[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1371/11/25
عنوان فیش :صدور فتواي ارتداد سلمان رشدي و توقف توطئه‌ مستکبرین
کلیدواژه(ها) : آیات شیطانی, فتوای ارتداد سلمان رشدی, اهانت به مقدسات اسلامی, فراخوانده شدن سفرای غربی, سلمان رشدی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
وقتی این كتاب [آیات شیطانی] رایج شد و مردم آن را خواندند، آرام آرام اهانت كردن به اسلام عادی می‌شود. این را می‌خواستند! این‌جاست كه الهام الهی، آن مرد ربانی را وادار به آن حركت عظیم كرد و توطئه‌هایشان متوقف ماند. امام براساس این تفكر و فهم دقیق و نورانی - نوری كه خدای متعال در دل بندگان خودش می‌اندازد، این‌جا خودش را نشان می‌دهد - فتوای ارتداد آن مرد مرتد را صادر كرد و راه اینها را بست. ناگهان همه‌ی دنیا مبهوت شد! امام فتوای ارتداد یك مرتد را داد و گفت: «این آدم، باید به حد شرعی برسد». دولتهای اروپایی، همه‌ی سفرایشان را از ایران خواستند. این عكس‌العمل، در ارتباط با یك كتاب معمولی است؟ یعنی دولتهای انگلیس و فرانسه و ایتالیا و كجا و كجا، دلشان برای جان یك انسان سوخته است؟! اینها هزاران انسان را برای یك موضوع كوچك درو می‌كنند. كدامشان نكرده‌اند؟ كدامشان گروه گروه انسانها را به قتل نرسانده‌اند؟ كدامشان، اگر همین امروز منافعشان اقتضا كند، هزاران انسان را نمی‌كشند؟ اینها دلشان برای انسان سوخته؟ همین امروز، صربها مسلمانان را قتل عام می‌كنند؛ آنها ككشان نمی‌گزد! همین امروز اسرائیلیها فلسطینیهای صاحب اصلی سرزمین را آن‌طور شكنجه می‌دهند؛ اینها خوابشان برنمی‌آشوبد! آن وقت برای خاطر این‌كه یك نفر بناست بعد از این اعدام شود، این‌گونه وادار به عكس‌العمل شوند؟! این، قضیه‌ی دیگری بود. برنامه‌ای كه ریخته شده بود، برنامه‌ی اهانت به اسلام بود. بنا بود اسلام را سبك كنند. امام با آن فتوا، ناگهان همه‌ی نقشه‌های اینها را نقش بر آب كرد. دنیای اسلام هم تأیید كرد و پیروی خودش را از فتوای امام نشان داد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1371/11/25
عنوان فیش :فتوای ارتداد سلمان رشدی تمام شدنی نیست
کلیدواژه(ها) : فتوای ارتداد سلمان رشدی, عملکرد استعمار انگلیس در ایران, دخالت‌های انگلیس در ایران, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
مدّتی [از فتوای ارتداد سلمان رشدی] گذشته است. آن نادان و نادانهای طرفدارش، خیال میکنندقضایا تمام شده است. خیر؛ این قضیه تمام شدنی نیست. بنده همان وقت، در یکی از مصاحبه‌هایی که در اروپا انجام گرفت و از من پرسیدند که «این فتوای امام چگونه است؟» گفتم «امام، تیری را به طرف این مرد فاجر و هتّاک پرتاب کرد. این تیر، از چلّه کمان خارج شده و هدف‌گیری هم دقیق بوده‌است. دیر یا زود، این تیر به هدف خواهد رسید. بلاشک، باید این حکم اجرا شود و اجرا هم خواهد شد.» مسلمانانی که امروز بتوانند این موجود موذی و مضر را که به عنوان یک عاملِ پست‌فطرت و لئیم، برای یک حرکت ضدّ اسلامی عظیم ظاهر شد از سرِ راه مسلمانان بردارند، باید بردارند و مجازات کنند. الان هم وظیفه همه است. وظیفه همه کسانی است که این کار از عهده آنها برآید و دستشان به این شخص برسد.
