1393/07/06
گفتوگو با دکتر مخبر دزفولی
سیاستهای علم و فناوری ما را به کجا میرساند؟
هفتهی گذشته رهبر انقلاب سیاستهای کلی علم و فناوری را در اجرای بند یکم اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند. به این بهانه در گفتوگو با دکتر محمدرضا مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، به بررسی وضعیت علمی کشور، دلایل ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری در مقطع کنونی و جایگاه برنامهریزیشدهی کشور طبق این سیاستها پرداخته شده است.
یکی از موضوعاتی که در یک دههی اخیر بهطور عام و امسال به طور خاص از سوی رهبر انقلاب مورد تأکید قرار گرفته، موضوع پیشرفت علمی کشور است. امسال در کنار دو حوزهی اقتصاد و فرهنگ، حوزهی علم نیز به عنوان اولویتهای سهگانه از سوی ایشان مطرح شده است. هفتهی پیش هم ایشان سیاستهای کلی علم و فناوری را ابلاغ کردند. حال سؤال این است که چرا در این مقطع تاریخی، تا به این حد موضوع علم از اهمیت برخوردار است؟
رهبر انقلاب از سالهای بسیار دور، یکی از مهمترین اهدافشان دستیابی به قلههای علمی بوده است. تا حدی که بنده با نظرات و دغدغههای ایشان آشنا هستم، میدانم که نگاه نخبگانی و ارتباطگیریهای ایشان با قشر فرهیخته و دانشجو و دانشگاهیان، مربوط به دوران شروع نهضت میباشد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تداوم یافته است.
اما نقطهی عطف مهم و علنی در این موضوع را میتوان سال ۷۹ دانست که ایشان در دانشگاه امیرکبیر، بحث «نهضت تولید علم» و «جنبش نرمافزاری» را مطرح کردند. خیلیها آن موقع، متوجه این موضوع و ضرورت آن نشدند، اما این حرف کاملاً مبنای منطقی داشت. اینکه اصلاً ایشان این سال را نقطهی آغازین نهضت نرمافزاری بیان کردند، خود دلایل مختلفی داشت. یکی از آنها این بود که از جریان انقلاب فرهنگی تا آن سال، نزدیک به دو دهه گذشته بود و ما در این مدت، زیرساختهای لازم برای شروع نهضت را فراهم کرده بودیم. هم تعداد محققین و اساتید، هم تعداد دانشجویان، و هم تعداد دانشگاهها و پژوهشگاهها در این مقطع به حد استاندارد برای «تولید علم» رسیده بود. تا پیش از این، دورههای تحصیلات تکمیلی، دورههای تخصصی و فوق تخصصی و امثالهم اصلاً قابل توجه نبود. دو دهه از عمر انقلاب صرف ساخت ساختارهای لازم برای شروع این نهضت علمی شد.
میدانیم که موتور حرکت علمی کشور، دارای سه جزء استاد، دانشجو و ساختارهای دانشگاهی است. در ابتدای انقلاب، تعداد دانشجویان ما حدود ۱۷۰ هزار نفر بود، الان حدود ۴/۵ میلیون دانشجو داریم. در اول انقلاب، حدود ۵ هزار عضو هیأت علمی دانشگاهی داشتیم و امروز که داریم با هم صحبت میکنیم حدود ۷۰ هزار عضو هیأت علمی تمام وقت داریم! بنابراین ۲۰ سال ابتدایی انقلاب، صرف ساخت این مسائل بنیادین و اصلی شد و آرام آرام فضای دانشگاه و جامعه، آمادهی شروع نهصت علمی شد. اما سال ۷۹ که رهبر انقلاب موضوع نهضت تولید علم را مطرح کردند تا به امروز، یک جهش علمی غیرقابل تصوری در کشور به وجود آمده که حتی واکنشهای متعدد نهادهای بینالمللی را نیز به همراه داشته است.
ممکن است به یکی از این واکنشهای مراکز بینالمللی اشاره کنید؟
بله، البته تعداد آنها آنقدر زیاد است که نمیتوان همهی آنها را یکجا گفت. برای مثال یکی از مراکز معتبر علمسنجی جهان گزارشی در مورد وضعیت علمی ایران منتشر کرد که ما گزارش آن را، هم خدمت آقا فرستادیم و هم برای بعضی از مسئولین تراز اول. در این گزارش نکات قابل توجهی بیان شده بود؛ از جمله اینکه در بخشی از آن گفته شده بود که: در منطقهی غرب آسیا سه جنگ بزرگ و عمده اتفاق افتاده است، جنگ ایران و عراق، جنگ عراق و کویت، و اشغال عراق توسط آمریکا. در این سه جنگ همهی کشورهای درگیر منهدم شدند اما جمهوری اسلامی ایران نهتنها تحت تأثیر قرار نگرفت بلکه سربلندتر از گذشته هم حرکت کرد. در ادامهی گزارش به پیشرفتها و دستاوردهای ایران در حوزههای مختلف علمی اعم از هستهای، بیولوژیکی، شیمی، فضایی، پزشکی و... اشاره شده بود و در نهایت نوشته بودند که ما از این موضوع بهشدت نگرانیم.
