درجه‌ی اولِ اهمیت است. سوره‌ی مبارکه‌ی هود این‌طور شروع میشود: «بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم. الر. کتاب احکمت ایاته ثمّ فصّلت من لدن حکیم خبیر. الّا تعبدوا الّا اللَّه انّنی لکم منه نذیر و بشیر و ان استغفروا ربّکم ثمّ توبوا الیه». یعنی رسالت قرآنی در درجه‌ی اول مسأله‌ی توحید است؛ بلافاصله بازگشت به خدا و آمرزش‌طلبی از خدا مطرح میشود. این، مربوط به همه‌ی طبقات است؛ از پیغمبران گرفته تا درجات پایین؛ منتها گناهی که از آن استغفار میکنیم، در ما یک چیز است؛ در پاکان و برجستگان چیز دیگری است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روایتی را .. در این‌جا ذکر کنم: «ادفعوا ابواب البلایا بالأستغفار»؛ درِ بلا را به وسیله‌ی استغفار ببندید. در همین آیه هم که خواندیم، دارد «یمتّعکم متاعا حسنا»؛ یعنی بهره‌مندی نیکو از زندگی، با استغفار و توبه و آمرزش‌طلبی از خدای متعال حاصل خواهد شد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در مناجات شعبانیه آمده است: «الهی ما اظنّک تردّنی فی حاجة قد افنیت عمری فی طلبها منک». این حاجت چیست؟ حاجتی که میگوید من همه‌ی عمرم را در طلب آن سپری کردم، عبارت است از مغفرت الهی.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آمرزش الهی به معنای اصلاح خطاهاست؛ به معنای جبران کردن ضربه‌هایی است که بر خودمان و بر دیگران وارد کردیم. اگر بشر بجد درصدد اصلاح خطاها و مفاسد باشد، راه خدا هموار خواهد شد و سرانجام بشر، سرانجام نیکی خواهد شد. اشکال کار ما انسان‌ها غفلت از خطای خود، غفلت از لزوم اصلاح، و غفلت از اجرایی کردن اصلاح در خود است. اگر این غفلت‌ها از بین رفت و اگر این عزم به وجود آمد، همه چیز اصلاح میشود. در مرحله‌ی اول - که مرحله‌ی مقدماتی و جزو بزرگترین وظایف ماست - خودمان اصلاح میشویم، که اساس هم این است؛ یعنی همه‌ی کارها مقدمه‌ی اصلاح خود است؛ همه‌ی کارها مقدمه‌ی کسب رضای الهی از خود است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آمرزش الهی به معنای اصلاح خطاهاست؛ به معنای جبران کردن ضربه‌هایی است که بر خودمان و بر دیگران وارد کردیم. اگر بشر بجد درصدد اصلاح خطاها و مفاسد باشد، راه خدا هموار خواهد شد و سرانجام بشر، سرانجام نیکی خواهد شد. اشکال کار ما انسان‌ها غفلت از خطای خود، غفلت از لزوم اصلاح، و غفلت از اجرایی کردن اصلاح در خود است. اگر این غفلت‌ها از بین رفت و اگر این عزم به وجود آمد، همه چیز اصلاح میشود. در مرحله‌ی اول - که مرحله‌ی مقدماتی و جزو بزرگترین وظایف ماست - خودمان اصلاح میشویم، که اساس هم این است؛ یعنی همه‌ی کارها مقدمه‌ی اصلاح خود است؛ همه‌ی کارها مقدمه‌ی کسب رضای الهی از خود است؛ «علیکم انفسکم لایضرّکم من ضلّ اذا اهتدیتم»؛ همه‌ی تلاشها و مجاهدتها برای این است که بتوانیم خدا را از خودمان راضی کنیم و به کمالی که در اصل آفرینش برای ما در نظر گرفته شده، خود را برسانیم.
مرحله‌ی دیگر، استغفار اجتماعی و اصلاح اجتماعی است؛ مسیر و هدف جمعی و کارکرد عمومی را در حوزه‌ی توانایی خودمان اصلاح کنیم؛ که این واضح‌ترین نمونه از تأثیر استغفار و مفهوم و محتوا و مضمون واقعی استغفار است. نباید این کار را دشوار به حساب آورد. اگر اراده کنیم، این کار آسان است و ما میتوانیم. این شب‌ها در دعای شریف ابوحمزه خواندید: «و انّ الرّاحل الیک قریب المسافة»؛ پروردگارا! کسی که به سمت تو بیاید، راهش نزدیک است. عمده، عزم کردن، حرکت کردن و همت گماشتن است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر توانستید از دل استغفاری برآورید و عزمی و حرکتی بکنید، بدانید که توفیق الهی و توجه الهی شامل حال شماست؛ شما را دارند جذب میکنند و میکِشند. خدا در موارد متعدد توبه را به خودش نسبت میدهد؛ «ثمّ تاب علیهم لیتوبوا»؛ خدا توبه کرد تا انسانها توبه کنند. توبه یعنی چه؟ یعنی توجه و برگشت. خدا به شما عطف توجه کرد؛ این موجب شد تا دل شما هم به خدای متعال متمایل شود.
تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر توانستید از دل استغفاری برآورید و عزمی و حرکتی بکنید، بدانید که توفیق الهی و توجه الهی شامل حال شماست؛ شما را دارند جذب میکنند و میکِشند. خدا در موارد متعدد توبه را به خودش نسبت میدهد؛ «ثمّ تاب علیهم لیتوبوا»؛ خدا توبه کرد تا انسانها توبه کنند. توبه یعنی چه؟ یعنی توجه و برگشت. خدا به شما عطف توجه کرد؛ این موجب شد تا دل شما هم به خدای متعال متمایل شود.
تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکجور گناهی است که فقط ظلم به نفس است - که تعبیر ظلم به نفس در قرآن و در حدیث فراوان است - گناهی است که فرد مرتکب میشود و اثر مستقیمش هم به خود او برمیگردد؛ گناهان متعارفِ فردىِ معمولی. […]استغفارش به این است که انسان صادقانه از خدای متعال آمرزش بخواهد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نوعی از گناه است که فرد مرتکب میشود، اما اثر مستقیم آن به مردم و به دیگری میرسد. این گناه، سنگین‌تر است. این گناه، ظلم به نفس هم هست؛ اما چون تعدی و تجاوز به دیگران است، دشواری کار آن بیشتر است و علاج آن هم سخت‌تر است؛ از قبیل ظلم، غصب، پایمال کردن حقوق مردم، پایمال کردن حقوق عمومی انسانها. این گناه بیشتر متعلق میشود به حکومت‌ها؛ این گناه مدیران است؛ این گناه سیاستمداران است؛ این گناه شخصیت‌های بین‌المللی است؛ این گناه آنهایی است که یک کلمه حرفشان، یک امضایشان، یک عزلشان، یک نصبشان میتواند خانواده‌هایی و گاهی ملتی را تحت تأثیر قرار دهد. مردم عادی معمولاً این‌طور گناهی ندارند؛ اگر هم داشته باشند، دایره‌اش خیلی ضعیف است؛ کسی راه برود و مثلاً پای کسی را عمداً لگد کند؛ در این حد است. اما من و شما اگر قرار شد مبتلای به این نوع گناه شویم، دامنه‌اش وسیع است. همین‌طور که گفتیم، یک امضای ما، یک حکم ما، یک حرف ما، یک قضاوت ما، یک نشست و برخاست ما در محل تصمیم‌گیری میتواند اثر مستقیم خودش را به جماعت‌های زیادی برساند. این نوع گناه هم استغفار متناسب با خودش دارد اما]این[ گناه […]مسأله‌اش فقط با استغفار حل نمیشود؛ انسان باید آن را درست کند. مقوله‌ی اصلاح کردن و درست کردن و مشکلات را برطرف کردن، این‌جا پیش می‌آید.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
]یکی ازاقسام گناهان[ گناهان جمعی ملتهاست. بحث یک نفر آدم نیست که خطایی انجام دهد و یک عده از آن متضرر شوند؛ گاهی یک ملت یا جماعت مؤثری از یک ملت مبتلا به گناهی میشوند. این گناه هم استغفار خودش را دارد. یک ملت گاهی سالهای متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت میکند و هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمیدهد؛ این هم یک گناه است؛ شاید گناه دشوارتری هم باشد؛ این همان «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم» است؛ این همان گناهی است که نعمت‌های بزرگ را زایل میکند؛ این همان گناهی است که بلاهای سخت را بر سر جماعت‌ها و ملتهای گنهکار مسلط میکند. ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل‌اللَّه نوری را بالای دار بکِشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با این‌که جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم این‌که با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند - که هنوز هم یک عده قلمزن‌ها و گوینده‌ها و نویسنده‌های ما همین حرف دروغ بیمبنای بیمنطق را نشخوار و تکرار میکنند - پنجاه سال بعد چوبش را خوردند: در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آن‌جا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. آنها یک عده آدم خاص نبودند؛ این یک گناه ملی و عمومی بود. «و اتّقوا فتنة لاتصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»؛ گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند، نمیشود؛ مجازات عمومی است؛ چون حرکت عمومی بوده؛ ولو همه‌ی افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند. همین ملت آن روزی که به خیابان‌ها آمدند و سینه‌شان را مقابل تانکهای محمدرضا پهلوی سپر کردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنی تحمل و صبر و سکوت گناه‌آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آنها را داد؛ حکومت ظلم ساقط شد، حکومت مردمی سر کار آمد؛ وابستگی ننگ‌آلود سیاسی از بین رفت، حرکت استقلال آغاز شد و ان‌شاءاللَّه ادامه هم دارد و ادامه پیدا خواهد کرد و این ملت به توفیق الهی و به همت خود، به آرمانهای خودش خواهد رسید. این به خاطر این بود که حرکت کرد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از سه گونه گناه باید استغفار کرد؛ اینها به درد ما میخورد؛ من و شما در کارهای مدیریتی هم به آن نیاز داریم. غفلت از اینها خسارتهای بزرگی را بر ما وارد کرده است و میکند. سه جور گناه وجود دارد: یکجور گناهی است که فقط ظلم به نفس است - که تعبیر ظلم به نفس در قرآن و در حدیث فراوان است - گناهی است که فرد مرتکب میشود و اثر مستقیمش هم به خود او برمیگردد؛ گناهان متعارفِ فردىِ معمولی.
نوع دیگر، گناهی است که فرد مرتکب میشود، اما اثر مستقیم آن به مردم و به دیگری میرسد. این گناه، سنگین‌تر است. این گناه، ظلم به نفس هم هست؛ اما چون تعدی و تجاوز به دیگران است، دشواری کار آن بیشتر است و علاج آن هم سخت‌تر است؛ از قبیل ظلم، غصب، پایمال کردن حقوق مردم، پایمال کردن حقوق عمومی انسانها. این گناه بیشتر متعلق میشود به حکومت‌ها؛ این گناه مدیران است؛ این گناه سیاستمداران است؛ این گناه شخصیت‌های بین‌المللی است؛ این گناه آنهایی است که یک کلمه حرفشان، یک امضایشان، یک عزلشان، یک نصبشان میتواند خانواده‌هایی و گاهی ملتی را تحت تأثیر قرار دهد. مردم عادی معمولاً این‌طور گناهی ندارند؛ اگر هم داشته باشند، دایره‌اش خیلی ضعیف است؛ کسی راه برود و مثلاً پای کسی را عمداً لگد کند؛ در این حد است. اما من و شما اگر قرار شد مبتلای به این نوع گناه شویم، دامنه‌اش وسیع است. همین‌طور که گفتیم، یک امضای ما، یک حکم ما، یک حرف ما، یک قضاوت ما، یک نشست و برخاست ما در محل تصمیم‌گیری میتواند اثر مستقیم خودش را به جماعت‌های زیادی برساند. این نوع گناه هم استغفار متناسب با خودش دارد. گناه نوع اول استغفارش به این است که انسان صادقانه از خدای متعال آمرزش بخواهد؛ اما گناه نوع دوم مسأله‌اش فقط با استغفار حل نمیشود؛ انسان باید آن را درست کند. مقوله‌ی اصلاح کردن و درست کردن و مشکلات را برطرف کردن، این‌جا پیش می‌آید.
نوع سوم، گناهان جمعی ملتهاست. بحث یک نفر آدم نیست که خطایی انجام دهد و یک عده از آن متضرر شوند؛ گاهی یک ملت یا جماعت مؤثری از یک ملت مبتلا به گناهی میشوند. این گناه هم استغفار خودش را دارد. یک ملت گاهی سالهای متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت میکند و هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمیدهد؛ این هم یک گناه است؛ شاید گناه دشوارتری هم باشد؛ این همان «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم» است؛ این همان گناهی است که نعمت‌های بزرگ را زایل میکند؛ این همان گناهی است که بلاهای سخت را بر سر جماعت‌ها و ملتهای گنهکار مسلط میکند. ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل‌اللَّه نوری را بالای دار بکِشند و دم نزدند؛ دیدند که او را با این‌که جزو بانیان و بنیانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم این‌که با جریان انگلیسی و غربگرای مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند - که هنوز هم یک عده قلمزن‌ها و گوینده‌ها و نویسنده‌های ما همین حرف دروغ بیمبنای بیمنطق را نشخوار و تکرار میکنند - پنجاه سال بعد چوبش را خوردند: در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل شد و در آن‌جا انتقال سلطنت و حکومت به رضاشاه را تصویب کردند. آنها یک عده آدم خاص نبودند؛ این یک گناه ملی و عمومی بود. «و اتّقوا فتنة لاتصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»؛ گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند، نمیشود؛ مجازات عمومی است؛ چون حرکت عمومی بوده؛ ولو همه‌ی افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند. همین ملت آن روزی که به خیابان‌ها آمدند و سینه‌شان را مقابل تانکهای محمدرضا پهلوی سپر کردند و از مرگ نترسیدند؛ یعنی تحمل و صبر و سکوت گناه‌آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آنها را داد؛ حکومت ظلم ساقط شد، حکومت مردمی سر کار آمد؛ وابستگی ننگ‌آلود سیاسی از بین رفت، حرکت استقلال آغاز شد و ان‌شاءاللَّه ادامه هم دارد و ادامه پیدا خواهد کرد و این ملت به توفیق الهی و به همت خود، به آرمانهای خودش خواهد رسید. این به خاطر این بود که حرکت کرد. بنابراین گناه نوع سوم هم یکطور استغفار دارد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در قرآن بارها «توبه» با «اصلاح» همراه آمده است؛ «الّا الّذین تابوا و اصلحوا»، «من تاب و امن و عمل صالحا». در جایی مصداق این اصلاح هم ذکر شده است: «انّ الّذین یکتمون ما انزلنا من البیّنات»؛ در مقابل کسانی که کتمان کنندگان حقایق بودند، «الّا الّذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا». یا «الّا الّذین تابوا و اصلحوا و اعتصموا باللَّه و اخلصوا دینهم للَّه»؛ درباره‌ی کسانی است که نفاق ورزیدند و دودله شدند. میفرماید توبه و اصلاح اینها به این است که خودشان را یک دله و خالص کنند. بنابراین اصلاح لازمه‌ی توبه است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خدای متعال مکرر در قرآن ... امر میکند به آمرزش‌طلبی و توبه‌ی به سوی خدا. توبه، یعنی برگشت. این برگشت، هم در مرحله‌ی ایمان و هم در مرحله‌ی عمل و رفتار است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خدای متعال مکرر در قرآن ... امر میکند به آمرزش‌طلبی و توبه‌ی به سوی خدا. توبه، یعنی برگشت. این برگشت، هم در مرحله‌ی ایمان و هم در مرحله‌ی عمل و رفتار است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اشکال کار ما انسان‌ها غفلت از خطای خود، غفلت از لزوم اصلاح، و غفلت از اجرایی کردن اصلاح در خود است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
آمرزش الهی به معنای اصلاح خطاهاست؛ به معنای جبران کردن ضربه‌هایی است که بر خودمان و بر دیگران وارد کردیم.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر توانستید از دل استغفاری برآورید و عزمی و حرکتی بکنید، بدانید که توفیق الهی و توجه الهی شامل حال شماست.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام - 1384/08/08
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از خودخواهیها باید استغفار کنیم. خودخواهی نقطه‌ی مقابل خداخواهی است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ی تهران‌‌ - 1384/07/29
عنوان فیش :برقرار شدن رابطه قلبی با خدا، نتیجه غفلت و شهوات گذشته
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بعضی‌ها دعا و عبادت و توبه را می‌گذارند برای دوران پیری؛ این اشتباه بزرگی است. اگر گفته شود توبه کنید، می‌گویند حالا وقت داریم. اولاً معلوم نیست وقت داشته باشیم؛ مرگ انسان را مطلع نمی‌کند؛ برای همه‌ی سنین هم است. اگر فرض کردیم حقیقتاً وقت داریم - یعنی بناست به سنین پیری برسیم - چنانچه کسی خیال کند که می‌شود دوران جوانی را با غفلت و غرق شدن در شهوات گذراند، بعد با خیال راحت و با آسانی به سراغ توبه رفت، اشتباه بزرگی مرتکب شده است. حالت دعا و انابه چیزی نیست که انسان هر وقت اراده کرد، برای او پیش بیاید. گاهی می‌خواهیم، نمی‌شود؛ دنبال حال و توجه هستیم، دست نمی‌دهد؛ «ذلک بما قدّمت یداک»(1). انسانی که زمینه‌ی توجه به خدا و رجوع الی‌اللَّه را در خودش به‌وجود نیاورده باشد، این‌طور نیست که هر وقت اراده کرد، بتواند درِ خانه‌ی خدا برود. شما می‌بینید بعضی دلهای پاک - غالباً جوانها - خیلی راحت می‌توانند ارتباط برقرار کنند؛ اما بعضی هرچه تلاش می‌کنند، این ارتباط برقرار نمی‌شود. کسانی‌که فرصتی دارند و می‌توانند دل خودشان را نرم نگه دارند، قدر بدانند و رابطه‌ی خود را با خدا حفظ کنند؛ تا هر وقت خواستند درِ خانه‌ی خدا بروند، بتوانند.
1 ) سوره مبارکه الحج آیه 10
ذٰلِكَ بِما قَدَّمَت يَداكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيسَ بِظَلّامٍ لِلعَبيدِ
ترجمه :
(و به آنان می‌گوییم:) این در برابر چیزی است که دستهایتان از پیش برای شما فرستاده؛ و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمی‌کند!


مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ی تهران‌‌ - 1384/07/29
عنوان فیش :ماه رمضان، ماه طهارت قلب/صحیفه سجادیه دعای 44
کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, روزه, توبه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
همه‌ی برادران و خواهران عزیز را که در این نماز پُرشکوه شرکت کرده‌اید و همچنین خودم را به حفظ تقوا و پرهیزگاری دعوت و توصیه می‌کنم؛ که هدف از روزه‌ی ماه رمضان، بنا بر تصریح آیه‌ی قرآن(1)، عبارت است از تقوا و افزایش این ذخیره‌ی معنوی در وجود انسان.
این ماه، ماه ضیافت الهی است(2). پذیرایی خداوند از بندگان خود در این ماه - که یک پذیرایی معنوی است - عبارت است از گشودن درهای رحمت و مغفرت و مضاعف کردن اجر و ثواب اعمال خیری که بندگان در این ماه انجام می‌دهند. روزه‌ی ماه رمضان هم یکی از مواد همین ضیافت عظیم الهی است، که مایه‌ی تصفیه‌ی روح انسان و ایجاد زمینه‌ی طهارت قلبی روزه‌دار است. امام سجاد (علیه‌السّلام) در خطبه‌یی فرمود: «شهر الطّهور و شهر التمحیص»(3)؛ رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خدای متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار می‌دهد. لذا در یک روایت وارد شده است که «فمن لم یغفر له فی رمضان ففی ایّ شهر یغفر له»(4)؛ اگر کسی در ماه رمضان - که درهای رحمت و مغفرت الهی به روی انسانها گشوده است - نتواند به مغفرت و رحمت الهی دست پیدا کند، پس کِی چنین توفیقی نصیب او خواهد شد؟
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 183
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقونَ
ترجمه :
ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.

