[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار شاعران مذهبی‌سرا - 1395/12/05
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه بحر موّاج معارف اسلامی است. شما این دعای اوّل صحیفه‌ی سجّادیّه را که در[باره‌ی] توحید است نگاه کنید، دعای دوّم را که درباره‌ی پیغمبر است نگاه کنید، دعای سوّم را که درباره‌ی مؤمنین است نگاه کنید، ببینید اصلاً چه هست؛ دعای پنجم صحیفه‌ی سجّادیّه: «اللَّهُمَّ أَغْنِنی عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک، وَ اکفِنی وَحْشَةَ الْقَاطِعِینَ بِصِلَتِک» اینها حرفهای خیلی مهمّی است؛ قطع قاطعین شما را وحشت‌زده نکند وقتی به خدا متّصلید. اینکه میگوید «وَ اکفِنی» این در واقع دارد درس میدهد به ما؛ فقط خواستن از خدا نیست، خواستن از خدا هم هست امّا فقط آن نیست. دارد به ما میگوید شما اکتفا کن به صله‌ی با پروردگار. بگذار همه‌ی دنیا [ارتباطشان را] قطع کنند، به قول خودشان [تو را] منزوی کنند. به درک! انزوای آنها چه ضرری به ما میزند؟ حالا از انزوا خارج شدیم، چه خیری بردیم؟ حالا مثلاً از انزوا خارج شدیم، کجاست [آن منفعت]؟ چه فایده‌ای را از خروج از انزوا [بردیم]؟ اینها ببینید معارف اسلامی است. «أَغْنِنی عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک» هبه‌ی تو مهم است، بخشش تو مهم است، هبه‌ی وهّابین چه اهمّیّت دارد که به ما هبه کنند و بخشش کنند و کمک کنند؟ غرض [اینکه] اینها یک دنیایی است.

مربوط به :بیانات در دیدار سفرا و رؤسای نمایندگی‌های سیاسی ایران در خارج از کشور - 1390/10/07
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من به شما عزیزان توصیه میکنم که با صحیفه‌ی سجادیه انس بگیرید، دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه را مکرر در مکرر بخوانید. این دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیه مال ماست. همه‌ی ادعیه‌ی صحیفه‌ی سجادیه همین طور است. آنجائی که ما را به یاد مرگ می‌اندازد، آنجائی که ما را از لغزشها برحذر میدارد، آنجائی که عظمت معنویت دستگاه الهی را، از پیغمبر و یاران و ملائکه‌ی الهی را به رخ ما میکشد، اینها همه‌اش برای ما استحکام‌بخش است. در هر میدانی، استحکام درونی برای ما تعیین کننده است. اگر ساخت درونی - چه درون شخصىِ خود ما، درون روحی و فکری خود ما، چه درون کلیت جامعه‌ی ما - ساخت مستحکمی بود، هیچ چیز نمیتواند در مقابلش بایستد. این، مهمترین و اولین توصیه‌ی من به شماست.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران - 1390/05/16
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من حالا فقره‌ای از یک دعائی را در نظر گرفته‌ام که چند دقیقه‌ای بعضی از جملات آن را عرض بکنم و تکراری باشد برای آن کسانی که شنیده‌اند، و تذکری باشد برای آن کسانی که نشنیده‌اند: دعای بیستم صحیفه‌ی سجادیه؛ دعای شریف معروف به مکارم‌الاخلاق.
اولِ این دعا میفرماید: «اللّهمّ صلّ علی محمّد و ءال محمّد و حلّنی بحلیة الصّالحین و البسنی زینة المتّقین»؛ آرایش بندگان صالح را به من عنایت کن، من را زینت بده به زینت صالحین، و زیور متقین را به من عنایت بفرما. یعنی من را جزو بندگان صالح و متقین و پرهیزگاران قرار بده. بعد درباره‌ی متقین خصوصیاتی را ذکر میکند، که اینکه میگوئیم زیور متقین را به من عنایت کن، من را مزین به زینت متقین کن، یعنی چه. در چه چیزی ما به زینت متقین و پرهیزگاران زیور پیدا کنیم و نزدیک شویم؟ معمولاً وقتی صحبت تقوا به نظر می‌آید، اجتناب از گناهان فردی و انجام عبادات و این چیزها به ذهن متبادر میشود - که البته آنها یقیناً هست؛ شکی نیست - اما اینجا امام سجاد (علیه الصّلاة و السّلام) بیست و دو سه مطلب را در ذیل این فقره بیان میکنند که ماها را متوجه به ابعاد جدیدی از معنای تقوا، مفهوم تقوا و مصداق تقوا میکند.
«و البسنی زینة المتّقین» در این چیزها: اول، «فی بسط العدل»؛ گستردن عدالت. عدالت را در میان جامعه مستقر کنیم؛ عدالت قضائی، عدالت به معنای تقسیم منابع حیاتی کشور میان آحاد مردم، عدالت به معنای تقسیم درست فرصتها میان مردم. تقوائی که از ما انتظار میرود، جزو پایه‌ها و مبانی این تقواست.
«و کظم الغیظ»؛ فرو خوردن خشم. یک وقت هست که شما یک فرد معمولىِ متعارفی هستید، خشم شما نسبت به یک برادر دینی است، نسبت به یکی از اهل خانواده است، نسبت به یکی از کارکنانتان است - کظم غیظ خیلی فضیلت دارد؛ «و الکاظمین الغیظ و العافین عن النّاس» - یک وقت هم هست که شما یک مسئول اجتماعی هستید، جایگاهی دارید؛ حرکت شما، اثبات و نفی شما، قول و فعل شما در جامعه اثر میگذارد؛ در یک چنین شرائطی، خشم شما دیگر با خشم یک آدم معمولی برابر نیست. علیه کسانی، علیه جریانی خشمگین میشویم و حرفی میزنیم؛ آثار اینچنین خشمی با آثار یک خشم معمولی که حالا انسان بر فرض خشمگین میشود و یک نفر را کتک میزند، خیلی متفاوت است. کظم غیظ؛ خشم را فرو بخورید؛ کار از روی خشم انجام نگیرد. ممکن است شما با یک کسی، با یک جریانی، با یک مجموعه‌ای موافق نباشید؛ اینجا استدلال و منطق حاکم باشد؛ اگر این استدلال و منطق آمیخته شد با خشم، کار را خراب میکند؛ تجاوز از حد انجام میگیرد، اسراف به وقوع میپیوندد؛ «ربّنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا». اسراف یعنی زیاده‌روی.
«و اطفاء النّائرة»؛ یکی از کارهائی که لازمه‌ی تقوای ماست، فرو نشاندن آتش است. این شعله‌ور شدن آتش - مراد، همین آتشهای اختلافاتی است که بین مجموعه‌ها هست، بین گروه‌ها هست، بین دستگاه‌ها هست - در حکم آتش سوزان است. سعی همه باید این باشد که اطفاء کنند. نباید بر روی آتش بنزین پاشید، نباید آتشها را مشتعل کرد. اینکه ما مکرر در مکرر توصیه میکنیم به دوستان، به مسئولین، به کسانی که تریبون دارند، به کسانی که حرفشان یا به طور عموم یا در بخشی از فضای کشور منعکس میشود، که گفته‌ها را، زبانها را، اظهارات را، تعبیرات را کنترل و مراقبت کنند، به خاطر این است. گاهی اوقات یک تعبیری نه فقط ضد اطفاء نائره است، بلکه مشتعل کردن هرچه بیشتر نائره است؛ اطفاء نیست، بلکه ضد اطفاء است.
«و ضمّ اهل الفرقة»؛ این کسانی که از جماعت مسلمین جدا میشوند، از جماعت کشور فاصله میگیرند، کوشش کنید اینها را نزدیک کنید، منضم کنید. کسانی که میانه‌ی راه هستند، اینها را به منزل مطلوب برسانید. نگذاریم با رفتار ما، با عمل ما، با اظهارات ما، با منش ما، کسانی که یک ایمان نیمه‌کاره‌ای دارند، بکلی از ایمان ببُرند؛ کسانی که نیمه‌ارتباطی با نظام دارند، از نظام منقطع شوند. عکس این عمل کنیم؛ کسانی که در نیمه‌ی راه هستند، اینها را جذب کنیم. مصداقهای تقوا و شعب تقوا اینهاست.
«و اصلاح ذات البین»؛ میانه‌ی افراد را اگر اختلافی وجود دارد، اصلاح کنیم. «و افشاء العارفة و ستر العائبة»؛ درباره‌ی اشخاص، نقاط مثبت را، نقاط خوب را افشاء کنیم، منتشر کنیم. از کسی، از مسئولی کار خوبی سراغ دارید، این را بیان کنید و بگوئید. نقطه‌ی مقابل: اگر چنانچه نقطه‌ی منفیای سراغ دارید، این را افشاء نکنید. افشاء نکردن معنایش این نیست که نهی از منکر نکنید؛ چرا، به خود آن کسی که به کارش اشکالی وارد است و باید ایراد گرفته شود، گفته بشود؛ اما افشاء کردن این چیزها مصلحت نیست. در این باره صحبتهای زیادی هست. این یک بخشی از این دعاست. بیست و دو سه مطلب بود که حالا این شش هفت تایش را اجمالاً عرض کردیم. دلهامان را به این سمت ببریم. از خدا بخواهیم که «البسنی زینة المتّقین»؛ آرایش متقین را به ما بدهد. بالاخره چاره جز این نیست. روزه هم در قرآن «لعلّکم تتّقون» است؛ روزه را واجب فرمود برای اینکه ما تقوا پیشه کنیم. از جمله‌ی موارد تقوا اینهاست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام سجاد (علیه السلام) به خداوند متعال عرض میکند: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین». خب، انسان در همه‌ی طول عمر در طریق هدایت بوده، اما باز امام دعا می کند که: «امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین»؛ معلوم میشود خطرناک است.
حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است
کس ندانست که آخر به چه حالت برود
در ادامه‌ی روایت میفرماید: «قال موسی یا رب فما لمن صنع ذا؟ فاوحی الله الیه یا موسی اما الزاهدون فی الدنیا ففی الجنه و اما البکائون من خشیتی ففی الرفیع الاعلی لایشارکهم فیه احد». این رتبه‌ی عالی، مخصوص این کسانی است که دل رقیق آنها، دل حساس آنها در مقابل ذکر الهی به خشوع درمیاد و این خشوع، چشم آنها را می گریاند. «و اما الورعون عن معاصی فانی افتش الناس و لا افتشهم»؛ اغماض الهی، غمض عین الهی از بعضی از لغزشها و کوتاهی‌هایی که قهرا انسان از آنها برکنار نیست. این حدیث سندش هم معتبر است؛ «عن ابی ابی عمیر عن رجل من اصحابه». مراسیل ابن ابی‌عمیر در حکم مسانید است.
فرمودند و درست هم همین است که وقتی طلبه وارد حوزه و این صراط میشود، با شوق و رغبت به معنویت و روحانیت به معنای واقعی کلمه است - در این شکی نیست - سالها هم در این راه ما راه رفتیم، حرکت کردیم، درس خواندیم، نفس کشیدیم؛ اما در عین حال بایستی به خدای متعال پناه برد، بایستی از خدا کمک خواست، باید از او توفیق طلبید؛ بدون توفیق الهی، کار خیلی مشکل است. امام سجاد (علیه الصلوة و السلام) در دعای صحیفه‌ی سجادیه عرض می کند: «هذا مقام من استحیا لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک». این چه حالتی است این چه وضعی است که امام سجاد عرض میکند من شرمنده هستم؟

