[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :پیام در پی اهانت نفرتانگیز به قرآن شریف در آمریکا - 1389/06/22 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : اهانت جنونآمیز و نفرتانگیز و مُشمئزکننده به قرآن مجید در کشور آمریکا که در سایهی امنیت پلیسی آن کشور اتفاق افتاد، حادثهی تلخ و بزرگی است که نمیتوان آن را تنها در حدّ یک حرکت ابلهانه از سوی چند عنصر بیارزش و مزدور به حساب آورد. این یک اقدام محاسبهشده از سوی مراکزی است که از سالها پیش به این طرف، سیاست اسلامهراسی و اسلامستیزی را در دستور کار خود قرار داده و با صدها شیوه و هزاران ابزار تبلیغاتی و عملیاتی، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداختهاند. این حلقهی دیگری از زنجیرهی ننگینی است که با خیانت سلمان رشدی مرتد آغاز شد و با حرکت کاریکاتوریست خبیث دانمارکی و دهها فیلم ضد اسلام ساختهشده در هالیوود ادامه یافت و اکنون به این نمایش نفرتانگیز رسیده است. پشت صحنهی این حرکات شرارتبار چیست و کیست؟ مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1387/01/01 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : اشتباه است اگر کسی تصور کند که در این قضایا، فقط کسی یا نویسندهی مزدوری مثل سلمان رشدی یا کاریکاتوریست قلمبهمزدی ـ مثل آنچه که در برخی از کشورهای اروپایی انجام دادند ـ طرف مقابل اسلام است؛ اینها پیاده نظامهای نگونبخت و روسیاه استکبار جهانی هستند. طرف قضیه، سیاستهاست. طرف قضیه، اعضای شبکهی استعماری و استکباری دنیا هستند؛ یعنی شبکهی صهیونیستهای غدار و خونخوار و سیاستمدارانی که تحت نفوذ آنها قرار دارند. این است که شما میبینید یک مقام از مقامهای اتحادیهی اروپا، صریحاً اعلام میکند که باید همهی رسانههای غربی ـ دسته جمعی ـ به پیغمبر اسلام اهانت کنند! این رو کردن دست خود و رسوا کردن خود در اینگونه قضایاست. پیداست اسلام با تسخیر دلهای مردم در سرتاسر جهان، مستکبران و زورگویان را بشدت ترسانده است و آنها علاج را در این میبیینند که با پیغمبر اسلام دشمنی کنند. آن روز شکست خوردند، امروز هم به حول و قوهی الهی به وسیلهی مسلمانان شکست خواهند خورد. مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران - 1379/01/26 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : آن روزی که پیامبر دستور داد آن افراد را ترور کنند، درِ گوش کسی نگفت. علناً گفت هر کس هند را پیدا کرد، او را بکشد. هر کس فلانبنفلان را پیدا کرد، او را بکشد. امام رضواناللَّهعلیه گفت هر کس سلمان رشدی را پیدا کرد، او را بکشد. امروز هم رهبری اگر بر طبق احکام اسلام یک جا تکلیفش اقتضا کند، علنی خواهد گفت. مخفیانه و درِ گوشی نیست. