1393/07/09
ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران:
آرمان فلسطین در صدر اولویتهای حجاج قرار بگیرد
یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب معمولاً در پیامهای خود به کنگرهی عظیم حج بر آن تأکید میورزند «مسألهی فلسطین» است. ایشان امسال نیز در دیدار خود با جمعی از کارگزاران و مسئولان حج با اشاره به پیروزی جبههی مقاومت در نبرد با رژیم صهیونیستی در جریان جنگ ۵۰ روزهی غزه خاطرنشان کردند: «خوشبختانه در قضیهى فلسطین، مسلمانان دست برتر را بتدریج پیدا کردند. شما نگاه کنید به این قضایاى جنگ پنجاه روزهى غزه، ببینید چطور یک جمع محدود تهیدست فلسطینى - که نه سلاحهاى پیشرفته دارند، نه امکانات فراوان دارند، نه راه ارتباط و اتصالى به اینطرف و آنطرف دارند؛ محصور - توانستند بر رژیم صهیونیستى که نماد قدرت غرب در منطقه است غلبه پیدا کنند، خواست خودشان را بر آنها تحمیل کنند، تلاش آنها را در حملهى به غزه ناکام بگذارند؛ این نشاندهندهى این است که ما در درون خودمان قوى هستیم، ما توانایىهاى زیادى داریم، ما میتوانیم هرگونه دشمنى را به چالش بکشیم.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR این موضوعات را با آقای ناصر ابوشریف، نمایندهی جنبش جهاد اسلامی فلسطین در تهران مورد واکاوی قرار داده است.
با توجه به مبارزات چند سال اخیر محور مقاومت با رژیم صهیونیستی و نتایج آن، جایگاه کنونی ملت فلسطین را در منازعه با رژیم صهیونیستی چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از آغاز جنگ اخیر در نوار غزه، رئیس سابق سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در نامهای، ملت فلسطین را خطر استراتژیک اسرائیل خوانده بود. منظور او از ملت فلسطین، همهی فلسطینیانی است که در داخل سرزمین تاریخی فلسطین به سر میبرند و تفاوتی نمیکند که این مردم در نوار غزه باشند یا در کرانهی باختری رود اردن یا در قدس و یا حتی در سرزمینهای اشغالی سال ۱۹۴۸. اینها همان خطر استراتژیک برای اسرائیل هستند. خطرهای دیگری نیز وجود دارد که اهمیتشان کمتر از چالش قبلی نیست. صهیونیستها در برخی مقاطع ایران را بالاترین خطر استراتژیک برای رژیمشان خواندهاند. این در حالی است که علیرغم همهی تلاشهای آنان برای بیرون راندن ملت فلسطین از سرزمین خود و با تمام خشونتورزیها، مصادرهی زمینها، منع کردن فلسطینیان از ساختمانسازی، قتلعامهای مکرر و... همچنان جمعیت فلسطینیها در کرانهی باختری رود اردن، نوار غزه، قدس شریف و ساکنان سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ تقریباً با جمعیت صهیونیستها برابری میکند.
ملت فلسطین همچنین با وجود محاصره و امکانات اندکی که در اختیار دارد و بهرغم ممنوعیتی که فراروی مسلح شدنش وجود دارد و نیز با وجود همراهی برخی کشورهای منطقه با رویکرد صهیونیستها، همچنان به رویارویی با اسرائیل پرداخته و با ایستادگی در مقابل صهیونیستها، خسارتهای سنگینی به آنها وارد میکند. این ملت، صهیونیستها را نگران کرده و زندگی آنها را از روند طبیعی خارج و عرصه را بر آنها تنگ کرده است. معتقدم که ملت فلسطین همچنان نوک پیکان رویارویی با رژیم صهیونیستی و علیه طرح غرب در منطقه حرکت میکند. طرحی که نهضتهای اسلامی و شکوفایی تمام منطقه را هدف قرار میدهد و اساساً برای مقابله با با این هدف تدوین شده است.
