[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نماز عید فطر - 1381/09/15 عنوان فیش :توجه به فقرا، یکی از درسهای بزرگ ماه رمضان کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, فقرزدایی, محرومین نوع(ها) : حدیث متن فیش : به برکت ماه رمضان، برای مسلمان فرصتی پیش میآید که باید از آن در جهت تقویت حیات معنوی و نشاط مادّیِ خود استفاده کند. یکی از درسهای بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در این ماه باید آن را فرا بگیریم و استفاده کنیم، این است که با چشیدن گرسنگی و تشنگی، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم. در دعای روزهای ماه رمضان میگوییم: «الّلهم اغن کلّ فقیر. الّلهم اشبع کلّ جائع. الّلهم اکس کلّ عریان(1)». این دعا فقط برای خواندن نیست؛ برای این است که همه خود را برای مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهرهی محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. این مبارزه، یک وظیفهی همگانی است. در آیات قرآن میخوانیم: «أ رأیت الّذی یکذّب بالدّین. فذلک الّذی یدعّ الیتیم. و لایحضّ علی طعام المسکین(2)». یکی از نشانههای تکذیبِ دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بیتفاوت باشد و احساس مسؤولیت نکند. در ماه رمضان، به برکت روزه، طعم گرسنگی و تشنگی و نرسیدن به آنچه اشتهای نفس انسان است را درک کردیم و چشیدیم. این باید ما را به احساس مسؤولیتی که اسلام در قبال مسألهی مهمّ فقر و فقیر از یکایک مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظیفه نهاده است، نزدیک کند. 1 ) البلدالأمين، كفعمی ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص222 ؛ المصباح، كفعمی،ص617 ؛ بحارالأنوار،مجلسی،ج 95 ،ص 120 ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی ، ص 177 (اعمال مشتركه ماه رمضان) مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بَعْدَ الْمَكْتُوبَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ترجمه : از پیامبر(ص) روایت شده است كه فرمود: هر كس این دعا را در ماه رمضان بعد ار نماز واجب بخواند خداوند گناهان او را تا روز قیامت خواهد بخشید و آن دعا این است: خدایا بر مردگان نشاط و سرور عطا كن، خدايا هر فقیری را بىنياز گردان خدايا هر گرسنه ای را سير گردان، خدايا هر برهنه ای را لباس پوشان، خدايا بدهی هر بدهكاری را ادا فرما خدايا هر غمگينى را دلشاد ساز خدايا هر غريبى را به وطن باز رسان خدايا هر اسيرى را آزاد گردان خدايا مفاسد امور مسلمانان را اصلاح فرما خدايا هر مريض را شفا عنايت كن خدايا به غناى خود جلوی فقر ما را ببند خدايا بديهاى حال ما را به خوبى صفات خودت تغيير ده خدايا بدهی ما را ادا فرما و ما را از فقر بىنياز گردان كه تو اى خدا بر هر چيز توانايى 2 ) سوره مبارکه الماعون آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ أَرَأَيتَ الَّذي يُكَذِّبُ بِالدّينِ ترجمه : آیا کسی که روز جزا را پیوسته انکار میکند دیدی؟ 