[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :سخنرانی تلویزیونی به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1399/03/14 عنوان فیش :ایجاد حوادث مثبت و منفی برای ملتها با توجه به رفتار آنها کلیدواژه(ها) : آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی, تغییر نعمت, نعمت الهی, حفظ نعمت نوع(ها) : حدیث متن فیش : نقطهی مقابل انقلاب، ارتجاع است. خیلی از انقلابهای دنیا مبتلا به ارتجاع شدند؛ یعنی بعد از آنکه پنج سال، ده سال، پانزده سال از شروع انقلاب گذشت، به خاطر بیاهتمامیهایشان مبتلا شدند به ارتجاع، به عقبگرد؛ این ارتجاع، نقطهی مقابل انقلاب است. و هر دو -یعنی هم پیشرفت انقلابی، هم پسرفت به معنای ارتجاع- بستگی دارد به ارادهی انسانها؛ انسانها اگر چنانچه درست حرکت بکنند، درست پیش خواهند رفت؛ اگر چنانچه غلط حرکت بکنند، پسرفت خواهند داشت، که در قرآن هم به هر دوی اینها اشاره شده. در سورهی مبارکه رعد [میفرماید]: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم؛(۱) که سیاق آیات نشان میدهد که [این آیه]، آن جنبهی مثبت را بیان میکند، یعنی وقتی که شما تغییرات مثبت در خودتان ایجاد کردید، خدای متعال هم برای شما حوادث مثبت و واقعیّتهای مثبت را به وجود میآورد. دوّمی در سورهی انفال است: ذٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم یَکُ مُغَیِّرًا نِعمَةً أَنعَمَها عَلىٰ قَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم؛(2) این جنبهی منفی است، جنبهی عقبگرد است، که اگر چنانچه خدا نعمتی به یک ملّتی داد و این ملّت درست حرکت نکردند، درست عمل نکردند، خداوند این نعمت را از اینها میگیرد. شما در دعای کمیل هم میخوانید: اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَم؛(3) این تغییر نعمت، یعنی سلب نعمت، چیزی است که ناشی از اراده است. ما بایستی بشدّت مراقبت میکردیم و مراقبت بکنیم که به این حالت دچار نشویم. 1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 11 لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ ترجمه : برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی] حفظ میکنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت! 2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 53 ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم يَكُ مُغَيِّرًا نِعمَةً أَنعَمَها عَلىٰ قَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۙ وَأَنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه : این، بخاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمیدهد؛ جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند؛ و خداوند، شنوا و داناست! 3 ) مصباحالمتهجّد، ج۲، ص ۸۴۴ َ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاء ترجمه : مربوط به :بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی - 1396/07/26 عنوان فیش :سؤال پروردگار از فرصت جوانی در قیامت کلیدواژه(ها) : فرصت, فرصت شناسی, نعمت الهی نوع(ها) : حدیث متن فیش : جوانها از فرصت استفاده کنید. امروز فرصت برای شما هست که بتوانید آیندهی کشورتان را بسازید. زمان شما با زمان جوانی ما فرق دارد. جوانی ما دوران ناامنی بود، دوران سختی بود. در سنین شما، ما یا در زندان بودیم، یا زیر فشار بودیم، یا زیر شکنجه بودیم، یا در تبعید بودیم. بعد هم که انقلاب پیروز شد ــ آن سالهای اوّل انقلاب ــ شب و روز کار و تلاش بود؛ استراحت وجود نداشت؛ دائم [کار بود]. حالا بنده بعد از یکی