به نظر شما دلیل حمایتهای غرب و خصوصاً آمریکا از رژیم صهیونیستی چیست؟ آمریکا با این حمایتها به دنبال تأمین کدام یک از منافع خود است و آیا اسرائیل تاکنون توانسته منافغ غرب و بهصورت خاص ایالات متحده را در منطقهی ما تأمین کند؟
کمکها و حمایتهای غرب و ایالات متحده به اسرائیل، به خاطر عشق به یهودیها نیست. از زمان ناپلئون بناپارت -امپراتور فرانسه- و قبل از آن، از زمان جنگهای صلیبی، طرحهایی علیه امت اسلامی برنامهریزی و به اجرا گذاشته شده است. امت اسلامی در آن زمان در بالاترین سطح قدرت ممکن قرار داشت و بر همهی جهان سیطره پیدا کرده بود، لذا صلیبیها چندینبار برای نفوذ به امت اسلامی تلاش کردند، اما راه به جایی نبردند. با ظهور و بروز انقلاب صنعتی، اروپاییها احساس کردند که قدرت پیدا کرده و میتوانند به اهداف قدیمی خود دست یابند. لذا به اشغال کشورهای اسلامی و چپاول ثروت ملتها اقدام کردند. این طرحها اسلام را هدف قرار داد، زیرا اسلام عامل اصلی فرهنگ و تمدن این امت بود. بنابراین دست به تشکیل اسلامهای متفرق زدند تا با یکدیگر به صورت خصمانه برخورد کنند.
غربیها بعد از جنگ جهانی اول سیاست تجزیهی کشورهای اسلامی را در پیش گرفتند. فرانسه و انگلیس بر اساس توافقنامهی سایکس پیکو، سرزمینهای اسلامی را متلاشی و تجزیه کردند. این توافقنامه یک طرح جهنمی به منظور تجزیه و متفرق ساختن امت اسلامی بود که به اجرا گذاشته شد. آنان علاوه بر این اقدامات، به غارت و چپاول ثروتهای امت اسلامی مبادرت کردند و عملیات غارت سازمان یافتهای را با سیاست خشونت شدید علیه امت اسلامی روا داشتند. قصد آنان این بود که کاری کنند تا امت اسلامی دیگر نتواند به روند طبیعی زندگی بازگردد و نتواند شکوه و اقتدار سابق خود را احیا کند. مصر و بسیاری از این کشورها با خشونت، زور و قدرت نظامی اشغال شده و رژیم صهیونیستی در منطقه کاشته شد. موضوع ایجاد رژیم صهیونیستی تداوم سیاست تجزیهی امت اسلامی و بخشی از رویکرد غرب در منطقه است. این رژیم قاعده و پایگاه طرح غربی علیه فرهنگ و تمدن اسلامی و همچنین علیه پیشرفت امت اسلامی است.
از طرفی دیگر یهودیان در آن زمان عنصر منفور و نامطلوبی در اروپا بودند و لذا اروپاییها میخواستند از شر آنها رهایی پیدا کنند. یهودیها مشکلات زیادی برای مردم اروپا درست میکردند که آخرین نمونهی آن در زمان هیتلر رخ داد. اروپاییها بر اساس طرح ایجاد رژیم صهیونیستی، یهودیان را از کشورهایشان دور کردند. انگلیس بر اساس وعدهی «بالفور» متعهد به تشکیل رژیم صهیونیستی شد، زیرا فلسطین را تحت اشغال خود داشت و همهی مقدمات ایجاد این رژیم را انجام داد. انگلیس بعد از آن قضیه، این اشغالگری را تداوم بخشید. پس از آن آمریکا به عنوان یک قدرت بزرگ از این اشغالگری حمایت کرد. اسرائیل برای غربیها، بخشی از یک طرح است که امت اسلامی را هدف قرار میدهد. این امور دلیل اصلی و حقیقی حمایتهای آمریکا و کشورهای غربی از رژیم صهیونیستی است، اگرچه بسیاری معتقدند که طرح رژیم صهیونیستی از نظر مادی و اخلاقی هزینهی گزافی را برای آمریکا و غرب ایجاد کرده است.
