1394/12/15
مطالبه از نمایندگان منتخب برای پیشرفت واقعی
سرمقالهی نشریه خط حزبالله(شمارهی بیستوسوم)
حدود یک هفته از آزمایش بزرگ ملت ایران در موسم دو انتخابات مهم و مشارکت مردم در این «عید انتخاب»(۱۳۹۴/۱۱/۱۹) گذشته است. واقعاً جای شکرگزاری دارد؛ شکرگزاری بهپاس ملتی که توانستند برای سی و ششمین بار، «در انتخاباتی سراسری، با عزم راسخ و شور و نشاط بهیادماندنی، حضور یابند و سرنوشت کشور را در مقطع کنونی، رقم زنند»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹). قریب به چهار دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی با الگوی مردمسالاری دینی میگذرد و این میزان مشارکت و حضور مردمی نشاندهندهی آن است که اولاً «مردمسالاری دینی در کشور تثبیت شده»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱) است.
معنای دوم این حضور مسألهی اعتماد است. «معنای حضور مردم این بود که به سرنوشت کشور علاقهمندند؛ به نظام جمهوری اسلامی، که این انتخابات جزو ارکان و متون آن است، علاقهمندند؛ به دستگاههای برگزارکنندهی انتخابات - چه مجری، چه ناظر - اعتماد دارند و امیدوار به حرکت مستمرِ پیشروندهی کشورند»(۱۳۹۲/۰۴/۰۵). وقتی حضرت آیتالله خامنهای از کسانی که حتی نظام و یا رهبری را قبول ندارند اما سرنوشت، منافع و امنیت کشور برایشان مهم است نیز برای شرکت در انتخابات دعوت کردند، «لابد بعضیها از این مجموعه بودند و آمدند. این نشاندهندهی چیست؟ نشاندهندهی این است که حتّی کسانی که طرفدار نظام هم نیستند، به نظام اعتماد دارند؛ آنها هم میدانند که نظام جمهوری اسلامی منافع کشور را و عزت ملی را میتواند حفظ کند و از آن دفاع کند.(۱۳۹۲/۰۴/۰۵) به همین جهت است که برای این لبیک عمومی به فراخوان نظام اسلامی، «ایران اسلامی به ملت خود میبالد و به استحکام مقرّراتی که این فرصتهای مغتنم را برای قد برافراشتن و تجدید قوای ملی فراهم آورده است، سر میافرازد»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹).
باور به مردم
«حفظ و تداوم نعمتهای الهی - چه مادّی و چه معنوی - مشکلتر از بهدست آوردن آنهاست»(۱۳۶۸/۰۶/۰۱). یکی از این نعمتها که ملت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهدست آورده است، نعمت حق انتخاب است. کشوری که «در طول قرنهای متمادی با حکّام مستبد و دیکتاتور گذران میکرده است»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱)، حال که به این تراز بالا از مردمسالاری دینی رسیده، قطعا مدیون اعتقاد، باور و ایستادگی نظری و عملی نظام جمهوری اسلامی بر رأی و انتخاب مردم است. اولین و مهمترین نکته «باور به مردم» در اندیشه رهبران جمهوری اسلامی از آغاز نهضت اسلامی تا امروز میباشد. همانطور که حضرت امام خمینی «ملت ایران را به معنای حقیقی کلمه میشناخت»(۱۳۹۳/۰۳/۱۴) و به آنها اعتقاد و اعتماد داشت، حضرت آیتالله خامنهای نیز به ملت ایران اعتماد دارند: «بنده هم به تک تک این ملت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ الله مَعَ الجَماعَة» ... این دست خدا است؛ خدا را میبینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق و بصیرت مردمی اعتماد میکنیم»(۱۳۹۴/۰۱/۲۰). همین اعتقاد به مردم و نیز پایبندی به ساختارها و فرایندهای قانونی در انتخابات در عمل نیز، موجب حراست از حق و رأی مردم شده است. یادمان نرفته که «بعضی میخواستند تعطیل کنند انتخابات را -در بعضی از دورهها برخی از آدمهای سیاستباز و سیاستزده سعیشان این بود که انتخابات را تعطیل کنند یا عقب بیندازند- [امّا] به توفیق الهی جلوی اینها گرفته شد و انتخابات در موعد معیّن انجام گرفت»(۱۳۹۴/۰۶/۱۸) و یا «همچنان که در سال ۸۸ این نعمت الهی را عدّهای ناسپاسی کردند»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱) و با اتهام تقلب در انتخابات، فتنهای را آغاز کرده و «کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند»(۱۳۹۲/۰۵/۰۶)، آنجا هم رهبر انقلاب اسلامی با اعلام اینکه «جمهوری اسلامی اهل خیانت در آراء مردم نیست»(۱۳۸۸/۰۳/۲۲)، تسلیم فشارهای داخلی و خارجی نشدند و از رأی مردم حراست و حفاظت کردند. بهطوریکه امروز ثمره آن ایستادگی و امانتداری، تداوم راه مردمسالاری دینی و انتخابات است.
