[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1402/01/15
عنوان فیش :خدمت به خدا یعنی خدمت به پیشبرد اهداف الهی ‌
کلیدواژه(ها) : خدمت به مردم, خدمت, کارگزاران نظام, مسئولان نظام(مخاطب)
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
‌«خدمت به خدا» یعنی چه؟ خدا که به خدمت من و شما احتیاجی ندارد؛ «خدمت به خدا» یعنی خدمت به زندگی، خدمت ‌به مردم، خدمت به خلق‌الله، خدمت به پیشبرد اهداف؛ این وظیفه‌ی اساسی ما است که در دعاها [هم] تکرار شده، گفته ‌شده. آنچه ما به آن میگوییم «احسان به مردم»، بخشی از این خدمت به مردم است: اِنَّ اللَهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسان.(1) ‌خب، [در باب] این احسان، یک روایتی هست از کلام امیرالمؤمنین (علیه السّلام) که این را هم باز من از غررالحکم نقل ‌میکنم؛ میفرماید: اَحَقُّ النّاسِ بِالاِحسانِ مَن اَحسنَ اللهُ اِلَیهِ وَ بَسَطَ بِالقُدرَةِ یَدَیه؛(2) همه باید احسان کنند، همه باید ‌نیکوکاری کنند، خدمت کنند، امّا آن که از همه شایسته‌تر است به این وظیفه آن کسی است که خدا به او قدرتِ کار داده، ‌مثل شما. شما مدیرید؛ بعضی در اداره‌ی افکار مردم، بعضی در اداره‌ی کارهای مردم؛ این بسط ید است، این قدرت شما ‌است. در جمهوری اسلامی، خدای متعال به مردم مؤمن این امکان را داده است که بر طبق آئین اسلام و بر طبق ‌خواسته‌های اسلام بتوانند به مردم خدمت کنند؛ این بهترین فرصت است. پس این، مهم‌ترین کار ما است؛ مهم‌ترین ‌مایه‌ی امتحان الهی ما است؛ و خدای متعال ما را امتحان میکند.‌
1 ) سوره مبارکه النحل آیه 90
إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُ بِالعَدلِ وَالإِحسانِ وَإيتاءِ ذِي القُربىٰ وَيَنهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ وَالبَغيِ ۚ يَعِظُكُم لَعَلَّكُم تَذَكَّرونَ
ترجمه :
خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‌دهد؛ و از فحشا و منکر و ستم، نهی می‌کند؛ خداوند به شما اندرز می‌دهد، شاید متذکّر شوید!

2 )
غرر الحکم و درر الکلم، عبدالواحد بن محمد آمدی، ،ص ۳۸۷‏

أحَقُّ النّاسِ بالإحْسانِ مَن أحْسَنَ اللّهُ إلَيهِ، و بَسَطَ بالقُدْرَةِ يَدَيهِ‏
ترجمه :
‏«سزاوارترين مردم به نيكى كردن، كسى است كه خداوند به او نيكى كرده و قدرت در اختيارش نهاده است.»‏


مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش :لزوم استقامت در حفظ نیت الهی
کلیدواژه(ها) : مقاومت, فرصت, خدمت
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
شما چهار سال، یعنی حدود 1450 روز وقت دارید. هر روزی که می‌گذرد، یکی از این عددها برداشته می‌شود و مجموعه به صفر نزدیک می‌شود. هر یک روزتان غنیمت است. این 1450 روز، چشم‌انداز و گستره‌ی وسیعی است. برای این مدتِ نسبتاً طولانی خیلی کارها می‌شود کرد. امیرکبیر که یک چهره‌ی ماندگار در تاریخ ماست و واقعاً کارهای بزرگی هم کرده، همه‌ی حکومت او سه سال بود؛ یعنی یک سال از مدتی که بناست علی‌العجاله شما در این مسؤولیت مشغول باشید، کمتر است؛ اما آنقدر این کار، مهم و بزرگ و جدی بود که تاریخ امیرکبیر را فراموش نمی‌کند؛ والّا قبل از این‌که بیاید در رأس صدارت قرار بگیرد، و بعد که به کاشان تبعید شد، دیگر چیزی در پرونده‌ی او وجود ندارد؛ همین سه سال است. بنابراین، این چهار سال وقت کمی نیست؛ یک گستره‌ی طولانی است. از الان که شما شروع کنید و به آفاق بلندی که جلوی چشم دارید، نگاه کنید، همه کار می‌توانید انجام دهید. روزی خواهد رسید که شما وقتی به جلوی رویتان نگاه می‌کنید، می‌بینید دیگر فرصتی باقی نمانده؛ مثلاً سه ماه یا شش ماه مانده. در آن سه ماه و شش ماه، دیگر نمی‌شود کار جدی انجام داد؛ مگر استمرار و به نتیجه رساندن این کارها. از الان به فکر باشید و یک روز را هم غنیمت بشمارید؛ یعنی یک روز هم نباید هدر برود. این‌طور نباشد که بگوییم چهار سال وقت هست؛ ان‌شاءاللَّه سرِ فرصت به‌کار می‌رسیم؛ نه، از همین روز اول و ساعت اول باید کار را به‌طور جدی شروع کنید. چون می‌دانم نیت‌هایتان خوب و خدایی است و برای خدمت وارد این مقوله شده‌اید، مطمئنم که اگر ان‌شاءاللَّه همین نیت را برای خودتان حفظ کنید، خدای متعال کمک خواهد کرد. البته بدانید حفظ نعمت بمراتب مشکل‌تر از کسب نعمت است. در قرآن می‌گوید: «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا». فقط «ربّنا اللَّه» گفتن کافی نیست؛ «ثمّ استقاموا» هم لازم است؛ آن وقت «تتنزّل علیهم الملائکه»(1)
استقامت کردن اساس کار است؛ والّا یک وزنه‌ی سنگین را آدم ضعیفی مثل بنده هم ممکن است بردارد و یک لحظه سرِ دست بلند کند؛ لیکن نمی‌تواند نگه دارد؛ آن را می‌اندازد. قوی و کننده‌ی کار، کسی است که بتواند این وزنه‌ی سنگین را ظرف مدت لازم سرِ دستش نگه دارد. خیلی از ماها نیت‌هایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد می‌شویم؛ اما نمی‌توانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثنای راه به موانعی برخورد می‌کند؛ سایش پیدا می‌کند؛ کمرنگ و ضعیف می‌شود و احیاناً یک جاذبه‌ی قویِ معارضی دل را - که جایگاه نیت، دل است - به سوی خودش جذب می‌کند؛ یک وقت نگاه می‌کنید، می‌بینید اصلاً نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض می‌شود.
اگر می‌بینید بعضی‌ها «ربّنا اللَّه» را گفتند، اما امروز به جای کعبه رو به بتکده دارند؛ شعارِ خوب را دادند، اما امروز 180 درجه در جهت عکس آن شعار حرکت می‌کنند، عاملش این است؛ نتوانستند نگه دارند. چرا نتوانستند؟ چون در اثنای راه، جاذبه‌ها پیدا می‌شود.
1 ) سوره مبارکه فصلت آیه 30
إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ
ترجمه :
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل می‌شوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27
عنوان فیش :ما باید منتظر انجام وظیفه باشیم
کلیدواژه(ها) : خدمت به مردم, عمل به تکلیف, خدمت
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
همه باید آماده باشید. در هرجایی که هستید، باید آماده‌ی خدمتگزاری باشید؛ «و منهم من ینتظر»(1). «ینتظر» یعنی چه؟ یعنی منتظر مردنند؟ نه، یعنی منتظر انجام وظیفه‌اند؛ کجا وظیفه آنها را صدا خواهد زد، تا آن‌جا حاضر باشند. ما باید منتظر انجام وظیفه باشیم. هرچه که تکلیف الهی ما ایجاب کرد، بخواهیم آن را انجام بدهیم. این، ما را پیروز خواهد کرد و به موفقیت بزرگ خواهد رساند.
1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 23
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا
ترجمه :
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.