1392/01/27
گفتوگو با دکتر گورابی رئیس پژوهشگاه رویان
رویان؛ بررسی موردی یک کار جمعی بالنده
«تنها فکری که به نظرمان رسید، همان دوست مشترک مرحوم دکتر کاظمی و رهبر معظم انقلاب بود. ایشان موضوع را به نحوی به رهبر معظم انقلاب منتقل کرد و گفت که این جوانان میخواهند این کار را در جهاد دانشگاهی انجام بدهند و امکاناتی در اختیارشان نیست. نهایتاً رهبر معظم انقلاب بنیاد مستضعفان را موظف کردند که مکانی را در اختیار این مجموعه قرار دهد.»۱ بیش از دو دهه از تلاشهای مرحوم دکتر کاظمی آشتیانی و همکاران جوانش میگذرد که پژوهشگاه رویان به یک مجموعه جوان علمی برجسته در کشور و عرصهی جهانی علم تبدیل شده است. این مجموعه یکی از نمونههای موفق «کار جمعی علمی» در کشور محسوب میشود. با دکتر حمیدرضا گورابی، رئیس این پژوهشگاه به گفتوگو نشستیم تا برایمان از علل موفقیتشان بگوید:
یکی از ویژگیهای جامعهی ما آن است که به پیشرفت به صورت فردی بیشتر تمایل دارد تا پیشرفت گروهی. جنابعالی بهعنوان مسئول مجموعهای که کار گروهی در آن برجسته و موفق است، چه تجربههایی از این مسئله داشتهاید؟
همواره یکی از گلهمندیهای بدنههای علمی کشور عدم امکان کارهای تیمی و آسیبهای ناشی از آن بوده است که بهحق به یک چالش بزرگ در جامعهی ما - نه فقط در فضای علمی- تبدیل شده است. حتی مراکزی که تجربیات موفقی از کار گروهی دارند با مشکلات خاص خودشان روبرو هستند. مثلاً جایی مثل رویان که در زمینهی علوم پایه و آزمایشگاهی فعال است وقتی بخواهد به گروههایی که فعالیت بالینی میکنند وصل شود با مشکلات و مسائلی روبرو میشود. مثلاً برای پیوند بافت به بدن یک بیمار به دو یا چند گروه متخصص در رشتههای مختلف نیاز است. برای این کار باید از بخش مهندسی کمک گرفت تا سازهای ساخته شود و سلولها روی آن قرار بگیرند. بعد گروه سلولی و بیولوژی وارد کار شوند و در ادامه گروه سوم که گروه بالینی باشد این پیوند را انجام بدهد. برای موفقیت این فرایند لازم است که این سه گروه قبل و بعد از انجام پیوند، مدام با یکدیگر همافزایی داشته باشند.
امروز دیگر هیچ دانشمندی نمیتواند بگوید من به تنهایی به تمام ابعاد کاری که حتی ایدهاش هم از خود من است واقف هستم. کار تحقیقاتی و بهنتیجه رساندن کار باید به صورت گروهی صورت بگیرد. البته هستند اساتیدی که میخواهند انفرادی کار کنند. آنها شاید خودشان به جایی برسند، اما کارهایشان به جایی نمیرسد.
انجام کارها به صورت گروهی تا چه اندازه به پیشبرد اهداف رویان کمک کرده است؟
اصلاً تأسیس یک مرکز تحقیقاتی مانند رویان متکی بر یک کار گروهی بوده است. از زمانی که مرحوم دکتر کاظمی بنیان پژوهشگاه را گذاشت، کار به این صورت بود که بایستی یک تیمی از گروه علوم پایه در کنار گروه بالینی وجود میداشت. در گروه بالینی هم بخشهای مختلفی وجود دارد. مثلاً بخشی از کار درمان ناباروری مربوط به درمان زنان میشود و بخشی هم مربوط به درمان مردان. از این طرف کار گروه علوم پایه هم به همین ترتیب، بخشی به جنینشناسی مربوط میشود و بخشی به ژنتیک. برای حصول به نتیجه بایستی همهی این گروهها در کنار هم جمع میشدند تا بتوانند یک بیمار نابارور را معالجه کنند. این شاید نخستین تجربه در کشور بود که تیمهای بالینی و پایه باید اینقدر نزدیک به هم کار میکردند. تشکیل این تیمها و هماهنگ کردن آنها کار بسیار مهمی بود. چون تا پیش از این متأسفانه روابط خوبی هم بین گروههای بالینی و پایه تا آنجا که ما خبر داریم وجود نداشت. و این دو گروه دیدگاه خوبی به یکدیگر نداشتند. خوشبختانه در ابتدای کار درمان ناباروری با تمهیداتی که صورت گرفت این دو گروه خیلی خوب به هم نزدیک شدند و نتایج موفق درمان بیماران نابارور هم مرهون همین کارهای گروهی و بینگروهی بوده است.
