[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در ابتدای درس خارج فقه درباره مسئله «حیا» - 1397/12/13
عنوان فیش :شرح حدیثی درباره صفت‌های برجسته‌ اخلاقی
کلیدواژه(ها) : اخلاق اسلامی, سبک زندگی, فضائل اخلاقی, آراستگی به فضائل اخلاقی, حیا, امانت, محبت
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
دنباله‌ی حدیث ابی‌قتاده -وَ صِدقُ الحَدِیثِ وَ صِدقُ النّاسِ وَ اِعطاءُ السّائِلِ وَ المُکافَاَةُ بِالصَّنائِع- است که دیروز عرض کردیم. بعد [در ادامه] میفرماید:
وَ اَداءُ الاَمانَة
امانت، صرفاً امانت مالی نیست. اگر چنانچه کسی یا کسانی، شما یا بنده را در یک امری امین دانستند، این امر امانت در نزد ما است. یک وقت است که این امر پولی است که به ما میدهند تا برایشان نگه داریم، این امانت در پول است؛ یک وقت یک امر ناموسی است، امانت در ناموس است؛ یک وقت یک امر معنوی است [مثلاً] فرض کنید که بنده و شما را امین میدانند، یک مسئله‌ی شرعی از ما میپرسند؛ و امانت اقتضا میکند که درستش را بگوییم؛ [یک وقت] درسی پیش شما میخوانند، امانت اقتضا میکند که درستش را [بگوییم]، مسئولیّتهای اجتماعی که دیگر کاملاً روشن است. پس اداء امانت یکی از آن کارهایی است که گستره‌ی وسیعی دارد. این هم یکی از آن خلقیّات و مکارمی است که حضرت اشاره فرمودند.

وَ صِلَةُ الرَّحِم
صله‌ی رحم هم یکی از وسایل ارتباط اجتماعی و شبکه‌ی پیوند اجتماعی است. اگر چنانچه خویشاوندان با همدیگر ارتباط داشته باشند، طبعاً آنهایی که اهل نیکی و نیک‌رفتاری و نیک‌گفتاری هستند، چیزهای خوبی را به همدیگر میتوانند منتقل کنند.

وَ التَّوَدُّدُ اِلَى الجارِ وَ الصّاحِب
با همسایه، با «صاحب» -یعنی آن که در سفرمان، در محلّ کارمان، در رفت‌و‌آمدهای روزانه‌مان با ما همراه است- تودّد کنیم، مهربانی کنیم، ابراز مودّت بکنیم؛ این خیلی مهم است. فرض بفرمایید کسی که با شما همراه است، راننده‌ِی شما است یا محافظ شما است یا دوست شما است که همراه شما است؛ با او باید تودّد کرد، باید ابراز محبّت کرد.

وَ قِرَى الضَّیف
یکی هم پذیرایی از مهمان است؛ مهمانداری و مهمان‌پذیری است که این از خصوصیّاتی است که در اسلام هست که مهمان را معتبر و محترم بشمرند.

وَ رَأسُهُنَّ الحَیاء
از همه‌ی این صفات بالاتر و در رأس آنها «حیا» است. ببینید [این] چقدر اهمّیّت دارد، و چقدر فاجعه‌بار است سیاستی که امروز در دنیا به وسیله‌ی عوامل قدرتهای ضدّ بشری برای زدودن حیا رایج است؛ واقعاً الان با یک سیاستی، با یک تدبیری، در همه‌ی دنیا دارد کار انجام میگیرد برای اینکه حیا را از بین مردم بردارند. وقتی هم که میخواهند حیا را بردارند، این شُعبی دارد و از راه‌های مختلف و ده‌ها راه وارد میشوند: مسئله‌ی اختلاط زن و مرد یک مسئله است، مسئله‌ی پوشش زن و مرد یک مسئله است، چیزهایی که تحت عنوان حقوق زن بیان میشود، یکی از این پنجره‌های شیطانی است، [همچنین] چیزهایی که در مورد پوشش زن بیان میشود که «آقا چرا مجبور میکنید زنها را به حجاب؟» حرفهایی که حتّی بعضی از افراد ظاهرالصّلاح هم میگویند. مسئله‌ی حیا خیلی مسئله‌ی مهمّی است. دنیا این جور نبوده که امروز هست. حتّی انسان آثار هنری و ادبی اروپایی‌ها را که نگاه میکند، تا ۱۵۰ سال پیش، ۲۰۰ سال پیش مطلقا این خبرها در اروپا نبوده؛ این فساد و این تهتّک و این تهتّر را عمدتاً از وقتی که صهیونیست‌ها و سرمایه‌دارها بر امور اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی مسلّط شدند، بتدریج رایج کردند؛ انگیزه‌هایی هم دارند، اهدافی دارند که آن داستان خیلی طولانی و مفصّلی است. اسلام نقطه‌ی مقابل این است. حیا برای مرد فضیلت است، برای زن هم فضیلت است و این حیا مظاهری دارد؛ یکی از مظاهرش پوشش ظاهری است؛ یکی از مظاهرش معاشرتها و مکالمات سخنورانه است که انسان در حرف زدن، در اظهار نظر کردن، در تبادل کلمات، حیا را ملاحظه کند. بی‌حیائی یکی از آن چیزهایی است که در حرف ‌زدن و در نسبت‌ دادن و در گفتگو کردن و مانند اینها خودش را نشان میدهد. در عمل هم همین جور است؛ بعضی‌ها هستند که کارهای زشت بزرگی را انجام میدهند، و نگاه میکنند در چشم آدم و هیچ احساس شرم هم از این کار نمیکنند! بعضی از جنایاتِ مالی است، بعضی از جنایاتِ انسانی است؛ انواع و اقسام. بنابراین رأس صفات و مکارم اخلاق را فرمودند حیا [است]: وَ رَأسُهُنَّ الحَیَاء.(1)
1 )
الأمالی، شیخ طوسی، ص301.