دو سال رئیسجمهور شدم؛ کسانی که با هم بودیم، بعضیشان رئیسجمهور هم نشدند، مشغول تلاش و کار [بودند]، ما هم که رئیسجمهور شدیم، یکجور دیگر تلاش و کار [میکردیم]. یعنی واقعاً سختی کشیدیم در دورانی که در سنین شما و اندکی بعد از سنین شما بودیم. شماها نه، شماها در امنیّتید، در آرامشید، در فرصت علمی هستید، توانایی دارید، تشویق میشوید، گرامی داشته میشوید! این را قدر بدانید، از این فرصت استفاده کنید. گوهر گرانبهای جوانی در اختیار شما است و این همان گوهر گرانبهایی است که خدای متعال در قیامت از ما سؤال میکند که جوانیتان را چهجوری گذراندید؟ یکی از چیزهایی که از ما سؤال میشود این است که جوانی را چهجوری گذراندید؟ باید جواب بدهیم. شما وظیفهی الهی و وظیفهی وجدانی را فراموش نکنید؛ هرچه میتوانید تلاش کنید. و تلاشتان نافع خواهد بود؛ یعنی شما میتوانید مسیر کشور را اگر چنانچه غلط است، برگردانید به مسیر درست؛ آنجاهایی که اشکال دارد، آنجاها را میتوانید برگردانید. مربوط به :شرح حدیث جلسه چهل و سوم/غفلت نکردن از قضاوت صحیح در مورد خود - 1378/10/27 عنوان فیش :غفلت نکردن از قضاوت صحیح در مورد خود بخاطر تمجید مردم کلیدواژه(ها) : غرور, کارگزاران نظام, نعمت الهی نوع(ها) : حدیث متن فیش : من مواعظ علی بن الحسین(علیه السلام): کم من مفتونٍ بحسن القول فیه، وکم من مغرورٍ بحسن الستر علیه، وکم من مستدرجٍ بالإحسان علیه.(1) چه بسا افرادی که فریب تعریفها و تحسینهایی که مردم از آنان مینمایند میخورند. انسان نباید فریفته قضاوتهای مردم درباره خودش شده و بخاطر تساویل نفسانی از قضاوت صحیح در مورد خودش غفلت ورزد و توجه به این مسأله بالخصوص برای مسئولین حائز اهمیت است. و همچنین انسان نباید از اینکه خداوند عیوب او را پوشانده مغرور شود و خیال کند که همیشه بدیهای او مستور میماند. چه بسا خداوند در همین دنیا آنها را فاش کند و اگر در این دنیا هم با لطف و احسان خود فاش نکرد در قیامت (روزی که باطن افراد ظاهر میشود) آشکار کند. لذا ائمه (علیهم السلام) همانطور که در دعای شعبانیه نقل شده از خدا میخواستند که: «الهی لا تفضحنی یوم القیامة علی رؤس الاشهاد».(2) و چه بسا افرادی که در اثر نعم الهی گرفتار استدراج میشوند، «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون»(3). پس نباید ما بخاطر تمجیدهای مردم و ستر الهی و اعطای نعم او از قضاوت صحیح در مورد خود غفلت نمائیم. 1 ) تحف العقول، حسن بن شعبه حرانی، ص 281 ؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 75، ص 139 ؛ «وَ قَالَ ع كَمْ مِنْ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ وَ كَمْ مِنْ مَغْرُورٍ بِحُسْنِ السَّتْرِ عَلَيْهِ وَ كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْه» ترجمه : چه بسيار افرادى كه چون به خوبى تعريف شدند عقل و هوش از كف دادند، و چه بسيار افرادى كه از پردهپوشى [خداوند] بخود مغرور شدند، و چه بسيار افرادى كه بوسيله احسان او غافلگير شدند. 2 ) اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 685 ؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 91، ص 96 ؛ « الهِی لَمْ يَزَلْ بِرُّكَ عَلَيَّ أَيّامَ حَياتِی، فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِّی فِی مَماتِی، الهِی كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِی بَعْدَ مَماتِی، وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی الَّا الْجَمِيلَ فِی حَياتِی، الهِی تَوَلَّ مِنْ امْرِی ما انْتَ اهْلُهُ وَ عُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ. الهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوباً فِی الدُّنْيا وَ انَا احْوَجُ الى سَتْرِها عَلَيَّ مِنْكَ فِی الأُخْرى، الهِی قَدْ احْسَنْتَ الَيَّ إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لأَحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصَّالِحِينَ، فَلا تَفْضَحْنِی يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى رُؤُوسِ الأَشْهادِ. الهِی جُودُكَ بَسَطَ امَلِی وَ عَفْوُكَ افْضَلُ مِنْ عَمَلِی، الهِی فَسُرَّنِی بِلِقائِكَ يَوْمَ تَقْضِی فِيهِ بَيْنَ عِبادِكَ، الهِی اعْتِذارِی الَيْكَ اعْتِذارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْرِی، يا اكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ الْمُسِيئُونَ.» ترجمه : خدايا پيوسته در دوران زندگى نيكى تو بر من ميرسد پس نيكيت را در هنگام مرگ از من مگير، خدايا من چگونه مأيوس شوم از اينكه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم، در صورتى كه در دوران زندگيم جز به نيكى سرپرستيم نكردى، خدايا سرپرستى كن كار مرا چنانچه تو شايسته آنى و توجه كن بر من بفضل خويش كه همچون گنهكارى هستم كه نادانيش سرا پاى او را فرا گرفته، خدايا براستى تو گناهانى را در دنيا بر من پوشاندى كه بپوشاندن آن در آخرت محتاجترم (در دنيا پوشاندى) باينكه آشكارش نكردهاى براى هيچ يك از بندگان شايستهات، اى خدا پس در روز قيامت در برابر ديدگان مردم مرا رسوا مكن، خدايا جود و بخششت آرزويم را گستاخ كرده، و گذشت تو برتر است از عمل من، خدايا مرا در آن روزى كه ميان بندگانت داورى كنى بديدارت مسرورم ساز، خدايا عذرخواهى من بدرگاهت عذرخواهى كسى است كه بىنياز نشده از پذيرفتن عذرش، پس عذر مرا بپذير اى بزرگوارترين كسى كه گنهكاران بدرگاهش معذرت خواهى كنند. 3 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 182 وَالَّذينَ كَذَّبوا بِآياتِنا سَنَستَدرِجُهُم مِن حَيثُ لا يَعلَمونَ ترجمه : و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جائی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد. 3 ) سوره مبارکه القلم آیه 44 فَذَرني وَمَن يُكَذِّبُ بِهٰذَا الحَديثِ ۖ سَنَستَدرِجُهُم مِن حَيثُ لا يَعلَمونَ ترجمه : اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب میکنند واگذار! ما آنان را از آنجا که نمیدانند به تدریج به سوی عذاب پیش میبریم. مربوط به :شرح حدیث جلسه سی و چهارم/زهد در اسلام - 1378/10/27 عنوان فیش :حقیقت زهد در اسلام کلیدواژه(ها) : زهد, صبر, نعمت الهی نوع(ها) : حدیث متن فیش : مواعظ و حکمتهای امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) الزّاهد فی الدّنیا من لم یغلب الحرام صبره ولم یشغل الحلال شکره. (1) زهد که مورد نظر اسلام بوده و ائمه معصومین (علیهم السلام) به آن توصیه کردهاند حقیقتش طبق این روایت دو چیز است: اول، آن که وساوس شیطانی و تمایلات حیوانی که انسان را به ارتکاب محرمات، تحریک میکند بر او غلبه نکند و بتواند در برابر این مسائل، صابر بوده و استقامت کند. دوم، آن که نعَم الهی آن قدر او را سرگرم نکند که از شکر خدا غفلت کرده و انسانی ناسپاس باشد، و غفلت کند که این نعمتها از کیست؟ و زینهار که این غفلت، انسان را به وادیهای خطرناک، میکشاند. 