2 )
عيون ‏أخبار الرضا ، شیخ صدوق  ج 1 ص 295 ؛
أمالی ، شیخ صدوق ، ص 93 ؛
إقبال الاعمال ، سید بن طاووس ، ص 2 ؛ 
مصباح الكفعمی، كفعمی ص633 ؛ 
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ، ج 93 ، ص 356 ؛

إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ يَوْمٍ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ يُوَفِّقَكُمْ لِصِيَامِهِ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِيَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِيمِ وَ اذْكُرُوا بِجُوعِكُمْ وَ عَطَشِكُمْ فِيهِ جُوعَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِكُمْ وَ مَسَاكِينِكُمْ وَ وَقِّرُوا كِبَارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَكُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَكُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا يَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَيْهِ أَسْمَاعَكُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَيْتَامِ النَّاسِ كَمَا يُتَحَنَّنُ عَلَى أَيْتَامِكُمْ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِكُمْ
ترجمه :
امام رضا(ع) از پدران بزرگوارشان از امير المؤمنين عليهم السّلام نقل فرمودند كه: روزى پيامبر اكرم (ص) برای ما سخنرانى كرد، فرمودند: اى مردم، ماه خدا با بركت‏ و رحمت و آمرزش به شما رو كرده است، ماهى كه نزد خدا از تمام ماهها برتر است و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعاتش بهترين ساعات است و آن ماهى است كه در آن ماه به مهمانى خدا دعوت شده‏ايد و در آن از اهل كرامت خدا گشته‏ايد، نفسهايتان در اين ماه تسبيح و خوابتان در آن عبادت است و اعمالتان در آن مقبول است و دعايتان مستجاب، پس با نيّتهاى صادق و قلبهاى پاك از خدا بخواهيد كه شما را به روزه گرفتن و خواندن كتابش موفّق نمايد، چرا كه بدبخت كسى است كه در اين ماه با عظمت از آمرزش خداوند محروم ماند، و با گرسنگى و تشنگیتان در اين ماه گرسنگى و تشنگى قيامت را به ياد آوريد و به فقیران و مساكين خود صدقه بدهيد و بزرگان خود را احترام كنيد، به كودكان خود مهربانى كنيد و با خويشان خود ارتباط برقرار كنيد و زبانهايتان را حفظ كنيد و گوشهای خود را از آنچه شنیدن آن حلال نيست ببنديد، به يتيمهاى مردم مهربانى كنيد تا بر يتيمهاى شما مهربانى كنند، از گناهانتان به درگاه خداوند توبه كنيد.

3 )
الصحیفه السجادیه ،  دعای 44  ؛

...وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّيَامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلَامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحِيص.....
ترجمه :
... سپاس خداوندى را كه يكى از آن راهها كه در برابر ما گشوده، ماه خود، ماه رمضان است، ماه صيام و ماه اسلام، ماه پاكيزگى از آلودگى‏ها، ماه رهايى از گناهان ...

4 )
امالی ، شیخ صدوق  ص 48  ؛
ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ،شیخ صدوق : ص 72 ؛
 روضه الواعظین،محمد بن حسن فتال نیشابوری : ج2 ص 345 ؛ 
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 8 ص 183 ؛

... ثُمَّ يُنَادِی رِضْوَانُ خَازِنُ الْجَنَّةِ يَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ هَلُمُّوا إِلَى الرَّيَّانِ فَيَدْخُلُ أُمَّتِی فِی ذَلِكَ الْبَابِ إِلَى الْجَنَّةِ فَمَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِی رَمَضَانَ فَفِی أَيِّ شَهْرٍ يُغْفَرُ لَهُ و لا حول و لا قوة إلا بالله و حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيل
ترجمه :
... رضوان خازن بهشت ندا می دهد: اى امت محمد بيائيد به سوى ريان و امت من از اين در وارد بهشت [سیراب] می شوند پس هر كه در ماه رمضان آمرزيده نشود در چه ماهى آمرزيده می شود؟ و هیچ نیرو و توانی نيست مگر به سبب خداوند و خدا ما را بس است و چه خوب وكيلى است


مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ی تهران‌‌ - 1384/07/29
عنوان فیش : توبه, دعا, عبادت
کلیدواژه(ها) : توبه, دعا, عبادت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بعضى‌ها دعا و عبادت و توبه را مى‌گذارند براى دوران پیرى؛ این اشتباه بزرگى است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ی تهران‌‌ - 1384/07/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دعا و انابه چیزی نیست که انسان هر وقت اراده کرد، برای او پیش بیاید. گاهی میخواهیم، نمیشود؛ دنبال حال و توجه هستیم، دست نمیدهد؛ «ذلک بما قدّمت یداک». انسانی که زمینه‌ی توجه به خدا و رجوع الی اللَّه را در خودش به‌وجود نیاورده باشد، این‌طور نیست که هر وقت اراده کرد، بتواند درِ خانه‌ی خدا برود.

مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ی تهران‌‌ - 1384/07/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام سجاد (علیه‌السّلام) در خطبه‌یی فرمود: «شهر الطّهور و شهر التمحیص»؛ رمضان، ماه پاک شدن و طهارت قلب و ماه مغفرت است؛ چون خدای متعال استغفار را در این ماه بیش از دیگر ایام سال مورد لطف و عنایت خود قرار میدهد. لذا در یک روایت وارد شده است که «فمن لم یغفر له فی رمضان ففی اىّ شهر یغفر له»؛ اگر کسی در ماه رمضان - که درهای رحمت و مغفرت الهی به روی انسانها گشوده است - نتواند به مغفرت و رحمت الهی دست پیدا کند، پس کِی چنین توفیقی نصیب او خواهد شد؟

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1383/10/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
حج گزارانِ عزیز را به خُشوع و ذِکر و اِنابِه و تلاوت قرآن باتدبّر و حضور در نمازهای جماعت و مهربانی با حاجیانِ کشورهای دیگر و پرهیز از وقت‌گذرانیهاىِ بیهوده، فرا میخوانم .

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1383/10/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حج گزارانِ عزیز را به خُشوع و ذِکر و اِنابِه[…] فرا میخوانم.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز عید فطر - 1383/08/24
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
برخلاف سیاست راهبردی دشمنان معنویت و فضیلت که می خواهند نسل جوان را در همه ی دنیا از هستی معنوی ساقط کنند، بحمدالله و علی رغم تلاش پُرهزینه ی آنها، خیل جوان ما با دلهای نورانی خودشان به سمت دعا و تضرع و انابه و استغفار، بخصوص در ماه رمضان، حرکت می کنند.

مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1383/01/30
عنوان فیش :چهار حقی که باید رعایت شود
کلیدواژه(ها) : حق و تکلیف, حق, توبه, حسن خلق, کمک به نیازمندان
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
عَن اَبی عَبدِ الله (عَلَیهِ السَّلام) قالَ قالَ النَّبِیّ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَلزَمُ‌ الحَقُّ لِاُمَّتی‌ فی اَربَعٍ یُحِبّونَ التّائِبَ وَ یَرحَمونَ الضَّعیفَ وَ یُعینونَ المُحسِنَ وَ یَستَغفِرونَ لِلمُذنِب.(۱)
عَن اَبی عَبدِ الله (عَلَیهِ السَّلام) قال قالَ النَّبِیّ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَلزَمُ‌ الحَقُّ لِاُمَّتی‌ فی اَربَع
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمود: در چهار چیز بر گردن امّت من یک حقّی هست، یک مسئولیّتی هست. میشود «یَلزَمُ‌ الحَقُّ لِاُمَّتی» را به معنای «یلزم الحقّ علی امّتی» بگیریم، که ظاهر معنا هم همین است و موارد متعدّدی هم همین جور استعمال شده است؛ میشود هم گفت که این طوایف چهارگانه‌ای که ذکر میکنند، حق مال آنها است، آنها هم از امّتند. به هر حال، مطلب روشن است؛ چهار حق به هر حال وجود دارد که بایستی رعایت بشود.

یُحِبّونَ التّائِب
[حقّ اوّل:] توبهکننده را دوست بدارند، همچنان که خداوند متعال فرموده است «اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّابینَ وَ یُحِبُّ المُتَطَهِّرین»؛(۲) توبه‌کننده را دوست بدارند. بعضی نگاه میکنند به سابقه، میگویند این آدمِ گناهکاری است، به لاحقه نگاه نمیکنند که توبه کرده است؛ در حالی که خدای متعال به لاحقه نگاه میکند، به توبه نگاه میکند؛ وَالّا هر توبه‌کننده‌ای بالاخره گناهکاری است که حالا توبه کرده است و خدای متعال او را دوست میدارد. بعضی از ماها سختگیری میکنیم، میگوییم این آدم این سوابق را دارد، توبه‌ی او را مورد توجّه قرار نمیدهیم. این یک حق، که توبه‌کننده را مردم دوست بدارند؛ این مسئولیّتی است بر گردن مردم، همچنان که خدا او را دوست میدارد.

وَ یَرحَمونَ الضَّعیف
[حقّ دوّم:] بر ضعیفِ فرودست ترحّم کنند، لگدمال نکنند ضعیف را، پایمال نکنند، بر خلاف دنیای جنگل که مال حیوانات وحشی است و دنیای بهاصطلاح متمدّنِ کنونی که از وحشی‌ها هم اینها بدترند؛ اگر احساس کردند طرف مقابلشان ضعیف است، دیگر به او ترحّم نمیکنند، پایمالش میکنند. لذا اظهار ضعف پیش مستکبرین و متکبّرین دنیا، ایجادِ مقدّمه‌ی برای لگدمال شدن است؛ یعنی هر کسی که ضعف نشان بدهد، حتماً دارد خودش را آماده میکند برای لگدمال شدن؛ رویّه‌ی دنیای جاهل و تمدّن جاهلی و نظم جاهلی این است. در اسلام عکسِ این است؛ یعنی اگر دیدید کسی ضعیف است، باید ترحّمش بکنید.

وَ یُعینونَ المُحسِن
[حقّ سوّم:] نیکوکار را کمک کنند؛ این یک وظیفه است. اگر دیدید کسی مشغول کار نیکی است، خدمتی دارد میکند -چه خدمت مالی به مردم، چه خدمت علمی، چه خدمت اجتماعی، چه خدمت سیاسی- نباید بگوییم «خیلی خب، دارد وظیفه‌اش را انجام میدهد، بکند»، ما هم از کنار عبور کنیم؛ نه، وظیفه است که اگر دیدید کسی کار خوبی میکند و احسان دارد میکند -هر نوع احسانی- باید به این کمک کنید. این حقّی است بر گردن مردم؛ یا حالا به معنای دوّم بگوییم حقّی است برای این گونه افراد، که طبعاً بر گردن سایر افراد خواهد بود.

وَ یَستَغفِرونَ لِلمُذنِب
[حقّ چهارم:] با آدم گناهکاری که میدانیم دارد گناه میکند، چه جوری برخورد کنیم؟ اینجا میفرماید «یَستَغفِرون»؛ برای او استغفار کنید، [بگویید] خدایا او را ببخش. این هم با عملِ ما یک مقداری تفاوت دارد؛ ما وقتی دیدیم کسی گناهکار است، اوّل لعنتش میکنیم یا تبرّی از او میکنیم، در حالی که آن کاری که لازم است این است که اوّل استغفار کنیم برای او، بگوییم خدایا او را بیامرز. و آمرزش الهی، خود به معنای این است که خدای متعال به او کمک کند برای خروج از باتلاق گناه، از گرداب گناه. مغفرت الهی و توبه‌ی الهی این است دیگر؛ «تابَ اللهُ عَلَیهِم‌»،(۳) خدا توبه کرد به آنها، یعنی برگشت به آنها؛ توبه‌ی ما برگشتِ ما به خدا است، توبه‌ی خدا برگشتِ خدا است به ما، از روی لطف و محبّت. این توبه‌ی الهی به ما و مغفرت الهی بر ما کمک‌کننده‌ی ما است برای خروج از این باتلاق و مزبله‌ای که به او دچار شدهایم که مزبله‌ی گناه است.
1 )
الخصال، ج‏1، ص: 239؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏6، ص: 20؛

ِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص يَلْزَمُ الْحَقُّ لِأُمَّتِي فِي أَرْبَعٍ يُحِبُّونَ التَّائِبَ وَ يَرْحَمُونَ الضَّعِيفَ وَ يُعِينُونَ الْمُحْسِنَ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلْمُذْنِبِ.
ترجمه :
رسول خدا فرمود امّتِ مرا در چهار مورد حقّی ثابت و لازم است: توبهکار را دوست بدارند، بر ناتوان دلسوزی کنند، مددکارِ نیکوکار باشند و برای گنهکار آمرزش بطلبند.

2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 222
وَيَسأَلونَكَ عَنِ المَحيضِ ۖ قُل هُوَ أَذًى فَاعتَزِلُوا النِّساءَ فِي المَحيضِ ۖ وَلا تَقرَبوهُنَّ حَتّىٰ يَطهُرنَ ۖ فَإِذا تَطَهَّرنَ فَأتوهُنَّ مِن حَيثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَيُحِبُّ المُتَطَهِّرينَ
ترجمه :
و از تو، در باره خون حیض سؤال می‌کنند، بگو: «چیز زیانبار و آلوده‌ای است؛ از این‌رو در حالت قاعدگی، از آنان کناره‌گیری کنید! و با آنها نزدیکی ننماید، تا پاک شوند! و هنگامی که پاک شدند، از طریقی که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید! خداوند، توبه‌کنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد.

3 ) سوره مبارکه المائدة آیه 71
وَحَسِبوا أَلّا تَكونَ فِتنَةٌ فَعَموا وَصَمّوا ثُمَّ تابَ اللَّهُ عَلَيهِم ثُمَّ عَموا وَصَمّوا كَثيرٌ مِنهُم ۚ وَاللَّهُ بَصيرٌ بِما يَعمَلونَ
ترجمه :
گمان کردند مجازاتی در کار نخواهد بود! از این‌رو (از دیدن حقایق و شنیدن سخنان حق،) نابینا و کر شدند؛ سپس (بیدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذیرفت، دیگربار (در خواب غفلت فرو رفتند، و) بسیاری از آنها کور و کر شدند؛ و خداوند، به آنچه انجام می‌دهند، بیناست.


مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1382/11/26
عنوان فیش :خصلتهایی که موجب کمال اسلام انسان میشود
کلیدواژه(ها) : تقوا, گناه, اثر گناه, توبه, آراستگی به فضائل اخلاقی, اخلاق اسلامی, فضائل اخلاقی, صداقت
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
عَن اَبی جَعفَر (عَلَیهِ السَّلام) قالَ، قالَ عَلیُّ بنُ الحُسَین (عَلَیهِ السَّلام): اَربَعٌ‌ مَن‌ کُنَّ‌ فیهِ‌ کَمَلَ‌ اِسلامُهُ‌ وَ مُحِّصَت‌ عَنهُ‌ ذُنوبُهُ‌ وَ لَقِیَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ عَنهُ راضٍ مَن وَفى للهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِما یَجعَلُ عَلى نَفسِهِ لِلنّاسِ وَ صَدَقَ لِسانُهُ مَعَ النّاسِ وَ استَحیا مِن کُلِّ قَبیحٍ عِندَ اللهِ وَ عِندَ النّاسِ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ اَهلِه.(۱)
ربَعٌ‌ مَن‌ کُنَّ‌ فیهِ‌ کَمَلَ‌ اِسلامُهُ‌ وَ مُحِّصَت‌ عَنهُ‌ ذُنوبُهُ وَ لَقِیَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ عَنهُ راض
[مطابق این روایت] خیلی مهم است این [خصلتهایی] که موجب کمال اسلام انسان بشود و ذنوب را تمحیص کند، یعنی نابود کند، از بین ببرد؛ این هم که خب از همه مهم‌تر است که رضایت الهی را برای انسان به همراه دارد.

مَن وَفى للهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِما یَجعَلُ عَلى نَفسِهِ لِلنّاس
یکی اینکه واجبات را انجام بدهد؛ معنای این جمله این است؛ یعنی [انسان] آن حقوقی را که خدای متعال برای خود، بر دوش بندگان گذاشته است ادا کند. حقوق الهی همین واجبات است؛ البتّه حقّ الهی لاتُعدّ و لاتُحصیٰ است؛ امّا آنچه مسجّل کرده است بر مردم، همین واجباتی است که [باید] انجام بدهیم.

وَ صَدَقَ لِسانُهُ مَعَ النّاسِ
دوّم [اینکه] زبان او با مردم هم صادق باشد؛ به مردم دروغ نگوید.

وَ استَحیا مِن کُلِّ قَبیحٍ عِندَ اللهِ وَ عِندَ النّاس
سوّم [اینکه] از هر کار قبیحی پیش خدا و پیش مردم حیا کند؛ این معنایش این نیست که کارهای قبیح را دیگر اصلاً انجام نمیدهد، چون در آن صورت که دیگر گناهی نخواهد داشت تا «مُحِّصَت‌‌ ذُنوبُه» بشود؛ میخواهد بگوید حالت استشعار گناه در او باشد و حیا کند. بعضی هستند که بی‌حیا، گناه را انجام میدهند، بدون اینکه اندکی شرمندگی داشته باشند از این گناه؛ این، آن حالت خطرناک است؛ وَالّا بالاخره خطا از انسان سر میزند امّا [باید] انسان، هم پیش مردم، هم پیش خدا احساس شرم کند از کار خطا و از گناه؛ پرده‌در و وقیح و بی‌باک و بی‌مبالات و مانند اینها نباشد. این به نظر من خیلی نکته‌ی مهمی است.

وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ اَهلِه
این هم [خصلت] چهارم که با خانواده‌ی خود خوش‌اخلاق باشد که این بلایی است که خیلی از آدمهای مؤمن و خوب ما هم به آن دچارند؛ آدمهای خوبی‌اند امّا با زن و بچّه‌ی خودشان بداخلاقند، کج‌خُلق و بداخلاق و تند و سخت‌گیر [که این] خیلی چیز بدی است. اگر بروید فکر کنید، روی این دقّت کنید، خواهید دید رازهای عمیقی پشت این یک کلمه که انسان با همسر خود و فرزندان خود خوش‌خُلق باشد، هست. البتّه این در مورد مردها بیشتر صدق میکند امّا زنها هم همین جور، در مورد زنها هم هست و چنین روایتی فقط مال مردها نیست؛ مال مرد و زن است. لکن عمده‌، این مبتلابهِ مردها است که گاهی مثل شِمر در خانه با زن و بچّه [رفتار میکنند؛] حالا از یک جایی اوقاتشان تلخ است، یکی به آنها اهانت کرده، بدگویی کرده، عوضش را سر زن و بچّه درمی‌آورند.

می‌بینید [اینها] خیلی سخت هم نیست؛ فقط مراقبت میخواهد که انسان اینها را انجام بدهد: واجبات را ترک نکند؛ با مردم راستگو باشد؛ بی‌مبالات در امر گناه نباشد، یعنی حیا کند؛ با زن و بچه‌اش خوش‌اخلاق باشد؛ اگر انسان این چهار خصوصیّت را مراقبت کند آن وقت «لَقِیَ الله هوَ عنهُ راض»؛ ببینید چقدر در مقابل این پاداشی که معیّن شده، [این] بزرگ است.
1 )
الخصال، ج‏1، ص: 222؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏66، ص: 385؛

َ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ إِسْلَامُهُ وَ مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ «3» وَ لَقِيَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ مَنْ وَفَى لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا يَجْعَلُ عَلَى نَفْسِهِ لِلنَّاسِ وَ صَدَقَ لِسَانُهُ مَعَ النَّاسِ وَ اسْتَحْيَا مِنْ كُلِّ قَبِيحٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ النَّاسِ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ أَهْلِهِ.
ترجمه :
امام سجّاد (علیه السّلام) فرمود: چهار خصلت را هر که دارا شود اسلامش کامل است و گناهانش بریزد و پروردگار عزّوجل خود را ملاقات مىکند و خدا از او خشنود است؛ انجام واجباتی که بر عهده‌ی مردم گذاشته و زبانش با مردم راست باشد و از هر کار زشتى پیش خدا و مردم شرم کند و با خانواده‌ی خود خوشرفتارى کند


مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز عید فطر - 1382/09/05
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امیرالمؤمنین در خطبه نهج‌البلاغه میفرماید: «الا و انّ الیوم المضمار و غداً السّباق»؛ این دنیا محل آماده شدن و تمرین کردن است. در این اردوگاه بزرگِ آماده ورود به میدان لقاء الهی - که قیامت است - خودتان را برای مواجهه با حساب و مؤاخذه الهی آماده کنید. امروز، روز تمرین کردن و آماده شدن و خودسازی است و فردا - یعنی روز قیامت - روز شتاب و مسابقه گرفتن به سوی سرانجامی است که ما در همین جا برای خود، آن سرانجام را مشخّص و منجز کرده‌ایم. «والسّبقة الجنّة والغایة النّار»؛ چیزی که فردای قیامت به برندگان خواهند داد، بهشت است؛ و چیزی که بازندگانِ فردای قیامت دچار آن خواهند شد، جهنّم و آتش است. «افلا تائب من خطیئته قبل منیّته»؛ آیا کسی نیست که قبل از مرگ از خطاهای خود برگردد و توبه کند؟ امیرالمؤمنین مردم را دعوت میکند به این که اگر خطایی از آنها سر زده است، آن را اصلاح کنند؛ راه هدایت را بیابند و در راه صلاح و سداد قدم بردارند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکل‌ها و جمعی از نخبگان دانشجویی - 1382/08/15
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعای کمیل میخوانیم: «قوّ علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمة جوانحی و هب لی الجدّ فی خشیتک». خیال نکنید این دعاها فقط تضرّع و انابه است. البته تضرّع و انابه خیلی ارزش دارد؛ اما در لابه‌لای این حالت تضرّع و انابه، معرفتهای لازم برای زندگی گنجانده شده است. این دعاها چشمه معارف اسلامی است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان - 1382/06/26
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جوانان این امتیاز را دارند که میتوانند با استغفار و بازگشت به آغوش خداوند و رحمت الهی، هرگونه آلودگی را از دامان خود پاک کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش :توبه یعنی برگشت از راه خطا و توجّه دادن دل به پروردگار/صحیفه سجادیه دعای 32
کلیدواژه(ها) : توبه, صحیفه سجادیه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
[توبه وظیفه همیشگی انسان است. پاکترین انسانها هم باید توبه کنند.] توبه یعنی برگشت به خدا، برگشت از راه خطا، توجّه دادن دل به پروردگار و رو را به طور کامل به خدا کردن. از امام سجّاد علیه‌السّلام چه کسی پاکتر؟ شما به صحیفه‌ی سجّادیه از اوّل تا آخر نگاه کنید؛ ببینید چه حالی، چه سوز و گدازی و چه توبه‌ای در آن نهفته است: «هذا مقام من استحیی لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک(1)». امام سجّاد علیه‌السّلام به خدای متعال عرض می‌کند: پروردگارا! من بر نفس خودم که گاهی از فرمان تو سرپیچی کرده، خشمگینم. از تو راضی‌ام و به‌خاطر سرپیچی نفس از تو شرمنده‌ام. این راز و نیاز و سوز و گداز امام سجاد علیه‌السّلام است.
1 )
الصحيفة  السجادیة ،  دعای 32 ؛ 
مصباح‏المتهجد،طوسی،ص188 ؛ الإقبال،ابن طاووس،ص394 ؛ مصباح‏الكفعمی،كفعمی،ص55  ؛ بحارالأنوار،مجلسی،ج95،ص264

...وَ هَذَا مَقَامُ مَنِ اسْتَحْيَا لِنَفْسِهِ مِنْكَ، وَ سَخِطَ عَلَيْهَا، وَ رَضِيَ عَنْكَ، فَتَلَقَّاكَ بِنَفْسٍ خَاشِعَةٍ، وَ رَقَبَةٍ خَاضِعَةٍ، وَ ظَهْرٍ مُثْقَلٍ مِنَ الْخَطَايَا وَاقِفاً بَيْنَ الرَّغْبَةِ إِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ....
ترجمه :
... و این جایگاه كسی است كه درباره خویش از تو شرمسار است و بر خویش خشمگین است و از تو خشنود است. پس با جانی خاشع و گردنی فروافكنده و پشتی گران بار از گناهان بین بیم و امید به تو با تو روبرو شده است...