چندی پیش آیتالله خامنهای تأکید کردند که مسلمانان در قضیهی فلسطین دست برتر را پیدا کردهاند. به نظر شما این دست برتر ناشی از چیست؟ و چه تأثیری بر معادلات منطقه دارد؟
امت اسلامی یک امت قوی و مقتدر است. رژیم صهیونیستی به مثابه یک جزیرهی کوچک در اقیانوسی بزرگ با توانمندیهای بالا است. اگرچه همانگونه که عرض کردیم این توانمندیها از هم فرو پاشیده و متفرق و درگیر با یکدیگر است. هرگونه توافق و همگرایی امت اسلامی میتواند کارهای بزرگی را به سرانجام برساند. چنین موضوعی حتی دربارهی توافقهای مردمی نیز صادق است. به عبارت دیگر در صورتی که ملتها به سوی گزینههای صحیح و به سمت آرمان فلسطین هدایت شوند، حتی با وجود مشکلات و موانع میتوانند تغییر شگفتی را در سطح منطقهای و جهانی به ارمغان بیاورند. قدرت ملتها در صورتی که در راستای تحقق آرمان فلسطین و علیه رویکرد رهبرانشان در همکاری با اسرائیل به کار گرفته شود، موفقیت آمیز خواهد بود.
در سطح کلان نیز در صورتی که کشورها به منظور دستیابی به اهدافشان با یکدیگر متحد شوند، تلاششان به ثمر خواهد نشست. ایران، ترکیه و برخی دیگر از کشورهای عربی دارای توانمندیهای بالایی هستند و چنانچه دربارهی موضوعی متحد شوند میتوانند ارادهی خود را بر همگان از جمله آمریکا تحمیل کنند. چنین رویکردی برای رژیم صهیونیستی ویرانکننده خواهد بود. منافع آمریکا نزد اسرائیل نیست، بلکه در کشورهای عربی و اسلامی است. نفت در کشورهای عربی و اسلامی یافت میشود نه در اسرائیل و در نتیجه چنانچه برای تحقق اهداف و منافعمان متحد شویم، هیچ اثری از اسرائیل باقی نخواهد ماند... ما باید به یاد بسپاریم که ملتهای عربی قبل از اسلام به صورت طوایف و قبائل جداگانه و درگیر با یکدیگر بودند ولی اسلام و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم آنان را متمدن کرد.
به نظر شما شکستهایی که مقاومت به رژیم صهیوینستی تحمیل کرده است، تا چه میزان موقعیت غرب و ایالات متحده آمریکا را در منطقه تضعیف کرده است؟
بنده معتقدم پیروزیهای مقاومت، موفقیتهایی بزرگ و راهبردی بوده است، اما نباید در کسب این موفقیتها متوقف بمانیم. نبردها همچنان در جریان است و دشمن از هیچ تلاشی علیه ما دریغ نمیکند. بنابراین ما باید هوشیار و آمادهی رویارویی با رژیم صهیونیستی و حامیان او باشیم. نباید آرام بگیریم و همواره باید آمادگی خود را در بالاترین سطح ممکن حفظ کنیم.
به نظر من پیروزیهای مقاومت تأثیر چشمگیری بر درک جهانی و حتی درک رژیم صهیونیستی از قدرت مقاومت گذاشته است. حتی برخی از مقامات نظامی آمریکا دربارهی فایدهی وجود چنین رژیمی که توان دفاع از خودش را ندارد، سؤالاتی را مطرح میکنند. آنها میگویند رژیمی که در مدتی کوتاه، انبارهای مهماتش خالی میشود، درصورتیکه چندین ارتش به جنگ او بیایند، چه کار خواهد کرد و چگونه به یک حملهی همهجانبه واکنش نشان خواهد داد؟
اتفاق مهم دیگر این است که چهرهی این رژیم نزد ملتها و افکار عمومی جهانی تغییر کرده است. این رژیم خود را دموکراتیک معرفی میکرد، ولی ملتها دریافتند که تل آویو یک رژیم آپارتاید و نژادپرست است و همچنان زمینهای فلسطینیان را تحت اشغال دارد و عملاً بزرگترین زندان جهان را ایجاد کرده است. البته به مرور زمان و با آشکارتر شدن چهرهی حقیقی رژیم صهیونیستی بهعنوان رژیمی که بزرگترین قتلعامها و جنایات را علیه فلسطینیان در دورهی معاصر مرتکب شده است، این نبرد بیش از پیش به سود ملت فلسطین به پیش خواهد رفت و دست برتر مقاومت بیشتر آشکار خواهد شد.
