[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار نوجوانان و جوانان شرکتکننده در کاروانهای راهیان نور - 1396/12/19 عنوان فیش :اهداف صدام و مستکبرین از تحمیل جنگ بر ایران اسلامی کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حملهی نظامی به ایران اوّل به بهانهی این بود -یعنی اینجور میگفتند و شعار میدادند- که میخواهند مناطق نفتخیز را از ایران جدا کنند و به عراق متّصل کنند؛ اینها [فقط] حرف بود؛ بحثِ مناطق نفتخیز نبود؛ بحثِ اصلِ حکومت بود، اصلِ انقلاب بود؛ میخواستند انقلاب را نابود کنند. آمریکا و اروپای قدرتمند -حالا کشورهای درجهی دو و سهی اروپا اهمّیّتی نداشتند امّا اروپای اصلی یعنی انگلیس، یعنی فرانسه، یعنی آلمان، یعنی ایتالیا، این کشورهایی که در اروپا موقعیّتی داشتند، تواناییای داشتند- یکسره همه پشت سر صدّام قرار گرفتند و هرچه توانستند به او کمک کردند؛ هرچه توانستند کمک کردند! لشکرهای رژیم صدّام در اوّل جنگ، لشکرهای معدودی بودند، امکاناتشان هم امکانات متعارف بود [امّا] با گذشت زمان -هرچه زمان گذشت، شش ماه گذشت، یک سال گذشت، دو سال گذشت- روزبهروز به این امکانات افزوده شد. خب جنگ امکانات را از بین میبرد، ما مثلاً اوّل جنگ یک مقدار تانک داشتیم، بعد بعضیاش از بین رفت؛ فرض کنید که مقداری توپخانه داشتیم، بعضیاش از بین رفت؛ مهمّات داشتیم خیلیهایش از بین رفت؛ قهراً در جنگ مصرف میشود، جنگ امکانات را کم میکند؛ هرچه جنگ پیش میرفت، امکانات رژیم بعثی چند برابر میشد؛ چه کسی به او میداد؟ فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا؛ شوروی هم که ضدّ آمریکا بود، در این قضیّه همراه آمریکا وارد میدان شد، آن هم به دلیل خاصّ خود: [چون] شوروی تعداد نسبتاً زیادی جمهوریهای مسلمان دارد؛ حرکت اسلامی، انقلاب اسلامی در ایران موجب میشد که آن جمهوریها به فکر هویّت اسلامی خودشان بیفتند؛ دولت شوروی حاضر نبود، لذا او هم در این قضیّه -در قضیّهی جنگ علیه ما، در قضیّهی مبارزهی علیه ما- کنار آمریکا، دشمن دیرین خودش ایستاد. پس شد آمریکا، شوروی، ناتو -[اعضای] پیمان ناتو که اروپا و آمریکا و مانند اینها هستند- و همهی قدرتهای مسلّط دنیا که پشت سر صدّام قرار گرفتند علیه جمهوری اسلامی، برای اینکه جمهوری اسلامی را از بین ببرند؛ هدف این بود؛ هدف، فتح خرّمشهر یا قصر شیرین یا مانند اینها نبود، هدف این بود که بیایند؛ کمااینکه همان اوّل کار صدّام گفت که ما امروز اینجا مصاحبه میکنیم، یک هفتهی دیگر در تهران مصاحبه خواهیم کرد؛ اینجوری برنامهریزی کرده بود. این، عامل جنگ بود؛ یعنی جنگ تحمیلی یک توطئهی عظیم بینالمللیِ قدرتمندترین قدرتهای دنیا بود علیه جمهوری اسلامیِ تازه پدید آمده. مثل اینکه همهی حیوانات وحشی بخواهند به یک انسان تنها و بیسلاح و بیدفاع حمله کنند؛ در واقع اینجوری بود. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران - 1386/06/23 عنوان فیش :همپیمانی صدام، مستکبرین و مرتجعین منطقه علیه ایران در جنگ کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جنگی که در سال ۱۳۵۹ علیه جمهوری اسلامی شروع شد، اگرچه از طرف صدام بدبخت و روسیاه بود، اما پشت سر این قضیه یک پروژهی بینالمللىِ استکباری بود برای زمین زدن نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی. تحلیلگران غربی تحلیل کردند و فهمیدند و درست هم فهمیدند که این انقلاب فقط این نیست که یک رژیم دستنشانده را در ایران از بین برده است و این کشور عظیم و پربرکت