[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر - 1384/08/13 عنوان فیش :عید واقعی از آن تحصیل کنندگان مغفرت الهی کلیدواژه(ها) : عید فطر, حضرت علی (علیهالسلام) نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : عید سعید فطر را به همهی آحاد ملت مسلمان ایران و به همهی امت اسلامی و به شما نمازگزاران عزیز تبریک عرض میکنم. گذراندن ماه رمضان با عبادت، با روزهداری، با توسل و ذکر و خشوع و ورود در روز عید فطر، برای مؤمن یک عید به معنای حقیقی است. این عید از جنس جشنهای مادی دنیوی نیست؛ این عیدِ رحمت خداست؛ این عیدِ مغفرت الهی است؛ این عیدِ شکر و سپاس مردمی است که موفق شدهاند ماه رمضان را با عبادت حق و با ورود در ضیافت پُرشکوه الهی به سلامت و عافیت بگذرانند و در ماه رمضان در حد وسع و توان و امکان خود، از ذکر و دعا و توسل و خشوع و روزه و نماز بهره ببرند. این عیدِ مسلمانانی است که پایان یک دورهی عبادت و ریاضت را با امید مغفرت و پاداش الهی به روز فطر رساندهاند. در روایتی است از سُوید بن غَفَله - که از دوستان امیرالمؤمنین است و دربارهی او اینطور گفتهاند که «من کان من اولیاء امیرالمؤمنین»؛ از نزدیکان امیرالمؤمنین بوده است - که میگوید روز عید فطر در خانهی امیرالمؤمنین بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور ای خوان»؛ در مقابل او سفرهیی گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فیها خطیفة و ملبنة»؛ غذای بسیار متواضعانهیی در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطیفة» غذایی است که در حداقل امکان برای کسی تهیه میشود؛ مثلاً مقداری شیر و مقداری آرد مخلوط میکردند؛ غذای کاملاً فقیرانه. «فقلت یا امیرالمؤمنین یوم عید و خطیفة؟»؛ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! شما روز عید چنین غذای کماهمیت و کمارزشی میخورید؟ معمول این است که در روزهای عید، مردم بهترین غذاهای خود را میخورند؛ شما به این غذا اکتفا کردید؟ «فقال: انّما هذا عید من غفر له»؛ فرمود امروز، روز عید است؛ اما برای کسانی که مورد مغفرت الهی قرار گرفته باشند(1). یعنی عید بودنِ امروز به خوردن غذاهای رنگین و دلخوش کردن به شادیهای کودکانه نیست؛ این عید واقعی است برای کسانی که بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهی را برای خودشان تحصیل کنند. در یک جملهی دیگر امیرالمؤمنین فرمود: «انّما هو عید لمن قبل اللَّه صیامه و شکر قیامه»؛ عید فطر، عید است برای کسی که خدا روزهی او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شکر و سپاس خود قرار دهد. «و کلّ یوم لا یعصی اللَّه فیه فهو یوم عید»؛ آن روزی که من و شما این توفیق را پیدا کنیم که هیچ معصیتی از ما سر نزند، روز عید و شادمانی است.(2) البته گفته شده است در عید فطر به یکدیگر تحیت بگویید؛ لباسهای تازهی خود را بپوشید؛ آن روز را روز عید و شادمانی بدانید؛ اما جوهر این عید عبارت است از توجه به معنویت و طلب مغفرت و درخواست رحمت پروردگار. 1 ) مناقب آل ابی طالب : محمدبن شهر آشوب مازندرانی : ج 1 ص 368، بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج40 ص 326، «وَ قَالَ سُوَيْدُ بْنُ غَفَلَةَ دَخَلْتُ عَلَيْهِ يَوْمَ عِيدٍ فَإِذَا عِنْدَهُ فَاثُورٌ عَلَيْهِ خُبْزُ السَّمْرَاءِ وَ صفحة فِيهَا خَطِيفَةٌ وَ مِلْبَنَةٌ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَوْمُ عِيدٍ وَ خَطِيفَةٌ فَقَالَ إِنَّمَا هَذَا عِيدُ مَنْ غُفِرَ لَهُ» ترجمه : 2 ) قصار 428 : وَ قَالَ ( عليه السلام ) فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ : إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ ، وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ. ترجمه : آن حضرت در بعضى از اعياد فرمود: اين عيد است براى كسى كه خداوند روزهاش را قبول و نمازش را سپاس نهاده، و هر روزى كه خداوند در آن نافرمانى نشود روز عيد است مربوط به :خطبههای نماز عید فطر - 1369/02/07 عنوان فیش :دعوت به توبه و ارتباط با خدا در عید فطرتوسط امیرالمومنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : عید فطر, توبه نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : امیرالمؤمنین(ع) در خطبهی نماز عید فطر، خطاب به مردم مسلمان میفرمود: «افلا تائب من خطیئته قبل یوم منیّته»(1). یعنی آیا کسی نیست که قبل از مرگ و فرا رسیدن میعاد ناگزیر همهی انسانها، از خطاها و گناهان خود در نزد پروردگار توبه کند؟ «الا عامل لنفسه قبل یوم بؤسه و فقره»(2): آیا کسی نیست که قبل از فرا رسیدن روز تنگدستی - آن روزی که انسان هیچ وسیلهیی جز رحمت خدا و اعمالی که از پیش فرستاده باشد، ندارد - عمل بکند؟ یعنی امیرالمؤمنین(ع) در روز عید و شادمانی، مردم را به توبه و انابه و تصمیم به عمل و ارتباط با خدا گره میزند. 1 ) خطبه 28 : از خطبههاى آن حضرت است در بىوفايى دنيا و توجه به آخرت أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الدُّنْيَا أَدْبَرَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ بِاطِّلَاعٍ أَلَا وَ إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمَارَ وَ غَداً السِّبَاقَ وَ السَّبَقَةُ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةُ النَّارُ أَ فَلَا تَائِبٌ مِنْ خَطِيئَتِهِ قَبْلَ مَنِيَّتِهِ أَ لَا عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ فِي أَيَّامِ أَمَلٍ مِنْ وَرَائِهِ أَجَلٌ فَمَنْ عَمِلَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ فَقَدْ نَفَعَهُ عَمَلُهُ وَ لَمْ يَضْرُرْهُ أَجَلُهُ وَ مَنْ قَصَّرَ فِي أَيَّامِ أَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ أَجَلِهِ فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ وَ ضَرَّهُ أَجَلُهُ أَلَا فَاعْمَلُوا فِي الرَّغْبَةِ كَمَا تَعْمَلُونَ فِي الرَّهْبَةِ أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا أَلَا وَ إِنَّهُ مَنْ لَا يَنْفَعُهُ الْحَقُّ يَضُرُّهُ الْبَاطِلُ وَ مَنْ لَا يَسْتَقِيمُ بِهِ الْهُدَى يَجُرُّ بِهِ الضَّلَالُ إِلَى الرَّدَى أَلَا وَ إِنَّكُمْ قَدْ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ وَ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ اثْنَتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ فَتَزَوَّدُوا فِي الدُّنْيَا مِنَ الدُّنْيَا مَا تَحْرُزُونَ بِهِ أَنْفُسَكُمْ غَداً . ترجمه : پس از حمد حق، دنيا پشت كرده خبر به وداع مىدهد، و آخرت روى نموده و سر بر آورده است، آگاه باشيد كه امروز روز تمرين، و فردا زمان مسابقه است، مزد برنده بهشت، فرجام بازنده آتش است. آيا كسى نيست كه قبل از رسيدن مرگش توبه كند آيا كسى نيست كه پيش از رسيدن روز سختىاش چاره انديشد هش داريد كه شما در روزگار آرزو هستيد كه به دنبالش مرگ است. كسى كه در ايام آرزو قبل از آنكه مرگش فرا رسد عمل كند عملش سودمند است، و مرگش به او زيان نرساند، و آن كه در روزگار آرزويش پيش از رسيدن مرگش تقصير كند محصول كارش خسارت است، و مرگش براى او زيان دارد. آگاه باشيد كه به وقت خوشى چنان عمل كنيد كه وقت ترس عمل مىكنيد. بدانيد كه مانند بهشت كه خواهانشخواب باشد نديدم، و همچون عذاب كه گريزان از آن در غفلت باشد سراغ ندارم. هشيار باشيد كسى كه حق سودش ندهد باطل او را ضرر زند، و آن را كه هدايت مستقيم ننمايد گمراهى او را به هلاكت كشاند. بدانيد شما به كوچ از دنيا امر شده، و بر تهيه توشه دلالت شدهايد. ترسناكترين چيزى كه از آن بر شما مىترسم پيروى هوا و آرزوى دراز است. پس در اين دنيا از دنيا توشهاى برگيريد كه در آخرت خود را از عذاب محافظت كنيد. مىگويم: اگر سخنى باشد كه مردم را به زهد در دنيا و عمل مربوط به آخرت وادار كند همين سخن است. و همين بس كه اين كلام دل را از وابستگى به آرزوها قطع كند، و نور موعظه و قدرت باز داشتن انسان از گناه را در دل بر افروزد. و عجيبترين جملات اين خطبه اين است كه مىفرمايد: «امروز روز تمرين، و فردا روز مسابقه، و مزد برنده بهشت، و عاقبت بازنده آتش است.» زيرا در اين سخن با وجود عظمت لفظ و بزرگى معنا و تمثيل درست، و تشبيه واقعى، سرّى