معنای دوم این حضور مسألهی اعتماد است. «معنای حضور مردم این بود که به سرنوشت کشور علاقهمندند؛ به نظام جمهوری اسلامی، که این انتخابات جزو ارکان و متون آن است، علاقهمندند؛ به دستگاههای برگزارکنندهی انتخابات - چه مجری، چه ناظر - اعتماد دارند و امیدوار به حرکت مستمرِ پیشروندهی کشورند»(۱۳۹۲/۰۴/۰۵). وقتی حضرت آیتالله خامنهای از کسانی که حتی نظام و یا رهبری را قبول ندارند اما سرنوشت، منافع و امنیت کشور برایشان مهم است نیز برای شرکت در انتخابات دعوت کردند، «لابد بعضیها از این مجموعه بودند و آمدند. این نشاندهندهی چیست؟ نشاندهندهی این است که حتّی کسانی که طرفدار نظام هم نیستند، به نظام اعتماد دارند؛ آنها هم میدانند که نظام جمهوری اسلامی منافع کشور را و عزت ملی را میتواند حفظ کند و از آن دفاع کند.(۱۳۹۲/۰۴/۰۵) به همین جهت است که برای این لبیک عمومی به فراخوان نظام اسلامی، «ایران اسلامی به ملت خود میبالد و به استحکام مقرّراتی که این فرصتهای مغتنم را برای قد برافراشتن و تجدید قوای ملی فراهم آورده است، سر میافرازد»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹).
باور به مردم
«حفظ و تداوم نعمتهای الهی - چه مادّی و چه معنوی - مشکلتر از بهدست آوردن آنهاست»(۱۳۶۸/۰۶/۰۱). یکی از این نعمتها که ملت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهدست آورده است، نعمت حق انتخاب است. کشوری که «در طول قرنهای متمادی با حکّام مستبد و دیکتاتور گذران میکرده است»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱)، حال که به این تراز بالا از مردمسالاری دینی رسیده، قطعا مدیون اعتقاد، باور و ایستادگی نظری و عملی نظام جمهوری اسلامی بر رأی و انتخاب مردم است. اولین و مهمترین نکته «باور به مردم» در اندیشه رهبران جمهوری اسلامی از آغاز نهضت اسلامی تا امروز میباشد. همانطور که حضرت امام خمینی «ملت ایران را به معنای حقیقی کلمه میشناخت»(۱۳۹۳/۰۳/۱۴) و به آنها اعتقاد و اعتماد داشت، حضرت آیتالله خامنهای نیز به ملت ایران اعتماد دارند: «بنده هم به تک تک این ملت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ الله مَعَ الجَماعَة» ... این دست خدا است؛ خدا را میبینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق و بصیرت مردمی اعتماد میکنیم»(۱۳۹۴/۰۱/۲۰). همین اعتقاد به مردم و نیز پایبندی به ساختارها و فرایندهای قانونی در انتخابات در عمل نیز، موجب حراست از حق و رأی مردم شده است. یادمان نرفته که «بعضی میخواستند تعطیل کنند انتخابات را -در بعضی از دورهها برخی از آدمهای سیاستباز و سیاستزده سعیشان این بود که انتخابات را تعطیل کنند یا عقب بیندازند- [امّا] به توفیق الهی جلوی اینها گرفته شد و انتخابات در موعد معیّن انجام گرفت»(۱۳۹۴/۰۶/۱۸) و یا «همچنان که در سال ۸۸ این نعمت الهی را عدّهای ناسپاسی کردند»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱) و با اتهام تقلب در انتخابات، فتنهای را آغاز کرده و «کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند»(۱۳۹۲/۰۵/۰۶)، آنجا هم رهبر انقلاب اسلامی با اعلام اینکه «جمهوری اسلامی اهل خیانت در آراء مردم نیست»(۱۳۸۸/۰۳/۲۲)، تسلیم فشارهای داخلی و خارجی نشدند و از رأی مردم حراست و حفاظت کردند. بهطوریکه امروز ثمره آن ایستادگی و امانتداری، تداوم راه مردمسالاری دینی و انتخابات است.