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
توبه یعنی برگشت به خدا، برگشت از راه خطا، توجّه دادن دل به پروردگار و رو را به طور کامل به خدا کردن.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ممکن است کسی بگوید ما که جوانیم و هنوز عمری از ما نگذشته که مثل شما گناه زیادی کرده باشیم و محتاج توبه باشیم. نه، این درست نیست؛ توبه وظیفه همیشگی انسان است. پاکترین انسانها هم باید توبه کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
گاهی اگر خطایی هم از جوانی سر میزند، مادامی که گناه متراکم نشده باشد، آن نورانیت محفوظ است. البته هر یک گناه، بخشی از آن نورانیّت را کم میکند، که علاجش توبه است. برگشتن و توبه ما، ان‌شاءاللَّه محبّت الهی را متوجّه ما خواهد کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
توبه یعنی برگشت به خدا، برگشت از راه خطا، توجّه دادن دل به پروردگار و رو را به طور کامل به خدا کردن.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی - 1382/02/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
توبه وظیفه همیشگی انسان است. پاکترین انسانها هم باید توبه کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1381/03/07
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در اوّلِ تشکیل این مجلس که ما شما برادران و خواهران عزیز را در همین حسینیه زیارت کردیم، جمعی در بین ما حضور داشتند که الان نیستند. آنها هستند و عملشان؛ آنها هستند و نیّاتشان؛ آنها در محضر خدای متعال هستند. امیدواریم خداوند متعال با آنها با نهایت رحمت و مغفرت و فضل خود رفتار کند و مقاماتشان را ان‌شاءاللَّه عالی گرداند. به هر حال ما، هم فرصت استغفار و هم فرصت عمل داریم. آنهایی که رفتند، دیگر این فرصتها را ندارند: «و فیالاخرة عذابٌ شدیدٌ و مغفرةٌ من اللَّه و رضوان

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کشاورزان - 1380/10/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
گویندگان، نویسندگان و کسانی که افکار عمومی به آنها متوجّه است، بدانند که چه میکنند و چه میگویند. وظیفه سنگین است. در این زمینه‌ها اگر کسی خدای نکرده خلافی مرتکب شود، خدای متعال از این خلاف نخواهد گذشت. توبه این‌گونه خلافها آسان نیست؛ چون مسائل شخصی نیست. ما در طول این بیست‌ودو، سه سال همیشه به برکت اتّحاد کلمه توانسته‌ایم بزرگترین موانع را از سر راه خود برداریم. امروز هم میتوانیم به برکت اتّحاد کلمه میان مردم و مسؤولان، بزرگترین موانع را از مقابل راهِ حرکت این ملت برداریم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان - 1380/02/11
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
هیچ وقت نباید تصوّر کرد که راههای انحراف بسته است؛ نخیر. ممکن است انسان امین و شرافتمندی بر اثر غفلت و بی‌توجّهی دچار لغزش شود. اگر آن لغزش را جبران نکند - و به زبان دین، اگر توبه نکند - آن لغزش به لغزش دیگر و لغزش بعدی منتهی میشود و او را تا درّه سقوط میکشاند. این ممکن است؛ در تاریخ و در زمان ما هم اتّفاق افتاده است.

مربوط به :شرح حدیثی درباره مواعظ حضرت عیسی(ع) به حوارییون - 1380/02/10
عنوان فیش :توجه به پاک کردن درونی انسان
کلیدواژه(ها) : توبه, تقوا, گناه, اثر گناه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.
وَ مِن وَصیَّةٍ لَهُ عَلَیهِ السَّلامُ نَقلاً عَنِ المَسیحِ عَلَیهِ السَّلامُ بِحَقٍّ اَقولُ لَکُم لا یُغنی عَنِ الجَسَدِ اَن یَکونَ ظَاهِرُهُ صَحیحاً وَ باطِنُهُ فاسِداً کَذٰلِکَ لا تُغنی اَجسادُکُمُ‌ الَّتی قَد اَعجَبَتکُم‌ وَ قَد فَسَدَت قُلوبُکُم وَ ما یُغنی عَنکُم اَن تُنَقّوا جُلودَکُم وَ قُلوبُکُم دَنِسَةٌ لا تَکونوا کَالمُنخَلِ یُخرِجُ مِنهُ الدَّقیقَ الطَّیِّبَ وَ یُمسِکُ النُّخالَةَ کَذٰلِکَ اَنتُم تُخرِجونَ الحِکمَةَ مِن اَفواهِکُم وَ یَبقَى الغِلُّ فی صُدورِکُم یا عَبیدَ الدُّنیا اِنَّما مَثَلُکُم مَثَلُ السِّراجِ یُضیءُ لِلنّاسِ وَ یُحرِقُ نَفسَه.(۱)

بِحَقٍّ اَقولُ لَکُم لا یُغنی عَنِ الجَسَدِ اَن یَکونَ ظَاهِرُهُ صَحیحاً وَ باطِنُهُ فاسِدا
از قول حضرت مسیح است به حواریّین: ظاهر جسم، سالم و صحیح باشد، امّا زیر لباس، بیماری و زخم و کثافت باشد؛ این چیز خوبی نیست. به صورت و بَشَره و ظاهر که انسان نگاه میکند ببیند آقا تَرتمیز و سالم است، امّا لباسش را که بِکَند ببیند که بدنش زخم و دارای عفونت و چرک و مانند اینها است. انسان به این قانع نمیشود که فقط این ظواهر را، صورت را، دستها را، لباسها را تمیز کند.

کَذٰلِکَ لا تُغنی اَجسادُکُمُ‌ الَّتی قَد اَعجَبَتکُم‌ وَ قَد فَسَدَت قُلوبُکُم
اگر جسم شما هم سالم باشد در حالی که دل شما خدای نکرده ناسالم است، این هم مثل همان است؛ هیچ تفاوتی ندارد. وجود شما از ظاهر و باطن آمیخته شده؛ کافی نیست که سر و صورت را درست کنید، باطن خراب باشد؛ باطن را باید درست کرد، دل را باید آباد کرد.

وَ ما یُغنی عَنکُم اَن تُنَقّوا جُلودَکُم وَ قُلوبُکُم دَنِسَة
حضرت عیسیٰ به حواریّین خود میفرماید کافی نیست که پوست خود را تمیز کنید، در حالی که دل شما آلوده و ناپاک است.

لا تَکونوا کَالمُنخَلِ یُخرِجُ مِنهُ الدَّقیقَ الطَّیِّبَ وَ یُمسِکُ النُّخالَة
بعد میفرماید مثل غربال نباشید -غربال و الک را میگویند «مُنخَل»- که آرد ریز نرم تمیز را از خودش خارج میکند، امّا نخاله‌ها را در خودش نگه میدارد؛ این جوری نباشید.

کَذٰلِکَ اَنتُم تُخرِجونَ الحِکمَةَ مِن اَفواهِکُم
مثل این است که امروز با ما حرف زده‌اند! شما هم حکمت را از زبان خودتان بیرون میریزید؛ مثل همان آردهای تمیز خوب نرم مطلوب که از الک میریزد پایین، ما هم حکمتها را همین طور میریزیم بیرون.

وَ یَبقَى الغِلُّ فی صُدورِکُم
امّا دشمنی‌ها و تلخی‌ها و آلودگی‌ها و ناخالصی‌ها در دلتان باقی میماند، نستجیر بالله.

یا عَبیدَ الدُّنیا اِنَّما مَثَلُکُم مَثَلُ السِّراج
ای بندگان دنیا! داستان شما داستان چراغ است.

یُضیءُ لِلنّاسِ وَ یُحرِقُ نَفسَه
خود را میسوزاند، به دیگران نور میدهد. خب این حرف میتواند با زبان ستایش گفته بشود، میتواند با زبان مذمّت گفته بشود. خود ما معمولاً میگوییم فلانی مثل شمع میسوزد تا به دیگران روشنی بدهد؛ خیلی خب، این از آن بُعد، با آن نگاه، میشود ستایش؛ یعنی خودش رنجها را تحمّل میکند که دیگران نور بگیرند. امّا میتوان با یک نگاه دیگر، این تمثیل را شماتت‌آمیز دانست که حالا حضرت عیسیٰ به حواریّین از این بُعد نگاه میکند؛ میگوید شما خودتان هیچ سودی از خودتان نمیبرید، از تلاش خودتان هیچ بهره‌ای خودتان نمیبرید. مراد از «بهره» پول‌وپَله و مقام و عنوان نیست؛ یعنی بهره‌ی معنوی و روحی، تعالی، کرامتهای انسانی، قرب الی‌الله. خود شما هیچ بهره‌ای نمیبرید امّا دیگران از حرفهای شما بهره میبرند. ما جوانها را تشویق میکنیم می‌افتند به عبادت، در میدانهای صفا و معنویّت، در میدان جهاد -هر وقتی یک جوری- تا آن ملکوت اعلا میروند امّا خود ما پای در گِل و پای در غُل باقی میمانیم؛ خیلی خطرناک است. [بایستی] نیّتها را خالص بکنیم و سخن را فقط برای دیگران نگوییم؛ اوّل برای دل خودمان بگوییم، فقط برای دل خودمان. من دیدم در حالات مرحوم آشیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی همشهری ما -مشهدی- که یک جایی میگوید من روزی فلان قدر، فلان تعداد، چند هزار این ذکر را بر دل تاریک خود خواندم. بَه‌بَه! این خوب است؛ ذکر این است. ذکر را انسان باید بر دل خودش بخواند؛ این دلِ مرده. ذکر «لااله‌الّاالله» و ذکر «استغفرالله» را بر دل بخواند، بر دل خود تلاوت کند؛ اوّل این است. چقدر خوب است که انسان دعای کمیل که میخواند در یک جمعیّتی، فقط برای آنها نخواند، برای خودش هم بخواند دعای کمیل را. بعضی‌ها دعا را فقط برای دیگران میخوانند؛ این، آن جوری است.
1 )
تحف العقول، النص، ص: 393؛
مكاتيب الأئمة عليهم السلام، ج‏4، ص: 492؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏1، ص: 146؛

و روي عن الإمام الكاظم وصيته ع لهشام و صفته للعقل‏... بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ لَا يُغْنِي عَنِ الْجَسَدِ أَنْ يَكُونَ ظَاهِرُهُ صَحِيحاً وَ بَاطِنُهُ فَاسِداً كَذَلِكَ لَا تُغْنِي أَجْسَادُكُمُ الَّتِي قَدْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ قَدْ فَسَدَتْ قُلُوبُكُمْ وَ مَا يُغْنِي عَنْكُمْ أَنْ تُنَقُّوا جُلُودَكُمْ وَ قُلُوبُكُمْ دَنِسَةٌ لَا تَكُونُوا كَالْمُنْخُلِ «4» يُخْرِجُ مِنْهُ الدَّقِيقَ الطَّيِّبَ وَ يُمْسِكُ النُّخَالَةَ كَذَلِكَ أَنْتُمْ تُخْرِجُونَ الْحِكْمَةَ مِنْ أَفْوَاهِكُمْ وَ يَبْقَى الْغِلُّ فِي صُدُورِكُمْ يَا عَبِيدَ الدُّنْيَا إِنَّمَا مَثَلُكُمْ مَثَلُ السِّرَاجِ يُضِي‏ءُ لِلنَّاسِ وَ يُحْرِقُ نَفْسَه‏...
ترجمه :
...بحق بشما ميگويم:براى تن همين بس نيست كه برونش سالم باشد ولى درونش فاسد،همچنين تنهاى شما كه خوشايندتان هستند دلهاى فاسدى بدرون دارند،شما را چه سود كه ظاهر خود را پاك كنيد و دلتان چركين باشد.بمانند غربال نباشيد كه آرد خوب را بيرون ميدهد و نخاله را نگه مى‌دارد،و همچنين شماها با زبان خود حكمت را پراكنده كنيد و دغلى در سينه بماند،اى دنياپرستها مثل شما مثل چراغ است كه براى مردم ميتابد و خود را ميگدازد...


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران‌ - 1379/09/25
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امیرالمؤمنین - طبق روایت نهج‌البلاغه - در ... نامه به مالک اشتر میفرماید: «واجعل لنفسک فیما بینک و بین الله افضل تلک المواقیت»؛ -اوقات خودت را که برای کارهای گوناگون صرف میکنی، بهترین و بانشاطترینش را بگذار برای خلوت بین خودت و خدا؛ یعنی حالت ارتباط با خدا و انابه به او و تضرّع را برای اوقات خستگی و کسالت نگذار.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1379/09/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
هوای نفس خصوصیتش این است که شما را از سبیل‌اللَّه - که جهاد در سبیل‌اللَّه لازم است - گمراه میکند. «و امّا طول الأمل فینسی الأخرة». طول امل، یعنی آرزوهای دور و دراز شخصی: تلاش کن، برای این‌که فلان طور، خانه برای خودت درست کنی؛ تلاش کن و مقدّمات را فراهم کن، برای این‌که به فلان مقام برسی؛ تلاش کن، زید و عمرو را ببین و هزار نوع مشکل را پشت سر بگذار تا این‌که فلان سرمایه را برای خودت فراهم آوری و فلان فعالیت اقتصادی را در مشت بگیری. این طول‌الأمل - یعنی آرزوهایی که یکی پس از دیگری میآیند و تمام‌نشدنیاند - جلوِ چشم انسان صف میکشند؛ برای انسان هدف درست میکنند و هدفهای حقیر در نظر انسان عمده میشود. خاصیت این هدفها «ینسی الأخرة» است؛ آخرت را از یاد انسان میبرند؛ انسان دائماً مشغول هدفهای حقیر میشود؛ برای انسان وقتی باقی نمی‌ماند؛ دلِ انسان را میمیرانند؛ میل به دعا، میل به انابه، میل به تضرّع و میل به توجّه را برای انسان باقی نمیگذارند.

مربوط به :بیانات در دیدار پاسداران، جانبازان، دانشجویان و دانش‌آموزان - 1379/08/11
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این بسیار بد است که در نظام اسلامی عدّه‌ای دل به دشمن بدهند؛ اکتفا به این هم نکنند، به تکرار حرفهای دشمن بپردازند؛ به این هم اکتفا نکنند، مقدّسات نظام را زیر سؤال ببرند؛ به این هم اکتفا نکنند، همان کاری را که دشمن میخواهد، عیناً انجام دهند؛ یعنی آن ایمان را - که شرط اوّلی بود - در مردم متزلزل کنند؛ آن شجاعت و اعتماد به نفس را در دل جوانها از بین ببرند؛ تیشه بردارند به دیواره این نظام بزنند، تا رخنه ایجاد کنند! این کارها را بکنند، بعد نظام با آنها برخورد کند و طبق قوانین، مجرمشان بشناسد؛ که مجرم شدن در نظام اسلامی، یک لکّه ننگ ابدی است، مگر آن‌که «الّا الّذین تابوا و اصلحوا و بیّنوا»؛ کسی توبه کند؛ چیزی را که افساد کرده، اصلاح کند؛ ابهامی را که ایجاد کرده، تبدیل به تبیین کند؛ خطای گذشته خودش را روشن کند؛ آن وقت خدای متعال از او خواهد گذشت و جرمش تبدیل به صلاح میشود. ولی مادامی که این کارها را نکرده، یک مجرم است؛ آن وقت کسانی برخلاف قانون، به حمایت از این مجرم بپردازند که این جزو بدترین کارهاست!

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل‌ - 1379/05/05
عنوان فیش :لزوم حرکت در راه کمال انسانی در تمام لحظات زندگی
کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), توبه, استغفار پیامبر (صلی الله علیه و اله)
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
من امروز مطالبی را که فکر کردم با شما(جوانان) در میان بگذارم، به سه قسم تقسیم کردم:
قسم اوّل، چند جمله‌ی معنوی است؛ برای این‌که همین فضای لطیف روحانی - که شما خودتان آن را خلق کرده‌اید - ادامه پیدا کند. یک جمله درباره‌ی مسأله‌ی سیاسی امروز و همیشه انقلاب؛ یک جمله درباره‌ی نگاه به دین؛ یک نصیحت هم در پایان به همه‌ی جوانان - هم به شما، هم به جوانانی که بعداً این سخن را خواهند شنید - عرض خواهم کرد.
آن جمله‌ی معنوی را از شیخ صفی‌الدّین اردبیلی اقتباس کردم؛ همین عارفِ عالمِ مفسّر و دانای معارف دین که قرنهاست در شهر شما خفته است. از شیخ صفی‌الدّین پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار می‌کنم(1) چرا؟ پیغمبر که گناه نمی‌کرد؛ و حتّی خدا در سوره‌ی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»(2) او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحله‌ای از مراحل قرب به خدا را طی می‌کرد. پیغمبر هم با این‌که انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو می‌رفت. پیغمبر وقتی به مرحله‌ی دیروز نگاه می‌کرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوری‌ای مشاهده می‌کرد؛ لذا از دوریِ دیروز استغفار می‌کرد. هر روز یک مرحله‌ی نو می‌گشود و از حضور در مرحله‌ی قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش می‌طلبید.
این درس بزرگی است؛ عمق معنا و بطن این سخن مثل اقیانوسهاست. یک لحظه توقّف در راه کمال انسانی جایز نیست. در این اقیانوس عظیم که بعضی از ما در آغاز راه تا قوزک پا و بعضی تا زانوانمان وارد شدیم، کسانی «دل به دریا زده» شنا می‌کنند و کسانی مرحله‌ها پیش رفتند، خود را نورانی کرده‌اند، از فراز مادّیات عالم و از فراز خواستهای حقیر و آرزوهای کوچک پرواز می‌کنند. دنیا را ندیده نمی‌گیرند، اما دنیا را هدف قرار نمی‌دهند. آن بلندپروازان این آسمان لایتناهی هم هر روز برای پروازی بلندتر، همّت تازه‌تری را به‌خرج می‌دهند.
1 )
مفتاح‏الفلاح،شیخ بهایی ص 150 ؛
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج 17 ص  44 ؛ 
مستدرك ‏الوسائل، محدث نوری، ج 5، ص320، ح 5987؛«

إنه ليغان على قلبی و إنی لأستغفر بالنهار سبعين مرة
ترجمه :


2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 2
لِيَغفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَما تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهدِيَكَ صِراطًا مُستَقيمًا
ترجمه :
تا خداوند گناهان گذشته و آینده‌ای را که به تو نسبت می‌دادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل‌ - 1379/05/05
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از شیخ صفی الدّین ] شیخ صفی الدّین اردبیلی[پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم؛ چرا؟ پیغمبر که گناه نمیکرد؛ و حتّی خدا در سوره‌ی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»؛ او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحله‌ای از مراحل قرب به خدا را طی میکرد. پیغمبر هم با این که انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو میرفت. پیغمبر وقتی به مرحله دیروز نگاه میکرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوریای مشاهده میکرد؛ لذا از دورىِ دیروز استغفار میکرد. هر روز یک مرحله نو میگشود و از حضور در مرحله قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش میطلبید.

