[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش :مادر، پایه‌ای برای بهشتی شدن انسان
کلیدواژه(ها) :
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
نقش مادر از دوران حمل و بارداری شروع می‌شود و تا آخر زندگی انسان ادامه دارد. مردی که به دوران جوانی رسیده یا از دوران جوانی هم عبور کرده، باز تحت تأثیر عطوفت و محبت و شیوه‌های خاص مادرانه‌ی مادر است. اگر زنان ما از لحاظ رتبه‌ی معرفتی و بینش و معلومات، سطح خود را ارتقاء دهند، این نقش با هیچ نقش دیگری، با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی تا آخر قابل مقایسه نیست. یک وقت مادری از لحاظ معرفت سطح‌اش پایین است؛ البته این نمی‌تواند در دوران بزرگی اثرگذاری کند؛ این گناهِ کم بودن معلومات یک انسان است؛ این نقصِ تأثیر مادری نیست. مادر است که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگی‌های اخلاقیِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل می‌کند.
همه تحت تأثیر مادران هستند. آن‌که بهشتی می‌شود، پایه‌ی بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات».(1)
1 )
مستدرك‏ الوسائل ، محدّث نورى ‏ج  15 ص  180 ؛
كنز العمال :ج 16 ص 461 ؛ 
جامع الصغیر: ج 1ص 563 ؛

الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ
ترجمه :



مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش :ارزش فاطمه زهرا(سلام‌اللَّه‌علیها) به عبودیت و بندگی خدا
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها), عبودیت, حضرت مریم(سلام الله علیها), حضرت یوسف‏(علی نبینا و اله و علیه السلام)
نوع(ها) : قرآن, حدیث, نهج‌البلاغه

متن فیش :
ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و می‌گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می‌شود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین»(1) «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمی‌کرد، صدّیقه‌ی کبری نمی‌شد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمه‌ی فضائل همه‌ی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) قطره‌هایی هستند از دریای وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»(2) اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را می‌شناسد. مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمی‌کنیم: «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک»؟(3) در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار می‌گیریم؛ آیا به‌خاطر به‌دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیفِ خود و امر و نهی الهی درباره‌ی خود صرف‌نظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهی را انتخاب خواهیم کرد؟ وقتی گفتن سخنی برای انسان ضرر مادی دارد، وقتی حرکتی هوس‌های گناه‌آلود انسان را برآورده می‌کند، ما سر دو راهی قرار می‌گیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنی و تقوا و بندگی خدا را؛ یکی از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیارِ ماست، اما خدای متعال می‌داند که ما چه راهی را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهی هست. اگر شما انسانی هستید که این قدرت در شما وجود دارد که در مقابل کوهی از ارزش‌های مادی و برآورنده‌ی هوس‌ها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند برای شما شایستگی‌هایی در نظر می‌گیرد. «و مریم ابنة عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا»(4) خدای متعال بیهوده به مریم این‌قدر لطف نمی‌کند. این، کلام قرآن است. او با همه‌ی وجود پاکدامنی خود را حفظ کرد، لذا شایسته‌ی این شد که مادر عیسی شود. حضرت یوسف در عین جمال و جوانی و برخورداری از عزت مادی در خانه‌ی عزیز مصر، روی هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایسته‌ی مقام والایی شد که خدا به او داد؛ یعنی پیغمبری. خدا این را می‌داند که این بنده چنین جوهری دارد و این‌چنین اراده‌ی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسؤولیت‌های بزرگ و سنگین دیگری - که هر کدام باز به نوبه‌ی خود اجرهای بزرگی دارد - در نظر می‌گیرد. «امتحنک اللَّه الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة»(5) خدای متعال می‌داند که فاطمه‌ی زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن.
1 ) سوره مبارکه النساء آیه 69
وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسولَ فَأُولٰئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ ۚ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفيقًا
ترجمه :
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!