2 ) سوره مبارکه الماعون آیه 2 فَذٰلِكَ الَّذي يَدُعُّ اليَتيمَ ترجمه : او همان کسی است که یتیم را با خشونت میراند، 2 ) سوره مبارکه الماعون آیه 3 وَلا يَحُضُّ عَلىٰ طَعامِ المِسكينِ ترجمه : و (دیگران را) به اطعام مسکین تشویق نمیکند! مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران - 1380/02/28 عنوان فیش :سکونت پیامبر در خانه فقیرترین مردم پس از ورود به مدینه کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم), محرومین نوع(ها) : حدیث متن فیش : ناقهای که پیغمبر سوار آن بود، وارد شهر یثرب شد و مردم دور آن را گرفتند. در آن زمان، شهر مدینه، محلّه محلّه بود؛ هر محلّهای هم برای خودش خانهها، کوچهها و حصار و بزرگانی داشت و متعلّق به قبیلهای بود: قبایل وابسته به اوس و قبایل وابسته به خزرج. وقتی شتر پیغمبر وارد شهر یثرب شد، جلوِ هر کدام از قلعههای قبایل که رسید، بزرگان بیرون آمدند و جلوِ شتر را گرفتند: یا رسولاللَّه! بیا اینجا؛ خانه، زندگی، ثروت و راحتىِ ما در اختیار تو. پیغمبر فرمود: جلوِ این شتر را باز کنید؛ «انّها مأمورة»؛(1) دنبال دستور حرکت میکند؛ بگذارید برود. جلوِ شتر را باز کردند تا به محلّه بعدی رسید. باز بزرگان، اشراف، پیرمردان، شخصیّتها و جوانان آمدند جلوِ ناقه پیغمبر را گرفتند: یا رسولاللَّه! اینجا فرود بیا؛ اینجا خانه توست؛ هرچه بخواهی، در اختیارت میگذاریم؛ همه ما در خدمتت هستیم. فرمود: کنار بروید؛ بگذارید شتر به راهش ادامه دهد؛ «انّها مأمورة». همینطور محلّه به محلّه شتر راه میرفت تا به محلّه بنیالنجار - که مادر پیغمبر جزو این خانواده است - رسید. مردان بنیالنجار داییهای پیغمبر محسوب میشدند؛ لذا جلو آمدند و گفتند: یا رسولاللَّه! ما خویشاوند توییم؛ هستی ما در اختیار توست؛ در منزل ما فرود بیا. فرمود: نه؛ «انّها مأمورة»؛ کنار بروید. راه را باز کردند. شتر به فقیرنشینترینِ محلّات مدینه آمد و در جایی نشست. همه نگاه کردند ببینند خانه کیست؛ دیدند خانه ابیایّوب انصاری است؛ فقیرترین یا یکی از فقیرترین آدمهای مدینه. خودش و خانواده مستمند و فقیرش آمدند و اثاث پیغمبر را برداشتند و داخل خانه بردند. پیغمبر هم به عنوان میهمان، وارد خانه آنها شد و به اعیان و اشراف و متنفّذان و صاحبانِ قبیله و امثال اینها دست رد زد؛ یعنی موضع اجتماعی خودش را مشخّص کرد؛ معلوم شد که این شخص، وابسته به پول و حیثیت قبیلهای و شرفِ ریاست فلان قبیله و وابسته به قوم و خویش و فامیل و آدمهای پُررو و پشتهمانداز و امثال اینها نیست و نخواهد شد. از همان ساعت و لحظه اوّل مشخّص کرد که در برخورد و تعامل اجتماعی، طرف کدام گروه و طرفدار کدام جمعیت است و وجود او برای چه کسانی بیشتر نافع خواهد بود. همه از پیغمبر و تعالیم او نفع میبرند؛ اما آن کس که محرومتر است، قهراً حقّ بیشتری میبرد و باید جبران محرومیتش بشود. جلوِ خانه ابیایّوب انصاری، زمینِ افتادهای بود. فرمود این زمین مال کیست؟ گفتند متعلّق به دو بچه یتیم است. پول از کیسه خود داد و آن زمین را خرید. بعد فرمود در این زمین مسجد میسازیم؛ یعنی یک مرکز سیاسی، عبادی، اجتماعی و حکومتی؛ یعنی مرکز تجمّع مردم. جایی به عنوان مرکزیّت لازم بود؛ لذا شروع به ساختن مسجد کردند. زمین مسجد را از کسی نخواست و طلب بخشیدگی نکرد؛ آن را با پول خود خرید. با اینکه آن دو بچه، پدر و مدافع نداشتند؛ اما پیغمبر مثل پدر و مدافع آنها، حقّشان را تمام و کمال رعایت کرد. وقتی بنا شد مسجد بسازند، خود پیغمبر جزو اوّلین کسان یا اوّلین کسی بود که آمد بیل را به دست گرفت و شروع به کندنِ پی مسجد کرد؛ نه به عنوان یک کار تشریفاتی، بلکه واقعاً شروع به کار کرد و عرق ریخت. طوری کار کرد که بعضی از کسانی که کناری نشسته بودند، گفتند ما بنشینیم و پیغمبر اینطور کار کند!؟ پس ما هم میرویم کار میکنیم؛ لذا آمدند و مسجد را در مدت کوتاهی ساختند. پیغمبر - این رهبر والا و مقتدر - نشان داد که هیچ حقّ اختصاصی برای خودش قائل نیست. اگر بناست کاری انجام گیرد، او هم باید در آن سهمی داشته باشد. 1 ) الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 339 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج19، ص: 109 فِي كِتَابِ دَلَائِلِ النُّبُوَّةِ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ الْمَدِينَةَ فَلَمَّا دَخَلَهَا جَاءَتِ الْأَنْصَارُ بِرِجَالِهَا وَ نِسَائِهَا فَقَالُوا إِلَيْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ دَعُوا النَّاقَةَ فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ فَبَرَكَتْ عَلَى بَابِ أَبِي أَيُّوبَ فَخَرَجَتْ جَوَارٍ مِنْ بَنِي النَّجَّارِ يَضْرِبْنَ بِالدُّفُوفِ وَ هُنَّ يَقُلْنَ نَحْنُ جَوَارٍ مِنْ بَنِي النَّجَّارِ. يَا حَبَّذَا مُحَمَّدٌ مِنْ جَارٍ. فَخَرَجَ إِلَيْهِمْ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ أَ تُحِبُّونَنِي فَقَالُوا بَلَى وَ اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَنَا وَ اللَّهِ أُحِبُّكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. ترجمه : 1 ) إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القديمة)، النص، ص: 67 فَأَرْخَى زِمَامَ نَاقَتِهِ وَ مَرَّتْ تَخُبُّ بِهِ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَى بَابِ الْمَسْجِدِ الَّذِي هُوَ الْيَوْمَ وَ لَمْ يَكُنْ مَسْجِداً وَ إِنَّمَا كَانَ مِرْبَداً لِيَتِيمَيْنِ مِنَ الْخَزْرَجِ يُقَالُ لَهُمَا سَهْلٌ وَ سُهَيْلٌ وَ كَانَا فِي حَجْرِ أَسْعَدَ بْنِ زُرَارَةَ فَبَرَكَتِ النَّاقَةُ عَلَى بَابِ أَبِي أَيُّوبَ خَالِدِ بْنِ يَزِيدَ فَنَزَلَ عَنْهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَلَمَّا نَزَلَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ النَّاسُ وَ سَأَلُوهُ أَنْ يَنْزِلَ عَلَيْهِمْ فَوَثَبَتْ أُمُّ أَبِي أَيُّوبَ إِلَى الرَّحْلِ فَحَلَّتْهُ وَ أَدْخَلَتْهُ مَنْزِلَهَا فَلَمَّا أَكْثَرُوا عَلَيْهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَيْنَ الرَّحْلُ فَقَالُوا أُمُّ أَبِي أَيُّوبَ قَدْ أَدْخَلَتْهُ بَيْتَهَا فَقَالَ الْمَرْءُ مَعَ رَحْلِهِ وَ أَخَذَ أَسْعَدُ بْنُ زُرَارَةَ بِزِمَامِ النَّاقَةِ فَحَوَّلَهَا إِلَى مَنْزِلِهِ وَ كَانَ أَبُو أَيُّوبَ لَهُ مَنْزِلٌ أَسْفَلُ وَ فَوْقَ الْمَنْزِلِ غُرْفَةٌ فَكَرِهَ أَنْ يَعْلُوَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي الْعُلْوُ أَحَبُّ إِلَيْكَ أَمِ السُّفْلُ فَإِنِّي أَكْرَهُ أَنْ أَعْلُوَ فَوْقَكَ فَقَالَ السُّفْلُ أَرْفَقُ بِنَا لِمَنْ يَأْتِينَا... ترجمه : مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1373/11/28 عنوان فیش :در خواست حاجات بزرگ و کوچک از خداوند کلیدواژه(ها) : دعا, محرومین نوع(ها) : حدیث متن فیش : یک مطلب دیگر در باب دعا این است که برای برآمدن حاجات، هیچ حاجتی را آن قدر بزرگ نشماریم که بگوییم: «این حاجت را دیگر نمیشود از خدا خواست، چون خیلی بزرگ است.» نه. اگر حاجت، به خلاف طبیعت و سنن آفرینش نیست، اگر محال نیست، هر چه هم بزرگ باشد، مسألهای نیست و از خدا بخواهید. شما در هر روز از ماه رمضان - بنابر مأثور - بعد از هر نماز میگویید: «اللّهم ادخل علی اهل القبور السّرور. اللّهم اغن کلّ فقیر.» از خدا میخواهید همهی فقرا را غنی کند. فقط فقرای ایران را نمیگویید. «اغن کلّ فقیر» یعنی همهی فقرای اسلام غنی شوند. اینها، خیلی مهم است. (من در آن جهت دوم، باز هم، انشاءاللَّه، به همین موضوع برمیگردم.) خواسته و حاجت بزرگی است، وقتی میگویید «خدایا، همهی فقرا را غنی کن.» خوب؛ از خدا میخواهیم. چرا نشود خواست؟! اگر موانعِ بر سر راه غنی شدن برطرف گردد، چرا نشود؟! پدیدهی فقر که یک امر ذاتی در جامعه نیست. فقر در جوامع بشری، یک امر تحمیلی است. فقر را قدرتهای ستمگر و زورگو و زیادهطلب عالم، بر افراد و بر ملتها تحمیل میکنند. اگر این قدرتها از میان بروند، چرا دعای «الّلهم اغن کلّ فقیر.» مستجاب نشود؟! ممکن است چنین حاجتی برآورده شود. در ادامهی این دعا میگویید:«اللّهم اشبع کلّ جائع. اللّهم اکسُ کل عریان»(1) انسان حاجتی به این کلانی از خدا میخواهد! در دعای سحر روز جمعه - که مستحبّ است - دعایی کوتاه، اما بسیار خوب است. اگر توفیق پیدا کردید، حتماً این دعا را بخوانید. اوّل درخواستهایی از خدا میشود و بعد این عبارت میآید: «الهی طموح الامال قد خابت الا لدیک و معاکف الهمم قد تعطّلت الّا علیک(2)»؛ «خدایا! آرزوهای سرکش و بزرگ و خواستههای عظیم، محکوم به نومیدی هستند؛ مگر وقتی که با تو مطرح شوند.» کاروان طلبهای ما، از راه رفتن، محکوم به باز ماندنند؛ مگر وقتی که در خانه تو بیایند. خداوند از حاجت بزرگ انسان که هراسی ندارد! از خدا، هر چه بزرگتر بخواهید. مبادا یک وقت انسان با خود بگوید: «خوب؛ من این چیزی را که میخواهم، اگر برای خودم بخواهم، قابلِ شدن است. اما طلبِ عافیت برای همهی انسانها، خیلی بزرگ است. چطور این را از خدا بخواهم؟!» نه؛ بخواهید. برای بشرّیت بخواهید. برای همهی انسانها بخواهید. بعضی چیزها را برای همهی مسلمین بخواهید. در همین دعا، عبارتِ «اللّهم اصلح کلّ فاسد من امور المسلمین»(3)، از آنِ مسلمانان است. مخصوص دعایی است که مخصوصِ اهلِ اسلام است. البته، آن هم عللی دارد که چرا؟ شاید در غیر اهل اسلام، امکانش نیست و شاید بدون حاکمیت اسلام، ممکن نیست که خدای متعال همهی مفاسد را برطرف کند. اصلاً نمیشود. شرطش، اسلام است. پس، این یک طرف قضیه است. ضمناً، از کوچک بودن خواسته هم ابا نداشته باشید. خواستههای کوچکِ کوچک را هم از خدا بخواهید. در روایت است که حتی بندِ کفش خود را - که چیز خیلی حقیری است - از خدا بخواهید. روایتی است از امام باقر علیهالصّلاة والسّلام که میفرماید: «لا تحَّقروا صغیراً من حوائجکم فانَّ احبّ المؤمنین الی اللَّه اسئلهم»؛ (4)«حاجتهای کوچک را حقیر نشمارید و از خدا بخواهید». خوب؛ انسان به بند کفش احتیاج دارد؛ به درِ مغازه میرود و میخرد. این هم دعا لازم دارد؟! بله! تا احساس کردید که به بند کفش و یا هر چیز دیگرِ به این کوچکی نیاز دارید، دل را متوجّه خدا کنید و بگویید: «پروردگارا! این را هم به من برسان.» رساندنش به چه ترتیب است؟ به این ترتیب است که پول در جیبم بگذارم، سرِ کوچه بروم، از مغازه بخرم و بعد هم آن را مورد استفاده قرار دهم. بههرحال، باید از خدا بخواهید. اگر چه به درِ مغازه رفتید، پول دادید و بند کفش خریدید؛ اما باز هم آن را خدا به شما داد. از غیر طریق خدا که چیزی به دست انسان نمیرسد. هر چه به ما میرسد خدا به ما میدهد. 1 ) البلدالأمين، كفعمی ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص222 ؛ المصباح، كفعمی،ص617 ؛ بحارالأنوار،مجلسی،ج 95 ،ص 120 ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی ، ص 177 (اعمال مشتركه ماه رمضان) مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بَعْدَ الْمَكْتُوبَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ترجمه : از پیامبر(ص) روایت شده است كه فرمود: هر كس این دعا را در ماه رمضان بعد ار نماز واجب بخواند خداوند گناهان او را تا روز قیامت خواهد بخشید و آن دعا این است: خدایا بر مردگان نشاط و سرور عطا كن، خدايا هر فقیری را بىنياز گردان خدايا هر گرسنه ای را سير گردان، خدايا هر برهنه ای را لباس پوشان، خدايا بدهی هر بدهكاری را ادا فرما خدايا هر غمگينى را دلشاد ساز خدايا هر غريبى را به وطن باز رسان خدايا هر اسيرى را آزاد گردان خدايا مفاسد امور مسلمانان را اصلاح فرما خدايا هر مريض را شفا عنايت كن خدايا به غناى خود جلوی فقر ما را ببند خدايا بديهاى حال ما را به خوبى صفات خودت تغيير ده خدايا بدهی ما را ادا فرما و ما را از فقر بىنياز گردان كه تو اى خدا بر هر چيز توانايى 2 ) مصباحالمتهجد ، شیخ طوسی ص 138 المصباحللكفعمی ، ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص 51 ؛ مفتاح الفلاح فی عمل اليوم و الليلة، شیخ بهایی ص 326 بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 84 ص 277 « أن من غفل عن صلاة الليل فليصل عشر ركعات بعشر سور يقرأ فی الأولى الحمد و الم تنزيل و فی الثانية الحمد و يس و فی الثالثة الفاتحة و الدخان و فی الرابعة الفاتحة و اقتربت و فی الخامسة الفاتحة و الواقعة و فی السادسة الفاتحة و تبارك الملك و فی السابعة الحمد و المرسلات و فی الثامنة الحمد و عم يتساءلون و فی التاسعة الحمد و إذا الشمس كورت و فی العاشرة الفاتحة و الفجر (...) إلهی طموح الآمال قد خابت إلا لديك و معاكف الهمم قد تعطلت إلا عليك و مذاهب العقول قد سمت إلا إليك فأنت الرجاء و إليك الملتجأ يا أكرم مقصود و يا أجود مسئول هربت إليك بنفسی يا ملجأ الهاربين بأثقال الذنوب أحملها على ظهری لا أجد لی إليك شافعا سوى معرفتی إنك أقرب من لجأ إليه المضطرون و أمل ما لديه الراغبون يا من فتق العقول بمعرفته و أطلق الألسن بحمده و جعل ما امتن به على خلقه