[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبائی - 1402/08/17 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مرحوم علّامهی طباطبائی از پدیدههای کمنظیر حوزههای علمیّهی ما در طول قرنها است؛ انصافاً یک پدیدهی کمنظیری است. یک خصوصیّاتی در ایشان وجود دارد... که همهی این خصوصیّات جزو فضایل ممتاز انسانی است؛ همهی این خصوصیّاتی که تشکیلدهندهی شخصیّت این مرد است، جزو فضایل ممتاز یک انسان است. این خصوصیّات مثلاً اینها است که حالا بعضیهایش را من نوشتهام: علم، پارسایی و پرهیزکاری، مَلَکات اخلاقی، ذوق و هنر، صفا و رفاقت ــ وفاداری و دوستی و رفاقت و مانند اینها ــ و بسیاری از خصوصیّات دیگری که حالا من لازم ندانستم اینجا بشمرم. مجموعهی این خصوصیّات، تشکیلدهندهی شخصیّت این مرد بزرگ است و هر کدام از این خصوصیّات یک فضیلتی از فضایل انسانی است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبائی - 1402/08/17 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دربارهی علم [مرحوم علّامهی طباطبائی]... یکی مسئلهی تنوّع گستردهی دانشیِ این مرد بزرگ است؛ یعنی ایشان در تنوّع دانشی انصافاً کمنظیر است. در طول تاریخ، ما افرادی مثل شیخ طوسی، علّامهی حلّی و امثال اینها را داریم که تنوّع علمی دارند، امّا در زمان ما انصافاً کم است؛ یعنی بنده غیر از ایشان کسی را با این تنوّع علمی نمیشناسم. ایشان فقیه است، اصولی است، فیلسوف است، دارای غُور شدید در عرفان نظری است، عالِم به هیئت و ریاضیات است، عالِم برجستهی تفسیر و علوم قرآنی است ــ که در این زمینه انصافاً ایشان بینظیر است ــ شاعر است، ادیب است، در علم انساب، علم نسب، ایشان یک فرد ماهر و فعّال است؛ یعنی از چیزهایی که مثلاً در کنار فلسفه یا عرفانِ آقای طباطبائی این را انسان [میتواند] نگاه کند، علم انساب است. ایشان یک جدولی دارند که خانوادهی قاضی طباطبائی را معرّفی میکنند؛ یک جدول تاریخی است که به نظر من یک اثر هنری درجه یک است که چاپ شده و در اختیار افراد هست. مرحوم والد ما که با آقای طباطبائی از نجف رفیق بودند، دوست بودند ــ خود پدرم برای من نقل کردند این را ــ ایشان به آقای طباطبائی مینویسد که شما ترتیب شجرهنامهی ما را از فلان کس ــ یک آقای معروفی در قم ــ بپرسید بگیرید برای من بفرستید؛ آقای طباطبائی در جواب مینویسد که خود من به قدر ایشان میدانم یا بیشتر از ایشان میدانم؛ یکی از این دو عبارت است که حالا من یادم نیست. و ایشان شجرهنامهی ما را تنظیم کرده و فرستاده؛ یعنی این شجرهنامهای که الان در اختیار ما هست، تنظیمشدهی آقای طباطبائی است. یعنی انسان یک تنوّع علمی عجیبی در ایشان مشاهده میکند. حالا مثلاً گفتم ریاضیات و هیئت؛ میدانید ــ یعنی شاید معروف است ــ که نقشهی مدرسه حجّتیّهی فعلی را ایشان کشیده؛ یعنی یک معمار به تمام معنا و یک معمار کامل است. این تنوّع علمی یک جنبهی خاصّی از جنبهی علمی آقای طباطبائی است. یک جنبهی دیگر، عمق علمی و فکری ایشان است. ایشان در همین علومی که حالا ما میدانیم و اطّلاع داریم، عمق [زیادی دارند]. اوّلاً در اصول صاحبمبنا است. حالا من در فقه از ایشان اثری ندیدم، امّا ایشان در اصول کاملاً صاحبمبنا است؛ یعنی حاشیهی کفایهی ایشان [این را] نشان میدهد. در فلسفه یک فیلسوف نوآور است؛ ایشان دستگاه فلسفی جدیدی را ارائه میکند که مظهرش همان اصول فلسفه و روش رئالیسم است، و بعد هم این دو کتابی که اخیراً ایشان نوشتند و منتشر کردند: بدایه و نهایه. در تفسیر، به نظر من یک مفسّر شگفتیساز است؛ یعنی کسی تفسیر المیزان را نگاه کند، [میفهمد که] تفسیر المیزان به معنای واقعی کلمه یک تفسیر شگفتآور است، از لحاظ کثرت و تنوّع و عمق مطالب... این هم یک جنبه که مسئلهی عمق علمی و فکری ایشان است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبائی - 1402/08/17 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شاگردپروریِ مرحوم آقای طباطبائی چیز عجیبی است. این یکی از هنرهای هر عالِمی است؛ در بین علما داریم کسانی که شاگردپرورند و شاگردهای زیادی دارند؛ مرحوم آقای طباطبائی از این قبیل آدمها است. در بین این فلاسفهی دورهی اخیرِ فلسفه در ایران ــ که مرکز فلسفهی کشور هم در واقع تهران بوده ــ از دورهی مرحوم ملّا عبدالله زنوزی و پسر ایشان، آقا علی حکیم، بعد مرحوم میرزای جلوه، میرزا اسدالله قمشهای، اینهایی که برجستگان حکمت و عرفانند که عمدتاً در تهران متمرکز بودند و بخشی هم در جاهای دیگر، مثل مرحوم حاجی سبزواری در سبزوار، یکی دو نفر در قم، یکی دو نفر در اصفهان، یکی دو نفر در مشهد ــ که اینها برجستگان فلسفهاند ــ هیچ کدام از اینها به قدر مرحوم آقای طباطبائی شاگرد برجستهی معروف فیلسوف ندارند. بله، مثلاً حاجی سبزواری شاگردان زیادی دارد که میآمدند پیش ایشان درس میخواندند؛ مرحوم آخوند خراسانی هم شاگرد ایشان است، لکن آخوند خراسانی فیلسوف نیست، فقیهی است که یک مقدار فلسفه خوانده. تربیتِ شاگردِ فیلسوف مثل شهید مطهّری، مثل شهید بهشتی، مثل مرحوم آقای مصباح و دیگران، و مثل بعضی از بزرگانی که امروز هستند، تربیت امثال اینها را به تعدادی که از درس مرحوم آقای طباطبائی استفاده کردند، بنده هیچ سراغ ندارم در هیچ کس دیگری؛ مسئلهی شاگردپروری. تا فلاسفهی بعدیِ زمانِ ما که در تهران کسانی بودند [مثل] مرحوم آمیرزا احمد آشتیانی، قبل از ایشان مرحوم آمیرزا مهدی آشتیانی، یا مرحوم آقای آملی (رضوان الله علیهم)؛ خب اینها فیلسوف بودند، منتها تربیت شاگرد از اینها به قدر آقای طباطبایی معهود نیست؛ ایشان زنده کرد فلسفه را و انصافاً فیلسوفسازی کرد. حالا این نکته هم جالب است که شاگردان ایشان ــ یعنی بسیاری از شاگردان ایشان ــ غالباً جزو نقشآفرینان در انقلاب اسلامیاند. در این مجلس خبرگانی که قانون اساسی را نوشت، تعداد زیادی از آن افراد شاگردهای مرحوم آقای طباطبائی هستند؛ چه در مجلس خبرگان، چه قبل از مجلس خبرگان در آن جمعی که قانون اساسی نوشته میشد که مرحوم آقای مطهّری هم جزو آنها بود، اینها شاگردهای مرحوم آقای طباطبائی هستند. و تعدادی از شهدای بنامِ انقلاب اسلامی از شاگردهای آقای طباطبائیاند؛ شهید مطهّری شاگرد ایشان است، شهید بهشتی شاگرد ایشان است، شهید قدّوسی شاگرد ایشان است، شهید آشیخ علی حیدری نهاوندی شاگرد ایشان است؛ از این قبیل شهدای برجسته شاگردهای آقای طباطبائی (رضوان الله علیه) هستند، بعضی هم بحمدالله در قید حیاتند که منشأ افادات زیادی هستند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبائی - 1402/08/17 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خصوصیّت... [علامه طباطبایی] ایشان در مورد مسئلهی علم این است که آثار ایشان در زمان حیات ایشان منتشر شد و برکات آثار ایشان در زمان حیاتش دیده شد. خود مرحوم آقای طباطبائی اینقدر مطرح نبود که المیزان مطرح بود یا فرض بفرمایید که آن کتابهای حِکمی ایشان مطرح بود؛ یعنی خود ایشان مطلقاً اهل تظاهر نبود، امّا کتابهای ایشان اصلاً همه جا [مطرح بود]؛ المیزان ایشان، اصول فلسفهی ایشان، بدایه و نهایهی ایشان، شیعه در اسلام ایشان، قرآن در اسلام ایشان، رسائل متعدّد توحیدی و غیره در زمان حیات ایشان منتشر شد. بنابراین، جنبهی علمی مرحوم آقای طباطبائی یک خصوصیّات منحصربهفردی دارد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبائی - 1402/08/17 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دربارهی خصوصیّت پارسایی و پرهیزکاری و تعبّد و ارادت ایشان به اهلبیت و این خصوصیّات اینجوری... ایشان فوقالعاده بود و واقعاً در این زمینهها هم یک انسان برجسته و فوقالعادهای بود، واقعاً پارسا و پرهیزکار بود. لکن دو خصوصیّت از