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم - 1389/08/02
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
پروردگارا! مرگ ما را آنچنانی که امام سجاد علیه‌السلام از خدا درخواست کرده است] امتنا مهتدین غیر ضالین، طائعین غیر مستکرهین غیر عاصین [ ، قرار بده. مرگ ما را به شهادت در راه خودت قرار بده.

مربوط به :خطبه‌های نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1389/03/14
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آنچه که مبنا و معیار جاذبه‌ی امام و دافعه‌ی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفه‌ی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند. مکرر عرض کرده‌ایم که دعاهای امام سجاد واقعاً جزو برترین گنجینه‌های معارف اسلامی است. در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است. در دعای چهل و چهارم صحیفه‌ی سجادیه - که دعای ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائی را از خدای متعال برای ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جمله‌ی چیزهائی که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همه‌ی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛ مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد.

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1388/06/29
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد به پروردگار عالم عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک و سمّیته التّوبة»؛ این باب را باز کردی به روی ما که به سوی عفو تو بشتابیم، از نعمت عفو و رحمت تو بهره ببریم. این در، درِ توبه است؛ پنجره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی دلگشا به سوی فضای مصفای عفو الهی . اگر خدای متعال راه توبه را به روی بندگان باز نمیکرد، وضع ما بندگان گنهکار خیلی بد میشد.

مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان‌ - 1388/02/23
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دشمن ما دستگاه عظیم استکبار است که مهمترین تصمیم‌گیرهایش سرمایه‌داران صهیونیست و کمپانیدارها و تراست‌دارها و کارتل‌دارهای گردن‌کلفت دنیایند. این، در مقابل نظام اسلامی ایستاده است و البته از همه‌ی شیوه‌ها هم استفاده میکند. ضربه به او خورده است که این جور میبینید از همه‌ی امکانات استفاده میکند، از همه‌ی وسائل استفاده میکند. حالا از ایجاد واگرائی نسبت به عقاید اسلامی، سوق دادن جوان به مواد مخدر، به فساد، به استفاده‌ی از غفلت بعضی از دستگاه‌ها، جوانها را آسیب‌پذیر کردن، تا اختلافات مذهبی، تا اختلاف شیعه و سنی، تا فلان گروهک؛ و اگر دستش برسد در متن مسئولین بالا و نیمه‌بالای جمهوری اسلامی هم نفوذ بکند، این کار را هم میکند. همه‌ی تلاش را دارند میکنند. با همه‌ی این تلاشها مؤمنین ایستاده‌اند: «کالجبل الرّاسخ لا تحرّکه العواصف». این تندبادها نمیتواند جمهوری اسلامی را تکان بدهد.
ما به دل خودمان نگاه میکنیم، به دل مردممان نگاه میکنیم، رحمت الهی را مشاهده میکنیم. وقتی میبینیم عزممان راسخ است، وقتی میبینیم تحریک دشمن ما را متحرک نمیکند، اخم او ما را نمیترساند، وعده‌ی او ما را به او دلخوش و خوش‌بین نمیکند، میفهمیم رحمت الهی است؛ خدای متعال پشت سر همه‌ی این عوامل ظاهری و مادی است؛ دست قدرتمند الهی پشت این نظام است و دارد او را به پیش می‌برد؛ دارد هدایت میکند. «اللّهمّ انّما یکتفی المکتفون بفضل قوّتک». در دعای صحیفه‌ی سجادیه - من توصیه میکنم همه‌ی شما را که با صحیفه‌ی سجادیه انس پیدا کنید؛ دعاهای امام سجاد (سلام اللَّه علیه) - آمده: همه‌ی کسانی که در دنیا قدرتی دارند، اکتفاء ذاتیای دارند، ریزه‌خوار قدرت تو هستند؛ در مشت قدرت تو هستند. «فصلّ علی محمّد و اله و اکفنا و انّما یعطی المعطون من فضل جدتک فصلّ علی محمّد و اله و اعطنا و انّما یهتدی المهتدون بنور وجهک فصلّ علی محمّد و اله و اهدنا». اعتماد به خدا، اکتفاء به کفایت الهی، پشتگرمی به رحمت و هدایت خدا، مگر میگذارد انسان ناامید شود. به مردم خودمان هم که نگاه میکنیم، عین همین را میبینیم.

مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان‌ - 1388/02/23
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دشمن ما دستگاه عظیم استکبار است که مهمترین تصمیم‌گیرهایش سرمایه‌داران صهیونیست و کمپانیدارها و تراست‌دارها و کارتل‌دارهای گردن‌کلفت دنیایند. این، در مقابل نظام اسلامی ایستاده است و البته از همه‌ی شیوه‌ها هم استفاده میکند. ضربه به او خورده است که این جور میبینید از همه‌ی امکانات استفاده میکند، از همه‌ی وسائل استفاده میکند. حالا از ایجاد واگرائی نسبت به عقاید اسلامی، سوق دادن جوان به مواد مخدر، به فساد، به استفاده‌ی از غفلت بعضی از دستگاه‌ها، جوانها را آسیب‌پذیر کردن، تا اختلافات مذهبی، تا اختلاف شیعه و سنی، تا فلان گروهک؛ و اگر دستش برسد در متن مسئولین بالا و نیمه‌بالای جمهوری اسلامی هم نفوذ بکند، این کار را هم میکند. همه‌ی تلاش را دارند میکنند. با همه‌ی این تلاشها مؤمنین ایستاده‌اند: «کالجبل الرّاسخ لا تحرّکه العواصف». این تندبادها نمیتواند جمهوری اسلامی را تکان بدهد.
ما به دل خودمان نگاه میکنیم، به دل مردممان نگاه میکنیم، رحمت الهی را مشاهده میکنیم. وقتی میبینیم عزممان راسخ است، وقتی میبینیم تحریک دشمن ما را متحرک نمیکند، اخم او ما را نمیترساند، وعده‌ی او ما را به او دلخوش و خوش‌بین نمیکند، میفهمیم رحمت الهی است؛ خدای متعال پشت سر همه‌ی این عوامل ظاهری و مادی است؛ دست قدرتمند الهی پشت این نظام است و دارد او را به پیش می‌برد؛ دارد هدایت میکند. «اللّهمّ انّما یکتفی المکتفون بفضل قوّتک». در دعای صحیفه‌ی سجادیه - من توصیه میکنم همه‌ی شما را که با صحیفه‌ی سجادیه انس پیدا کنید؛ دعاهای امام سجاد (سلام اللَّه علیه) - آمده: همه‌ی کسانی که در دنیا قدرتی دارند، اکتفاء ذاتیای دارند، ریزه‌خوار قدرت تو هستند؛ در مشت قدرت تو هستند. «فصلّ علی محمّد و اله و اکفنا و انّما یعطی المعطون من فضل جدتک فصلّ علی محمّد و اله و اعطنا و انّما یهتدی المهتدون بنور وجهک فصلّ علی محمّد و اله و اهدنا». اعتماد به خدا، اکتفاء به کفایت الهی، پشتگرمی به رحمت و هدایت خدا، مگر میگذارد انسان ناامید شود. به مردم خودمان هم که نگاه میکنیم، عین همین را میبینیم.

مربوط به :خطبه‌های نماز عید سعید فطر - 1387/07/10
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
]در ماه مبارک رمضان[ همه‌ی افراد، مخصوصاً جوانها به محافل دعا و توجه و تذکر؛ از قشرهای مختلف، با انواع سلائق گوناگون اجتماعی و فردی و سیاسی و غیره رونق بخشیدند؛ همه آمدند دستها را به دعا بلند کردند و دلهایشان را با خدا آشنا کردند. خود این توجه و توسل و این توفیقی که انسان پیدا میکند، لطف الهی است؛ خود این توجه پروردگار است که در همین دعای وداع ماه مبارک رمضان، امام سجاد (علیه‌السّلام) میفرماید: «تشکر من شکرک و أنت ألهمته شکرک»؛ تو بودی که شکرگزاری را به دل شاکران الهام کردی. «و تکافئ من حمدک و انت علّمته حمدک»؛ تو بودی که توفیق دادی، تعلیم دادی که بتواند حمد تو را به جا بیاورد.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیه‌السلام) - 1387/04/26
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بخصوص من در این ایام اعتکاف، صحیفه‌ی سجادیه را توصیه میکنم. این صحیفه‌ی سجادیه واقعاً کتاب معجزنشانی است. خوشبختانه حالا ترجمه هم شده و ترجمه‌هائی هست. سال گذشته ترجمه‌ی خوبی از صحیفه‌ی سجادیه را به من دادند و آن را دیدم؛ ترجمه‌ی بسیار خوبی است. از این معارف موجود در دعاهای حضرت علی‌بن‌حسین (سلام الله علیه) در صحیفه‌ی سجادیه، استفاده کنند؛ بخوانند؛ تأمل کنند.
اینها فقط دعا نیست؛ درس است؛ این کلمات امام سجاد - و همه‌ی ادعیه‌ای که از ائمه (علیهم‌السّلام) مأثور است و بدست ما رسیده است - پر است از معارف.

مربوط به :بیانات ‌در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم‌ - 1387/03/21
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
انسان گاهی اوقات وارد یک می‌دانی می‌شود، پاک وارد می‌شود، لیکن ممکن است خدای نکرده پاک از آنجا بیرون نیاید. انگیزه‌های مادی جذابند، خطرناکند. پول چیز خطرناکی است عزیزان من! ببینید امام سجاد (سلام الله علیه) در آن دعای مرزدارانِ صحیفه‌ی سجادیه، که به مرزداران و سربازان و مجاهدان جبهه دعا می‌کند، از جمله‌ی دعاهایش این است که پروردگارا! یاد مال فتون را از دل این‌ها ببر. این تعبیر «فتون»؛ فتنه‌انگیز، فقط در مورد مال در این دعا به‌کار رفته؛ «المال الفتون». مال، فتنه‌انگیز است.

مربوط به :بیانات ‌در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم‌ - 1387/03/21
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دعا! دعا هم خیلی چیز مهمی است و به نظر من صحیفه‌ی سجادیه‌ی مبارکه یکی از بهترین ذخایر معنوی ماست، اگر بتوانیم از این استفاده کنیم. با این دعاهای صحیفه‌ی سجادیه که هر کدامی یک بابی است، هر کدامی یک دنیای خاصی است، یک دریایی است و معارف را به انسان تعلیم می‌‌دهد، دل انسان را نرم می‌کند، خشوع را به انسان تعلیم می‌‌دهد، مأنوس باشید.

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی - 1386/03/08
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام سجاد در دعای ابوحمزه عرض میکند: «اللّهم فارحمنی إذا انقطعت حجّتی و کلّ عن جوابک لسانی و طاش عند سؤالک ایّای لبّی»، در مقابل سؤال الهی حجت انسان و استدلال انسان تمام میشود - به تعبیر رائجِ امروز، انسان کم میآورد - زبان انسان از گویائی میافتد و حتّی ذهن و عقل و لبّ انسان هم آشفته میشود؛ «و طاش عند سؤالک ایّای لبّی». آنهایی که خودشان را زیر مداقه‌ی یک محاسبه قرار دادند، امید فرجی دارند. وقتی به نامه‌ی اعمال خود نگاه کردیم و دیدیم این نقاط کمبود وجود دارد، چون هنوز وقت باقیست و عمر باقیست، جبران میکنیم؛ «و أنیبوا إلی ربّکم» - «أنیبوا» یعنی برگردید و جبران کنید - اگر دیدیم نقاط روشنی وجود دارد، به کمک الهی، به توفیق الهی و به هدایت الهی دلگرم و امیدوار میشویم؛

مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان - 1385/08/17
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام سجاد (سلام‌اللَّه علیه) در یکی از ادعیه‌ی صحیفه‌ی ثانیه‌ی سجادیه از خدای متعال شش چیز میخواهد، که یکیاش این است: «و لبّاً راجحاً»؛ باطنم از ظاهرم بهتر باشد. ماها در این زمینه گرفتاریم. باید باطنمان از ظاهرمان بهتر باشد. این قداست را چگونه حفظ کنیم؟ حفظ قداست با سلامت مالی، سلامت اخلاقی و حفظ زىّ طلبگی است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی - 1385/03/29
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعای صحیفه‌ی سجادیه میفرماید: «فالویل الدائم لمن اغترّ بک»، «ما اطول تردّده فی عقابک»، «ما ابعده عن الفرج». مغرور شدن به خدا یعنی نابحق از خدا توقع کردن؛ بدون اینکه انسان عمل صالحی را به میدان بیاورد، از خدا پاداش بخواهد؛ این که انسان بگوید، ما که بنده‌ی خوب خدا هستیم و خدا حتماً به ما کمک خواهد کرد؛ این که انسان از حلم الهی سوء استفاده کند و به گناه ادامه بدهد؛ از عذاب خدا خود را ایمن بداند؛ اینها همه غرّه شدن به خداست. امام سجاد میفرماید: خدایا! مصیبت دائمی برای آن کسی است که به تو غرّه بشود. این غرّه شدن به خدا، همان بلایی است که بر سر بنی اسرائیل آمد.

