1392/04/11
بیدل دهلوی
شاعر هندی فارسی
از قرن هفتم و هشتم هجری تا همین زمان اخیرِ قبل از آمدن انگلیسها، شعرای زیادی در هند بودند که به فارسی شعر میگفتند؛ مثل امیرخسرو دهلوی، بیدل دهلوی - که اهل دهلی است - و بسیاری از شعرای دیگر. اقبال لاهوری اهل لاهور است، اما شعر فارسی او معروفتر از شعر به هر زبان دیگری است. ما مثل انگلیسها که انگلیسی را در هند رائج کردند، زبان فارسی را رائج نکردیم؛ فارسی با میل مردم، با رفت و آمد شاعران و عارفان و عالمان و اینها به طور طبیعی رائج شد.| بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۳
بیدل بودن کار آسانی نیست
این مفاهیمی که میخواهیم به وسیلهی شعر در جامعه پراکنده شود، بهتر است در گونهی غزل گفته شود. ممکن است کسی اینجور فکر کند که خب، اگر چنانچه ما آمدیم از اول تا آخر غزل، اخلاق گفتیم، دیگر حالا این چه جور غزلی است؟ پس احساسات ما کجا برود؟ من نمیگویم شما مثل شعر بیدل، اول تا آخرِ غزل ده دوازده بیتی را عرفان بگوئید؛ یا مثل شعر اخلاقی صائب، همهی مصرعها و ابیات یک غزل ده بیتی، هشت بیتی را پر کنید از مفاهیم اخلاقی - البته این کار آسانی هم نیست که کسی بتواند انجام بدهد - من عرض میکنم شما اگر چنانچه در یک غزلِ هفت هشت بیتی، یک بیت را اختصاص بدهید به مضمون انقلابی یا اخلاقی یا معرفتی، این غزل، غزل انقلابی است؛ این غزل، غزل اخلاقی است و اثر خودش را میگذارد.| بیانات در دیدار شاعران ۱۳۹۱/۰۵/۱۴
دیوان معرفتی
البته در بین شعرای ما، شعرائی که از این قریحه حداکثر استفاده را کردند و بهترین شعرها را گفتند، کم هم نیستند؛ ما در دورانهای مختلف، از اینها داریم؛ هم در زمان خودمان داشتیم، هم در زمانهای گذشته داشتیم؛ هم در سبکهای مختلف، از دوران قدیم، شاعری مثل سنائی را داریم، شاعری مثل ناصرخسرو را داریم. اینها این قریحه را به کار بردند؛ آن کاری که باید بکنند، انصافاً کردند. همچنین سعدی را داریم. در دورانهای بعد هم همین جور؛ شاعری مثل صائب را داریم. البته صائب شعر بیتقید به معانی و معارف کم ندارد، لیکن شعر معرفتی هم انصافاً خیلی دارد. اینها شعر اخلاق، شعر معرفت، آن هم در حد عالی و در بهترین حدی که واقعاً میشود انسان شعر غزلی تعریف و بیان کند، گفتهاند. بیدل هم همین جور. همهی دیوان بیدل تقریباً شعر معرفتی است……شما وقتی میخواهید یک مطلب را بیان کنید، این را با مضامین گوناگونی میشود بیان کرد. مضمونسازی برای بیان یک حقیقت، یک هنر بزرگ شعری است؛ که البته مرکز و منبع اصلیاش هم شعرهای سبک هندی است؛ همین شعر صائب و شعر بیدل و شعر عرفی و شعر کلیم. به اینها که مراجعه کنید، میبینید دستگاه مضمونسازی و مضمونیابی در آنجا فوقالعاده وسیع است.| بیانات در دیدار شعرای آئینی ۱۳۹۰/۰۳/۲۵
ترجمه شعر بیدل
