1395/06/13
گفتوگو با سرکار خانم همیز درباره:
شرطهای دوام ازدواج
«من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛ خب، این قرآن است. ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسئله توجّه کنند». این سخنان رهبر انقلاب پیرامون ازدواج آسان نشان از عمق دغدغهی ایشان نسبت به امر ازدواج و پاسخی است برای موانع مادی ازدواج جوانان. بههمین علت پایگاه KHAMENEI.IR برای بررسی موانع ازدواج و راهحل آنها گفتوگویی با سرکار خانم طاهره همیز، استاد و مشاور امور خانواده ترتیب داده است.
امروز در جامعه شاهد هستیم خانوادهها نسبت به ازدواج فرزندان خود بیتفاوت یا کم توجه هستند، دلیل این امر چیست؟
بیتفاوتی خانوادهها نسبت به ازدواج فرزندان ناشی از عدم آموزش صحیح این خانواده نسبت به امر ازدواج است. فاصلهی علمی فرزندان با والدین افزایش یافته است. بهطور مثال مهارت استفاده از وسایل ارتباط جمعی جدید، در جوانان به راحتی وجود دارد اما والدین به ویژه افرادی که به اجباری به استفاده از این وسایل ندارند به ندرت در این فضا حضور مییابند. این یکی از مظاهر سبک زندگی است که تفاوت دارد در نسل فرزندان و والدین. پدر و مادرها نیاز دارند تا با حساسیت این فضا آشنا شوند و درک کنند که فرزندشان برای ورود به ازدواج چه ویژگیهایی دارد و همچنین فاقد چه ویژگیهایی است، علاوهبراین شخصی که قرار است داماد یا عروس این خانواده شود باید دارای چه ویژگیهایی باشد. متأسفانه بسیاری از خانوادهها در ارتباط با بنده بیان میکنند که اصلا به چنین مسائلی به صورت علمی توجه نمیکنند و تنها به رسومات قدیمی اکتفا میکنند. با پیچیدهتر شدن شرایط اجتماعی، ما نیاز به آموزش را در خانوادهها بیش از پیش احساس میکنیم.
متأسفانه امروزه شاهد هستیم بسیاری از جداییها در مرحلهی عقد اتفاق میافتد، بنده همیشه دوران ابتدای زندگی مشترک را به قطاری که میخواهد ریل خود را تغییر دهد تعبیر میکنم، این عروس و داماد هم دقیقاً میخواهند ریل زندگی خود را عوض کنند و از نقش دختر و پسر خانواده به نقش همسر یک خانوادهی جدید تبدیل میشوند. این دگرگونی نقش، در محیطی با آرامش و بدون دخالت دیگران باید انجام شود، در حالیکه به علت عدم آموزش صحیح خانوادهها، آنها معمولاً با دخالتها و تصمیمگیریهای خود به ازدواجها ضربه میزنند. پس در وهلهی نخست ما به یک آموزش کلان نیازمندیم تا خانوادهها بیدار شوند و متوجه اهمیت مسئلهی ازدواج شوند.
رهبر انقلاب ازدواج را امری دینی معرفی میکنند که در دین و سیرهی اهل بیت علیهمالسلام نیز بدان تأکید فراوان شده است، اما این امر دینی در جامعهی ما تبدیل به یک موضوع اقتصادی شده است که در مهریههای سنگین و جشنهای پرهزینهی ازدواج ظهور مییابد، تأثیر این دگرگونی بر زوجها و آیندهی جامعه چیست؟
متأسفانه در حال حاضر شاهد هستیم بعضی از زوجهای جوان در ازدواج به فکر منافع فردی هستند تا منافع زندگی زوجیتی خود. بههمین دلیل شاهد مهریههای بسیار زیاد، جهیزیههای سنگین و جشنهای تجملاتی هستیم. این یک آسیب بزرگ برای جامعه است. ما نیاز به یادآوری داریم که قوانین اسلام در ابتدا برای بهتر شدن زندگی دنیوی ما وضع شدهاند و پس از آن برای رسیدن به کمال اخروی. متأسفانه ما بسیاری از نکات و سفارشهای اسلام را نادیده گرفتهایم. بهطور مثال تهیهی مسکن به عنوان وظایف مرد در بحث پرداخت نفقه شناخته شده است، اما مرد میتواند با توجه به درآمد و توان مالی خود انتخاب کند که چه نوع مسکنی را برای تشکیل زندگی انتخاب کند. اما امروزه خرید مسکن را جزو شرایط ضمن عقد میبینیم که واقعا از توان یک جوان با درآمد معمول جامعه خارج است، یا تهیهی لوازم زندگی طبق سنت اسلام جزو وظایف مرد است، اما در جامعهی ما تهیهی لوازم زندگی بهعنوان جهیزیه بر عهدهی خانوادهی دختر گذاشته شده است و اتفاقا برای تفاخر بیشتر مراسمهایی نظیر «جهاز برون» راه افتاده است که منزل تبدیل به یک نمایشگاه لوازم خانگی برای نشان دادن وسایل زندگی به دیگران میشود. خب این تفکر از خانواده به فرزندان نیز منتقل میشود. پدرانی مراجعه میکنند و بیان میدارند که دخترانشان توقع جهیزیهی مفصل و پرهزینه را دارند درحالیکه امکانات مالی پدر چنین اجازهای را نمیدهد و همین باعث اختلاف و کدورت در خانوادهها میشود.