2 ) خطبه 2 : از خطبه‏هاى آن حضرت است پس از باز گشت از صفّين
أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ وَ أَسْتَعِينُهُ فَاقَةً إِلَى كِفَايَتِهِ إِنَّهُ لَا يَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزِنَ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَ فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ وَ النُّورِ السَّاطِعِ وَ الضِّيَاءِ اللَّامِعِ وَ الْأَمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَةً لِلشُّبُهَاتِ وَ احْتِجَاجاً بِالْبَيِّنَاتِ وَ تَحْذِيراً بِالْآيَاتِ وَ تَخْوِيفاً بِالْمَثُلَاتِ وَ النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِيَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَكَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ‏ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُكُهُ أَطَاعُوا الشَّيْطَانَ فَسَلَكُوا مَسَالِكَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُكْرَمٌ و منها يعني آل النبي عليه الصلاة و السلام‏ هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ وَ مِنْهَا يَعْنِي قَوْماً آخَرِينَ‏ زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ( صلى‏الله‏عليه‏وآله )مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِي‏ءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ
ترجمه :
خداى را سپاس كه تتميم نعمتش را طالبم، و فروتنى در برابر عزّتش را جويايم، و پناه او را از نافرمانيش‏ خواهانم، از او درخواست يارى دارم كه به كفايتش نيازمندم، آن را كه او هدايت كند گمراه نشود، و هر كه را او دشمن بدارد نجات نيابد، و هر كه را او كفايت كند محتاج نگردد، زيرا او سنگين‏ترين وزنه‏ها، و بهترين اندوخته‏هاست. و شهادت مى‏دهم كه جز خداى يگانه خداى نيست و او را شريكى نمى‏باشد، شهادتى كه خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقيقتش پايبندم. به آن شهادت تمسك داريم تا زمانى كه خدا زنده‏مان مى‏دارد، و آن را براى دشواريهاى قيامت ذخيره مى‏كنيم، كه اين گواهى استوارى ايمان، سر لوحه احسان، مايه خشنودى حق، و عامل طرد شيطان است. و شهادت مى‏دهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دين مشهور، و نشانه معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان، و دستور روشن و آشكار به سوى مردم فرستاد، تا شبهه‏هاى آنان را بر طرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان اتمام حجت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت بر حذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند، رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنه‏اى بودند كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايه‏هاى يقين‏ متزلزل، و اصل دين گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ريخته بود، راه رهايى بر مردم تنگ، و مصدر هدايت پوشيده، چراغ راهنما خاموش، و گمراهى نسبت به همه فراگير بود. خداوند نافرمانى مى‏شد، و شيطان يارى داده مى‏شد، ايمان ورشكسته، پايه‏هايش فرو ريخته، نشانه‏هايش متغير و ناشناخته، راههايش ويران و پوشيده، و آثار جاده‏هايش از بين رفته بود. شيطان را فرمان برده، راههاى او را پيموده، و به آبشخورهاى او وارد شده بودند. آثار شيطان به وسيله متابعانش به كار افتاده، و پرچمش بر افراشته شده بود، در فتنه‏هايى كه همچون حيوان چموش آنان را لگد مال مى‏كرد، و زير سم خود مى‏كوبيد، و باز هم (به انتظار فتنه‏اى بيش) بر سر سم خود ايستاده بود. در آن فتنه سر گردان و حيران و نادان و دچار حيله شيطان بودند. آن بزرگوار در بهترين خانه و كنار بدترين همسايگان جاى داشت. خوابشان بيدارى بود، و سرمه چشمشان اشك، سوزان، در سرزمينى مى‏زيستند كه آگاهشان دهانش دوخته، و نادانشان به تخت عزت نشسته بود. قسمتى از آن در باره آل پيامبر عليهم السّلام است اهل بيت رسول جايگاه راز حق، و پناهگاه امر يزدان، و ظرف علم رحمان، و مرجع دستور خدا، و مخازن كتابهاى پروردگار، و كوههاى پشتوانه دين الهى‏اند. به وسيله آنان كژيهاى دين را راست، و لرزش بدنه آيين را آرام نمود قسمتى از آن در باره قومى ديگر مخالفان حق بذر نافرمانى و انحراف پاشيدند، و آب فريب پاى آن ريختند، و بدبختى و سقوط درو كردند. با آل محمّد- درود خدا بر او و آل او باد- احدى از اين امت را نمى‏توان مقايسه كرد، و هيچ گاه آنان را كه نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جارى است نمى‏شود همپايه آنان دانست. آنان پايه دين و ستون يقين‏اند. افراط گرايان به آنان باز گردند، و عقب مانده‏ها به ايشان رسند (تا هدايت شوند)، ويژگيهاى حقّ ولايت مخصوص آنان، و وصيت و ارث پيامبر خاص ايشان است. اكنون حق‏ به حق دار رسيده، و خلافت به جايگاه خودش باز گشته است.