مربوط به :بیانات در دیدار با نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی‌ - 1379/03/29
عنوان فیش :اصلاح ناپذیری برخی اشتباهات در جامعه
کلیدواژه(ها) : توبه, تزکیه نفس
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
برادران عزیز! بعضی از کارها توبه دارد، بعضی از کارها توبه هم ندارد؛ چون اصلاحش ممکن نیست. شما ببینید در قرآن کریم بعد از «الاّ الّذین تابوا»، در موارد متعدّدی دارد: «و اصلحوا».(1) گاهی توبه نسبت به کار شخصی ماست. در مسائل فردی، کار اشتباه و غلطی از ما سر می‌زند، بعد هم به خدای متعال عرض می‌کنیم: پروردگارا! اشتباه کردیم، غلط کردیم. این تمام می‌شود و می‌رود. یک وقت است که این کار در صحنه‌ی جامعه تأثیر می‌گذارد؛ واقعیتی را به وجود می‌آورد یا از بین می‌برد؛ توبه‌ی این، به این است که آن را اصلاحش کنیم. مگر ممکن است همیشه اصلاح کرد؟ مگر در همه‌ی موارد ممکن است آبِ رفته را به جوی بازآورد؟ لذا بسیار باید دقّت کرد.
1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 160
إِلَّا الَّذينَ تابوا وَأَصلَحوا وَبَيَّنوا فَأُولٰئِكَ أَتوبُ عَلَيهِم ۚ وَأَنَا التَّوّابُ الرَّحيمُ
ترجمه :
مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند؛ آشکار ساختند؛) من توبه آنها را می‌پذیرم؛ که من توّاب و رحیمم.

1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 89
إِلَّا الَّذينَ تابوا مِن بَعدِ ذٰلِكَ وَأَصلَحوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ
ترجمه :
مگر کسانی که پس از آن، توبه کنند و اصلاح نمایند؛ (و در مقام جبران گناهان گذشته برآیند، که توبه آنها پذیرفته خواهد شد؛) زیرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است.

1 ) سوره مبارکه النساء آیه 146
إِلَّا الَّذينَ تابوا وَأَصلَحوا وَاعتَصَموا بِاللَّهِ وَأَخلَصوا دينَهُم لِلَّهِ فَأُولٰئِكَ مَعَ المُؤمِنينَ ۖ وَسَوفَ يُؤتِ اللَّهُ المُؤمِنينَ أَجرًا عَظيمًا
ترجمه :
مگر آنها که توبه کنند، و جبران و اصلاح نمایند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دین خود را برای خدا خالص کنند؛ آنها با مؤمنان خواهند بود؛ و خداوند به افراد باایمان، پاداش عظیمی خواهد داد.

1 ) سوره مبارکه النور آیه 5
إِلَّا الَّذينَ تابوا مِن بَعدِ ذٰلِكَ وَأَصلَحوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ
ترجمه :
مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند (که خداوند آنها را می‌بخشد) زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.


مربوط به :بیانات در دیدار با نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی‌ - 1379/03/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی از کارها توبه دارد، بعضی از کارها توبه هم ندارد؛ چون اصلاحش ممکن نیست. شما ببینید در قرآن کریم بعد از «الاّ الّذین تابوا»، در موارد متعدّدی دارد: «واصلحوا».گاهی توبه نسبت به کار شخصی ماست. در مسائل فردی، کار اشتباه و غلطی از ما سر می‌زند، بعد هم به خدای متعال عرض می‌کنیم: پروردگارا! اشتباه کردیم، غلط کردیم. این تمام می‌شود و می‌رود. یک وقت است که این کار در صحنه جامعه تأثیر می‌گذارد؛ واقعیتی را به وجود می‌آورد یا از بین می‌برد؛ توبه این، به این است که آن را اصلاحش کنیم. مگر ممکن است همیشه اصلاح کرد؟ مگر در همه موارد ممکن است آبِ رفته را به جوی بازآورد؟ لذا بسیار باید دقّت کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار با نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی‌ - 1379/03/29
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در قرآن کریم بعد از «الاّ الّذین تابوا»، در موارد متعدّدی دارد: «واصلحوا».گاهی توبه نسبت به کار شخصی ماست. در مسائل فردی، کار اشتباه و غلطی از ما سر می‌زند، بعد هم به خدای متعال عرض می‌کنیم: پروردگارا! اشتباه کردیم، غلط کردیم. این تمام می‌شود و می‌رود. یک وقت است که این کار در صحنه جامعه تأثیر می‌گذارد؛ واقعیتی را به وجود می‌آورد یا از بین می‌برد؛ توبه این، به این است که آن را اصلاحش کنیم.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه‌ - 1378/09/26
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
حالا واقعیت چیست؟ عرض کردم، غصّه‌هایی هم هست. من اصلاً نمیخواهم غصّه‌ها و غمها را مطرح کنم. بحمداللَّه غمگسار داریم. خدای متعال و اولیای او، بهترین غمگسارند. در همه مراحل زندگی این‌طور بوده است؛ امروز هم همان‌طور است. اما اگر من فقط بخواهم یک اشاره کنم، غم بزرگ این است که - همان‌طور که قبلاً اشاره کردم - بعضی عناصری که هیچ سودی در سلطه امریکا بر این کشور ندارند، از روی غفلت و اشتباه و ضعفها و عقده‌ها، برای سلطه امریکا بر این کشور تلاش میکنند! البته اشخاص مختلفند؛ بعضیها عقده‌ای دارند؛ بعضیها کینه‌ای دارند؛ بعضیها گله‌ای از کسی دارند؛ برای خاطر دستمالی، قیصریه را آتش میزنند؛ به‌خاطر یک دشمنی و یک کینه شخصی و یک محرومیت از فلان مسؤولیت که مایل بوده به او بدهند و مثلاً نشده و به‌خاطر یک اشتباه در فهم، میبینید که حرفی میزنند، اقدامی میکنند، موضعی میگیرند و کاری میکنند که به ضرر تمام میشود و در خدمت دشمن قرار میگیرند! بدانید؛ این رادیوهای بیگانه، با میلیونها دلار صرف و خرج راه میافتد. اینها هدف دارند از این‌که این تبلیغات را میکنند؛ میخواهند افکار عمومی کشورهای مخاطب خودشان را تحت تأثیر قرار دهند. بیخودی که نمیآیند از شخصی، از حرفی، از جریانی، این‌طور دفاع کنند! هر آدم عاقلی تا دید دشمن برایش کف میزند، باید به فکر فرو برود و بگوید من چه غلطی کردم؛ من چه کار کردم که دشمن برای من کف میزند!؟ باید به خود بیاید. این مایه غصّه است که بعضی از کف زدن دشمن خوششان می‌آید! اگر گلزنِ مهاجم ما در میدان فوتبال، اشتباهاً به دروازه خودش گل بزند، چه کسی در آن میدان کف خواهد زد؟ طرفداران تیم مقابل و مخالف. حالا شما وقتی که میبینی دشمن برایت کف میزند، باید بفهمی که به دروازه خودی گل زده‌ای! ببین چرا زدی؟ ببین چرا کردی؟ ببین چه اشتباهی کرده‌ای؟ ببین مشکلت کجاست؟ بگرد مشکل خودت را پیدا کن و توبه کن. من در این ماه رمضان، از همه کسانیکه این خطای بزرگ را در مقابل ملت ایران کردند، میخواهم که در مقابل خدا و در مقابل اسلام توبه کنند. مبادا خیال شود که این خطا در مقابل شخص این بنده حقیر است؛ نه. بنده که کسی نیستم؛ بنده هیچ اهمیتی ندارم؛ این را بدانند. هیچ ادّعایی هم ندارم؛ هیچ دلبستگیای هم به مسؤولیت و اقتدار ندارم.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1376/10/26
عنوان فیش :شب قدر، فرصتی برای رو به خدا آوردن
کلیدواژه(ها) : توبه, لیلة القدر, اثر گناه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون(1)». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه‌ی عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمی‌دهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه می‌آفریند، گناهان را می‌شوید و شما را پاک و نورانی می‌کند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم(2)»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.

در همان لحظه‌ای که شما دلتان را متوجّه خدای متعال و خدا را در دل خودتان حاضر می‌کنید و به یاد خدا می‌افتید، خدای متعال در همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ دست لطف و بذل و بخشش او به سوی شما دراز است. خدا را به یاد خودتان بیندازید، والّا روزی خواهد رسید که خطاب الهی به سمت گناهکاران می‌آید که «انّا نسیناکم(3)»؛ ما شما را فراموش کردیم، ما شما را به دست فراموشی سپرده‌ایم، بروید! عرصه‌ی قیامت این‌گونه است.

امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما به زاری، تضّرع و گریه بپردازید، دست ارادت به سوی او دراز کنید، اظهار محبّت نمایید و اشک صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشمهایتان جاری سازید. این فرصت را مغتنم بشمارید، والّا روزی هست که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لاتجأروا الیوم»؛ بروید، زاری و تضّرع نکنید، فایده‌ای ندارد: «انّکم منّا لاتنصرون(4)». این فرصت، فرصت زندگی و حیات است که برای بازگشت به خدا در اختیار من و شماست و بهترین فرصتها ایامی از سال است که از جمله‌ی آنها ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان، شب قدر!

شب قدر هم در میان این سه شب است. طبق روایتی که مرحوم «محدّث قمی» نقل می‌کند، سؤال کردند که کدام یک از این سه شب - یا دو شب بیست‌ویکم و بیست‌وسوم - شب قدر است؟ در جواب فرمودند: چقدر آسان است که انسان، دو شب - یا سه شب - را ملاحظه‌ی شب قدر کند. چه اهمیت دارد بین سه شب مردّد باشد.(5) مگر سه شب چقدر است؟ کسانی بوده‌اند که همه‌ی ماه رمضان را از اول تا آخر، شب قدر به حساب می‌آوردند و اعمال شب قدر را انجام می‌دادند! قدر بدانید.

ملتی که دل خود را با خدای خود این‌گونه صاف کند که درِ خانه‌ی خدا برود، از خدا صادقانه بخواهد و به خدا صادقانه پناه ببرد، هرگز بدبخت و روسیاه نخواهد شد؛ دچار فساد، دچار ذلّت، اسیر دشمن و دچار اختلاف داخلی نخواهد شد. آنچه از این بدبختیها بر سر ملتها می‌آید، «فبما کسبت ایدیکم(6)»؛ بر اثر کوتاهیها، غفلتها، گناهان و فسادهایی است که خودمان برای خودمان درست می‌کنیم! کسی که درِ خانه‌ی خدا می‌رود، خود را یک قدم به عصمت و به حفظ و نگهداری از گناه نزدیک می‌کند
1 ) سوره مبارکه المرسلات آیه 36
وَلا يُؤذَنُ لَهُم فَيَعتَذِرونَ
ترجمه :
و به آنها اجازه داده نمی‌شود که عذرخواهی کنند!

2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 152
فَاذكُروني أَذكُركُم وَاشكُروا لي وَلا تَكفُرونِ
ترجمه :
پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید!

3 ) سوره مبارکه السجدة آیه 14
فَذوقوا بِما نَسيتُم لِقاءَ يَومِكُم هٰذا إِنّا نَسيناكُم ۖ وَذوقوا عَذابَ الخُلدِ بِما كُنتُم تَعمَلونَ
ترجمه :
(و به آنها می‌گویم:) بچشید (عذاب جهنم را)! بخاطر اینکه دیدار امروزتان را فراموش کردید، ما نیز شما را فراموش کردیم؛ و بچشید عذاب جاودان را به خاطر اعمالی که انجام می‌دادید!

4 ) سوره مبارکه المؤمنون آیه 65
لا تَجأَرُوا اليَومَ ۖ إِنَّكُم مِنّا لا تُنصَرونَ
ترجمه :
(امّا به آنها گفته می‌شود:) امروز فریاد نکنید، زیرا از سوی ما یاری نخواهید شد!

5 )
الكافی،شیخ كلینی ج  4 ص  156ح 2؛
تهذيب‏الأحكام،شیخ طوسی ج 3 ص  58 ؛
من‏لايحضره‏الفقيه،شیخ صدوق ج : 2 ص 159 ؛
مفاتیح الجنان ، شیخ عباس قمی ص 226 ؛

كُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِيرٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ اللَّيْلَةُ الَّتِی يُرْجَى فِيهَا مَا يُرْجَى فَقَالَ فِی إِحْدَى وَ عِشْرِينَ أَوْ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ قَالَ فَإِنْ لَمْ أَقْوَ عَلَى كِلْتَيْهِمَا فَقَالَ مَا أَيْسَرَ لَيْلَتَيْنِ فِيمَا تَطْلُبُ قُلْتُ فَرُبَّمَا رَأَيْنَا الْهِلَالَ عِنْدَنَا وَ جَاءَنَا مَنْ يُخْبِرُنَا بِخِلَافِ ذَلِكَ مِنْ أَرْضٍ أُخْرَى فَقَالَ مَا أَيْسَرَ أَرْبَعَ لَيَالٍ تَطْلُبُهَا فِيهَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ- لَيْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ لَيْلَةُ الْجُهَنِيِّ فَقَالَ إِنَّ ذَلِكَ لَيُقَالُ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ سُلَيْمَانَ بْنَ خَالِدٍ رَوَى فِی تِسْعَ عَشْرَةَ يُكْتَبُ وَفْدُ الْحَاجِّ فَقَالَ لِی يَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَفْدُ الْحَاجِّ يُكْتَبُ فِی لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ الْأَرْزَاقُ وَ مَا يَكُونُ إِلَى مِثْلِهَا فِی قَابِلٍ فَاطْلُبْهَا فِی لَيْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ وَ صَلِّ فِی كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مِائَةَ رَكْعَةٍ وَ أَحْيِهِمَا إِنِ اسْتَطَعْتَ إِلَى النُّورِ وَ اغْتَسِلْ فِيهِمَا قَالَ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ أَقْدِرْ عَلَى ذَلِكَ وَ أَنَا قَائِمٌ قَالَ فَصَلِّ وَ أَنْتَ جَالِسٌ قُلْتُ فَإِنْ لَمْ أَسْتَطِعْ قَالَ فَعَلَى فِرَاشِكَ لَا عَلَيْكَ أَنْ تَكْتَحِلَ أَوَّلَ اللَّيْلِ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ النَّوْمِ إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی رَمَضَانَ وَ تُصَفَّدُ الشَّيَاطِينُ وَ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الْمُؤْمِنِينَ نِعْمَ الشَّهْرُ رَمَضَانُ كَانَ يُسَمَّى عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص الْمَرْزُوق‏‏
ترجمه :


6 ) سوره مبارکه الشورى آیه 30
وَما أَصابَكُم مِن مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيديكُم وَيَعفو عَن كَثيرٍ
ترجمه :
هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید، و بسیاری را نیز عفو می‌کند!


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1376/10/26
عنوان فیش :احتیاج همه انسان ها به استغفار
کلیدواژه(ها) : توبه, استغفار پیامبر (صلی الله علیه و اله), نعمت الهی
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
[یادآوری توبه و استغفار به مناسبت نزدیکی لیالی مبارکه‌ی قدر] عزیزان من؛ برادران و خواهران! قدم اوّل، طلب مغفرت کردن از خدای متعال و به خدا بازگشتن است. توبه، یعنی به سوی خدا برگردیم. هر جا که شما باشید، در هر حدّی از کمال که باشید - حتّی در حد امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام - باز به استغفار احتیاج دارید! خدای متعال به پیغمبرش می‌فرماید: «و استغفر لذنبک»،(1) «فسبّح بحمد ربّک و استغفره(2)». بارها در قرآن، خدای متعال به پیغمبر می‌فرماید «استغفار کن».(3) با این‌که پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمی‌زند و از دستور الهی تخلّف نمی‌کند، اما به او هم می‌فرماید «استغفار کن»!

البته این‌که استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقوله‌ی قابل بحثی است. استغفار آنها از گناهانی چون گناهان امثال ما نیست؛ آن گناهان از آنها سر نمی‌زند. مقام آنها بالاست. قرب به حضرت ربوبی و مقام ربوبّیت، در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهی چیزهایی که برای ما مباح است - شاید حتّی چیزهایی که برای ما مستحبّ است - برای آن بزرگواران مانع و رادع است. آنها مناسب با شأن آن قرب است؛ که استغفار می‌کنند؛ آن‌هم استغفار جدّی، نه استغفار صوری.

دعای کمیل را ببینید! امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام در دعای کمیل - که طبق روایات، این دعا از آن بزرگوار صادر شده است - انشاءً و در اوّل بار، با شروع دعا به استغفار می‌پردازد. اوّل، خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به صفات جلال و جمالش سوگند می‌دهد و بعد از آن همه قسم دادن، شروع می‌کند به استغفار کردن: «اللّهم اغفرلی الذّنوب التی تهتک العصم»(4)، تا آخر. دعای ابی‌حمزه‌ی ثمالی و دعاهای گوناگون دیگر از این انسانهای بزرگ،همین‌طور است. من و شما به استغفار احتیاج داریم. ای مؤمنین؛ عزیزان؛ ای دلهای پاک و صاف! مبادا مغرور شوید و بگویید ما که گناهی نکرده‌ایم! چرا؛ غرق قصوریم، غرق تقصیریم! «و ما قدر اعمالنا فی جنب نعمک».(5) آنچه کار خوب که ما به خیال خودمان انجام می‌دهیم، در مقابل نعم پروردگار و در مقابل حقّ شکر الهی، چه ربطی و چه نسبتی دارد؟! چقدر قابل ذکر است؟! ما نمی‌توانیم آن حقّ شکر را ادا کنیم؛ نمی‌توانیم! «لاالذی احسن استغنی عن عونک»(6) مگر می‌شود انسان از تفضل و لطف الهی، در آنی از آنات، مستغنی باشد؟! همیشه محتاجیم؛ همیشه هم لطف پروردگار می‌رسد: «خیرک الینا نازل(7)». ما هم از ادای شکر عاجزیم و این قصور، یا تقصیر است و به‌هرحال طلب مغفرت می‌خواهد
1 ) سوره مبارکه يوسف آیه 29
يوسُفُ أَعرِض عَن هٰذا ۚ وَاستَغفِري لِذَنبِكِ ۖ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الخاطِئينَ
ترجمه :
یوسف از این موضوع، صرف‌نظر کن! و تو ای زن نیز از گناهت استغفار کن، که از خطاکاران بودی!»

1 ) سوره مبارکه محمد آیه 19
فَاعلَم أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَلِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ مُتَقَلَّبَكُم وَمَثواكُم
ترجمه :
پس بدان که معبودی جز «اللّه» نیست؛ و برای گناه خود و مردان و زنان باایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را می‌داند!

1 ) سوره مبارکه غافر آیه 55
فَاصبِر إِنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ بِالعَشِيِّ وَالإِبكارِ
ترجمه :
پس (ای پیامبر!) صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حقّ است، و برای گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور!

2 ) سوره مبارکه النصر آیه 3
فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا
ترجمه :
پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‌پذیر است!

3 ) سوره مبارکه محمد آیه 19
فَاعلَم أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَلِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ مُتَقَلَّبَكُم وَمَثواكُم
ترجمه :
پس بدان که معبودی جز «اللّه» نیست؛ و برای گناه خود و مردان و زنان باایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را می‌داند!

4 )
مصباح‏المتهجد ، شیخ طوسی ص  844 ؛
إقبال‏الأعمال ، سید بن طاووس ص  706 ؛ 
المصباح‏للكفعمی ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 555 ؛ 
البلدالأمين ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص  188 ؛

اللهم إنی أسألك برحمتك التی وسعت كل شي‏ء و بقوتك التی قهرت بها كل شي‏ء و خضع لها كل شي‏ء و ذل لها كل شي‏ء و بجبروتك التی غلبت بها كل شي‏ء و بعزتك التی لا يقوم لها شي‏ء و بعظمتك التی ملأت كل شي‏ ... اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتك العصم اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم اللهم اغفر لی الذنوب التی تغير النعم اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء اللهم اغفر لی كل ذنب أذنبته و كل خطيئة أخطأتها اللهم إنی أتقرب إليك بذكرك و أستشفع بك إلى نفسك ...
ترجمه :
روایت شده است كه كمیل بن زیاد امام علی (ع) را در حال سجده دید كه در شب نیمه شعبان این دعل را می خواند: خداوندا همانا من تو را می خواهم به وسیله رحمتت كه همه چیز را فراگرفته است و نیروی تو كه به وسیله آن به هر چیزی چیره شده ای و همه چیز برای آن خاضع و خوار باشد و به قدرت و بزرگیت كه به آن بر هر چیزی پیروز شدی و به تواناییت كه چیزییارای ایستادن در برابر آن نباشد و و بزرگیت كه همه چیز را پر كرده است ... خدایا آن گناهانی كه [پرده] دوری از گناه را پاره می كنند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه بدبختی ها را فرود می آورند را بیامرز . خداوندا آن گناهانی را كه نعمت ها را دگرگون می كنند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه جلو دعا را می گیرند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه بلا را فرود می آرند را بیامرز. خداوندا هر گناهی كردم و هر اشتباهی كه مرتكب شده ام را بیامرز ...