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1372/02/28 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : اهانت علنی به اسلام در قالب حجاب تحریم شده و به وسیلهی نویسندهیی مهدورالدم مکرر مورد حمایت علنی سردمداران رژیمهای اروپایی قرار میگیرد و حتی رئیس رژیم بدنام و بدسابقهی انگلیس، با آن نویسندهی قلمبهمزد و بیارزش ملاقات میکند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1371/11/25 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : وقتی دینی مانند اسلام، در نظر یک جامعهی یک میلیاردی مقدس است و مایهی حرکت آن جامعهی عظیم هم همین دین است، اهانت به آن کار سختی است. جرأت نمیکنند صریحاً به اسلام اهانت کنند. لذا میبینید که حتی رؤسای جمهور امریکا و بعضی از کشورهای گردن کلفت هم، دیگر جرأت نمیکنند نسبت به اسلام، صریحاً دشمنی و مستقیماً اهانت کنند. به همین سبب، نشستند و راهی پیدا کردند: بر آن شدند افرادی را پیدا کنند که سپر بلایشان باشند و از آنها بخواهند که در لباس روشنفکر، شاعر و نویسنده، به اسلام اهانت کنند، تا آرام آرام اهانت به اسلام باب و رایج شود. این، کاری بود که به وسیلهی کتاب «آیات شیطانی» آن شخص مرتد شروع شد. او در انگلیس کتاب خودش را نوشت و مجلات امریکایی شروع به ترویج آن کتاب کردند. بنده آن روز مجلات امریکایی را که به اینجا میآمد میدیدم و تعجب میکردم که این چه کتابی است که این قدر اینها میخواهند آن را ترویج کنند؟! این همه کتاب نوشته میشود! اما علتی داشت که ناگهان مطبوعاتیهای دنیا، قلم به مزدهای دنیا، صهیونیستهای دنیا که گردانندگان بیشترین مطبوعات و رادیو تلویزیونهای غربند دست به دست هم داده بودند و یک کتاب را ترویج میکردند. مگر محتوای آن چه بود؟ چیزی نگذشت که معلوم شد چه در این کتاب هست. این کتاب بناست جاده باز کن اهانت به اسلام باشد. پیغمبر را اسم بیاورد و مسخره کند. به اصطلاح، یک داستان خیالی نوشته است؛ اسم پیغمبر را، اسم زوجات پیغمبر را، اسم اصحاب پیغمبر را آورده است و به شکل بسیار وقیحی به آنها اهانت کرده است. وقتی این کتاب رایج شد و مردم آن را خواندند، آرام آرام اهانت کردن به اسلام عادی میشود. این را میخواستند! اینجاست که الهام الهی، آن مرد ربانی را وادار به آن حرکت عظیم کرد و توطئههایشان متوقف ماند. امام براساس این تفکر و فهم دقیق و نورانی نوری که خدای متعال در دل بندگان خودش میاندازد، اینجا خودش را نشان میدهد فتوای ارتداد آن مرد مرتد را صادر کرد و راه اینها را بست. ناگهان همهی دنیا مبهوت شد! امام فتوای ارتداد یک مرتد را داد و گفت: «این آدم، باید به حد شرعی برسد». دولتهای اروپایی، همهی سفرایشان را از ایران خواستند. این عکسالعمل، در ارتباط با یک کتاب معمولی است؟ یعنی دولتهای انگلیس و فرانسه و ایتالیا و کجا و کجا، دلشان برای جان یک انسان سوخته است؟! اینها هزاران انسان را برای یک موضوع کوچک درو میکنند. کدامشان نکردهاند؟ کدامشان گروه گروه انسانها را به قتل نرساندهاند؟ کدامشان، اگر همین امروز منافعشان اقتضا کند، هزاران انسان را نمیکشند؟ اینها دلشان برای انسان سوخته؟ همین امروز، صربها مسلمانان را قتل عام میکنند؛ آنها ککشان نمیگزد! همین امروز اسرائیلیها فلسطینیهای صاحب اصلی سرزمین را آنطور شکنجه میدهند؛ اینها خوابشان برنمیآشوبد! آن وقت برای خاطر اینکه یک نفر بناست بعد از این اعدام شود، اینگونه وادار به عکسالعمل شوند؟! این، قضیهی دیگری بود. برنامهای که ریخته شده بود، برنامهی اهانت به اسلام بود. بنا بود اسلام را سبک کنند. امام با آن فتوا، ناگهان همهی نقشههای اینها را نقش بر آب کرد. دنیای اسلام هم تأیید کرد و پیروی خودش را از فتوای امام نشان داد. حالا مدتی گذشته است. آن نادان و نادانهای طرفدارش، خیال میکنند قضایا تمام شده است. خیر؛ این قضیه تمام شدنی نیست. بنده همان وقت، در یکی از مصاحبههایی که در اروپا انجام گرفت و از من پرسیدند که «این فتوای امام چگونه است؟» گفتم «امام، تیری را به طرف این مرد فاجر و هتاک پرتاب کرد. این تیر، از چلهی کمان خارج شده و هدفگیری هم دقیق بوده است. دیر یا زود، این تیر به هدف خواهد رسید. بلاشک، باید این حکم اجرا شود و اجرا هم خواهد شد.» مسلمانانی که امروز بتوانند این موجود موذی و مضر را که به عنوان یک عامل پستفطرت و لئیم، برای یک حرکت ضد اسلامی عظیم ظاهر شد از سر راه مسلمانان بردارند، باید بردارند و مجازات کنند. الآن هم وظیفهی همه است. وظیفهی همهی کسانی است که این کار از عهدهی آنها برآید و دستشان به این شخص برسد. حالا آنها دنبال اینند که آیا فتوای امام عوض شده است؟ مگر فتوا قابل عوض شدن است؟ مگر کسی میتواند نسبت به این قضیه با کسی معامله کند؟ دولت انگلیس بدش میآید؟ خوب؛ ما هم از خیلی از کارهای دولت انگلیس بدمان میآید! فلان دولت اروپایی ناراحت میشود؟ ما هم از بسیاری از کارهای آنها ناراحت میشویم. مگر ما قول دادهایم که هر کاری را که دولت انگلیس از آن بدش میآید انجام ندهیم؟! دولت انگلیس، بیش از همه چیز، از استقلال ایران بدش میآید. اینها همان کسانی هستند که سالهای متمادی در این مملکت خوردند و چاپیدند و حالا که مملکت مستقل است، ناراحتند. ما چه کار باید بکنیم؟ دولت انگلیس، اگر الآن هم فرصت پیدا کند، دلش میخواهد بیاید در خلیج فارس، مثل زمان «لرد کرزن» بایستد و برای دولتهای اطراف خلیج فارس، از جمله ایران، دستور صادر کند! ملت ایران اجازه نمیدهد. حالا دولت انگلیس باشد، دولت امریکا باشد، هر قلدر دیگری باشد و بخواهد در امور ما، خواستهای ما، اهداف ما، آرمانهای بزرگ ما و مقدسات ما دخالت کند! به آنها چه ربطی دارد؟! آنها اگر بخواهند این حادثه و این مشکل را به راحتی حل کنند، باید آن شخص مرتدِ ملحد را تحویل مسلمانان دهند و بگویند: «این، جرم و جنایتی کرده است. شما مسلمانان، هرچه مجازاتش است، انجام دهید.» این راه، عاقلانه است. این کار را باید بکنند. چرا نمیکنند؟ ما به آنها اعتراض داریم که چرا جلو حکم امام را گرفتند؟! آنها چه اعتراضی میتوانند داشته باشند؟! اینها هشداری است برای من و شما. بدانید که اگر اندکی غفلت کنیم، دشمن علیه مقدسات ما شروع به حمله و اقدام خواهد کرد. این، یک نمونه است و نمونههای از این قبیل هم فراوان است. تکلیف ما زیاد است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1371/11/25 عنوان فیش :رواج اهانت به اسلام؛ هدف کتاب آیات شیطانی کلیدواژه(ها) : اهانت به مقدسات اسلامی, آیات شیطانی, اهانت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله و سلم, تاریخ رهبری امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی, سلمان رشدی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اهانت به اسلام راشروع كردهاند و آن را یك سیاست