3 )
تهذيب‏الأحكام ، شیخ طوسی ج  6 ص 9 ح 12 ؛
مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص 711 ؛ 
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 97، ص 194ح11 ؛

إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ ص وَ أَتَانَا بِهِ وَصِيُّهُ ع فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَى لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَايَتِكِ.»
ترجمه :
عیسی بن محمد عریضی گفت روزی امام باقر (ع) مارا خبر داد كه هنگامی كه به جانب قبر مادرت فاطمه(س) رفتی بگو ای امتحان شده ای كه خدایى كه تو را آفرید قبل از اینكه تو را بیافریند، تو را آزمود پس تو را در برابر آزمایشش شكیبا یافت. و گمان داریم كه ما دوستانت و تصدیق كنندگان شما و صبركنندگان به همه چیزی كه پدرت(ص) و جانشینش (ع) برای ما آورد، هستیم. لذا از تو درخواست مي‏كنيم كه اگر ما واقعاً تو را تصديق نموده‏ايم، ما را به خاطر اين تصديق به پدر بزرگوارت و جانشينش ملحق نمايی، تا ما به خود مژده دهيم كه حقيقتا به ولايت تو پاكيزه گشتيم

4 ) سوره مبارکه التحريم آیه 12
وَمَريَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتي أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيهِ مِن روحِنا وَصَدَّقَت بِكَلِماتِ رَبِّها وَكُتُبِهِ وَكانَت مِنَ القانِتينَ
ترجمه :
و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود!

5 )
تهذيب‏الأحكام ، شیخ طوسی ج  6 ص 9 ح 12 ؛
مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص 711 ؛ 
بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 97، ص 194ح11 ؛

إِذَا صِرْتَ إِلَى قَبْرِ جَدَّتِكَ فَاطِمَةَ ع فَقُلْ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ ص وَ أَتَانَا بِهِ وَصِيُّهُ ع فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَى لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَايَتِكِ.»
ترجمه :
عیسی بن محمد عریضی گفت روزی امام باقر (ع) مارا خبر داد كه هنگامی كه به جانب قبر مادرت فاطمه(س) رفتی بگو ای امتحان شده ای كه خدایى كه تو را آفرید قبل از اینكه تو را بیافریند، تو را آزمود پس تو را در برابر آزمایشش شكیبا یافت. و گمان داریم كه ما دوستانت و تصدیق كنندگان شما و صبركنندگان به همه چیزی كه پدرت(ص) و جانشینش (ع) برای ما آورد، هستیم. لذا از تو درخواست مي‏كنيم كه اگر ما واقعاً تو را تصديق نموده‏ايم، ما را به خاطر اين تصديق به پدر بزرگوارت و جانشينش ملحق نمايی، تا ما به خود مژده دهيم كه حقيقتا به ولايت تو پاكيزه گشتيم


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش :رسیدن به مقام صدیقین با بندگی خدا
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها), عبودیت
نوع(ها) : قرآن, نهج‌البلاغه