مربوط به :‌‌بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانه‌ی ماه محرم‌ - 1384/11/05
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
حادثه‌ی عاشورا، خشک و صرفاً استدلالی نیست، بلکه در آن عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمی است؛ لذا ما را امر میکنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح کردن. زینب کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) در کوفه و شام منطقی حرف میزند، اما مرثیه میخواند؛ امام سجاد بر روی منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموی میکوبد، اما مرثیه میخواند. این مرثیه‌خوانی تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود.

مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ی تهران‌‌ - 1384/07/29
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعای ابوحمزه‌ی ثمالی از قول امام سجاد (علیه‌السّلام) این‌طور عرض میشود: «و لیس من صفاتک یا سیّدی أن تأمر بالسّؤال و تمنع العطیّة و انت المنّان بالعطیّات علی اهل مملکتک»؛ تو به بندگانِ خودت دستور بدهی که از تو بخواهند، اما بنا داشته باشی که خواسته‌ی آنها را عملی نکنی؛ این امکان ندارد. وقتی خدای متعال به من و شما امر میکند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خدای متعال تصمیم دارد که آنچه را میخواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان اللَّه لیفتح لعبد الدّعاء فیغلق عنه باب الاجابة واللَّه اکرم من ذلک»؛ خدای متعال کریم‌تر از آن است که باب دعا را باز کند، اما باب اجابت را ببندد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز عید فطر - 1383/08/24
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام سجاد در دعای وداع ماه رمضان - که ظاهراً دعای چهل وپنجم صحیفه است - آن چنان از فراق ماه رمضان می نالد؛ بارها و بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: «السّلام علیک». این جا سلام به معنای بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و شبهای نورانی است؛ خداحافظی با این قطعه ی بهشتی از زمان عمر ما و از طول دوران سال، ماه رمضان، است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/12/27
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نقل شده است بعد از آن‌که امام سجاد علیه‌السّلام پس از حادثه عاشورا به مدینه برگشت - شاید از آن وقتی که این کاروان از مدینه بیرون رفت و دوباره برگشت ده، یازده ماه فاصله شده بود - یک نفر خدمت ایشان آمدو عرض کرد: یابن‌رسول‌اللَّه! دیدید رفتید، چه شد! راست هم میگفت؛ این کاروان در حالی رفته بود که حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، خورشید درخشان اهل‌بیت، فرزند پیغمبر و عزیزِ دل رسول‌اللَّه، در رأس و میان آنها بود؛ دختر امیرالمؤمنین با عزت و سرافرازی رفته بود؛ فرزندان امیرالمؤمنین - عباس و دیگران - فرزندان امام حسین، فرزندان امام حسن، جوانان برجسته و زبده و نامدار بنی‌هاشم، همه با این کاروان رفته بودند؛ حالا این کاروان برگشته و فقط یک مرد - امام سجّاد (علیه‌السّلام) - در این کاروان هست؛ زنها اسارت کشیده، رنج و داغ دیده‌اند؛ امام حسین نبود، علیاکبر نبود، حتی کودک شیرخوار در میان این کاروان نبود. امام سجّاد علیه‌السّلام در جواب آن شخص فرمود: فکر کن اگر نمیرفتیم، چه میشد! بله، اگر نمیرفتند، جسمها زنده میماند، اما حقیقت نابود میشد؛ روح ذوب میشد؛ وجدانها پایمال میشد؛ خرد و منطق در طول تاریخ محکوم میشد و حتی نام اسلام هم نمی‌ماند.
...
همان نکته‌ای که امام سجاد علیه‌السّلام فرمود که «اگر نمیکردیم چه میشد»، این را یک روز مردم ایران در زندگی خودشان تجربه کردند. آن روزی که کشور به کودتای امریکایی ۲۸ مرداد تهدید شد، اگر حضور مردم در صحنه تأمین میشد و مردم به صحنه میآمدند، بیست‌وپنج سال آن دیکتاتوری سیاه و از دست رفتن آن دوران بسیار حسّاس و مهم و هدر رفتن آن همه ثروت مادّی و معنوی را تجربه نمیکردند. مردمی که نقطه مقابل این را هم تجربه کردند؛ یعنی در انقلاب اسلامی به صحنه آمدند، حضور پیدا کردند و دیدند چطور میتوان با حضور در صحنه بدون سلاح، مستحکم‌ترین دژ استکبار را در منطقه تصرّف کرد؛ میتوان امریکا را از یک نقطه بسیار مهم و اساسی اخراج کرد؛ میتوان امریکا را از ایران بیرون راند؛ پایگاه قدرت و نفوذ امریکا علیه تمام منطقه را تبدیل کرد به پایگاهی علیه منافع و سلطه‌گری امریکا. این را مردم امتحان کردند و دیدند.