مواظب باشید مخاطب خودتان را توی حیرت نگه ندارید. خوب، یک حرفی باید گفته شود که طرف استفاده کند؛ لفظ استوار، معنای خوب؛ اما در عین حال مثل همان بیت کذاییِ «حیرت دمیدهام گل داغم بهانهای است» خواهد شد. البتّه این دوست و شاعر افغانیمان اشعار بیدل را ترجمه کرده، انصافاً ترجمهی خوبی هم کرده - یعنی قانع کننده است - اما بالاخره گیج کننده است دیگر. آدمهایی که با شعر انس داشتند، سی چهل سال، چهل پنجاه سال با شعر ور رفتند، با شعر هندی انس داشتند، وقتی اینها معنای شعر را اوّل وهله درست نمیفهمند، این نقص شعر محسوب میشود.| بیانات در دیدار شاعران۱۳۸۹/۰۶/۰۳
یکی از آن کارهای هنری پیچیدهی قدرتمند
در همین اواخر، این بیدل. آن دیوان عظیم، دریای عمیقی که بیدل دارد و چقدر عرفان تو این مفاهیم توحیدی و عرفانی هست - که آقای کاظمی کار خوبی روی گزیده غزلیات بیدل کردند که من مقداری از آن را تورق کردم. البته ایشان انتخاب کردهاند که شاید یک دهم غزلیات بیدل هم نباشد؛ لیکن به هر حال کار خوبی شده - بالاخره شعر بیدل که از لحاظ شعری در سبک هندی یکی از آن کارهای هنری پیچیدهی قدرتمندانه است و نشاندهندهی مهارت اوست - حالا ممکن است خواننده از یک جاهایی به خاطر همین هنرمندیها خیلی لذت نبرد؛ اما واقعاً هنرمندانه است و استحکام شاعریِ این مرد غیر ایرانی را نشان میدهد که ظاهراً زبان مادریاش فارسی نیست – نمیدانم بیدل زبان مادریاش هم فارسی بوده؟ در دهلی فارسی حرف میزدند؟... بله دیگر، حالا اینها را بعداً شما جوابهایش را بدهید - ولی خوب، اینجور فارسی را خوب حرف میزند - دریای عرفان است. خوب، جای این تو این شعر امروز جوانهای ما خالی است. اینها هم چیزهای تقلیدی نیست؛ یعنی واقعاً اگر انسان بخواهد از همان تعبیرات حافظ یا تعبیرات مولوی یا تعبیرات بیدل عیناً تقلید بکند، همان مفاهیم را با همان الفاظ تقلیدی بگوید، بدون اینکه به عمق او رسیده باشد، شعر مزه نخواهد داشت، لذتی نخواهد داد، فایده هم نخواهد کرد.| بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان ۱۳۸۷/۰۶/۲۵
واژههای بیدل
ما یک وقت با آقای معلم راجع به این بیت بیدل:
حیرت دمیدهام گل داغم بهانهیی است
طاووس جلوهزار تو آیینهی خانهیی است
صحبت میکردیم. قرار شد که ایشان شرح خود را بنویسند و برای ما بفرستند؛ ولی بالاخره به وعدهشان هم وفا نکردند! این بیت یقیناً در دیوان بیدل معنا دارد؛ کما اینکه معلوم شد که در شعر آقای عزیزی، حیرت و آیینه و امثال آن هم با دیوان بیدل مرتبط است. اینها واژههایی است که بیدل به کار میبرد؛ لیکن الان در دنیای زبان فارسی، غیر از برادران افغانی - که در افغانستان، به بیدل ارادت صوفیگرانه دارند و من نمیدانم که همانها هم چهقدر میفهمند - در هیچ جای دیگری از جهان زبان فارسی، شعر بیدل رواج ندارد. اگرچه بالاخره عدهیی به این اشعار نگاه میکنند؛ مثلاً برادر شاعری میخواند و در آن غرق میشود و چیزی میفهمد؛ اما اینکه ملاک شعر قابل فهم نیست.| بیانات در دیدار با شعرای سازمان تبلیغات اسلامی ۱۳۶۹/۰۱/۳۱