ما بر ضرورت مبارزه با رژیم صهیونیستی تأکید میکنیم و معتقدیم که این مبارزه نهتنها در عرصهی نظامی، بلکه برای تبیین چهرهی واقعی رژیم صهیونیستی جریان دارد. اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که پیروزیهای مقاومت اسلامی بر رژیم صهیوینستی تا سطح بالایی در تضعیف موقعیت و جایگاه غرب و آمریکا در منطقه تأثیرگذار بوده و ایالات متحده دیگر از موقعیت سابق در منطقه برخوردار نیست.
رهبر انقلاب اخیراً در دیدار با کارگزاران حج اشاره فرمودند که فرصت حج فرصت بسیار مناسبی هست که روی مسألهی فلسطین کار شود. به نظر شما چگونه میتوان از این مناسک برای پرداختن به آرمان فلسطین و ایجاد وحدت بیشتر بین مسلمانان استفاده کرد؟
همانگونه که میدانید موسم حج یک همایش اسلامی جهانی است که در سطح بسیار گستردهای برگزار میشود. در موسم حج مسلمانان از اقصی نقاط جهان و با هدف واحد دور هم جمع میشوند. حج یکی از ارکان پنجگانهی اسلام است که باید در آن به امور مهم مسلمانان پرداخته شود. چنانچه در این گردهمایی عظیم به قضیهی فلسطین پرداخته نشود، هیچ گردهمایی دیگری نمیتواند به این اندازه مفید باشد. بنابراین بایستی موضوع محوری جهان اسلام که همانا آرمان فلسطین است، در صدر اولویتهای حجاج قرار بگیرد. اما متأسفانه مدیریت این همایش بزرگ همواره ناقص و دارای کمبودهایی بوده است. مدیران این گردهمایی تلاش میکنند که همهی تأثیرات سیاسی این گردهمایی را از رژیم صهیونیستی دور کنند. این در حالی است که باید همهی مسلمانان و همهی توان حاضران در این گردهمایی در راستای آرمان فلسطین و علیه دشمن صهیونیستی بسیج شود. در این همایش باید پیشنهادهایی برای آزادسازی قبلهی نخست مسلمانان مطرح شود و در راستای تحقق آنها گام برداشته شود.
با توجه به مبارزات چند سال اخیر محور مقاومت با رژیم صهیونیستی و نتایج آن، جایگاه کنونی ملت فلسطین را در منازعه با رژیم صهیونیستی چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از آغاز جنگ اخیر در نوار غزه، رئیس سابق سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) در نامهای، ملت فلسطین را خطر استراتژیک اسرائیل خوانده بود. منظور او از ملت فلسطین، همهی فلسطینیانی است که در داخل سرزمین تاریخی فلسطین به سر میبرند و تفاوتی نمیکند که این مردم در نوار غزه باشند یا در کرانهی باختری رود اردن یا در قدس و یا حتی در سرزمینهای اشغالی سال ۱۹۴۸. اینها همان خطر استراتژیک برای اسرائیل هستند. خطرهای دیگری نیز وجود دارد که اهمیتشان کمتر از چالش قبلی نیست. صهیونیستها در برخی مقاطع ایران را بالاترین خطر استراتژیک برای رژیمشان خواندهاند. این در حالی است که علیرغم همهی تلاشهای آنان برای بیرون راندن ملت فلسطین از سرزمین خود و با تمام خشونتورزیها، مصادرهی زمینها، منع کردن فلسطینیان از ساختمانسازی، قتلعامهای مکرر و... همچنان جمعیت فلسطینیها در کرانهی باختری رود اردن، نوار غزه، قدس شریف و ساکنان سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ تقریباً با جمعیت صهیونیستها برابری میکند.
حج یکی از ارکان پنجگانهی اسلام است که باید در آن به امور مهم مسلمانان پرداخته شود. چنانچه در این گردهمایی عظیم به قضیهی فلسطین پرداخته نشود، هیچ گردهمایی دیگری نمیتواند به این اندازه مفید باشد. در این همایش باید پیشنهادهایی برای آزادسازی قبلهی نخست مسلمانان مطرح شود و در راستای تحقق آنها گام برداشته شود.