بنابراین پیشرفتهای علمی کشور به حدی است که حتی دشمنان هم نمیتوانند منکر آن شوند. البته ما هنوز با نقطهی مطلوب فاصله داریم. اما «جهش علمی» ایران غیر قابل تردید است. جهش علمی چیست؟ جهش علمی یعنی آنکه پیشرفتهای علمی ایران، نتایج و دستاوردهای خود را به صورت ملموس و عینی به جهان نمایش دهد. بخشی از این پیشرفتها یقیناً در قالب تحقیقات و مقالات علمی معتبر خود را نشان داده است که آمارها هم بیانگر رشد بینظیر آن است. ما در ابتدای انقلاب، حدود ۳۰۰ مقالهی نمایهشده در مجلات علمی جهانی داشتیم، آن سالی که آقا موضوع نهضت تولید علم را مطرح کردند حدود ۳۰۰۰ مقاله بوده، و حالا در سالهای اخیر بهطور میانگین حدود ۳۰۰۰۰ مقالهی نمایهشده از ایران در مجلات علمی جهان منتشر شده است. این آمار شگفتآور است! بخش دیگر این پیشرفت، تبدیل دانشها و نتایج علمی به فناوری و صنعت است که اگر چه در این زمینه هنوز نتوانستهایم به جایگاه خوبی برسیم اما کار را آغاز کردهایم.
به نظر من، آن دلایلی که موجب بهوجود آمدن این جهش علمی چشمگیر شد، اولاً عزم راسخ رهبری نظام و توجه ویژهی ایشان به مقولهی علم، ثانیاً تربیت تعداد زیادی از جوانان که باور راسخ به شعار «ما میتوانیم» داشتند، ثالثاً توسعهی زیرساختهای لازم برای انجام این حرکت علمی، و رابعاً همکاری همهی دستگاهها و نهادهای موجود در نظام بود.
من بدون اغراق و از روی اطلاعات و مطالعات دقیق میگویم که پرچمدار جریان رشد علمی کشور تا به امروز، رهبر انقلاب بودهاند. البته دولتها و عناصر اجرایی و نخبگان همگی کمک کردهاند، اما آن کسی که بهطور جدی پای این موضوع ایستاده و همهی تحولات آن را رصد میکند، رهبر انقلاب هستند. بعضی از موضوعات را ایشان ریز به ریز پیگیری میکنند و سؤال میپرسند که کجا هستیم و به چه نقطهای رسیدهایم. بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان کشور را ایشان رأسا میشناسند و با آنها جلسه دارند. در بسیاری از موضوعات علمی ایشان ورود پیدا میکنند که برای کمتر مسئولی با اهمیت است. برای مثال موضوع «ذخایر ژنتیکی» کشور به دستور رهبری به شورای عالی انقلاب فرهنگی سپرده شده که برای آن سازوکار مناسبی طراحی شود تا بتواند مورد صیانت قرار بگیرد.
به نظر شما دلیل این توجه ویژهی رهبر انقلاب به موضوع علم و فناوری چیست؟
برای اینکه رسیدن به «استقلال» و «خودکفایی» جز با تکمیل چرخهی علم و فناوری امکانپذیر نیست. سه اولویتی که امسال مورد تأکید ایشان قرار گرفته یعنی «فرهنگ» (که در حقیقت فضای تنفسی است که جامعه در آن زندگی میکند)، «اقتصاد» (که سازوکار آن را هم در ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی بیان کردند) و «علم»، در حقیقت پایههای اصلی ساخت «تمدن نوین اسلامی» هستند که رهبر انقلاب در طول این ۲۵ سال، و مبتنی بر یک نظم هندسی مشخص و معین و به مرور طراحی کردند. بین اینها یک رابطهی کاملاً ارگانیک و پیوستهای وجود دارد. مثلاً از دل رابطهی بین اقتصاد و علم است که موضوعی به نام «اقتصاد دانشبنیان» بهوجود میآید. علم و فناوری در حقیقت زیرساخت لازم برای اقتصاد دانشبنیان را فراهم میکند. اینکه رهبری در سیاستهای اقتصاد مقاومتی، هم روی «نقشهی جامع علمی کشور» تأکید کردند و هم بر «نظام ملی نوآوری» و «اقتصاد دانشبنیان» به همین دلیل بوده است. یا از تلفیق اقتصاد و فرهنگ است که موضوعاتی چون جهاد اقتصادی، مدیریت جهادی، حماسهی اقتصادی و... حاصل میشود.
امروزه مهمترین اولویت ما این است که «کارآمدی الگوی انقلاب اسلامی» را به جهان نشان دهیم و برای این امر چارهای نداریم جز آنکه در ساحت علم و فناوری پیشرفت کنیم. ما با شناساندن اساتید و پژوهشگران و دانشجویان برتر، با تولید و عرضهی تکنولوژیهای جدید و بومی، و با عرضهی محصولات دانشبنیان با کیفیت و استانداردهای لازم میتوانیم الگوی انقلاب اسلامی را به جهان صادر کنیم. این را همهی کسانی که در مباحث فلسفهی علم و سیاست علم کار کردهاند میدانند که تحولات اجتماعی و انتقال پیام یک فرهنگ، به صورت غیرمستقیم توسط صادرات کالاها و محصولات انجام میشود. این کالا یا در قالب فناوریها و محصولات مادی است یا در قالب محصولات و کالاهای معنوی و فکری. اینکه آقا در جایی فرمودند غربیها امروز با داشتن دانش و علم و تکنولوژیشان است که بر جهان سلطه پیدا کردهاند، نشان از جایگاه ویژهی علم و فناوری در دورهی حاضر دارد. پس ما باید به دانش و علم توجه ویژهای کنیم، چون ممکن است حتی امنیت و استقلال ملی ما به مرور زیر سؤال برود.