را از سیطرهی استکبار خارج کرده؛ بلکه این حرکت الهامبخش خواهد شد، دنیای اسلام را تکان خواهد داد، ملتها را به فکر خواهد انداخت. همین هم شد: فلسطین به فکر افتاد، کشورهای شمال آفریقا به فکر افتادند، در تمام دنیای اسلام حرکت و جنب و جوش هویتیابىِ اسلامی شروع شد که تا امروز هم همچنان روبه توسعه و گسترش است. چون فهمیدند که اینجا کانون الهامبخش دنیای اسلام خواهد شد، گفتند جمهوری اسلامی را باید ما به هر کیفیتی هست، از بین ببریم. لذا با اینکه منطقه، منطقهی خطیری است، منطقهی نفت است و غربیها خیلی به مسألهی نفت و خلیج فارس اهمیت میدهند و امنیتِ اینجا برایشان حیاتی است، لیکن درعینحال وارد میدان شدند، صدام را تقویت کردند، بلکه او را تشجیع کردند که این جنگ را شروع کند؛ او هم چون آدم نادانِ کلهشقِ قدرتطلبِ خامی بود، خیال میکرد که حالا میآید دو سه روزه یا چند هفتهای مسأله را تمام میکند و باقدرت برمیگردد سر جای خود. لذا وارد این جنگ شدند و هشت سال تمام ایران اسلامی فشارهای همهجانبهای را که از سوی همهی قدرتهای بزرگ دنیا بر ایران از کانال جنگ وارد شد، تحمل کرد؛ این خیلی مهم است. شوروىِ سابق از این کانال به ایران فشار آورد، امریکا فشار آورد، پیمان ناتو - اروپائیها - فشار آوردند، مرتجعین منطقه با انواع و اقسام طرق از این کانال علیه جمهوری اسلامی فشار آوردند. یکی از این فشارها هر انقلابی را، هر دولتی را به زانو درمیآورد و از پا میانداخت؛ اما مجموع این فشارها نه فقط جمهوری اسلامی را از پا درنیاورد، بلکه ملت ایران را قویتر و آگاهتر، و عزم و ارادهی آنها را راسختر کرد و جمهوری اسلامی را روزبهروز به سمت قوت اسلامی و الهی پیشتر برد. ایستادگی در میدان دفاع، چنین اثری را به وجود آورد. ضربات فراوانی هم به جبههی مقابل زده شد. یعنی صدام و رژیم بعثی ضربهی اصلی را اینجا خوردند. امریکا به فکر افتاد که میتواند دست و پای آنها را جمع کند. یعنی دیدند رژیمی است توخالی که متکی به مردمش نیست؛ این را فهمیدند. در واقع ضربهی اصلی را ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به این متجاوز زد، که آخرش به اینجاها منتهی شد که ملاحظه میکنید. اما جمهوری اسلامی روزبهروز قویتر شد. مربوط به :بیانات در دیدار بسیجیان استان همدان - 1383/04/16 عنوان فیش :ضربه صدام به روابط حسنه دو ملت ایران و عراق کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مهمترین نقطهی کیفرخواست صدام حسین، به راه انداختن جنگ تحمیلىِ هشت سالهی عراق علیه ایران است. این را ما ادعا نمیکنیم... این جنگ را صدامحسین هم بر ما تحمیل کرد، هم بر ملت عراق؛ ملت عراق که مایل به جنگ نبودند. هشت سال جوانهای مردم را با زور از خانههایشان بیرون کشید و فرستاد به جبههی جنگ، بعد هم آنها را افقی و کشته شده برگرداند؛ گاهی اجساد را به خانوادهها داد، گاهی هم نداد. این جنگ بر مردم عراق تحمیل شد و صدام ملت عراق را در این جنگ از سرمایههای فراوان خودش تهیدست کرد. درست است که این جنگ برای ما خیلی خسارت داشت و این خسارتها را هم صدامحسین بهوجود آورد؛ اما برای خود ملت عراق هم خسارت کمتری نداشت، بلکه بیشتر داشت؛ چون ما که تماشا نمیکردیم تا او هر کار میخواهد بکند، ما در مقابل، ضربات محکمتری میزدیم و از خودمان دفاع میکردیم؛ اما پدر عراقیها درآمد؛ آنها در واقع منابعشان را به دست خودشان نابود کردند؛ این کارها را صدامحسین کرد... ما دو ملتِ همیشه رفیق، همیشه برادر و همیشه مأنوس با هم بودهایم. در طول سالیان