مربوط به :بیانات در جمع اساتید، فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه - 1379/07/14
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دعای شریف مکارم الاخلاق را - که دعای بیستم صحیفه‌ی سجادیّه است - زیاد بخوانید تا ببینید آن چیزهایی که امام سجاد علیه‌السّلام در این دعا از خدا خواسته است، چیست. بسیاری از این چیزها یا بسیاری از دعاهای دیگر را ما به عنوان اخلاق نیکو نمیشناسیم. مفاهیم و مضامینی که در همین دعای پنجم صحیفه‌ی سجادیّه هست: «یا من لاتنقضی عجائب عظمته» - که شروعش این‌طوری است - برای ما درس است؛ «الّلهم اغننا عن هبة الوهّابین بهبتک و اکفنا وحشة القاطعین بصلتک». با کلمات ائمّه، با دعاهای صحیفه‌ی سجادیّه، با این داروهای شفابخشی که میتواند بیماریهای اخلاقی ما را شفا بخشد و زخمهای وجود ما را درمان کند، خودمان را آشنا کنیم. قدر بدانید این دعا و توسّل و تضرّع و توجه و نورانیّتی که از این راه حاصل میشود. این همه چیز است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1376/09/13
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دعای دیگری مربوط به روز عرفه در صحیفه سجادیه هست، که از فرزند این بزرگوار است. من یک وقت این دو دعا را با هم مقایسه میکردم؛ اوّل دعای امام حسین را میخواندم، بعد دعای صحیفه سجّادیه را. مکرّر به نظر من این طور رسیده است که دعای حضرت سجّاد، مثل شرح دعای عرفه است. آن، متن است؛ این، شرح است. آن، اصل است؛ این، فرع است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1376/09/13
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر در این جامعه، توجّه و توسّل همراه با معرفت باب شود - نه توسّلِ علیالعمیاء، نه توسّلِ بدون معرفت و بدون درک - و معنای صحیح توسّل الیاللَّه که قرآن و روایات و ادعیه و نهج‌البلاغه به ما توصیه میکنند، رواج یابد - صحیفه سجادیه هم در این مورد میتواند نقش بسیار خوبی ایفا کند - و خود شما و جوانانی که با شما معاشرند با این مراحل معنوی مأیوس شوید و فرزندان خود را که به مرور به مرحله جوانی پا میگذارند، با این مقام معنوی و با این مرحله معنویت و توجّه و حضور آشنا کنید؛ آن هم در قالب کلمات امام سجّاد علیه‌السّلام در صحیفه سجادیّه و از این قبیل چیزها - و البته نهج‌البلاغه هم همین روح معنوی را دارد - آن وقت این جامعه، جامعه‌ای است که هر گونه دشمن مستکبری باید حقیقتاً از آن بیمناک باشد؛ باید نسبت به جذب و هضم آن ناامید باشد؛ باید بداند که تا روح اسلام، تا معنویّت اسلام، تا تعبّد به اسلام و عقیده به اسلام در جامعه هست، هیچ عاملی نمیتواند این ملت و این جامعه را از صراط مستقیم انقلاب اسلامی منحرف کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان - 1376/08/14
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در اسلام، همان قدر که ظلم‌کردن بد است، تسلیم ظلم شدن هم همان‌قدر بد است. شما در دعای مکارم‌الاخلاق میبینید که امام سجّاد میگوید: «ولا اظلمن و انت مطیق للدفع عنی و لا اظلمن و انت قادر علیالقبض منی» . در قرآن میفرماید: «لاتَظلمون و لاتُظلمون»؛ نه ظلم کنید، نه قبول ظلم کنید و زیر بار ظلم بروید. مگر ممکن است کسی مسلمان باشد، اعتقاد به اسلام داشته باشد، درعین‌حال ظلم و زور را از هر کسی قبول کند؛ چه برسد به دشمن دیرینه‌ی ملت ایران - یعنی امریکا - که این همه به ملت ایران ضربه زده است. این‌که درست نیست.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در دعای وداع ماه مبارک رمضان - که دعای چهل‌وپنجم صحیفه سجادیه است - امام سجّاد علیه‌الصّلاةوالسّلام به ذات مقدّس ربوبی عرض میکند: «انت الّذی فتحت لعبادک باباً الی عفوک»؛ تو آن کسی هستی که به روی بندگانت، دری به عفو خودت باز کردی. «و سمیته التوبة» ؛ و اسم آن باب را باب توبه گذاشتی. «و جعلت علی ذلک الباب دلیلا من وحیک لئلا یضلّوا عنه»؛ و یک راهنما هم از قرآن و وحی برای این در گذاشتی تا بندگان تو این در را گم نکنند. بعد از جملاتی میفرماید: «فما عذر من اغفل دخول ذلک المنزل بعد فتح الباب و اقامة الدلیل»؛ انسان، دیگر عذرش چیست که از این درِ گشوده و از این مغفرت الهی، استفاده نکند! راه مغفرت الهی هم، استغفار - یعنی طلب مغفرت - است. از خدا باید مغفرت را بخواهید.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران‌ - 1375/10/28
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اندک کار کوچکی که انسان انجام میدهد، مغرور میشود. در تعبیرات دعا و روایت داریم که «الاغترار باللَّه». در دعای چهل‌وششم صحیفه سجّادیه که روزهای جمعه خوانده میشود، عبارتی وجود دارد که خیلی تکان دهنده است. میفرماید: «و الشّقاء الاشقی لمن اغترّ بک»؛ بالاترین شقاوتها، متعلّق به کسی است که به تو مغرور شود. «مااکثر تصرّفه فی عذابک و ما اطول تردّده فی عقابک و ما ابعد غایته من الفرج و ماأقنطه من سهولة المخرج». کسی که مغرور میشود - به تعبیر این روایت - دچار حالت «اغترار باللَّه» میگردد. غرور، این‌گونه است. مغرور، خیلی دور از آبادی است، خیلی دستش کوتاه از رهایی و سلامتی است. چرا؟ به خاطر این که اندک کار کوچکی که انجام داد، دو رکعت نمازی که خواند، مثلاً خدمتی برای مردم انجام داد، پولی در فلان صندوق انداخت، یا کاری در راه خدا انجام داد، فوراً مغرور میشود که ما دیگر پیش خدای متعال، کار خودمان را درست کردیم و حساب خودمان را ساخته و پرداخته نمودیم و احتیاج به چیزی نداریم! این را به زبان نمیآورد، اما در دل او این‌گونه میگذرد.