یکی از موضوعاتی که در یک دههی اخیر بهطور عام و امسال به طور خاص از سوی رهبر انقلاب مورد تأکید قرار گرفته، موضوع پیشرفت علمی کشور است. امسال در کنار دو حوزهی اقتصاد و فرهنگ، حوزهی علم نیز به عنوان اولویتهای سهگانه از سوی ایشان مطرح شده است. هفتهی پیش هم ایشان سیاستهای کلی علم و فناوری را ابلاغ کردند. حال سؤال این است که چرا در این مقطع تاریخی، تا به این حد موضوع علم از اهمیت برخوردار است؟
رهبر انقلاب از سالهای بسیار دور، یکی از مهمترین اهدافشان دستیابی به قلههای علمی بوده است. تا حدی که بنده با نظرات و دغدغههای ایشان آشنا هستم، میدانم که نگاه نخبگانی و ارتباطگیریهای ایشان با قشر فرهیخته و دانشجو و دانشگاهیان، مربوط به دوران شروع نهضت میباشد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تداوم یافته است.
اما نقطهی عطف مهم و علنی در این موضوع را میتوان سال ۷۹ دانست که ایشان در دانشگاه امیرکبیر، بحث «نهضت تولید علم» و «جنبش نرمافزاری» را مطرح کردند. خیلیها آن موقع، متوجه این موضوع و ضرورت آن نشدند، اما این حرف کاملاً مبنای منطقی داشت. اینکه اصلاً ایشان این سال را نقطهی آغازین نهضت نرمافزاری بیان کردند، خود دلایل مختلفی داشت. یکی از آنها این بود که از جریان انقلاب فرهنگی تا آن سال، نزدیک به دو دهه گذشته بود و ما در این مدت، زیرساختهای لازم برای شروع نهضت را فراهم کرده بودیم. هم تعداد محققین و اساتید، هم تعداد دانشجویان، و هم تعداد دانشگاهها و پژوهشگاهها در این مقطع به حد استاندارد برای «تولید علم» رسیده بود. تا پیش از این، دورههای تحصیلات تکمیلی، دورههای تخصصی و فوق تخصصی و امثالهم اصلاً قابل توجه نبود. دو دهه از عمر انقلاب صرف ساخت ساختارهای لازم برای شروع این نهضت علمی شد.
موتور حرکت علمی کشور، دارای سه جزء استاد، دانشجو و ساختارهای دانشگاهی است. در ابتدای انقلاب، تعداد دانشجویان ما حدود ۱۷۰ هزار نفر بود، الان حدود ۴/۵ میلیون دانشجو داریم. حدود ۵ هزار عضو هیأت علمی دانشگاهی داشتیم و امروز حدود ۷۰ هزار عضو هیأت علمی تمام وقت داریم. بنابراین ۲۰ سال ابتدایی انقلاب، صرف ساخت این مسائل بنیادین شد و فضای دانشگاه، آمادهی شروع نهصت علمی شد.
میدانیم که موتور حرکت علمی کشور، دارای سه جزء استاد، دانشجو و ساختارهای دانشگاهی است. در ابتدای انقلاب، تعداد دانشجویان ما حدود ۱۷۰ هزار نفر بود، الان حدود ۴/۵ میلیون دانشجو داریم. در اول انقلاب، حدود ۵ هزار عضو هیأت علمی دانشگاهی داشتیم و امروز که داریم با هم صحبت میکنیم حدود ۷۰ هزار عضو هیأت علمی تمام وقت داریم! بنابراین ۲۰ سال ابتدایی انقلاب، صرف ساخت این مسائل بنیادین و اصلی شد و آرام آرام فضای دانشگاه و جامعه، آمادهی شروع نهصت علمی شد. اما سال ۷۹ که رهبر انقلاب موضوع نهضت تولید علم را مطرح کردند تا به امروز، یک جهش علمی غیرقابل تصوری در کشور به وجود آمده که حتی واکنشهای متعدد نهادهای بینالمللی را نیز به همراه داشته است.
ممکن است به یکی از این واکنشهای مراکز بینالمللی اشاره کنید؟
بله، البته تعداد آنها آنقدر زیاد است که نمیتوان همهی آنها را یکجا گفت. برای مثال یکی از مراکز معتبر علمسنجی جهان گزارشی در مورد وضعیت علمی ایران منتشر کرد که ما گزارش آن را، هم خدمت آقا فرستادیم و هم برای بعضی از مسئولین تراز اول. در این گزارش نکات قابل توجهی بیان شده بود؛ از جمله اینکه در بخشی از آن گفته شده بود که: در منطقهی غرب آسیا سه جنگ بزرگ و عمده اتفاق افتاده است، جنگ ایران و عراق، جنگ عراق و کویت، و اشغال عراق توسط آمریکا. در این سه جنگ همهی کشورهای درگیر منهدم شدند اما جمهوری اسلامی ایران نهتنها تحت تأثیر قرار نگرفت بلکه سربلندتر از گذشته هم حرکت کرد. در ادامهی گزارش به پیشرفتها و دستاوردهای ایران در حوزههای مختلف علمی اعم از هستهای، بیولوژیکی، شیمی، فضایی، پزشکی و... اشاره شده بود و در نهایت نوشته بودند که ما از این موضوع بهشدت نگرانیم.