حالا آنها دنبال اینند که آیا فتوای امام عوض شده است؟ مگر فتوا قابل عوض شدن است؟ مگر کسی میتواند نسبت به این قضیه با کسی معامله کند؟ دولت انگلیس بدش میآید؟ خوب؛ ما هم از خیلی از کارهای دولت انگلیس بدمان میآید! فلان دولت اروپایی ناراحت میشود؟ ماهم از بسیاری از کارهای آنها ناراحت میشویم. مگر ما قول داده‌ایم که هر کاری را که دولت انگلیس از آن بدش میآید انجام ندهیم!؟ دولت انگلیس، بیش از همه چیز، از استقلال ایران بدش میآید. اینها همان کسانی هستند که سالهای متمادی در این مملکت خوردند و چاپیدند و حالا که مملکت مستقل است، ناراحتند. ما چه کار باید بکنیم؟ دولت انگلیس، اگر الان هم فرصت پیدا کند، دلش میخواهد بیاید در خلیج فارس، مثل زمان «لرد کُرزن» بایستد و برای دولتهای اطراف خلیج فارس، از جمله ایران، دستور صادر کند! ملت ایران اجازه نمیدهد. حالا دولت انگلیس باشد، دولت امریکا باشد، هر قلدر دیگری باشد و بخواهد در امور ما، خواستهای ما، اهداف ما، آرمانهای بزرگ ما و مقدّسات ما دخالت کند! به آنها چه ربطی دارد!؟ آنها اگر بخواهند این حادثه و این مشکل را به راحتی حل کنند، باید آن شخص مرتدِّ ملحد را تحویل مسلمانان دهند و بگویند: «این، جرم و جنایتی کرده است. شما مسلمانان، هرچه مجازاتش است، انجام دهید.» این راه، عاقلانه است. این کار را باید بکنند. چرا نمیکنند؟ ما به آنها اعتراض داریم که چرا جلوِ حکم امام را گرفتند!؟ آنها چه اعتراضی میتوانند داشته باشند!؟ اینها هشداری است برای من و شما. بدانید که اگر اندکی غفلت کنیم، دشمن علیه مقدّسات ما شروع به حمله و اقدام خواهد کرد.

مربوط به :تأکید بر اجرای حکم تاریخی امام خمینی(ره) درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب موهن «آیات شیطانی» - 1369/10/05
عنوان فیش :تأکید بر تغییر ناپذیر بودن حکم امام خمینی(ره) در ارتداد سلمان رشدی
کلیدواژه(ها) : اهانت, تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره), فتوای ارتداد سلمان رشدی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
حکم تاریخی و تغییرناپذیر حضرت امام(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) در مورد نویسنده‌ی کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجرای این حکم اسلامی، نخستین ثمرات خود را در صحنه‌ی رویارویی اسلام با کفر جهانی نشان می‌دهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یک میلیارد مسلمان جهان را مقدمه‌یی برای تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزه‌های خیزش اسلامی در جهان قرار داده بود، به صورت مفتضحانه و گام‌به‌گام مجبور به عقب‌نشینی شده و ان‌شاءاللَّه با ادامه‌ی مقاومت مسلمانان جهان، از این پس کسی جرأت اهانت به پیامبر معظم(ص) و مقدسات اسلامی را نخواهد یافت.