متن فیش :
ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و می‌گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می‌شود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین»(1) «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمی‌کرد، صدّیقه‌ی کبری نمی‌شد. اساس، بندگی خداست. نه فقط فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها)، بلکه پدر فاطمه هم - که مبدأ و سرچشمه‌ی فضائل همه‌ی معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) قطره‌هایی هستند از دریای وجود پیغمبر - ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»(2) اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت - این منصب والا - به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را می‌شناسد.
1 ) خطبه 2 : از خطبه‏هاى آن حضرت است پس از باز گشت از صفّين
أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ وَ اسْتِسْلَاماً لِعِزَّتِهِ وَ اسْتِعْصَاماً مِنْ مَعْصِيَتِهِ وَ أَسْتَعِينُهُ فَاقَةً إِلَى كِفَايَتِهِ إِنَّهُ لَا يَضِلُّ مَنْ هَدَاهُ وَ لَا يَئِلُ مَنْ عَادَاهُ وَ لَا يَفْتَقِرُ مَنْ كَفَاهُ فَإِنَّهُ أَرْجَحُ مَا وُزِنَ وَ أَفْضَلُ مَا خُزِنَ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ شَهَادَةً مُمْتَحَناً إِخْلَاصُهَا مُعْتَقَداً مُصَاصُهَا نَتَمَسَّكُ بِهَا أَبَداً مَا أَبْقَانَا وَ نَدَّخِرُهَا لِأَهَاوِيلِ مَا يَلْقَانَا فَإِنَّهَا عَزِيمَةُ الْإِيمَانِ وَ فَاتِحَةُ الْإِحْسَانِ وَ مَرْضَاةُ الرَّحْمَنِ وَ مَدْحَرَةُ الشَّيْطَانِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ وَ النُّورِ السَّاطِعِ وَ الضِّيَاءِ اللَّامِعِ وَ الْأَمْرِ الصَّادِعِ إِزَاحَةً لِلشُّبُهَاتِ وَ احْتِجَاجاً بِالْبَيِّنَاتِ وَ تَحْذِيراً بِالْآيَاتِ وَ تَخْوِيفاً بِالْمَثُلَاتِ وَ النَّاسُ فِي فِتَنٍ انْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ الدِّينِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِي الْيَقِينِ وَ اخْتَلَفَ النَّجْرُ وَ تَشَتَّتَ الْأَمْرُ وَ ضَاقَ الْمَخْرَجُ وَ عَمِيَ الْمَصْدَرُ فَالْهُدَى خَامِلٌ وَ الْعَمَى شَامِلٌ عُصِيَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّيْطَانُ وَ خُذِلَ الْإِيمَانُ فَانْهَارَتْ دَعَائِمُهُ وَ تَنَكَّرَتْ مَعَالِمُهُ وَ دَرَسَتْ‏ سُبُلُهُ وَ عَفَتْ شُرُكُهُ أَطَاعُوا الشَّيْطَانَ فَسَلَكُوا مَسَالِكَهُ وَ وَرَدُوا مَنَاهِلَهُ بِهِمْ سَارَتْ أَعْلَامُهُ وَ قَامَ لِوَاؤُهُ فِي فِتَنٍ دَاسَتْهُمْ بِأَخْفَافِهَا وَ وَطِئَتْهُمْ بِأَظْلَافِهَا وَ قَامَتْ عَلَى سَنَابِكِهَا فَهُمْ فِيهَا تَائِهُونَ حَائِرُونَ جَاهِلُونَ مَفْتُونُونَ فِي خَيْرِ دَارٍ وَ شَرِّ جِيرَانٍ نَوْمُهُمْ سُهُودٌ وَ كُحْلُهُمْ دُمُوعٌ بِأَرْضٍ عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُكْرَمٌ و منها يعني آل النبي عليه الصلاة و السلام‏ هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَيْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُكْمِهِ وَ كُهُوفُ كُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِينِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ وَ مِنْهَا يَعْنِي قَوْماً آخَرِينَ‏ زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ لَا يُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ( صلى‏الله‏عليه‏وآله )مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا يُسَوَّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَيْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِي‏ءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَى مُنْتَقَلِهِ