از قرن هفتم و هشتم هجری تا همین زمان اخیرِ قبل از آمدن انگلیسها، شعرای زیادی در هند بودند که به فارسی شعر میگفتند؛ مثل امیرخسرو دهلوی، بیدل دهلوی - که اهل دهلی است - و بسیاری از شعرای دیگر. اقبال لاهوری اهل لاهور است، اما شعر فارسی او معروفتر از شعر به هر زبان دیگری است. ما مثل انگلیسها که انگلیسی را در هند رائج کردند، زبان فارسی را رائج نکردیم؛ فارسی با میل مردم، با رفت و آمد شاعران و عارفان و عالمان و اینها به طور طبیعی رائج شد.| بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۲۳
بیدل بودن کار آسانی نیست
این مفاهیمی که میخواهیم به وسیلهی شعر در جامعه پراکنده شود، بهتر است در گونهی غزل گفته شود. ممکن است کسی اینجور فکر کند که خب، اگر چنانچه ما آمدیم از اول تا آخر غزل، اخلاق گفتیم، دیگر حالا این چه جور غزلی است؟ پس احساسات ما کجا برود؟ من نمیگویم شما مثل شعر بیدل، اول تا آخرِ غزل ده دوازده بیتی را عرفان بگوئید؛ یا مثل شعر اخلاقی صائب، همهی مصرعها و ابیات یک غزل ده بیتی، هشت بیتی را پر کنید از مفاهیم اخلاقی - البته این کار آسانی هم نیست که کسی بتواند انجام بدهد - من عرض میکنم شما اگر چنانچه در یک غزلِ هفت هشت بیتی، یک بیت را اختصاص بدهید به مضمون انقلابی یا اخلاقی یا معرفتی، این غزل، غزل انقلابی است؛ این غزل، غزل اخلاقی است و اثر خودش را میگذارد.| بیانات در دیدار شاعران ۱۳۹۱/۰۵/۱۴
دیوان معرفتی
البته در بین شعرای ما، شعرائی که از این قریحه حداکثر استفاده را کردند و بهترین شعرها را گفتند، کم هم نیستند؛ ما در دورانهای مختلف، از اینها داریم؛ هم در زمان خودمان داشتیم، هم در زمانهای گذشته داشتیم؛ هم در سبکهای مختلف، از دوران قدیم، شاعری مثل سنائی را داریم، شاعری مثل ناصرخسرو را داریم. اینها این قریحه را به کار بردند؛ آن کاری که باید بکنند، انصافاً کردند. همچنین سعدی را داریم. در دورانهای بعد هم همین جور؛ شاعری مثل صائب را داریم. البته صائب شعر بیتقید به معانی و معارف کم ندارد، لیکن شعر معرفتی هم انصافاً خیلی دارد. اینها شعر اخلاق، شعر معرفت، آن هم در حد عالی و در بهترین حدی که واقعاً میشود انسان شعر غزلی تعریف و بیان کند، گفتهاند. بیدل هم همین جور. همهی دیوان بیدل تقریباً شعر معرفتی است……شما وقتی میخواهید یک مطلب را بیان کنید، این را با مضامین گوناگونی میشود بیان کرد. مضمونسازی برای بیان یک حقیقت، یک هنر بزرگ شعری است؛ که البته مرکز و منبع اصلیاش هم شعرهای سبک هندی است؛ همین شعر صائب و شعر بیدل و شعر عرفی و شعر کلیم. به اینها که مراجعه کنید، میبینید دستگاه مضمونسازی و مضمونیابی در آنجا فوقالعاده وسیع است.| بیانات در دیدار شعرای آئینی ۱۳۹۰/۰۳/۲۵
ترجمه شعر بیدل