بنابراین پیشرفتهای علمی کشور به حدی است که حتی دشمنان هم نمیتوانند منکر آن شوند. البته ما هنوز با نقطهی مطلوب فاصله داریم. اما «جهش علمی» ایران غیر قابل تردید است. جهش علمی چیست؟ جهش علمی یعنی آنکه پیشرفتهای علمی ایران، نتایج و دستاوردهای خود را به صورت ملموس و عینی به جهان نمایش دهد. بخشی از این پیشرفتها یقیناً در قالب تحقیقات و مقالات علمی معتبر خود را نشان داده است که آمارها هم بیانگر رشد بینظیر آن است. ما در ابتدای انقلاب، حدود ۳۰۰ مقالهی نمایهشده در مجلات علمی جهانی داشتیم، آن سالی که آقا موضوع نهضت تولید علم را مطرح کردند حدود ۳۰۰۰ مقاله بوده، و حالا در سالهای اخیر بهطور میانگین حدود ۳۰۰۰۰ مقالهی نمایهشده از ایران در مجلات علمی جهان منتشر شده است. این آمار شگفتآور است! بخش دیگر این پیشرفت، تبدیل دانشها و نتایج علمی به فناوری و صنعت است که اگر چه در این زمینه هنوز نتوانستهایم به جایگاه خوبی برسیم اما کار را آغاز کردهایم.
به نظر من، دلایلی که موجب بهوجود آمدن این جهش علمی چشمگیر شد، اولاً عزم راسخ رهبری نظام و توجه ویژهی ایشان به مقولهی علم، ثانیاً تربیت تعداد زیادی از جوانان که باور راسخ به شعار «ما میتوانیم» داشتند، ثالثاً توسعهی زیرساختهای لازم برای انجام این حرکت علمی، و رابعاً همکاری همهی دستگاهها و نهادهای موجود در نظام بود.
به نظر من، آن دلایلی که موجب بهوجود آمدن این جهش علمی چشمگیر شد، اولاً عزم راسخ رهبری نظام و توجه ویژهی ایشان به مقولهی علم، ثانیاً تربیت تعداد زیادی از جوانان که باور راسخ به شعار «ما میتوانیم» داشتند، ثالثاً توسعهی زیرساختهای لازم برای انجام این حرکت علمی، و رابعاً همکاری همهی دستگاهها و نهادهای موجود در نظام بود.
من بدون اغراق و از روی اطلاعات و مطالعات دقیق میگویم که پرچمدار جریان رشد علمی کشور تا به امروز، رهبر انقلاب بودهاند. البته دولتها و عناصر اجرایی و نخبگان همگی کمک کردهاند، اما آن کسی که بهطور جدی پای این موضوع ایستاده و همهی تحولات آن را رصد میکند، رهبر انقلاب هستند. بعضی از موضوعات را ایشان ریز به ریز پیگیری میکنند و سؤال میپرسند که کجا هستیم و به چه نقطهای رسیدهایم. بسیاری از اندیشمندان و دانشمندان کشور را ایشان رأسا میشناسند و با آنها جلسه دارند. در بسیاری از موضوعات علمی ایشان ورود پیدا میکنند که برای کمتر مسئولی با اهمیت است. برای مثال موضوع «ذخایر ژنتیکی» کشور به دستور رهبری به شورای عالی انقلاب فرهنگی سپرده شده که برای آن سازوکار مناسبی طراحی شود تا بتواند مورد صیانت قرار بگیرد.
به نظر شما دلیل این توجه ویژهی رهبر انقلاب به موضوع علم و فناوری چیست؟
برای اینکه رسیدن به «استقلال» و «خودکفایی» جز با تکمیل چرخهی علم و فناوری امکانپذیر نیست. سه اولویتی که امسال مورد تأکید ایشان قرار گرفته یعنی «فرهنگ» (که در حقیقت فضای تنفسی است که جامعه در آن زندگی میکند)، «اقتصاد» (که سازوکار آن را هم در ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی بیان کردند) و «علم»، در حقیقت پایههای اصلی ساخت «تمدن نوین اسلامی» هستند که رهبر انقلاب در طول این ۲۵ سال، و مبتنی بر یک نظم هندسی مشخص و معین و به مرور طراحی کردند. بین اینها یک رابطهی کاملاً ارگانیک و پیوستهای وجود دارد. مثلاً از دل رابطهی بین اقتصاد و علم است که موضوعی به نام «اقتصاد دانشبنیان» بهوجود میآید. علم و فناوری در حقیقت زیرساخت لازم برای اقتصاد دانشبنیان را فراهم میکند. اینکه رهبری در سیاستهای اقتصاد مقاومتی، هم روی «نقشهی جامع علمی کشور» تأکید کردند و هم بر «نظام ملی نوآوری» و «اقتصاد دانشبنیان» به همین دلیل بوده است. یا از تلفیق اقتصاد و فرهنگ است که موضوعاتی چون جهاد اقتصادی، مدیریت جهادی، حماسهی اقتصادی و... حاصل میشود.
امروزه مهمترین اولویت ما این است که «کارآمدی الگوی انقلاب اسلامی» را به جهان نشان دهیم و برای این امر چارهای نداریم جز آنکه در ساحت علم و فناوری پیشرفت کنیم. ما با شناساندن اساتید و پژوهشگران و دانشجویان برتر، با تولید و عرضهی تکنولوژیهای جدید و بومی، و با عرضهی محصولات دانشبنیان با کیفیت و استانداردهای لازم میتوانیم الگوی انقلاب اسلامی را به جهان صادر کنیم. این را همهی کسانی که در مباحث فلسفهی علم و سیاست علم کار کردهاند میدانند که تحولات اجتماعی و انتقال پیام یک فرهنگ، به صورت غیرمستقیم توسط صادرات کالاها و محصولات انجام میشود. این کالا یا در قالب فناوریها و محصولات مادی است یا در قالب محصولات و کالاهای معنوی و فکری. اینکه آقا در جایی فرمودند غربیها امروز با داشتن دانش و علم و تکنولوژیشان است که بر جهان سلطه پیدا کردهاند، نشان از جایگاه ویژهی علم و فناوری در دورهی حاضر دارد. پس ما باید به دانش و علم توجه ویژهای کنیم، چون ممکن است حتی امنیت و استقلال ملی ما به مرور زیر سؤال برود.
