[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت - 1402/06/08
عنوان فیش :توکّل داشتن به خدا برای انجام کارها ‌
کلیدواژه(ها) : اتقان کاری, توکل به خدا
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
به جوسازی‌ها و حاشیه‌سازی‌ها اعتنا نکنید، کار خودتان را بکنید. گاهی شما یک تصمیمی گرفته‌اید، تصمیم درستی است، ‌یک عدّه خوششان نمی‌آید، جنجال میکنند؛ حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، هزار متن در فضای مجازی تولید ‌میکنند علیه آن اقدام شما؛ اگر اقدامتان اقدام سنجیده‌ و اندیشیده‌ای است و روی فکر تصمیم‌گیری شده، اعتنا نکنید، کار ‌خودتان را انجام بدهید. ...کار را با فکر انجام بدهید، اندیشیده و سنجیده انجام بدهید، وقتی که تصمیم گرفتید، فَاِذا عَزَمتَ ‌فَتَوَکَّل عَلَى الله؛(۱) به خدا توکّل کنید، گامهایتان را محکم بردارید. پیگیری را ــ که تأکید بنده همیشه بر پیگیری است ــ ‌مجدّداً عرض میکنم؛ کارها را نیمه‌کاره رها نکنید. گاهی انسان یک کاری را با انگیزه‌ی فراوان شروع میکند، منتها یک چند ‌قدمی که جلو رفت، انگیزه‌اش کم میشود؛ این درست نیست. انگیزه را حفظ کنید تا کار به آن نهایت برسد و ان‌شاءالله تمام ‌بشود.‌
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 159
فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ ۖ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِي الأَمرِ ۖ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلينَ
ترجمه :
به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1378/02/15
عنوان فیش :همه باید متقن و محکم کار خود را انجام دهند
کلیدواژه(ها) : کارگر, معلمان, شهید مطهری‏, اتقان کاری
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
مردم باید قدر کارِ کارگر را بدانند. البته این را بدانید که خدا قدر میداند: «و سیری اللَّه عملکم و رسوله» (۱)؛ خدا و پیامبر قدر میدانند؛ کرام‌الکاتبین قدر میداند. بدانید که پیش خدا و در دیوان الهی، لحظه‌ای از لحظات رنجهای شما عزیزانِ من مغفولٌ‌عنه نمی‌ماند. آن دقایق آخر کار که خسته هستید، اما به‌خاطر تکلیف قانونی و دینیای که دارید، همان دقایق را هم با جدّیت کار میکنید، آن را صاحب کار نمیفهمد، مدیر نمیفهمد، رئیس آن کارخانه یا آن مدرسه ممکن است نفهمد؛ اما خدای متعال آن لحظات را هم برای شما ثبت میکند. اینها ارزش است. خیال نکنید که اینها حواله به آینده است. البته حواله به آینده هم اگر قیامت باشد، خیلی مهمّ است. وقتی شب اوّل قبر باشد، همان آینده هم خیلی مهمّ است؛ اما فقط هم آن نیست. همینهاست که کشور و نظام و جوانان را میسازد. همینهاست که مطهّری درست میکند. مطهّری رضوان‌اللَّه‌تعالی علیه در دامان چند معلّمِ خوب پرورش یافته بود که اوّلین آنها پدر خودش بود. بله؛ بعضی پدرها معلّمند؛ بهترین معلّمند. آن معلّم خوب، این مرد بزرگ را پدید آورد. شهید مطهّری از پدر خود خیلی بالاتر و بزرگتر بود - من پدر بزرگوار ایشان را هم زیارت کرده بودم - مطهّری انسان استثنایىِ برجسته‌ای در زمان خودش بود که از مقام پدر خیلی بالاتر بود؛ اما آن پدر بود که توانست این مرد بزرگ را به‌وجود آورد و در دامان تربیتِ خود پرورش دهد. معلّمان او هم این‌گونه بودند. مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یک یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری که «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل میکرد. معلوم میشد که مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد برروح مرحوم مطهری رضوان‌اللَّه‌علیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامه طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین کارهایی میکند.