يَا دَاوُدُ، إِنَّ خِصَالَ الْمَكَارِمِ بَعْضُهَا مُقَيَّدٌ بِبَعْضٍ، يَقْسِمُهَا اللَّهُ حَيْثُ يَشَاءُ، تَكُونُ فِي الرَّجُلِ، وَ لَا تَكُونُ فِي ابْنِهِ، وَ تَكُونُ فِي الْعَبْدِ، وَ لَا تَكُونُ فِي سَيِّدِهِ: صِدْقُ الْحَدِيثِ، وَ صِدْقُ النَّاسِ، وَ إِعْطَاءُ السَّائِلِ، وَ الْمُكَافَأَةُ بِالصَّنَائِعِ، وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ، وَ صِلَةُ الرَّحِمِ، وَ التَّوَدُّدُ إِلَى الْجَارِ وَ الصَّاحِبِ، وَ قِرَى الضَّيْفِ، وَ رَأْسُهُنَّ الْحَيَاءُ.
ترجمه :
امام صادق (علیه‌السلام) به داودبن‌سرحان میفرماید: ای داود! برخی از مکارم اخلاق به برخی دیگر وابسته است و با هم ارتباط دارد که اینها را خدا تقسیم میکند؛ گاهی این صفات در مردی وجوددارد و در پسرش نیست یا گاهی در برده‌ای وجود دارد و در اربابش نیست. از جمله‌ی آنها است: راستگویی و صداقت با مردم در عمل، و بخشیدن به فقیری که درخواستی دارد و نیکی کردن در مقابل خوبی‌های دیگران. اداء امانت،‌ صله‌ی رحم،‌ ابراز محبّت به همسایه، پذیرایی از مهمان و بالاتر از همه‌ی اینها حیا است.


مربوط به :شرح حدیث جلسه بیست و دوم/حیاء عقل و حیاء جهل - 1378/08/18
عنوان فیش :علم و جهل حیاء عقل و نادانی
کلیدواژه(ها) : حیا, جهالت
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
من مواعظ النبی صلی الله علیه وآله وسلّم:الحیاءُ حیاءان، حیاءُ عقلٍ وحیاء حُمْقٍ، وحیاء العقل العلم وحیاءُ الحُمقِ الجهل. (1)
حیاءِ عقل آن است که انسان از روی عقل احساس حیاء کند، مثل حیاء در هنگام ارتکاب گناه، و یا حیاء در مقابل کسانی که احترامشان لازم است و این حیاء، علم است یعنی رفتاری عالمانه می‌باشد.
و حیاء جهل آن است که از پرسیدن و یادگرفتن یا از عبادت‌کردن و امثال آن، حیاء کند (مثل کسانی که در بعضی محیطها، از نماز خواندن، خجالت می‌کشند) و این حیاء، رفتاری جاهلانه است.
1 )
كافی ،محمدبن یعقوب كلینی : ج 2 ص 106 ح6 
 تحف العقول،حسن بن شعبه حرانی :ص 45،
    بحارالانوار،علامه مجلسی :ج68 ص 331

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْحَيَاءُ حَيَاءَانِ حَيَاءُ عَقْلٍ وَ حَيَاءُ حُمْقٍ فَحَيَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ وَ حَيَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ»
ترجمه :
« رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: حيا دو گونه است: حياء عقل و حياء حماقت، حياء عقل علم است و حياء حماقت نادانى»