1 ) تحف العقول، حسن بن شعبه حرانی، ص 200 ؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 75 ، ص 37 ؛ «وَ قَالَ ع الزَّاهِدُ فِی الدُّنْيَا مَنْ لَمْ يَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَهُ وَ لَمْ يَشْغَلِ الْحَلَالُ شُكْرَه» ترجمه : امام علی (علیه السلام) فرمودند: زاهد در دنيا كسى است كه حرام بر صبر او نفوذ نكند و حلال مانع شكرگزاريش نشود. مربوط به :شرح حدیث جلسه بیست و چهارم/تواضع داشتن برای خدا - 1378/08/24 عنوان فیش :حرام نبودن نعم الهی بخاطر استفاده نکردن معصوم از آنها کلیدواژه(ها) : نعمت الهی, خشوع و تواضع نوع(ها) : حدیث متن فیش : من مواعظ النبی صلی الله علیه وآله وسلّم:وجاءَهُ رجل بِلَبَن وعسل لِیَشربُهُ، فقال صلی الله علیه وآله وسلّم: شرابان یُکتَفی بأحدهما عن صاحبه لا أَشربُهُ ولا اُحرّمُه ولکنّی أتواضَعُ للّه، فانّه مَن تواضع للّه رفعهُ اللّه ومن تَکبّر وضعَهُ اللّه ومَنِ اقْتصد فی معیشته رزقَهُ اللّه ومن بَذّر حرمهُ اللّه ومن أکثر ذِکْر اللّهِ آجرهُ اللّه. چون ممکن است برخی اینطور فکرکنند که عدم استفاده معصوم «علیه السلام» از بعضی نعمتها به معنای تحریم است و لذا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: من خود نمیخورم ولی تحریم هم نمیکنم، چون نمیخواهم از همه نعم حلال استفاده نمایم. و مراد از رفعت هم، رفعت معنوی است گرچه ممکن است رفعت ظاهری هم باشد ولی قدر مسلم رفعت روحی و معنوی است، یعنی اگر کسی برای خدا تواضع کند، خداوند روحاً و خُلقاً او را بالا برده و مشمول کرامات خود قرار میدهد. همچنین قدر مسلم از وضع، تنزّل معنوی است، گرچه ممکن است تنزّل اجتماعی و موقعیتی هم منظور باشد. 1 ) تحف العقول ،حسن بن شعبه حرانی : ص 46،ح82 بحارالانوار، علامه مجلسی : ج 74 ص 151، « وَ جَاءَهُ رَجُلٌ بِلَبَنٍ وَ عَسَلٍ لِيَشْرَبَهُ فَقَالَ ص شَرَابَانِ يُكْتَفَى بِأَحَدِهِمَا عَنْ صَاحِبِهِ أَشْرَبُهُ وَ لَا أُحَرِّمُهُ وَ لَكِنِّی أَتَوَاضَعُ لِلَّهِ فَإِنَّهُ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ يَضَعُهُ اللَّهُ وَ مَنِ اقْتَصَدَ فِی مَعِيشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ اللَّهِ آجَرَهُ اللَّهُ». ترجمه : « مردى عسل و شير براى حضرت آورد كه بوى چشاند حضرت فرمود: دو نوشيدنيست يكى كفايت ميكند خورندهاش را و من حرام نمىكنم ولى فروتنى براى خدا مىنمايم زيرا كه هر كس براى خدا فروتنى كند خداوند او را بلند نمايد و هر كس خودپسندى كند خدايش پست نمايد و هر كس ميانه روى در زندگى داشته باشد خدايش روزى دهد و هر كس اسراف نمايد خدايش نااميد كند و هر كس زياد بياد خدا باشد خدايش پاداش دهد» مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1376/10/26 عنوان فیش :احتیاج همه انسان ها به استغفار کلیدواژه(ها) : توبه, استغفار پیامبر (صلی الله علیه و اله), نعمت الهی نوع(ها) : حدیث متن فیش : [یادآوری توبه و استغفار به مناسبت نزدیکی لیالی مبارکهی قدر] عزیزان من؛ برادران و خواهران! قدم اوّل، طلب مغفرت کردن از خدای متعال و به خدا بازگشتن است. توبه، یعنی به سوی خدا برگردیم. هر جا که شما باشید، در هر حدّی از کمال که باشید - حتّی در حد امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام - باز به استغفار احتیاج دارید! خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «و استغفر لذنبک»،(1) «فسبّح بحمد ربّک و استغفره(2)». بارها در قرآن، خدای متعال به پیغمبر میفرماید «استغفار کن».