[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مردم استان فارس - 1390/02/03 عنوان فیش :برجستگی نام شیراز در حساسترین قضایای اجتماعی ایران کلیدواژه(ها) : میرزای شیرازی, حضرت احمد بن موسی علیهالسلام, شیراز, مردم شیراز, مبارزات ضد استعماری علما, مبارزات ضد استعماری ملت ایران, عملکرد استعمارگران در ایران, میرزا محمد تقی شیرازی, عملکرد حکومت پهلوی, وضعیت فرهنگی در رژیم پهلوی, وضعیت اخلاقی در رژیم پهلوی, تاریخ قیام تحریم تنباکو, رهبران نهضت تحریم تنباکو, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : حقاً و انصافاً استان فارس و شهر شیراز یکی از قلههای برجستهی کشور ما و ملت ماست؛ قلهی برجستهی نیروهای انسانیِ ممتاز، در علم، در ادب، در پیشرفتهای گوناگون امور حیات اجتماعی، در مبارزات، در جهاد، در تدین. به تاریخ اخیر قبل از پیروزی انقلاب هم که نگاه کنیم، نام شیراز در حساسترین و حیاتیترین قضایای اجتماعی ما برجسته است. فرض کنید در قضیهی تاریخی تحریم تنباکو، که سرآغاز یک مبارزهی مردمی و آگاهانه بر علیه تسلط غرب بود، نام میرزای شیرازی مطرح است؛ که اگر همان حرکت میرزای شیرازی (رضوان اللَّه علیه) ادامه پیدا میکرد و سیاستمداران و نخبگان کشور همان خط را دنبال میکردند، سرنوشت ایران غیر از آن چیزی میشد که اتفاق افتاد؛ ولی خب، استعمارگرها از غفلتها و از طمعها استفاده کردند، آمدند وسط، خط را قطع کردند. یا در قضیهی جنگهای مردم عراق با استعمار انگلیس و دخالت انگلیسها، باز آنجا هم اسم شیراز مطرح است. رهبر این حرکت عظیم، مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی - معروف به میرزای دوم شیرازی - این مرد بزرگ و عالم و مرجع تقلید بود. در خود فارس، علمای بزرگ، شخصیتهای برجسته و انسانهای والا بودند؛ چه در مبارزات دوران مشروطه، چه بعد از آن در دوران مبارزات انقلاب اسلامی، و چه در پیروزی انقلاب، و چه بعد از آن تا امروز. این، حالا باب مجاهدت است. البته «الجهاد باب من ابواب الجنّة فتحه اللَّه لخاصّة اولیائه». باب جهاد، باب کماهمیتی هم نیست؛ درِ بهشت است، به روی همه هم باز نمیشود؛ به روی اولیاء باز میشود. این نشان میدهد که مردم مجاهد ما از اولیای خداوند هستند که این باب روی آنها باز شده است. اگر در زمینهی علم وارد شویم، همین جور است. در حرکت علمیِ ممتاز بعد از دوران انقلاب - بخصوص در سالهای اخیر - شیراز یکی از پیشروان است. در مسائل سیاسی، در مسائل اجتماعی- در این حوادث دشوار و لُغَزگونه - مردم شیراز جزو آگاهترینها و بابصیرتترینها به حساب میآیند. گاهی حوادث سیاسی آنچنان پیچیده میشود که شبیه لُغَز میشود؛ باز کردنش کار هر کس نیست؛ اما میبینیم که مردم ما هوشیارند، بیدارند؛ و از جمله، مردم عزیز استان فارس جزو جلوترها و پیشروها هستند. یک نقطهی برجسته در مسئلهی شیراز و استان فارس - بخصوص شیراز - این است که در دوران رژیم طاغوت چند نقطه را انتخاب کردند برای اینکه اینجا را مرکز انحراف از اخلاقیات و معنویات دین قرار بدهند؛ یکیاش شیراز بود. خواستند استفاده کنند از روحیهی ادب و هنری که در این استان موج میزند. خب، استان فارس و شیراز مرکز ادب است دیگر؛ استان