[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1381/04/05 عنوان فیش : قاضی, قوه قضائیه, شیوه قضایی اسلام کلیدواژه(ها) : قاضی, قوه قضائیه, شیوه قضایی اسلام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : چیزی که اسلام میخواهد این است که قاضی، باتقوا و عالم و اهل اجتهاد باشد. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1380/04/07 عنوان فیش : قوه قضائیه, شیوه قضایی اسلام, مخالفت با نظام اسلامی, دشمنان اسلام, عوامل درونی دشمنی با انقلاب, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : قوه قضائیه, شیوه قضایی اسلام, مخالفت با نظام اسلامی, دشمنان اسلام, عوامل درونی دشمنی با انقلاب, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, دشمنی با جمهوری اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از نقاطی که از اوّلِ تشکیل نظام اسلامی، دشمنان اسلام و این نظام را به مخالفت بر میانگیخت، همین مسألهی قوّهی قضاییّه و قضای اسلامی بود. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1380/04/07 عنوان فیش : قاضی, شیوه قضایی اسلام, اقتدار قضایی کلیدواژه(ها) : قاضی, شیوه قضایی اسلام, اقتدار قضایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : قاضی باید مستقل باشد و تحت تأثیر کسی قرار نگیرد. با تلفن و امرِ کسی نمیشود قضاوت کرد؛ باید با وجدان و علم و حجّت شرعیِ خود قضاوت کند. مربوط به :انتصاب آیتالله سیدمحمود هاشمی شاهرودی به ریاست قوه قضائیه - 1378/05/23 عنوان فیش : عدالت, قوه قضائیه, شیوه قضایی اسلام, اجرای عدالت کلیدواژه(ها) : عدالت, قوه قضائیه, شیوه قضایی اسلام, اجرای عدالت نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : براى دستگاه قضایى مهمتر از همه چیز، اجراى عدالت و قانون است و نظام قضایى اسلام کارآمدترین وسیلهى تحقق این هدف متعالى است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1371/10/23 عنوان فیش :لزوم نادیده گرفتن نسبت ها در اجرای عدالت توسط قوهی قضاییه کلیدواژه(ها) : قوه قضائیه, عدالت, شیوه قضایی اسلام, برخورد با ظالم نوع(ها) : حدیث متن فیش : قوهی قضاییه، به معنای حقیقی کلمه، باید ملجأ و پناهگاهی باشد برای کسانی که در جامعه به آنها ظلم میشود. با ظلم هر کسی، در هر حدی و در هر مرتبهای، برخورد کنید. آن ظالم هر که باشد، در هر رتبهای از رتب و هر درجهای از درجات قرار داشته باشد، باید با او برخورد شود. با ظالم باید برخورد شود. قضای اسلامی قضایی است که امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، نسبت به حسانبنثابت اعمال کرد. «حسان» با شعر و زبان خود، از امیرالمؤمنین دفاع کرده بود. به امیرالمؤمنین گفتند: «او جزو دوستان شماست. او جزو گروه شماست. او در دفاع از شما شعر گفته است؛ جزو مجموعهی شماست. حال اگر در ماه رمضان مرتکب کار خلافی هم شده - که البته کار او ظلم به کسی هم نبوده، بلکه ظلم به نفس خودش بوده است - از وی صرفنظر کنید!» امیرالمؤمنین فرمود: «من حدِ الهی را تعطیل نمیکنم!» و حد را بر او جاری کرد. (1)یک عده آدمهای بدجنس که همیشه در هر جامعهای هستند و مترصدند ببینند زخم خوردگان حکومت اسلامی و دستگاه عدالت اسلامی چه کسانی هستند تا به سراغ آنها بروند، دور آنها را بگیرند و دل آنها را با دستگاه عدالت اسلامی و حکومت اسلامی مخالف کنند، در آن عهد هم بودند که «حسان» را دوره کردند و گفتند: «دیدی علیبنابیطالب چگونه با تو، که این همه خدمت کرده بودی و این همه زحمت کشیده بودی، ناسپاسی کرد!» داغش کردند و فرستادندش در دستگاه معاویه و آن وقت بنا کرد علیه دستگاه علوی حرف زدن و شعر گفتن! ما هم از اول انقلاب، از اینگونه افراد داشتیم که «با دستگاه اسلامی» بودند، اما «بر دستگاه اسلامی» شدند. چرا؟ برای خاطر عدالت! این، افتخار ماست که کسی به خاطر عدالت ما، با ما بد شود. «امیرالمؤمنین قتل فی محراب عبادته لشدة عدله.» افتخار است اگر بتوانیم به این حالت دست پیدا کنیم. ننگ و سرافکندگی آنجایی است که خدای ناخواسته کسی با ما به خاطر بیعدالتیمان بد شود. این است که انسان از خفت و هوان آن، در دنیا و آخرت نمیتواند نجات پیدا کند. اما اینکه با ما بد شوند که «چرا حد جاری کردید؟ چرا ناشایسته را از کار خود برکنار کردید؟ چرا به شایسته، طبق شایستگی او اهمیت دادید؟ چرا تخلف را از هر کسی، حتی از نزدیکان و اکابر خود ندیده نگرفتید؟» این بد شدن، مایهی افتخار است. اینکه بد نیست. و این میشود آن دستگاه قضایی که نور امید را در دلها روشن خواهد کرد. وقتی دیدند که این دستگاه قضایی رفیق و دوست و قوم و خویش و نزدیک و دور نمیشناسد؛ حق و باطل را میشناسد؛ حق را بلند میکند و باطل را سرکوب میسازد، هر کسی امید پیدا میکند. این، آن کمال مطلوب قوهی قضاییه است.در واقع، در جامعهی اسلامی، قوهی قضاییه همین دو وظیفه را دارد: اجرای حدود الهی، استقرار عدالت. 1 ) الغارات ،ابراهیم بن محمد ثقفی ج2 ص 535 ؛ بحارالانوار،علامه مجلسی :ج33 ص 272 ؛ كتاب الغارات لإبراهيم بن محمد الثقفی رفعه قال : إن النجاشی الشاعر شرب الخمر فی شهر رمضان فحده أمير المؤمنين أقامه فی سراويل فضربه ثمانين ثم زاده عشرين سوطا وقال : هذا لجرأتك على ربك وإفطارك فی شهر رمضان فغضب ولحق بمعاوية ... ترجمه : نجاشی شاعر در ماه رمضان شراب خورد پس امام علی(ع) او را مجازات كرد او را در حالیكه شلواركی به تن داشت بلند كرد و هشتاد شلاق به او زد و بیست شلاق دیگر نیز اضافه كرد و گفت این به خاطر جرأت تو نسبت به پروردگارت و خوردنت در ماه رمضان است پس خشمگین شد و به معاویه پیوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از مسئولین، قضات و کارکنان قوّهی قضائیّه - 1368/04/07 عنوان فیش :حرکت براساس معیارهای قضایی اسلام و عدم انفعال مقابل مخالفان کلیدواژه(ها) : قاضی, عدالت, فرهنگ غربی, شیوه قضایی اسلام نوع(ها) : قرآن متن فیش : حاکمیت احکام و ارزشها و ملاکها و معیارهای اسلامی است، که قویترین و متقنترین و محکمترین ملاک و معیار برای ادارهی یک مجموعهی قضایی است. نباید در مقابل جنجال مخالفان و دشمنان و کسانی که هر نقطهی مثبتی هم در جامعهی اسلامی باشد، مورد انتقاد قرار میدهند، دچار انفعال بشویم. فرهنگ غربی، شیوهی قضایی اسلامی را قبول ندارد؛ ما هم شیوهی قضایی آنها را قبول نداریم؛ «ولا انتم عابدون ما اعبد ولا انا عابد ماعبدتم»(1) آنها حاضر نیستند موازین قضایی مبتنی بر ارزشهای اسلامی را درک کنند و بفهمند. اصلاً فرهنگ غربی اجازه نمیدهد که کسی ارزش بینه و قسم و حد و تعزیر و دیگر معیارهای قضایی اسلام را درک کند و بفهمد. در اسلام، قاضی به جز هیبت قضاوت، هیبت دیگری ندارد، و مسلمانی مثل بقیهی مسلمانهاست؛ روی خاک مینشیند، با مردم برادرانه برخورد میکند و ترتیب و آداب خاصی برای خود قایل نیست؛ اما در دنیا شکل و آداب دیگری برای قاضی و محکمه و کار قضایی قایلند. ما در مقابل دنیا منفعل نیستیم. ما به معیارهای قضایی متقنی که در اسلام وجود دارد، افتخار میکنیم و براساس همان معیارها نیز حرکت میکنیم و معتقدیم عدالت در جامعهی اسلامی از طریق قضای اسلامی میتواند تأمین شود. 1 ) سوره مبارکه الكافرون آیه 3 وَلا أَنتُم عابِدونَ ما أَعبُدُ ترجمه : و نه شما آنچه را من میپرستم میپرستید، 1 ) سوره مبارکه الكافرون آیه 4 وَلا أَنا عابِدٌ ما عَبَدتُم ترجمه : و نه من هرگز آنچه را شما پرستش کردهاید میپرستم، |