![]() |
[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی - 1377/12/04 عنوان فیش :وجود ریشه حزب جمهوری اسلامی در قبل انقلاب کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تحزب, حزب جمهوری اسلامی, وضعیت سیاسی در رژیم پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : راجع به خودِ تحزّب. اوّلاً بدانید من خودم قبل از پیروزى انقلاب، سالهاى متمادى دنبال همین تحزّب بودم. بعد هم دو، سه سال به پیروزى انقلاب مانده بود که ما نشستیم و یک حزب را پایهریزى کردیم. البته آن وقت تشکیل حزب خیلى خطرناک بود؛ چون به ما که اجازه نمىدادند؛ باید مخفى مىبود و کار مخفى هم واقعاً خطر داشت. کافى بود که یک مجموعهى مثلاً ده نفرى، بیست نفرى دور هم جمع شوند ولو برود؛ هرچند هنوز هیچ کار هم نکرده باشند، یا یک کار سیاسى خیلى ساده کرده باشند، که هر کدام به سالهاى متمادى زندان محکوم شوند و بعضى از آنها زیر شکنجهها تلف گردند. لذا اینطور بود که ما آن وقت مصلحت نمىدانستیم که بیاییم اساسنامهى حزبى براى این تشکّل درست کنیم. البته تشکّل بود، ارتباطات بود؛ حتّى بعد از آن هم که من در سال پنجاه و شش به ایرانشهر تبعید شده بودم، ارتباط حزبى ما برقرار بود؛ یعنى مثلاً گاهى اوقات مرحوم باهنر از تهران به آنجا مىآمدند و با هم تبادل نظر مىکردیم. در آن زمان بعضى مواقع بحثهایى مطرح مىشد و مثلاً مىگفتند که این موضوعات را شما بررسى کنید؛ اما نه روى کاغذ. تا اینکه پیروزى انقلاب شد و ما همان چند روز اوّل نشستیم و آن اساسنامه را تدوین کردیم و حزب[جمهوری] را راه انداختیم. بنابراین، من به حزب به معناى صحیحش معتقدم؛ لیکن آن چیزى که امروز در جامعهى ما مىگذرد - این تشکیلات حزبىاى که الان به وجود مىآید - شکل غلط حزبى است. مربوط به :بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی - 1377/12/04 عنوان فیش :دادگاه ویژه روحانیت؛ یکی از حسنات امام (ره) کلیدواژه(ها) : دادگاه ویژه روحانیت, ارتباط آیت الله خامنهای با امام خمینی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : [دادگاه روحانیت] یکى از حسنات امام است و خلاف قانون نیست؛ قانون اساسى آن را نفى نکرده است. من در اینجا فلسفهى دادگاه ویژهى روحانیت را براى شما بگویم. ببینید؛ در نظامى که مسؤولان بلندپایهى کشور مىتوانند روحانى باشند - مثل رئیس جمهور - یا باید روحانى باشند - مثل رئیس قوّهى قضایّیه (رئیس قوّهى قضاییّه شرایطى دارد که در غیرروحانیون نیست؛ باید مجتهد باشد) - یا نمایندگان مجلس که مىتوانند روحانى باشند، مىتوانند غیرروحانى باشند؛ یعنى روحانیون براى اینکه در داخل تشکیلات نظام بیایند و نفوذ قانونى پیدا کنند، میدان دارند؛ از طرف دیگر، روحانیون نفوذ مردمى دارند، مسجد دارند، محراب دارند، دست و پا دارند؛ در چنین نظامى، دادگاههاى معمولى قادر نیستند روحانى را درست و بجا و کماهوحَقّه محاکمه کنند. مثلاً اگر یک روحانى سرشناس خطایى را مرتکب شود، کدام دادگاهى است که جرأت کند سراغ او برود؟ کدام مأمورى است که جرأت کند سراغ او برود؟ کدام بازجویى است که بتواند از او بازجویى کند؟ البته ممکن است کسانى شجاع باشند و بگویند نخیر، ما این کار را انجام مىدهیم؛ اما باید هزینهى زیادى صرفش بشود؛ در حالى که یک طلبهى جوان در یک دادگاه ویژه راحت مىتواند این آقا را پاى سؤال و جواب و استنطاق بنشاند. مثلاً یک طلبهى نسبتاً جوان مثل آقاى رىشهرى، یک مرجع تقلید مثل آقاى شریعتمدارى را راحت محاکمه کرد. این جز از دادگاه ویژهى روحانیت برنمىآمد؛ امام این را مىدانستند. از طرف دیگر، وقتى این تمکّن در روحانیون هست، در میان آنها کسانى هم پیدا مىشوند که تخلّف کنند. امام رضواناللَّهتعالىعلیه در یک سخنرانى راجع به روحانیون صحبت مىکردند و از آنها تعریف مىکردند؛ بعد گفتند: «اى بسا خرقه که مستوجب آتش باشد»! یعنى این طور نیست که هر کس لباس روحانیت بر تنش هست، آدم مقدّسى است؛ نخیر، کسانى هم از روحانیون ممکن است تخلّف کنند. وقتى دادگاه روحانیت هست، جلوِ این تخلّفات را مىگیرد؛ چون کاربرد و نفوذ و اقتدارش را نسبت به خودشان مىدانند. بنابراین، دادگاه روحانیت یک ضرورت بود و هست و جزو کارهاى خوب امام رضواناللَّهتعالىعلیه محسوب مىشود. البته بنده هم در ایجاد این دادگاه بىنقش نبودم. خود امام به این کار معتقد بودند و در ذهنشان بود؛ من هم یک روز خدمتشان رفتم و مطلبى را گفتم، که همانجا فهمیدم در ایشان خیلى اثر کرده است. |