همین نگاه اقتصادی به امر ازدواج باعث شده است بسیاری از خانوادهها برای تأمین جهیزیه و یا تأمین مخارج مراسم، ازدواج فرزندانشان را به تأخیر بیاندازند. پس باعث بالا رفتن سن ازدواج جوانان نیز شده است. این بدعتها برای آیندهی جامعهی ما بسیار خطرناک است. ما به یک تجدیدنظر جدی در این زمینه نیازمندیم. مادرانی با چشم اشکآلود به بنده مراجعه میکنند و میگویند هنوز بسیاری از وسایل دخترمان، یکبار استفاده نشده بود که طلاق گرفت. خب این حجم از هزینه و تجمل چه فایدهای برای این جوانان داشته است؟ اتفاقا هرچقدر این نگاه نفع شخصی و تفاخر بیشتر باشد، آسیبهای بیشتری به این خانوادهی نوپا وارد میشود.
در سالهای اخیر رهبر انقلاب دربارهی ازدواج، از کلیدواژهای به نام «ازدواج آسان» استفاده کردهاند که این اصطلاح در ابلاغ سیاستهای کلی خانواده از سوی ایشان نیز آمده است. از نظر شما ازدواج آسان دارای چه ویژگیهایی است؟
ازدواج آسان ازدواجی است که با استفاده از تعقل و دوراندیشی، و بر اساس تأمین نیازهای اصلی صورت بگیرد. یعنی ازدواجی که به دور از فضای چشم و همچشمی و فخرفروشی و بر اساس نیاز واقعی یک زوج جوان انجام شود. ما باید ببنیم واقعاً یک زوج جوان در ابتدای زندگی چه کیفیت و کمیتی از لوازم زندگی را نیاز دارند، همان را تهیه کنیم. میتوانیم هزینهای که برای تهیهی جهیزیه و مراسم ازدواج در نظر گرفتهایم را در اختیار عروس و داماد قرار دهیم تا خودشان با توجه به نیازی که دارند از آن استفاده کنند. بنده زوجهای جوانی را دیدهام که با تعقل و منطق ستودنی از تکلفات دست و پاگیر و پرهزینهی ازدواج چشمپوشی کردهاند و آن هزینه را صرف خرید منزل کردهاند. اتفاقاً در این موارد میبینیم زوجهای جوانی که به فکر نفع شخصی خود نیستند، از بزرگترهای خود نیز رفتار پختهتری نشان میدهند و آیندهنگری بهتری دارند. ازدواجی که ساده باشد و با اصول اسلامی برگزار شود قطعاً دوام بیشتری از ازدواج خودخواهانه و ظاهرگرایانه دارد. بنده پیشنهاد میکنم به خانوادهها که به جای تن دادن به آداب و رسوم فعلی جامعه، خودشان یک جلسهی صمیمی و با حضور عروس و داماد برگزار کنند و بدون تعارفات معمول، واقعیت زندگی این جوانها را ببینند و تصمیم بگیرند که چه لوازمی نیاز زندگی این دو جوان است و چه اندازه توان مالی برای کمک به این دو وجود دارد. عدهای ممکن است بگویند که ما توان مالی بالایی داریم و شأن ما این نیست که ساده برگزار کنیم. این یک سخن اشتباه است که به دلیل تمکن مالی، روح سادهزیستی در نظر گرفته نشود و به جریان تفاخر و ظاهرگرایی دامن زده شود.