مواظب باشید مخاطب خودتان را توی حیرت نگه ندارید. خوب، یک حرفی باید گفته شود که طرف استفاده کند؛ لفظ استوار، معنای خوب؛ اما در عین حال مثل همان بیت کذاییِ «حیرت دمیدهام گل داغم بهانهای است» خواهد شد. البتّه این دوست و شاعر افغانیمان اشعار بیدل را ترجمه کرده، انصافاً ترجمهی خوبی هم کرده - یعنی قانع کننده است - اما بالاخره گیج کننده است دیگر. آدمهایی که با شعر انس داشتند، سی چهل سال، چهل پنجاه سال با شعر ور رفتند، با شعر هندی انس داشتند، وقتی اینها معنای شعر را اوّل وهله درست نمیفهمند، این نقص شعر محسوب میشود.| بیانات در دیدار شاعران۱۳۸۹/۰۶/۰۳
یکی از آن کارهای هنری پیچیدهی قدرتمند
در همین اواخر، این بیدل. آن دیوان عظیم، دریای عمیقی که بیدل دارد و چقدر عرفان تو این مفاهیم توحیدی و عرفانی هست - که آقای کاظمی کار خوبی روی گزیده غزلیات بیدل کردند که من مقداری از آن را تورق کردم. البته ایشان انتخاب کردهاند که شاید یک دهم غزلیات بیدل هم نباشد؛ لیکن به هر حال کار خوبی شده - بالاخره شعر بیدل که از لحاظ شعری در سبک هندی یکی از آن کارهای هنری پیچیدهی قدرتمندانه است و نشاندهندهی مهارت اوست - حالا ممکن است خواننده از یک جاهایی به خاطر همین هنرمندیها خیلی لذت نبرد؛ اما واقعاً هنرمندانه است و استحکام شاعریِ این مرد غیر ایرانی را نشان میدهد که ظاهراً زبان مادریاش فارسی نیست – نمیدانم بیدل زبان مادریاش هم فارسی بوده؟ در دهلی فارسی حرف میزدند؟... بله دیگر، حالا اینها را بعداً شما جوابهایش را بدهید - ولی خوب، اینجور فارسی را خوب حرف میزند - دریای عرفان است. خوب، جای این تو این شعر امروز جوانهای ما خالی است. اینها هم چیزهای تقلیدی نیست؛ یعنی واقعاً اگر انسان بخواهد از همان تعبیرات حافظ یا تعبیرات مولوی یا تعبیرات بیدل عیناً تقلید بکند، همان مفاهیم را با همان الفاظ تقلیدی بگوید، بدون اینکه به عمق او رسیده باشد، شعر مزه نخواهد داشت، لذتی نخواهد داد، فایده هم نخواهد کرد.| بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان ۱۳۸۷/۰۶/۲۵
واژههای بیدل
ما یک وقت با آقای معلم راجع به این بیت بیدل:
حیرت دمیدهام گل داغم بهانهیی است
طاووس جلوهزار تو آیینهی خانهیی است
صحبت میکردیم. قرار شد که ایشان شرح خود را بنویسند و برای ما بفرستند؛ ولی بالاخره به وعدهشان هم وفا نکردند! این بیت یقیناً در دیوان بیدل معنا دارد؛ کما اینکه معلوم شد که در شعر آقای عزیزی، حیرت و آیینه و امثال آن هم با دیوان بیدل مرتبط است. اینها واژههایی است که بیدل به کار میبرد؛ لیکن الان در دنیای زبان فارسی، غیر از برادران افغانی - که در افغانستان، به بیدل ارادت صوفیگرانه دارند و من نمیدانم که همانها هم چهقدر میفهمند - در هیچ جای دیگری از جهان زبان فارسی، شعر بیدل رواج ندارد. اگرچه بالاخره عدهیی به این اشعار نگاه میکنند؛ مثلاً برادر شاعری میخواند و در آن غرق میشود و چیزی میفهمد؛ اما اینکه ملاک شعر قابل فهم نیست.| بیانات در دیدار با شعرای سازمان تبلیغات اسلامی ۱۳۶۹/۰۱/۳۱