[گزارش تصویری: گفتوگو با دکتر محمدرضا مخبر دزفولی]
جایگاه مطلوب ما که در سند سیاستهای علم و فناوری بیان شده کجاست؟ قرار است با این سند به کجا برسیم؟
ما در حوزهی علم و فناوری باید به نقطهای برسیم که علمی که دانشمند ما تولید میکند خریدار جهانی داشته باشد. وقتی میگویم «علم»، منظورم فقط دانش نظری نیست، شامل دانش عملی هم میشود. یعنی به جایی برسیم که پژوهشگران و دانشجویان سایر کشورها بتوانند جواب پاسخهای خود را در دستاوردها و پژوهشهای نخبگان و محققان ما بیابند. این البته امر دستنیافتنی نیست. روزگاری تمدن اسلامی در همین وضع قرار داشت که همهی تمدنهای دیگر مجبور بودند به نتایج علمی اندیشمندان اسلامی مراجعه کنند. جوشش درونی در تمدن اسلامی وجود داشت. یکی از کارهایی که ما باید بکنیم، همین شناساندن پیشینهی علمی تمدن اسلامی و ایرانی است. جوان امروز ما باید با ابنسینا، خوارزمی، ابوریحان، فارابی، خواجه نصیر، خواجه نظامالملک و صدها و بلکه هزاران اندیشمند مسلمان و ایرانی آشنا شود.
پس این پیشینهی تمدنی باید بازشناسی شود اما نباید در «گذشته» درجا بزنیم، باید به «امروز» و حتی «آینده» توجه داشتیم باشیم و از علوم روز هم غافل نشویم، آنچنانی که خوشبختانه نشدهایم. برای مثال وقتی موضوع «سلولهای بنیادی» مطرح شد، یک عده جوان مؤمن انقلابی از پژوهشگران جهاد دانشگاهی تصمیم گرفتند روی این موضوع کار کنند. این علم، علم روز دنیا بود و مهم بود که ما هم با دنیا این علم را شروع کنیم. چون وقتی علمی جدید باشد، میتوان همتراز سایر کشورها جلو رفت، اما اگر فقط چند سال فاصله بیفتد، آن وقت رسیدن به سایر کشورها دشوار خواهد بود. وقتی پژوهشگران جهاد دانشگاهی میخواستند این کار را شروع کنند، خیلیها میگفتند نمیشود و ما نمیتوانیم. رهبر انقلاب شاید تنها کسی بود که از همان ابتدا از این جوانان حمایت کرد. نتیجه آنکه امروز ما در علم سلولهای بنیادی که جزو یکی از مهمترین و پیچیدهترین علوم بیولوژیکی است و یقیناً تحولات شگرفی را در آیندهی بشر ایجاد خواهد کرد، یکی از چند کشور مطرح جهان محسوب میشویم. الان حتی بخشی از کتابهای مرجع و اصلی در زمینهی سلولهای بنیادی را پژوهشگران ما مینویسند. به زودی هم طبق اطلاعاتی که من دارم، یک کتاب مرجع جهانی در زمینهی سلولهای بنیادی با کمک اندیشمندان غربی و شرقی، و با محوریت یکی از دانشمندان ایرانی منتشر میشود.
البته این موضوع صرفاً محدود به علم سلولهای بنیادی نیست. در علوم هستهای و هوافضا و نانو و... هم ما قدم به قدم با تحولات دنیای علم در حال حرکتیم. چطور توانستیم به این حد برسیم؟ دلیلش این است که رهبر انقلاب پای این کارها ایستادند و از این کار حمایت کردند و احساس «خودباوری» را در جوانهای ما زنده کردند. الان باور به توانستن و انجام دادن کارها و اعتماد به نفس در بین جوانهای ما بهوجود آمده است. اعتماد به نفس که بهوجود آمد توانستیم کارهای نشدنی بکنیم. دانشجویان و فارغالتحصیلان همین دانشگاههای کشور، اکثر این کارها را انجام دادهاند. این جزو افتخارات بزرگ نظام دانشگاهی ما محسوب میشود که البته بیانگر کارآمدی نظام است.
نقاط ضعفی که در حال حاضر در نظام علم و فناوری کشور وجود دارد کدام است؟
یکی از نقاط ضعف ما که رهبر انقلاب هم در این سند به آن اشاره کردهاند، کاربردی کردن دانش است، تا اینکه بتوان از آن به «محصول» رسید. برای این محصول هم باید بازار متناسب با آن را پیدا کرد. محصول ما باید به لحاظ هزینه فایده برای مشتریان بینالمللی مناسب باشد. یعنی هم قیمت و هم کیفیتش قابل قبول باشد و هم در دسترس و همچنین قابل رقابت با نمونههای خارجی باشد. تبدیل دانش به محصول و بازار یکی از نقاط ضعف ما است. این موضوع را ما در «نظام نوآوری» هم مورد بحث قرار دادهایم. نظام نوآوری دارای مراحل گوناگونی است که این مراحل از «ایده» تا تبدیل آن به «ثروت» باید مانند یک زنجیرهی بههم پیوسته باشد.