شگفت و معنايى لطيف نهفته، و آن قول حضرت است كه مىفرمايد: «و السّبقة الجنّة، و الغاية النّار» كه چون معنى سبقه و غايت مخالف هم است از آن حقيقت قيامتى به دو لفظ مختلف «سبقه- غايت» تعبير فرموده، زيرا مسابقه در كارى محبوب و هدفى مطلوب است و اين صفت بهشت است، نه دوزخ كه به خدا از آن پناه مىبريم، و شايسته نبود بگويد: «و السبقة النار»، بدين خاطر فرمود: «الغاية النار»، چه اينكه ممكن است پايان يك راه كسى را خوش نيايد، و ممكن است خوش آيد، بنا بر اين صحيح اين است كه براى هر دو صورت با كلمه غايت تعبير شود. غايت در اين زمينه مانند مصير و مآل است، چنانكه حق فرموده: قلْ تَمَتَّعُوا فَاِنَّ مَصيرَكُمْ الَى النَارِ، كه صحيح نيست در اينجا به جاى «مصير» كلمه «سبقه» آيد. در اين سخن انديشه كن كه نهانى شگفت و ژرفايى عميق و لطيف دارد، و بيشتر سخنان حضرت چنين است. در برخى از نسخهها «سبقه» به ضمّ سين وارد شده. و سبقه به ضمّ سين نزد عرب مال يا متاعى است كه به برنده مسابقه جايزه مىدهند. و معنى سبقه به فتح و ضم به هم نزديك است، زيرا سبقه به ضم سين جزاء عمل ناپسند نيست بلكه پاداش كار خوب است 1 ) من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق ج 1 ص 514 ح 1482 ؛ مصباح المتهجد ، شیخ طوسی : ص 661 ؛ بحارالانوار ،علامه مجلسی : ج88 ص 31 ح 8 ؛ «.... وَ إِيَّاكُمْ وَ التَّنَعُّمَ وَ التَّلَهِّيَ وَ الْفَاكِهَاتِ فَإِنَّ فِی ذَلِكَ غَفْلَةً وَ اغْتِرَاراً أَلَا إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَتْ وَ احْلَوْلَتْ وَ آذَنَتْ بِوَدَاعٍ أَلَا وَ إِنَّ الْآخِرَةَ قَدْ رَحَلَتْ فَأَقْبَلَتْ وَ أَشْرَفَتْ وَ آذَنَتْ بِاطِّلَاعٍ أَلَا وَ إِنَّ الْمِضْمَارَ الْيَوْمَ وَ السِّبَاقَ غَداً أَلَا وَ إِنَّ السُّبْقَةَ الْجَنَّةُ وَ الْغَايَةَ النَّارُ أَلَا فَلَا تَائِبٌمِنْ خَطِيئَتِهِ قَبْلَ يَوْمِ مَنِيَّتِهِ أَ لَا عَامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ وَ فَقْرِهِ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِمَّنْ يَخَافُهُ وَ يَرْجُو ثَوَابَهُ أَلَا وَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ يَوْمٌ جَعَلَهُ اللَّهُ لَكُمْ عِيداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ أَهْلًا فَاذْكُرُوا اللَّهَ يَذْكُرْكُمْ وَ ادْعُوهُ يَسْتَجِبْ لَكُمْ وَ أَدُّوا فِطْرَتَكُمْ فَإِنَّهَا سُنَّةُ نَبِيِّكُمْ وَ فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَلْيُؤَدِّهَا كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ عَنْهُ وَ عَنْ عِيَالِهِ كُلِّهِمْ ذَكَرِهِمْ وَ أُنْثَاهُمْ صَغِيرِهِمْ وَ كَبِيرِهِمْ وَ حُرِّهِمْ وَ مَمْلُوكِهِم» ترجمه : «امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: و زنهار، از خوشگذرانی و سرگرمى و بذله گویی ها احتراز كنيد، كه آن موجب غفلت و فریفته شدن است. براستی كه دنيا ناآشنا شده و چهرهاى زشت به خود گرفته و روى برتافته و سپرى گشته و اعلام وداع نموده و همانا كه آخرت زين بر مركب نهاده و روى آورده و مشرف شده، و اعلام ورود ناگهانى كرده است.بهوش باشيد كه امروز وقت آماده شدن و فردا روز مسابقه است.آگاه باشيد كه جائزه اين مسابقه بهشت است و پايان تلاش و كوشش تبهكاران آتش دوزخست.پس آيا توبه كننده ای نيست كه پيش از فرا رسيدن روز مرگش از گناه خود توبه كند؟آيا عاملى نيست كه پيش از رسيدن روز سختى و نيازمندى و فقرش عملى براى خود انجام دهد؟خداوند ما و شما را از كسانى قرار دهد كه از حسابخواهى او بيم دارند، و به ثوابش اميدوارند. بدانيد امروز روزيست كه خدا آن را براى شما عيد قرار داده و شما را اهل و شایسته آن ساخته است، پس خدا را ياد كنيد، تا شما را ياد كند، و او را بخوانيد تا شما را اجابت فرمايد، و زكات فطره خود را بپردازيد، زيرا كه آن سنّت پيامبرتان، و فريضه واجبى از جانب پروردگارتان است، پس بايد تا هر يك از شما آن را از جانب خود و از جانب همگى عائلهاش؛ مردان و زنان ايشان، و خرد و كلانشان، و آزاد و برده ايشان آن را ادا كند. |