ملت فلسطین همچنین با وجود محاصره و امکانات اندکی که در اختیار دارد و بهرغم ممنوعیتی که فراروی مسلح شدنش وجود دارد و نیز با وجود همراهی برخی کشورهای منطقه با رویکرد صهیونیستها، همچنان به رویارویی با اسرائیل پرداخته و با ایستادگی در مقابل صهیونیستها، خسارتهای سنگینی به آنها وارد میکند. این ملت، صهیونیستها را نگران کرده و زندگی آنها را از روند طبیعی خارج و عرصه را بر آنها تنگ کرده است. معتقدم که ملت فلسطین همچنان نوک پیکان رویارویی با رژیم صهیونیستی و علیه طرح غرب در منطقه حرکت میکند. طرحی که نهضتهای اسلامی و شکوفایی تمام منطقه را هدف قرار میدهد و اساساً برای مقابله با با این هدف تدوین شده است.
به نظر شما دلیل حمایتهای غرب و خصوصاً آمریکا از رژیم صهیونیستی چیست؟ آمریکا با این حمایتها به دنبال تأمین کدام یک از منافع خود است و آیا اسرائیل تاکنون توانسته منافغ غرب و بهصورت خاص ایالات متحده را در منطقهی ما تأمین کند؟
کمکها و حمایتهای غرب و ایالات متحده به اسرائیل، به خاطر عشق به یهودیها نیست. از زمان ناپلئون بناپارت -امپراتور فرانسه- و قبل از آن، از زمان جنگهای صلیبی، طرحهایی علیه امت اسلامی برنامهریزی و به اجرا گذاشته شده است. امت اسلامی در آن زمان در بالاترین سطح قدرت ممکن قرار داشت و بر همهی جهان سیطره پیدا کرده بود، لذا صلیبیها چندینبار برای نفوذ به امت اسلامی تلاش کردند، اما راه به جایی نبردند. با ظهور و بروز انقلاب صنعتی، اروپاییها احساس کردند که قدرت پیدا کرده و میتوانند به اهداف قدیمی خود دست یابند. لذا به اشغال کشورهای اسلامی و چپاول ثروت ملتها اقدام کردند. این طرحها اسلام را هدف قرار داد، زیرا اسلام عامل اصلی فرهنگ و تمدن این امت بود. بنابراین دست به تشکیل اسلامهای متفرق زدند تا با یکدیگر به صورت خصمانه برخورد کنند.
غربیها بعد از جنگ جهانی اول سیاست تجزیهی کشورهای اسلامی را در پیش گرفتند. فرانسه و انگلیس بر اساس توافقنامهی سایکس پیکو، سرزمینهای اسلامی را متلاشی و تجزیه کردند. این توافقنامه یک طرح جهنمی به منظور تجزیه و متفرق ساختن امت اسلامی بود که به اجرا گذاشته شد. آنان علاوه بر این اقدامات، به غارت و چپاول ثروتهای امت اسلامی مبادرت کردند و عملیات غارت سازمان یافتهای را با سیاست خشونت شدید علیه امت اسلامی روا داشتند. قصد آنان این بود که کاری کنند تا امت اسلامی دیگر نتواند به روند طبیعی زندگی بازگردد و نتواند شکوه و اقتدار سابق خود را احیا کند. مصر و بسیاری از این کشورها با خشونت، زور و قدرت نظامی اشغال شده و رژیم صهیونیستی در منطقه کاشته شد. موضوع ایجاد رژیم صهیونیستی تداوم سیاست تجزیهی امت اسلامی و بخشی از رویکرد غرب در منطقه است. این رژیم قاعده و پایگاه طرح غربی علیه فرهنگ و تمدن اسلامی و همچنین علیه پیشرفت امت اسلامی است.
کمکهای غرب و ایالات متحده به اسرائیل، به خاطر عشق به یهودیها نیست. از زمان ناپلئون بناپارت و قبل از آن، از زمان جنگهای صلیبی، طرحهایی علیه امت اسلامی برنامهریزی و به اجرا گذاشته شد. این طرحها اسلام را هدف قرار داد، زیرا اسلام عامل اصلی فرهنگ و تمدن این امت بود. بنابراین دست به تشکیل اسلامهای متفرق زدند تا با یکدیگر به صورت خصمانه برخورد کنند.