(3) با اینکه پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمیزند و از دستور الهی تخلّف نمیکند، اما به او هم میفرماید «استغفار کن»! البته اینکه استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقولهی قابل بحثی است. استغفار آنها از گناهانی چون گناهان امثال ما نیست؛ آن گناهان از آنها سر نمیزند. مقام آنها بالاست. قرب به حضرت ربوبی و مقام ربوبّیت، در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهی چیزهایی که برای ما مباح است - شاید حتّی چیزهایی که برای ما مستحبّ است - برای آن بزرگواران مانع و رادع است. آنها مناسب با شأن آن قرب است؛ که استغفار میکنند؛ آنهم استغفار جدّی، نه استغفار صوری. دعای کمیل را ببینید! امیرالمؤمنین علیهالصّلاة والسّلام در دعای کمیل - که طبق روایات، این دعا از آن بزرگوار صادر شده است - انشاءً و در اوّل بار، با شروع دعا به استغفار میپردازد. اوّل، خدا را به اسمش، به قدرتش، به عظمتش، به صفات جلال و جمالش سوگند میدهد و بعد از آن همه قسم دادن، شروع میکند به استغفار کردن: «اللّهم اغفرلی الذّنوب التی تهتک العصم»(4)، تا آخر. دعای ابیحمزهی ثمالی و دعاهای گوناگون دیگر از این انسانهای بزرگ،همینطور است. من و شما به استغفار احتیاج داریم. ای مؤمنین؛ عزیزان؛ ای دلهای پاک و صاف! مبادا مغرور شوید و بگویید ما که گناهی نکردهایم! چرا؛ غرق قصوریم، غرق تقصیریم! «و ما قدر اعمالنا فی جنب نعمک».(5) آنچه کار خوب که ما به خیال خودمان انجام میدهیم، در مقابل نعم پروردگار و در مقابل حقّ شکر الهی، چه ربطی و چه نسبتی دارد؟! چقدر قابل ذکر است؟! ما نمیتوانیم آن حقّ شکر را ادا کنیم؛ نمیتوانیم! «لاالذی احسن استغنی عن عونک»(6) مگر میشود انسان از تفضل و لطف الهی، در آنی از آنات، مستغنی باشد؟! همیشه محتاجیم؛ همیشه هم لطف پروردگار میرسد: «خیرک الینا نازل(7)». ما هم از ادای شکر عاجزیم و این قصور، یا تقصیر است و بههرحال طلب مغفرت میخواهد 1 ) سوره مبارکه يوسف آیه 29 يوسُفُ أَعرِض عَن هٰذا ۚ وَاستَغفِري لِذَنبِكِ ۖ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الخاطِئينَ ترجمه : یوسف از این موضوع، صرفنظر کن! و تو ای زن نیز از گناهت استغفار کن، که از خطاکاران بودی!» 1 ) سوره مبارکه محمد آیه 19 فَاعلَم أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَلِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ مُتَقَلَّبَكُم وَمَثواكُم ترجمه : پس بدان که معبودی جز «اللّه» نیست؛ و برای گناه خود و مردان و زنان باایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را میداند! 1 ) سوره مبارکه غافر آیه 55 فَاصبِر إِنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ بِالعَشِيِّ وَالإِبكارِ ترجمه : پس (ای پیامبر!) صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حقّ است، و برای گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور! 2 ) سوره مبارکه النصر آیه 3 فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا ترجمه : پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبهپذیر است! 3 ) سوره مبارکه محمد آیه 19 فَاعلَم أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاستَغفِر لِذَنبِكَ وَلِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ مُتَقَلَّبَكُم وَمَثواكُم ترجمه : پس بدان که معبودی جز «اللّه» نیست؛ و برای گناه خود و مردان و زنان باایمان استغفار کن! و خداوند محل حرکت و قرارگاه شما را میداند! 