[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1382/01/22 عنوان فیش :شیوههای گوناگون استعمارگران برای کنترل حکومتها در آسیا و آفریقا کلیدواژه(ها) : استعمار نو, تاریخ استعمار نوین, عملکرد استعمارگران, عملکرد استعمارگران در ایران, استعمار, تاریخ استعمار کهن, تاریخ استعمار نوین, تاریخ استعمار فرانو, تاریخ آسیا و آفریقا, تاریخ آسیا و آفریقا, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, تاریخ استعمار انگلیس در ایران, دخالتهای انگلیس در ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : اوایل، استعمار همینگونه بود؛ دولتهای استعمارگر اروپایی كشورهایی را در آسیا و آفریقا بهزور میگرفتند، بعد یك حاكم نظامی را از طرف خودشان در آنجا میگذاشتند تا تمام كنترل منطقه در دست او باشد. در هند، استرالیا، كانادا، آفریقا و كشورهای متعدّد همین كار را كردند. بعد از گذشت مدّتی دیدند حاكم بیگانهی نظامی را بر ملتی گماشتن خطا و غلط است، فرمول را عوض كردند، حكّامی از خودِ آن كشورها مییافتند و نصبشان میكردند كه صددرصد مطیع اینها باشند، كمكشان هم میكردند، امكانات هم میدادند، او هم كشور را برای چپاول استعمارگران راحت و آزاد میگذاشت و دروازهها را باز میكرد تا استعمارگران هر كار میخواهند، بكنند. یك دوره هم اینگونه گذشت، كه دیدند این هم درست نیست و اشتباه كردهاند؛ برای اینكه ملتها علیه این حكّام كه هرچند وطنی و خودی به حساب میآیند، اما چون وابستهی به آنها هستند و مستبد و ظالمند، قیام میكنند. بعد از این روش، از یك دورانی شروع كردند روش را عوض كردن؛ این شیوه، یك شیوهی علیالظّاهر دمكراتیك و با تسلّط و سلطهی فرهنگی بود كه حاكمی را كه طرفدار آنهاست، بهاصطلاح خودشان انتخاب كنند. در ایرانِ زمان طاغوت هم همین قضایا پیش آمد؛ اوّل انگلیسیها «رضا پهلوی» را نصب كردند و سپس «محمّد رضا» را، بعد دیدند مشكلات به وجود میآید، آمدند او را وادار كردند تا «علی امینی» را به عنوان نخستوزیر منصوب كند، تا بهاصطلاح اصلاحات كند. این دید كه زمام كار از دست خودش درمیرود، گفت خودم اصلاحات میكنم كه آن اصلاحات، مواد ششگانهی فضاحتآمیزی بود كه در دوران طاغوت انجام گرفت. این تجربههای عملشدهی استعمار در دورانها و در مكانهای مختلف دنیاست. اینها امروز به همان دورهی اوّل استعمارگری برگشتهاند؛ یعنی كشوری را با زور اسلحه بگیرند، بعد حاكمی از خودشان در آنجا بگمارند. كار بسیار عجیب،ارتجاعی، زشت، اهانتبار و حاكی از سرمستی و غرور است كه اینها را با مغز به زمین میكوباند. |