[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1389/03/13
عنوان فیش :رکن الواعظین؛ نمونه یک منبری و روضه‌خوان هنرمند
کلیدواژه(ها) : رکن الواعظین, مبلغان, مداحی, هنر مداحی, روضه‌خوانی, تاریخ حوزه‌های علمیه و مجاهدتهای علما
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
من بارها توصیه كرده‌ام، باز هم توصیه میكنم؛ منبرتان را، مجلستان را تقسیم كنید به دو قسم: قسم اول، معارف و اخلاقیات ... یك قسم منبر هم مربوط به مدایح و مراثی اهل‌بیت(علیهم‌السّلام) است. البته ما در باب مرثیه‌خوانی حرفهای زیادی داریم... در مرثیه‌خوانی بایستی به صدق واقعه پایبند بود. درست است كه شما میخواهید مستمع خودتان را بگریانید، اما این گریاندن را به وسیله‌ی هنرنمائی در كیفیت بیان واقعه تأمین كنید، نه در ذكر واقعه‌ای كه اصل ندارد. ما در گذشته‌ها سراغ داشتیم - ان‌شاءاللَّه حالا آنجور نیست - كه بعضی‌ها فی‌المجلس یك چیزی را جعل میكردند؛ نكته‌ای همان جا به ذهنش می‌آمد، میدید خوب است، موقعیت خوب است، همان جا میگفت و از مردم اشك میگرفت! این درست نیست. اشك گرفتن از مردم كه هدف نیست؛ هدف، آمیختن این دلِ اشك‌آلود - كه اشك را به چشم میرساند و چشم را اشكبار میكند - به معارف زلال است؛ البته با هنرنمائی.
ما در مشهد یك منبریِ معروفی داشتیم - خدا او را رحمت كند - مال پنجاه سال قبل است؛ مرحوم ركن الواعظین. او منبر میرفت و مردم پای منبر روضه‌خوانی او مثل ابر بهار گریه میكردند؛ در حالی كه خودش هم بارها میگفت من اسم نیزه و خنجر نمی‌آورم. واقعاً هم نمی‌آورد؛ بنده دهها منبر از او دیده بودم. حادثه را آنچنان هنرمندانه تصویر میكرد كه مجلس را منقلب میساخت؛ بدون اینكه بگوید «كشتند»، بدون اینكه بگوید «تیر زدند»، بدون اینكه بگوید «شمشیر چنین زدند» یا «خنجر چنین زدند»؛ اینها را نمیگفت. میتوان با شیوه‌های هنرمندانه، روضه‌خوانیِ خوب كرد و گریاند.