ما نیاز داریم یک برنامهای با اصول اخلاقی و شرعی اسلام تدوین کنیم تا این برنامه جایگزین آداب و رسوم نابهسامان فعلی شود، قطعاً اگر چنین اتفاقی رخ دهد، عقلای جامعه آن را قبول خواهند کرد و در جامعه رواج خواهد یافت.
از صحبتهای شما مشخص میشود که بخش اعظمی از مشکلات پیرامون ازدواج مربوط به مسائل فرهنگی است نه مالی، درست است؟
بله همین طور است، اگر فرهنگ ما اصلاح شود و بتوانیم دید جامعه را نسبت به موضوع ازدواج و چگونگی آن اصلاح کنیم بسیاری از مشکلات حل میشود. اگر ما بتوانیم از طریق صدا و سیما و همچنین دیگر رسانهها به جوانان و خانوادهها پیرامون نوع تربیت، ملاکهای ازدواج، نوع برخورد با ازدواج و کیفیت برگزاری آن یک آموزش صحیح بدهیم، جامعه اصلاح خواهد شد. همچنین میتوانیم با آموزش درست مشکلات پس از ازدواج را نیز حل کنیم. بهطور مثال امروزه شاهد هستیم بسیاری از خانمها، به دلیل تأمین نیاز مالی خانواده در بیرون از منزل مشغول به کار هستند. در صورتیکه بنابر قانون اسلام و همچنین سیرهی اهل بیت علیهمالسلام وظیفهی تأمین نفقه بر عهدهی مرد خانواده است. ما اگر از سنین دبیرستان به پسران خود بیاموزیم که خداوند به دلیل ارزشی که برای شما قائل است وظیفهی تأمین مخارج زندگی زناشویی را بر عهدهی مرد گذاشته است و همچنین قانون و عرف و اخلاق اجتماعی نیز این وظیفه را به شما محول کرده است، در این حالت دیگر شاهد نیستیم که مرد خانواده خود را به سستی و کاهلی بیاندازد تا زن هم مجبور به اشتغال بیرون از خانواده شود. همچنین با کاهش اختلاط زن و مرد در فضای بیرون از خانواده آمار بسیاری از رفتارهای نامتعارف و خلاف شرع کاهش مییابد و بنیان خانواده نیز مستحکمتر میشود. رابطهی زن و شوهر بسیار گرم میشود، وقتی زن میبیند شوهرش برای زندگیاش از جان مایه میگذارد دیگر با آرامش خاطر سکان زندگی را به دست شوهر میسپارد و مرد نیز عزت نفس مییابد و هیچ نیاز عاطفی، جسمی و روحی خود را بیرون از خانواده جستجو نمیکند. در صورت اصلاح شدن این فرهنگ میتوانید جامعه را اصلاح کنید.
ما باید بتوانیم در تربیت پسران خود آن صفاتی را که ائمهی معصومین علیهمالسلام سفارش کردهاند، به وجود بیاوریم و تقویت کنیم. پسران ما باید متعهد، شجاع، امین و با تقوا تربیت شوند. سه نکته برای تربیت پسران ضروری است، نخست اینکه مهارت کسب درآمد را باید در پسران خود تقویت کنیم، به راحتی قابل مشاهده است که جوانانی حتی پس از اخذ مدرک دکتری قادر به کسب درآمد نیستند. همچنین پسران را در کارهای جاری خانه و خانواده دخالت دهیم و مسئولیت بر دوش آنها قرار دهیم و در آخر ضروری است تا پسران با عزت نفس و با تقوا تربیت شوند تا از لغزش در جامعه مصون باشند. دختران ما در کنار چنین شوهرانی آرامش مییابند و فرزندانی متخلق به اخلاق نیک را تربیت میکنند. همچنین برای دختران ما باید این آموزش داده شود که نوع ارتباطشان با همسر و خانوادهی همسرشان بنابر آیهی «تعاونوا علی البر و التقوی» باشد. بسیاری از مشکلاتی که از ناحیهی دختر پدید میآید بر مبنای نداشتن چنین مهارتی است. اگر ما بتوانیم این مهارتها و خصلتها را در نسل آینده تقویت کنیم قطعا ازدواج آسان، پایدار و بانشاط صورت میگیرد.