دراز مردم ما به نجف و کربلا رفتهاند برای زیارت، آنها هم به مشهد و قم آمدهاند برای زیارت؛ ما با همدیگر مأنوس و مهربان بودهایم. کمتر دو ملت همسایهیی اینقدر با هم رفیق بودهاند که ملت ما و عراق. صدامحسین را بایستی بهخاطر این گناه بزرگ و نابخشودنی محاکمه کنند. پاداش این محاکمه اعدام نیست، صدتا اعدام است؛ هزار تا اعدام است. البته اگر بخواهند با این جرم صدام را محاکمه کنند، خیلیها در آن دادگاه محکوم خواهند شد؛ فقط صدام محکوم نخواهد شد. یکی از مجرمترین چهرههای محکوم در آن دادگاه، رژیم امریکا خواهد بود؛ چون اینها بودند که صدام را کمک کردند؛ اینها بودند که به او چراغ سبز نشان دادند برای بهکار بردن سلاح شیمیایی... زمان دولت ریگان مرتب عکس ماهوارهیی برداشتند و به عراقیها دادند که ایرانیها کجا تجمع کردند، کجا نقل و انتقال میکنند. البته آن وقتی که جوانان دریادلِ ما - همین بسیجیها - اروند را طی کردند - چند هزار لشگر این رودخانهی عریض را طی کردند - و پدر صدام را درآوردند، چشم آن ماهوارهها کور شده بود؛ ندیدند؛ نتوانستند فایدهیی برسانند؛ خیلی اوقات کار اینطوری اتفاق افتاد. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :مشغول کردن ایران به جنگ، خدمت صدام به آمریکاییها کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : صدّام از اوّلِ کار با آمریکاهیچگونه تضاد منافع نداشت. البته در گزارشها هم هست، من این را نمیتوانم بهجد ادّعا کنم؛ لکن خود آمریکاییها ادّعا کردند که سازمان «سیا» ی آمریکا از اوّل در کودتای بعثیها در عراق در سال ۱۳۴۷ هجری شمسی نقش داشته است. ممکن است راست باشد و ممکن است راست نباشد. من نمیخواهم چیزی را که یقین نداریم بگویم، لکن شکّی نیست که بعد از آن، بخصوص بعد از قیام انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، منافع اینها به هم گره خورد. قبل از آن هم نشستند با طاغوت ایران، محمّدرضا، توافق کردند. پیدا بود که منافعشان به هم نزدیک است. بعد که انقلاب بهوجود آمد، منافع اینها مشترک شد. صدّام طمع ارضی به کشور ما داشت، آمریکا هم با تشکیل نظام جمهوری اسلامی مخالف بود و میخواست حکومت طاغوتىِ دستنشانده را برگرداند. این منافع با هم گره خوردند، لذا در سال ۱۳۵۹ وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و صدّام در روز اوّل به همین تهران هجوم هوایی کرد، آمریکاییها از ساعت اوّل حتّی چشمغرّهای به او نرفتند و کمک خودشان را به او روز به روز بیشتر کردند. اینها چیزهای یقینی است، یعنی جای احتمال نیست. البته یک احتمال این است که از قبل با آمریکا هماهنگ کرده بود. این را نمیتوانم ادّعا کنم، چون نمیدانم. البته در این زمینه گزارشهایی هست. در سفرهایی که بنده در زمان ریاستجمهوری داشتم، بعضی از رؤسای کشورهای اسلامی به ما میگفتند که او قبلاً با بعضی جاها هماهنگ کرده بود. به هرحال ما یقین نداریم. آنچه که یقین داریم این است که بعد از شروع جنگ، از طرف آمریکا حدّاکثر حمایت نسبت به صدّام صورت گرفت و از صدّام حمایت کردند. حتّی سازمان ملل را زیر فشار خود به انحای مختلف به حمایت از صدّام وادار کردند. ما هشت سال این جنگ را تحمّل کردیم. صدّام به درد آمریکاییها خورد؛ چون توانست به نفع آنها هشت سال انقلاب اسلامی را به یک مسأله داخلی خونین، یعنی جنگ، مشغول کند. خوب؛ جنگ همّ و اشتغال و توجّه ذهنی زیادی میطلبد. اگر انقلابِ یک کشوری در اوّلِ کار مبتلا به چنین جنگ خونینی نشود، مجال بازسازی و مجال کارهای بزرگ برای آن وجود دارد. صدّام هشت سال از بهترین اوقات ما را به نفع آمریکا مشغول کرد؛ برای اینکه منافعشان به هم گره خورده بود. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی - 1377/12/04 عنوان فیش :حمله صدام به ایران بهخاطر عملکرد ما نبود کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وضع کشور ما از لحاظ امنیت، به مراتب و بدون استثناء، بهتر از همهی کشورهای همسایه است. مرزهای ما، مرزهای محکمی است. شما میگویید از اطراف به ما حمله میکنند!؟ کدام حمله!؟ یک نفر بیعقل حمله کرد، که البته او هم اگر خودش بود، قطعاً حمله نمیکرد. صدّام اگر احساس میکرد تنهاست، یقیناً جرأت نمیکرد حمله کند؛ ولی به او دلگرمی دادند، پشتیبانی دادند و تشویقش کردند. شما باید این حرف را باور کنید. من نمیدانم شما میدانید یا نه؛ اما من میدانم و اطّلاعات نزدیک دارم. در طول جنگ، گزارشهای بسیار ویژهای به ما رسید که بعضی از سران کشورها با صدّام بخصوص صحبت کردند که تو این کار را بکن! البته بعضیها هم میگفتند نکن. آن کسانی هم که به او گفتند نکن و منعش کردند و گفتند این کار برایت خطر دارد -البته نه برای خاطر ما؛ برای خاطر خودش- آنها را هم ما اطّلاع داریم. عدّهای به او گفتند این کار را نکن؛ ولی عدّهای هم او را شیر کردند و به او کمک و امکانات دادند. سالهای متمادی این کشورهای عربی -و پشت سرشان امریکا- به او تجهیزات دادند؛ نه برای اینکه ما کار خلافی کرده بودیم. شنیدم در گوشه و کنار بعضی از افراد بهانهگیر، بیخودی میگویند که چرا باید جمهوری اسلامی کاری کند که به او حمله کنند! ما واقعاً کاری نکرده بودیم. گناه کبیرهی ما(!) این بود که رژیم استبدادی سلطنت را سرنگون کرده بودیم، بعد هم نخواستیم وابسته شویم... بنابراین، ما گناهی نکرده بودیم که بگوییم بهخاطر گناه ما بود که عراق به ما حمله کرد؛ بلکه بهخاطر اینکه یک حکومت اسلامی بود، یک حکومت مستقل بود و موج بیداری در دنیای اسلام پیچید -در خود عراق؛ در کشورهای عربی، در کشورهای اسلامی- همهی اینها احساس کردند که وقتی بیداری اسلامی آمد، ممکن است دامن آنها را هم بگیرد؛ لذا متّحد شدند. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی - 1377/12/04 عنوان فیش :میخواستند حداقل همه خوزستان را ببرند کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هشت سال فشار آوردند و همهی این توان عظیم را به خرج دادند، اما نتوانستند یک وجب از خاک ایران را از ما بگیرند. آنها میخواستند حداقل همهی خوزستان را ببرند. البته آنها میگفتند تا تهران میرویم؛ اما اگر فقط همان خوزستان را هم میبردند، برایشان کافی بود. آیا این چیز کمی است!؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزهی علمیهی قم - 1370/11/30 عنوان فیش :تبلیغات خصمانه دشمن در جنگ کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما در جنگ میخواستیم رودخانه یا ارتفاعی را بگیریم، بعد رزمندگان ما تلاش میکردند و آن رودخانه یا ارتفاع را با شهادتهایی میگرفتند و دشمن را دچار خسارتهای سنگینی میکردند و به آن هدف میرسیدند؛ اما بعد در تبلیغات خصمانهیی که علیه ما میشد - چه مستقیماً از طرف دشمن، چه از طرف آنهایی که از او حمایت میکردند - میگفتند ایران نتوانست بصره را بگیرد! انگار ما در این عملیات میخواستیم بصره را بگیریم! بله، ما نتوانسته بودیم بصره را بگیریم؛ اما این کار برای چه بود؟ برای این بود که آن افکاری که نگران نشستهاند تا ببینند محصول سرمایهگذاری آنها در این جبهه چه شد، احساس کنند که عجب، پس این سرمایهگذاری بر باد رفت؛ بصره را که نتوانستند بگیرند! مربوط به :بیانات در مراسم اعطاى نشان به فرماندهان عملیّاتهاى کربلاى پنج و کربلاى هفت - 1368/11/15 عنوان فیش :علت حمله صدام؛ ضعیف پنداشتن ملت ایران کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آن روزى که دشمن از مرزهایمان به ما حمله کرد، فکر نمیکرد ملّت ما بتواند از خودش دفاع کند. ملّت را ضعیف پنداشته بود که حمله کرد. دنیاى استکبار که رژیم عراق را و شخص صدّامحسین را به حملهی به مرزهاى ما تحریک کرد، ملّت ما را ضعیف انگاشته بود. مربوط به :پیام به ائمه جمعه سراسر کشور - 1367/05/02 عنوان فیش :ملّتی که با توکّل به خدا آوازهی عزّت خویش را به فلک رسانده، تن به خفّت و خواری نمیدهد کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ, توکل به خدا, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ نوع(ها) : قرآن, حدیث, نهجالبلاغه متن فیش : اَلَا وَ اِنَّ الشَّیطانَ قَد ذَمَّرَ حِزبَهُ وَ استَجلَبَ جَلَبَهُ لِیَعُودَ الجَورُ اِلَى اَوطانِهِ وَ یَرجِعَ الباطِلُ اِلى نِصابِه (۱) حضرات حجج اسلام و آیات الله، ائمّهی جمعهی محترم سراسر کشور (دامت تأییداتهم) چنانکه میدانید دشمن متجاوز پس از رانده شدن از میهن عزیز اسلامیمان، بار دیگر با تکیه به کمک دشمنان جهانی اسلام، تجاوز خود را از سر گرفته و از چند نقطه به درون مرزها رخنه کرده است. نیّت پلید او آن است که پیش از اجرای قطعنامهی ۵۹۸ و استقرار آتشبس، موضع برتر را ازلحاظ جغرافیایی به دست آورد و در مذاکرات پیرامون موادّ قطعنامه، به اتّکاء همین موضع برتر، با زورگویی و قلدری، شرایطی را مطرح و نارواهایی را بر ملّت شجاع و انقلابی ما تحمیل کند. او که بارها در میدان نبرد، برق صلابت و قدرت الهی رزمندگان ما را دیده و بارها با عجز و ذلّت، آتشبس را از ملّت ایران التماس کرده، اکنون مغرور از قدرتی موقّت و زودگذر، طبیعتِ جنگطلب خود را آشکار میکند و بیآنکه از تجربهی تلخ آتشافروزیاش درسی گرفته باشد یک بار دیگر ابلهانه قدم به بیشهی شیران خدا نهاده و با پای خویش بهسمت پرتگاه به پیش میرود. حامیان صدّام که با اسلام و ملّت انقلابی ایران کینهای آشتیناپذیر دارند، همانها که تا دیروز ریاکارانه از صلح دم میزدند و ما را بر نپذیرفتن قطعنامهی ۵۹۸ شماتت میکردند، امروز به طمع افتادهاند که ایران اسلامی را به امضای قراردادی خفّتبار مجبور کنند، و لذا برخلاف ادّعاهای قبلی و ظاهری خود، حاکم سبُکسر و مغرور و نابخرد بغداد را در خفا به ادامهی تجاوز و تأخیر در اجرای قطعنامهی ۵۹۸ تشویق میکنند. اینان همانهایی هستند که در طول هشت سال جنگ، همواره او را با پول و سلاح و تبلیغات کمک کردهاند و اکنون میکوشند که نتیجهی آن همکاریهای جنایتآلود خود را در ضعف و شکست اسلام و ایران به دست آورند. ابرقدرتهای شرق و غرب امید بستهاند که ملّت انقلابی ما را شکستخورده معرّفی کنند؛ جهانخواران امید بستهاند که پرچم آزادی مسلمین را که به دست توانای ملّت ما برافراشته شده است، سرنگون کنند؛ دیوانِ آدمیخوار امید بستهاند که نور خدا را در میهن ما و برق امید را در دل ملّتهای مستضعف خاموش کنند. آنها نیروهای خود را بر روی هم گذاشتهاند و به هر شیوهی جنایتآمیز متوسّل میشوند تا جمهوری اسلامی را دچار شکست نظامی و سپس شکست سیاسی کنند و از ملّت مبارز و انقلابی ما انتقام بگیرند. آنها به این گمان باطل که ملّت ایران از جنگ خسته شده است، نقشه کشیدهاند که