5 )
مصباح‏المتهجد،شیخ طوسی ص582 ؛ 
البلدالأمين،كفعمی، ص 205 ؛
بحارالأنوار ،مجلسی،ج 95 ص  39 ؛

كان علی بن الحسين سيد العابدين ص يصلی عامة الليل فی شهر رمضان فإذا كان السحر دعا بهذا الدعاء إلهی لا تؤدبنی بعقوبتك و لا تمكر بی فی حيلتك من أين لی الخير يا رب و لا يوجد إلا من عندك و من أين لی النجاة و لا تستطاع إلا بك لا الذی أحسن استغنى عن عونك و رحمتك و لا الذی أساء و اجترأ عليك و لم يرضك خرج عن قدرتك يا رب يا رب يا رب‏ ... أبكی لسؤال منكر و نكير إيای أبكی لخروجی من قبری عريانا ذليلا حاملا ثقلی على ظهری أنظر مرة عن يمينی و أخرى عن شمالی إذ الخلائق فی شأن غير شأنی لكل امرئ منهم يومئذ شأن يغنيه وجوه يومئذ مسفرة ضاحكة مستبشرة و وجوه يومئذ عليها غبرة ترهقها قترة و ذلة سيدی عليك معولی و معتمدی و رجائی و توكلی و برحمتك تعلقی تصيب برحمتك من تشاء و تهدی بكرامتك من تحب فلك الحمد على ما نقيت من الشرك قلبی و لك الحمد على بسط لسانی أ فبلسانی هذا الكال أشكرك أم بغاية جهدی فی عملی أرضيك و ما قدر لسانی يا رب فی جنب شكرك و ما قدر عملی فی جنب نعمك و إحسانك إلي‏ إلهی إن جودك بسط أملی و شكرك قبل عملی سيدی إليك رغبتی و إليك رهبتی و إليك تأميلی ‏...
ترجمه :


6 )
مصباح‏المتهجد،شیخ طوسی ص582 ؛ 
البلدالأمين،كفعمی، ص 205 ؛
بحارالأنوار ،مجلسی،ج 95 ص  39 ؛

كان علی بن الحسين سيد العابدين ص يصلی عامة الليل فی شهر رمضان فإذا كان السحر دعا بهذا الدعاء إلهی لا تؤدبنی بعقوبتك و لا تمكر بی فی حيلتك من أين لی الخير يا رب و لا يوجد إلا من عندك و من أين لی النجاة و لا تستطاع إلا بك لا الذی أحسن استغنى عن عونك و رحمتك و لا الذی أساء و اجترأ عليك و لم يرضك خرج عن قدرتك‏ ...
ترجمه :


7 )
مصباح‏المتهجد،شیخ طوسی ص582 ؛ 
البلدالأمين،كفعمی، ص 205 ؛
بحارالأنوار ،مجلسی،ج 95 ص  39 ؛

كان علی بن الحسين سيد العابدين ص يصلی عامة الليل فی شهر رمضان فإذا كان السحر دعا بهذا الدعاء إلهی لا تؤدبنی بعقوبتك و لا تمكر بی فی حيلتك من أين لی الخير يا رب و لا يوجد إلا من عندك و من أين لی النجاة و لا تستطاع إلا بك لا الذی أحسن استغنى عن عونك و رحمتك و لا الذی أساء و اجترأ عليك و لم يرضك خرج عن قدرتك‏ ... نستغفرك اللهم منها و نتوب إليك تتحبب إلينا بالنعم و نعارضك بالذنوب خيرك إلينا نازل و شرنا إليك صاعد و لم يزل و لا يزال ملك كريم يأتيك عنا بعمل قبيح فلا يمنعك ذلك أن تحوطنا بنعمك و تتفضل علينا بآلائك فسبحانك ما أحلمك و أعظمك و أكرمك مبدئا و معيدا تقدست أسماؤك و جل ثناؤك و أكرم صنائعك و فعالك أنت إلهی أوسع فضلا و أعظم حلما من أن تقايسنی بفعلی و خطيئتی فالعفو العفو سيدی سيدی سيدي‏ ...
ترجمه :



مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1376/10/26
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در هر حدّی از کمال که باشید - حتّی در حد امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام - باز به استغفار احتیاج دارید! خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «واستغفر لذنبک»، «فسبّح بحمد ربّک و استغفره». بارها در قرآن، خدای متعال به پیغمبر میفرماید «استغفار کن». با این‌که پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمیزند و از دستور الهی تخلّف نمیکند، اما به او هم میفرماید «استغفار کن»!

البته این‌که استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقوله قابل بحثی است. استغفار آنها از گناهانی چون گناهان امثال ما نیست؛ آن گناهان از آنها سر نمیزند. مقام آنها بالاست. قرب به حضرت ربوبی و مقام ربوبّیت، در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهی چیزهایی که برای ما مباح است - شاید حتّی چیزهایی که برای ما مستحبّ است - برای آن بزرگواران مانع و رادع است. آنها مناسب با شأن آن قرب است؛ که استغفار میکنند؛ آن‌هم استغفار جدّی، نه استغفار صوری.
دعای کمیل را ببینید! امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام در دعای کمیل - که طبق روایات، این دعا از آن بزرگوار صادر شده است - انشاءً و در اوّل بار، با شروع دعا به استغفار میپردازد. اوّل، خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به صفات جلال و جمالش سوگند میدهد و بعد از آن همه قسم دادن، شروع میکند به استغفار کردن: «اللّهم اغفرلی الذّنوب التی تهتک العصم» ،تا آخر. دعای ابیحمزه ثمالی و دعاهای گوناگون دیگر از این انسانهای بزرگ.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1376/10/26
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1376/10/26
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: «لایؤذن لهم فیعتذرون». خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد. به مجرمین اجازه نمیدهند که زبان به عذرخواهی باز کنند؛ آن‌جا جای عذرخواهی نیست. این‌جا که میدان هست، این‌جا که اجازه هست، این‌جا که عذرخواهی برای شما درجه میآفریند، گناهان را میشوید و شما را پاک و نورانی میکند، از خدای متعال عذرخواهی کنید. این‌جا که فرصت هست، خدا را متوجّه به خودتان و لطف خدا و نگاه محبّت الهی را متوجّه و شامل حال خودتان کنید. «فاذکرونی اذکرکم»؛ مرا به یاد آورید، تا من شما را به یاد آورم.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1376/10/26
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1376/10/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من به شما برادران و خواهران نمازگزار؛ بخصوص به جوانان توصیه میکنم که ... استغفار کنید، درِ خانه خدا بروید، از گناهان تن و گناهان روح و گناهان فکر و قلب استغفار کنید. آن جامعه‌ای که این‌طور محلّ استغفار الهی و توبه الیاللَّه باشد، جامعه نورانی خواهد بود و به برکت آن نورانّیت، پروردگار متعال خیرات را بر جامعه نازل خواهد کرد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش :طلب استغفار امیرالمومنین(ع) در عرصه های مختلف زندگی
کلیدواژه(ها) : دعای کمیل, مناجات شعبانیه, صفات امیرالمؤمنین(علیه السلام), تاریخ عصر حضور ائمه اطهار (ع) و حادثه کربلا, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, ارتباط آیت الله خامنه‌ای با امام خمینی, توبه
نوع(ها) : جستار, روایت تاریخی

متن فیش :
از خصوصیات امیرالمؤمنین، استغفار آن بزرگوار است که در همین خصوص، من چند جمله‌ای در آخر این خطبه عرض کنم. دعا و توبه و انابه و استغفار امیرالمؤمنین خیلی مهم است. شخصیتی که جنگ و مبارزه میکند، میدانهای جنگ را میآراید، میدانهای سیاست را میآراید، نزدیک به پنج سال بر بزرگترین کشورهای آن روز دنیا حکومت میکند(اگر امروز قلمرو حکومت امیرالمؤمنین را نگاه کنید، مثلاً شاید ده کشور یا چیزی در این حدود باشد) در چنین قلمرو وسیعی با آن همه کار و با آن همه تلاش، امیرالمؤمنین یک سیاستمدار کامل و بزرگ است و دنیایی را در واقع اداره میکند؛ آن میدان سیاستش، آن میدان جنگش، آن میدان اداره‌ی امور اجتماعیش، آن قضاوتش در بین مردم و حفظ حقوق انسانها در این جامعه. اینها کارهای خیلی بزرگی است، خیلی اشتغال و اهتمام میطلبد و همه‌ی وقت انسان را به خودش مشغول میکند. در این طور جاها، آدمهای یک بُعدی میگویند، دعا و عبادت ما همین است دیگر. ما در راه خدا کار میکنیم و کارمان برای خداست. اما امیرالمؤمنین این طور نمیفرماید. آن کارها را دارد، عبادت هم دارد. در بعضی از روایات دارد - البته من خیلی دنبال این قضیه تحقیق نکردم، تا ببینم روایات قابل اعتماد است یا نه - که امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام در شبانه روز، گاهی هزار رکعت نماز میخواند!

این دعاهایی که مشاهده میکنید، دعاهای معمول امیرالمؤمنین است. دعا و تضرّع و انابه‌ی امیرالمؤمنین، از دوران جوانیش بود. آن روزها هم امیرالمؤمنین مشغول بود. زمان پیامبر هم یک جوان انقلابىِ در میدانِ همه کاره‌ی این طوری بود. او همیشه مشغول بود و وقت خالی نداشت؛ اما همان روز هم وقتی نشستند و گفتند در بین اصحاب پیامبر، عبادت چه کسی از همه بیشتر است؟ «ابودر داء» گفت: علی. گفتند چطور؟ نمونه و مثال آورد و همه را قانع کرد که علی از همه بیشتر عبادت میکند. زمان جوانی، بیست و چند سالش بود؛ بعد از آن هم که معلوم است. زمان خلافت نیز همین‌طور بود.

داستانهای گوناگونی - مثل داستان «نوف بکالی» - از عبادتهای امیرالمؤمنین وجود دارد. این صحیفه‌ی علویّه که بزرگان جمع کرده‌اند، ادعیه‌ی مأثوره از امیرالمؤمنین است که یک نمونه‌اش همین دعای کمیل است که شما شبهای جمعه میخوانید. من یک وقت از امام راحل بزرگوارمان پرسیدم: در بین دعاهایی که هست، شما کدام دعا را بیشتر از همه میپسندید و بزرگ میشمارید؟ ایشان تأملی کردند و گفتند: دو دعا؛ یکی دعای کمیل، یکی هم مناجات شعبانیّه. احتمالاً مناجات شعبانیه هم از امیرالمؤمنین است؛ چون در روایت دارد که همه‌ی ائمّه مناجات شعبانیّه را میخواندند. من حدس قوی میزنم که آن هم از امیرالمؤمنین باشد. کلمات و مضامینش هم شبیه به همین کلمات و مضامین دعای کمیل است. دعای کمیل هم دعای عجیبی است. شروع دعا با استغفار است و خدا را به ده چیز قسم میدهد. ببینید؛ این استغفاری که من هفته‌ی قبل عرض میکردم، این است: «الّلهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء». خدا را به رحمتش، خدا را به قدرتش، خدا را به جبروتش - به ده صفت از صفات بزرگ پروردگار - قسم میدهد. بعد که خدا را به این ده صفت قسم میدهد، میفرماید: «الّلهم اغفرلی الذنوب التی تهتک العصم، الّلهم اغفرلی الذنوب التی تنزل النقم، الّلهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء». پنج نوع گناه را هم در آن‌جا امیرالمؤمنین به پروردگار عرض میکند: گناهانی که جلوِ دعا را میگیرند؛ گناهانی که عذاب نازل میکنند و ...یعنی از اوّل دعا، استغفار است؛ تا آخر دعا هم باز همین استغفار است. عمده‌ی مضمون دعای کمیل، طلب مغفرت و آمرزش است. مناجاتی سوزناک و آتشین در طلب آمرزش از پروردگار است. این، امیرالمؤمنین است. استغفار، این است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از خصوصیات امیرالمؤمنین، استغفار آن بزرگوار است[…] دعا و توبه و انابه و استغفار امیرالمؤمنین خیلی مهم است. شخصیتی که جنگ و مبارزه میکند، میدانهای جنگ را میآراید، میدانهای سیاست را میآراید، نزدیک به پنج سال بر بزرگترین کشورهای آن روز دنیا حکومت میکند(اگر امروز قلمرو حکومت امیرالمؤمنین را نگاه کنید، مثلاً شاید ده کشور یا چیزی در این حدود باشد)[…] دعا و تضرّع و انابه‌ی امیرالمؤمنین، از دوران جوانیش بود. آن روزها هم امیرالمؤمنین مشغول بود.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دعای کمیل دعای عجیبی است. شروع دعا با استغفار است و خدا را به ده چیز قسم میدهد. […] «الّلهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء». خدا را به رحمتش، خدا را به قدرتش، خدا را به جبروتش - به ده صفت از صفات بزرگ پروردگار - قسم میدهد. بعد که خدا را به این ده صفت قسم میدهد، میفرماید: «الّلهم اغفرلی الذنوب التی تهتک العصم، الّلهم اغفرلی الذنوب التی تنزل النقم، الّلهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء». پنج نوع گناه را هم در آن‌جا امیرالمؤمنین به پروردگار عرض میکند: گناهانی که جلوِ دعا را میگیرند؛ گناهانی که عذاب نازل میکنند و ...یعنی از اوّل دعا، استغفار است؛ تا آخر دعا هم باز همین استغفار است. عمده‌ی مضمون دعای کمیل، طلب مغفرت و آمرزش است. مناجاتی سوزناک و آتشین در طلب آمرزش از پروردگار است. این، امیرالمؤمنین است. استغفار، این است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
انسان در عالیترین شکل و متکاملترین نوع زندگی، آن انسانی است که بتواند در راه خدا حرکت کند و خدا را از خود راضی نماید و شهوات، او را اسیر خود نسازد. انسانِ درست و کامل، این است. انسان مادّی که اسیر شهوت و غضب و هواهای نفسانی و خواسته‌ها و احساسات خود است، انسان حقیری است؛ هر چند هم به ظاهر بزرگ باشد و مقام داشته باشد. رئیس جمهورِ بزرگترین کشورهای دنیا و دارنده‌ی بزرگترین ثروتهای جهان که نمیتواند با خواهشهای نفسانی خود مقابله و مبارزه کند و اسیر خواهشهای نفس خود است، انسان کوچکی است. اما انسان فقیری که میتواند بر خواسته‌های خود فائق آید و راه درست را - که راه کمال انسان و راه خداست - بپیماید، انسان بزرگی است.
استغفار، شما را از آن حقارت نجات میدهد. استغفار، ما را از آن بند و زنجیرها و غُلها نجات میدهد. استغفار، زنگارهای دل نورانیتان را که خدای متعال به شما داده است، از بین می‌برد و پاک میکند. دل، یعنی جان، یعنی روح، یعنی آن هویّت واقعی انسان. این، چیز خیلی نورانیای است. هر انسانی، نورانی است. حتّی انسانی که با خدا رابطه و آشنایی ندارد، در جوهر و ذات خود، نورانیّت دارد؛ منتها بر اثر بیمعرفتی و گناه و شهوت‌رانی، آن را دچار زنگار کرده است. استغفار، این زنگار را از بین می‌برد و نورانیّت میبخشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استغفار، شما را از آن حقارت نجات میدهد. استغفار، ما را از آن بند و زنجیرها و غُلها نجات میدهد. استغفار، زنگارهای دل نورانیتان را که خدای متعال به شما داده است، از بین می‌برد و پاک میکند. دل، یعنی جان، یعنی روح، یعنی آن هویّت واقعی انسان. این، چیز خیلی نورانیای است. هر انسانی، نورانی است. حتّی انسانی که با خدا رابطه و آشنایی ندارد، در جوهر و ذات خود، نورانیّت دارد؛ منتها بر اثر بیمعرفتی و گناه و شهوت‌رانی، آن را دچار زنگار کرده است. استغفار، این زنگار را از بین می‌برد و نورانیّت میبخشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
لحظه‌ی جان دادن، ما وارد عالم دیگری میشویم. برای آن روز، خودمان را باید آماده کنیم. همه‌ی این دنیا، همه‌ی این ثروتها، همه‌ی این انرژیهایی که خدای متعال در وجود شما در این عالم به ودیعه گذاشته است، همه‌ی آنچه که خدا برای بشر خواسته است - حکومت عادلانه، زندگی مرفّه، چه و چه و چه - برای این است که انسان فرصت پیدا کند تا خود را برای نشئه‌ی آن عالم آماده نماید. خود را آماده کنید، با خدا اُنس بگیرید، با خداوند مناجات کنید، ذکر بگویید و استغفار کنید.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ماه رمضان، وقت استغفار و دعا و انابه است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1375/11/12
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ماه رمضان، وقت استغفار و دعا و انابه است

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش :نزول برکات، فایده استغفار
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
استغفار، یعنی طلب مغفرت و آمرزش الهی برای گناهان. این استغفار اگر درست انجام گیرد، باب برکات الهی را به روی انسان باز می‌کند. همه‌ی آنچه که یک فرد بشر و یک جامعه‌ی انسانی از الطاف الهی احتیاج دارد - تفضّلات الهی، رحمت الهی، نورانیّت الهی، هدایت الهی، توفیق از سوی پروردگار، کمک در کارها، فتوح در میدانهای گوناگون - به وسیله‌ی گناهانی که ما انجام می‌دهیم، راهش بسته می‌شود. گناه، میان ما و رحمت و تفضّلات الهی، حجاب می‌شود. استغفار، این حجاب را برمی‌دارد و راه رحمت و تفضّل خدا به سوی ما باز می‌شود. این، فایده‌ی استغفار است. لذا شما چند جا در آیات قرآن ملاحظه می‌کنید که برای استغفار، فواید دنیوی و گاهی فواید اخروی، مترتّب دانسته شده است. مثلاً: «استغفروا ربّکم ثم توبوا الیه ... یرسل السّماء علیکم مدرارا»(1) و از این قبیل. همه‌ی اینها، این‌طور قابل فهم و قابل توجیه است که راه این تفضّلات الهی، به برکت استغفار،یده به سوی دل و جسم انسان و جامعه‌ی انسانی باز می‌شود. لذا استغفار مهم است.
1 ) سوره مبارکه هود آیه 52
وَيا قَومِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيكُم مِدرارًا وَيَزِدكُم قُوَّةً إِلىٰ قُوَّتِكُم وَلا تَتَوَلَّوا مُجرِمينَ
ترجمه :
و ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او بازگردید، تا (باران) آسمان را پی در پی بر شما بفرستد؛ و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید! و گنهکارانه، روی (از حق) بر نتابید!»


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش :غفلت، مانعی برای استغفار
کلیدواژه(ها) : توبه, تقوا, غفلت, گناه
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
[اگر بخواهیم استغفار - این نعمت الهی - را به دست بیاوریم، دو خصلت را باید از خودمان دور کنیم: یکی غفلت و دیگری غرور. ] انسانِ غافل هرگز به فکر استغفار نمی‌افتد. اصلاً به یادش نمی‌آید که گناه می‌کند. غرق در گناه است؛ مست و خواب است و واقعاً مثل آدمی است که در خواب حرکتی انجام می‌دهد. لذا اهل سلوک اخلاقی، در بیان منازل سالکان در مسلک اخلاق و تهذیب نفس، این منزل را که انسان می‌خواهد از غفلت خارج شود، منزل «یقظه»، یعنی بیداری می‌گویند.

در اصطلاحات قرآنی، آن چیزی که نقطه‌ی مقابل این غفلت است، تقواست. تقوا، یعنی بهوش بودن و دائم مراقب خود بودن. اگر از آدم غافل دهها گناه سر می‌زند و اصلاً حس نمی‌کند که گناه کرده است؛ آدم متّقی، درست نقطه‌ی مقابل اوست. اندک گناهی هم که می‌کند، فوراً متذکّر می‌شود که گناه کرده است و به فکر جبران می‌افتد. «انّ الّذین اتّقوا اذا مسّهم طائف من الشّیطان تذکّروا». به مجرد این‌که شیطان از کنارش عبور می‌کند و باد شیطان به او می‌خورد، فوراً حس می‌کند که شیطان‌زده شده و دچار اشتباه و غفلت گردیده است؛ «تذکّروا»: به یاد می‌افتد. «فاذا هم مبصرون»؛(1) چنین آدمی، چشمش باز است.

عزیزان من؛ برادران و خواهران! هر که هستید ملتفت باشید. این خطاب، فقط به یک عدّه مردم خاص نیست که بگوییم مثلاً افراد کم‌اطّلاع، کم‌سواد و یا جوان و کم سن، به آن توجّه کنند. نخیر؛ همه باید ملتفت باشند. علما، دانشمندان، برجستگان، شخصیتها، بزرگان، کوچکان، پولداران، فقیران، همه باید ملتفت باشند که حدّاقل گاهی غفلت گریبان آنها را می‌گیرد و غافل می‌شوند. اصلاً گناه از آنها سر می‌زند و ملتفت نمی‌شوند که گناه انجام می‌دهند. خطر بسیار بزرگی است.

