[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار طلاب حوزههای علمیه استان تهران - 1396/06/06 عنوان فیش :شگفت زدگی دوستان و خشم دشمنان از رشد طلاب جوان کلیدواژه(ها) : خشم دشمن, طلاب جوان نوع(ها) : قرآن متن فیش : من وقتی نگاه میکنم، شما را -جوانها را، طلبههای جوان را- نهالهای قدکشیدهی بوستان امامت و ولایت میبینم. بحمدالله این نهالها قد کشیدهاند؛ بعضی به ثمر رسیدهاند، بعضی هم انسان را خاطرجمع میکنند که به ثمر خواهند رسید؛ از حرفها و از مجموع دیدار، انسان این را احساس میکند. وَ مَثَلُهُم فِی الاِنجیلِ کَزَرعٍ اَخرَجَ شَطئَهو فَئازَرَهو فَاستَغلَظَ فَاستَوﱝ عَلیٰ سوقِهٖ یُعجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار؛(1) این نکتهی اخیر خیلی مهم است. ایستادن شما بر روی پا، قد کشیدن شما، حجیم شدن معنوی شما، تواناییهای گوناگون شما، هم زُرّاع را به شگفت میآورد، هم آن کسانی که این بذرها را پاشیدهاند؛ وقتی نگاه میکنند و این پیشرفتها را، این فکرهای نو را، این چهرههای امیدوار را میبینند، خودشان به شگفت میآیند. و مهمتر از این، «لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار» است، دشمنانِ شما را خشمگین میکند؛ و این[طور] باید باشد. اگر ما دیدیم رفتار ما جوری است که دشمنان دین، دشمنان اسلام، دشمنان حاکمیّت قرآن نسبت به ما خشمگین نیستند و از وجود ما ناراحت نیستند، باید در مفید بودن خودمان شک کنیم. اگر امیرالمؤمنین است و آن قاطعیّت و آن حرکت و مانند اینها، باید [هم] کسانی مثل معاویه یا عمروعاص یا دیگران از او خشمگین باشند؛ شما هم همین راه را دارید حرکت میکنید؛ لِیَغیظَ بِهِمُ الکُفّار. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 29 مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم ۖ تَراهُم رُكَّعًا سُجَّدًا يَبتَغونَ فَضلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضوانًا ۖ سيماهُم في وُجوهِهِم مِن أَثَرِ السُّجودِ ۚ ذٰلِكَ مَثَلُهُم فِي التَّوراةِ ۚ وَمَثَلُهُم فِي الإِنجيلِ كَزَرعٍ أَخرَجَ شَطأَهُ فَآزَرَهُ فَاستَغلَظَ فَاستَوىٰ عَلىٰ سوقِهِ يُعجِبُ الزُّرّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الكُفّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنهُم مَغفِرَةً وَأَجرًا عَظيمًا ترجمه : محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانههای خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامیدارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است. مربوط به :بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی - 1391/07/19 عنوان فیش :کار طلاب جوان در اوائل انقلاب مانند کار زنبور عسل بود کلیدواژه(ها) : طلاب جوان, انقلاب اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : اگر جامعهی روحانیت نبود، این انقلاب پیروز نمیشد؛ تا صد سال دیگر هم پیروز نمیشد. روشنفکران سیاسی ما که بعضیشان هم آدمهای خوبی بودند، دلسوز هم بودند - همه، آدمهای ناراه و منحرفی نبودند - توانائیاش را نداشتند، مقبولیت نداشتند، در بین مردم نفوذ نداشتند، نمیتوانستند بر دلهای مردم حکومت کنند. آن که میتوانست اولاً از حیث سطح، تمام کشور را فرا بگیرد، ثانیاً از حیث عمق و تأثیر، تا اعماق دلها نفوذ کند، روحانیت بود؛ که همه جا بود. بنده یک وقتی در اوائل انقلاب، این آیهی شریفهی سورهی نحل را خواندم: «اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم. و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و ممّا یعرشون. ثمّ کلی من کلّ الثّمرات فاسلکی سبل ربّک ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للنّاس».(1) گفتم بله، این جوانهای طلبه مثل زنبورهای عسل رفتند بر روی گلهای معرفتی که از بیان امام روئیده بود، نشستند تغذیه شدند، بعد راه افتادند به سرتاسر کشور، به مردم عسل دادند، به دشمنان نیش زدند؛ هم عسل، هم نیش؛ نیش و نوش با هم. از هیچ دستهای، از هیچ حزبی، از هیچ جمعیت دیگری غیر از روحانیت، این کار برنمیآمد. و اگر این نمیشد، این انقلاب اجتماعی به وقوع نمیپیوست؛ انقلابی که همان شعاری که در تهران روز عاشورا داده میشود، در فلان کورهدهِ یک استان دورافتاده هم مردم راهپیمائی میکنند، همان شعار را میدهند، همان حرف را میزنند، همان درخواست را میکنند. این میشود انقلاب اجتماعی؛ که نتیجهاش سقوط آنچنان حکومتی است، و تشکیل اینچنین نظامی. استقامت و استحکام و ریشهداری این نظام به گونهای است که به توفیق الهی، قرنها این نظام پابرجا خواهد بود. 1 ) سوره مبارکه النحل آیه 68 وَأَوحىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الجِبالِ بُيوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمّا يَعرِشونَ ترجمه : و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین! 1 ) سوره مبارکه النحل آیه 69 ثُمَّ كُلي مِن كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسلُكي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخرُجُ مِن بُطونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ أَلوانُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ ۗ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرونَ ترجمه : سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما! «از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان دفاتر سازمان تبلیغات اسلامی - 1370/08/20 عنوان فیش :تشابه تلاش طلاب با کار زنبور عسل کلیدواژه(ها) : طلاب جوان نوع(ها) : قرآن متن فیش : من یک وقت این را[تلاش طلاب جوان] به زنبور عسل تشبیه کردم؛ «و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و ممّا یعرشون»(1). زنبور عسل در بین گلها میگردد و عسل شیرین را که «فیه شفاء للنّاس»(2) است، برای انسانها فراهم میکند. البته نیش هم دارد و در جای خودش از آن هم استفاده میکند. به شرطی که آن نیش زدن بجا باشد، عیبی هم ندارد. بدون نیش هم مثل اینکه خیلی مفید نیست؛ در جاهایی هم باید از آن نیش استفاده بشود؛ اما کار اصلیش آن نیست؛ کار اصلیش این است که عسل را فراهم کند. تا وقتی که اینطور است، برکات الهی همراه است. 1 ) سوره مبارکه النحل آیه 68 وَأَوحىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الجِبالِ بُيوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمّا يَعرِشونَ ترجمه : و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین! 2 ) سوره مبارکه النحل آیه 69 ثُمَّ كُلي مِن كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسلُكي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخرُجُ مِن بُطونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ أَلوانُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ ۗ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرونَ ترجمه : سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما! «از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند. |