برای این کار ما باید در ابتدا روی مسألهی «ثبت اختراع» (patent) سرمایهگذاری کنیم. دانشمند ما وقتی یک «یافته» و علم جدیدی بهدست آورد، باید بلافاصله آن را ثبت علمی کند. رهبری در جایی گفته بودند که بایستی ایران تبدیل به کشور نمایهسازی و ثبت نتایج علمی شود که معنای آن همین حرفی است که گفتم. در مورد ثبت مقالات هم ایشان گفته بودند که باید مرکزی برای ثبت مقالات جهان اسلام راهاندازی شود که ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی، «پایگاه استنادی جهان اسلام» یا به اصطلاح ISC را در مقابل ISI تصویب کردیم که در حال حاضر چیزی حدود ۴ هزار مجلهی علمی و پژوهشی از کشورهای مختلف اسلامی در آن نمایه شده است.
متأسفانه در حال حاضر ما از حیث ثبت اختراع یا همان Patent ضعیف هستیم. البته شیب ما به سمت بالا است. ۱۰ سال پیش حدود سه چهار پتنت جهانی داشتیم و امروز بیش از ۳۰ پتنت. یعنی رشد داشتیم اما این کم است. مثلاً ژاپنیها در حال حاضر از هر ۱/۲ مقالهی علمی، یک ثبت جهانی دارند. این رقم برای کرهی جنوبی از هر ۱/۷، آمریکا از هر ۳/۴، آلمان از هر ۷/۷، چین از هر ۳۴، و ایران از هر ۸۵۰ مقالهی علمی، یک ثبت جهانی است که معلوم میشود فاصلهی ما در این زمینه زیاد است. البته ثبت اختراع داخلی ما بالا است. ما حدود ۸ هزار ثبت اختراع در مراکز معتبر جهانی داریم که باید آن را افزایش بدهیم.
اینکه من تأکید زیادی بر روی ثبت علمی دارم به این دلیل است که پتنت، پیشران و هموارکنندهی تبدیل تحقیق به محصول نیمهصنعتی و صنعتی است. چون وقتی محصول ثبت شد، بلافاصله خواستار و خواهان در بازار جهانی پیدا میکند. ثبت محصول، «تجاریسازی» را تسهیل میکند. تجاریسازی نیز خود مرحلهای است مقدماتی برای تبدیل و تولید محصول به ثروت. بههمین دلیل به آن میگویند پیشران توسعهی فناوری و تکنولوژی.
یا یکی از محورهایی که ایشان در این سند بر آن تأکید کردهاند، «افزایش بودجهی تحقیق و پژوهش به حداقل ۴٪ تولید ناخالص داخلی تا پایان سال ۱۴۰۴» است که ما در حال حاضر با این عدد فاصله داریم. با توجه به اطلاعات و مطالعات و گزارشهایی که ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم، بودجهی تحقیقی و پژوهشی کشور حدود ۱٪ است. بنابراین برای رسیدن تا ۴٪ فاصلهی زیادی داریم. آنگاه که به این مقدار برسیم، یقیناً تحولات به مراتب بیشتری در این زمینه رقم خواهد خورد.
ببینید ما در فناوریهای نوظهور از دنیا عقب نیستیم و همگام ما آنها در حال حرکت هستند. خیلی از ما جلوتر نیستند. مثلاً در فناوری نانو جزو ۷، ۸ کشور برتر جهان هستیم و از همهی کشورهای منطقه جلوتریم. نهتنها در دانش نانو، بلکه در محصولات نانو هم جایگاه خوبی داریم. در بیوتکنولوژی رتبهی ما ۱۲، ۱۳ است و محصولات بیوتکنولوژی ما در دنیا بهخوبی فروش میرود. در هوافضا هم ما جزو معدود کشورهای عضو باشگاه فضایی هستیم. در بسیاری از علوم و صنایع دیگر هم همینطور است. اینها همه البته با وجود همهی مشکلات و دستاندازیهایی بود که بر کشور ما تحمیل کردند وگرنه خیلی بیشتر از اینها جلو بودیم.
بنابراین اگر حرکت ما با همین شتاب ادامه پیدا کند، از آنها عقب نخواهیم افتاد. من فکر میکنم اگر به همین شش محور اصلی که رهبر انقلاب در این سیاستهای علم و فناوری مطرح کردهاند، عمل شود، جهش علمی قابل توجهی صورت خواهد پذیرفت. لازمهی آن هم این است که به نقشهی جامع علمی کشور توجه کنیم که بخش زیادی از این سند در آن نقشه هم لحاظ شده و بخشهایی هم باید با توجه به این ابلاغیه، بهروزرسانی شود.
ما در حال حاضر به لحاظ «تولید علم» در منطقه رتبهی اول را داریم، اما به لحاظ تبدیل این تولیدات علمی به محصول و فناوری از برخی کشورها عقبتریم. در مرحلهی بعد باید از این محصولات و فناوریها «تولید ثروت» کنیم. این همان موضوعی است که رهبر معظم انقلاب بر آن، هم قبلاً و هم در ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری تأکید کردهاند.