قرار دادهاند. البته وقتی دینی مانند اسلام، در نظر یك جامعهی یك میلیاردی مقدس است و مایهی حركت آن جامعهی عظیم هم همین دین است، اهانت به آن كار سختی است. جرأت نمیكنند صریحاً به اسلام اهانت كنند. لذا میبینید كه حتی رؤسای جمهور امریكا و بعضی از كشورهای گردن كلفت هم، دیگر جرأت نمیكنند نسبت به اسلام، صریحاً دشمنی و مستقیماً اهانت كنند. به همین سبب، نشستند و راهی پیدا كردند: بر آن شدند افرادی را پیدا كنند كه سپر بلایشان باشند و از آنها بخواهند كه در لباس روشنفكر، شاعر و نویسنده، به اسلام اهانت كنند، تا آرام آرام اهانت به اسلام باب و رایج شود. این، كاری بود كه به وسیلهی كتاب «آیات شیطانی» آن شخص مرتد شروع شد. او در انگلیس كتاب خودش را نوشت و مجلات امریكایی شروع به ترویج آن كتاب كردند. بنده آن روز مجلات امریكایی را كه به اینجا میآمد میدیدم و تعجب میكردم كه این چه كتابی است كه این قدر اینها میخواهند آن را ترویج كنند؟! این همه كتاب نوشته میشود! اما علتی داشت كه ناگهان مطبوعاتیهای دنیا، قلم به مزدهای دنیا، صهیونیستهای دنیا - كه گردانندگان بیشترین مطبوعات و رادیو تلویزیونهای غربند - دست به دست هم داده بودند و یك كتاب را ترویج میكردند. مگر محتوای آن چه بود؟ چیزی نگذشت كه معلوم شد چه در این كتاب هست. این كتاب بناست جاده باز كن اهانت به اسلام باشد. پیغمبر را اسم بیاورد و مسخره كند. به اصطلاح، یك داستان خیالی نوشته است؛ اسم پیغمبر را، اسم زوجات پیغمبر را، اسم اصحاب پیغمبر را آورده است و به شكل بسیار وقیحی به آنها اهانت كرده است. وقتی این كتاب رایج شد و مردم آن را خواندند، آرام آرام اهانت كردن به اسلام عادی میشود. این را میخواستند! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1371/11/25 عنوان فیش :صدور فتواي ارتداد سلمان رشدي و توقف توطئه مستکبرین کلیدواژه(ها) : آیات شیطانی, فتوای ارتداد سلمان رشدی, اهانت به مقدسات اسلامی, فراخوانده شدن سفرای غربی, سلمان رشدی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : وقتی این كتاب [آیات شیطانی] رایج شد و مردم آن را خواندند، آرام آرام اهانت كردن به اسلام عادی میشود. این را میخواستند! اینجاست كه الهام الهی، آن مرد ربانی را وادار به آن حركت عظیم كرد و توطئههایشان متوقف ماند. امام براساس این تفكر و فهم دقیق و نورانی - نوری كه خدای متعال در دل بندگان خودش میاندازد، اینجا خودش را نشان میدهد - فتوای ارتداد آن مرد مرتد را صادر كرد و راه اینها را بست. ناگهان همهی دنیا مبهوت شد! امام فتوای ارتداد یك مرتد را داد و گفت: «این آدم، باید به حد شرعی برسد». دولتهای اروپایی، همهی سفرایشان را از ایران خواستند. این عكسالعمل، در ارتباط با یك كتاب معمولی است؟ یعنی دولتهای انگلیس و فرانسه و ایتالیا و كجا و كجا، دلشان برای جان یك انسان سوخته است؟! اینها هزاران انسان را برای یك موضوع كوچك درو میكنند. كدامشان نكردهاند؟ كدامشان گروه گروه انسانها را به قتل نرساندهاند؟ كدامشان، اگر همین امروز منافعشان اقتضا كند، هزاران انسان را نمیكشند؟ اینها دلشان برای انسان سوخته؟ همین امروز، صربها مسلمانان را قتل عام میكنند؛ آنها ككشان نمیگزد! همین امروز اسرائیلیها فلسطینیهای صاحب اصلی سرزمین را آنطور شكنجه میدهند؛ اینها خوابشان برنمیآشوبد! آن وقت برای خاطر اینكه یك نفر بناست بعد از این اعدام شود، اینگونه وادار به عكسالعمل شوند؟! این، قضیهی دیگری بود. برنامهای كه ریخته شده بود، برنامهی اهانت به اسلام بود. بنا بود اسلام را سبك كنند. امام با آن فتوا، ناگهان همهی نقشههای اینها را نقش بر آب كرد. دنیای اسلام هم تأیید كرد و پیروی خودش را از فتوای امام نشان داد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از زنان - 1371/09/25 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : امروز همه دستگاههای استکباری و نوکران و مزدوران قلم بهدست و جیرهخوارشان، در دفاع از انسان بیارزشی که «آیات شیطانی» را در معرض دید مردم قرارداد، صف بستهاند؛ همان انسان مرتدّ ملحد، یعنی سلمان رشدی. این، دفاع از حقوق بشر است!؟ چرا آنجا که دویست میلیون مسلمان هندی، حقوقشان تضییع میشود و عبادتگاهشان به وسیله مشتی جاهل متعصّب و با تحریک دشمنان اسلام و مسلمین ویران میشود، از حقوق بشر دم نمیزنند. مربوط به :تأکید بر اجرای حکم تاریخی امام خمینی(ره) دربارهی نویسندهی کتاب موهن «آیات شیطانی» - 1369/10/05 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : بسماللَّهالرّحمنالرّحیم حکم تاریخی و تغییرناپذیر حضرت امام(رضواناللَّهتعالیعلیه) در مورد نویسندهی کتاب کفرآمیز آیات شیطانی و تعهد مسلمانان در سراسر جهان به اجرای این حکم اسلامی، نخستین ثمرات خود را در صحنهی رویارویی اسلام با کفر جهانی نشان میدهد و استکبار غرب که حمله به مقدسات یک میلیارد مسلمان جهان را مقدمهیی برای تحقیر مسلمین و از بین بردن انگیزههای خیزش اسلامی در جهان قرار داده بود، به صورت مفتضحانه و گامبهگام مجبور به عقبنشینی شده و انشاءاللَّه با ادامهی مقاومت مسلمانان جهان، از این پس کسی جرأت اهانت به پیامبر معظم(ص) و مقدسات اسلامی را نخواهد یافت. حکم اسلام در مورد نویسندهی کتاب آیات شیطانی، همانگونه که حضرت امام (رضواناللَّهتعالیعلیه) فرمودند: «اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد»، ثابت است و چنین تشبثاتی که با همیاری بعضی افراد به ظاهر مسلمان صورت میگیرد، تغییری در این حکم الهی نخواهد داد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم خراسان - 1369/03/15 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : آن روزی که استکبار، ماجرای سلمان رشدی را علم کرد، برای همین بود که شاید بتواند از راه آن موجود حقیر سیهروز و سیهرو و کتاب شیطانی او، به روحیهی مسلمانان - لااقل در بخشی از دنیا - لطمه بزند. با دشنام و بدگویی در این کتاب، شاید بتوانند قدری مسلمانان را تضعیف کنند. همین عمل، وبال جانشان شد. عکسالعمل امام در مقابل این توطئه، آنچنان قاطع و کوبنده بود که همهی آنها را غافلگیر کرد. آنان خواستند با نشر و بزرگ کردن آن کتاب، روحیهی مسلمانان را تضعیف کنند. شاید شماها ندانید، ولی من دیده بودم؛ چون مجلات را برای من میآورند. یکی، دو ماه بود که این کتاب در مطبوعات دنیای غرب - مخصوصاً مجلات