برجستگیهای مرحوم آقای طباطبائی بنده را خیلی متوجّه خودش میکند و جذب میکند؛ یک خصوصیّت، جهادِ فکریِ کمنظیرِ آقای طباطبائی در بحبوحهی تهاجم اندیشههای وارداتی و بیگانه است، در بحبوحهی تهاجم به معنای واقعی کلمه. شاید آن کسانی که آن زمانها را درک نکردهاند، توجّه نداشته باشند که آن روز در محیط جوان کشور و محیط فکری کشور چه وضعیّتی وجود داشت؛ یک تهاجم به معنای واقعی کلمه وجود داشت؛ چه افکار وارداتی مکتبی و مسلکی مثل مارکسیسم، چه شبههآفرینیها؛ شبههآفرینیهایی که این[جور] نبود که یک مکتب را بخواهند ارائه بکنند، [بلکه] شبهه درست میکردند؛ همین کاری که مرحوم آقای مطهّری (رضوان الله علیه) کمر به مقابلهی با آن بسته بود که کتابهای ایشان غالباً مواجههی با شبهات مطرح آن روزگار است. در بحبوحهی این حوادث، مرحوم آقای طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) توانست یک پایگاه فکری مستحکم با آرایش تهاجمی به وجود بیاورد؛ یعنی آن کسانی که با افکار ایشان آشنا میشدند، موضعشان در مقابل مارکسیسم و در مقابل افکار گوناگون موضع تدافعی نبود، موضع تهاجمی بود که یک نمونهاش همین کتابهای آقای مطهّری (رضوان الله علیه) است که مشاهده میکنید. این پایگاه فکری را آقای طباطبائی به وجود آورد؛ هم با اصول فلسفه و هم با بیانات تفسیری که این تفسیر، دریایی از معارف سیاسی و اجتماعی است؛ غیر از مسائل معرفتی و مبانی فکری و حِکمی و امثال اینها و آن جنبههای خاصّ تفسیری که تبیین آیات است ــ که خب این کتاب در این زمینهها کمنظیر است ــ این کتاب المیزان سرشار است از مسائل سیاسی و اجتماعی که آن زمان اصلاً این مسائل مطرح نبود، [امّا] امروز که انسان به این مسائل نگاه میکند، میبیند اینها امروز هم مسائلِ روزِ ما است؛ اینها در اختیار افراد قرار میگرفت. این پایگاه فکری تهاجمی را مرحوم آقای طباطبائی به وجود آورد؛ این، آن کاری است که به نظر من ماها باید این کار را از آقای طباطبائی یاد بگیریم: تشکیل پایگاههای فکری پُرکنندهی خلأها و دارای جنبهی تهاجم، نه موضع انفعالی و تدافعی. این، یک خصوصیّت که برای من خیلی جذّاب است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبائی - 1402/08/17 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [یک] خصوصیّت... ایشان که آن هم به نظر من خیلی خصوصیّت برجسته و مهمّی است، این است که ایشان در عرصهی معارف توحیدی و مفاهیم عرشیای که به آنها در فکر رسیده بود، صرفاً به زایش فکری بسنده نکرد؛ در نفْس شریف خودش و قلب شریف خودش به آن حقایق و معارف متحقّق شد، عمل کرد به آنچه میدانست. به معنای واقعی کلمه، مرحوم آقای طباطبائی مصداق این آیهی شریفه است: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُه. آن «کَلِم طیّب» در وجود ایشان به معنای واقعی کلمه متحقّق شد. این خصوصیّات اخلاقیای که از ایشان معروف است، تواضع فوقالعاده، بیهوائی، اینها همه ناشی از آن معنا است. این حلم ایشان، این تواضع ایشان ناشی از تحقّق همان معانی و معارف عالیه در نفْس خود ایشان است. خودش را تربیت کرد، خودش را از این مدارج عالی انسانی و معرفتی توانست بالا بکشد و بالا ببرد؛ لذا بود که در بین مردم بود، ولیکن با خدا بود. واقعاً انسان در برخورد با ایشان احساس میکرد هیچ شخصیّتی برای خودش کأنّه قائل نبود. حلیم بود، برخوردش برخورد نرم بود. حتّی با کسانی که با ایشان محاجّه میکردند و مخاصمه میکردند، با حلم و بردباری برخورد میکرد و از آنها گذشت میکرد. ایشان بشدّت متواضع بود که گاهی اوقات تواضع ایشان مایهی تعجّب بود. بنده یک خاطرهای را به آقایان عرض بکنم. مرحوم علّامهی سمنانی(رضوان الله علیه) یک ملّای معمّری بود ساکن سمنان، مرد موجّه معروفی بود؛ ایشان آمد قم، علما میرفتند دیدن ایشان و رفتوآمد در منزل ایشان زیاد بود. یک روز من در حجره نشسته بودم، یکی از دوستان ما که ارادتمند به آقای طباطبائی بود و عاشق آقای طباطبائی بود، با هیجان وارد حجره شد و گفت «به حُسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد»؛ گفتم قضیّه چیست، گفت منزل علّامهی سمنانی بودیم، آقای خمینی هم بود، آقای طباطبائی هم بود، بعضی دیگر از آقایان هم بودند؛ آقای علّامهی سمنانی رو کرد به آقای خمینی گفت که آقا! این تفسیر المیزان شما را ما مشاهده کردیم، خیلی خوب بود، خیلی عالی بود، واقعاً لذّت بردیم و شروع کرد تعریف از تفسیر المیزان، به خیالی که ایشان آقای طباطبائی است. آقای خمینی هم آدمی نبود که در این قضایا دستپاچه بشود، ساکت نشسته بود و حرفی نمیزد. آقای طباطبائی این طرف نشسته بود، رو کرد به آقای علّامهی سمنانی، گفت آقا! طباطبائی بنده هستم، ایشان استاد من آقای خمینی است. گفت «به حُسن خُلق و وفا کس به یار ما نرسد»؛ یعنی به این خصوص تحت تأثیر قرار گرفته بود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه طباطبائی - 1402/08/17 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مرحوم آقای طباطبائی با همهی این خصوصیّات معنوی و علمی و سلوکی و این چیزهایی که خب دیگر حالاها تقریباً همه در [مورد] ایشان میدانند، از لحاظ برخورد شخصیّتی و رفاقتی یک انسان دلنشین و دلچسب بود؛ جلسهی شیرینی داشت، زبان شیرینی داشت، خوشصحبت بود، خوشتعریف بود. در جلسات اُنسی، یک آدمی بود که آن حالت سکوتی که انسان در جلسات عمومی و بحثی و درسی و مانند اینها از ایشان میدید، آن خصوصیّات در ایشان نبود؛ گرم، گیرا، شیرین و خوشصحبت بود؛ یک قضیّهای را که ایشان نقل میکرد، با رنگ و لعاب و تفصیلات [همراه بود]. یک شخصیّت اینجوری [بود]؛ یک شخصیّت جامع، باذوق، اهل شعر، اهل ادبیّات و جامع خصوصیّاتی که یک انسان برجسته و والا میتواند داشته باشد. به نظر من این دو خصوصیّتی را که عرض کردم، یکی مسئلهی پُر کردن خلأ، یکی متحقّق شدن به معارفی که انسان بلد است ــ «وَ اَفئِدَةَ العارِفینَ مِنکَ فازِعَة»؛ دانستن عرفان غیر از «اَفئِدَةَ العارِفینَ مِنکَ فازِعَة» است؛ اینها، دو مقوله است ــ باید دنبال کنیم؛ همهی ما باید این دو خصوصیّت را دنبال کنیم؛ هر کسی در این راه حرکت میکند بایستی دنبال کند. امیدواریم انشاءالله خدای متعال درجات ایشان را عالی کند، ما را جزو قدردانهای ایشان قرار بدهد. و بحمدالله برکات الهی دربارهی ایشان اینجوری است؛ امروز آقای طباطبائی بمراتب شناختهشدهتر از زمان حیاتش است. زمان حیاتشان شاید یکدهمِ حالا هم شناختهشده نبودند؛ حالا بحمدالله ایشان در سطح کشور، در مجامع علمی، در سطح دنیا، تا حدود زیادی شناختهشده هستند، و بیشتر از این هم آقای طباطبائی شناخته خواهد شد انشاءالله. مربوط به :بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور - 1402/04/21 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ببینید، یک روز در این کشور ــ شماها البتّه آن روزها «لَم یَکُن شَیئاً مَذکورا» بودید؛ صحبتِ پنجاه شصت سال قبل است ــ تودهایها فعّالیّت میکردند؛ فعّالیّت تبلیغی و غیره. ظاهر مطلب این بود که این یک جوانِ تودهای است، به منِ مثلاً فرض کنید که جوانِ آخوند یا غیر آخوند رسیده و مثلاً میخواهد حرف خودش را بر ذهن من غالب کند؛ این ظاهر قضیّه بود، امّا باطن قضیّه این نبود. باطن قضیّه این بود که حزب توده اساساً متّکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسیِ گستردهای به نام «شوروی»؛ تودهایها اصلاً از آنجا استفاده میکردند، تغذیه میشدند، ارتزاق مادّی و فکری میکردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید. لذا اینجا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علّامهی طباطبائی، نرفتند سراغ اینکه جواب اینها را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این روش رئالیسم جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطهی مقابل را پیدا کنند، آن را هدف قرار بدهند؛ بسیاری از کارهای مرحوم شهید مطهّری از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است. مربوط به :بیانات در محفل انس با قرآن کریم - 1401/01/14 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک حدیثی را مرحوم علّامهی طباطبائی (رضوان الله علیه) نقل میکنند، من خوشم آمد که این را به شما عرض بکنم؛ این حدیث از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) است که مرحوم طباطبائی میفرماید: و هو من غرر الاحادیث؛ این از برجستهترین و زبدهترین احادیث اهلبیت (علیهم السّلام) است. قیل له هَل عِندَکُم شَیءٌ مِنَ الوَحی؛ یک نفر از امیرالمؤمنین میپرسد که غیر از این قرآنی که حالا در اختیار ما هست، چیزی از وحی در اختیار شما هست؟ قالَ لَا وَ الَّذی فَلَقَ الحَبَّةَ وَ بَرَاَ النَّسَمَة؛ حضرت میفرمایند که نه، به خدا قسم، چیزی بیش از این در اختیار ما نیست؛ اِلَّا اَن یُعطِیَ اللَهُ عَبداً فَهماً فی کِتابِه؛ ترجمهی فارسی این، به زبان متعارف ما این جوری میشود: بله، اگر خدای متعال راه را باز کند، ما در همین چیزی که هست غور کنیم، آن وقت چیزهای زیادی در اختیار ما هست. مرحوم علّامه طباطبائی میگویند که این بیانات امیرالمؤمنین در توحید، در معارف الهی که به تعبیر ایشان از بیانات عجیب امیرالمؤمنین است ــ که شما نهجالبلاغه را که نگاه کنید، این واقعاً به تعبیر ایشان از اعاجیب است ــ همهی اینها را امیرالمؤمنین از قرآن استفاده کرده؛ از این حدیث استفاده میشود که همهی این معارف عالی و ممتاز که برای فهمیدن آنها عقول متعارف عادّی کافی نیست، و باید انسان فکر کند، یاد بگیرد، درس بگیرد تا بفهمد، همهی این معارف را امیرالمؤمنین از قرآن گرفته، از قرآن استفاده کرده. قرآن این [جور] است. این اقیانوس عمیق، این [جور] است. مربوط به :بیانات در محفل انس با قرآن کریم - 1400/01/25 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در مورد هدایت قرآنی. ببینید، خداوند متعال در میان امتیازات متعدّد ماه مبارک رمضان امتیاز نزول قرآن را ذکر میکند: شَهرُ رَمَضانَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرءان؛ پیدا است که این شاید بالاترین موضوع در میان امتیازات ماه رمضان است. و در مورد قرآن هم که هزاران برجستگی در قرآن وجود دارد و خیلی بیش از اینها که عقل ما و فهم ما قادر به درک آنها نیست، در میان همهی اینها هدایت قرآنی را مطرح میکند: شَهرُ رَمَضانَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ هُدًی لِلنّاسِ وَ بَیِّنٰتٍ مِنَ الهُدیٰ وَ الفُرقان؛ پیدا است که هدایت قرآنی در میان موضوعات مربوط به قرآن شأن بالایی دارد. خود قرآن مجید هم با مسئلهی هدایت آغاز میشود؛ هم در سورهی حمد این [مطلب] هست: اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم -که به تعبیر مرحوم علّامهی طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) سورهی حمد از اوّل تا آخر، ادب سخن گفتن با خدا را به ما تعلیم میدهد، یعنی خود خدای متعال به ما تعلیم میدهد که چه جوری باید با او صحبت کنیم؛ از آغاز «بِسمِ الله» تا آخرِ هدایتخواهی؛ که «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم، صِراطَ الَّذینَ اَنعَمتَ عَلَیهِم»؛ که راه مستقیم، راه آن کسانی است که خدای متعال به آنها اِنعام کرده است؛ آن هم آن اِنعامشدگانی که گمراه نشدند و مورد غضب قرار نگرفتند- هم در اوّل سورهی بقره: بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، الࣤمࣤ، ذٰلِکَ الکِتٰبُ لارَیبَ فیهِ هُدًی لِلمُتَّقین. بنابراین آغاز قرآن هم با ذکر هدایت قرآنی آغاز شده است؛ و بعد از آن هم در جاهای متعدّدی از قرآن، دهها مورد هست که سخن از هدایت قرآن است و راهنماییها و دستگیریهای قرآن. مربوط به :بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی - 1399/02/28 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : توصیهی دوّم [به دانشجویان] تقویت مبانی معرفتی است؛ این خیلی مهم است. الحمدلله در شماها خوشفکر خیلی زیاد است و در زمینههای مختلف فکر میکنید، کار میکنید، منتها محیطهای جوان از جمله دانشگاه از قدیم آماج آسیبهایی بوده، از جمله دو آسیب بزرگ متوجّه محیطهای جوان بوده که این دو آسیب یکی انفعال است، یکی انحراف است. انفعال یعنی احساس دستبسته بودن، بیفایده بودن، ناامیدی در مقابل حوادث سخت، که این با آن توصیهی قبلی برطرف میشود؛ یعنی معنویّت که تقویت شد، انفعال مطلقاً به وجود نخواهد آمد. انحراف -انحراف فکری، انحراف در مبانی معرفتی- با این توصیه برطرف میشود. ببینید ما در اوایل انقلاب جوانهایی را داشتیم که اینها مردمان مسلمانی بودند و برای اسلام وارد میدان شده بودند امّا چون مبانی معرفتیشان ضعیف بود، پایههای معرفتیشان محکم نبود -حالا به هر دلیلی محکم نبود- اینها جذب گروههای التقاطی شدند و از یک جوان مؤمن سالمِ اسلامطلب و مؤمن تبدیل شدند به کسانی که بر روی هممیهن خودشان اسلحه کشیدند، جوان را، پیر را، کاسب بازاری را هدف قرار دادند و آماج حملهی خودشان قرار دادند و آن فجایع را، آن جنایات را به وجود آوردند؛ به خاطر ضعف مبانی معرفتی جذب آن گروههای ناسالم شدند و به این راهها کشانده شدند؛ آخر هم سر از زیر پرچم صدّام درآوردند؛ یعنی آخرش هم کارشان به اینجا رسید؛ منشأ همهی اینها همان عدم استقرار فکری بود. کسان دیگری در همان زمان بودند -ما میشناختیم افراد را، بنده قبل از انقلاب با خیلی از این افراد آشنا بودم در همین مجموعههای گروهی و مانند اینها- که قرص و محکم ایستادند؛ چون مبانی فکریشان درست بود، با کتابهای شهید مطهّری مرتبط بودند، با تفکّرات علّامه طباطبائی آشنا بودند، با حرفهای مرحوم شهید صدر آشنا بودند، مبانی فکری و معرفتیشان محکم بود، [لذا] قرص و محکم ایستادند؛ بعضی هم مبانی معرفتیشان ضعیف بود و متأسّفانه رفتند. یا بعدها در اوایل انقلاب کسانی کارهای انقلابی کردند و بعد از مدّتها جزو پشیمانها شدند -جمع پشیمانها- که یکی از مسائل انقلاب ما عبارت از همین مسائل حضرات پشیمان است که یک روز انقلابی بودند و بعد، از انقلابی بودن پشیمان شدند. مربوط به :شرح حدیثی از امام صادق(ع)، درباره نماز شب - 1398/11/14 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نقل کردند از قول مرحوم آقای طباطبائی(رضوان الله علیه) که ایشان اوایلی که وارد نجف شده بودند، با مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی تازه آشنا شده بودند؛ یک روز ایشان را در کوچه میبیند و حاج میرزا علی آقای قاضی ــ آن عارفِ بزرگِ نامدار(رضوان الله تعالیعلیه) ــ به او میگوید که پسرم! اگر دنیا میخواهی، نماز شب بخوان؛ اگر آخرت میخواهی، نماز شب بخوان! نماز شب و تهجّد این جوری است. برای امثال ماها که روز مشغولیم و گرفتاریم و مشکلات داریم و سر و کلّه به این بزن، کار با آن بکن، در بین این همه گرفتاریها، در محیط زندگی سخت است اگر بخواهیم یک رابطهی خوبی، یک استغاثهای، یک تضرّعی داشته باشیم؛ چاره منحصر است در همین که انسان سحر بلند شود؛ این [عبارت] ظاهراً آن سحر را بیان میکند. این، یک صنف. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب - 1398/02/30 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عقیدهی بنده این است که شعر زمینی در دیوان حافظ هست امّا بلاشک شعر عرفانی، شعر برجسته و شعر ممتاز است؛ بزرگانی مثل مرحوم علّامهی طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر میکردند که اینها نشستهاند آن تفسیرها را نوشتهاند و جمع کردهاند و تدوین کردهاند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است. مربوط به :بیانات در دیدار طلاب حوزههای علمیه - 1398/02/18 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک مطلب دیگری که به نظرم مهم است، سؤال یکی از این خانمهای فاضل بود که جایگاه اجتماعی طلّابِ خواهر کجا است؟ بله، واقعاً سؤال بجایی است؛ البتّه به طور اجمال میدانیم. این خانمهای طلبه وقتی درس طلبگی میخوانند و ما این همه فاضل زن داریم، حضور اینها در بین خانوادهها، در اجتماعات زنان خیلی مغتنم است. یک روز یک بانوی اصفهانی بود، ملّای خوبی بود و در علوم عقلی و مانند اینها بیشتر تخصّص داشتند، خانم محترمی بود؛ مرحوم آقای طباطبائی دیدن ایشان رفته بودند، با ایشان ملاقات کرده بودند، مباحثه کرده بودند و مانند اینها؛ و خب افتخار میکردیم که یک بانوی فاضلهی عالمهای داریم؛ حالا چند ده هزار طلبهی فاضل [داریم] که بینشان تعداد زیادی فضلای برجسته هستند -چه در زمینهی علوم عقلی، چه در زمینهی فقه و بقیّهی دانشهای رایج حوزه- [این] خیلی چیز مهمّی است؛ [باید] جایگاه اینها معلوم بشود. مربوط به :بیانات در ابتدای درس خارج درباره اثر نماز شب در از بین بردن گناهان - 1397/11/02 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نقل شد از مرحوم آقای طباطبائی(رضوان الله علیه) -صاحب المیزان که ایشان جزو شاگردهای نزدیک و مخصوصِ مرحوم آقای حاج میرزا علیآقای قاضیِ معروف، [آن] عارف بزرگوار بودند و سالها پیش ایشان تلمّذ کردند؛ از ایشان نقل شد، بنده خودم نشنیدم از ایشان، یک فرد ثقهای نقل کرد از مرحوم آقای طباطبائی- که آن اوایل وقتی وارد نجف شدیم، خب، آقای قاضی را که نمیشناختند، دورادور یک قوم و خویشیای داشتند، میدانستند که شخصی هست با این نام، از نزدیک با ایشان آشنا نبودند؛ میگفتند یک روز در یک راهی که میرفتم، آقای قاضی من را دید، صدا کرد و گفت: «پسرم! اگر دنیا میخواهی، نماز شب بخوان؛ اگر آخرت میخواهی، نماز شب بخوان». این حرفِ مرحوم آقای قاضی است به آقای طباطبائی که خب الحمدلله خدای متعال خیر دنیا و آخرت را به این بزرگوار عنایت میکند. نماز شب را فراموش نکنید، از دست ندهید. مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت - 1397/06/07 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ولایت امیرالمؤمنین و مسئلهی ولایت، یک جا در قرآن -در سورهی مائده- مایهی یأس کفّار است: اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم؛ آن روزی که مسئلهی ولایت مطرح شده، آن روزی است که به نصّ قرآن «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»، مایهی یأس کّفار است که مرحوم علّامهی طباطبائی یک تفصیل خیلی زیبایی در این زمینه دارند در تفسیر المیزان که این یأس چگونه است و با چه منطقی این یأس وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران همایش ملی حکیم طهران (مرحوم آقاعلی مدرس زنوزی) - 1397/02/03 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خیلی خوش آمدید آقایان محترم و بزرگان و فضلای عزیزِ بخش علوم عقلی، و خیلی ممنون و متشکّریم از جناب آقای فیّاضی که واقعاً ایشان وجود بابرکتی هستند و توانستند در قم این مجموعه را تشکیل بدهند و راه بیندازند که با این تفاصیلی که آقایان فرمودند خیلی باارزش است. خوشبختانه در دوران جمهوری اسلامی علوم عقلی رونق گرفته. خب، در قبل از انقلاب در قم خبری نبود؛ زمانی که ما بودیم، مثلاً فرض کنید یک درس آقای طباطبائی با یک عدّهی معدود مثلاً چهل پنجاه نفره بود؛ امّا حالا مثلاً جناب آقای جوادی که سالها [است] در این زمینه [فعّالند]، جناب آقای مصباح، جناب آقای سبحانی و تشکیلاتشان در زمینهی مسائل کلامی، و درسهای متعدّد فلسفهای که شنیدم در قم هست، اینها زمینهی ترویج و اعتلای علوم عقلی را به انسان مژده میدهد که چنین زمینهای به وجود آمده. مربوط به :بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدا و ایثارگران روحانی استان قم - 1396/08/22 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی از آفاتی که ما مجموعههای روحانی، در بخشهایی از زمان به آن دچار بودیم، دور ماندن از مبارزهی با دشمنان دین و دشمنان استقلال و دشمنان خارجی و مستبدّین و مستعمرین بوده؛ ما در برهههایی از زمان حقّاً دچار این مشکل شدیم و این به ما ضربه زده، و به روحانیّت ضربه زده. هرگاه روحانیّت در میدان مبارزه وارد شد و ایستاد و در مقابل دشمنی دشمنان دین و دشمنان اسلام سینه سپر کرد و در این راه واقعاً مبارزه کرد، مجاهدت کرد و آسیب دید و به قتل رسید، سربلند بوده؛ در دورههای مختلفی از این قبیل روحانیّون داشتهایم. امّا حالا در دورهی اخیر -[یعنی] دورهی ما، زمان ما، دورهی انقلاب- بحمدالله دایرهی این میدان، دایرهی وسیعی بوده؛ کسان زیادی وارد میدان شدند، به برکت حرکت عظیمی که امام بزرگوار ما، به توفیق الهی، به هدایت الهی و با پشتیبانی این ملّت انجام داد که روحانیّت واقعاً وارد میدان مبارزه شد[...] مرحوم علّامهی طباطبائی (رضواناللهعلیه) جزو روحانیّون روشنفکر و دارای افکار اجتماعی بود، در تفسیر المیزان ایشان، این خصوصیّت سرتاپا در مرحوم علّامهی طباطبائی مشخّص است؛ لکن ایشان در میدان مبارزه حضور نداشتند، نبودند. یکوقتی با ایشان صحبت بود -صحبت خصوصیِ بینالاثنینیِ جلسهی خصوصی- ایشان میگفت در اینکه در گذشته یک کوتاهیِ بزرگی -یا شاید میگفت تقصیر یا گناه بزرگی- انجام گرفته از طرف ما روحانیّون، هیچ تردیدی نیست؛ من حالا درست جزئیّات آن فرمایش ایشان یادم نیست؛ مضمون این بود، الفاظ یادم نیست. این را ایشان قبول میکردند و تصدیق میکردند که در گذشته یک چنین اشکالی در ما وجود داشته، [درحالیکه] این در دورهی کنونی ما نبود. روحانیّت وقتیکه انقلابی باشد، وقتی درحال مبارزه باشد، وقتی درحال مجاهدت باشد، وقتیکه دشمن را بشناسد، وقتیکه شیوهها و ترفندهای دشمن را تشخیص بدهد، وقتی خود را آمادهی برای مقابلهی با این شیوهها و ترفندها بکند، آنوقت به جایگاه اصلی و واقعی خودش حقیقتاً نزدیک شده یا رسیده. مربوط به :پیام تسلیت درپی درگذشت حجتالاسلام والمسلمین حسن پهلوانی تهرانی - 1396/03/07 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : با تأسف بسیار خبر درگذشت عالم ربانی و عارف بالله مرحوم مغفور حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ حسن آقای پهلوانی تهرانی را دریافت کردم. ایشان از وارستگانی بود که عمری با سلوک در راه حق به سر برده و زلال معرفت از دست بزرگانی همچون مرحومان علامه طباطبائی و انصاری همدانی گرفته و سراسر عمر نورانی خود را به طهارت و تقوا و پارسائی گذرانیده بود. رحمت و رضوان خدا بر او باد. به همهی بازماندگان گرامی و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم و خودرا در غم آنان شریک میدانم. مربوط به :پیام تسلیت در پی درگذشت آیتالله سید ابراهیم خسروشاهی - 1395/11/02 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : درگذشت عالم پارسا و سالک الی الله، مرحوم آیتالله آقای حاج سیدابراهیم خسروشاهی رضواناللهعلیه را به شاگردان و ارادتمندان و بویژه به خاندان و بازماندگان مکرّم ایشان تسلیت عرض میکنم. این عالم بزرگوار، از شاگردان قدیم حضرت امام خمینی و علّامهی طباطبائی اعلیاللهمقامهما و از مستفیدانِ سلوک معنوی در محضر بزرگان اخلاق و معرفت، و خود، آراسته به پرهیزگاری و پارسائی بود. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1395/03/25 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مرحوم علّامهی طباطبائی (رضواناللهعلیه) در تفسیر این آیهی شریفهی سورهی نساء که «مآ اَصابَکَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ وَ مآ اَصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِکَ» یک بیانی دارند؛ میفرمایند که جوامع بشری، جامعهی کشور، یک جامعهی خاصّ یک محدوده، یک هویّت مستقلّی دارد، یک هویّت وحدانی دارد غیر از هویّت افراد؛ یعنی جامعهی یک کشور با یک نگاه مثل یک انسان واحد است؛ همچنانکه در انسان واحد یک عضو ممکن است عملی انجام بدهد که بقیّهی اعضا را درگیر کند، در جامعه هم همینجور است، یک عضو ممکن است کاری بکند که همه را درگیر بکند. حوادثی برای جامعه پیش میآید، عدّهای بیگناهند در آن حادثه؛ [پس] چطور میشود گفت که «مآ اَصابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِکَ»، ایشان میفرمایند نه، همین درست است، همین جا هم «فَمِن نَفسِکَ» است، منتها نفْس یک موجود وسیعی به نام جامعه است که یک جزئی از او گناهی کرده. خب، اگر بنا باشد که از چنین گناهی ما پرهیز کنیم خیلی باید مراقب باشیم؛ احتیاج دارد به مراقبت، به دقّت؛ این فضای ماه رمضان این را بایستی به ما تعلیم بدهد، این را بایستی به خودمان تلقین کنیم، واقعاً احساس مسئولیّت کنیم، هرجا هستیم. مربوط به :بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1395/03/06 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : میخواهند کاری کنند که نظام اسلامی از عناصری که در درون او است و مایهی اقتدار او است، تهی بشود و خالی بشود. وقتی ضعیف شد، وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرتها نخواهد بود؛ میخواهند او را وادار کنند به تبعیّت. اینجا جای همان جهاد کبیری است که من چند روز قبل از این مطرح کردم؛ فَلا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ جٰهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا؛ در تفاسیر گفتهاند مراد از این ضمیر «بِه»، قرآن است، با اینکه حالا کلمهی قرآن در عبارت نیامده است که ضمیر به آن برگردد لکن، هم مرحوم طبرسی در «مجمعالبیان» [گفته است]، هم مرحوم علّامهی طباطبائی؛ مرحوم علاّمهی طباطبائی میگویند سیاق کلام نشان میدهد که مراد از «بِه» یعنی «بالقرآن»؛ بنده هم آنجا همین را در سخنرانی گفتم؛ بعد که آمدم، به ذهنم رسید که یک وجه اوضحی در اینجا وجود دارد که «فَلا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ جٰهِدهُم بِه»، یعنی «بعدم الاطاعة»؛ عدمالاطاعة یعنی آن مصدری که فعل از آن انشقاق پیدا [میکند] و مستتر در آن فعل است؛ فَلا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ جٰهِدهُم بِه، یعنی به این عدمالاطاعة، جِهادًا کَبیرًا؛ پس عدمالاطاعة شد جهاد کبیر؛ این معنا اقرب به ذهن است؛ حالا من البتّه فحص نکردم ببینم در بین مفسّرین کسانی این احتمال را دادهاند یا نه، لکن بههرحال این احتمال، احتمال مهمّی است. جهاد کبیر یعنی این؛ جهاد برای عدم تبعیّت، برای عدم دنبالهروی از دشمن. پس مسیر و جهتگیری این مجلس این است؛ مسیر انقلابی، مسیر انقلابیگری، تعقیب راه انقلاب، تحکیم اسلام، تحکیم دین خدا. مربوط به :بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى - 1393/06/13 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مرحوم حاج میرزا علی آقای قاضی (رضوان الله علیه) در ورود ماه ذیالقعده یک مکتوبی، نامهای دارند به دوستانشان، به مریدانشان و شاگردانشان که در این کتابی که شرح حال ایشان است، درج شده است. مرحوم آقای قاضی به عربی اشعار برجستهای دارند؛ به تعبیر مرحوم آقای طباطبایی شاعرٌمفلق [بودند]؛ ایشان طبق تشخیص مرحوم آقای طباطبایی (رضوان الله علیه) شاعر برجستهای بودند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : همین مشهدی که شما مثال زدید و تعجب میکنید که مشهد طالب و مایل مسائل حِکمی و فلسفی است، خب این مشهد یک روزی در کشور ما کانون حکمت بوده است. یعنی حکمای بزرگی در این شهر حضور داشتند؛ مثل مرحوم آقا بزرگ حکیم، پسرش آقا میرزا مهدی حکیم، یا مثل مرحوم شیخ اسدالله یزدی که عارف بود؛ اینها همه در مشهد بودند، مال دورهی قبل از دورهی اساتید ما هستند. یعنی پدر من، هم پیش مرحوم آقا بزرگ درس خوانده بود، هم پیش مرحوم آ شیخ اسدالله یزدی. طبقهی قبل از ما و اساتید ما، اینها را درک کرده بودند قبل از اینها، مرحوم آ میرزا حبیب - عارف و حکیم - در مشهد بوده. یا مرحوم حاج فاضل سبزواریالاصلِ سَرخَروی در مشهد در عین حال که ملّا و مدرّس فقه و اصول بود، لیکن اهل حکمت بود. بنابراین مشهد مرکزِ اینجوری بوده. خب، دقت نکردند، توجه نکردند، یکباره از بین رفت؛ مشهد تبدیل شد به یک مرکز ضد حکمت. یعنی توجه نکنید، اینجوری میشود. به نظر من هنر بزرگ مرحوم علامهی طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) این بود که پافشاری کرد و کار خود را در شرائط مختلف ادامه داد. حتّی طبق آن نقلهائی که ما شنیدیم - گرچه آن وقت هم بنده به ذهنم بود، منتها دقیق یادم نیست - هنگامی که ایشان «اسفار» را تعطیل کردند، همان جا در همان مسجد سلماسی «شفاء» را شروع کردند. خب، این یعنی استقامت. پس کار اول شما این است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خب، حالا جزئیاتی هم مطرح شد؛ مثل مسئلهی مَدرس و اینها. این مطلبی که آقای غروی فرمودند، بنده هم همین جور فکر میکنم؛ به این معنا که اگر چنانچه فلسفه حساب خودش را از حوزه جدا نکند - یعنی همان دعوای قدیمی و سنتیِ علوم عقلی و علوم نقلی تشخص پیدا نکند - بهتر است. مثلاً امام (رضوان الله تعالی علیه) صبح و عصر به مسجد سلماسی میآمد و درس میگفت - صبح فقه میگفت، عصر هم اصول میگفت - مرحوم آقای طباطبائی هم پیش از ظهر در همان مسجد فلسفه میگفت؛ فقط تفاوتش این بود که امام آنجا مینشست، آقای طباطبائی اینجا مینشست؛ جایشان فرق داشت. هر دو، روی زمین مینشستند - هم امام روی زمین مینشست، هم آقای طباطبائی - و درس میگفتند؛ آن هم در «مسجد». واقعاً چه اشکالی دارد که ما درس فلسفه را در مسجد آقای بروجردی بگوئیم؟ بزرگان فلسفهی ما - آقای جوادی، آقای مصباح، آقایان دیگر - آنجا فلسفه بگویند؟ فلسفه را باید به عنوان یک علم دینیِ محض به حساب آورد. خب، جایش کجاست؟ جایش در مسجد است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من قبلاً در جمع آقایان راجع به فلسفهی ملاصدرا مطالبی گفتم و خب، یکی دو تا کارِ خوب شد. جناب آقای مصباح هم یکی از کتابهائی را که یکی از آقایان نوشتند - آقای عبودیت - که خلاصهی آراء ملاصدرا در مسائل گوناگون فلسفی است، برای من آوردند. اینها خوب است، اما کم است. به یک کتاب اکتفاء نشود؛ از نگاههای مختلف نوشته شود. در خود فلسفهی ملاصدرا، در بخشهای مختلف میتواند یک منظومهسازیهائی بشود. عین همین قضیه، در مورد فلسفهی اشراق است؛ عین همین قضیه، در مورد فلسفهی مشّاء است. ما باید منظومهسازی کنیم. بالاخره مجموعهی تفکرات فلسفی و عرفانی ابنسینا با همدیگر همراه است، غیر قابل انفکاک است. اینها چیست؟ کسی بخواهد اینها را بداند، حتماً لازم نباشد که برود بنشیند مثلاً «شفاء» را بخواند؛ این خیلی لازم نیست. گاهی اوقات خواندن کتابی که در هزار سال پیش نوشته شده است، با ادبیات آن روز، با مشکلاتی که فهم این کلمات دارد، اصلاً خودش تضییع وقت محسوب میشود؛ ممکن است افرادی را از فلسفه دور کند؛ در حالی که اگر شما بنشینید مثلاً یک کتابی دربارهی آراء فلسفی ابنسینا تبیین کنید، از آراء او منظومهسازی کنید، این مسلّماً جاذبهی زیادی خواهد داشت. این جزو کارهای لازم است، اما این کار در حوزه انجام نمیگیرد. خب، مرحوم آقای طباطبائی این کار را در «بدایة» و «نهایة» به یک شکلی انجام دادند؛ منتها این کارِ آقای طباطبائی است، این که کار نهائی نیست؛ کار یکی از بزرگانِ این قضیه است؛ و تازه، آراء خود آقای طباطبائی است، آراء ملاصدرا نیست؛ یعنی در کتاب «بدایة» و «نهایة» برای آراء ملاصدرا منظومهسازی نشده، بلکه خود ایشان نظراتی دارند، نظرات ابتکاری هم دارند، حرفهای خاصی هم دارند، چیزهائی هم اضافه کردند، اینها را ایشان بیان کردند. فرق میکند که انسان خودش در فلسفه تألیفی بکند، یا اینکه یک فلسفهی معروفی را تبیین و ارائه کند. این دومی جایش خالی است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با عرفان نظری ندارم. گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله». بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛ منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیهی علوم ببینیم. عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. مرحوم آقای طباطبائی خودش فیلسوف بود، اهل فلسفه بود، بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، عرفان عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک. عرفان نظری باید به سلوک بینجامد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [مجمع عالی حکمت اسلامی] یک بنای مبارکی است که الحمدلله شماها همت کردید و این کار را راه انداختید؛ واقعاً «کشجرة طیّبة»است؛ منتها باید اصل آن را ثابت کنید. اگر چنانچه غفلت شود، اشتباه شود، کوتاهی شود، خدمترسانیِ کم انجام بگیرد و همهی آنچه که شماها دارید، برای حفظ و بقاء و استمرارِ اینجا به صحنه نیاید، از دست خواهد رفت یا ضعیف خواهد شد - که ضعیف شدن هم مثل از دست رفتن است؛ فرقی نمیکند - آن وقت خسارت پیدا خواهیم کرد. همین مشهدی که شما مثال زدید و تعجب میکنید که مشهد طالب و مایل مسائل حِکمی و فلسفی است، خب این مشهد یک روزی در کشور ما کانون حکمت بوده است. یعنی حکمای بزرگی در این شهر حضور داشتند؛ مثل مرحوم آقا بزرگ حکیم، پسرش آقا میرزا مهدی حکیم، یا مثل مرحوم شیخ اسدالله یزدی که عارف بود؛ اینها همه در مشهد بودند، مال دورهی قبل از دورهی اساتید ما هستند. یعنی پدر من، هم پیش مرحوم آقا بزرگ درس خوانده بود، هم پیش مرحوم آ شیخ اسدالله یزدی. طبقهی قبل از ما و اساتید ما، اینها را درک کرده بودند قبل از اینها، مرحوم آ میرزا حبیب - عارف و حکیم - در مشهد بوده. یا مرحوم حاج فاضل سبزواریالاصلِ سَرخَروی در مشهد در عین حال که ملّا و مدرّس فقه و اصول بود، لیکن اهل حکمت بود. بنابراین مشهد مرکزِ اینجوری بوده. خب، دقت نکردند، توجه نکردند، یکباره از بین رفت؛ مشهد تبدیل شد به یک مرکز ضد حکمت. یعنی توجه نکنید، اینجوری میشود. به نظر من هنر بزرگ مرحوم علامهی طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) این بود که پافشاری کرد و کار خود را در شرائط مختلف ادامه داد. حتّی طبق آن نقلهائی که ما شنیدیم - گرچه آن وقت هم بنده به ذهنم بود، منتها دقیق یادم نیست - هنگامی که ایشان «اسفار» را تعطیل کردند، همان جا در همان مسجد سلماسی «شفاء» را شروع کردند. خب، این یعنی استقامت. پس کار اول شما این است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی - 1391/11/23 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر چنانچه فلسفه حساب خودش را از حوزه جدا نکند - یعنی همان دعوای قدیمی و سنتیِ علوم عقلی و علوم نقلی تشخص پیدا نکند - بهتر است. مثلاً امام (رضوان الله تعالی علیه) صبح و عصر به مسجد سلماسی میآمد و درس میگفت - صبح فقه میگفت، عصر هم اصول میگفت - مرحوم آقای طباطبائی هم پیش از ظهر در همان مسجد فلسفه میگفت؛ فقط تفاوتش این بود که امام آنجا مینشست، آقای طباطبائی اینجا مینشست؛ جایشان فرق داشت. هر دو، روی زمین مینشستند - هم امام روی زمین مینشست، هم آقای طباطبائی - و درس میگفتند؛ آن هم در «مسجد». واقعاً چه اشکالی دارد که ما درس فلسفه را در مسجد آقای بروجردی بگوئیم؟ بزرگان فلسفهی ما - آقای جوادی، آقای مصباح، آقایان دیگر - آنجا فلسفه بگویند؟ فلسفه را باید به عنوان یک علم دینیِ محض به حساب آورد. خب، جایش کجاست؟ جایش در مسجد است. گذشتگان ما هم همین جور بودند. خب، شما ملاحظه کنید مرحوم فخرالمحققین اجازهی روایتی میگیرد از سید حیدر آملی، و به او اجازهی روایتی میدهد، با چه تجلیلی. سید حیدر یکی از آن قلندرهای درجهی یک عرفان است، لیکن فخرالمحققین آنجور از او تجلیل میکند. مرحوم علامهی حلی (رضوان الله علیه) شرح «حکمتالعین» دارد. خود ایشان هم شاگرد کاتبی است، شرح «حکمتالعین» هم دارد. به نظر من باید برگردیم به همین مبنا و همین معنا. این که ما بگوئیم فقه، مجرد از فلسفه، یک قداستی دارد؛ فلسفه هم دامن خودش را منزه نگه میدارد که داخل وادی فقه و اصول و حدیث و اینها نیفتد، درست نیست؛ اینها همهاش یکی است، یک هدف دارد. یا مثلاً کلام. همین طور که آقایان فرمودند، کلام مسئلهی مهمی است. امروز شبهات کلامی، حرفهای کلامی، مباحث جدید کلامی، که هرگز فکرش نمیشد، آمده وارد ذهنیات جامعهی ما شده. خب، باید روی اینها بحث شود؛ و جایش مسجد است. مربوط به :بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی - 1391/07/19 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظام، مرتبط و متصل و همزاد است نسبت به روحانیت. اگر روحانیت نبود، شما بدانید این نظام تشکیل نمیشد؛ این انقلاب پیروز نمیشد... مبانی فکری را هم باز خود روحانیون آماده کردند. امثال شهید مطهری، امثال علامهی طباطبائی و بزرگانی از این قبیل، مبانی فکرىِ مستحکم را آماده کردند؛ این زیرساختهای فکری را که بر اساس آنها میشود نشست فکر کرد، پرورش داد، گسترش داد، تفریع فروع کرد و نیازهای فکری امروز جوانها را پاسخ داد. در کشور ما آن سخن قاطعی که توانست تفکرات مارکسیستی را مثل پنبهای حلاجی کند، به هم بزند و باد هوا کند، فرمایشات مرحوم مطهری بود - که ایشان شاگرد آقای طباطبائی بود - و بعضی دیگر از شاگردان مرحوم علامهی طباطبائی. این نظام در یک چنین بستری به وجود آمده. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هویت علمی حوزه هم نکتهی مهمی است؛ منحصر به فقه و اصول نیست. فقه و اصول خیلی مهم است، در این شکی نیست؛ قبلا هم ما گفتیم ستون فقرات حوزه های ما فقه است؛ اما این معنایش این نیست که ما به فلسفه احتیاج نداریم. امروز بیش از گذشته به فلسفه احتیاج داریم. روزی بود که ملاهای بزرگ ما، مجتهدین بزرگ ما برای تحصیل فلسفه «شدّ رحال» می کردند - مثل آخوند خراسانی که در سبزوار پیش حاج ملاهادی رفت و زانو زد و فلسفه خواند - یا بزرگانی از فقها و اصولیین ما که رفتند فلسفه خواندند و آن را فرا گرفتند. امروز از آن روز خیلی بیشتر احتیاج داریم. آن روزی که مرحوم علامه طباطبایی در نجف پیش مرحوم آسیدحسین بادکوبهای فلسفه می خواند، آن روز نیاز به فلسفه اسلامی به مراتب کمتر از امروز بود که این همه مکاتب گوناگون، این همه افکار جدید، این همه شبهه، این همه پیشنهاد فکری در دنیا مطرح است؛ آن هم با این روابط و ارتباطات آسان و سریع؛ با اینترنت و با بقیه وسائل، کتاب و مجله و چه و چه. بنابراین به فلسفه احتیاج است. نه فقط به فلسفه، به علوم دیگر هم در حوزه قم نیاز هست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما ببینید یک نفس گرم مثل حاج میرزا علی آقای قاضی در نجف چقدر برکات درست کرد. شاگردهای مرحوم آقای قاضی هر جا که بودند، مایهی برکت شدند؛ یک نمونهاش مرحوم علامهی طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) که قم را روشن کرد؛ چراغ علوم عقلی را در قم ایشان روشن کرد و ادامه داد و با مشکلات ساخت. بقیه تلامذهی مرحوم آقای قاضی و متأثرین از ایشان هر جا بودند، همینجور بود. در تهران، در آذربایجان، در خود نجف، در بروجرد، در جاهای دیگر، هر جا شاگردهای ایشان بودند، مرکز معنویت و مرکز اشعاع روحانیت بودند. نمیشود اینها را ندیده گرفت. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1386/06/31 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : «عن ابی عبداللَّه (علیهالسّلام) قال: ما من شیء إلّا و له حدّ ینتهی إلیه»؛ همهی این فرائض و احکام الهی حدی دارند؛ اندازهای دارند، که وقتی به آن حد و مرز رسیدند، تمام میشود؛ تکلیف تمام میشود؛ «الّا الذّکر»؛ مگر ذکر. «فلیس له حدّ ینتهی الیه»؛ ذکر حد ندارد؛ اندازهای ندارد، ... بعد، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «یا ایّها الّذین امنوا اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا». اهمیت ذکر این است. در دنبالهی آیه میفرماید که: «هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته». مرحوم علامهی طباطبائی(رضوان اللَّه علیه) در المیزان میفرمایند: این آیهی شریفهی «هو الّذی یصلّی» در مقام تعلیل برای امر «اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا» است؛ یعنی این ذکر کثیری که از شما خواسته شده است، به این خاطر است که خدائی را یاد کنید که این خدا همان کسی است که «یصلّی علیکم»؛ بر شما درود میفرستد، صلوات میفرستد. خدای متعال صلوات را به شما میفرستد. «هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته»؛ نه فقط خدای متعال، ملائکهی الهی هم بر شما مؤمنین درود و صلوات میفرستند؛ که صلوات از طرف پروردگار، رحمت اوست؛ صلوات از ملائکه، استغفاری است که برای مؤمنین میکنند؛ «و یستغفرون للّذین امنوا»، که در آیات قرآن هست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافتهی با مفاهیم غربی و بزرگ شدهی آشنای با معارف فلسفىِ غرب مثل هانریکُربن را میآورد دو زانو جلوی علامهی طباطبایی مینشاند؛ او را خاضع میکند و میشود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. میشود معارف شیعه را در همهی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوفها. ما با این معارف نباید شوخی کنیم. مربوط به :پیام تسلیت در پی درگذشت استاد سید جلال الدین آشتیانی - 1384/01/04 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : درگذشت فیلسوف علامه بزرگوار مرحوم استاد سید جلال الدین آشتیانی رحمت الله علیه را به همه دوستداران علوم عقلی در حوزه و دانشگاه به ویژه اساتید و دانشجویان فلسفه و عرفان و بالاخص به جمع کثیر شاگردان و بهرهمندان از آثار آن فرزانه گرانمایه تسلیت عرض میکنم. ایشان یکی از پرورش یافتگان حوزه درسی حضرت امام خمینی(ره) و استاد علامه طباطبایی و خود در شمار برجستهترین اساتید فلسفه و عرفان بودند و فقدان چنین شخصیتی تاسف بار است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان - 1383/04/15 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من لازم میدانم و بارها هم این نکته را گفتهام که همهی طلاب و همهی اهل منبر، یک دور آثار آقای مطهری را بخوانند. مرحوم شهید مطهری (رضواناللَّهعلیه) گرایش سلوکی و معنوی هم داشت؛ یک مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردی امام، یک مقدار متأثر از مصاحبت و شاگردی مرحوم علامهی طباطبایی، یک مقدار هم بعدها با بعضی از اهل دل و اهل حال مأنوس و آشنا شده بود. ایشان اهل گریه و تضرع و دعای نیمهشب بود؛ بنده از نزدیک اطلاع داشتم. در آثار ایشان این رشحهی معنوی، توحیدی و سلوک کاملاً مشهود است. یکی از کارهای لازم در حوزهها مطالعهی آثار ایشان است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان همدان - 1383/04/15 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شبهات زیاد است. شما اگر در میان جوانان بروید، میبینید جوان خوبِ ما هم گاهی در ذهنش شبهه وجود دارد. ایرادی هم ندارد؛ شبهه به ذهن همه میآید؛ نباید به جوان ایراد گرفت که تو چرا شبهه داری. وقتی ذهن فعال و کارگر شد، شبهه به ذهن میآید. بر عهدهی ما طلبههاست که این شبههها را با پیشگیری یا با درمان برطرف کنیم. چالش عمدهی امروز شما این است؛ چهکار میخواهید بکنید؟ خطاب من، هم به بزرگان حوزههاست، هم به طلاب و فضلای جوان حوزهها: چه کار میخواهید بکنید؟ درس را باید خواند. یقیناً مطوّل و شرح لمعه و رسائل و مکاسب و کفایه و درسهای خارجِ معمول سنتیِ ما لازم است. من قبلًا گفتم بیمایه فطیر است. علوم عقلی کلام و فلسفه حتماً لازم است؛ اما آیا اینها کافی هم هست؟ من به شما عرض میکنم: نه، کافی نیست. ما در برنامههای کاریِ خود باید جریان خلّاق فکرییی را که در حوزههای ما بحمد اللّه از دورهی قبل از ما شروع شده و تا حدودی اتساع هم پیدا کرده است، وسعت و عمق بیشتری بدهیم. کسی مثل مرحوم علامهی طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) در حوزهی علمیهی قم پیدا شد؛ ایشان، هم فقیه بود و هم اصولی؛ هم میتوانست درس خارج فقهِ مفصلی بدهد؛ هم میتوانست درس خارجِ اصول مفصلی ترتیب دهد و فضلا را جمع کند؛ اما او به کاری پرداخت که آن روز آن را لازم میدانست. بعد هم حوادث و وقایع شهادت داد بر اینکه اینها لازم است. او گفت من میبینم که دارند تفکرات و فلسفهی کاذب مارکسیستی را در ذهنها جا میدهند؛ نمیشود با توضیح المسائل اینها را پاسخ دهیم؛ توضیح المسائل جای خودش را دارد؛ جواب این شبههها را با چیز دیگری باید داد. ایشان «اصول فلسفه و روش رئالیسم» را نوشت. یکی از تربیتشدههای او مرحوم شهید مطهری (رضوان اللّه علیه) است. کاری که شهید مطهری کرد، امروز باید همهی فضلای جوان درصدد باشند خود را برای آن آماده کنند؛ و اگر آماده هستند، اقدام کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی - 1382/10/29 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در گذشته در حوزهی قم با فلسفه و وجود مرحوم آقای «طباطبایی» مخالفت میشد. میدانید درس اسفار ایشان به دستور تعطیل گردید و ایشان مجبور شد شفا تدریس کند. در دورهی اخیر، قم مرکز حوزهی فلسفی ما بوده است؛ آقای طباطبایی هم انسان کاملاً متشرّع، مواظب، دائمالذّکر، متعبّد، اهل تفسیر و اهل حدیث بوده؛ از آن قلندرمآبهای آنطوری نبوده است - البته جلسات خصوصی را کاری نداریم - مراتب علمی و فقه و اصولش هم طوری نبوده که کسی بتواند آنها را انکار کند؛ درعینحال کسی مثل آقای طباطبایی که جرأت کرد و فلسفه را ادامه داد و عقب نزد، اینطور مورد تهاجم قرار گرفت. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که امروز سطح تفکّرات و معرفت فلسفی ما در جامعه و بین علمای دین محدود است. با بودنِ استادی مثل آقای طباطبایی، جا داشت امروز تعداد زیادی استاد درجهی یک از تلامذهی ایشان در قم و دیگر شهرستانها داشته باشیم. آقای طباطبایی فرد فعّالی بود؛ بنابراین جریان فلسفیای که به وسیلهی ایشان پایهگذاری شد، باید به شکل وسیعی گسترش پیدا میکرد، که نکرده است. البته ما همان وقت مقلّد آقای «بروجردی» بودیم و الان هم با چشم تجلیل و تعظیم به ایشان نگاه میکنیم؛ اما بالاخره هرچه بود، نتیجهاش این شد. این نباید تکرار شود. مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان و دانشآموزان بسیجی «طرح ولایت» - 1378/06/13 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز بحمداللَّه نظام اسلامی ما مفتخر است که شخصیتهای برجستهی علمی و معنوی در آن حضور دارند؛ مثل همین شخصیت عزیز و عظیم - جناب آقای مصباح - که بحمداللَّه این کار هم از برکات ایشان است. من ایشان را نزدیک به چهل سال است میشناسم و به ایشان ارادت قلبی دارم؛ فقیه، فیلسوف، متفکّر و صاحبنظر در مسائلِ اساسی اسلام. اگر خدای متعال به نسل کنونی ما این توفیق را نداد که از شخصیتهایی مثل مرحوم علّامهی طباطبایی، یا مرحوم شهید مطهّری استفاده کند، بحمداللَّه این شخصیت