1395/05/13
گفتوگو درباره ضرورت حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان
هیچ کشوری فناوری را به دیگری نمیدهد
موضوع «اقتصاد دانشبنیان» چند سالی است که بهصورت مدام توسط رهبر انقلاب بهعنوان یکی از اجزای اصلی اقتصاد مقاومتی مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان در دیدار چند روز پیش با اقشار مردم، بر ضرورت توسعهی اقتصاد دانشبنیان اشاره کردند. پیش از این، در دیدار کارگزاران و مسئولان نظام در ماه مبارک رمضان نیز صحبت از حرکت از اقتصاد منبعمحور به اقتصاد دانشمحور به میان آوردند. با دکتر سیدمحمد صاحبکار، سرپرست امور شرکتها و مؤسسات دانشبنیان معاونت علم و فناوری ریاستجمهوری، دربارهی ضرورت حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان به گفتوگو نشستیم که بخشهای مهمی از آن به شرح زیر است:
اگر یک مقایسهی اجمالی دربارهی شرکتهای بزرگ و ثروتمند طی ده سال گذشته داشته باشیم درمییابیم که در یک دههی گذشته، شرکتهای نفتی درصدر شرکتهای ثروتمند قرار داشتند اما امروز اوضاع متفاوت شده و شرکتهای فناوری به صدر راه یافتهاند. برای مثال شرکتی که اقدام به تولید نرمافزار واتسآپ نموده است، توانست با تکیه بر نیروی انسانی (حدود ۵۰ نفر) و صرف زمان ۳ سال، فناوری خود را به مبلغ ۱۹میلیارد دلار به فیسبوک بفروشد. این رقم در مقابل فروش نفت ما نیز بسیار قابل توجه است.
در مناقشهی غرب بر سر پروندهی هستهای ما نیز دعوای اصلی، دعوای فناورانه است، چرا که بهدست آوردن چنین فناوری سهم بسیار مهمی در افزایش قدرت سیاسی ایران خواهد داشت. اینکه ایران به فناوری تولید سانتریفیوژ با قدرت ۶۰ هزار دور در ثانیه برسد برای آنها قابل تحمل نیست. همهی این موارد نشان میدهد که امروز علم و فناوری بنیانهای جامعه را دچار تغییرات جدی کرده و این علم نیز بر بستر شرکتهای دانشبنیان شکل میگیرد.
یکی از دلایلی که رهبرانقلاب برای حرکت به سمت اقتصاد دانشمحور تأکید میکنند، با یک دلیل اجتماعی مهم قابل تحلیل است؛ ما در دههی نخست انقلاب اسلامی با مشکل بیسوادی مواجه بودیم که برای جبران این ضایعه، نهضت سواد آموزی را راه انداختیم و به البته موفقیتهای چشمگیری رسیدیم. در دههی ۷۰، با مشکل کمبود دانشگاه و دانشجو روبرو شدیم که دست به توسعهی آموزش عالی زدیم. در دههی ۸۰ نیز یک گام بالاتر رفتیم و اهتمام خود را بر روی پژوهش گذاشتیم و نتیجه آن شد که تعداد مقالات پژوهشی و ISI بسیار رشد کرد. اما در دههی ۹۰ با این مشکل مواجه هستیم که حاصل این کارها در سه دههی گذشته چه شده است و جامعهی علمی کشور در حل مشکلات کشور چه نقشی دارد.
مهمترین مسئله آن است که جامعهای به این نتیجه برسد که میتواند مشکلات را از بین ببرد. بهنظر من مهمترین هدیهی امام خمینی رحمةاللهعلیه به جامعهی ما این بود که روح «ما میتوانیم» را در این کشور زنده کرد. بههمین ترتیب بود که توانستیم مشکل بسیار عظیمی مانند جنگ تحمیلی را پشت سر بگذاریم و در بسیاری از حوزهها نیز به پیشرفتهای قابل توجهی برسیم. متاسفانه همین عنصر «ما میتوانیم» علیرغم اینکه در بسیاری از حوزهها کارگشای ما بوده است، هنوز در عرصهی اقتصاد وجود ندارد و همین است که با وجود زیرساختهای لازم، شرکتهای دانشبنیان نیز با مشکل روبرو هستند.