امروز در جامعه شاهد هستیم خانوادهها نسبت به ازدواج فرزندان خود بیتفاوت یا کم توجه هستند، دلیل این امر چیست؟
بیتفاوتی خانوادهها نسبت به ازدواج فرزندان ناشی از عدم آموزش صحیح این خانواده نسبت به امر ازدواج است. فاصلهی علمی فرزندان با والدین افزایش یافته است. بهطور مثال مهارت استفاده از وسایل ارتباط جمعی جدید، در جوانان به راحتی وجود دارد اما والدین به ویژه افرادی که به اجباری به استفاده از این وسایل ندارند به ندرت در این فضا حضور مییابند. این یکی از مظاهر سبک زندگی است که تفاوت دارد در نسل فرزندان و والدین. پدر و مادرها نیاز دارند تا با حساسیت این فضا آشنا شوند و درک کنند که فرزندشان برای ورود به ازدواج چه ویژگیهایی دارد و همچنین فاقد چه ویژگیهایی است، علاوهبراین شخصی که قرار است داماد یا عروس این خانواده شود باید دارای چه ویژگیهایی باشد. متأسفانه بسیاری از خانوادهها در ارتباط با بنده بیان میکنند که اصلا به چنین مسائلی به صورت علمی توجه نمیکنند و تنها به رسومات قدیمی اکتفا میکنند. با پیچیدهتر شدن شرایط اجتماعی، ما نیاز به آموزش را در خانوادهها بیش از پیش احساس میکنیم.
متأسفانه در حال حاضر شاهد هستیم بعضی از زوجهای جوان در ازدواج به فکر منافع فردی هستند تا منافع زندگی زوجیتی خود. بههمین دلیل شاهد مهریههای بسیار زیاد، جهیزیههای سنگین و جشنهای تجملاتی هستیم. این یک آسیب بزرگ برای جامعه است.
متأسفانه امروزه شاهد هستیم بسیاری از جداییها در مرحلهی عقد اتفاق میافتد، بنده همیشه دوران ابتدای زندگی مشترک را به قطاری که میخواهد ریل خود را تغییر دهد تعبیر میکنم، این عروس و داماد هم دقیقاً میخواهند ریل زندگی خود را عوض کنند و از نقش دختر و پسر خانواده به نقش همسر یک خانوادهی جدید تبدیل میشوند. این دگرگونی نقش، در محیطی با آرامش و بدون دخالت دیگران باید انجام شود، در حالیکه به علت عدم آموزش صحیح خانوادهها، آنها معمولاً با دخالتها و تصمیمگیریهای خود به ازدواجها ضربه میزنند. پس در وهلهی نخست ما به یک آموزش کلان نیازمندیم تا خانوادهها بیدار شوند و متوجه اهمیت مسئلهی ازدواج شوند.
رهبر انقلاب ازدواج را امری دینی معرفی میکنند که در دین و سیرهی اهل بیت علیهمالسلام نیز بدان تأکید فراوان شده است، اما این امر دینی در جامعهی ما تبدیل به یک موضوع اقتصادی شده است که در مهریههای سنگین و جشنهای پرهزینهی ازدواج ظهور مییابد، تأثیر این دگرگونی بر زوجها و آیندهی جامعه چیست؟
متأسفانه در حال حاضر شاهد هستیم بعضی از زوجهای جوان در ازدواج به فکر منافع فردی هستند تا منافع زندگی زوجیتی خود. بههمین دلیل شاهد مهریههای بسیار زیاد، جهیزیههای سنگین و جشنهای تجملاتی هستیم. این یک آسیب بزرگ برای جامعه است. ما نیاز به یادآوری داریم که قوانین اسلام در ابتدا برای بهتر شدن زندگی دنیوی ما وضع شدهاند و پس از آن برای رسیدن به کمال اخروی. متأسفانه ما بسیاری از نکات و سفارشهای اسلام را نادیده گرفتهایم. بهطور مثال تهیهی مسکن به عنوان وظایف مرد در بحث پرداخت نفقه شناخته شده است، اما مرد میتواند با توجه به درآمد و توان مالی خود انتخاب کند که چه نوع مسکنی را برای تشکیل زندگی انتخاب کند. اما امروزه خرید مسکن را جزو شرایط ضمن عقد میبینیم که واقعا از توان یک جوان با درآمد معمول جامعه خارج است، یا تهیهی لوازم زندگی طبق سنت اسلام جزو وظایف مرد است، اما در جامعهی ما تهیهی لوازم زندگی بهعنوان جهیزیه بر عهدهی خانوادهی دختر گذاشته شده است و اتفاقا برای تفاخر بیشتر مراسمهایی نظیر «جهاز برون» راه افتاده است که منزل تبدیل به یک نمایشگاه لوازم خانگی برای نشان دادن وسایل زندگی به دیگران میشود. خب این تفکر از خانواده به فرزندان نیز منتقل میشود. پدرانی مراجعه میکنند و بیان میدارند که دخترانشان توقع جهیزیهی مفصل و پرهزینه را دارند درحالیکه امکانات مالی پدر چنین اجازهای را نمیدهد و همین باعث اختلاف و کدورت در خانوادهها میشود.