4 ) مصباحالمتهجد ، شیخ طوسی ص 844 ؛ إقبالالأعمال ، سید بن طاووس ص 706 ؛ المصباحللكفعمی ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 555 ؛ البلدالأمين ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 188 ؛ اللهم إنی أسألك برحمتك التی وسعت كل شيء و بقوتك التی قهرت بها كل شيء و خضع لها كل شيء و ذل لها كل شيء و بجبروتك التی غلبت بها كل شيء و بعزتك التی لا يقوم لها شيء و بعظمتك التی ملأت كل شي ... اللهم اغفر لی الذنوب التی تهتك العصم اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل النقم اللهم اغفر لی الذنوب التی تغير النعم اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء اللهم اغفر لی الذنوب التی تنزل البلاء اللهم اغفر لی كل ذنب أذنبته و كل خطيئة أخطأتها اللهم إنی أتقرب إليك بذكرك و أستشفع بك إلى نفسك ... ترجمه : روایت شده است كه كمیل بن زیاد امام علی (ع) را در حال سجده دید كه در شب نیمه شعبان این دعل را می خواند: خداوندا همانا من تو را می خواهم به وسیله رحمتت كه همه چیز را فراگرفته است و نیروی تو كه به وسیله آن به هر چیزی چیره شده ای و همه چیز برای آن خاضع و خوار باشد و به قدرت و بزرگیت كه به آن بر هر چیزی پیروز شدی و به تواناییت كه چیزییارای ایستادن در برابر آن نباشد و و بزرگیت كه همه چیز را پر كرده است ... خدایا آن گناهانی كه [پرده] دوری از گناه را پاره می كنند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه بدبختی ها را فرود می آورند را بیامرز . خداوندا آن گناهانی را كه نعمت ها را دگرگون می كنند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه جلو دعا را می گیرند را بیامرز. خدایا آن گناهانی را كه بلا را فرود می آرند را بیامرز. خداوندا هر گناهی كردم و هر اشتباهی كه مرتكب شده ام را بیامرز ... 5 ) مصباحالمتهجد،شیخ طوسی ص582 ؛ البلدالأمين،كفعمی، ص 205 ؛ بحارالأنوار ،مجلسی،ج 95 ص 39 ؛ كان علی بن الحسين سيد العابدين ص يصلی عامة الليل فی شهر رمضان فإذا كان السحر دعا بهذا الدعاء إلهی لا تؤدبنی بعقوبتك و لا تمكر بی فی حيلتك من أين لی الخير يا رب و لا يوجد إلا من عندك و من أين لی النجاة و لا تستطاع إلا بك لا الذی أحسن استغنى عن عونك و رحمتك و لا الذی أساء و اجترأ عليك و لم يرضك خرج عن قدرتك يا رب يا رب يا رب ... أبكی لسؤال منكر و نكير إيای أبكی لخروجی من قبری عريانا ذليلا حاملا ثقلی على ظهری أنظر مرة عن يمينی و أخرى عن شمالی إذ الخلائق فی شأن غير شأنی لكل امرئ منهم يومئذ شأن يغنيه وجوه يومئذ مسفرة ضاحكة مستبشرة و وجوه يومئذ عليها غبرة ترهقها قترة و ذلة سيدی عليك معولی و معتمدی و رجائی و توكلی و برحمتك تعلقی تصيب برحمتك من تشاء و تهدی بكرامتك من تحب فلك الحمد على ما نقيت من الشرك قلبی و لك الحمد على بسط لسانی أ فبلسانی هذا الكال أشكرك أم بغاية جهدی فی عملی أرضيك و ما قدر لسانی يا رب فی جنب شكرك و ما قدر عملی فی جنب نعمك و إحسانك إلي إلهی إن جودك بسط أملی و شكرك قبل عملی سيدی إليك رغبتی و إليك رهبتی و إليك تأميلی ... ترجمه : 6 ) مصباحالمتهجد،شیخ طوسی ص582 ؛ البلدالأمين،كفعمی، ص 205 ؛ بحارالأنوار ،مجلسی،ج 95 ص 39 ؛ كان علی بن الحسين سيد العابدين ص يصلی عامة الليل فی شهر رمضان فإذا كان السحر دعا بهذا الدعاء إلهی لا تؤدبنی بعقوبتك و لا تمكر بی فی حيلتك من أين لی الخير يا رب و لا يوجد إلا من عندك و من أين لی النجاة و لا تستطاع إلا بك لا الذی أحسن استغنى عن عونك و رحمتك و لا الذی أساء و اجترأ عليك و لم يرضك خرج عن قدرتك ... ترجمه : 7 ) مصباحالمتهجد،شیخ طوسی ص582 ؛ البلدالأمين،كفعمی، ص 205 ؛ بحارالأنوار ،مجلسی،ج 95 ص 39 ؛ كان علی بن الحسين سيد العابدين ص يصلی عامة الليل فی شهر رمضان فإذا كان السحر دعا بهذا الدعاء إلهی لا تؤدبنی بعقوبتك و لا تمكر بی فی حيلتك من أين لی الخير يا رب و لا يوجد إلا من عندك