برای پر کردن این خلاء میبایست چند کار بهصورت همزمان انجام شود. در وهلهی نخست میبایست به مردم خودمان تلنگر بزنیم که از بسیاری کشورها در دو حوزهی علم و اقتصاد عقبتریم و اگر نجنبیم، خدای نکرده ممکن است امکان جبران خسارت وجود نداشته باشد. تأکیدات پی در پی رهبرانقلاب طی چند سال گذشته نیز بههمین دلیل بوده است. در کنار آن نیازمند کار رسانهای و فرهنگسازی هستیم که موفقیتهای بهدست آمده در این زمینه را به مردم معرفی کند. علاوهبراین در نظام آموزشی خود نیز میبایست تغییراتی انجام دهیم و در وهلهی نخست، دانشآموزان خود را کارآفرین تربیت کنیم تا دستشان جلوی دولت دراز نباشد. همچنین باید تخصیص بودجه را در دانشگاهها از حالت فعلی (که مبتنی بر تعداد دانشجو است) به شاخصهای عملکردی معطوف کنیم و از آنها بپرسیم که چند شرکتهای زایشی ایجاد کردهاند تا متناسب با آن به آنها بودجه دهیم.
باید توجه داشته باشیم که کشورهای مختلف در مراودات خود، به فرض که هرچه را در اختیار دیگران قرار دهند (که البته نمیدهند)، بیتردید از اعطای فناوری خودداری میکنند، چرا که فناوری حکم شیشهی عمر ملتها را دارد. این تصور که در صورت بهبود روابط با اروپا و آمریکا فناوری آنها در اختیار ما قرار میگیرد تصور کاملا اشتباه است. ممکن است آنها در ایران سرمایهگذاری کنند اما فناوری که عامل برتری دولتها نسبت به یکدیگر است را به ما نخواهند داد.
جالب است که بدانید معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری با دستور مستقیم رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۶ توسط رئیسجمهور وقت تأسیس شد و خوشبختانه همان مسیر نیز ادامه پیدا کرد. هدف از تأسیس معاونت نیز این بود که باید دفتری فرابخشی در ریاستجمهوری برای ارتباط میان صنعت، اقتصاد و دانشگاه ایجاد شود. برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان منظور بستهی حمایتی از سوی دولت پیشنهاد و در سال ۸۹ قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان تصویب شد و در سال ۹۱ نیز آییننامههای اجرایی آن تدوین گردید. اما همچنان نام شرکتهای دانشبنیان برای بسیاری از افراد و حتی مسئولین نظام ناآشنا بود. بنابراین در معاونت علمی و فناوری به این نتیجه رسیدیم که برگزاری یک دیدار با رهبرانقلاب بهصورت مجرا میتواند تأثیرات بسیار خوبی داشته باشد. بنابراین از دفتر آقا تقاضا کردیم که در ماه مبارک رمضان (علیرغم دیدارهای متعدد ایشان در این ماه) یک وقت مستقل را به مسئولان شرکتهای دانشبنیان اختصاص دهند. آن موقع البته خودمان هم انتظار نداشتیم که رهبر انقلاب با آن همه مشغله، دیدار را بپذیرند. اما در کمال ناباوری، این دیدار مورد موافقت آقا قرار گرفت و انجام شد.
متن کامل این گفتوگو از اینجا قابل دسترسی است.
اگر یک مقایسهی اجمالی دربارهی شرکتهای بزرگ و ثروتمند طی ده سال گذشته داشته باشیم درمییابیم که در یک دههی گذشته، شرکتهای نفتی درصدر شرکتهای ثروتمند قرار داشتند اما امروز اوضاع متفاوت شده و شرکتهای فناوری به صدر راه یافتهاند. برای مثال شرکتی که اقدام به تولید نرمافزار واتسآپ نموده است، توانست با تکیه بر نیروی انسانی (حدود ۵۰ نفر) و صرف زمان ۳ سال، فناوری خود را به مبلغ ۱۹میلیارد دلار به فیسبوک بفروشد. این رقم در مقابل فروش نفت ما نیز بسیار قابل توجه است.
در مناقشهی غرب بر سر پروندهی هستهای ما نیز دعوای اصلی، دعوای فناورانه است، چرا که بهدست آوردن چنین فناوری سهم بسیار مهمی در افزایش قدرت سیاسی ایران خواهد داشت. اینکه ایران به فناوری تولید سانتریفیوژ با قدرت ۶۰ هزار دور در ثانیه برسد برای آنها قابل تحمل نیست. همهی این موارد نشان میدهد که امروز علم و فناوری بنیانهای جامعه را دچار تغییرات جدی کرده و این علم نیز بر بستر شرکتهای دانشبنیان شکل میگیرد.