ترجمه :
خداى را سپاس كه تتميم نعمتش را طالبم، و فروتنى در برابر عزّتش را جويايم، و پناه او را از نافرمانيش‏ خواهانم، از او درخواست يارى دارم كه به كفايتش نيازمندم، آن را كه او هدايت كند گمراه نشود، و هر كه را او دشمن بدارد نجات نيابد، و هر كه را او كفايت كند محتاج نگردد، زيرا او سنگين‏ترين وزنه‏ها، و بهترين اندوخته‏هاست. و شهادت مى‏دهم كه جز خداى يگانه خداى نيست و او را شريكى نمى‏باشد، شهادتى كه خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقيقتش پايبندم. به آن شهادت تمسك داريم تا زمانى كه خدا زنده‏مان مى‏دارد، و آن را براى دشواريهاى قيامت ذخيره مى‏كنيم، كه اين گواهى استوارى ايمان، سر لوحه احسان، مايه خشنودى حق، و عامل طرد شيطان است. و شهادت مى‏دهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دين مشهور، و نشانه معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان، و دستور روشن و آشكار به سوى مردم فرستاد، تا شبهه‏هاى آنان را بر طرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان اتمام حجت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت بر حذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند، رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنه‏اى بودند كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايه‏هاى يقين‏ متزلزل، و اصل دين گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ريخته بود، راه رهايى بر مردم تنگ، و مصدر هدايت پوشيده، چراغ راهنما خاموش، و گمراهى نسبت به همه فراگير بود. خداوند نافرمانى مى‏شد، و شيطان يارى داده مى‏شد، ايمان ورشكسته، پايه‏هايش فرو ريخته، نشانه‏هايش متغير و ناشناخته، راههايش ويران و پوشيده، و آثار جاده‏هايش از بين رفته بود. شيطان را فرمان برده، راههاى او را پيموده، و به آبشخورهاى او وارد شده بودند. آثار شيطان به وسيله متابعانش به كار افتاده، و پرچمش بر افراشته شده بود، در فتنه‏هايى كه همچون حيوان چموش آنان را لگد مال مى‏كرد، و زير سم خود مى‏كوبيد، و باز هم (به انتظار فتنه‏اى بيش) بر سر سم خود ايستاده بود. در آن فتنه سر گردان و حيران و نادان و دچار حيله شيطان بودند. آن بزرگوار در بهترين خانه و كنار بدترين همسايگان جاى داشت. خوابشان بيدارى بود، و سرمه چشمشان اشك، سوزان، در سرزمينى مى‏زيستند كه آگاهشان دهانش دوخته، و نادانشان به تخت عزت نشسته بود. قسمتى از آن در باره آل پيامبر عليهم السّلام است اهل بيت رسول جايگاه راز حق، و پناهگاه امر يزدان، و ظرف علم رحمان، و مرجع دستور خدا، و مخازن كتابهاى پروردگار، و كوههاى پشتوانه دين الهى‏اند. به وسيله آنان كژيهاى دين را راست، و لرزش بدنه آيين را آرام نمود قسمتى از آن در باره قومى ديگر مخالفان حق بذر نافرمانى و انحراف پاشيدند، و آب فريب پاى آن ريختند، و بدبختى و سقوط درو كردند. با آل محمّد- درود خدا بر او و آل او باد- احدى از اين امت را نمى‏توان مقايسه كرد، و هيچ گاه آنان را كه نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جارى است نمى‏شود همپايه آنان دانست. آنان پايه دين و ستون يقين‏اند. افراط گرايان به آنان باز گردند، و عقب مانده‏ها به ايشان رسند (تا هدايت شوند)، ويژگيهاى حقّ ولايت مخصوص آنان، و وصيت و ارث پيامبر خاص ايشان است. اكنون حق‏ به حق دار رسيده، و خلافت به جايگاه خودش باز گشته است.