ما در حوزهی علم و فناوری باید به نقطهای برسیم که علمی که دانشمند ما تولید میکند خریدار جهانی داشته باشد. وقتی میگویم «علم»، منظورم فقط دانش نظری نیست، شامل دانش عملی هم میشود. یعنی به جایی برسیم که پژوهشگران و دانشجویان سایر کشورها بتوانند جواب پاسخهای خود را در دستاوردها و پژوهشهای نخبگان و محققان ما بیابند. این البته امر دستنیافتنی نیست. روزگاری تمدن اسلامی در همین وضع قرار داشت که همهی تمدنهای دیگر مجبور بودند به نتایج علمی اندیشمندان اسلامی مراجعه کنند. جوشش درونی در تمدن اسلامی وجود داشت. یکی از کارهایی که ما باید بکنیم، همین شناساندن پیشینهی علمی تمدن اسلامی و ایرانی است. جوان امروز ما باید با ابنسینا، خوارزمی، ابوریحان، فارابی، خواجه نصیر، خواجه نظامالملک و صدها و بلکه هزاران اندیشمند مسلمان و ایرانی آشنا شود.
پس این پیشینهی تمدنی باید بازشناسی شود اما نباید در «گذشته» درجا بزنیم، باید به «امروز» و حتی «آینده» توجه داشتیم باشیم و از علوم روز هم غافل نشویم، آنچنانی که خوشبختانه نشدهایم. برای مثال وقتی موضوع «سلولهای بنیادی» مطرح شد، یک عده جوان مؤمن انقلابی از پژوهشگران جهاد دانشگاهی تصمیم گرفتند روی این موضوع کار کنند. این علم، علم روز دنیا بود و مهم بود که ما هم با دنیا این علم را شروع کنیم. چون وقتی علمی جدید باشد، میتوان همتراز سایر کشورها جلو رفت، اما اگر فقط چند سال فاصله بیفتد، آن وقت رسیدن به سایر کشورها دشوار خواهد بود. وقتی پژوهشگران جهاد دانشگاهی میخواستند این کار را شروع کنند، خیلیها میگفتند نمیشود و ما نمیتوانیم. رهبر انقلاب شاید تنها کسی بود که از همان ابتدا از این جوانان حمایت کرد. نتیجه آنکه امروز ما در علم سلولهای بنیادی که جزو یکی از مهمترین و پیچیدهترین علوم بیولوژیکی است و یقیناً تحولات شگرفی را در آیندهی بشر ایجاد خواهد کرد، یکی از چند کشور مطرح جهان محسوب میشویم. الان حتی بخشی از کتابهای مرجع و اصلی در زمینهی سلولهای بنیادی را پژوهشگران ما مینویسند. به زودی هم طبق اطلاعاتی که من دارم، یک کتاب مرجع جهانی در زمینهی سلولهای بنیادی با کمک اندیشمندان غربی و شرقی، و با محوریت یکی از دانشمندان ایرانی منتشر میشود.
امروزه مهمترین اولویت ما این است که «کارآمدی الگوی انقلاب اسلامی» را به جهان نشان دهیم و برای این امر چارهای نداریم جز آنکه در ساحت علم و فناوری پیشرفت کنیم. ما با شناساندن پژوهشگران برتر، با تولید و عرضهی تکنولوژیهای بومی، و با عرضهی محصولات دانشبنیان با کیفیت و استانداردهای لازم میتوانیم الگوی انقلاب اسلامی را به جهان صادر کنیم.
البته این موضوع صرفاً محدود به علم سلولهای بنیادی نیست. در علوم هستهای و هوافضا و نانو و... هم ما قدم به قدم با تحولات دنیای علم در حال حرکتیم. چطور توانستیم به این حد برسیم؟ دلیلش این است که رهبر انقلاب پای این کارها ایستادند و از این کار حمایت کردند و احساس «خودباوری» را در جوانهای ما زنده کردند. الان باور به توانستن و انجام دادن کارها و اعتماد به نفس در بین جوانهای ما بهوجود آمده است. اعتماد به نفس که بهوجود آمد توانستیم کارهای نشدنی بکنیم. دانشجویان و فارغالتحصیلان همین دانشگاههای کشور، اکثر این کارها را انجام دادهاند. این جزو افتخارات بزرگ نظام دانشگاهی ما محسوب میشود که البته بیانگر کارآمدی نظام است.
نقاط ضعفی که در حال حاضر در نظام علم و فناوری کشور وجود دارد کدام است؟
یکی از نقاط ضعف ما که رهبر انقلاب هم در این سند به آن اشاره کردهاند، کاربردی کردن دانش است، تا اینکه بتوان از آن به «محصول» رسید. برای این محصول هم باید بازار متناسب با آن را پیدا کرد. محصول ما باید به لحاظ هزینه فایده برای مشتریان بینالمللی مناسب باشد. یعنی هم قیمت و هم کیفیتش قابل قبول باشد و هم در دسترس و همچنین قابل رقابت با نمونههای خارجی باشد. تبدیل دانش به محصول و بازار یکی از نقاط ضعف ما است. این موضوع را ما در «نظام نوآوری» هم مورد بحث قرار دادهایم. نظام نوآوری دارای مراحل گوناگونی است که این مراحل از «ایده» تا تبدیل آن به «ثروت» باید مانند یک زنجیرهی بههم پیوسته باشد.
برای این کار ما باید در ابتدا روی مسألهی «ثبت اختراع» (patent) سرمایهگذاری کنیم. دانشمند ما وقتی یک «یافته» و علم جدیدی بهدست آورد، باید بلافاصله آن را ثبت علمی کند. رهبری در جایی گفته بودند که بایستی ایران تبدیل به کشور نمایهسازی و ثبت نتایج علمی شود که معنای آن همین حرفی است که گفتم. در مورد ثبت مقالات هم ایشان گفته بودند که باید مرکزی برای ثبت مقالات جهان اسلام راهاندازی شود که ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی، «پایگاه استنادی جهان اسلام» یا به اصطلاح ISC را در مقابل ISI تصویب کردیم که در حال حاضر چیزی حدود ۴ هزار مجلهی علمی و پژوهشی از کشورهای مختلف اسلامی در آن نمایه شده است.