یکی دیگر از تجربیات موفق ما در کار گروهی مربوط به پروژهی مهندسی بافت است. مسئول این پروژه به سراغ دانشجویانی از رشتههای شیمی، پلیمر و نظایر آن رفت و مدتها به آنها آموزشهای بیولوژی و زیستشناسی داد و بعد با آنها یک گروه تشکیل داد. این گروه اگرچه الان در اوایل کار است اما تا همینجا هم به نتایج خوبی رسیده است.
تجربهی دیگر در مسئلهی سلولهای بنیادی است که یکی از زمینههای کاری مهم برای ما بوده است. من یادم میآید زمانی مسئولین ستاد نانوتکنولوژی خدمت حضرت آقا رسیده بودند. آنها بعد از آن دیدار به ما مراجعه کردند و گفتند که رهبری تأکید خیلی زیادی کرده بودند که حالا که کار نانوتکنولوژی به موفقیتهای خوبی رسیده است و همزمان پروژهی سلولهای بنیادی هم به موفقیت رسیده، بروید سراغ رویان و ببینید چه کمکهایی میتوانید به همدیگر بکنید و ببینید که میتوانید یک همافزایی باهم داشته باشید. آنها هم به ما مراجعه کردند که ببینند واقعاً چه کار میشود کرد؟ اگرچه در آن زمان به دلایلی در عمل اتفاقی نیفتاد، اما جرقههای اولیهی یک گام بزرگ پیشرفت زده شد. میتوانم بگویم ایدهی مهندسی بافت و کشت سلولهای بنیادی روی بسترهای نانو از آن سفارش ایشان ناشی شد که پیگیری شده است. این هم یکی دیگر از تجربیات موفق ما در کار گروهی بود که با سفارش رهبر انقلاب انجام شد.
به نظر شما مهمترین ویژگیهای یک کار گروهی موفق علمی چیست؟
از ویژگیهای کار گروهی این است که یک نفر به عنوان مغز متفکر اولیهی کار باید حضور داشته باشد. هنر او آن است که تیمها را رهبری کند و کارها را تا انتها پیش ببرد و به نتیجه برساند. در عین حال مهم است که بدانیم تیم کار را جلو میبرد نه فرد.
بازدید رهبر معظم انقلاب از پژوهشگاه رویان، ۱۳۸۶
از دیگر ویژگیهای کار گروهی موفق این است که گروه حول یک محوری تشکیل شود. این خیلی مهم است. اینکه یک فکر یا یک نقاط مشترک فکری وجود داشته باشد. اگرچه آن نقاط مشترک فکری به صورت مستقیم مرتبط با موضوع کاری که انجام میدهند هم نباشد. مثلاً گرایشهای دینی یا گرایشهای بهنوعی آمیخته به سیاست. این نقاط باعث میشود تزاحمات و برخوردها و اختلاف عقیدهها در کار کمتر بشود. در رویان این گرایشهای دینی وجود داشت و یکی از دلایل موفقیت رویان هم این مسئله بود. رهبر معظم انقلاب هم بر این نکته تأکید زیادی داشتند. مرحوم دکتر کاظمی اینگونه نقل میکردند که وقتی بعد از آن موفقیتهای اولیه با برخی همکارانشان خدمت آقا رسیدند، ایشان گفتند که انجام این کار خیلی خوب بود، اما خوبتر از آن این بود که توسط شماها انجام شد. و اشاره کردند به تفکر مذهبی متخصصین ما و تقیدشان به مسائل شرعی مانند حفظ حجاب در بانوان متخصص. باز ایشان در جایی دیگر فرمودند که رویان یک نمونهی برجسته از ترکیب علم، ایمان و تلاش بوده است.