معلّمان عزیز! کارگران عزیز! کشور به شما احتیاج دارد. بدانید که ممکن است هزاران نفر از شما با نام و نشان شناخته نشوید؛ اما تأثیر یکایکتان در آینده این کشور - نه آینده دور؛ بلکه همین ده سال و بیست سال دیگر - تأثیر نمایانی خواهد بود. همه شما تأثیر خواهید داشت؛ بنابراین کار کنید. نبی مکرّم صلوات‌اللَّه‌وسلامه‌علیه به امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام فرمودند: «ایّاک والکسل والضجر» (۲)؛ از دو چیز پرهیز کن: یکی از ملالت و یکی از کسالت. ملالت، یعنی این‌که انسان حوصله کار نداشته باشد؛ کسالت هم یعنی تنبلی. همچنین از پیامبر اکرم نقل شده است: «رحم اللَّه امرء عمل عملاً فاتقنه» (۳)؛ رحمت خدا بر آن انسانی که کار خود را - هر کاری - محکم و متقن انجام دهد. بدانید که امروز دشمنان این کشور، که دیگر تبلیغاتشان علیه اسلام، علیه ارزشهای اسلامی، علیه انقلاب، علیه امام، علیه شخصیتها و علیه شهید مطهّری برای همه آشکار شده است - حالا مگر کسی نابینا باشد که محیط فرهنگی را ببیند و این دشمنیها را نبیند - امید بسته‌اند به این‌که جامعه معلّم، جامعه کارگری، جامعه دانشجویی، جامعه روحانی - این جوامع حسّاس و مؤثّر جامعه - کار خودشان را انجام ندهند. اگر همه، کار خود را درست، متقن، کامل و از روی علم و دانایی انجام دهند، بدانید که این کشور و نظام، متقن‌ترین و مستحکم‌ترین نظامی خواهد بود که در این قرنهایی که ما میشناسیم، در این کشور بر سرِ کار آمده است و خواهد توانست در مقابل بزرگترین توطئه‌ها مقابله کند. این حرفها، این گفتنها، این عملها، این تبلیغات، این محاصره‌ها و این توطئه‌ها، علیه ملتی که با عزم راسخ ایستاده است و میداند چه کار میکند و میفهمد چه کار میخواهد بکند و هوشیارانه و با ایمان در کار خود مشغول عمل است، نمیتوانند کاری بکنند.
1 ) سوره مبارکه التوبة آیه 94
يَعتَذِرونَ إِلَيكُم إِذا رَجَعتُم إِلَيهِم ۚ قُل لا تَعتَذِروا لَن نُؤمِنَ لَكُم قَد نَبَّأَنَا اللَّهُ مِن أَخبارِكُم ۚ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُم وَرَسولُهُ ثُمَّ تُرَدّونَ إِلىٰ عالِمِ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ
ترجمه :
هنگامی که بسوی آنها (که از جهاد تخلّف کردند) باز گردید، از شما عذرخواهی می‌کنند؛ بگو: «عذرخواهی نکنید، ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد! چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته؛ و خدا و رسولش، اعمال شما را می‌بینند؛ سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگشت داده می‌شوید؛ و او شما را به آنچه انجام می‌دادید، آگاه می‌کند (و جزا می‌دهد!)»

2 )
الكافي ( ط - إسلامية )، ج‏5، ص: 85
الوافي، ج‏17، ص: 73؛
وسائل الشيعة، ج‏17، ص: 59

عَنْ سَعْدِ بْنِ أَبِي خَلَفٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ قَالَ أَبِي عَلَيْهِ السَّلَامُ لِبَعْضِ وُلْدِهِ: إِيَّاكَ وَ الْكَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا يَمْنَعَانِكَ مِنْ حَظِّكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
ترجمه :
سعد بن ابى خلف گويد: امام كاظم عليه السّلام فرمود: پدرم به يكى از فرزندانش فرمود: از كسالت و تنبلى و بى‌حوصلگى برحذر باش كه اين دو تو را از بهره‌ورى دنيا و آخرت باز مى‌دارند

3 )
علل الشرائع، ج‏1، ص: 310؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏70، ص: 298؛

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: أُتِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقِيلَ إِنَّ سَعْدَ بْنَ مُعَاذٍ قَدْ مَاتَ فَقَامَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَامَ أَصْحَابُهُ فَحُمِلَ فَأَمَرَ فَغُسِّلَ عَلَى عِضَادَةِ الْبَابِ فَلَمَّا أَنْ حُنِّطَ وَ كُفِّنَ وَ حُمِلَ عَلَى سَرِيرَةٍ تَبِعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ثُمَّ كَانَ يَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً حَتَّى انْتَهَى بِهِ إِلَى الْقَبْرِ فَنَزَلَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص حَتَّى لَحَدَهُ وَ سَوَّى عَلَيْهِ اللَّبِنَ وَ جَعَلَ يَقُولُ نَاوِلْنِي حَجَراً نَاوِلْنِي تُرَاباً رَطْباً يَسُدُّ بِهِ مَا بَيْنَ اللَّبِنِ فَلَمَّا أَنْ فَرَغَ وَ حَثَا التُّرَابَ عَلَيْهِ وَ سَوَّى قَبْرَهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنِّي لَأَعْلَمُ أَنَّهُ سَيَبْلَى وَ يَصِلُ إِلَيْهِ الْبِلَى وَ لَكِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا فَأَحْكَمَهُ‏ فَلَمَّا أَنْ سَوَّى التُّرْبَةَ عَلَيْهِ قَالَتْ أُمُّ سَعْدٍ مِنْ جَانِبٍ هَنِيئاً لَكَ الْجَنَّةُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أُمَّ سَعْدٍ مَهْ لَا تَجْزِمِي عَلَى رَبِّكَ فَإِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ وَ رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ رَجَعَ النَّاسُ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْنَاكَ صَنَعْتَ عَلَى سَعْدٍ مَا لَمْ تَصْنَعْهُ عَلَى أَحَدٍ إِنَّكَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ بِلَا رِدَاءٍ وَ لَا حِذَاءٍ فَقَالَ ص إِنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ بِلَا حِذَاءٍ وَ لَا رِدَاءٍ فَتَأَسَّيْتُ بِهِمْ قَالُوا وَ كُنْتَ تَأْخُذُ يَمْنَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً وَ يَسْرَةَ السَّرِيرِ مَرَّةً قَالَ كَانَتْ يَدِي فِي يَدِ جَبْرَئِيلَ آخُذُ حَيْثُ مَا أَخَذَ فَقَالُوا أَمَرْتَ بِغُسْلِهِ وَ صَلَّيْتَ عَلَى جِنَازَتِهِ وَ لَحَدْتَهُ ثُمَّ قُلْتَ إِنَّ سَعْداً قَدْ أَصَابَتْهُ ضَمَّةٌ قَالَ فَقَالَ ص نَعَمْ إِنَّهُ كَانَ فِي خُلُقِهِ مَعَ أَهْلِهِ سُوءٌ.
ترجمه :
از حضرت ابى عبد اللّٰه الصادق جعفر بن محمّد عليهما السّلام،حضرت فرمودند:محضر مبارك رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله عرض شد سعد بن معاذ از دنيا رفت، رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله از جا برخاستند و صحابه آن حضرت نيز برخاسته و جنازه سعد را حمل كرده و آن را به مغسل برده روى چهارچوبه درب غسل دادند و وقتى او را حنوط‍‌ و كفن نموده و روى تخت حملش نمودند رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله جنازه‌اش را تشييع نمودند،سپس حضرت جانب راست تابوت را يك بار و جانب چپش را بار ديگر گرفتند و جنازه را نقل داده تا به قبر رسيدند،حضرت داخل قبر شدند و او را در لحد گذارده و خشت‌هاى لحد را روى وى قرار دادند و پيوسته مى‌فرمودند: سنگ به من دهيد،گل دهيد تا درز خشت‌ها را مسدود كنم،هنگامى كه حضرت از چيدن لحد فارغ شدند و خاك در قبر ريخته و آن را پر نمودند فرمودند:من مى‌دانم كه اين قبر به زودى كهنه و فرسوده مى‌شود ولى خداوند متعال دوست دارد كه بنده‌اش وقتى عملى انجام داد محكم و استوار بجا آورد. بارى وقتى حضرت خاك روى قبر ريخت و آن را تسويه فرمود مادر سعد خطاب به فرزندش گفت:بهشت بر تو گوارا باد. رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:اى مادر سعد ساكت باش تو جزم و يقين ندارى كه پروردگارت با او چه مى‌كند،در اين ساعت قبر او را فشار داد. امام عليه السّلام فرمودند:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله از دفن او مراجعت فرمود و مردم نيز برگشتند،اصحاب عرضه داشتند:يا رسول اللّٰه مشاهده كرديم و ديديم كه با سعد كارى انجام داديد كه در حقّ‌ احدى بجا نياورده‌ايد،جنازه‌اش را تشييع نموده و در وقت تشييع بدون عباء و بدون كفش حركت مى‌فرموديد. رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:فرشتگان به اين هيئت او را تشييع كردند من نيز تأسّى به ايشان نمودم. عرضه داشتند:جانب راست تابوت را يك بار و طرف چپ آن را بار ديگر گرفتيد و او را حمل نموديد. حضرت فرمودند:دستم در دست جبرئيل بود هر كجا را كه او مى‌گرفت من نيز مى‌گرفتم. عرض كردند:امر به غسل فرموده و نماز بر او گذارديد و لحدش را چيديد سپس فرموديد:قبر سعد را فشار داد!! حضرت فرمود:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمودند:بلى،اين فشار به خاطر سوء خلقش با همسرش بود.