این را همهی کسانی که در مباحث فلسفهی علم و سیاست علم کار کردهاند میدانند که تحولات اجتماعی و انتقال پیام یک فرهنگ، به صورت غیرمستقیم توسط صادرات کالاها و محصولات انجام میشود. این کالا یا در قالب فناوریها است یا در قالب کالاهای معنوی و فکری. پس ما باید به دانش و علم توجه ویژهای کنیم، چون ممکن است حتی امنیت و استقلال ملی ما به مرور زیر سؤال برود.
متأسفانه در حال حاضر ما از حیث ثبت اختراع یا همان Patent ضعیف هستیم. البته شیب ما به سمت بالا است. ۱۰ سال پیش حدود سه چهار پتنت جهانی داشتیم و امروز بیش از ۳۰ پتنت. یعنی رشد داشتیم اما این کم است. مثلاً ژاپنیها در حال حاضر از هر ۱/۲ مقالهی علمی، یک ثبت جهانی دارند. این رقم برای کرهی جنوبی از هر ۱/۷، آمریکا از هر ۳/۴، آلمان از هر ۷/۷، چین از هر ۳۴، و ایران از هر ۸۵۰ مقالهی علمی، یک ثبت جهانی است که معلوم میشود فاصلهی ما در این زمینه زیاد است. البته ثبت اختراع داخلی ما بالا است. ما حدود ۸ هزار ثبت اختراع در مراکز معتبر جهانی داریم که باید آن را افزایش بدهیم.
اینکه من تأکید زیادی بر روی ثبت علمی دارم به این دلیل است که پتنت، پیشران و هموارکنندهی تبدیل تحقیق به محصول نیمهصنعتی و صنعتی است. چون وقتی محصول ثبت شد، بلافاصله خواستار و خواهان در بازار جهانی پیدا میکند. ثبت محصول، «تجاریسازی» را تسهیل میکند. تجاریسازی نیز خود مرحلهای است مقدماتی برای تبدیل و تولید محصول به ثروت. بههمین دلیل به آن میگویند پیشران توسعهی فناوری و تکنولوژی.
یا یکی از محورهایی که ایشان در این سند بر آن تأکید کردهاند، «افزایش بودجهی تحقیق و پژوهش به حداقل ۴٪ تولید ناخالص داخلی تا پایان سال ۱۴۰۴» است که ما در حال حاضر با این عدد فاصله داریم. با توجه به اطلاعات و مطالعات و گزارشهایی که ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم، بودجهی تحقیقی و پژوهشی کشور حدود ۱٪ است. بنابراین برای رسیدن تا ۴٪ فاصلهی زیادی داریم. آنگاه که به این مقدار برسیم، یقیناً تحولات به مراتب بیشتری در این زمینه رقم خواهد خورد.
وقتی موضوع «سلولهای بنیادی» مطرح شد، خیلیها میگفتند نمیشود و ما نمیتوانیم. رهبر انقلاب شاید تنها کسی بود که از همان ابتدا از این جوانان حمایت کرد. نتیجه آنکه امروز ما در علم سلولهای بنیادی یکی از چند کشور مطرح جهان محسوب میشویم. الان حتی بخشی از کتابهای مرجع و اصلی در زمینهی سلولهای بنیادی را پژوهشگران ما مینویسند.
ببینید ما در فناوریهای نوظهور از دنیا عقب نیستیم و همگام ما آنها در حال حرکت هستند. خیلی از ما جلوتر نیستند. مثلاً در فناوری نانو جزو ۷، ۸ کشور برتر جهان هستیم و از همهی کشورهای منطقه جلوتریم. نهتنها در دانش نانو، بلکه در محصولات نانو هم جایگاه خوبی داریم. در بیوتکنولوژی رتبهی ما ۱۲، ۱۳ است و محصولات بیوتکنولوژی ما در دنیا بهخوبی فروش میرود. در هوافضا هم ما جزو معدود کشورهای عضو باشگاه فضایی هستیم. در بسیاری از علوم و صنایع دیگر هم همینطور است. اینها همه البته با وجود همهی مشکلات و دستاندازیهایی بود که بر کشور ما تحمیل کردند وگرنه خیلی بیشتر از اینها جلو بودیم.
بنابراین اگر حرکت ما با همین شتاب ادامه پیدا کند، از آنها عقب نخواهیم افتاد. من فکر میکنم اگر به همین شش محور اصلی که رهبر انقلاب در این سیاستهای علم و فناوری مطرح کردهاند، عمل شود، جهش علمی قابل توجهی صورت خواهد پذیرفت. لازمهی آن هم این است که به نقشهی جامع علمی کشور توجه کنیم که بخش زیادی از این سند در آن نقشه هم لحاظ شده و بخشهایی هم باید با توجه به این ابلاغیه، بهروزرسانی شود.
ما در حال حاضر به لحاظ «تولید علم» در منطقه رتبهی اول را داریم، اما به لحاظ تبدیل این تولیدات علمی به محصول و فناوری از برخی کشورها عقبتریم. در مرحلهی بعد باید از این محصولات و فناوریها «تولید ثروت» کنیم. این همان موضوعی است که رهبر معظم انقلاب بر آن، هم قبلاً و هم در ابلاغ سیاستهای کلی علم و فناوری تأکید کردهاند.