این نکتهای که گفتید این سؤال را در ذهن ایجاد میکند که شما چه کار کردهاید که توانستهاید چنین افرادی را گرد هم جمع کنید؟ مثلاً گزینش خاصی داشتید؟
جالب است بدانید که در رویان گزینش به آن شکلی که شاید در ذهن خیلیها وجود داشته باشد نیست. اصلاً سؤالات عجیب و غریب نمیکنیم. البته دربارهی واجبات سختگیری میکنیم. اما عامل مهمی که باعث شد فضای رویان فضای متفاوتی باشد، علاوه بر ایمان و خط فکری نسبتاً مشترک در همکاران، شخصیت دکتر کاظمی آشتیانی بهعنوان یک الگوی عملی بود. یادم هست دکتر کاظمی اخلاقهای خاصی داشت. مثلاً شب قدر دوستانش را جمع میکرد و میبرد به مراسم حاج آقا مجتبی تهرانی و میگفت امشب دربارهی این بیماری دعا کنید یا مثلاً راجع به پیشرفت فلان پروژه و به نتیجه رسیدن آن دعا کنید. یا مثلاً برای کار زمین و ساختمان رویان دعا کنید.
اینها نشان میدهد که مجموعه حول محور شخصیت دکتر کاظمی آشتیانی و با محوریت ایمانی همکاران با توان مضاعفی پیش رفته است. دکتر کاظمی یک چهرهی جالب و جذاب در عرصهی مدیریت بود. جاذبهی ایشان از دافعهشان خیلی بیشتر بود. بهحدی که حتی دشمنان ایشان هم به شخصیت او علاقهمند میشدند. اگر رویان امروز به وضعیت مناسبی رسیده است، این موفقیتها در سایهی کار گروهیای بود که ایشان ایجاد کرد و این افراد حول محور شخصیت جذاب او جمع شدند. میخواهم بگویم که وجود یک الگوی عملی در یک مجموعه کارکرد بسیار مؤثرتری از برگزاری خیلی دورههای آموزشی و اردوها و بسیاری برنامههای فرهنگی دیگر دارد.
اگر در شخصیت افراد زمینههای اولیهی حقپذیری وجود داشته باشد، هنگامی که آنها وارد یک مجموعه بشوند و در عمل پایبندی و تقید بدون تظاهر و ریاکاری افراد و مسئولین آن مجموعه را به یک مجموعه اعتقاداتی ببینند و کارایی و صحت آنها را هم دریابند، خودبهخود جذب این تفکرات و عامل به آن اعتقادات میشوند. در چنین محیطی وقتی تازهواردها میبینند که محقق آن مجموعه قبل از ورود به به آزمایشگاه وضو میگیرد، این کار خیلی در شخصیت آنها تأثیر میگذارد.
در کار گروهی خودتان به غیر از این دو ویژگی که اشاره کردید چه عواملی را تأثیرگذار میدانید؟
بله، عوامل دیگری هم بود. مثلاً جذاب بودن زمینهی کاری. مسئلهای که اعضای گروه را خیلی به هم نزدیک کرد. مسائلی مثل تحقیقات و درمان ناباروری، سلولهای بنیادی، مسائل زیستفناوری و حیوانات تراریخت همگی کارهای جدید و جذابی برای محققان ما بودند. همچنین جاذبهی هستهی مرکزی رویان آنقدر قوی بود که توانستند نیروهای خوبی را گرد هم جمع کنند و گروه با همین روند بزرگ و بزرگتر شد.