مربوط به :بیانات در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش‌ - 1375/01/28
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما ملاحظه فرمایید که امام سجاد علیه الصّلاة والسّلام، آن مرکز نورانیّت، آن معدن معنویت و کمال، زیْنِ همه عابدین عالم، در دعاهای صحیفه سجادیه، با خود چگونه مواجه میشود و خود را چطور در مقابل پروردگار عالم قرار میدهد و استغاثه میکند! در نیمه شب و بعد از نماز شب؛ آن هم نه نماز شبِ آدم معمولی و عادی، بلکه نماز شبِ سیّد سجاد، آن امام همام به پروردگار عالم رو میکند و میگوید: «و هذا مقام من استجبی لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک». یعنی «پروردگارا! من به خاطر نفس خودم، به خاطر ضعفها و نقصهای خودم از تو شرمنده‌ام. بر نفس خود خشمگینم و از تو راضیام.» این جمله را امام سجاد علیه‌الصّلاة والسّلام، به پروردگار عالم میگوید: «فتلقّیک بنفس خاشعه و رقبة خاضعه.» بازنگری در خود این است، که انسان، آسمان کمال را مرحله پس از مرحله طی میکند و کامل میشود. اگر انسانهای والا پدید می‌آیند و اگر معنویّات و زیباییها خود را ظاهر میکنند و نشان میدهند، همه بر اثر بازنگری در خود و دیدن نقایص و عیبهای خود است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌‌های نمازجمعه - 1373/11/28
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام سجّاد علیه‌الصّلاة والسلام، «صحیفه سجّادیه» را به صورت دعا تنظیم فرموده و اصلاً دعا خوانده است؛ اما این کتاب، پُر از معارف الهی و اسلامی است. توحید خالص در صحیفه سجّادیه است. نبوّت و عشق به مقام تقدّس نبىّ اسلام علیه و علی آله الصّلاة والسّلام در صحیفه سجّادیه است. مثل بقیه دعاهای مأثور، معارف آفرینش در این کتاب است. همین «دعای ابوحمزه ثمالی» که مخصوص سحرهاست - سعی کنید آن را بخوانید و در معنایش توجه و تدبّر داشته باشید - و همین «دعای کمیل» که شبهای جمعه خوانده میشود، از جمله دعاهایی است که سرشار از معارف اسلامی است و در آنها حقایقی به زبان دعا بیان شده است. نه این‌که آن بزرگوار - امام سجّاد علیه‌الصّلاة والسّلام - نمیخواسته دعا کند و دعا را پوشش قرار داده است؛ نه. دعا میکرده، مناجات میکرده و با خدا حرف میزده است. منتها انسانی که قلبش با خدا و با معارف الهی آشناست، حرف زدنش هم این گونه است. حکمت از او سرریز میشود و دعای او هم عین حکمت است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1373/11/14
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در باب ماه رمضان، چند جمله از دعای چهل و چهارم «صحیفه سجادیه»، که مربوط به همین ماه است، انتخاب کرده‌ام و ان‌شاءاللَّه، همین چند جمله را برای شما ترجمه میکنم. اما قبل از آن، خواهش میکنم عزیزان من، بخصوص جوانان، با صحیفه سجّادیه اُنس بگیرند؛ زیرا همه چیز در این کتابِ ظاهراً دعا و باطناً همه چیز، وجود دارد. امام سجّاد علیه‌الصّلاة و السّلام، در این دعا هم مثل بقیه دعاهای صحیفه سجادیه، با این‌که در مقام دعا و تضرّع است و با خدای متعال حرف میزند، اما سخن گفتنش، کأنّهُ از یک روال استدلالی و ترتیب مطلب بر دلیل و معلول بر علّت، پیروی میکند. اغلبِ دعاهای صحیفه سجادیه - تا آن‌جا که بنده سیر کرده‌ام - همین حالت را دارد. همه چیز مرتّب و چیده شده است. مثل این است که یک نفر، در مقابل مستمعی نشسته و با او به صورت استدلالی و منطقی حرف میزند. همان ناله‌های عاشقانه هم که در صحیفه سجّادیه آمده است، همین حالت را دارد.
در این‌جا نیز همین طور است. امام در اوّل دعای مورد اشاره میفرماید: «الحمدللَّه الّذی جعلنا من اهله(۳)»؛ «ما را اهل حمد قرار داد.» ما از نعم الهی غافل نیستیم، و او را حمد و شکر میکنیم. او راههایی در مقابل ما باز کرده است، که به حمدش برسیم. همچنین، غایات و راههایی معیّن فرموده و ما را در این راهها به رفتن واداشته است.
بعد میرسد به این جمله: «والحمدللَّه الذی جعل من تلک السّبل شهره شهر رمضان»؛ «حمد خدای را که یکی از این راههایی که ما را به او؛ به کمال و به بصیرت نسبت به معدن عظمت میرساند، همین ماه رمضان است.» امام تعبیر میکند به «شَهره»؛ یعنی «شهر خودش». شهر خدا را یکی از این راهها قرار داد. خیلی پرمعناست. اگر فکر کنیم همه ماهها ماه خدا و مال خداست؛ وقتی که مالک همه وجود، بخشی از وجود را معیّن میکند و آن را به خود نسبت خاص میدهد، معلوم میشود نسبت به این بخش، توجّه و عنایت ویژه‌ای دارد. یکی از این بخشها، همین «شهراللَّه» است؛ شهر خدا، ماه خدا. خودِ این نسبت، در فضیلت ماه رمضان، کافی است. «شهر رمضان، شهر الصیام و شهرالاسلام.» ماه روزه؛ ماهی که روزه آن، یکی از ابزارهای بسیار کار آمد برای تهذیب نفس است؛ چرا که در آن گرسنگی کشیدن و با هوسها و اشتهاها مبارزه کردن نهفته است.
شهر اسلام، یعنی شهر «اسلام الوجه لدی اللَّه»؛ «در مقابل خدا تسلیم بودن.» خوب؛ انسانی جوان است و وقتی روزه میگیرد، گرسنه است، تشنه است و تمام غرایز، او را به سمت هوس و اشتهایی میخواند. ولی او، در مقابل همه این غرایز می‌ایستد. برای چه!؟ برای اجرای امر پروردگار. و این، تسلیم در مقابل پروردگار است. در هیچ روزی از روزهای سال، یک مسلمان، به طور عادّی، این همه در مقابل خدا تسلیم نیست که در روزهای ماه رمضان به طور عادی تسلیم است. پس، «شهر اسلام» شهر تسلیم است.
امام، در ادامه دعا میفرماید: «و شهر الطّهور»؛ «شهرِ پاکیزه کننده است.» در این ماه، عواملی وجود دارد که روح ما را پاک و طاهر میکند. آن عوامل چیست؟ یکی روزه است؛ یکی تلاوت قرآن است و یکی دعا و تضرّع است. این همه دعاها، ارزاق طیبّه و طاهره‌ای است از مائده‌های ضیافت الهی که خدای متعال در این ضیافت یک ماهه خود، مقابل مردم گذاشته است. مضمون کلام امام این است که خدا در این ضیافت، با روزه از شما پذیرایی میکند.
روزه یکی از مائده‌های الهی است. چنان که قرآن هم، در این ضیافت عظیم، یکی دیگر از مائده‌های الهی محسوب میشود. از این مائده‌ها، هر چه بیشتر استفاده کنید، بنیه معنویتان قویتر خواهد شد و خواهید توانست بارهاىِ سنگینِ حرکت به سمت کمال و تعالی را راحت‌تر بکشید. آن‌گاه خوشبختی به شما نزدیکتر خواهد شد.
بعد میفرماید: «و شهر التّمحیص»؛ این ماه، ماه تمحیص است. «تمحیص» یعنی چه؟ یعنی خالص کردن. مقصود این است که در این ماه، ناب و خالص شویم.