وظیفه مهم مسئولین
انتخابات، امکانی را برای «تجدید قوای ملی فراهم آورده است»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹) که میتواند نقش بهسزایی را در طیکردن مسیر پیشرفت کشور به عنوان هدف اساسی(۱۳۹۴/۱۲/۰۹) ایفا کند. چراکه دستبهدست شدن مجالس و بهرهمندی از نیروهای جدید اگر در ریل صحیح قرار گیرد، موجب پویایی و کارآمدی میشود. به نظر می رسد که همهی مسئولین در سطوح و نهادها و مناصب مختلف، وظایف بسیار مهمی را در این برهه حساس بر دوش دارند: وظیفهی نخست اینکه مسئولان، «سادهزیستی، پاکدستی، حضور پیوسته در جایگاه مسئولیت، ترجیح منافع ملی بر خواستههای شخصی و جناحی، ایستادگی شجاعانه در برابر مداخلات بیگانه، واکنش انقلابی به نقشههای بدخواهان و خائنان، منش جهادی در اندیشه و عمل، و در یک جمله: کار برای خدا و در راه خدمت به خلق خدا را، برنامه دائمی خویش در دوران این مسئولیت بدانند و به هیچ قیمت از آن تخطی نکنند.»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹)
وظیفهی دیگر اینکه حرکت مسئولین باید در جهت پیشرفت صحیح کشور باشد. «پیشرفت صوری و منهای استقلال و عزّت ملی، پذیرفته نیست. پیشرفت، بمعنی حل شدن در هاضمهی استکبار جهانی نیست. و حفظ عزّت و هویت ملی جز با پیشرفت همهجانبه و درونزا دستیافتنی نیست»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹). مسئولین با توجه به اسناد بالادستی نظیر سند چشمانداز و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، متعهد به اجرای برنامهها و تحقق پیشرفتی هستند که با اجماع صاحبنظران و نخبگان و مسئولین کشور به تصویب رسیده است. به همین دلیل است که «مردم مجلسی میخواهند که برای اقتصاد درونزا، به معنای واقعی کلمه وقتگذاری کند، ریلگذاری کند و دولت موظّف بشود بر اساس این حرکت بکند»(۱۳۹۴/۱۲/۰۵). بنابراین همه مسئولین و بهخصوص «مجلس آینده دربارهی این سرفصلهای مهم، وظائف سنگینی برعهده خواهد داشت»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹).
مسئولینی که مردم به عنوان نماینده انتخاب میکنند، باید نعمت نمایندگی را شکر کنند و «شکر نعمت... آن است که قدر آن دانسته شود و نماینده در همهی این دوران، همهی توان و ظرفیت خود را در خدمت آن قرار دهد.»(۱۳۸۷/۰۳/۰۷)
انتخابات، امکانی را برای «تجدید قوای ملی فراهم آورده است»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹) که میتواند نقش بهسزایی را در طیکردن مسیر پیشرفت کشور به عنوان هدف اساسی(۱۳۹۴/۱۲/۰۹) ایفا کند. چراکه دستبهدست شدن مجالس و بهرهمندی از نیروهای جدید اگر در ریل صحیح قرار گیرد، موجب پویایی و کارآمدی میشود. به نظر می رسد که همهی مسئولین در سطوح و نهادها و مناصب مختلف، وظایف بسیار مهمی را در این برهه حساس بر دوش دارند: وظیفهی نخست اینکه مسئولان، «سادهزیستی، پاکدستی، حضور پیوسته در جایگاه مسئولیت، ترجیح منافع ملی بر خواستههای شخصی و جناحی، ایستادگی شجاعانه در برابر مداخلات بیگانه، واکنش انقلابی به نقشههای بدخواهان و خائنان، منش جهادی در اندیشه و عمل، و در یک جمله: کار برای خدا و در راه خدمت به خلق خدا را، برنامه دائمی خویش در دوران این مسئولیت بدانند و به هیچ قیمت از آن تخطی نکنند.»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹)
وظیفهی دیگر اینکه حرکت مسئولین باید در جهت پیشرفت صحیح کشور باشد. «پیشرفت صوری و منهای استقلال و عزّت ملی، پذیرفته نیست. پیشرفت، بمعنی حل شدن در هاضمهی استکبار جهانی نیست. و حفظ عزّت و هویت ملی جز با پیشرفت همهجانبه و درونزا دستیافتنی نیست»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹). مسئولین با توجه به اسناد بالادستی نظیر سند چشمانداز و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، متعهد به اجرای برنامهها و تحقق پیشرفتی هستند که با اجماع صاحبنظران و نخبگان و مسئولین کشور به تصویب رسیده است. به همین دلیل است که «مردم مجلسی میخواهند که برای اقتصاد درونزا، به معنای واقعی کلمه وقتگذاری کند، ریلگذاری کند و دولت موظّف بشود بر اساس این حرکت بکند»(۱۳۹۴/۱۲/۰۵). بنابراین همه مسئولین و بهخصوص «مجلس آینده دربارهی این سرفصلهای مهم، وظائف سنگینی برعهده خواهد داشت»(۱۳۹۴/۱۲/۰۹).
مسئولینی که مردم به عنوان نماینده انتخاب میکنند، باید نعمت نمایندگی را شکر کنند و «شکر نعمت... آن است که قدر آن دانسته شود و نماینده در همهی این دوران، همهی توان و ظرفیت خود را در خدمت آن قرار دهد.»(۱۳۸۷/۰۳/۰۷)