یکی از ویژگیهای جامعهی ما آن است که به پیشرفت به صورت فردی بیشتر تمایل دارد تا پیشرفت گروهی. جنابعالی بهعنوان مسئول مجموعهای که کار گروهی در آن برجسته و موفق است، چه تجربههایی از این مسئله داشتهاید؟
همواره یکی از گلهمندیهای بدنههای علمی کشور عدم امکان کارهای تیمی و آسیبهای ناشی از آن بوده است که بهحق به یک چالش بزرگ در جامعهی ما - نه فقط در فضای علمی- تبدیل شده است. حتی مراکزی که تجربیات موفقی از کار گروهی دارند با مشکلات خاص خودشان روبرو هستند. مثلاً جایی مثل رویان که در زمینهی علوم پایه و آزمایشگاهی فعال است وقتی بخواهد به گروههایی که فعالیت بالینی میکنند وصل شود با مشکلات و مسائلی روبرو میشود. مثلاً برای پیوند بافت به بدن یک بیمار به دو یا چند گروه متخصص در رشتههای مختلف نیاز است. برای این کار باید از بخش مهندسی کمک گرفت تا سازهای ساخته شود و سلولها روی آن قرار بگیرند. بعد گروه سلولی و بیولوژی وارد کار شوند و در ادامه گروه سوم که گروه بالینی باشد این پیوند را انجام بدهد. برای موفقیت این فرایند لازم است که این سه گروه قبل و بعد از انجام پیوند، مدام با یکدیگر همافزایی داشته باشند.
امروز دیگر هیچ دانشمندی نمیتواند بگوید من به تنهایی به تمام ابعاد کاری که حتی ایدهاش هم از خود من است واقف هستم. کار تحقیقاتی و بهنتیجه رساندن کار باید به صورت گروهی صورت بگیرد. البته هستند اساتیدی که میخواهند انفرادی کار کنند. آنها شاید خودشان به جایی برسند، اما کارهایشان به جایی نمیرسد.
انجام کارها به صورت گروهی تا چه اندازه به پیشبرد اهداف رویان کمک کرده است؟
اصلاً تأسیس یک مرکز تحقیقاتی مانند رویان متکی بر یک کار گروهی بوده است. از زمانی که مرحوم دکتر کاظمی بنیان پژوهشگاه را گذاشت، کار به این صورت بود که بایستی یک تیمی از گروه علوم پایه در کنار گروه بالینی وجود میداشت. در گروه بالینی هم بخشهای مختلفی وجود دارد. مثلاً بخشی از کار درمان ناباروری مربوط به درمان زنان میشود و بخشی هم مربوط به درمان مردان. از این طرف کار گروه علوم پایه هم به همین ترتیب، بخشی به جنینشناسی مربوط میشود و بخشی به ژنتیک. برای حصول به نتیجه بایستی همهی این گروهها در کنار هم جمع میشدند تا بتوانند یک بیمار نابارور را معالجه کنند. این شاید نخستین تجربه در کشور بود که تیمهای بالینی و پایه باید اینقدر نزدیک به هم کار میکردند. تشکیل این تیمها و هماهنگ کردن آنها کار بسیار مهمی بود. چون تا پیش از این متأسفانه روابط خوبی هم بین گروههای بالینی و پایه تا آنجا که ما خبر داریم وجود نداشت. و این دو گروه دیدگاه خوبی به یکدیگر نداشتند. خوشبختانه در ابتدای کار درمان ناباروری با تمهیداتی که صورت گرفت این دو گروه خیلی خوب به هم نزدیک شدند و نتایج موفق درمان بیماران نابارور هم مرهون همین کارهای گروهی و بینگروهی بوده است.
اگر در شخصیت افراد زمینههای اولیهی حقپذیری وجود داشته باشد، هنگامی که آنها وارد یک مجموعه بشوند و در عمل پایبندی و تقید بدون تظاهر و ریاکاری افراد و مسئولین آن مجموعه را به یک مجموعه اعتقاداتی ببینند و کارایی و صحت آنها را هم دریابند، خودبهخود جذب این تفکرات و عامل به آن اعتقادات میشوند.