همین نگاه اقتصادی به امر ازدواج باعث شده است بسیاری از خانوادهها برای تأمین جهیزیه و یا تأمین مخارج مراسم، ازدواج فرزندانشان را به تأخیر بیاندازند. پس باعث بالا رفتن سن ازدواج جوانان نیز شده است. این بدعتها برای آیندهی جامعهی ما بسیار خطرناک است. ما به یک تجدیدنظر جدی در این زمینه نیازمندیم. مادرانی با چشم اشکآلود به بنده مراجعه میکنند و میگویند هنوز بسیاری از وسایل دخترمان، یکبار استفاده نشده بود که طلاق گرفت. خب این حجم از هزینه و تجمل چه فایدهای برای این جوانان داشته است؟ اتفاقا هرچقدر این نگاه نفع شخصی و تفاخر بیشتر باشد، آسیبهای بیشتری به این خانوادهی نوپا وارد میشود.
در سالهای اخیر رهبر انقلاب دربارهی ازدواج، از کلیدواژهای به نام «ازدواج آسان» استفاده کردهاند که این اصطلاح در ابلاغ سیاستهای کلی خانواده از سوی ایشان نیز آمده است. از نظر شما ازدواج آسان دارای چه ویژگیهایی است؟
ازدواج آسان ازدواجی است که با استفاده از تعقل و دوراندیشی، و بر اساس تأمین نیازهای اصلی صورت بگیرد. یعنی ازدواجی که به دور از فضای چشم و همچشمی و فخرفروشی و بر اساس نیاز واقعی یک زوج جوان انجام شود. ما باید ببنیم واقعاً یک زوج جوان در ابتدای زندگی چه کیفیت و کمیتی از لوازم زندگی را نیاز دارند، همان را تهیه کنیم. میتوانیم هزینهای که برای تهیهی جهیزیه و مراسم ازدواج در نظر گرفتهایم را در اختیار عروس و داماد قرار دهیم تا خودشان با توجه به نیازی که دارند از آن استفاده کنند. بنده زوجهای جوانی را دیدهام که با تعقل و منطق ستودنی از تکلفات دست و پاگیر و پرهزینهی ازدواج چشمپوشی کردهاند و آن هزینه را صرف خرید منزل کردهاند. اتفاقاً در این موارد میبینیم زوجهای جوانی که به فکر نفع شخصی خود نیستند، از بزرگترهای خود نیز رفتار پختهتری نشان میدهند و آیندهنگری بهتری دارند. ازدواجی که ساده باشد و با اصول اسلامی برگزار شود قطعاً دوام بیشتری از ازدواج خودخواهانه و ظاهرگرایانه دارد. بنده پیشنهاد میکنم به خانوادهها که به جای تن دادن به آداب و رسوم فعلی جامعه، خودشان یک جلسهی صمیمی و با حضور عروس و داماد برگزار کنند و بدون تعارفات معمول، واقعیت زندگی این جوانها را ببینند و تصمیم بگیرند که چه لوازمی نیاز زندگی این دو جوان است و چه اندازه توان مالی برای کمک به این دو وجود دارد. عدهای ممکن است بگویند که ما توان مالی بالایی داریم و شأن ما این نیست که ساده برگزار کنیم. این یک سخن اشتباه است که به دلیل تمکن مالی، روح سادهزیستی در نظر گرفته نشود و به جریان تفاخر و ظاهرگرایی دامن زده شود.
ازدواج آسان ازدواجی است که با استفاده از تعقل و دوراندیشی، و بر اساس تأمین نیازهای اصلی صورت بگیرد. یعنی ازدواجی که به دور از فضای چشم و همچشمی و فخرفروشی و بر اساس نیاز واقعی یک زوج جوان انجام شود. ما باید ببنیم واقعاً یک زوج جوان در ابتدای زندگی چه کیفیت و کمیتی از لوازم زندگی را نیاز دارند، همان را تهیه کنیم.