امریکایی - آن چنان تبلیغ میشد که هر کسی نگاه میکرد، میفهمید این یک توطئه است. لزومی ندارد که یک کتاب را - هرچند هم که خوب باشد - اینقدر بزرگ کنند، در مجلات بنویسند، راجع به آن رپرتاژ بدهند، از فروشش بگویند، از ناشرش بگویند، از مطالبش بگویند، خلاصه کنند و عکس و فیلم بگیرند، اینجا و آنجا پخش کنند و همه به مسلمانان بخندند! هر کسی میفهمید که این کار، عادی نیست. با جنجال، این کتاب را وسط انداختند، شاید بتوانند با آن، روحیهی مسلمانان را تضعیف کنند و بشکنند. عکسالعمل و ضربهی متقابل امام، آنقدر قوی بود که بکلی ورق را دگرگون کرد. حکم اعدام سلمان رشدی که با اقبال و تصدیق و شوق وافر ملتهای اسلامی در همه جا مواجه شد، کار را دگرگون کرد. حالا روحیهی آنها بود که تضعیف میشد. حالا طرفداران آنها باید در طول این مدت از خودشان دفاع میکردند. لذا از آن روز تا حالا، سردمداران غرب و استکبار، در مقابلههایی که با جمهوری اسلامی کردند، از اولین کلماتشان این است که بیایید این قضیهی سلمان رشدی را یکطور حلش کنید! هرجا یکی از این مهرههای زنجیرهی استکبار جهانی، کسی را پیدا کرد که فهمید ممکن است حرف او را به گوش مسؤولان جمهوری اسلامی برساند، اولین حرفی که زد - یا جزو اولین حرفها - این بود که کاری بکنید این قضیه حل بشود! فشار آوردند، هو و جنجال کردند، متهم نمودند، بالا رفتند، پایین آمدند، نوشتند، گفتند، محکوم کردند، نویسندگان و هنرمندانِ آلت دست را جمع کردند، طومار امضاکردند، تا شاید بتوانند در این حکم استوار الهی، اندکی خدشه وارد کنند؛ ولی نتوانستند، بعد از این هم نمیتوانند؛ چون حکم اعدام سلمان رشدی، متکی به آیات الهی است و مثل آیات الهی، مستحکم و غیرقابل خدشه است. میگویند: راه حلش چیست؟ راه حلش خیلی ساده است. مجرمی است که جرمی مرتکب شده و باید مثل بقیهی مجرمان عالم، حکم الهی دربارهی او جاری بشود. به دست همان مسلمانان انگلیس بدهند - نمیگوییم به دست ما بدهند - تا حکم الهی را دربارهی او جاری کنند. با چنین اقدامی، این قضیه حل خواهد شد و دیگر تمام میشود. گرهی نیست که باز نشود. این، همان گره است. این، همان نحوهی باز شدن این گره است. باید حکم الهی دربارهی این موجودی که بر حسب آیات الهی و احکام قطعی اسلامی، به مجازاتی محکوم شده، اجرا بشود. حالا وظیفهی ما چیست؟ دلهای غیور و مؤمن و سرشار از اخلاص، به این نکته توجه کنند. شما نباید بگذارید این روحیهی قوییی که مسلمانان عالم، به خاطر انقلاب شما به دست آوردهاند، حتّی سر سوزنی تضعیف بشود. این، بزرگترین وظیفهی ملت ایران است. امام ما به کمک شما مردم، توطئهی تضعیف روحیهی مسلمین عالم را - که گفتیم صدوپنجاه سال یا بیشتر برایش کار کرده بودند - شکست داد و روحیهی مسلمین عالم را بالا برد. من و شما که امروز در ادامهی آن راه حرکت میکنیم، باید مواظب باشیم، کاری نکنیم که آن روحیهیی که با انقلاب ما بالا رفته بود، خدای نکرده با عمل و اشتباه ما تنزل کند و ساقط بشود. دشمن تبلیغ میکند که با رفتن امام، دوران امام تمام شد! دشمن غلط میکند. ما هم گفتیم، اعلامیه دادیم، حرف زدیم، همهی مردم هم اثبات کردند که نخیر، دوران امام، با رفتن جسمانی