عزیزان من! در وجود شما، زرِ ارزشمندی نهفته است که متأسفانه، در موارد بسیاری، این زر، با خاک، با مس و با اشیای کم قیمت، در هم آمیخته و مخلوط شده است. گنجی است در درون شما که در هم آمیخته با خار و خاشاک است. همه زحمت انبیای الهی برای این بود که من و شما بتوانیم آن زر، آن عنصر قیمتی را در وجود خودمان ناب و خالص کنیم و از بوته درآوریم. امتحانها و شدّتها در دنیا برای این است. تکلیفهاىِ سخت که خدای متعال به اشخاصی متوجّه میکند، برای این است. مجاهدت در راه خدا، برای این است. شهید، که این قدر در راه خدا ارزش دارد، همه ارزشش برای این است که با آن مجاهدتِ بزرگ و نهادنِ جان در معرض فدا کردن، توانسته است خود را ناب و خالص کند؛ مثل خالص شدنِ طلا و بیرون آمدن از بوته.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز عید فطر - 1372/12/22
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
در یکی از دعاهای صحیفه‌ی سجّادیه صحیفه‌ی ثالثه‌ی سجّادیه در آخر دعایی که ما بین نافله و فریضه‌ی صبح خوانده می‌شود، از امام سجّاد علیه‌السّلام چنین نقل شده است: «اللّهم ارزقنی عقلًا کاملًا و عزماً ثاقبا و لبّاً راجحاً و قلباً زکیاً و علماً کثیراً و ادباً بارعا.» آن حضرت، شش چیز از خدای متعال خواسته است.
می‌فرماید: خدایا! عقل کامل، اراده‌ی نیرومند، لبّ راجح که من روی این خواسته‌ی سوم می‌خواهم تکیه کنم دل پاکیزه، دانش بسیار، و ادبی برجسته و درخشانْ به من عنایت کن!
نکته‌ی و خواسته‌ی سوم، «لبّ راجح» است. معنایش این است که «باطن و مغزِ کار من، از ظاهر و شکل کار من، بیشتر باشد.» ببینید امام سجّاد، علیه‌السّلام از خدا چه خواسته است! من می‌خواهم برای شما مردم مؤمن، برای ملت بزرگ ایران، برای دلهایی که به نور ایمان روشن شد و با سخن و عمل خودْ دنیایی را روشن کرد، این نکته را تکرار کنم: «لبّاً راجحاً.»
ما، دو نوع آدم داریم: یک نوع، آدمی است که هرچه هست، در ظاهر اوست. ظاهرش جذّاب و چشمگیر و احیاناً خاشع‌کننده و خاضع‌کننده است. اما باطنش پوک و پوچ است؛ چیزی در او نیست. این، بدترین نوع آدمی است که می‌خواهد منشأ آثار بزرگ باشد. پناه‌برخدا! اما یک نوع دیگر، آدمی است که باطن او بر ظاهرش ترجیح دارد. ظاهرش هرچه هست، باطن او بهتر و بیشتر از ظاهر، جذّابیت دارد. امام سجّاد علیه‌السّلام به ما درس می‌دهد که از خدا بخواهیم آدمی از نوع دوم باشیم.
می‌دانیم که دعاها، فقط خواستن از خدا نیست؛ بلکه درس برای خود ما نیز هست. ریاکاری، مالِ آدمِ نوعِ اوّل است. صومعه، از آنِ آدمِ نوع اوّل است. پوکی و بی‌مغزی، ویژه‌ی آدمِ نوعِ اوّل است. چنین آدمی، نه در جنگ به درد می‌خورد، نه در شدّت به کار می‌آید و نه بارهای سنگین را می‌تواند بر دوش بگذارد. هرچه دارد، فقط ظاهر است! اما تربیت اسلامی، غیر از این است. تربیت اسلامی بر این مبناست که ظاهرت را باید حفظ کنی، اما باطنت باید از ظاهرت بهتر باشد. کسانی نگویند «ظاهر هرطور بود، بود. اصل، باطن است.» بله، اصل باطن است. اما ظاهر باید نمودار باطن باشد:
«الظاهر عنوان الباطن»
ظاهر را هم باید درست کرد. هیچ‌کس نباید تظاهر به کار خلاف کند. اگر از عمل و سیمای کسی آثار عبادت خدا دیده و شناخته شود، تأثیر بسیار خوبی می‌گذارد. اما در همان حال، باید باطن از ظاهر، بهتر و سنگین‌تر باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1372/01/04
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
کسی که با زمزمه‌ی امام سجّاد علیه الصّلاة و السّلام آشنا باشد، خوب میفهمد که علّت انقطاع ما از راه خدا، علّت دوری ما از معنویّات، علّت محرومیت ما و امثال ما از دست یافتن به آن مقامات معنوی و ملکوتی، گرفتاریهایی است که در اثر پیروی از شهوات و اطاعت از نفس امّاره، دچار آن میشویم.
در دعای ابی حمزه، امام سجّاد علیه الصّلاة و السّلام عرض میکند: «فرّق بینی و بین ذنبی المانع عن لزوم طاعتک.» یعنی ای پروردگار من! بین من و گناهی که نمیگذارد ملازم با اطاعت تو باشم، جدایی بینداز. پس معلوم میشود که گناهان که اساس در معنای گناه، همین چیزهایی است که انسان به تبع شهوات و نفسانیّات خود، به آن‌ها دست میزند و مرتکب میشود نمیگذارند که انسان پرواز کند و اوج بگیرد.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه - 1371/12/07
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این صحیفه‌ی سجادیه را اگر مطالعه کنید و جنبه‌ی دعایی کلمات را ندیده بگیرید، هر دعای آن یک درس عالی از معارف اسلامی و قرآنی است. اگر کسی خطبه‌ی امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، در توحید را که خطبه‌ی اول نهج‌البلاغه است، جلو خودش بگذارد، یا دعای اول صحیفه‌ی سجادیه را که در تحمید است - حمد الهی است - جلو خودش بگذارد، میبیند این دو مثل همند و فرقی با هم ندارند. خطبه‌اند و درسند. امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، در مقابل جمعی از مردم ایستاده و معارف الهی را بیان کرده و امام سجاد علیه‌الصّلاةوالسّلام، دعا کرده و به زبان دعا، همان معارف را بیان فرموده است. یا دعای هشتم نهج‌البلاغه - که من بعضی از فقراتش را یادداشت کرده‌ام - یک درس اخلاقی است. کأنه خطبه‌ای است که کسی بخواند، یا یک سخنرانی برای مردم بکند و لغزشگاههای اخلاقی را برای آنان بیان نماید.
امام سجاد علیه‌الصّلاةوالسّلام، این دعا را با این زبان بیان کرده است: «اللهم انی اعوذ بک من هیجان الحرص و سورة الغضب.» حرص، افزایش حرص، شدت خشم، غلبه‌ی حسد، ضعف صبر، کمی قناعت، «شکاسة الخلق» بداخلاقی، «الحاح الشهوة» شهوت‌رانی زیاد، «ملکة الحمیه» تعصبهای ناحق و جانبداریهای به ناحق، «استصغار المعصیه و استکبار الطاعه» گناه خود را کوچک دانستن و طاعت خود را بزرگ شمردن، «سوء الولایت لمن تحت ایدینا» اداره‌ی بد مجموعه‌ای که در اختیار ما و زیر دست ماست، «ان نعضد ظالماً او نخذل ملهوفا» به ظالمی کمک کردن و بیچاره‌ای را یاری نرساندن. همه‌ی این مطالب را امام سجاد علیه‌الصّلاةوالسّلام، در یک دعا، با این زبان بیان میکند، که خدایا، من به تو پناه میبرم از این چیزها. اینها درسهای اخلاقی است. دعاهای صحیفه‌ی سجادیه، دعای ابوحمزه‌ی ثمالی، دعای افتتاح، یا بقیه‌ی دعاهای ماه رمضان - شب و روز جمعه و بقیه‌ی اوقات - و تمام این دعاهایی که از ائمه علیهم‌السّلام به ما رسیده است، پر است از معارف اسلامی درباره‌ی توحید، درباره‌ی نبوت، درباره‌ی حقوق، درباره‌ی وضع جامعه، درباره‌ی اخلاق، درباره‌ی حکومت و درباره‌ی همه‌ی مسائلی که انسان احتیاج دارد از اسلام بداند. در این دعاها، برای ما مطالبی هست که به زبان دعا، معارف بیان شده است و ائمه‌ی ما علیهم‌السّلام، در دوران حاکمیت طواغیت، توانسته‌اند این معارف را از این راه به مردم برسانند. این هم یک دیدگاه دیگر در باب دعاست.