ما نیاز داریم یک برنامهای با اصول اخلاقی و شرعی اسلام تدوین کنیم تا این برنامه جایگزین آداب و رسوم نابهسامان فعلی شود، قطعاً اگر چنین اتفاقی رخ دهد، عقلای جامعه آن را قبول خواهند کرد و در جامعه رواج خواهد یافت.
از صحبتهای شما مشخص میشود که بخش اعظمی از مشکلات پیرامون ازدواج مربوط به مسائل فرهنگی است نه مالی، درست است؟
بله همین طور است، اگر فرهنگ ما اصلاح شود و بتوانیم دید جامعه را نسبت به موضوع ازدواج و چگونگی آن اصلاح کنیم بسیاری از مشکلات حل میشود. اگر ما بتوانیم از طریق صدا و سیما و همچنین دیگر رسانهها به جوانان و خانوادهها پیرامون نوع تربیت، ملاکهای ازدواج، نوع برخورد با ازدواج و کیفیت برگزاری آن یک آموزش صحیح بدهیم، جامعه اصلاح خواهد شد. همچنین میتوانیم با آموزش درست مشکلات پس از ازدواج را نیز حل کنیم. بهطور مثال امروزه شاهد هستیم بسیاری از خانمها، به دلیل تأمین نیاز مالی خانواده در بیرون از منزل مشغول به کار هستند. در صورتیکه بنابر قانون اسلام و همچنین سیرهی اهل بیت علیهمالسلام وظیفهی تأمین نفقه بر عهدهی مرد خانواده است. ما اگر از سنین دبیرستان به پسران خود بیاموزیم که خداوند به دلیل ارزشی که برای شما قائل است وظیفهی تأمین مخارج زندگی زناشویی را بر عهدهی مرد گذاشته است و همچنین قانون و عرف و اخلاق اجتماعی نیز این وظیفه را به شما محول کرده است، در این حالت دیگر شاهد نیستیم که مرد خانواده خود را به سستی و کاهلی بیاندازد تا زن هم مجبور به اشتغال بیرون از خانواده شود. همچنین با کاهش اختلاط زن و مرد در فضای بیرون از خانواده آمار بسیاری از رفتارهای نامتعارف و خلاف شرع کاهش مییابد و بنیان خانواده نیز مستحکمتر میشود. رابطهی زن و شوهر بسیار گرم میشود، وقتی زن میبیند شوهرش برای زندگیاش از جان مایه میگذارد دیگر با آرامش خاطر سکان زندگی را به دست شوهر میسپارد و مرد نیز عزت نفس مییابد و هیچ نیاز عاطفی، جسمی و روحی خود را بیرون از خانواده جستجو نمیکند. در صورت اصلاح شدن این فرهنگ میتوانید جامعه را اصلاح کنید.
ما باید بتوانیم در تربیت پسران خود آن صفاتی را که ائمهی معصومین علیهمالسلام سفارش کردهاند، به وجود بیاوریم و تقویت کنیم. پسران ما باید متعهد، شجاع، امین و با تقوا تربیت شوند. سه نکته برای تربیت پسران ضروری است، نخست اینکه مهارت کسب درآمد را باید در پسران خود تقویت کنیم، به راحتی قابل مشاهده است که جوانانی حتی پس از اخذ مدرک دکتری قادر به کسب درآمد نیستند. همچنین پسران را در کارهای جاری خانه و خانواده دخالت دهیم و مسئولیت بر دوش آنها قرار دهیم و در آخر ضروری است تا پسران با عزت نفس و با تقوا تربیت شوند تا از لغزش در جامعه مصون باشند. دختران ما در کنار چنین شوهرانی آرامش مییابند و فرزندانی متخلق به اخلاق نیک را تربیت میکنند. همچنین برای دختران ما باید این آموزش داده شود که نوع ارتباطشان با همسر و خانوادهی همسرشان بنابر آیهی «تعاونوا علی البر و التقوی» باشد. بسیاری از مشکلاتی که از ناحیهی دختر پدید میآید بر مبنای نداشتن چنین مهارتی است. اگر ما بتوانیم این مهارتها و خصلتها را در نسل آینده تقویت کنیم قطعا ازدواج آسان، پایدار و بانشاط صورت میگیرد.