این ملّت سرافراز و سربلند را به ذلّت بکشانند و آتش کینهی ده سالهی خود را فرونشانند. آنان نمیدانند که ملّتی خداجوی و فداکار که زنجیر بندگی ابرقدرتها را پاره کرده و بر اوج قلّهی عبودیّت خدا برآمده، هرگز تن به ذلّت نخواهد داد. آن کوردلان ندانستهاند که «لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسُولِه وَ لِلمُؤمِنین»،(۲) ملّتی که با توکّل به خدا و اعتمادبهنفس، آوازهی عزّت خویش را به فلک رسانده، هرگز تن به خفّت و خواری نخواهد داد. آری «هیهات منّا الذّلّه ابی الله ذلک و رسوله طابت و طهرت» (3) آنان فراموش کردهاند که در هشت سال قبل که این توطئهی خباثتآمیز عیناً به دست حزب بعث عفلقی آغاز شده بود، چگونه با قدرت انقلابی و ایمان اسلامی مردم نقشبرآب گشت؛ آنان فداکاری ملّت ما را که در سختترین اوضاع به یاری نیروهای مسلّح خود شتافت و صحنهی نبرد را به مزبلهی اجساد متجاوزان عراقی مبدّل ساخت، از یاد بردهاند؛ آنان ندانستهاند که در هنگامهی جهاد فیسبیلالله، مردم از هر قشر و گروه سر از پا نشناخته و بیقرار، به مقابله با دشمن میشتابند و جان خود را سپر بلای اسلام و انقلاب و میهن عزیز میکنند؛ آری آنان امام ما و ملّت ما را نشناختهاند. 1 ) خطبه 22 : از خطبههاى آن حضرت است هنگامى كه خبر بيعت شكنان جمل به حضرتش رسيد أَلَا وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ لِيَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ يَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ وَ اللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً وَ لَا جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً . وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ فَلَئِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِيبَهُمْ مِنْهُ وَ لَئِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا التَّبِعَةُ إِلَّا عِنْدَهُمْ وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ يَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِيتَتْ يَا خَيْبَةَ الدَّاعِي مَنْ دَعَا وَ إِلَامَ أُجِيبَ وَ إِنِّي لَرَاضٍ بِحُجَّةِ اللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ عِلْمِهِ فِيهِم ْ. فَإِنْ أَبَوْا أَعْطَيْتُهُمْ حَدَّ السَّيْفِ وَ كَفَى بِهِ شَافِياً مِنَ الْبَاطِلِ وَ نَاصِراً لِلْحَقِّ وَ مِنَ الْعَجَبِ بَعْثُهُمْ إِلَيَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ وَ أَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلَادِ هَبِلَتْهُمُ الْهَبُولُ لَقَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي . ترجمه : هش داريد كه شيطان گروهش را بر انگيخته، و ارتش خود را از هر سو گرد آورده، تا ستمگرى به محلش، و باطل به جايش برگردد. به خدا قسم آنان ناشايستهاى از من نديدند، و بين من و خودشان انصاف ندادند، و از من حقى را مىخواهند كه خود ترك آن كردهاند، و خونى را مىجويند كه خود ريختهاند. اگر در اين خونريزى همكارشان بودم پس خودشان هم از اين خونريزى نصيب دارند، و اگر بدون دخالت داشتن من خود عهده دار آن بودند عقوبتى جز بر آنان نيست، و بزرگترين دليلشان به ضرر خود آنهاست. از پستانى كه خشك شده شير مىخواهند، و زنده كردن بدعتى را كه مرده است مىطلبند. آه چه دعوت كننده زيانكارى دعوت كننده كيست و به چه چيز اجابت مىشود من به حجت خدا و آگاهى او در باره اينان راضيم. اگر سر بر تابند تيغ تيز حواله آنان مىكنم، كه