مربوط به :بیانات در روز ۲۹ ماه مبارک رمضان‌ - 1366/03/07
عنوان فیش : صحیفه سجادیه
کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
این فصل یک ماهه ]ماه مبارک رمضان، فصل بسیار باارزش و قیمتی است. در این سی روز یا بیست‌ونه روز، خدا لیلةالقدر را قرار داده و لیلةالقدر یک فرصت استثنایی در طول سال برای انسان است. که اگر انسان توانسته باشد آن شب را درک بکند، خیر زیادی گیرش آمده. در دعای وداع ماه رمضان - نه این دعای وداعی که در صحیفه سجادیه است - بلکه دعایی که در مفاتیح‌الجنان است، میگوید: «و ان تجعلنی برحمتک ممّن خرت له لیلة القدر و جعلتها له خیرا من الف شهر» خدایا ! من را از کسانی قرار بده که توفیق درک لیلةالقدر را به دست آوردند و لیلةالقدر برای آنها از هزار ماه بهتر و باارزش‌تر شده. لیلةالقدر برای همه این‌گونه نیست. آن کسی که برای او شب بیست‌وسوم یا شب بیست‌ویکم ماه رمضان، با شب بیست‌وسوم هر ماه دیگری فرق ندارد - نه ذکری، نه توجهی، نه حالی، نه گریه‌ای، نه تضرّعی؛ با غفلت میگیرد میخوابد، یا اصلاً یادش نمی‌آید که لیلةالقدر است، یا خدای نکرده آلوده به گناه و هوای نفس هم میشود - برای چنین انسانی لیلةالقدر بهتر از هزار شب نیست؛ یک شب است، آن هم یک شب خسران‌بار که برای او خیری ندارد. لیلةالقدر برای آن کسی از هزار ماه بهتر است که ساعات و دقایق آن شب را قدر بداند؛ از دقایق آن شب استفاده بکند. در آن دعا میخوانیم که خدایا ما را از آن کسانی قرار بده که شب قدرشان پوچ نمیشود؛ از دست نمیرود.
دعای چهل‌وپنجم صحیفه سجادیه یک نمونه از دعاهایی است که ائمه به ما یاد داده‌اند که مضمون قابل توجهی درباره اهمیت ماه رمضان دارد. من فکر کردم که مقداری از این دعا را برایتان فقط ترجمه بکنم، تا با زبان این دعا آشنا بشویم. این یکی از نقیصه‌های ماست که دعاها را بدون توجه میخوانیم و معنایش را نمیفهمیم؛ از بعضی که قادریم معنایش را بفهمیم، تأمل و تدبر نمیکنیم؛ دعا میخوانیم، حواسمان هم جای دیگری است! در حالی که این دعاها همه دفترهای ارزشمند معرفت و نسخه‌های عشق و محبت است و خیلی چیزها در این دعاهاست که اگر ما به آنها توجه کنیم، میتوانیم آنها را بیاموزیم. بعضیها دعا را تفسیر میکنند که البته خوب است، لکن وقتی بنده یک کلمه دعا را با بیست کلمه تفسیر میکنم، این دیگر کلام امام نیست؛ اگر بشود کلام امام را در یک کلمه زیبا، شکیل و خلاصه، بازگرداند، آن وقت یک مقداری از لطف کلام امام را به ما خواهد داد. آن تفسیرهای مفصل برای این‌که انسان معارف را یاد بگیرد، خوب است؛ اما برای این‌که لذت سخن امام را که خیلی هم زیباست، درک کند، نه؛ آنها خوب نیست. بعضیها که بدون توجه دعا میخوانند، نمیفهمند که این دعای کمیل که راحت آن را میخوانند و از آن عبور میکنند، چه سوز و گدازی دارد؛ چه قطعه زیبایی از لحاظ هنری و ادبی است و چه مضامینی در آن وجود دارد. حالا برای این‌که مقداری از مضامین این دعاها معلوم بشود، من به‌قدری که البته وقت داشته باشیم، ترجمه ساده‌ای میکنم. خیلی طول نمیدهم و همه‌اش را هم ترجمه نمیکنم.
اللّهم یا من لا یرغب فی الجزاء و یا من لا یندم علی الاعطاء»؛ ای خدایی که از ما پاداش نمیخواهی و ای کسی که از بخشش خود به ما پشیمان نمیشوی - حالا من دیگر عبارتهای عربیاش را نمیخوانم، فقط فارسی ترجمه میکنم - و ای کسی که با بندگان به طور برابر رفتار نمیکنی؛ مثل رفتار خود آنها با آنها رفتار نمیکنی. نعمت تو همواره شروع‌کننده است؛ یعنی بدون این‌که قبلاً استحقاقی وجود داشته باشد. عفو و بخشش تو یک نوع تفضل از سوی توست. عقوبت و سزا دادن تو عدالت توست. و قضاء و تقدیر و حکم تو یک خیر برای بنده توست. اگر به کسی چیزی عطا کنی، آن را با منّت آمیخته نمیکنی و اگر از کسی چیزی را منع کنی و به او ندهی، این از روی ظلم و تعدی به آن کس نیست. آن کسانی که شکر تو را میگویند، از آنها سپاسگزاری میکنی؛ در حالی که این خودِ تو هستی که شکر را در دهان آنها گذاشتی. آن کسانی که سپاس تو و ستایش تو را میکنند، تو به آنها پاداش میدهی؛ در حالی که این تو هستی که ستایش خودت را به آنها یاد دادی. گناهانی را میپوشانی؛ در حالی که میتوانی آنها را برملا کنی. به کسانی میبخشی که میتوانی از آنها نعمتت را باز بداری. آن کسی که گناه او را پوشاندی، گاهی شایسته برملا کردن است. آن کسی که به او نعمت دادی، گاهی شایسته منع کردن است؛ اما تو همه کارت را بر تفضل و گذشت قرار دادی. با کسی که تو را معصیت میکند، با بردباری و حلم برخورد میکنی. و به کسی که با گناه به خودش ظلم میکند، مهلت میدهی. بندگانت را مهلت و فرصت میدهی تا بتوانند به تو انابه کنند و برگردند. به آنها سزای عملشان را زود نشان نمیدهی، شاید بتوانند توبه کنند؛ این لطفی است از تو که نگذاری بندگانت با کار زشت، خودشان را به مهلکه بیاندازند؛ این محبت توست که نگذاری آدمهای شقی، با شقاوت خودشان، بدبختی را زود برای خودشان تدارک ببینند. تو فقط کسانی را ساقط میکنی که شقاوت آنها در مقابل گذشت و اغماض تو تکرار شده؛ و این کرم و لطف و محبت و حلم توست. تو آن پروردگاری هستی که بر روی بندگانت راهی باز کردی که آن راه، به عفو و گذشت تو منتهی میشود؛ آن راه را توبه نامیدی. آن راه را از طریق وحىِ خودت به ما نشان دادی تا هرگز در آن راه گمراه نشویم. در قرآنت به ما گفتی: «تُوبوا الی الله توبة نصوحا»؛ توبه کنید و به سوی خدا برگردید؛ توبه‌ای از روی راستی و درستی؛ شاید خدا بدیهای شما را بپوشاند و جبران کند - اینها آیه قرآن است - و شما را به بهشتی که در زیر آن نهرها و جویبارها جاری است وارد کند؛ در آن روز که خدا پیغمبرش و کسانی را که به پیغمبر ایمان آورده‌اند، سرافکنده نخواهد کرد. و نور پیغمبر و مؤمنان در پیش روی او و در سمت راست اوست و آنها پیش میروند. و آنها به تو میگویند پروردگارا نورت را به ما کامل کن و مغفرتت را بر ما نازل کن؛ تو بر همه چیز توانایی.
این راهی است که خدا در قرآنش برای توبه به ما نشان داده و نشان داده که ما میتوانیم توبه کنیم: «فما عذر من اغفل دخول ذلک المنزل بعد فتح الباب»؛ عذر کسی که پس از گشودن در، وارد آن نمیشود چیست؟ تو آن کسی هستی که هر روز برای نفع بندگانت معامله را به سمت آنها گرداندی و به سود آنها تغییر دادی و در قرآن گفتی: «من جاء بالحسنة فله عشر امثالها»؛ هر کس یک کار نیک بکند، ده برابر پاداش میگیرد؛ و اگر کسی یک کار بد بکند، فقط یک برابر سزای آن کار را خواهد چشید. امام در این‌جا آیات مربوط به پاداش مؤمنین را ذکر میکند، بعد درباره ذکر الهی مطالبی را بیان میکند؛ آیات گوناگونی را میآورد و سپس میرسد به این‌جا و میگوید:
اگر هر یک از مخلوقات تو این‌طور، دیگران را به راه سود و بهره آنها راهنمایی میکرد، به احسان و امتنان موصوف میشد - یعنی مثلاً شما به کسی پولی قرض بدهید، بعد بگویی اگر بخواهی من این پول را در وقت معین از تو نگیرم و به تو ببخشم، راهش این است که این کار را بکنی؛ مرتب راه جلوی پای افراد بگذاری. اگر بخواهی این بدی را که به من کردی، از تو بگذرم، راهش این است که این عمل را انجام بدهی - «فلک الحمد ما وجد فی حمدک مذهب»؛ ای خدای بزرگ سپاس و ستایش مخصوص توست و برای توست و تو را باید به هر اندازه و از هر راهی و با هر لفظی که ممکن است، حمد کرد. به همین ترتیب یاد نعمتهای الهی را میکند.
بعد امام سجاد (علیه‌الصّلاةوالسّلام) میرسد به ماه رمضان و میگوید: پروردگارا ! از جمله بهترین و برگزیده‌ترین نعمتهای تو ماه رمضان بود که آن را از بین سایر ماهها امتیاز بخشیدی و قرآن و نور را در این روزها نازل کردی و ایمان ما را در این روزها مضاعف ساختی و روزه را بر ما واجب کردی که این خود وسیله اوج ماست. و ما را در عبادت در این ایام ترغیب کردی و لیلةالقدر را که بهتر از هزار ماه است در ماه رمضان قرار دادی و ما را با این ماه بر دیگران امتیاز بخشیدی. و ماه رمضان به مدت یک ماه با ما بود و این مصاحبت، مصاحبت بسیار نیکویی بود و ما از این مصاحبت هیچ دلگیر نیستیم؛ بلکه از مفارغت این ماه دلگیریم. و با این ماه وداع میکنیم؛ مانند وداع با کسی که دوری او برای ما سخت و دشوار است. و منتظر هستیم که این ماه کِی بار دیگر به ما برگردد و با این زبان با ماه برگزیده تو حرف میزنیم.
از این‌جا به بعد، امام سجاد شروع میکند در عبارات بسیار شورانگیز و عاشقانه‌ای با ماه رمضان سخن گفتن: «السّلام علیک یا شهر الله الاکبر»؛ بدرود ای بزرگترین ماه خدا و ای جشن اولیاء خدا. «السّلام علیک یا اکرم مصحوب من الاوقات»؛ بدرود ای شریفترین و عزیزترین مصاحب از وقتها و زمانها و ای بهترین ماه از لحاظ روزها و ساعتها. «السّلام علیک من شهر قربت فیه الامال»؛ بدرود ای ماهی که آرزوها در آن به ما نزدیک شد؛ یعنی ما با تلاش خودمان، تلاش مضاعفان، به آمال و آرزوهای حقیقی و انسانی خودمان نزدیک شدیم.
به همین ترتیب با این جملات و کلمات، امام سجاد این ماه مبارک را بدرود میگوید و از لیلةالقدر و از دعا و از قرآن و از مغفرت در این ماه به گرمی و مشتاقانه حرف میزند و بعد از خدای متعال درخواست میکند که: خدایا آنچه را که در این ماه به ما رسیده، برای ما نگه دار؛ و آنچه را که ما از این ماه به دست نیاوردیم، این محرومیت ما را به عنوان یک نقص، به عنوان یک ضعف، مورد ترحم خودت قرار بده و برای ما جبران کن. و بعد امام سجاد آرزو میکند که یکبار دیگر این ماه برگردد.
این یک نمونه از دعاهای این ماه شریف بود که در پایان این ماه از زبان سیدالساجدین و معلم دعا و ذکر و یاد، مقداری از آن را معنا کردیم. من اعتقادم این است که این دعاها با ترجمه‌های خوبی باید ترجمه بشود. کسانی که قادر بر ترجمه خوب این دعاها هستند، منهای تفصیل و تشریح و تفسیر و توضیح، خودِ دعا را با یک زبان گویا و روشن و شیوا که تا حدی متناسب با بیانات خود امام سجاد باشد، ترجمه کنند و در اختیار فارسی زبان هایی که عربی نمیدانند، بگذارند، تا اینها در این دعاها تدبر کنند و ببینید که چگونه میشود با خدا حرف زد.