یکی دیگر از تجربیات موفق ما در کار گروهی مربوط به پروژهی مهندسی بافت است. مسئول این پروژه به سراغ دانشجویانی از رشتههای شیمی، پلیمر و نظایر آن رفت و مدتها به آنها آموزشهای بیولوژی و زیستشناسی داد و بعد با آنها یک گروه تشکیل داد. این گروه اگرچه الان در اوایل کار است اما تا همینجا هم به نتایج خوبی رسیده است.
تجربهی دیگر در مسئلهی سلولهای بنیادی است که یکی از زمینههای کاری مهم برای ما بوده است. من یادم میآید زمانی مسئولین ستاد نانوتکنولوژی خدمت حضرت آقا رسیده بودند. آنها بعد از آن دیدار به ما مراجعه کردند و گفتند که رهبری تأکید خیلی زیادی کرده بودند که حالا که کار نانوتکنولوژی به موفقیتهای خوبی رسیده است و همزمان پروژهی سلولهای بنیادی هم به موفقیت رسیده، بروید سراغ رویان و ببینید چه کمکهایی میتوانید به همدیگر بکنید و ببینید که میتوانید یک همافزایی باهم داشته باشید. آنها هم به ما مراجعه کردند که ببینند واقعاً چه کار میشود کرد؟ اگرچه در آن زمان به دلایلی در عمل اتفاقی نیفتاد، اما جرقههای اولیهی یک گام بزرگ پیشرفت زده شد. میتوانم بگویم ایدهی مهندسی بافت و کشت سلولهای بنیادی روی بسترهای نانو از آن سفارش ایشان ناشی شد که پیگیری شده است. این هم یکی دیگر از تجربیات موفق ما در کار گروهی بود که با سفارش رهبر انقلاب انجام شد.
به نظر شما مهمترین ویژگیهای یک کار گروهی موفق علمی چیست؟
از ویژگیهای کار گروهی این است که یک نفر به عنوان مغز متفکر اولیهی کار باید حضور داشته باشد. هنر او آن است که تیمها را رهبری کند و کارها را تا انتها پیش ببرد و به نتیجه برساند. در عین حال مهم است که بدانیم تیم کار را جلو میبرد نه فرد.
بازدید رهبر معظم انقلاب از پژوهشگاه رویان، ۱۳۸۶
از دیگر ویژگیهای کار گروهی موفق این است که گروه حول یک محوری تشکیل شود. این خیلی مهم است. اینکه یک فکر یا یک نقاط مشترک فکری وجود داشته باشد. اگرچه آن نقاط مشترک فکری به صورت مستقیم مرتبط با موضوع کاری که انجام میدهند هم نباشد. مثلاً گرایشهای دینی یا گرایشهای بهنوعی آمیخته به سیاست. این نقاط باعث میشود تزاحمات و برخوردها و اختلاف عقیدهها در کار کمتر بشود. در رویان این گرایشهای دینی وجود داشت و یکی از دلایل موفقیت رویان هم این مسئله بود. رهبر معظم انقلاب هم بر این نکته تأکید زیادی داشتند. مرحوم دکتر کاظمی اینگونه نقل میکردند که وقتی بعد از آن موفقیتهای اولیه با برخی همکارانشان خدمت آقا رسیدند، ایشان گفتند که انجام این کار خیلی خوب بود، اما خوبتر از آن این بود که توسط شماها انجام شد. و اشاره کردند به تفکر مذهبی متخصصین ما و تقیدشان به مسائل شرعی مانند حفظ حجاب در بانوان متخصص. باز ایشان در جایی دیگر فرمودند که رویان یک نمونهی برجسته از ترکیب علم، ایمان و تلاش بوده است.