از طرفی دیگر یهودیان در آن زمان عنصر منفور و نامطلوبی در اروپا بودند و لذا اروپاییها میخواستند از شر آنها رهایی پیدا کنند. یهودیها مشکلات زیادی برای مردم اروپا درست میکردند که آخرین نمونهی آن در زمان هیتلر رخ داد. اروپاییها بر اساس طرح ایجاد رژیم صهیونیستی، یهودیان را از کشورهایشان دور کردند. انگلیس بر اساس وعدهی «بالفور» متعهد به تشکیل رژیم صهیونیستی شد، زیرا فلسطین را تحت اشغال خود داشت و همهی مقدمات ایجاد این رژیم را انجام داد. انگلیس بعد از آن قضیه، این اشغالگری را تداوم بخشید. پس از آن آمریکا به عنوان یک قدرت بزرگ از این اشغالگری حمایت کرد. اسرائیل برای غربیها، بخشی از یک طرح است که امت اسلامی را هدف قرار میدهد. این امور دلیل اصلی و حقیقی حمایتهای آمریکا و کشورهای غربی از رژیم صهیونیستی است، اگرچه بسیاری معتقدند که طرح رژیم صهیونیستی از نظر مادی و اخلاقی هزینهی گزافی را برای آمریکا و غرب ایجاد کرده است.
چندی پیش آیتالله خامنهای تأکید کردند که مسلمانان در قضیهی فلسطین دست برتر را پیدا کردهاند. به نظر شما این دست برتر ناشی از چیست؟ و چه تأثیری بر معادلات منطقه دارد؟
امت اسلامی یک امت قوی و مقتدر است. رژیم صهیونیستی به مثابه یک جزیرهی کوچک در اقیانوسی بزرگ با توانمندیهای بالا است. اگرچه همانگونه که عرض کردیم این توانمندیها از هم فرو پاشیده و متفرق و درگیر با یکدیگر است. هرگونه توافق و همگرایی امت اسلامی میتواند کارهای بزرگی را به سرانجام برساند. چنین موضوعی حتی دربارهی توافقهای مردمی نیز صادق است. به عبارت دیگر در صورتی که ملتها به سوی گزینههای صحیح و به سمت آرمان فلسطین هدایت شوند، حتی با وجود مشکلات و موانع میتوانند تغییر شگفتی را در سطح منطقهای و جهانی به ارمغان بیاورند. قدرت ملتها در صورتی که در راستای تحقق آرمان فلسطین و علیه رویکرد رهبرانشان در همکاری با اسرائیل به کار گرفته شود، موفقیت آمیز خواهد بود.
در سطح کلان نیز در صورتی که کشورها به منظور دستیابی به اهدافشان با یکدیگر متحد شوند، تلاششان به ثمر خواهد نشست. ایران، ترکیه و برخی دیگر از کشورهای عربی دارای توانمندیهای بالایی هستند و چنانچه دربارهی موضوعی متحد شوند میتوانند ارادهی خود را بر همگان از جمله آمریکا تحمیل کنند. چنین رویکردی برای رژیم صهیونیستی ویرانکننده خواهد بود. منافع آمریکا نزد اسرائیل نیست، بلکه در کشورهای عربی و اسلامی است. نفت در کشورهای عربی و اسلامی یافت میشود نه در اسرائیل و در نتیجه چنانچه برای تحقق اهداف و منافعمان متحد شویم، هیچ اثری از اسرائیل باقی نخواهد ماند... ما باید به یاد بسپاریم که ملتهای عربی قبل از اسلام به صورت طوایف و قبائل جداگانه و درگیر با یکدیگر بودند ولی اسلام و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم آنان را متمدن کرد.
کشورهای عربی دارای توانمندیهای بالایی هستند و چنانچه دربارهی موضوعی متحد شوند میتوانند ارادهی خود را بر همگان از جمله آمریکا تحمیل کنند. چنین رویکردی برای رژیم صهیونیستی ویرانکننده خواهد بود. منافع آمریکا نزد اسرائیل نیست، بلکه در کشورهای عربی و اسلامی است. چنانچه برای تحقق اهداف و منافعمان متحد شویم، هیچ اثری از اسرائیل باقی نخواهد ماند.