و ظاهری ایشان تمام نشد و نخواهد شد. این ثابت شد؛ اما این دشمن است که میگوید. مبادا یک عده دوست نادان در داخل کشور، به عنوان دلسوزی، به عقل ناقص خودشان چیزی را در گوشهیی نشان کنند که خیال نمایند این با خط امام و انقلاب نمیسازد و شیون سر بدهند که دوران امام تمام شد. اگر چنین سخنی - ولو با اشاره - از زبان کسی صادر بشود، دشمن شاد خواهد شد؛ مواظب باشید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم خراسان - 1369/03/15 عنوان فیش :دگرگون شدن توطئه دشمن با فتوای ارتداد سلمان رشدی امام(ره) کلیدواژه(ها) : فتوای ارتداد سلمان رشدی, تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره), تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سلمان رشدی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آن روزی که استکبار، ماجرای سلمان رشدی را علم کرد، برای همین بود که شاید بتواند از راه آن موجود حقیر سیهروز و سیهرو و کتاب شیطانی او، به روحیهی مسلمانان - لااقل در بخشی از دنیا - لطمه بزند. با دشنام و بدگویی در این کتاب، شاید بتوانند قدری مسلمانان را تضعیف کنند. همین عمل، وبال جانشان شد. عکسالعمل امام در مقابل این توطئه، آنچنان قاطع و کوبنده بود که همهی آنها را غافلگیر کرد. آنان خواستند با نشر و بزرگ کردن آن کتاب، روحیهی مسلمانان را تضعیف کنند. شاید شماها ندانید، ولی من دیده بودم؛ چون مجلات را برای من میآورند. یکی، دو ماه بود که این کتاب در مطبوعات دنیای غرب - مخصوصاً مجلات امریکایی - آن چنان تبلیغ میشد که هر کسی نگاه میکرد، میفهمید این یک توطئه است. لزومی ندارد که یک کتاب را - هرچند هم که خوب باشد - اینقدر بزرگ کنند، در مجلات بنویسند، راجع به آن رپرتاژ بدهند، از فروشش بگویند، از ناشرش بگویند، از مطالبش بگویند، خلاصه کنند و عکس و فیلم بگیرند، اینجا و آنجا پخش کنند و همه به مسلمانان بخندند! هر کسی میفهمید که این کار، عادی نیست. با جنجال، این کتاب را وسط انداختند، شاید بتوانند با آن، روحیهی مسلمانان را تضعیف کنند و بشکنند. عکسالعمل و ضربهی متقابل امام، آنقدر قوی بود که بکلی ورق را دگرگون کرد. حکم اعدام سلمان رشدی که با اقبال و تصدیق و شوق وافر ملتهای اسلامی در همه جا مواجه شد، کار را دگرگون کرد. حالا روحیهی آنها بود که تضعیف میشد. حالا طرفداران آنها باید در طول این مدت از خودشان دفاع میکردند. لذا از آن روز تا حالا، سردمداران غرب و استکبار، در مقابلههایی که با جمهوری اسلامی کردند، از اولین کلماتشان این است که بیایید این قضیهی سلمان رشدی را یکطور حلش کنید! هرجا یکی از این مهرههای زنجیرهی استکبار جهانی، کسی را پیدا کرد که فهمید ممکن است حرف او را به گوش مسؤولان جمهوری اسلامی برساند، اولین حرفی که زد - یا جزو اولین حرفها - این بود که کاری بکنید این قضیه حل بشود! فشار آوردند، هو و جنجال کردند، متهم نمودند، بالا رفتند، پایین آمدند، نوشتند، گفتند، محکوم کردند، نویسندگان و هنرمندانِ آلت دست را جمع کردند، طومار امضاکردند، تا شاید بتوانند در این حکم استوار الهی، اندکی خدشه وارد کنند؛ ولی نتوانستند، بعد از این هم نمیتوانند؛ چون حکم اعدام سلمان رشدی، متکی به آیات الهی است و مثل آیات الهی، مستحکم و غیرقابل خدشه است. میگویند: راه حلش چیست؟ راه حلش خیلی ساده است. مجرمی است که جرمی مرتکب شده و باید مثل بقیهی مجرمان عالم، حکم الهی دربارهی او جاری بشود. به دست همان مسلمانان انگلیس بدهند - نمیگوییم به دست ما بدهند - تا حکم الهی را دربارهی او جاری کنند. با چنین اقدامی، این قضیه حل خواهد شد و دیگر تمام میشود. گرهی نیست که باز نشود. این، همان گره است. این، همان نحوهی باز شدن این گره است. باید حکم الهی دربارهی این موجودی که بر حسب آیات الهی و احکام قطعی اسلامی، به مجازاتی محکوم شده، اجرا بشود. مربوط به :پیام به حجّاج بیتاللهالحرام اوّل ذیالحجّة ۱۴۰۹ - 1368/04/14 عنوان فیش : سلمان رشدی کلیدواژه(ها) : سلمان رشدی نوع(ها) : كتاب متن فیش : امروز ایادی استکبار جهانی در همهجا در برابر اسلام موضع انفعالی دارند و کینهورزی آنان با اسلام، چه با شیوههای فرهنگی و چه سیاسی با زور و سرنیزه، از روی احساس ضعف و ترس در برابر موج فزایندهی اسلام است. این نیز یکی از الطاف الهی است که هر اقدام آنان برای توهین یا ضربه زدن به اسلام، خود به عاملی برای شدت یافتن خشم مسلمانان و راسخ شدن ارادهی آنان در دفاع از اسلام تبدیل میشود. نمونهی بارز، ماجرای نوشتن کتاب شیطانی نویسندهی مرتد و مهدورالدم انگلیسی است که دولتهای استکباری با این کار میخواستند اسلام را تضعیف کنند، و خدای متعال برعکس خواستهی آنان، این کار را موجب آبروریزی آنان قرار داد و با صدور فتوای امام امت بر مهدورالدم بودن نویسندهاش، آهنگ مسلمین رساتر و انسجام آنان بیشتر شد و همهی تلاشهای دشمن در مبارزه با اسلام - انشاءاللَّه - به همینگونه نتیجهیی منتهی خواهد شد که: «انّ کیدالشّیطان کان ضعیفا»(107). نکتهی دیگر آن است که مسلمانان در همه جای جهان، باید نسبت به اقدامات توطئهآمیز دشمنان برای تضعیف و توهین اسلام، کاملاً حساس و هوشیار باشند؛ مخصوصاً نسبت به توطئههای فرهنگی، از قبیل نوشتن کتابها و ساختن فیلمها و نمایشنامههای ضداسلامی. در این صحنه، سنگرداران اصلی، نویسندگان و هنرمندانی هستند که دلشان برای اسلام میتپد و از حقد و کینهی دستگاههای استکباری با اسلام و مسلمین با خبرند. تهیهی مقالات و کتب و آثار هنری در تبیین اسلام و افشای توطئههای دشمن و دفاع از حقوق مسلمانان جهان، وظیفهی عمومی و بزرگ آنهاست. البته وظیفهی عمومی همگان در برابر اهانت به مقدسات اسلامی، روشن و واضح است و حکم امام فقید به واجبالقتل بودن نویسندهی مرتد و پلید آیات شیطانی، تکلیف همه را نسبت به موارد مشابه روشن میسازد.حکم امام امت دربارهی آن نویسندهی نگونبخت به قوّت خود باقی است و او باید همچنان در انتظار اجرای آن تا لحظهی مقدر بماند. مسلمانان از اجتماعات بزرگ، مخصوصاً اجتماع عظیم حج، باید برای اعلام مخالفت و نفرت خود از توطئههای فرهنگی استکبار علیه اسلام و ایستادگی قاطع خود در برابر آن، حداکثر استفاده را بکنند، و مطمئنم همانگونه که مسلمانان غیور در پاسخ به ندای امام امت(اعلیاللَّه کلمته) تاکنون قاطعانه موضعگیری کردهاند، از این پس نیز به همانگونه عمل خواهند کرد. |