این گناهی که من و شما انجام می‌دهیم، ملتفت نمی‌شویم و چون نمی‌دانیم گناه کرده‌ایم، از آن گناه توبه و استغفار هم نمی‌کنیم. بعد روز قیامت که می‌شود، چشم ما که باز شد، آن وقت می‌بینیم، عجب چیزهایی در نامه‌ی اعمال ماست! انسان تعجّب می‌کند، کی من این کارها را انجام دادم؛ اصلاً یادش نیست. این، گناهِ غفلت و اشکال آن است. پس، یک مانع استغفار، عبارت از غفلت است.
1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 201
إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّيطانِ تَذَكَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ
ترجمه :
پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسه‌های شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) می‌افتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را می‌بینند و) ناگهان بینا می‌گردند.


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش :احتیاج همه انسان‌ها به استغفار
کلیدواژه(ها) : توبه, حضرت محمد مصطفی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم), حضرت امام سجاد (علیه‌السلام)
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
استغفار، مخصوص یک عدّه آدمهای معیّن هم نیست که بگوییم کسانی که خیلی گناه کردند، استغفار کنند؛ نه. همه‌ی انسانها - حتّی در حدّ پیامبر - باید استغفار کنند. «لیغفر لک اللَّه ما تقدم من ذنبک و ما تأخّر».(1) پیامبر هم باید استغفار کند.
استغفار، یا از گناهی است که ما انجام داده‌ایم، یا از گناهان اخلاقی است. اگر فرض کنیم که یک انسان، هیچ گناهی هم انجام نداد؛ نه دروغ، نه غیبت، نه ظلم، نه خلاف، نه شهوترانی، نه اهانت به کسی، نه تعدّی به مال مردم - البته این‌طور آدمها، خیلی کمند - اما بسیاری از همین‌طور آدمهایی که این‌گونه گناهان جوارحی را هم ندارند، مبتلا به گناه جوانحی - گناه اخلاقی - هستند. اگر همین آدمی که هیچ گناهی نمی‌کند، وقتی که میان مردم راه می‌رود، نگاه کند و بگوید: این بیچاره مردم، همه مشغول گناهند؛ ولی ما الحمدللَّه خودمان را نگهداشتیم و گناه نمی‌کنیم - خود را بالاتر از آنها به حساب بیاورد - این خودش یک گناه و یک تنزّل و یک سقوط می‌شود و استغفار لازم دارد. تحقیر انسانها، خود را بالاتر از دیگران دانستن، کار خود را ارزشی بیش از ارزش کار مردم دادن، یا بعضی از صفات اخلاقی زشت دیگری که در انسانها هست - مثل حسد و طمع و خود بزرگ‌بینی - اینها استغفار لازم دارد.
اگر فرض کنیم، انسانی است که این گناهان را هم ندارد؛ ولی مثلاً در باب علم توحید، پیش نرفت. در این صورت، یک قصور است و باید استغفار کند. باب علم توحید و معرفت به پروردگار، باب محدود و راه بن‌بستی که نیست؛ راه بی‌نهایت است که همه‌ی انبیا و اولیا، در این راه مشغول پیشرفت و تکامل نفس و فراهم کردن معرفت بیشتر نسبت به ذات مقدّس پروردگار و صفات کمالیّه‌ی حضرت حقّند. هر مقداری که این گونه افراد، در این راه پیش نرفتند، یک قصور و یک عقب‌ماندگی و یک ناتوانی معنوی است که استغفار لازم دارد.
استغفار، برای همه است. لذا ملاحظه می‌کنید که ائمّه علیهم‌السّلام در این دعاها، چه سوزوگدازی دارند. بعضی خیال می‌کنند که امام سجاد این سوزوگداز را کرده است، برای این‌که به دیگران یاد بدهد. بله؛ یاد دادن به دیگران که هست - هم در شکل و هم در مضمون کار - اما اصل قضیه این نیست. اصل قضیه، آن حالت طلبِ خود این بنده‌ی صالح و انسان والا و بزرگوار است. این سوزوگداز، متعلّق به خود اوست. این اظهار تضرّع پیش پروردگار، متعلّق به خود اوست. این ترس از عذاب خدا و میل به تقرّب الی‌اللَّه و رضوان الهی، متعلّق به خود اوست. این استغفار و طلب از خدا، واقعاً متعلّق به خود اوست.
ممکن است مثلاً توجه به مباحات در زندگی - لذّتهای مباح، کارهای مباح - در نظر انسانی که در آن حدّ از علوّ درجه است، یک نوع سقوط و انحطاط محسوب شود. دلش می‌خواست که در چارچوب ضرورتهای مادّی و جسمانی قرار نمی‌داشت و همین نیم نگاه را هم به مباحات و به مسائل عادی زندگی نمی‌کرد و در راه معرفت و در آن وادی بی‌نهایت به سوی رضوان الهی و بهشت معرفت الهی، بیشتر پیش می‌رفت. وقتی چنین چیزی نشده است، پس استغفار می‌کند. بنابراین، استغفار برای همه است.
1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 2
لِيَغفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَما تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهدِيَكَ صِراطًا مُستَقيمًا
ترجمه :
تا خداوند گناهان گذشته و آینده‌ای را که به تو نسبت می‌دادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش :رمضان ، ماه استغفار
کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, توبه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در دعایی که در روزهای ماه مبارک رمضان وارد شده است، این طور می‌خوانیم که «و هذا شهرالانابة و هذا شهر التوبة و هذا شهر العتق من النّار».(1) ماه، ماه توبه و استغفار و بازگشت به خداست.
1 )
الكافی،ثقة الاسلام كلینی  ج 4 ص   75 ح7؛
تهذیب الاحكام،طوسی،ج3ص111 ؛ 
الفقیه،صدوق،ج2ص104ح1849 ؛ 
بحارالأنوار، علامه مجلسی ج  94 ص  359 ؛ 
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 202 (اعمال روزهای ماه رمضان؛ دعای اللهم هذا شهر رمضان...)؛

أَنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ يَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ وَ هَذَا شَهْرُ الصِّيَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ اللَّهُمَّ فَسَلِّمْهُ لِی وَ تَسَلَّمْهُ مِنِّی وَ أَعِنِّی عَلَيْهِ بِأَفْضَلِ عَوْنِكَ وَ وَفِّقْنِی فِيهِ لِطَاعَتِكَ وَ فَرِّغْنِی فِيهِ لِعِبَادَتِكَ وَ دُعَائِكَ وَ تِلَاوَةِ كِتَابِكَ وَ أَعْظِمْ لِی فِيهِ الْبَرَكَةَ وَ أَحْسِنْ لِی فِيهِ الْعَاقِبَةَ وَ أَصِحَّ لِی فِيهِ بَدَنِی وَ أَوْسِعْ فِيهِ رِزْقِی وَ اكْفِنِی فِيهِ مَا أَهَمَّنِی وَ اسْتَجِبْ لِی فِيهِ دُعَائِی وَ بَلِّغْنِی فِيهِ رَجَائِی اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنِّی فِيهِ النُّعَاسَ وَ الْكَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ اللَّهُمَّ جَنِّبْنِی فِيهِ الْعِلَلَ وَ الْأَسْقَامَ وَ الْهُمُومَ وَ الْأَحْزَانَ وَ الْأَعْرَاضَ وَ الْأَمْرَاضَ وَ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبَ وَ اصْرِفْ عَنِّی فِيهِ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ وَ الْجَهْدَ وَ الْبَلَاءَ وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ أَعِذْنِی فِيهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ نَفْثِهِ وَ نَفْخِهِ وَوَسْوَاسِهِ وَ كَيْدِهِ وَ مَكْرِهِ وَ حِيَلِهِ وَ أَمَانِيِّهِ وَ خُدَعِهِ وَ غُرُورِهِ وَ فِتْنَتِهِ وَ رَجْلِهِ وَ شَرَكِهِ وَ اعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَخْدَانِه وَ أَشْيَاعِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ شُرَكَائِهِ وَ جَمِيعِ كَيْدِهِمْ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِيهِ تَمَامَ صِيَامِهِ وَ بُلُوغَ الْأَمَلِ فِی قِيَامِهِ وَ اسْتِكْمَالَ مَا يُرْضِيكَ فِيهِ صَبْراً وَ إِيمَاناً وَ يَقِيناً وَ احْتِسَاباً ثُمَّ تَقَبَّلْ ذَلِكَ مِنَّا بِالْأَضْعَافِ الْكَثِيرَةِ وَ الْأَجْرِ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِيهِ الْجِدَّ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشَاطَ وَ الْإِنَابَةَ وَ التَّوْبَةَ وَ الرَّغْبَةَ وَ الرَّهْبَةَ وَ الْجَزَعَ وَ الرِّقَّةَ وَ صِدْقَ اللِّسَانِ وَ الْوَجَلَ مِنْكَ وَ الرَّجَاءَ لَكَ وَ التَّوَكُّلَ
ترجمه :
امام سجاد (ع) این دعا در در تمام روزهای ماه رمضان می خواند: خدایا براستی كه این ماه رمضان است و ماه روزه گرفتن و ماه بازگشت و ماه توبه و ماه آمرزش و رحمت و ماه آزادی از آتش و ماه رسیدن به بهشت است بارالها آن را خالص به من بده و از من دریافت كن و مرا در آن با برترین یاریت یاری نما و برای اطاعتت توفیقم ده و و مرا برای بندگیت و خواستنت و خواندن كتابت فراغتم ده و بركتت را برایم زیاد كن و تندرستیم را بهبود بخش و بدنم را در آن تندرست دار و رزقم را فراوان گردان و هر آنچه برایم مهم است كفایت كن و دعایم را اجابت كن و مرا به آرزویم برسان. خدایا چرت و تنبلی و دلتنگی و سستی و سنگدلی و غفلت و فریب را از من در این ماه از بین ببر. پروردگارا مرا در آن از درد ها و بیماری ها و اندوه ها و غم ها و نشانه های بیماری و مریضی ها و اشتباهات و گناهان دور گردان. و در آن بدی و زشتی و مشقت و مصیبت و خستگی و رنج را از من دور كن، زیرا كه تو دعا را می شنوی. خدایا در آن مرا از شیطان رانده شده و دسیسه واشاره و دمیدن و وسوسه كردن و حقه و نیرنگ و حیله و آرزوها و فریب و غرور و فتنه و پیاده نظام و تور و یاران و پیروان و دوستان واقعی و یاوران و دوستان و شریكان و تمامی مكرش مرا پناه ده. خدایا در این ماه روزه كامل و رسیدن به آرزو در به پا داشتن آن و به كمال رساندن آنچه تو را خشنود می كند از شكیبایی و ایمان و یقین و رضایت روزیم كن. پروردگارا از ما به چندین برابر و پاداش بزرگ قبول فرما. خدایا در آن پشت كار و كوشش و نیرو و نشاط و بازگشت و توبه و امید و بیم و بی تابی و نرمی و زبان راستگو و ترس از تو و امید به تو و توكل بر تو و اطمینان به تو و پرهیز از حرام هایت و كوشش قبول شده و عمل سرافراز كننده و دعای اجابت شده روزیم كن و میان من و چیزی از آن به بیماری و مرضی و غم و اندوهی حایل نگردان ای مهربان ترین مهربانان.


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش :استغفارحقیقی یعنی پشیمانی قلبی و عزم جدی برترک گناه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
استغفاری کارگشاست که استغفار حقیقی و جدّی و حقیقتاً طلب باشد. فرض بفرمایید شما گرفتاری بزرگی دارید و می‌خواهید رفع این گرفتاری را از خدای متعال بخواهید. مثلاً خدای نکرده، عزیزی از عزیزان شما دچار مشکلی است؛ راههای عادی را هم رفته‌اید، ولی نتوانسته‌اید آن مشکل را حل کنید؛ حالا به پروردگار عالم متوسّل شده‌اید و دعا و تضرّع می‌کنید. ببینید! انسان در آن حال که فرضاً فرزند یا عزیزی از عزیزانش دچار بیماری است و درِ خانه‌ی خدا رفته و حال دعا پیدا کرده است، چگونه از خدا طلب می‌کند؟ آمرزش گناهان را این‌گونه از خدا طلب کنید. حقیقتاً آمرزش را طلب کنید و تصمیم داشته باشید که آن گناه را دیگر انجام ندهید.

البته انسان ممکن است تصمیم هم داشته باشد که گناه را انجام ندهد، باز دچار لغزش شود و انجام دهد؛ باز دوباره توبه می‌کند. اگر انسان صد بار هم دچار توبه‌شکنی شد، باز دفعه‌ی صدویکم، بابِ توبه باز است. منتها شما که توبه و استغفار می‌کنید، از اوّل نباید تصمیم داشته باشید که حالا ما استغفار می‌کنیم، باز می‌رویم دوباره همان کار غلط و خلاف را انجام می‌دهیم! این‌که نشد.

روایتی دیدم که از قول یکی از ائمّه این‌طور فرموده است: «من استغفر بلسانه و لم یندم بقلبه فقد استهزئ بنفسه»؛(1) کسی که به زبان استغفار می‌کند، اما در دل از گناه پشیمان نیست و خیلی هم خوشحال است که این گناه را انجام داده است - به زبان می‌گوید: «استغفر اللَّه» - این آدم خودش را مسخره می‌کند. این، چگونه استغفاری است؟! این، استغفار نیست. استغفار، یعنی انسان برگردد، واقعاً به طور جدّ از خدای متعال بخواهد که او را به‌خاطر این کارِ خلاف ببخشد. چطور انسان تصمیم دارد که باز همان کار خلاف را انجام دهد؟ آیا رویش می‌شود که از خدای متعال، طلب بخشش کند؟

سبحه در کف، توبه بر لب، دل پُر از شوق گناه

معصیت را خنده می‌آید بر استغفار ما!

این، چطور استغفار کردنی است؟! این استغفار، کافی نیست. استغفار باید جدّی و حقیقی باشد.
1 )
معدن الجواهر و رياضة الخواطر ، شيخ ابو الفتح كراجكى‏ ص 59 ؛

سبعة أشياء من الاستهزاء من استغفر بلسانه و لم يندم بقلبه فقد استهزأ بنفسه و من سأل الله التوفيق و لم يجتهد فقد استهزأ بنفسه و من سأل الله الجنة و لم يصبر على الشدائد فقد استهزأ بنفسه و من تعوذ بالله من النار و لم يترك الشهوات فقد استهزأ بنفسه و من ذكر الموت و لم يستعد له فقد استهزأ بنفسه و من ذكر الله تعالى خاليا و لم يشتق إلى لقائه فقد استهزأ بنفسه.
ترجمه :
حضرت رضا (ع) فرمود هفت چيز بدون هفت چيز ديگر مسخره است: 1- هر كه با زبان استغفار كند ولى دلش پشيمان نشود براستی كه خود را مسخره كرده است. 2- هر كه از خدا توفيق بخواهد و كوشش ننمايد همانا خود را مسخره كرده است3- هر كه از خدا بهشت بخواهد و بر گرفتاريها صبر نكند خود را مسخره كرده است . 4- و هر كه به خدا از آتش جهنم پناه برد ولى ترك شهوات ننمايد خود را مسخره كرده است. 5- هر كس یاد مرگ كند اما برای آن آماده نشود خود را مسخره كرده است6 - هر كه فقط به ياد خدا باشد ولى مشتاق ديدارش نباشد خود را مسخره كرده است (هفتمى ذكر نشده).


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش :استغفار ، کلید درِ توبه و مغفرت/صحیفه سجادیه دعای 46
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
خدای متعال نعمت بزرگی به انسان داده که نعمت مغفرت است و فرموده است اگر شما از این کاری که کردید - که اثر این کار باید بماند - پشیمان شدید، باب توبه و استغفار باز است.(1) شما با گناهی که مرتکب می‌شوید، مثل این است که زخمی به بدن خودتان زده و میکروبی را وارد بدنتان کرده باشید؛ بیماری اجتناب‌ناپذیر است. اگر می‌خواهید اثر این زخم و این بیماری و این ضربه، در وجود شما از بین برود، خدای متعال بابی باز کرده و آن باب توبه و استغفار و انابه و بازگشت به خداست. اگر برگردید، خدای متعال جبران خواهد کرد. این، نعمت بزرگی است که خدای متعال به ما داده است.
 
در دعای وداع ماه مبارک رمضان - که دعای چهل‌وپنجم صحیفه‌ی سجادیه است - امام سجّاد علیه‌الصّلاةوالسّلام به ذات مقدّس ربوبی عرض می‌کند: «انت الّذی فتحت لعبادک باباً الی عفوک»؛ تو آن کسی هستی که به روی بندگانت، دری به عفو خودت باز کردی. «و سمیته التوبة ؛ و اسم آن باب را باب توبه گذاشتی. «و جعلت علی ذلک الباب دلیلا من وحیک لئلا یضلّوا عنه»؛ و یک راهنما هم از قرآن و وحی برای این در گذاشتی تا بندگان تو این در را گم نکنند. بعد از جملاتی می‌فرماید: «فما عذر من اغفل دخول ذلک المنزل بعد فتح الباب و اقامة الدلیل»؛ (2) انسان، دیگر عذرش چیست که از این درِ گشوده و از این مغفرت الهی، استفاده نکند! راه مغفرت الهی هم، استغفار - یعنی طلب مغفرت - است. از خدا باید مغفرت را بخواهید.
 
حدیثی از نبیّ مکرّم اسلام دیدم که ایشان فرموده‌اند: «ان‌اللَّه تعالی یغفر للمذنبین الّا من لا یرید أن یغفر له». یک روز، پیامبر به اصحابش این‌طور فرمود که خدای متعال گناهکاران را می‌آمرزد؛ مگر آن کسی را که خواسته نیامرزد. بعد اصحاب سؤال می‌کردند: «قالوا یا رسول‌اللَّه من الذی یرید ان لایغفرله»؛ آن کسی که خدای متعال می‌خواهد او را نیامرزد، کیست؟ «قال من لایستغفر»؛(3) آن کسی که استغفار نمی‌کند. پس، استغفار کلید درِ توبه و مغفرت است. با استغفار، می‌شود آمرزش الهی را به دست آورد. استغفار، این قدر اهمیت دارد. استغفار، یعنی طلب مغفرت از خدا.
1 ) سوره مبارکه النساء آیه 17
إِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعمَلونَ السّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتوبونَ مِن قَريبٍ فَأُولٰئِكَ يَتوبُ اللَّهُ عَلَيهِم ۗ وَكانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيمًا
ترجمه :
پذیرش توبه از سوی خدا، تنها برای کسانی است که کار بدی را از روی جهالت انجام می‌دهند، سپس زود توبه می‌کنند. خداوند، توبه چنین اشخاصی را می‌پذیرد؛ و خدا دانا و حکیم است.

1 ) سوره مبارکه الشورى آیه 25
وَهُوَ الَّذي يَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبادِهِ وَيَعفو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعلَمُ ما تَفعَلونَ
ترجمه :
او کسی است که توبه را از بندگانش می‌پذیرد و بدیها را می‌بخشد، و آنچه را انجام می‌دهید می‌داند.

2 )
الصحیفه السجادیه، دعای46؛
مصباح المتهجد،طوسی ص369 ؛ 
مصباح الكفعمی،كفعمی ص433 ؛

... حُجَّتُكَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُكَ ثَابِتٌ لَا يَزُولُ، فَالْوَيْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ، وَ الْخَيْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْكَ، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِكَ مَا أَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِی عَذَابِكَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِی عِقَابِكَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَايَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ عَدْلًا مِنْ قَضَائِكَ لَا تَجُورُ فِيهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُكْمِكَ لَا تَحِيفُ عَلَيْهِ ...
ترجمه :
حجت و برهان تو استوار است و باطل نمی شود و فرمانروایی تو پابرجاست و از بین نمی رود پس عذاب همیشگی از آن كسی است از تو روی برتابد و ناامیدی ذلت بار از آن كسی است كه از تو ناامید گشته است و بدترين تیره روزی نصيب كسى است كه به تو مغرور شود. چنين كسى چه بسيار عذابهاى گوناگون خواهد چشيد و چه زمانهاى دراز كه در وادى شكنجه تو سرگردان خواهد ماند و آرزوی گشایش او چه دور است و چه ناامید است برای رهايى از تنگنايى كه در آن افتاده. همه اینها به خاطر عدالت در تدبیرت می باشد كه كه در آن ستم نمی كنی و به سبب داوری منصفانه توست كه در آن ظلم نمی كنی.

3 )
مستدرك ‏الوسائل ،میرزای النوری ج 12 ص122 ؛

إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغْفِرُ لِلْمُذْنِبِينَ إِلَّا مَنْ لَا يُرِيدُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنِ الَّذِی يُرِيدُ أَنْ لَا يُغْفَرَ لَهُ قَالَ مَنْ لَا يَسْتَغْفِرُ
ترجمه :
پیامبر (ص) فرمود: خداوند گنهكاران را می آمرزد جز كسی كه نخواهد كه آمرزیده شود. گفتند ای رسول خدا چه كسی است كه نخواهد بخشیده شود؟ گفت كسی كه استغفار نمی كند.