یکی از دلایلی که رهبرانقلاب برای حرکت به سمت اقتصاد دانشمحور تأکید میکنند، با یک دلیل اجتماعی مهم قابل تحلیل است؛ ما در دههی نخست انقلاب اسلامی با مشکل بیسوادی مواجه بودیم که برای جبران این ضایعه، نهضت سواد آموزی را راه انداختیم و به البته موفقیتهای چشمگیری رسیدیم. در دههی ۷۰، با مشکل کمبود دانشگاه و دانشجو روبرو شدیم که دست به توسعهی آموزش عالی زدیم. در دههی ۸۰ نیز یک گام بالاتر رفتیم و اهتمام خود را بر روی پژوهش گذاشتیم و نتیجه آن شد که تعداد مقالات پژوهشی و ISI بسیار رشد کرد. اما در دههی ۹۰ با این مشکل مواجه هستیم که حاصل این کارها در سه دههی گذشته چه شده است و جامعهی علمی کشور در حل مشکلات کشور چه نقشی دارد.
مهمترین مسئله آن است که جامعهای به این نتیجه برسد که میتواند مشکلات را از بین ببرد. بهنظر من مهمترین هدیهی امام خمینی رحمةاللهعلیه به جامعهی ما این بود که روح «ما میتوانیم» را در این کشور زنده کرد. بههمین ترتیب بود که توانستیم مشکل بسیار عظیمی مانند جنگ تحمیلی را پشت سر بگذاریم و در بسیاری از حوزهها نیز به پیشرفتهای قابل توجهی برسیم. متاسفانه همین عنصر «ما میتوانیم» علیرغم اینکه در بسیاری از حوزهها کارگشای ما بوده است، هنوز در عرصهی اقتصاد وجود ندارد و همین است که با وجود زیرساختهای لازم، شرکتهای دانشبنیان نیز با مشکل روبرو هستند.
برای پر کردن این خلاء میبایست چند کار بهصورت همزمان انجام شود. در وهلهی نخست میبایست به مردم خودمان تلنگر بزنیم که از بسیاری کشورها در دو حوزهی علم و اقتصاد عقبتریم و اگر نجنبیم، خدای نکرده ممکن است امکان جبران خسارت وجود نداشته باشد. تأکیدات پی در پی رهبرانقلاب طی چند سال گذشته نیز بههمین دلیل بوده است. در کنار آن نیازمند کار رسانهای و فرهنگسازی هستیم که موفقیتهای بهدست آمده در این زمینه را به مردم معرفی کند. علاوهبراین در نظام آموزشی خود نیز میبایست تغییراتی انجام دهیم و در وهلهی نخست، دانشآموزان خود را کارآفرین تربیت کنیم تا دستشان جلوی دولت دراز نباشد. همچنین باید تخصیص بودجه را در دانشگاهها از حالت فعلی (که مبتنی بر تعداد دانشجو است) به شاخصهای عملکردی معطوف کنیم و از آنها بپرسیم که چند شرکتهای زایشی ایجاد کردهاند تا متناسب با آن به آنها بودجه دهیم.
باید توجه داشته باشیم که کشورهای مختلف در مراودات خود، به فرض که هرچه را در اختیار دیگران قرار دهند (که البته نمیدهند)، بیتردید از اعطای فناوری خودداری میکنند، چرا که فناوری حکم شیشهی عمر ملتها را دارد. این تصور که در صورت بهبود روابط با اروپا و آمریکا فناوری آنها در اختیار ما قرار میگیرد تصور کاملا اشتباه است. ممکن است آنها در ایران سرمایهگذاری کنند اما فناوری که عامل برتری دولتها نسبت به یکدیگر است را به ما نخواهند داد.
جالب است که بدانید معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری با دستور مستقیم رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۶ توسط رئیسجمهور وقت تأسیس شد و خوشبختانه همان مسیر نیز ادامه پیدا کرد. هدف از تأسیس معاونت نیز این بود که باید دفتری فرابخشی در ریاستجمهوری برای ارتباط میان صنعت، اقتصاد و دانشگاه ایجاد شود. برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان منظور بستهی حمایتی از سوی دولت پیشنهاد و در سال ۸۹ قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان تصویب شد و در سال ۹۱ نیز آییننامههای اجرایی آن تدوین گردید. اما همچنان نام شرکتهای دانشبنیان برای بسیاری از افراد و حتی مسئولین نظام ناآشنا بود. بنابراین در معاونت علمی و فناوری به این نتیجه رسیدیم که برگزاری یک دیدار با رهبرانقلاب بهصورت مجرا میتواند تأثیرات بسیار خوبی داشته باشد. بنابراین از دفتر آقا تقاضا کردیم که در ماه مبارک رمضان (علیرغم دیدارهای متعدد ایشان در این ماه) یک وقت مستقل را به مسئولان شرکتهای دانشبنیان اختصاص دهند. آن موقع البته خودمان هم انتظار نداشتیم که رهبر انقلاب با آن همه مشغله، دیدار را بپذیرند. اما در کمال ناباوری، این دیدار مورد موافقت آقا قرار گرفت و انجام شد.
متن کامل این گفتوگو از اینجا قابل دسترسی است.