هنر و شعر و انواع و اقسام فنون هنری است، که نشاندهندهی روحیهی مردم آنجا هم هست؛ مردمی هنرشناس، هنرپرور، اهل ذوق و اهل دل. رژیم طاغوت خواست از این خصوصیت مردم استفاده کند، آنجا را مرکز گسترش فساد قرار دهد. همان روز هم مردم زدند تو دهن رژیم. بعد هم شما مقایسه کنید توجهات مردم به حرم حضرت احمدبنموسی و اخوانشان (علیهم السّلام) را با گذشته، ببینید چقدر توجه، ارادت و علاقهی مردم به این بزرگواران بیشتر است. یعنی مردم درست همان خطی را که نقطهی مقابل سیاست رژیم طاغوت بود، دنبال کردند، باز هم دارند میکنند؛ بعد از این هم همین جور خواهد بود. اینکه ما به مردم استان فارس و مردم شیراز اظهار اخلاص میکنیم، دلیلش اینهاست. خب، حالا هم چهارده هزار و ششصد شهید، که پنج هزار نفرشان فقط از خود شهر شیرازند؛ این خیلی رقم بزرگی است. وقتی میگوئیم یک شهید، معنایش این است که دهها نفر وارد این میدان شدند، مجاهدت کردند، جان را کف دستشان گذاشتند، یکی به فیض شهادت نائل شده، بقیه برگشتند. با این حساب، محاسبه کنید چهارده هزار و ششصد شهید یعنی چه؟ یعنی استان، یکپارچه شور و حرکت و عشق به فداکاری، از خود نشان داده است. خب، ما که نمیخواهیم مداحی مردم شیراز را بکنیم، یا مداحی مردم عزیزمان را بکنیم؛ نه شما احتیاج دارید، نه توقع دارید. چرا این مطالب را بیان میکنیم؟ این برای این است که علیرغم دشمن، تاریخ ما، حقیقت موجودیت و واقعیت ملت ما برای دوست و دشمن، برای امروز و فردا مشخص و واضح شود. مربوط به :بیانات در دیدار جانبازان و ایثارگران و خانوادههای شهدای استان فارس - 1387/02/13 عنوان فیش :حضور رزمندگان شیرازی در اوائل جنگ تحمیلی کلیدواژه(ها) : شهید آیتالله دستغیب, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ دفاع مقدس, حضور مردم شیراز در دفاع مقدس, شیراز نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : شیراز مأمن امامزادگان بزرگوار بود؛ در هیچ نقطهای از کشور به قدر فارس، مرقدِ امامزاده وجود ندارد. معنای این حرف این است که از هر کجا امامزادهها و فرزندان معصومین، یا از جور خلفا میگریختند و یا به امیدِ کمک مردم حرکت میکردند، متوجه شهر شیراز یا شهرهای دیگر استان فارس میشدند. آن معنویتی که شخصیتی مثل شهید بزرگوار مرحوم آیتاللَّه دستغیب مظهر آن معنویت بود، از این خانواده و از این مرکز فیاضِ تمام نشدنی اهل بیت (علیهمالسّلام) سرچشمه گرفته است. این عمق انگیزهی دینی را نشان میدهد. این نورانیت، شخصیتی مثل شهید دستغیب میسازد و میپروراند و نفَس گرم آن شهید عزیز، در این منطقه این همه دل جوان و جوینده را شیدای معنویت میکند؛ دلهای جوانی که از همان روزهای اول به میدانهای جنگ رفتند. من دیروز در جمع نظامیان مستقر در شیراز گفتم: اولِ انقلاب و اوائل جنگ تحمیلی، در دورانی که جبههها از همه طرف محنتبار بود و اکثر خرمشهر زیر چکمهی اشغالگران بود، بنده به منطقهی آبادان و این بخشِ خرمشهر رفتم؛ یک عده جوانِ بااخلاص نورانىِ پرشور، با سلاحهای ابتدائی به آنجا آمده بودند برای اینکه بجنگند؛ گفتم: از کجا آمدهاید؟ گفتند: از شیراز. در سرتاسر دوران جنگ تحمیلی بچههای استان فارس - چه در لشکر فجر، چه در لشکر المهدی و چه در یگانهای ارتشی که در شیراز مستقرند و بسیاری از کارکنان آنها شیرازی یا اهل شهرهای استان فارسند - وجودشان اثرگذار و نمایان بود. این نفَس گرمی که این همه جوان را در راه دفاع از اسلام، دفاع از استقلال ملی، دفاع از کشور و دفاع از بزرگترین حادثهی تاریخ ما - یعنی انقلاب اسلامی - اینجور به میدان کشانده بود، نفَس گرم مردان بزرگی مانند مرحوم آیتاللّه شهید دستغیب و دیگران، و پشت سر همه و قویتر از همه نفَس گرم امام بود. این یکی از آن شگفتیهای بسیار برجستهی انقلاب ماست! مربوط به :بیانات در دیدار مردم شیراز - 1387/02/11 عنوان فیش :مصادیق عدم حضور مردم در نقل و انتقال قدرت در تاریخ ایران کلیدواژه(ها) : تاریخ قاجاریه, شیراز, جدایی مردم از حکومتهای استبدادی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در طول تاریخ، همیشه در كشور ما جابجائی قدرت بوسیلهی قدرتطلبان نظامی و با لشكركشی و رویاروئی قدرتها با یكدیگر، یا با چیزی كه امروز به آن كودتا میگویند همراه بوده است؛ سلسلههای متعددی در این كشور آمدهاند و رفتهاند؛ اما در هیچكدام از این نقل و انتقالها مردم هیچ دخالتی نداشتهاند. فرض بفرمائید در همین شیراز شما و در استان فارس، سلسلهی زندیه بر سر كار بود؛ بعد قاجاریها آمدند و قدرت را از دست خاندان زند گرفتند! جنگ بین دو قدرتطلب، دو سپاه و دو نیروی نظامی بود؛ مردم نقشی نداشتند. در همهی طول تاریخ كشور ما - چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام تا امروز - هر چه نگاه میكنیم، جابجائی قدرتها همه از همین قبیل بوده است؛ فقط یك استثناء در دوران قدیم دارد - كه آن را عرض خواهم كرد - و در غیر آن مورد، همیشه جابجائی قدرت با لشكركشی و با حملهی نظامی و بدون دخالت مردم بوده است؛ مردم انگیزهای نداشتهاند؛ چه آنجائی كه یك سلسله، قدرت را به یك سلسلهی دیگری میداده و چه آنجائی كه در درون یك سلسله كشمكش قدرت بوده است؛ كه باز اگر مثالش را از شیراز شما بخواهم بزنم، در دوران قاجاریه و بعد از مرگ فتحعلیشاه قاجار، در همین شیراز یكی از پسرهای بزرگ فتحعلیشاه به نام حسینعلیمیرزا حاكم بود و حكومت را برای خودش میخواست؛ اما در تهران محمدشاه - كه نوهی فتحعلی شاه بود - به پادشاهی رسیده بود؛ جنگ شد. در همین بیرون دروازههای شهر شیراز، بین دو نیرو جنگ اتفاق افتاد! البته مردم در این جنگها لگدمال میشدند؛ به آنها خسارت وارد میشد و مزرعهشان، مالشان، ملكشان و جانشان تهدید میشد، اما هیچ دخالتی در این درگیریها نمیكردند. در طول تاریخ اینجوری بوده است. البته عرض كردم، فقط یك مورد استثناء وجود دارد - كه آن هم از لحاظ تاریخی مورد تردید است و با افسانهها مخلوط است - و آن داستان كاوهی آهنگر است؛ كه میگویند این آهنگر به كمك مردم حركت كردند و سلطنت ضحاك ماردوش را از بین بردند. اگر واقعیت داشته باشد و راست باشد، در تاریخ همین یك مورد است و دیگر نمونهای ندارد. البته در تاریخی كه اروپائیها برای كشور ما از دوران پهلوی به این طرف نوشتهاند، اسمی از فریدون و ضحاك و كاوهی آهنگر وجود ندارد؛ آنها جور دیگری تاریخ را نوشتهاند كه آن مقولهی دیگری است و حالا نمیخواهیم وارد آن بشویم. |