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش :غرور، مانعی برای استغفار/صحیفه سجادیه دعاهای 39 و 46
کلیدواژه(ها) : غرور, توبه, گناه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
[اگر بخواهیم استغفار - این نعمت الهی - را به دست بیاوریم، دو خصلت را باید از خودمان دور کنیم: یکی غفلت و دیگری غرور. ] مانع دوم، غرور است. اندک کار کوچکی که انسان انجام می‌دهد، مغرور می‌شود. در تعبیرات دعا و روایت داریم که «الاغترار باللَّه». در دعای چهل‌وششم صحیفه‌ی سجّادیه که روزهای جمعه خوانده می‌شود، عبارتی وجود دارد که خیلی تکان دهنده است. می‌فرماید: «و الشّقاء الاشقی لمن اغترّ بک»؛ بالاترین شقاوتها، متعلّق به کسی است که به تو مغرور شود. «ما اکثر تصرّفه فی عذابک و ما اطول تردّده فی عقابک و ما ابعد غایته من الفرج و ماأقنطه من سهولة المخرج»(1). کسی که مغرور می‌شود - به تعبیر این روایت - دچار حالت «اغترار باللَّه» می‌گردد. غرور، این‌گونه است. مغرور، خیلی دور از آبادی است، خیلی دستش کوتاه از رهایی و سلامتی است. چرا؟ به‌خاطر این‌که اندک کار کوچکی که انجام داد، دو رکعت نمازی که خواند، مثلاً خدمتی برای مردم انجام داد، پولی در فلان صندوق انداخت، یا کاری در راه خدا انجام داد، فوراً مغرور می‌شود که ما دیگر پیش خدای متعال، کار خودمان را درست کردیم و حساب خودمان را ساخته و پرداخته نمودیم و احتیاج به چیزی نداریم! این را به زبان نمی‌آورد، اما در دل او این‌گونه می‌گذرد.
مراقب باشید، این‌که خدای متعال باب توبه را باز کرده و فرموده است من گناهان را می‌آمرزم، معنایش این نیست که گناهان، چیزهای کم و کوچکی هستند؛ نه. گاهی گناهان، همه‌ی وجود حقیقی انسانی را ضایع می‌کنند، از بین می‌برند و یک انسانِ در مرتبه‌ی عالی حیاتِ انسانی را به یک حیوان درنده‌ی کثیفِ پلیدِ بی‌ارزش تبدیل می‌کنند. گناه، این‌گونه است. خیال نکنید گناه، چیز کمی است. همین دروغگویی، همین غیبت کردن، همین بی‌اعتنایی به شرافت انسانها، همین ظلم کردن - ولو با یک کلمه - گناهان کم و کوچکی نیست.
لازم نیست که اگر انسان می‌خواهد احساس گناه کند، حتماً بایستی سالهای متمادی غرق در گناه شده باشد. نخیر؛ یک گناه هم، یک گناه است؛ نباید گناه را کوچک دانست. در روایات، باب «استحقار الذّنوب»(2) داریم که حقیر شمردن گناهان را مذمّت کرده‌اند. علت این‌که خدای متعال می‌فرماید: «می‌آمرزیم»، این است که بازگشت به خدا، خیلی مهم است؛ نه این‌که گناه، کم و کوچک است. گناه، عمل بسیار خطرناکی است؛ منتها بازگشت و توجّه به خدا و ذکر او، این قدر اهمیت دارد که اگر کسی این را صادقانه و درست و حقیقی انجام دهد، آن وقت آن بیماری صعب‌العلاج، از بین می‌رود. بنابراین، اغترار و مغرور شدن به کار نیک - کار نیکی که ما خیال می‌کنیم کار نیک است؛ ولی ممکن است آن قدرها هم نیک نباشد، یا چندان اهمیت نداشته باشد - موجب می‌شود که شما سراغ استغفار نروید.
امام سجّاد در دعای دیگری به خدا عرض می‌کند: «فامّا انت یا الهی فاهل ان لایغترّ بک الصدّیقون»(3).ببینید واقعاً چه بیان و چه معرفتی در این دعا وجود دارد! راه، این است. ایشان می‌فرماید، صدّیقین هم که مقام بالایی از مقام بندگی انسانها را دارند، باید مغرور نشوند به این‌که ما راه خدا را درست رفتیم و دیگر احتیاج به کار و تلاش نداریم. نخیر؛ «ان لایغترّ بک الصدّیقون». این هم مانع استغفار است. اگر غفلت نبود، «اغترارباللَّه» هم نبود، خودفریبی و ودشگفتی هم نبود، آن وقت انسان استغفار می‌کند.
1 )
الصحیفه السجادیه، دعای46؛
مصباح المتهجد،طوسی ص369 ؛
 مصباح الكفعمی،كفعمی ص433 ؛

...حُجَّتُكَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُكَ ثَابِتٌ لَا يَزُولُ، فَالْوَيْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ، وَ الْخَيْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْكَ، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِكَ مَا أَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِی عَذَابِكَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِی عِقَابِكَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَايَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ عَدْلًا مِنْ قَضَائِكَ لَا تَجُورُ فِيهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُكْمِكَ لَا تَحِيفُ عَلَيْهِ ...
ترجمه :
حجت و برهان تو استوار است و باطل نمی شود و فرمانروایی تو پابرجاست و از بین نمی رود پس عذاب همیشگی از آن كسی است از تو روی برتابد و ناامیدی ذلت بار از آن كسی است كه از تو ناامید گشته است و بدترين تیره روزی نصيب كسى است كه به تو مغرور شود. چنين كسى چه بسيار عذابهاى گوناگون خواهد چشيد و چه زمانهاى دراز كه در وادى شكنجه تو سرگردان خواهد ماند و آرزوی گشایش او چه دور است و چه ناامید است برای رهايى از تنگنايى كه در آن افتاده. همه اینها به خاطر عدالت در تدبیرت می باشد كه كه در آن ستم نمی كنی و به سبب داوری منصفانه توست كه در آن ظلم نمی كنی.

2 )
الكافی،ثقة السلام كلینی  ج  2 ص  287 ؛

اتَّقُوا الْمُحَقَّرَاتِ مِنَ الذُّنُوبِ فَإِنَّهَا لَا تُغْفَرُ قُلْتُ وَ مَا الْمُحَقَّرَاتُ قَالَ الرَّجُلُ يُذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَقُولُ طُوبَى لِی لَوْ لَمْ يَكُنْ لِی غَيْرُ ذَلِكَ
ترجمه :
زيد شحام گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: از گناهان محقر بپرهيزيد كه آمرزيده نشوند، عرضكردم: گناهان محقر چيست؟ فرمود: اينست كه مردى گناه كند و بگويد، خوشا حال من اگر غير از اين گناه نداشته باشم

3 )
صحیفه سجادیه دعای 39
مصباح الكفعمی، شیخ كفعمی، ص 387 ؛

إنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ ذَلِكَ- يَا إِلَهِی- تَفْعَلْهُ بِمَنْ لَا يَجْحَدُ اسْتِحْقَاقَ عُقُوبَتِكَ، وَ لَا يُبَرِّئُ نَفْسَهُ مِنِ اسْتِيجَابِ نَقِمَتِكَ تَفْعَلْ ذَلِكَ- يَا إِلَهِی- بِمَنْ خَوْفُهُ مِنْكَ أَكْثَرُ مِنْ طَمَعِهِ فِيكَ، وَ بِمَنْ يَأْسُهُ مِنَ النَّجَاةِ أَوْكَدُ مِنْ رَجَائِهِ لِلْخَلَاصِ، لَا أَنْ يَكُونَ يَأْسُهُ قُنُوطاً، أَوْ أَنْ يَكُونَ طَمَعُهُ اغْتِرَاراً، بَلْ لِقِلَّةِ حَسَنَاتِهِ بَيْنَ سَيِّئَاتِهِ، وَ ضَعْفِ حُجَجِهِ فِی جَمِيعِ تَبِعَاتِهِ فَأَمَّا أَنْتَ يَا إِلَهِی فَأَهْلٌ أَنْ لَا يَغْتَرَّ بِكَ الصِّدِّيقُونَ، وَ لَا يَيْأَسَ مِنْكَ الْمُجْرِمُونَ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْعَظِيمُ الَّذِی لَا يَمْنَعُ أَحَداً فَضْلَهُ، وَ لَا يَسْتَقْصِی مِنْ أَحَدٍ حَقَّهُ تَعَالَى ذِكْرُكَ عَنِ الْمَذْكُورِينَ، وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ عَنِ الْمَنْسُوبِينَ، وَ فَشَتْ نِعْمَتُكَ فِی جَمِيعِ الْمَخْلُوقِينَ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى ذَلِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ.
ترجمه :
اى خداى من، اگر با من چنين كنى، اين لطف و رحمت در حق كسى كرده‏اى كه خود منكر آن نيست كه مستحق عقوبت توست، و خويشتن مبرا نمى‏داند كه سزاوار خشم توست. اى خداى من، اگر با من چنين كنى، اين لطف و رحمت در حق كسى است كه بيمش از تو از آزمنديش در رحمت تو بيش است و نوميدش از رهايى، استوارتر از اميدش به رهايى است. نه چنان است كه نوميديش، نوميدى از رحمت تو باشد، يا اميدش از آن روست كه مى‏خواهد خود را به رحمت تو بفريبد، بلكه به سبب قلّت حسنات اوست در برابر كثرت سيّئاتش و ضعف حجت اوست در دادگاه داورى تو. اما تو اى خداى من، شايسته‏اى كه صدّيقان به تو مغرور نشوند و مجرمان از تو نوميد نگردند، كه تو آن پروردگار بزرگ هستى كه فضل خود از كسى باز ندارى و همه حق خود را از كسی باز نمی ستاند. ياد تو از همه یادشدگان برتر است و نام های تو منزه از آن است كه مردمان بر خود نهند. نعمت تو در ميان همه آفريدگانت پراكنده است پس به خاطر این سپاس مخصوص توست ای پروردگار جهانیان.


مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه, نعمت الهی
کلیدواژه(ها) : توبه, نعمت الهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خودِ استغفار، در واقع جزئی از توبه است. توبه هم یعنی بازگشت به سوی خدا. بنابراین، یکی از ارکان توبه، استغفار است؛ یعنی طلب آمرزش از خدای متعال. این، یکی از نعمتهای بزرگ الهی است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه, نعمت الهی
کلیدواژه(ها) : توبه, نعمت الهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خدای متعال نعمت بزرگی به انسان داده که نعمت مغفرت است. و فرموده است اگر شما از این کاری که کردید پشیمان شدید، باب توبه و استغفار باز است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استغفاری کارگشاست که استغفار حقیقی و جدّی و حقیقتاً طلب باشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
استغفار، یعنی انسان برگردد، واقعاً به طور جدّ از خدای متعال بخواهد که او را به‌خاطر این کارِ خلاف ببخشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : مردم, توبه, ملت ایران
کلیدواژه(ها) : مردم, توبه, ملت ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
این ملت با استغفار، رحمت الهی را به سوی خود جلب کند.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه, گناه, اثر گناه
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه, اثر گناه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گناه، میان ما و رحمت و تفضلات الهی، حجاب می‌شود. استغفار، این حجاب را برمی‌دارد و راه رحمت و تفضل خدا به سوی ما باز می‌شود. این، فایده‌ی استغفار است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعایی که در روزهای ماه مبارک رمضان وارد شده است، این طور میخوانیم که «و هذا شهرالانابة و هذا شهر التوبة و هذا شهر العتق من النّار». ماه، ماه توبه و استغفار و بازگشت به خداست.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
استغفار، یعنی طلب مغفرت و آمرزش الهی برای گناهان. این استغفار اگر درست انجام گیرد، باب برکات الهی را به روی انسان باز میکند. همه آنچه که یک فرد بشر و یک جامعه انسانی از الطاف الهی احتیاج دارد - تفضّلات الهی، رحمت الهی، نورانیّت الهی، هدایت الهی، توفیق از سوی پروردگار، کمک در کارها، فتوح در میدانهای گوناگون - به وسیله گناهانی که ما انجام میدهیم، راهش بسته میشود. گناه، میان ما و رحمت و تفضّلات الهی، حجاب میشود. استغفار، این حجاب را برمیدارد و راه رحمت و تفضّل خدا به سوی ما باز میشود. این، فایده استغفار است. لذا شما چند جا در آیات قرآن ملاحظه میکنید که برای استغفار، فواید دنیوی و گاهی فواید اخروی، مترتّب دانسته شده است. مثلاً: «استغفروا ربّکم ثم توبوا الیه ... یرسل السّماء علیکم مدرارا» و از این قبیل. همه اینها، این‌طور قابل فهم و قابل توجیه است که راه این تفضّلات الهی، به برکت استغفار، به سوی دل و جسم انسان و جامعه انسانی باز میشود. لذا استغفار مهم است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعایی که در روزهای ماه مبارک رمضان وارد شده است، این طور میخوانیم که «و هذا شهرالانابة و هذا شهر التوبة و هذا شهر العتق من النّار». ماه، ماه توبه و استغفار و بازگشت به خداست.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خودِ استغفار، در واقع جزئی از توبه است. توبه هم یعنی بازگشت به سوی خدا. بنابراین، یکی از ارکان توبه، استغفار است؛ یعنی طلب آمرزش از خدای متعال. این، یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. یعنی خداوند متعال، باب توبه را به روی بندگان باز کرده است، تا آنها بتوانند در راه کمال پیش بروند و گناه زمینگیرشان نکند؛ چون گناه، انسان را از اوج اعتلای انسانی ساقط میکند. هر کدام از گناهان، ضربه‌ای به روح انسان، صفای انسانی، معنویت و اعتزاز روحی وارد می‌آورند و شفّافیت روح انسان را از بین میبرند و آن را کدر میکنند. گناه، آن جنبه معنویتی را که در انسان است و مایه تمایز انسان با بقیه موجودات این عالم مادّه است، از شفّافیت می‌اندازد و او را به حیوانات و جمادات نزدیک میکند.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما با گناهی که مرتکب میشوید، مثل این است که زخمی به بدن خودتان زده و میکروبی را وارد بدنتان کرده باشید؛ بیماری اجتناب‌ناپذیر است. اگر میخواهید اثر این زخم و این بیماری و این ضربه، در وجود شما از بین برود، خدای متعال بابی باز کرده و آن باب توبه و استغفار و انابه و بازگشت به خداست. اگر برگردید، خدای متعال جبران خواهد کرد. این، نعمت بزرگی است که خدای متعال به ما داده است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعای وداع ماه مبارک رمضان - که دعای چهل‌وپنجم صحیفه سجادیه است - امام سجّاد علیه‌الصّلاةوالسّلام به ذات مقدّس ربوبی عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک باباً الی عفوک» تو آن کسی هستی که به روی بندگانت، دری به عفو خودت باز کردی. «و سمیته التوبة» ؛ و اسم آن باب را باب توبه گذاشتی. «و جعلت علی ذلک الباب دلیلا من وحیک لئلا یضلّوا عنه»؛ و یک راهنما هم از قرآن و وحی برای این در گذاشتی تا بندگان تو این در را گم نکنند. بعد از جملاتی میفرماید: «فما عذر من اغفل دخول ذلک المنزل بعد فتح الباب و اقامة الدلیل»؛ انسان، دیگر عذرش چیست که از این درِ گشوده و از این مغفرت الهی، استفاده نکند! راه مغفرت الهی هم، استغفار - یعنی طلب مغفرت - است. از خدا باید مغفرت را بخواهید.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
حدیثی از نبىّ مکرّم اسلام دیدم که ایشان فرموده‌اند: «ان‌اللَّه تعالی یغفر للمذنبین الّا من لا یرید أن یغفر له». یک روز، پیامبر به اصحابش این‌طور فرمود که خدای متعال گناهکاران را میآمرزد؛ مگر آن کسی را که خواسته نیامرزد. بعد اصحاب سؤال میکردند: «قالوا یا رسول‌اللَّه من الذی یرید ان لایغفرله»؛ آن کسی که خدای متعال میخواهد او را نیامرزد، کیست؟ «قال من لایستغفر»؛ آن کسی که استغفار نمیکند. پس، استغفار کلید درِ توبه و مغفرت است. با استغفار، میشود آمرزش الهی را به دست آورد. استغفار، این قدر اهمیت دارد. استغفار، یعنی طلب مغفرت از خدا.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این گناهی که من و شما انجام میدهیم، ملتفت نمیشویم و چون نمیدانیم گناه کرده‌ایم، از آن گناه توبه و استغفار هم نمیکنیم. بعد روز قیامت که میشود، چشم ما که باز شد، آن وقت میبینیم، عجب چیزهایی در نامه اعمال ماست! انسان تعجّب میکند، کی من این کارها را انجام دادم؛ اصلاً یادش نیست. این، گناهِ غفلت و اشکال آن است. پس، یک مانع استغفار، عبارت از غفلت است.
مانع دوم، غرور است. اندک کار کوچکی که انسان انجام میدهد، مغرور میشود. در تعبیرات دعا و روایت داریم که «الاغترار باللَّه». در دعای چهل‌وششم صحیفه سجّادیه که روزهای جمعه خوانده میشود، عبارتی وجود دارد که خیلی تکان دهنده است. میفرماید: «و الشّقاء الاشقی لمن اغترّ بک»؛ بالاترین شقاوتها، متعلّق به کسی است که به تو مغرور شود. «مااکثر تصرّفه فی عذابک و ما اطول تردّده فی عقابک و ما ابعد غایته من الفرج و ماأقنطه من سهولة المخرج». کسی که مغرور میشود - به تعبیر این روایت - دچار حالت «اغترار باللَّه» میگردد. غرور، این‌گونه است. مغرور، خیلی دور از آبادی است، خیلی دستش کوتاه از رهایی و سلامتی است. چرا؟ به خاطر این که اندک کار کوچکی که انجام داد، دو رکعت نمازی که خواند، مثلاً خدمتی برای مردم انجام داد، پولی در فلان صندوق انداخت، یا کاری در راه خدا انجام داد، فوراً مغرور میشود که ما دیگر پیش خدای متعال، کار خودمان را درست کردیم و حساب خودمان را ساخته و پرداخته نمودیم و احتیاج به چیزی نداریم! این را به زبان نمیآورد، اما در دل او این‌گونه میگذرد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این گناهی که من و شما انجام میدهیم، ملتفت نمیشویم و چون نمیدانیم گناه کرده‌ایم، از آن گناه توبه و استغفار هم نمیکنیم. بعد روز قیامت که میشود، چشم ما که باز شد، آن وقت میبینیم، عجب چیزهایی در نامه اعمال ماست! انسان تعجّب میکند، کی من این کارها را انجام دادم؛ اصلاً یادش نیست. این، گناهِ غفلت و اشکال آن است. پس، مانع استغفار، عبارت از غفلت است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
البته انسان ممکن است تصمیم هم داشته باشد که گناه را انجام ندهد، باز دچار لغزش شود و انجام دهد؛ باز دوباره توبه میکند. اگر انسان صد بار هم دچار توبه‌شکنی شد، باز دفعه صدویکم، بابِ توبه باز است. منتها شما که توبه و استغفار میکنید، از اوّل نباید تصمیم داشته باشید که حالا ما استغفار میکنیم، باز میرویم دوباره همان کار غلط و خلاف را انجام میدهیم! این که نشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ماه مبارک رمضان که ماه خدا و ماه توبه و تضرّع و استغفار و استغاثه است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گناه، میان ما و رحمت و تفضّلات الهی، حجاب میشود. استغفار، این حجاب را برمیدارد و راه رحمت و تفضّل خدا به سوی ما باز میشود. این، فایده استغفار است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ماه مبارک رمضان که ماه خدا و ماه توبه و تضرّع و استغفار و استغاثه است،