این نکتهای که گفتید این سؤال را در ذهن ایجاد میکند که شما چه کار کردهاید که توانستهاید چنین افرادی را گرد هم جمع کنید؟ مثلاً گزینش خاصی داشتید؟
جالب است بدانید که در رویان گزینش به آن شکلی که شاید در ذهن خیلیها وجود داشته باشد نیست. اصلاً سؤالات عجیب و غریب نمیکنیم. البته دربارهی واجبات سختگیری میکنیم. اما عامل مهمی که باعث شد فضای رویان فضای متفاوتی باشد، علاوه بر ایمان و خط فکری نسبتاً مشترک در همکاران، شخصیت دکتر کاظمی آشتیانی بهعنوان یک الگوی عملی بود. یادم هست دکتر کاظمی اخلاقهای خاصی داشت. مثلاً شب قدر دوستانش را جمع میکرد و میبرد به مراسم حاج آقا مجتبی تهرانی و میگفت امشب دربارهی این بیماری دعا کنید یا مثلاً راجع به پیشرفت فلان پروژه و به نتیجه رسیدن آن دعا کنید. یا مثلاً برای کار زمین و ساختمان رویان دعا کنید.
رویان چگونه رویان شد؟
اینها نشان میدهد که مجموعه حول محور شخصیت دکتر کاظمی آشتیانی و با محوریت ایمانی همکاران با توان مضاعفی پیش رفته است. دکتر کاظمی یک چهرهی جالب و جذاب در عرصهی مدیریت بود. جاذبهی ایشان از دافعهشان خیلی بیشتر بود. بهحدی که حتی دشمنان ایشان هم به شخصیت او علاقهمند میشدند. اگر رویان امروز به وضعیت مناسبی رسیده است، این موفقیتها در سایهی کار گروهیای بود که ایشان ایجاد کرد و این افراد حول محور شخصیت جذاب او جمع شدند. میخواهم بگویم که وجود یک الگوی عملی در یک مجموعه کارکرد بسیار مؤثرتری از برگزاری خیلی دورههای آموزشی و اردوها و بسیاری برنامههای فرهنگی دیگر دارد.
اگر در شخصیت افراد زمینههای اولیهی حقپذیری وجود داشته باشد، هنگامی که آنها وارد یک مجموعه بشوند و در عمل پایبندی و تقید بدون تظاهر و ریاکاری افراد و مسئولین آن مجموعه را به یک مجموعه اعتقاداتی ببینند و کارایی و صحت آنها را هم دریابند، خودبهخود جذب این تفکرات و عامل به آن اعتقادات میشوند. در چنین محیطی وقتی تازهواردها میبینند که محقق آن مجموعه قبل از ورود به به آزمایشگاه وضو میگیرد، این کار خیلی در شخصیت آنها تأثیر میگذارد.
در کار گروهی خودتان به غیر از این دو ویژگی که اشاره کردید چه عواملی را تأثیرگذار میدانید؟
بله، عوامل دیگری هم بود. مثلاً جذاب بودن زمینهی کاری. مسئلهای که اعضای گروه را خیلی به هم نزدیک کرد. مسائلی مثل تحقیقات و درمان ناباروری، سلولهای بنیادی، مسائل زیستفناوری و حیوانات تراریخت همگی کارهای جدید و جذابی برای محققان ما بودند. همچنین جاذبهی هستهی مرکزی رویان آنقدر قوی بود که توانستند نیروهای خوبی را گرد هم جمع کنند و گروه با همین روند بزرگ و بزرگتر شد.
علاوه بر آن تخصصی بودن کارها باعث شد تا افراد گروه از شاخهای به شاخهی دیگر نپرند. مسئلهی دیگر آن بود که وقتی موفقیتی نصیب گروه میشد، همهی همکاران طوری برخورد میکردند که همهی اعضای گروه، این موفقیت را متعلق به خود بدانند، نه اینکه مثلاً گروهی که در پیشانی کار بوده موفقیت را به خودش نسبت بدهد. بلکه کار همه ارزشمند تلقی میشد. این برای یک گروه خیلی مفید خواهد بود. مسئلهی دیگر آن است که یک گروه موفق خودمدیریت است. یعنی آنگونه نیست که اگر مشکلی پیش بیاید، همه منتظر دستور از بالا باشند. اگر کسی کمکاری کند، دیگری به او تذکر میدهد. همه تلاش میکنند تا مشکل برطرف شود. چراکه اگر یک نفر کارش را خوب انجام ندهد، بر نتیجهی کار دیگران هم تأثیر میگذارد. بنابراین یک گروه خوب مانند یک بافت زنده خودش را ترمیم میکند. بدترین اتفاقی که میتواند در کار یک گروه بیفتد این است که فردی از بیرون آن مجموعه وارد گروه شود و بخواهد کارها را بررسی و هدایت کند. البته مدیر بالادستی باید به خروجیها توجه کند و احیاناً تذکراتی را بدهد. اما دخالت زیاد باعث کندی در کار گروه میشود.