و من أين لی النجاة و لا تستطاع إلا بك لا الذی أحسن استغنى عن عونك و رحمتك و لا الذی أساء و اجترأ عليك و لم يرضك خرج عن قدرتك ... نستغفرك اللهم منها و نتوب إليك تتحبب إلينا بالنعم و نعارضك بالذنوب خيرك إلينا نازل و شرنا إليك صاعد و لم يزل و لا يزال ملك كريم يأتيك عنا بعمل قبيح فلا يمنعك ذلك أن تحوطنا بنعمك و تتفضل علينا بآلائك فسبحانك ما أحلمك و أعظمك و أكرمك مبدئا و معيدا تقدست أسماؤك و جل ثناؤك و أكرم صنائعك و فعالك أنت إلهی أوسع فضلا و أعظم حلما من أن تقايسنی بفعلی و خطيئتی فالعفو العفو سيدی سيدی سيدي ... ترجمه : مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1376/03/07 عنوان فیش :شکر حقیقی، نعمت را از سوی خداوند دانستن کلیدواژه(ها) : نعمت الهی, حقیقت شکر نوع(ها) : حدیث متن فیش : عزیزان من! حقیقت شکر این است که انسان نعمت را از خدا بداند. نه اینکه به زبان بگوید؛ با همهی وجود باور کند که آنچه از نعمت در اختیار اوست، از سوی خداست. این طور نباشد که خیال کند، اوست که این نعمت را برای خود فراهم کرده است. این، جلب غضب و حرمان از نعمت الهی را فراهم خواهد کرد که «انما اوتیته علی علم».(1) اگر بگویم که خودم این داناییها و این تمکّنها را به دست آوردهام، غلط است. قرآن اینطور میفرماید که «ما اصابک من حسنة فمن اللَّه(2)»؛ هر حادثهی نیکو که به شما میرسد، از خداست. «ما بکم من نعمة فمناللَّه(3)»؛ هر نعمتی که دارید، از سوی خداست. در دعا هم به ما یاد دادهاند که به خدای متعال عرض کنیم: «ما بنا من نعمة فمنک وحدک لاشریک لک لا اله الّا انت»(4)؛ هر نعمتی که ما در اختیار داریم، از توست. حدّاکثر این است که ما بتوانیم خود را قابل نعمت و حافظ نعمت خدا کنیم. 1 ) سوره مبارکه القصص آیه 78 قالَ إِنَّما أوتيتُهُ عَلىٰ عِلمٍ عِندي ۚ أَوَلَم يَعلَم أَنَّ اللَّهَ قَد أَهلَكَ مِن قَبلِهِ مِنَ القُرونِ مَن هُوَ أَشَدُّ مِنهُ قُوَّةً وَأَكثَرُ جَمعًا ۚ وَلا يُسأَلُ عَن ذُنوبِهِمُ المُجرِمونَ ترجمه : (قارون) گفت: «این ثروت را بوسیله دانشی که نزد من است به دست آوردهام!» آیا او نمیدانست که خداوند اقوامی را پیش از او هلاک کرد که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامی که عذاب الهی فرا رسد،) مجرمان از گناهانشان سؤال نمیشوند. 1 ) سوره مبارکه الزمر آیه 49 فَإِذا مَسَّ الإِنسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلناهُ نِعمَةً مِنّا قالَ إِنَّما أوتيتُهُ عَلىٰ عِلمٍ ۚ بَل هِيَ فِتنَةٌ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ ترجمه : هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را (برای حلّ مشکلش) میخواند؛ سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، میگوید: «این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من دادهاند»؛ ولی این وسیله آزمایش (آنها) است، امّا بیشترشان نمیدانند. 2 ) سوره مبارکه النساء آیه 79 ما أَصابَكَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَما أَصابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَفسِكَ ۚ وَأَرسَلناكَ لِلنّاسِ رَسولًا ۚ وَكَفىٰ بِاللَّهِ شَهيدًا ترجمه : (آری،) آنچه از نیکیها به تو میرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست. و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم؛ و گواهی خدا در این باره، کافی است! 3 ) سوره مبارکه النحل آیه 53 وَما بِكُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ ثُمَّ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيهِ تَجأَرونَ ترجمه : آنچه از نعمتها دارید، همه از سوی خداست! و هنگامی که ناراحتی به شما رسد، فقط او را میخوانید! 