2 ) سوره مبارکه النساء آیه 69
وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسولَ فَأُولٰئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنعَمَ اللَّهُ عَلَيهِم مِنَ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ ۚ وَحَسُنَ أُولٰئِكَ رَفيقًا
ترجمه :
و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخیز،) همنشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفیقهای خوبی هستند!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش :سنگین تر و سخت تر بودن خطا با بیشتر بودن و ممتاز بودن موقعیت
کلیدواژه(ها) : مداحی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
اول جلسه، قاری عزیزمان آیاتی را تلاوت کردند که خیلی مهم است و من چند آیه قبل از آن را عرض می‌کنم. «یا نساء النبی من یأت منکنّ بفاحشة مبیّنة یضاعف لها العذاب ضعفین» - خطاب به زنان پیغمبر است - هر که از شما گناه کند، عذابش دو برابر است.چرا؟ زن پیغمبر چون زن پیغمبر است، اگر گناه کرد، عذابش دو برابر است. «و کان ذلک علی اللَّه یسیرا»(1) «و من یقنُت منکنّ للَّه و رسوله و تعمل صالحا نؤتها اجرها مرّتین» (2)آن طرف قضیه هم همین‌طور است: اگر عبادت کردید، اگر کار خوب کردید، اگر عمل صالح انجام دادید، دو برابر مردمِ دیگر به شما اجر می‌دهیم. یعنی نماز زن پیغمبر به‌طور معمولی دو برابر نماز دیگران اجر دارد؛ عبادتش دو برابر عبادت دیگران اجر دارد. اگر هم خدای نکرده غیبت کسی را بکند، غیبتش دو برابر غیبت دیگران گناه دارد. بعد، آیه‌یی که این قاری خواندند، از این‌جا شروع می‌شود: «یا نساء النّبی لستنّ کأحد من النّساء اِن اتّقیتن» شما اگر تقوا پیشه کنید، مثل دیگر زنها نیستید؛ از بقیه‌ی زنهای دیگر امتیاز دارید. آن وقت بعد دنباله‌اش می‌فرماید: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا»(3) این، خطاب به زنهای پیغمبر است. اما زنهای پیغمبر خصوصیتی ندارند؛ خصوصیت زنهای پیغمبر، انتصاب به پیغمبر است. من و شما هر کدام انتصاب بیشتر و موقعیت خطیر و ممتازی در جامعه داشته باشیم، همین خصوصیت در ما هم هست. البته نمی‌گویم دو برابر - این را ادعا نمی‌کنم - اما با دیگر مردم فرق داریم، و من از شما بیشتر. اگر ما خطایی انجام دهیم، خطای ما مثل خطای مردمِ عادی نیست؛ سنگین‌تر و سخت‌تر است. اگر ما خدای نکرده کسی را به وادی ضلالت و گمراهی انداختیم، با عمل مشابهِ دیگری تفاوت دارد. مداح‌ها بدانند چه می‌خوانند و چه می‌گویند. صدای خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوانها بحمداللَّه جامعه و کشور ما را با صفای دلِ خودشان مصفا کرده‌اند - این همه جوان در این کشور وجود دارد - همه متوجه شماست. شما چه می‌خواهید به مردم بدهید؟ این‌که من همیشه روی آنچه می‌خوانید و آن‌چنان که می‌خوانید - در جلسه‌ی مداح‌ها و با افراد گوناگون - تأکید می‌کنم، به‌خاطر این حساسیت است.
1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 30
يا نِساءَ النَّبِيِّ مَن يَأتِ مِنكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَف لَهَا العَذابُ ضِعفَينِ ۚ وَكانَ ذٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرًا
ترجمه :
ای همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشی مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود؛ و این برای خدا آسان است.

