[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نماز عید فطر - 1383/08/24 عنوان فیش :آزمایش بودن سختی ها و گشایش های زندگی کلیدواژه(ها) : امتحانات الهی, ماه مبارک رمضان, زندگی نوع(ها) : قرآن متن فیش : همانطور که کاروان بشری به سوی یک نهایتی در حال حرکت دایمی است، هر فرد انسان هم در طول زندگی خود در حال حرکت به یک منتها و غایت و سرمنزلی است: «انّک کادح الی ربّک کدحا فملاقیه»(1). این مسیر طولانی و پر فراز و نشیب از گذرگاههای گوناگونی میگذرد؛ رنجها در آن هست، بلاها در آن هست، سختیها هست، گشایشها و فرجها و شادیها در آن هست: «بلوناهم بالحسنات و السّیئات»(3)؛ همهی اینها هم آزمایش است. در این راه طولانی که افراد بشر باید آن را طی کنند و سعی کنند خود را به اوج نقطهی کمال انسانی، یعنی به لقاءاللَّه، برسانند، حرکت در بعضی از قطعات این راه دشوار است؛ مثل مسیرهای زندگی معمولی؛ گاهی انسان از یک گذرگاه دشواری عبور میکند؛ گاهی از جادهی سختی، در گردنهیی مجبور است بالا برود؛ گاهی سر راه انسان باتلاقی قرار میگیرد؛ گاهی هم راه، راهِ گسترده و مرکب، مرکب همواری است. ما در طول سال و در مسیر طولانی حرکت خودمان در چالش با هواهای نفسانی، با گناهان، با فضاهای تاریکی که خودمان بهدست خودمان بهوجود میآوریم، با مشکلاتی مواجه میشویم. گاهی انسان برای اینکه حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهی برای اینکه قطرهی اشکی بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، بهوسیلهی خلافها و گناههای خود احاطه میشویم؛ اما قطعهی ماه رمضان، آن قطعهیی است که حرکتِ در آن قطعه آسان است؛ مثل این است که در این راه دشواری که میخواهید به محلی یا به شهری برسید، گاهی مجبورید پیاده راه را طی کنید؛ گاهی مجبورید از آب بگذرید؛ گاهی مجبورید از باتلاق بگذرید؛ یکجا هم میرسید به فرودگاهی که هواپیمای مجهزی آماده است تا شما را بیدردسر و با خیال راحت و پس از طی مسیر طولانی به مقصد برساند. آغاز ماه رمضان، رسیدن به همین فرودگاه است. خدای متعال راه را در ماه رمضان هموار کرده است و فضا را در ماه رمضان، فضای خالی از مُعارض قرار داده است. این روزهیی که شما میگیرید، نفس و هواهای نفسانی را به زنجیر میکشد؛ این عبادتها، این دعاها، این خشوعها، این ذکرها و این لیلةالقدر همان وسایل همواری است که شما را فرسنگها جلو میبرد؛ راهی را که در طول سال و در ماههای دیگر گاهی یک متر یک متر باید طی کنیم، میتوانیم اگر همت کنیم و اگر خودمان را برسانیم، در ماه رمضان این راه را فرسنگ فرسنگ طی کنیم؛ لذاست که شما میبینید اولیای خدا از مژدهی رسیدن ماه رمضان خرسند میشدند و از فراق ماه رمضان اشکهایشان سرازیر میشد. 1 ) سوره مبارکه الإنشقاق آیه 6 يا أَيُّهَا الإِنسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلىٰ رَبِّكَ كَدحًا فَمُلاقيهِ ترجمه : ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد! 2 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 168 وَقَطَّعناهُم فِي الأَرضِ أُمَمًا ۖ مِنهُمُ الصّالِحونَ وَمِنهُم دونَ ذٰلِكَ ۖ وَبَلَوناهُم بِالحَسَناتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُم يَرجِعونَ ترجمه : و آنها را در زمین بصورت گروههایی، پراکنده ساختیم؛ گروهی از آنها صالح، و گروهی ناصالحند. و آنها را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شاید بازگردند! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش - 1371/11/19 عنوان فیش :زندگی مادی عامل حسرت در پایان عمر و اخرت کلیدواژه(ها) : زندگی, زندگی مادی, حسرت نوع(ها) : قرآن متن فیش : [دو نوع زندگی برای آحاد بشر وجود دارد.]یک زندگی، زندگی برای نیازهای مادی شخص است. زحمت میکشد، کار میکند، دوندگی میکند برای خود، برای شخص خود و آنچه که به شخص او مربوط میشود. این زندگی، وقتی که در فضای کنونی جامعهی ما مطرح میشود، برای افراد هوشمند تعجبانگیز است. اما واقعیت این است که امروز و در همیشهی عالم و همیشهی تاریخ، بیشترین تلاش انسانهای مادی و کوتهبین در هر قشر و هر جامعهای، با هر اندازه از معلومات، همینگونه بوده است. درس میخوانند، برای اینکه به نان و نوایی برسند. زحمت میکشند، برای اینکه بهرهای بیشتر ببرند. کار میکنند، بیخوابی میکشند، حتی خود را به خطر میاندازند، برای اینکه به چیزی برسند؛ به نانی یا به رفاهی یا به مقامی یا به لذتی. این، یک نوع زندگی است و خیلی از انسانها اینگونه زندگی میکنند. اینگونه زندگی کردن، خصوصیت تلخی دارد. حالا از محاسبهی الهی و آخرتی که بعضی به آن اعتقاد دارند و بعضی ندارند، صرف نظر کنیم. در همین دنیا، اینگونه زندگی کردن، دشواری بزرگی دارد. آن هم این است که اگر فرض کنیم همهی این تلاشها هم موفق از آب درآمد - واقعاً کارکرد و به اهداف خود رسید؛ میخواست پولدار بشود و پولدار شد؛ میخواست لذت ببرد و لذت برد؛ میخواست به شهوات دست بیابد، میخواست به قدرت و بهعنوان و مقام برسد و بالاخره به همهی اینها رسید و فرض کنیم همهی این کامیابیها هم حاصل شد - بعد از طی سالیانی، وقتی انسان احساس کرد که به سراشیب عمر افتاده است و به اواخر عمر نزدیک میشود، به پشت سر که نگاه میکند همهاش حسرت است. انسان تا جوان است این را نمیفهمد؛ چون همه چیز را پیش روی خود میبیند و فکر میکند که به این لذات خواهد رسید. اما وقتی از جوانی عبور کرد و به آن طرف سراشیبی رسید، پشت سر را که نگاه میکند، میبیند با از دست رفتن عمر، همه چیز از دست رفته است. حسرت بالاتر، در لحظات آخر عمر است: حس میکند همهی این زحمات هیچ شد، پوچ شد و از دست رفت. آن لحظههای لذت، آن نعمت، آن مکنت، همه از دست رفت. این، عیب بزرگ اینگونه زندگی کردن است. یعنی زندگی به مجموعهای از حسرتها تبدیل میشود. البته حسرت بزرگ، در قیامت است. خدای متعال میفرماید: «و انذرهم یومالحسرة.(1)» آنها را از روز حسرت بیم بده، که نگاه میکنند و زندگی را از دست رفته میبینند. 1 ) سوره مبارکه مريم آیه 39 وَأَنذِرهُم يَومَ الحَسرَةِ إِذ قُضِيَ الأَمرُ وَهُم في غَفلَةٍ وَهُم لا يُؤمِنونَ ترجمه : آنان را از روز حسرت [= روز رستاخیز که برای همه مایه تأسف است] بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان مییابد! و آنها در غفلتند و ایمان نمیآورند! |