[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی - 1371/05/21 عنوان فیش :مغرضانه بودن گزارش سازمان ایکائو در قضیه سقوط هواپیمای ایران توسط آمریکا کلیدواژه(ها) : عفو بینالملل, ایکائو, بیطرف نبودن مجامع جهانی, تهاجم فرهنگی, حمله به هواپیمای مسافربری ایران, تاریخ دفاع مقدس نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : از جملهی روشهای دیگری که دشمنان در مجامع جهانی به کار زدند، این است - من این را، واقعاً احساس میکنم و از آن دردهای خاموش است. انسان دوست میدارد این چیزها را همهی مردم، به وضوح بفهمند - که وقتی فیلم یا آثار و فرآوردههای هنری ایران مطرح میشود، کاری که نشان از همین روحیات انقلابی در آن باشد، مورد بیاعتنایی قرار میگیرد! این مجمع جهانی، مثلاً و به ظاهر، یک مجمع غیرسیاسی است؛ اما باطن قضیه، اینطور نیست. شما دیدهاید مجامع جهانی چه میکنند! دیدید شورای امنیت و سازمان ملل، با بوسنی هرزگوین چه کردند! دیدید سازمان «ایکائو»، در قضیهی هواپیمای ما - که امریکا آن را ساقط کرد - چه کرد. امریکاییها خودشان گزارش دادند و گفتند «گزارش ایکائو با همکاری ارتش امریکا تهیه شد»! خوب، «ایکائو» مثلاً یک سازمان بیطرف بینالمللی است. اگر آن روز ما میگفتیم «ایکائو این گزارش را مغرضانه نوشته است»، یک عده میگفتند: «شما خیلی بدبین هستید. شما هم دیگر شورش را در آوردهاید! ایکائو یک سازمان بیطرف است. به امریکا و شما چه کار دارد!» بفرمایید! حالا سه، چهار سال گذشته، خود امریکاییها اعتراف کردند و گفتند که گزارش سازمان «ایکائو» را، ارتش امریکا تنظیم کرده است و خلاصه اینکه، امریکا در انداختن ایرباس ایرانی، مقصر نیست! مجامع جهانی، اینگونهاند. یکی دیگر از این سازمانها، اسمش «عفو بینالملل» است. علیالظاهر هم، هیچ انگیزهی سیاسیای - مثلاً، ضدیتی با فلان و فلان - ندارد. حالا عفو بینالملل را خفقان گرفته است! در بوسنی هرزگوین چندین هزار مسلمان را میکشند و مثل برگ خزان روی زمین میریزند، اینها اصلاً پیدایشان نیست؛ اما وقتی ما یک جاسوس خبیث و یک خبرچین بدجنس را میگیریم و حکم اعدام - که بسیار کمتر و کوچکتر از جنایات او به این ملت است - برایش صادر میشود، عفو بینالملل، دنیا را روی سرش میگذارد که در ایران، چنین و چنان کردند! اینها بیطرفند؟! اینها غیر سیاسیاند؟! عین همین قضیه را، این مجامع هنری جهانی، با فیلمهای ما، با نمایشنامههای ما، با کارهای ویژه کودک ما و موارد دیگر دارند. چطور کسی میتواند چشمش را روی هم بگذارد و بگوید «اینها غیرسیاسیاند»؟! چرا در همهی این مواردی که اینها جایزه دادند، یک مورد اثر انقلابی وجود ندارد؟! ما فیلم انقلابی نداریم؟! ما شعر انقلابی نداریم؟! ما نمایشنامهی انقلابی نداریم؟! این همه فرآوردههای انقلابی که جوانان ما درست کردند، هیچ کدام ارزش هنری ندارد؟! بنده احتمال میدهم اگر رویشان بشود، جایزهی نوبل را هم حاضرند به یکی از همین عناصر ضداسلامی و ضدانقلابی بدهند؛ برای اینکه آنها را در دنیا بزرگ کنند؛ برای اینکه عناصر انقلابی را منزوی کنند! این، تهاجم فرهنگی نیست؟! |