به نظر شما شکستهایی که مقاومت به رژیم صهیوینستی تحمیل کرده است، تا چه میزان موقعیت غرب و ایالات متحده آمریکا را در منطقه تضعیف کرده است؟
بنده معتقدم پیروزیهای مقاومت، موفقیتهایی بزرگ و راهبردی بوده است، اما نباید در کسب این موفقیتها متوقف بمانیم. نبردها همچنان در جریان است و دشمن از هیچ تلاشی علیه ما دریغ نمیکند. بنابراین ما باید هوشیار و آمادهی رویارویی با رژیم صهیونیستی و حامیان او باشیم. نباید آرام بگیریم و همواره باید آمادگی خود را در بالاترین سطح ممکن حفظ کنیم.
به نظر من پیروزیهای مقاومت تأثیر چشمگیری بر درک جهانی و حتی درک رژیم صهیونیستی از قدرت مقاومت گذاشته است. حتی برخی از مقامات نظامی آمریکا دربارهی فایدهی وجود چنین رژیمی که توان دفاع از خودش را ندارد، سؤالاتی را مطرح میکنند. آنها میگویند رژیمی که در مدتی کوتاه، انبارهای مهماتش خالی میشود، درصورتیکه چندین ارتش به جنگ او بیایند، چه کار خواهد کرد و چگونه به یک حملهی همهجانبه واکنش نشان خواهد داد؟
اتفاق مهم دیگر این است که چهرهی این رژیم نزد ملتها و افکار عمومی جهانی تغییر کرده است. این رژیم خود را دموکراتیک معرفی میکرد، ولی ملتها دریافتند که تل آویو یک رژیم آپارتاید و نژادپرست است و همچنان زمینهای فلسطینیان را تحت اشغال دارد و عملاً بزرگترین زندان جهان را ایجاد کرده است. البته به مرور زمان و با آشکارتر شدن چهرهی حقیقی رژیم صهیونیستی بهعنوان رژیمی که بزرگترین قتلعامها و جنایات را علیه فلسطینیان در دورهی معاصر مرتکب شده است، این نبرد بیش از پیش به سود ملت فلسطین به پیش خواهد رفت و دست برتر مقاومت بیشتر آشکار خواهد شد.
ما بر ضرورت مبارزه با رژیم صهیونیستی تأکید میکنیم و معتقدیم که این مبارزه نهتنها در عرصهی نظامی، بلکه برای تبیین چهرهی واقعی رژیم صهیونیستی جریان دارد. اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که پیروزیهای مقاومت اسلامی بر رژیم صهیوینستی تا سطح بالایی در تضعیف موقعیت و جایگاه غرب و آمریکا در منطقه تأثیرگذار بوده و ایالات متحده دیگر از موقعیت سابق در منطقه برخوردار نیست.
رهبر انقلاب اخیراً در دیدار با کارگزاران حج اشاره فرمودند که فرصت حج فرصت بسیار مناسبی هست که روی مسألهی فلسطین کار شود. به نظر شما چگونه میتوان از این مناسک برای پرداختن به آرمان فلسطین و ایجاد وحدت بیشتر بین مسلمانان استفاده کرد؟
همانگونه که میدانید موسم حج یک همایش اسلامی جهانی است که در سطح بسیار گستردهای برگزار میشود. در موسم حج مسلمانان از اقصی نقاط جهان و با هدف واحد دور هم جمع میشوند. حج یکی از ارکان پنجگانهی اسلام است که باید در آن به امور مهم مسلمانان پرداخته شود. چنانچه در این گردهمایی عظیم به قضیهی فلسطین پرداخته نشود، هیچ گردهمایی دیگری نمیتواند به این اندازه مفید باشد. بنابراین بایستی موضوع محوری جهان اسلام که همانا آرمان فلسطین است، در صدر اولویتهای حجاج قرار بگیرد. اما متأسفانه مدیریت این همایش بزرگ همواره ناقص و دارای کمبودهایی بوده است. مدیران این گردهمایی تلاش میکنند که همهی تأثیرات سیاسی این گردهمایی را از رژیم صهیونیستی دور کنند. این در حالی است که باید همهی مسلمانان و همهی توان حاضران در این گردهمایی در راستای آرمان فلسطین و علیه دشمن صهیونیستی بسیج شود. در این همایش باید پیشنهادهایی برای آزادسازی قبلهی نخست مسلمانان مطرح شود و در راستای تحقق آنها گام برداشته شود.