هر فعالیتی ممکن است با آفتهایی هم همراه باشد. شاید کار گروهی هم با همهی مزایایی که دارد از این قاعده مستثنا نباشد. نظر شما چیست؟
کار گروهی هم میتواند آفاتی داشته باشد. مثلاً ممکن است اعضای یک گروه نتوانند با هم کار کنند. یا همین وضعیت در همکاری دو گروه با هم پیش بیاید. اتفاقی که برای ما هم افتاد. زمانی که میخواستیم پروژهی سلولهای بنیادی بر بستر نانو را شروع کنیم به این مشکل برخوردیم. در اینجا نباید افراد و گروهها را بیخودی معطل همدیگر بکنیم. بایستی دید اگر واقعاً نمیتوان پیوندها را برقرار کرد یا یک همافزایی صورت داد، شاید لازم است افرادی از گروه یا گروهی از مجموعه جدا شود. این انعطاف باید وجود داشته باشد. ممکن است این افراد یا آن گروه بهترین هم باشند، اما نتوانند در یک مجموعه و باهم فعالیت کنند.
اینجا نکتهای وجود دارد و آن اینکه مدیران در هر مجموعهای نباید افراد زیرمجموعهی خود را مجبور کنند که کنار هم کار گروهی کنند. ما در رویان وقتی فرد یا گروهی تقاضای همکاری با پژوهشگاه را داشت، اولین کاری که میکردیم این بود که میگفتیم شما بروید با محققین ما صحبت کنید، اگر به یک زبان مشترکی رسیدید و میتوانستید با هم کار کنید پیش من بیایید. کار گروهی چیزی شبیه ازدواج کردن است. دو طرف اول باید با هم بنشینند و ببینند میتوانند کنار هم کار کنند یا نه.
از نظر شما مهمترین موانع تحقق کارهای گروهی علمی چیست؟
باید بستری فراهم کرد که گروههای علمی تلفیق شوند و بهصورت تیمی کار کنند. متأسفانه دستگاه علمی ما در حال حاضر مشوق فعالیت علمی گروهی نیست. در بعضی از روشهای امتیازدهی برای کارهای تحقیقاتی خیلی به این مسائل توجه نمیشود. مثلاً برای ارتقای اعضای هیأت علمی، وقتی امتیازات را لحاظ میکنند اگر مقالهای به صورت گروهی نوشته شده باشد، امتیازات بین افراد گروه تقسیم میشود. این سیستم، فرد را سوق میدهد به سمت کار فردی و گریز از کار گروهی. دربارهی کارکردن دو گروه در کنار یکدیگر هم مسئله همین است. بهنحوی که حتی پژوهشگاه رویان هم از کار کردن با یک نهاد دیگر در هراس است و ترجیح میدهد کارها را خودش پیش ببرد تا امتیاز کامل را بگیرد تا مثلاً در جشنوارهی رازی رتبهی ما پایین نیاید.
به نظر من مهمترین مسئله برای ایجاد کارهای گروهی این است که آن بستر لازم از طریق تسهیل کردن آییننامهها و مقررات و نظایر آن فراهم شود تا شیرینی این کار به افراد و گروهها چشانده شود. بله، ممکن است که بعضی جاها سوءاستفادههایی هم صورت بگیرد و مثلاً برخی اسامی به شکل صوری در ذیل مقاله قرار بگیرد، اما حتی با این مشکلات هم، به نظر میآید فواید این کار بیشتر از مضرات آن باشد.