إكمالا لأياديه و تأدية حقه صل على محمد و آل محمد و لا تجعل للهموم على عقلی سبيلا و لا للباطل على عملی دليلا ... » ترجمه : از امام امام باقر و امام صادق علیهماالسلام روایت شده است كه هر كس از نماز شب غفلت نمود پس باید ده ركعت با ده سوره بخواند؛ در ركعت اول حمد و الم تنزیل ، در ركعت دوم حمد ویس، در ركعت سوم حمد و دخان، در ركعت چهارم حمد و اقتربت الساعه، در ركعت حمد فاتحه و واقعه، در ركعت ششم حمد و تبارك الملك، در ركعت هفتم حمد و مرسلات، در ركعت هشتم حمد و نبأ، در ركعت نهم حمد وشمس و در ركعت دهم حمد و فجر بخواند. خدايا! آرزوهاى بزرگ جز نزد تو محكوم به نوميدى شد و همت های همراه جز برای تو تعطیل شد و راههاى خردها باز و بلند است جز به سوى تو (كه هرگز به تو دست نيابند)، و تویی امید و پناهگاه به سوی توست، اى گرامىترين مقصودها، و اى بخشندهترين درخواستشدگان با جان خویش به سویت فرار كردم ای پناه فراركنندگان با بار گناهانى كه به دوشم مىكشم و واسطهاى به درگاهت ندارم به جز شناختم به اينكه تو نزديكترين كسانى هستى كه درماندگان بدو پناهنده مىشوند و راغبان آرزوى نعمتهايش دارند. اى آنكه خردها به شناخت خويش بشكافتهاى، و زبانها به ستايشت بگشودهاى و آنچا را به بندگانت دادی برای تكمیل نعمت های خویش و به سرانجام رساندن حق خویش قرار دادی بر محمد و خاندانش درورد فرست و برای اندوه ها بر عقلم راهی، و برای باطل بر عمل من راهنمایی قرار نده. 3 ) البلدالأمين، كفعمی ابراهيم بن على عاملى كفعمى ص222 ؛ المصباح، كفعمی،ص617 ؛ بحارالأنوار،مجلسی،ج 95 ،ص 120 ؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی ، ص 177 (اعمال مشتركه ماه رمضان) مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بَعْدَ الْمَكْتُوبَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ترجمه : از پیامبر(ص) روایت شده است كه فرمود: هر كس این دعا را در ماه رمضان بعد ار نماز واجب بخواند خداوند گناهان او را تا روز قیامت خواهد بخشید و آن دعا این است: خدایا بر مردگان نشاط و سرور عطا كن، خدايا هر فقیری را بىنياز گردان خدايا هر گرسنه ای را سير گردان، خدايا هر برهنه ای را لباس پوشان، خدايا بدهی هر بدهكاری را ادا فرما خدايا هر غمگينى را دلشاد ساز خدايا هر غريبى را به وطن باز رسان خدايا هر اسيرى را آزاد گردان خدايا مفاسد امور مسلمانان را اصلاح فرما خدايا هر مريض را شفا عنايت كن خدايا به غناى خود جلوی فقر ما را ببند خدايا بديهاى حال ما را به خوبى صفات خودت تغيير ده خدايا بدهی ما را ادا فرما و ما را از فقر بىنياز گردان كه تو اى خدا بر هر چيز توانايى 4 ) مكارم الأخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى ص 317 ؛ مستدركالوسائل، محدث نوری، ج 5 ، ص 206 ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 90 ، ص 346 ؛ اطْلُبِ الْإِجَابَةَ عِنْدَ اقْشِعْرَارِ الْجِلْدِ وَ عِنْدَ إِفَاضَةِ الْعَبْرَةِ وَ عِنْدَ قَطْرِ الْمَطَرِ وَ إِذَا كَانَتِ الشَّمْسُ فِی كَبِدِ السَّمَاءِ أَوْ قَدْ زَاغَتِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِيهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ يُرْجَى فِيهَا الْعَوْنُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ الْإِجَابَةُ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ قَالَ إِنَّ التَّضَرُّعَ وَ الصَّلَاةَ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَكَانٍ إِذَا كَانَ الْعَبْدُ سَاجِداً لِلَّهِ فَإِنْ سَالَتْ دُمُوعُهُ فَهُنَالِكَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ فَاغْتَنِمُوا فِی تِلْكَ السَّاعَةِ الْمَسْأَلَةَ وَ طَلَبَ الْحَاجَةِ وَ لَا تَسْتَكْثِرُوا شَيْئاً مِمَّا تَطْلُبُونَ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ أَكْثَرُ مِمَّا تَقْدِرُونَ وَ لَا تُحَقِّرُوا صَغِيراً مِنْ حَوَائِجِكُمْ فَإِنَّ أَحَبَّ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى أَسْأَلُهُم ترجمه : باريدن باران و رسيدن خورشيد بوسط آسمان بخواه، كه در اين ساعتها درهاى رحمت گشوده شود، و كمك فرشتگان و اجابت الهى مورد اميد است، و فرمود: زارى و نماز در نزد خدا چنانست كه: اگر در سجده اشك بنده جارى شود رحمت خدا فرود آيد، و آن دم را براى خواستن حاجت غنيمت دانيد و فرصت شمريد، و حاجت خود را براى خدا بزرگ مدانيد كه در نزد خدا بيش از قدرت شماست، و حوائج كوچك را ناچيز مشمريد كه محبوبترين مؤمن نزد خدا خواهنده ترين آنهاست. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1372/10/06 عنوان فیش :توجه امیرالمومنین(ع) یه ضعیفترین افراد جامعه کلیدواژه(ها) : صفات امیرالمؤمنین(علیه السلام), شاخصههای حکومت امیرالمومنین علیه السلام, فقرزدایی, محرومین, الگو بودن امیرالمومنین (علیهالسلام) نوع(ها) : حدیث متن فیش : [امیرالمومنین(ع)] در تمام آنات قدرت و حکومت و سلطهای که خدای متعال در اختیارش گذاشت، به فکر ضعیفترین افراد جامعه بود. هم خودش به فکر بود، هم کسانی را که به جاهای مختلف به عنوان حکومت و استانداری و سفارت و غیره میفرستاد، سفارش میکرد. ایشان به مالک اشتر میفرماید: «بگرد، کسانی را پیدا کن که معمولاً چشم کسی مثل تو به آنها نمیافتد!»(1) بعضی هستند که دُور و بَرِ مالک اشترِ نوعی، که حاکم است، دائم میپلکند، خودشان را به او نزدیک میکنند، خودشان را به او میرسانند، متمکّنیناند، زباندارانند، زرنگهایند، مقامدارانند. نمیگویم آدمهای بد. ولو خوب. اما دست و پای این کار را دارند. عدّهای هم در جامعه هستند که دست و پای این کار را ندارند، امکانش را ندارند، رویش را ندارند، پولش را ندارند، آشنایش را ندارند. میفرماید: «بگرد اینها را پیدا کن و از حالشان تفقّد کن.»(2) امیرالمؤمنینی که به حاکمش اینطور میگوید، خودش آنگونه عمل میکند: به خانهی فقیر سر میزند، در دهان بچهی یتیم با دست خودش، غذا میگذارد. (3)(کسی گفت: آن قدر امیرالمؤمنین لقمه در دهان بچههای یتیم گذاشت، که ما آرزو کردیم ما هم بچه یتیم بودیم.) حالا کسی ادّعا کند که او امام من است؛ در حالی که آن چیزی که در دوران حکومتش، قدرتش، ریاستش ولو بر یک مجموعهی کوچک؛ ریاست بر یک ده؛ بر یک گوشه از گوشههای کشور به یادش نمیآید، این دسته از مردمند: محرومین، فقرا، مستضعفین! چنین کسی میتواند بگوید که «او امام من است»!؟ اینها با هم نمیسازد! |