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌ - 1374/08/10
عنوان فیش :تکیه قرآن به استغفار به علت عواقب خطرناک گناه برای انسان
کلیدواژه(ها) : توبه, گناه, صراط مستقیم
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
همه‌ی تلاش ادیان الهی و سلوک معنوی و سعی پیغمبران و شهادتهای مردان بزرگ خدا برای این است که بشر را به راه اوّل بکشانند و در صراط مستقیم قرار دهند. یعنی بشر به سمت خدا حرکت کند، عروج معنوی و کمال انسانی بیابد، با خدا آشنا شود و آینده‌ی خود را که همان مرحله‌ی اساسی حیات بعد از مرگ است و بقیه مقدّمه‌ی آن است، تأمین کند. «الدّنیا مزرعة الاخرة»؛(1) من و شما در این‌جا برای حیات ابدی مقدّمه‌چینی می‌کنیم. هر کاری که در این‌جا انجام می‌دهید - تحصیل علم و تعلیم آن، مبارزه، ورزش، کسب دنیا و بنا و آبادسازی آن، کوبیدن دشمنان - باید دارای روحی باشد که شما را در صراط مستقیم به پیش ببرد. هر چه که شما را از این راه باز دارد، گناه است. گناه در اصطلاح دینی و در سخن انبیا یعنی عوائق و موانع راهِ کمال انسان. معنای گناه آن نیست که خدای متعال - العیاذ باللَّه - نمی‌خواسته بندگانش خوشی و لذّت داشته باشند. لذّتی که انسان را از راه خدا باز دارد، مثل غذای مضرّی است که کسی می‌خورد و او را به مرگ نزدیک می‌کند. انسان عاقل این غذا را نمی‌خورد و این لذّت را دور می‌اندازد. کسی که چربی یا قند خونش زیاد است یا ماده مضرّی در بدنش وجود دارد، از غذای لذیذی که آن ماده را در بدن او افزایش می‌دهد، پرهیز می‌کند. آن را نمی‌خورد و دور می‌ریزد؛ ولو خوردن آن غذا لذّت داشته باشد. لذّت این غذا برای یک لحظه است؛ بعد بدبختی و گرفتاری‌اش گریبان انسان را می‌گیرد. گناه چنین چیزی است. به همین جهت است که در قرآن به استغفار تکیه شده است. آیات کریمه‌ای که چند لحظه پیش، نغمه‌ی روحبخش آنها فضا را پر کرد، همین مضمون را داراست: «و الذّین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروااللَّه فاستغفروا لذنوبهم»؛ کسانی که وقتی کار خلافی انجام می‌دهند یا به خودشان ظلم می‌کنند - گناه، ظلم به خود است - به مجرّد این‌که به خود ظلم کردند، «ذکرواللَّه»؛ به یاد خدا می‌افتند و «فاستغفروا لذنوبهم»؛ سپس از خدای متعال طلب مغفرت می‌کنند. «و من یغفر الذّنوب الّا اللَّه»؛(2) و کیست که بیامرزد گناهان را جز خدا.
1 )
إرشاد القلوب إلى الصواب‏، حسن بن ابى الحسن ديلمى‏ ج 1 ص 89 ؛
عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، ج 1 ص 267  ح66 ؛ 
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 107 ص 109 ؛

الدنیا مزرعة الاخرة
ترجمه :


2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 135
وَالَّذينَ إِذا فَعَلوا فاحِشَةً أَو ظَلَموا أَنفُسَهُم ذَكَرُوا اللَّهَ فَاستَغفَروا لِذُنوبِهِم وَمَن يَغفِرُ الذُّنوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَم يُصِرّوا عَلىٰ ما فَعَلوا وَهُم يَعلَمونَ
ترجمه :
و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند -و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمی‌ورزند، با اینکه می‌دانند.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌ - 1374/08/10
عنوان فیش : جوان, توبه
کلیدواژه(ها) : جوان, توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جوان باید مظهر پرهیز و استغفار باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌ - 1374/08/10
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر میبینید هیپیگری و انواع و اقسام بدبختیها از سی یا چهل سال قبل تا به امروز در دنیای غرب ادامه دارد و گریبان خانواده‌ها و جوامع اروپایی و امریکایی را گرفته است، به جهت دوری از خدا و غفلت از استغفار و ناپرهیزی در ارتکاب گناهان است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان‌ - 1374/08/10
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر ما به جوانان توصیه میکنیم که طهارت، تقوا، استغفار، اجتناب از گناه، رو آوردن به خدا و توجه به معنویّات را سرلوحه کارها قرار دهند، به این دلیل است که علاوه بر به همراه داشتن سعادت شخصی شما، کشور شما هم به جوانانی نیازمند است که بتوانند حقایق را درک کنند، در میدانها بایستند، توطئه دشمن را بشناسند و با آن مقابله کنند. دانشگاه، حوزه علمیّه و محیط علمی و تحصیلی جای این ایستادگی، مقاومت، هوشیاری و مبارزه است. این، انتظار از نسل جوان است.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم ساری - 1374/07/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
توبوا الی اللَّه جمیعاً ایّها المؤمنون». عزیزان من! باید به خدا برگردید؛ خدا را فراموش نکنید. جوانان عزیز! مواظب اخلاق الهی و اسلامی که ودیعه‌ای است در میان این ملت، باشید. امروز یکی از هدفهای اساسی دشمنان شما این است که اخلاق جوانان این ملت را فاسد کنند. برای این کار تلاش و سرمایه‌گذاری میکنند. چه کسی باید مواظب باشد؟ همه؛ مخصوصاً جوانان ؛ جوانان مؤمن.
آن ملتی که با خدا آشتی باشد؛ آن ملتی که تضرّع و توسّل به خدا را فراموش نکند، راه سازندگیش هم هموارتر خواهد شد. «و یاقوم استغفروا ربّکم ثّم توبوا الیه یرسل السّماء علیکم مدراراً و یزدکم قوّة الی قوّتکم». قرآن این‌گونه به ما یاد میدهد؛ یعنی استغفار، به خدا برگشتن، توجّه و رعایت امر و نهی الهی، پاکدامنی، تقوا، راستگویی، روح برادری و برابری، احسان به زیردستان، تواضع در مقابل برادران و خواهران مسلمان، کمک به درماندگان، عبادت پروردگار، نوافل، تلاوت قرآن، دعا و توسّل و تضرّع.
وقتی این ارزشها در یک کشور و در میان ملتی وجود داشته باشد، اگر همراه با آن، عامل دیگر هم که تلاش باشد، بشود، هیچ چیز نخواهد توانست آن ملت را از پیمودن راه سعادت و صلاح باز بدارد. مراقب باشید دوران سازندگی، دوران جهاد اکبر هم هست: خودسازی، مبارزه با شیطان و مبارزه با نفس و توبه الی اللَّه.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم ساری - 1374/07/22
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آن ملتی که با خدا آشتی باشد؛ آن ملتی که تضرّع و توسّل به خدا را فراموش نکند، راه سازندگیش هم هموارتر خواهد شد. «و یاقوم استغفروا ربّکم ثّم توبوا الیه یرسل السّماء علیکم مدراراً و یزدکم قوّة الی قوّتکم». قرآن این‌گونه به ما یاد میدهد؛ یعنی استغفار، به خدا برگشتن، توجّه و رعایت امر و نهی الهی، پاکدامنی، تقوا، راستگویی، روح برادری و برابری، احسان به زیردستان، تواضع در مقابل برادران و خواهران مسلمان، کمک به درماندگان، عبادت پروردگار، نوافل، تلاوت قرآن، دعا و توسّل و تضرّع.
وقتی این ارزشها در یک کشور و در میان ملتی وجود داشته باشد، اگر همراه با آن، عامل دیگر هم که تلاش باشد، بشود، هیچ چیز نخواهد توانست آن ملت را از پیمودن راه سعادت و صلاح باز بدارد. مراقب باشید دوران سازندگی، دوران جهاد اکبر هم هست: خودسازی، مبارزه با شیطان و مبارزه با نفس و توبه الیاللَّه.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1373/11/14
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر این‌که نور توبه در دل انسان بدرخشد. این‌که مدام به ما میگویند «اگر یک گناه کردید، پشت سرِ همان گناه توبه کنید. از تکرار گناه، پشیمان شوید و تصمیم بگیرید که دیگر گناه نکنید» برای این است که فرو رفتن در باتلاق گناه، کار خطرناکی است و گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر راه برگشتی ندارد. گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر این‌که نور توبه در دل انسان بدرخشد. این‌که مدام به ما میگویند «اگر یک گناه کردید، پشت سرِ همان گناه توبه کنید. از تکرار گناه، پشیمان شوید و تصمیم بگیرید که دیگر گناه نکنید» برای این است که فرو رفتن در باتلاق گناه، کار خطرناکی است و گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر راه برگشتی ندارد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1373/11/14
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
این ماه[رمضان]، ماه خالص شدن است و اگر درست نگاه کنیم، خالص شدن در این ماه، از راههای دیگرِ خالص شدن، آسانتر است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1373/11/14
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر این‌که نور توبه در دل انسان بدرخشد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1373/11/14
عنوان فیش :عاقبت گناه، گمراهی است
کلیدواژه(ها) : گناه, اثر گناه, توبه
نوع(ها) : قرآن, حدیث

متن فیش :
این ماه [ماه مبارک رمضان]، ماه خالص شدن است و اگر درست نگاه کنیم، خالص شدن در این ماه، از راههای دیگرِ خالص شدن، آسانتر است. ما با همین روزه و مبارزه کردن با نفس، میتوانیم خودمان را خالص کنیم. اغلبِ گمراهیهایی که وجود دارد، یا به خاطر گناهانی است که از ما سر میزند و یا به خاطر خصلتهای زشتی است که در وجودِ ما نهفته است. «ثمّ کان عاقبة الذین اساؤا السوای ان کذّبوا بایات اللَّه». (1) گناه، عاقبتش گمراهی است؛ مگر این‌که نور توبه در دل انسان بدرخشد. این‌که مدام به ما میگویند «اگر یک گناه کردید، پشت سرِ همان گناه توبه کنید. از تکرار گناه، پشیمان شوید و تصمیم بگیرید که دیگر گناه نکنید» برای این است که فرو رفتن در باتلاق گناه، کار خطرناکی است و گاهی انسان به جایی میرسد که دیگر راه برگشتی ندارد.
یکی گناه است که وسیله گمراه شدن میگردد و یکی هم خصلتهای ناپسند است. خصلتهای زشت، بیشتر از گناهان فعلی به گمراهی انسان میانجامد. اگر ما در هر کار و هر حرف و هر عقیده‌ای، خودپرست و خودرأی باشیم، همدیگر را تخطئه کنیم و بگوییم «فقط من درست فهمیدم و من درست عمل میکنم»، آن گاه به هیچ مشورت واستدلال و منطقی اعتنا نکنیم و به هیچ حرف حقّی گوش نسپاریم؛ اگر حسد در وجود ما چنان ریشه دوانیده باشد که به خاطر آن، زیبا را زشت ببینیم و حاضر نباشیم حقیقت درخشانی را در جایی تصدیق کنیم؛ اگر حبِ‌ّ شهرت، حبِ‌ّ مقام و حبِ‌ّ مال، ما را از پذیرش حقیقت باز دارد، این‌جاست که پذیرای صفات خطرناکِ گمراه کننده شده‌ایم.
اغلب کسانی که میبینید در دنیا گمراه شدند، از این گذرگاهها گمراه شدند. والاّ «کلّ مولود یولد علی الفطره. (2)» پاکی در همه روحها وجود دارد، و همه وجدان حق بین دارند؛ اما این چشمه نورانی و درخشان را با هواهای نفسانی و خصلتهای زشت - که بعضی ارثی و بعضی کسبی است - گل اندود میکنند.
1 )
الكافي، ج‏2، ص: 13؛ 
التوحيد (للصدوق)، ص: 331؛ 
أمالي المرتضى، ج‏2، ص: 82؛

قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى اَلْفِطْرَةِ
ترجمه :
رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرموده:هر نوزاد بر فطرت زاده شود.

1 ) سوره مبارکه الروم آیه 10
ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساءُوا السّوأىٰ أَن كَذَّبوا بِآياتِ اللَّهِ وَكانوا بِها يَستَهزِئونَ
ترجمه :
سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند!


مربوط به :بیانات در آغاز بکار دهمین گردهمایی سراسری ائمه جمعه - 1373/06/21
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
همه بدهکاریم. همه‌ی بشریت، همه‌ی خلق عالم، در مقابل محاسبه‌ی الهی بدهکارند. هیچ کس نمیتواند بگوید من میزان اعمالم به قدر کفاف پاسخگوست؛ انبیاء هم نمیتوانند بگویند؛ لذا استغفار میکنند. انبیاء و اولیاء هم تا لحظه‌ی آخر استغفار میکنند، طلب مغفرت میکنند. امام سجاد در دعا میفرماید: «و عدلک مهلکی»؛ عدالت تو، پدر من را در میآورد. لذا عرض میکنیم: «عاملنا بفضلک». اگر بحث عدالت پیش بیاید و بخواهند مو را از ماست بکشند، و اگر در کارهایمان دقت کنیم، واویلاست. باید از خدای متعال فضل او را بخواهیم، اغماض او را بخواهیم، گذشت او را بخواهیم.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نفس توجه به استغفار، به این معناست كه ما دچار خطا، كمبود، گناه، تخلف، قصور و تقصیر هستیم.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : شیطان, توبه
کلیدواژه(ها) : شیطان, توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از جمله عواملی كه شیطان را نابود می‌كند، استغفار است.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روحِ استغفار و طلبِ مغفرت، چیز مهمّی است؛ زیرا به معنای توجهِ انسان به خطاهای خود است. کسی که خود را عاری از خطا و اشتباه و گناه میبیند و خیال میکند که کار بدی انجام نداده است، به فکر استغفار نمیافتد. نفْسِ توجّه به استغفار، به این معناست که ما دچار خطا، کمبود، گناه، تخلّف، قصور و تقصیر هستیم.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[استغفار]، برای هر انسانی لازم است؛ زیرا به طور طبیعی، هیچ انسانی نیست که دچار ظلم و گناه و تقصیر نباشد. «ولو یؤاخذ اللَّه النّاس بظلمهم ما ترک علیها من دابة.» خدای متعال، از بندگان اغماض میکند والّا اگر بنا بود که به خاطر ظلم، بندگان را مؤاخذه کند، یک نفر بر روی زمین نمی‌ماند: «ما ترک علیها من دابّة.» قهراً دابّه انسانی مراد است؛ چون بحث بر سرِ انسانهاست. بنابراین، دائم خطاهای گوناگونی از ما صادر میشود که غالباً ناشی از هواىِ نفس و مقداری هم ناشی از جهالتها و کوتاه بینیهای ماست. پس، توجّه به استغفار، توجّه به گناه است و لازمه توجّه به گناه، تصحیح عمل است و هر انسانی، باید دائماً خودش را تصحیح کند. اگر این حالتِ تصحیح باشد، آن وقت تکامل به وجود می‌آید. پس، شرط اصلىِ کمالِ انسانیّت، همین تصحیح است که استغفار یکی از عوامل مهم آن است. لذاست که به استغفار، خیلی بها داده شده است.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از جمله عواملی که شیطان را نابود میکند، استغفار است

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
روحِ استغفار و طلبِ مغفرت، چیز مهمّی است؛ زیرا به معنای توجهِ انسان به خطاهای خود است

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نفْسِ توجّه به استغفار، به این معناست که ما دچار خطا، کمبود، گناه، تخلّف، قصور و تقصیر هستیم.

مربوط به :بیانات در آغاز درس خارج فقه - 1373/06/20
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
توجّه به استغفار، توجّه به گناه است و لازمه توجّه به گناه، تصحیح عمل است و هر انسانی، باید دائماً خودش را تصحیح کند.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1373/02/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما در تاریخ اسلام مشاهده میکنید که معصومین علیهم‌السّلام، از جمله خودِ نبىّ اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالصّلاة والسّلام، در میدانهای جنگ، در صحنه‌های پرخطر و در هنگام کارهای بزرگ، دست توسّل و دعا باز میکردند. کسی نمیتواند بگوید که پیغمبر و مسلمانان صدر اسلام، تلاش و کار نمیکردند. بالاتر از تلاش آنها دیگر تلاش وجود ندارد. در آن ده سال که پیغمبر حاکمیت جامعه اسلامىِ آن روز را در اختیار داشت، سالهایی یکسره توأم با کار و تلاش بود. اما در عین حال، با وجود آن کار و تلاش و در کنار آن، دعا و تضرّع و انابه و استغفار و طلب و مسألت از پروردگار عالم هم جای خود را داشت.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1373/02/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روز عرفه را قدر بدانید. در روایتی دیدم که «عرفه و عرفات را بدین خاطر چنین اسمی داده‌اند که در این روز و آن مکان، موقعیّتی برای اعتراف به گناه در نزد پروردگار پیش می‌آید.» اسلام، اعتراف به گناه را در پیش بندگان، مجاز نمیداند. کسی نباید گناهی را که انجام داده است بر زبان آورد و پیش کسی به آن اعتراف کند. اما پیش خدا، چرا. بین خودتان و خدا، بین خودمان و خدا، خلوت کنیم و به قصورهایمان، به تقصیرهایمان، به خطاهایمان و به گناهانمان که مایه روسیاهی ما، مایه بسته شدن پروبال ما و مانع پرواز ماست، اعتراف نماییم و از آنها توبه کنیم. اگر فردی بخواهد اصلاح شود، باید گناه و عیب خود را بپذیرد و در پیش خود و خدا، به آن عیب و گناه اعتراف کند. کسانی که برای خودشان هیچ عیب و خطایی قائل نیستند، هرگز اصلاح نخواهند شد. یک ملت هم، اگر بخواهد به راه راست برود، باید بفهمد که کجاها اشتباه کرده است و خطاهای او چیست و به گناه خود اعتراف کند. امروز هم اگر آحاد امّت عظیم اسلامی قبول کنند که در مقابل اسلام کوتاهی کرده‌اند؛ اگر مسلمانان عالم تصدیق و اعتراف کنند که در دنباله‌رَوی از قدرتهای اسلامی، راه را اشتباه پیموده‌اند و در پذیرش فرهنگ مفسدِ اغوا کننده غرب، به‌خطا رفته‌اند، راهشان باز خواهد شد و خواهند توانست خودشان را اصلاح کنند.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1373/02/25
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این فرصت ]‌حج [را برای خودسازی و انابه و تضرّع، مغتنم بشمارید و توشه‌یی معنوی برای همه‌ی عمر خود از آن برگیرید.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1373/02/25
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
این فرصت ]‌حج [را برای خودسازی و انابه و تضرّع، مغتنم بشمارید و توشه‌یی معنوی برای همه‌ی عمر خود از آن برگیرید.

مربوط به :بیانات در نهمین گردهمایى سراسرى «ائمّه جمعه» - 1372/06/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
تضرّع به پروردگار و توبه و انابه‌ی الی الله و توجّه به خدا و ذکر خدا، وسیله‌هایی است که به وفور در اختیار آحاد بشر قرار داده‌اند تا انسان بتواند خودش را با آنها تطهیر و تکمیل کند.

مربوط به :بیانات در نهمین گردهمایى سراسرى «ائمّه جمعه» - 1372/06/28
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تضرّع به پروردگار و توبه و انابه‌ی الی الله و توجّه به خدا و ذکر خدا، وسیله‌هایی است که به وفور در اختیار آحاد بشر قرار داده‌اند تا انسان بتواند خودش را با آنها تطهیر و تکمیل کند.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1371/12/07
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار كردن، برای انسان یكی از مقاصد و هدفهاست.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1371/12/07
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خود حرف زدن با پروردگار، خود تضرع کردن، با خدای متعال سخن گفتن، نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار کردن، برای انسان یکی از مقاصد و هدفهاست. این، بالاترین جنبه‌هایی است که در دعا وجود دارد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1371/12/07
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار کردن، برای انسان یکی از مقاصد و هدفهاست

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1371/06/24
عنوان فیش : گناه, اثر گناه, توبه
کلیدواژه(ها) : گناه, اثر گناه, توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گناه، میان ما و رحمت و تفضلات الهی، حجاب می‌شود. استغفار، این حجاب را برمی‌دارد و راه رحمت و تفضل خدا به سوی ما باز می‌شود. این، فایده‌ی استغفار است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن‌های اسلامی - 1371/06/04
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در نظام اسلامی، یکی از شعارهای همیشه زنده این است که هر کسی باید در صدد خودسازی باشد. باید برگناهان خود گریه کند؛ از بدیهای خود استغفار و توبه کند؛ کارهای خوب خود را زیاد کند؛ کارهای بدش را کم کند و هر ارتباط غلطی را تبدیل به ارتباط درست کند.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1371/03/13
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
به حجاج محترم ایرانی توصیه می‌کنم که از این فرصت ارزشمند برای تزکیه‌ی نفس و ارتباط با خدا و توبه و انابه به حضرت حق و تحصیل رستگاری روحی حداکثر استفاده را بکنند، و از دعا و تضرع و تفکر و تصفیه‌ی روح، لحظه‌یی غفلت نکنند و نگذارند که خدای نخواسته مظاهر بی‌ارزش مادی که همه جا نظائر آن را می‌شود یافت.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران حج - 1371/02/16
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از شروع حرکت از وطن تا رسیدن به خانه خدا، تا شروع مناسک، تا اثنای آن روزهای حسّاس و تا پایان کار، دائماً یک چیز به یاد حاجی و زائر خانه خدا باید باشد و آن این‌که رضای الهی را کسب کند؛ از گناهان توبه کند؛ از آنچه او را از خدا دور میکند، رو بگرداند و به خدا رو بیاورد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از معلّمان و کارگران‌ - 1371/02/09
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در روایتی از رسول گرامی اسلام صلّیالله‌علیه‌وآله‌وسلّم نقل شده است که فرمود: ... «همه خلایق و فرشتگان و جاندران عالم، برای معلمین استغفار میکنند.»

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1371/01/07
عنوان فیش : توبه
کلیدواژه(ها) : توبه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من به همه شما مردم عزیزمان توصیه میکنم، امشب را که شب قدر است، قدر بدانید. دعا، تضرّع، توبه و انابه و توجّه به پروردگار،جزو وظایف همه ماست. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصیتان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. از خدای متعال توجّه بخواهید؛ از خدای متعال مغفرت بخواهید؛ از خدای متعال انابه و حال و توجّه بخواهید.