درمان ايشان از باطل است، و يارى دهنده حق. شگفتا از من مىخواهند به ميدان جنگ آيم، و در نبرد با آنان صبر ورزم مادر به عزايشان بنشيند، تا كنون كسى مرا از نبرد نترسانده، و از شمشير به وحشت نينداخته. من به پروردگارم يقين دارم، و شبههاى در دينم ندارم 2 ) سوره مبارکه المنافقون آیه 8 يَقولونَ لَئِن رَجَعنا إِلَى المَدينَةِ لَيُخرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنهَا الأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ ترجمه : آنها میگویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان ذلیلان را بیرون میکنند!» در حالی که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمیدانند! 3 ) اللهوف على قتلى الطفوف، ص: 97؛ اثبات الوصية، ص: 166؛ فروي ان الحسين عليه السّلام قال في خطبة ذلك اليوم- فيما حفظ من كلامه-:ِ أَلَا وَ إِنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ يَأْبَى اللَّهُ ذَلِكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ الْكِرَامِ أَلَا وَ إِنِّي زَاحِفٌ بِهَذِهِ الْأُسْرَةِ مَعَ قِلَّةِ الْعَدَدِ وَ خِذْلَةِ النَّاصِر ترجمه : اين زنازادۀ فرزند زنازاده مرا بر سر دوراهى نگهداشته است راهى بسوى مرگ و راهى بسوى ذلّت هرگز مباد كه ما ذلّت را بر مرگ اختيار كنيم خدا و پيغمبرش و مردم با ايمان و دامنهاى پاك و پاكيزه كه ما را پروريده و مردمى كه زير بار ستم نروند و افرادى كه تن بذلّت ندهند (همه و همه) بما اجازه نميدهند كه فرمانبرى لئيمان را بر كشته شدن شرافتمندانه برگزينيم هان كه من با اين افراد فاميلم با اينكه كماند و اندك و ياورى ندارم با شما خواهم جنگيد مربوط به :بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل - 1366/06/31 عنوان فیش :هدف جنگ تحمیلی؛ شکست انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای صدام در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بزرگترین، دردناکترین و فاجعهآمیزترین خصومت دشمنان ما به راه انداختن جنگ تحمیلی بود. تحریک حس جاهطلبی یک همسایه، تشویق او به حمله و دلگرم کردن او به پشتیبانی و کمک. امروز دیگر پس از گذشت هفت سال همه به روشنی میتوانند یقیین کنند که حملهی ارتش عراق در ۳۱ شهریور ۵۹ - یعنی ۱۹ ماه پس از تشکیل جمهوری اسلامی - که با ده لشگر و صدها فروند جنگنده از زمین و هوا و دریا انجام شد، بجز توسعهطلبی و انضمام بخشی از ایران به عراق چیزی که بارها در کتب و مطبوعات عراقی یا غیر عراقی جیرهخوار به آن تصریح شده، شکست انقلاب و سرنگونی جمهوری اسلامی را هم هدف گرفته بوده است. آنها بارها هر دو هدف را به صراحت گفته و خود را افشاکردهاند. نتایج بزرگی که عراق از این پیروزی - از پیروزی این حمله - میتوانست به دست آورد، غیر از تثبیت وضع داخلیاش ظهور در صحنهی منطقه و حتی در عرصهی عربی به عنوان یک قدرت فائقه بود، و این برای بی سر و پایان حاکم بر عراق چیز زیادی است؛ و نیز دستیابی به مرز قابل توجهی در حوزهی بسیار مهم خلیجفارس. با این پیروزی که ناگریز میباید شکست ایران و تجزیهی آن و سقوط نظام جمهوری اسلامی را همراه داشته باشد، قدرتهای سلطهاندیش نیز به هدف بزرگی میرسیدند. حذف نظامی که با ظهور خود معادلات سیاسی اقتصادی منطقه را عوض کرده، و دست استکبار - مخصوصاً امریکا - را از کشور بزرگ ایران کوتاه کرده بود. برای امریکا و بعضی دیگر در صورت شکست ما آب رفته به جوی برمیگشت، و همان داستان همیشگی نفوذ اقتصادی و سیاسی و غیرو تکرار میشد. |