عزیز و عظیم، خلاءِ آن عزیزان را در زمان ما پر میکنند. من حقیقتاً خدا را حمد و شکر میکنم که جامعهی ما و بخصوص نسل جوان ما به ایشان خیلی علاقه دارند. بنده از هرجا که کسب خبر کردم - در سرتاسر کشور - اطّلاع یافتم که نسل جوان ما به ایشان شدیداً علاقهمند و معتقد و قدردان است. مربوط به :پیام به کنگره بزرگداشت ملاصدرا - 1378/03/01 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما ایرانیان بیش از همه به این فلسفه الهی وامدار و بیش از همه در برابر آن مکلفیم. دوران ما با دمیدن خورشیدی چون امام خمینی که یگانهی دین و فلسفه و سیاست و خود یکی از صاحبنظران برجسته در حکمت متعالیه بود، و نیز با حوزهی درسی و تحقیقی پربرکت حکیم علامهی طباطبایی که استاد یگانه مبانی ملاصدرا در طول سی سال در حوزهی قم به شمار میرفت، و تلاش تلامذه و هم دورههای آنان، بیشک دورهی با برکتی برای فلسفه الهی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان - 1378/02/15 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یک یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری که «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل میکرد. معلوم میشد که مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد برروح مرحوم مطهری رضواناللَّهعلیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامه طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین کارهایی میکند. مربوط به :بیانات در جمع دانشجویان دانشگاه تهران - 1377/02/22 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جالب اینجاست که وقتی قید عدم تعبّد را جزو قیود حتمی و اصلی روشنفکری ذکر میکنند، نتیجه این میشود که علّامه طباطبایی، بزرگترین فیلسوف زمان ما که از فرانسه فلاسفه و شخصیتهای برجستهای مثل «هانری کربن» به اینجا میآیند و چند سال میمانند تا از او استفاده کنند، روشنفکر نیست؛ اما مثلاً فلان جوجه شاعری که به مبانی مذهب و مبانی سنّت و مبانی ایرانیگری اعتقادی ندارد و چند صباحی هم در اروپا یا امریکا گذرانده، روشنفکر است؛ و هرچه در اروپا بیشتر مانده باشد، روشنفکرتر است! ببینید چه تعریف غلط و چه جریان زشت و نامناسبی به نام روشنفکر در ایران ایجاد شده بود! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران - 1370/12/13 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : سال ۳۸ و ۳۹ که بنده تازه به قم رفته بودم، مرحوم آقای طباطبایی آن فیلسوف و عارف بزرگ جلسهی خواصی داشتند که روی روایتهای مختلفی بحث میکردند؛ مثلًا یک روایت را که آدم خیال میکرد روایت معروفی است و همهی زوایای آن شناختهشده است، از «کافی» انتخاب میکردند، بعد آنچنان در آن تعمق میکردند که ابعاد جدیدی از آن روایت برای حاضران در جلسه مکشوف میشد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران - 1370/12/05 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما نگاه کنید، آن آهنگی که مردم را به یاد معنویت و حقیقت و خدا میاندازد، آن را پخش کنید؛ یا با شعری همراهش کنید که آن شعر این خصوصیت را داشته باشد. مثلاً یکی از خوانندههای خوب ما غزل علامهی طباطبایی را خوانده است - «همی گویم و گفتهام بارها / بود کیش من مهر دلدارها» - این غزلی است که عارفی، فیلسوفی، اهل معنایی گفته و پُر از معنویت است. مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون دفتر نمایندگی ولىّفقیه در امور اهل سنت - 1370/08/27 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در همین منطقهی بلوچستان که شما الان هستید، سالها قبل از شما، علما و طلاب و روحانیونی از مناطق سنینشین به اینجا آمدند و در همین مساجد و در این روستاها زندگی کردند و علیالمنقول - که ظاهراً درست هم همین است - مردم شیعهی آنجا را سنی کردند! حالا ما نمیگوییم شما بروید مردم را شیعه کنید. قصد ما از ایجاد این دفتر، این نیست که ما برویم سنىِ بلوچستان را شیعه کنیم؛ اصلاً این جزو مقاصد ما نیست؛ حالا جزو نتایج باشد، آن بسته به این است که چه پیش بیاید. ما این کار را نمیخواهیم و به قصد آن نرفتهایم؛ ما به قصد کار دیگری رفتهایم: هدایت اسلامی مردم، هدایت فکری مردم، استحکام بنیهی انقلابی مردم. شما هرچه سختی بکشید، برای خدا و در راه خداست. خداوند انشاءاللَّه از شما قبول کند، و قبول خواهد کرد و توفیقاتی به شما خواهد داد. شما جوان هم هستید. این فکر هم پیش نیاید که حالا ما مثلاً دو سال، سه سال، پنج سال آمدیم و از درس و بحث ماندیم. در شرح حال علامهی طباطبایی ملاحظه کردهاید که میگفتند ایشان ده سال، دوازده سال به تبریز رفته و مشغول زراعت شدهاند. ده سال در زندگی ملایی که درس خوانده و بعد هم خواهد خواند، مگر چهقدر اثر دارد؟ شما بحمداللَّه فرصت زیاد دارید. بعلاوه، ما درس را برای چه میخوانیم؟ برای هدایت مردم. آدم درس میخواند تا مثلاً یک ملای بزرگ بشود و بتواند مردم را هدایت کند؛ خیلی خوب، این هدایت نقد در اینجا حاضر است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1370/01/26 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من از خود مرحوم علامهی طباطبایی(رضواناللهتعالیعلیه) شنیدم؛ نمیدانم این را در جایی هم نوشتهاند، یا نه. ایشان میفرمود: امام که به ما میگوید به طرف من بیایید، مثل آن کسی است که در قلهی کوهی ایستاده و به مردمی که در دامنه هستند، میگوید به این طرف بیایید. این معنایش آن نیست که هر یک از این راهروان و کوهنوردان میتوانند به آن قله برسند. نه، میگوید راه این طرف است، باید این طرف بیایید، کسی پایین نرود، کسی طرف سقوط نرود. یعنی اگر میخواهید درست حرکت کنید، راه حرکت این طرفی است که من ایستادهام. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنفرانس جهانی اهلبیت(ع) - 1369/01/26 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الآن متفکران ایرانی در باب مسائل اسلامی بحث کردهاند معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید مطهری به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کردهاند. تفکرات مرحوم طباطبایی و مرحوم مطهری این متفکران شیعه در زمینههای اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل فقه و عرفان و فلسفه و اینها که جای خود دارد. نباید اینگونه باشد که ما در باب مسائل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کممایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود. مربوط به :بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح - 1364/09/26 عنوان فیش : علامه طباطبایی کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : علمای بزرگ اسلام و آگاهان از معارف عمیق اسلامی هیچ وقت غافل از معارف انسانساز و جامعهساز و جهانساز اسلام نبودند. یعنی همان وقت ما در میان چهرههای بزرگ، روشنفکرترین روحانیون را مشاهده میکنیم. هم مرحوم آیتالله بروجردی یک روحانی روشنفکر و آگاه بود، هم در میان مؤلفین و محققین مرحوم علامهی طباطبائی یک چهرهی آشنا به مسائل جدید اسلامی بود و آگاه از مفاهیم نو اسلامی بود. و شاید از همهی اینها روشنبینتر و کیستر در مفاهیم و معارف اسلامی و آمیختهتر از لحاظ روحی و فکری با روح و محتوای انقلابی اسلام امام عزیزمان بود، که از دوران جوانی با نهضت اسلامی، با نهضت اجتماعی بر مبنای اسلامی خو گرفته بود، در این باره کتاب نوشته بود، برای این هدف والا تلاش کرده بود، برای تحقیق نظام حوزه با این هدف زحمت کشیده بود، و حتی ترکیب تمرکز ریاست حوزه به وسیلهی مرحوم آیتالله بروجردی را با دوستانشان داده بودند. اینها بود اما حقیقت اینکه جو و فضای عمومی حوزه اینجوری نبود. |