2 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 31
وَمَن يَقنُت مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسولِهِ وَتَعمَل صالِحًا نُؤتِها أَجرَها مَرَّتَينِ وَأَعتَدنا لَها رِزقًا كَريمًا
ترجمه :
و هر کس از شما برای خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزی پرارزشی برای او آماده کرده‌ایم.

3 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 32
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَستُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ ۚ إِنِ اتَّقَيتُنَّ فَلا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَيَطمَعَ الَّذي في قَلبِهِ مَرَضٌ وَقُلنَ قَولًا مَعروفًا
ترجمه :
ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید!


مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حقوق زن
کلیدواژه(ها) : حقوق زن
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه می‏کند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیت‏های زن در داخل خانواده تکیه می‏کند، به‏هیچ‏وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیت‏های عمومی مردم منع کند. عده‏یی بد و یا کج‏ فهمیدند؛ یک عده‏ی مغرض هم از این کج‏فهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاش‏ها و فعالیت‏های اجتماعی شرکت کند؛ قضیه این‏طوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. فاطمه‏ی زهرا (سلام‏الله‏علیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شئون مختلف. زینب کبری نمونه‏ی دیگر است. زن‏های معروف صدر اسلام و زن‏های برجسته، نمونه‏های دیگرند؛ این‏ها در جامعه بودند و حضور داشتند. نفهمیدنِ مفهوم تکریم زن در اسلام، همراه شده است با بدآموزی‏های القاءشده‏ی به عنوان تکریم زن در تمدن غرب؛ این‏ها باهم آمیخته شده و یک جریان غلط ذهنی و فکری به وجود آورده. زن در داخل خانواده، عزیز و مکرّم و محور مدیریت درونی خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ مایه‏ی انس و سکینه و آرامش است. کانون خانواده- که حوضچه‏ی آرامش زندگیِ پُرچالش و پُرتلاش هر انسانی است- به وجود زن آرام می‏گیرد و سکینه و اطمینان پیدا می‏کند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هرکدام یک‏فصل طولانی در تکریم دارد. بنابراین حقیقتاً باید در زمینه‏ی ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنویسی و بازگویی و بازبینی کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : اخلاق اجتماعی
کلیدواژه(ها) : اخلاق اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر بنای آفرینش انسان و جهان را به دو بخشِ کارهای ظریف و ریزه‏کاری و بخشِ کارهای مستحکم- و به تعبیر سازندگان بناها، سفتکاری- بگذاریم، بخش اول که ظریف‏کاری‏ها و ریزه‏کاری‏ها و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن است. گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است. هرجا سخن از تضعیف خانواده است، نقش این بخشِ مهم نادیده گرفته شده. هرجا سخن از بی‏اعتنایی به هنر مادری و هنر تربیت فرزند در آغوش پُر مهر و محبت مادر است، این نقش نادیده گرفته شده. دنیای غرب این جرم بزرگ را دارد که این نقش را تضعیف کرده و در مواردی نادیده گرفته است. بخشی از بزرگیِ این گناه به این مربوط است که این حرکت فاجعه‏آمیز را با نام «حمایت از زن» انجام می‏دهد؛ درحالی‏که این حمایت از زن نیست؛ این خیانت به زن و خیانت به انسان است. نقش مادر از دوران حمل و بارداری شروع می‏شود و تا آخر زندگی انسان ادامه دارد. مردی که به دوران جوانی رسیده یا از دوران جوانی هم عبور کرده، باز تحت تأثیر عطوفت و محبت و شیوه‏های خاص مادرانه‏ی مادر است. اگر زنان ما از لحاظ رتبه‏ی معرفتی و بینش و معلومات، سطح خود را ارتقاء دهند، این نقش با هیچ نقش دیگری، با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی تا آخر قابل مقایسه نیست. یک‏وقت مادری از لحاظ معرفت سطحش پایین است؛ البته این نمی‏تواند در دوران بزرگی اثرگذاری کند؛ این گناهِ کم بودن معلومات یک انسان است؛ این نقصِ تأثیر مادری نیست. مادر است که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگی‏های اخلاقیِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل می‏کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : نقش مادری
کلیدواژه(ها) : نقش مادری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همه تحت تأثیر مادران هستند. آن‌که بهشتی می‌شود، پایه‌ی بهشتی شدنش از مادر است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : اسلام, زن, زن در اسلام
کلیدواژه(ها) : اسلام, زن, زن در اسلام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : مداحی
کلیدواژه(ها) : مداحی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
رتبت مداحی و منبر مداحی یکی از باشرافت‌ترین رتبه‌ها و منبرهاست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : شهدای کربلا
کلیدواژه(ها) : شهدای کربلا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سخت‌ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : صائب تبریزی
کلیدواژه(ها) : صائب تبریزی
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
یک‌وقت یکی از برادران مداح می‌گفت ما اگر از شعرهای خوب و شعرای بزرگ شعری انتخاب کنیم، مردم نمی‌فهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. این‌طوری نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتی با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتی مداح با هنر مداحی خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر می‌گذارد. ما غزلیات زیادی داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک وقت چند بیت از این اشعار را تصادفی انتخاب کردم و به بعضی از برادرهای مداح گفتم روی اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر می‌گذارد. دیگران هم از این‌گونه اشعار دارند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : کربن، هانری
کلیدواژه(ها) : کربن، هانری
نوع(ها) : كتاب