حکم اسلام در مورد نویسنده‌ی کتاب آیات شیطانی، همان‌گونه که حضرت امام (رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) فرمودند: «اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد»، ثابت است و چنین تشبثاتی که با همیاری بعضی افراد به ظاهر مسلمان صورت می‌گیرد، تغییری در این حکم الهی نخواهد داد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم خراسان - 1369/03/15
عنوان فیش :دگرگون شدن توطئه دشمن با فتوای ارتداد سلمان رشدی امام(ره)
کلیدواژه(ها) : فتوای ارتداد سلمان رشدی, تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره), تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سلمان رشدی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
آن روزی که استکبار، ماجرای سلمان رشدی را علم کرد، برای همین بود که شاید بتواند از راه آن موجود حقیر سیه‌روز و سیه‌رو و کتاب شیطانی او، به روحیه‌ی مسلمانان - لااقل در بخشی از دنیا - لطمه بزند. با دشنام و بدگویی در این کتاب، شاید بتوانند قدری مسلمانان را تضعیف کنند. همین عمل، وبال جانشان شد. عکس‌العمل امام در مقابل این توطئه، آن‌چنان قاطع و کوبنده بود که همه‌ی آنها را غافلگیر کرد. آنان خواستند با نشر و بزرگ کردن آن کتاب، روحیه‌ی مسلمانان را تضعیف کنند.
شاید شماها ندانید، ولی من دیده بودم؛ چون مجلات را برای من میآورند. یکی، دو ماه بود که این کتاب در مطبوعات دنیای غرب - مخصوصاً مجلات امریکایی - آن چنان تبلیغ میشد که هر کسی نگاه میکرد، میفهمید این یک توطئه است. لزومی ندارد که یک کتاب را - هرچند هم که خوب باشد - این‌قدر بزرگ کنند، در مجلات بنویسند، راجع به آن رپرتاژ بدهند، از فروشش بگویند، از ناشرش بگویند، از مطالبش بگویند، خلاصه کنند و عکس و فیلم بگیرند، این‌جا و آن‌جا پخش کنند و همه به مسلمانان بخندند! هر کسی میفهمید که این کار، عادی نیست. با جنجال، این کتاب را وسط انداختند، شاید بتوانند با آن، روحیه‌ی مسلمانان را تضعیف کنند و بشکنند.
عکس‌العمل و ضربه‌ی متقابل امام، آن‌قدر قوی بود که بکلی ورق را دگرگون کرد. حکم اعدام سلمان رشدی که با اقبال و تصدیق و شوق وافر ملتهای اسلامی در همه جا مواجه شد، کار را دگرگون کرد. حالا روحیه‌ی آنها بود که تضعیف میشد. حالا طرفداران آنها باید در طول این مدت از خودشان دفاع میکردند. لذا از آن روز تا حالا، سردمداران غرب و استکبار، در مقابله‌هایی که با جمهوری اسلامی کردند، از اولین کلماتشان این است که بیایید این قضیه‌ی سلمان رشدی را یکطور حلش کنید! هرجا یکی از این مهره‌های زنجیره‌ی استکبار جهانی، کسی را پیدا کرد که فهمید ممکن است حرف او را به گوش مسؤولان جمهوری اسلامی برساند، اولین حرفی که زد - یا جزو اولین حرفها - این بود که کاری بکنید این قضیه حل بشود!
فشار آوردند، هو و جنجال کردند، متهم نمودند، بالا رفتند، پایین آمدند، نوشتند، گفتند، محکوم کردند، نویسندگان و هنرمندانِ آلت دست را جمع کردند، طومار امضاکردند، تا شاید بتوانند در این حکم استوار الهی، اندکی خدشه وارد کنند؛ ولی نتوانستند، بعد از این هم نمیتوانند؛ چون حکم اعدام سلمان رشدی، متکی به آیات الهی است و مثل آیات الهی، مستحکم و غیرقابل خدشه است.
می‌گویند: راه حلش چیست؟ راه حلش خیلی ساده است. مجرمی است که جرمی مرتکب شده و باید مثل بقیه‌ی مجرمان عالم، حکم الهی درباره‌ی او جاری بشود. به دست همان مسلمانان انگلیس بدهند - نمی‌گوییم به دست ما بدهند - تا حکم الهی را درباره‌ی او جاری کنند. با چنین اقدامی، این قضیه حل خواهد شد و دیگر تمام می‌شود. گرهی نیست که باز نشود. این، همان گره است. این، همان نحوه‌ی باز شدن این گره است. باید حکم الهی درباره‌ی این موجودی که بر حسب آیات الهی و احکام قطعی اسلامی، به مجازاتی محکوم شده، اجرا بشود.