4 ) المصباح ،ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص35 ؛ مصباحالمتهجد ، شیخ طوسی ص 73 نحوه ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 17 ؛ و كان الكاظم ع يقول بعد العصر (...) اللهم إنی أعوذ بك من نفس لا تقنع و بطن لا يشبع و من قلب لا يخشع و من علم لا ينفع و من صلاة لا ترفع و من دعاء لا يسمع اللهم إنی أسألك اليسر بعد العسر و الفرج بعد الشدة و الرخاء بعد الكربة اللهم ما بنا من نعمه فمنك وحدك لا شريك لك لا إله إلا أنت أستغفرك و أتوب إليك » ترجمه : امام كاظم (ع) بعد از نماز عصر اینگونه می فرمود: (...) خدایا همانا من از نفسی كه سیر نمی شود و قلبی كه خاشع نمی گردد و دانشی كه سود نمی رساند و از نمازى كه بالا نمی رود (پذيرفته نمی شود)و دعایی كه شنیده نمی شود به تو پناه می آورم. بارالها من از تو آسانی را بعد از سختی و خرسندی را بعد از اندوه و فراخی را بعد از تنگی می خواهم. خدایا هر نعمتى كه در اختيار ماست از جانب توست. جز تو معبودی نیست از تو طلب آمرزش می كنم و به سوی تو باز می گردم(توبه می كنم). مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1376/03/07 عنوان فیش :نعمت خدا بودنِ حضور مردم در انتخابات کلیدواژه(ها) : دشمن, نعمت الهی نوع(ها) : حدیث متن فیش : دشمن منتظر نشسته است که ببیند در جمهوری اسلامی چه حادثه کوچکی ممکن است اتّفاق بیفتد، تا بشود با صد من سریشم، چیز بدی را به آن چسباند و برای مردم ما تلخ کرد و چهره ملت ایران را در دنیا مشوّه نمود. خدا را شکر میکنیم که «ربنا ما بنا من نعمة فمنک لا اله الّا انت وحدک لا شریک لک».(1) تو جواب دشمنان ملت ایران را دادی. تو دلها را به سوی صندوقهای رأی و به سوی شرکت در این آزمایش بزرگ [انتخابات ریاست جمهوری] هدایت کردی. تو مردم را نسبت به این نظام الهی، این قدر با محبّت و حنون و وفادار قرار دادی. اینها از توست، از ما نیست. ما مغرور نمیشویم. بحمداللَّه آزمایش بسیار خوب و شیرینی بود. همانطور که عرض کردیم، در این آزمایش بازندهای هم وجود ندارد؛ همه برندهاند. من اصرار دارم که این تعبیرات به کار نرود. متأسفانه بعضی از مطبوعات هنوز نتوانستهاند تمرین کنند که این قدر خود را تحت تأثیر تعبیرات غلط فرهنگی غربی قرار ندهند. شرکت در میدان انجام وظیفه، بازندهای ندارد؛ همه برندهاند. 1 ) مصباح، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 35 ؛ مصباحالمتهجد ، شیخ طوسی، ص 73 نحوه ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 17 ؛ و كان الكاظم ع يقول بعد العصر (...) اللهم إنی أعوذ بك من نفس لا تقنع و بطن لا يشبع و من قلب لا يخشع و من علم لا ينفع و من صلاة لا ترفع و من دعاء لا يسمع اللهم إنی أسألك اليسر بعد العسر و الفرج بعد الشدة و الرخاء بعد الكربة اللهم ما بنا من نعمه فمنك وحدك لا شريك لك لا إله إلا أنت أستغفرك و أتوب إليك » ترجمه : امام كاظم (ع) بعد از نماز عصر اینگونه می فرمود: (...) خدایا همانا من از نفسی كه سیر نمی شود و قلبی كه خاشع نمی گردد و دانشی كه سود نمی رساند و از نمازى كه بالا نمی رود (پذيرفته نمی شود)و دعایی كه شنیده نمی شود به تو پناه می آورم. بارالها من از تو آسانی را بعد از سختی و خرسندی را بعد از اندوه و فراخی را بعد از تنگی می خواهم. خدایا هر نعمتى كه در اختيار ماست از جانب توست. جز تو معبودی نیست از تو طلب آمرزش می كنم و به سوی تو باز می گردم(توبه می كنم) |