پینوشت:
۱. https://farsi.khamenei.ir/others-memory?id=10064
هر فعالیتی ممکن است با آفتهایی هم همراه باشد. شاید کار گروهی هم با همهی مزایایی که دارد از این قاعده مستثنا نباشد. نظر شما چیست؟
کار گروهی هم میتواند آفاتی داشته باشد. مثلاً ممکن است اعضای یک گروه نتوانند با هم کار کنند. یا همین وضعیت در همکاری دو گروه با هم پیش بیاید. اتفاقی که برای ما هم افتاد. زمانی که میخواستیم پروژهی سلولهای بنیادی بر بستر نانو را شروع کنیم به این مشکل برخوردیم. در اینجا نباید افراد و گروهها را بیخودی معطل همدیگر بکنیم. بایستی دید اگر واقعاً نمیتوان پیوندها را برقرار کرد یا یک همافزایی صورت داد، شاید لازم است افرادی از گروه یا گروهی از مجموعه جدا شود. این انعطاف باید وجود داشته باشد. ممکن است این افراد یا آن گروه بهترین هم باشند، اما نتوانند در یک مجموعه و باهم فعالیت کنند.
رهبر انقلاب: اگر بخواهم این الگوی مطلوب را در یک جمله معرفی کنم، عبارت است از: ترکیب علم، ایمان، تلاش. هم علم را جدی گرفتند، هم ایمان و پایبندی و تقوا را؛ نه به صورت یک سربار، بلکه به شکل یک عنصر اصلی در بافت مجموعه و در بافت کار. و هم خستگی را فراموش کردند، که به گمان من مرحوم کاظمی جان و سلامت خودش را هم سر همین کار گذاشت؛ یعنی این دنبالگیری و این اهتمامها و خسته نشدنها. (۱۳۸۶/۴/۲۵)
اینجا نکتهای وجود دارد و آن اینکه مدیران در هر مجموعهای نباید افراد زیرمجموعهی خود را مجبور کنند که کنار هم کار گروهی کنند. ما در رویان وقتی فرد یا گروهی تقاضای همکاری با پژوهشگاه را داشت، اولین کاری که میکردیم این بود که میگفتیم شما بروید با محققین ما صحبت کنید، اگر به یک زبان مشترکی رسیدید و میتوانستید با هم کار کنید پیش من بیایید. کار گروهی چیزی شبیه ازدواج کردن است. دو طرف اول باید با هم بنشینند و ببینند میتوانند کنار هم کار کنند یا نه.
از نظر شما مهمترین موانع تحقق کارهای گروهی علمی چیست؟
باید بستری فراهم کرد که گروههای علمی تلفیق شوند و بهصورت تیمی کار کنند. متأسفانه دستگاه علمی ما در حال حاضر مشوق فعالیت علمی گروهی نیست. در بعضی از روشهای امتیازدهی برای کارهای تحقیقاتی خیلی به این مسائل توجه نمیشود. مثلاً برای ارتقای اعضای هیأت علمی، وقتی امتیازات را لحاظ میکنند اگر مقالهای به صورت گروهی نوشته شده باشد، امتیازات بین افراد گروه تقسیم میشود. این سیستم، فرد را سوق میدهد به سمت کار فردی و گریز از کار گروهی. دربارهی کارکردن دو گروه در کنار یکدیگر هم مسئله همین است. بهنحوی که حتی پژوهشگاه رویان هم از کار کردن با یک نهاد دیگر در هراس است و ترجیح میدهد کارها را خودش پیش ببرد تا امتیاز کامل را بگیرد تا مثلاً در جشنوارهی رازی رتبهی ما پایین نیاید.
به نظر من مهمترین مسئله برای ایجاد کارهای گروهی این است که آن بستر لازم از طریق تسهیل کردن آییننامهها و مقررات و نظایر آن فراهم شود تا شیرینی این کار به افراد و گروهها چشانده شود. بله، ممکن است که بعضی جاها سوءاستفادههایی هم صورت بگیرد و مثلاً برخی اسامی به شکل صوری در ذیل مقاله قرار بگیرد، اما حتی با این مشکلات هم، به نظر میآید فواید این کار بیشتر از مضرات آن باشد.
پینوشت:
۱. https://farsi.khamenei.ir/others-memory?id=10064