متن فیش :
. معارف شیعه در اوج اعتلاست. معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوف در غرب پرورش یافته‌ی با مفاهیم غربی و بزرگ شده‌ی آشنای با معارف فلسفی غرب مثل هانری‌کربن را می‌آورد دو زانو جلوی علامه‌ی طباطبایی می‌نشاند؛ او را خاضع می‌کند و می‌شود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. می‌شود معارف شیعه را در همه‌ی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوف‌ها. ما با این معارف نباید شوخی کنیم

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : بحران غرب
کلیدواژه(ها) : بحران غرب
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
همه تحت تأثیر مادران هستند. آنکه بهشتی می‏شود، پایه‏ی بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات». البته نقش زن به عنوان همسر هم داستان بسیار طولانیِ دیگری است. دنیایی که زن را از داخل خانواده جدا می‏کند و با وعده‏های توهم‏آمیز بیرون می‏کشد و او را در مقابل نگاه و حرکت هرزه‏ی جامعه، بی‏پناه و بی‏دفاع می‏کند و میدان را برای تعرض به حقوق او باز می‏کند، هم زن را تضعیف می‏کند، هم خانواده را نابود می‏کند، هم نسل‏های آینده را به خطر می‏اندازد. هر تمدن و هر فرهنگی که این منطق را داشته باشد، دارد فاجعه ایجاد می‏کند؛ و این امروز در دنیا اتفاق افتاده است و روز به روز هم دارد بیشتر می‏شود. و به شما عرض کنم؛ این از آن سیل‏های خطرناکی است که آثار تخریبی آن در بلندمدت ظاهر می‏شود و بنای تمدن غرب را در هم خواهد کوبید و فروخواهد ریخت. در کوتاه مدت چیزی فهمیده نمی‏شود؛ این‏ها چیزهایی است که صدساله و دویست‏ساله خودش را نشان می‏دهد؛ و نشانه‏های این بحران‏های اخلاقی در غرب الآن دارد بروز می‏کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : هنر مداحی
کلیدواژه(ها) : هنر مداحی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یک‌وقت یکی از برادران مداح‌ می‌‌گفت ما اگر از شعرهای خوب و شعرای بزرگ شعری انتخاب کنیم، مردم نمی‌‌فهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. این‌طوری نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتی با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتی مداح‌ با هنر مداحی‌ خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر می‌گذارد. ما غزلیات زیادی داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک‌وقت چند بیت از این اشعار را تصادفی انتخاب کردم و به بعضی از برادرهای مداح‌ گفتم روی این‌ها کار کنید. دیوان صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر می‌گذارد. دیگران هم از این‌گونه اشعار دارند. بعضی از شعرا- که امروز هم بحمد اللّه در شعرها آمده بود- در باره‌ی عبادت و خضوع و جهاد و تضرع و انفاق و جهاد ائمه (علیهم‌‌السّلام) بیانات خیلی خوب و زیبایی داشتند. شعر را از لحاظ هنری‌، سطح خوب انتخاب کنید؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنری‌، همان خاصیت عمومی هنر را دارد. خاصیت عمومی هنر این است که بدون اینکه خود گوینده حتّی در خیلی از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون اینکه مستمع توجه داشته باشد، اثر می‌گذارد. تأثیر شعر، نقاشی، بقیه‌‌ی انواع هنر، صدای خوش و آهنگ‌‌های خوب- که این‌ها همه هنر است- روی ذهن مخاطب، من حیث لا یشعر به وجود می‌‌آید؛ یعنی بدون اینکه مخاطب متوجه باشد، آن اثر را در او می‌بخشد؛ این بهترین نوع اثرگذاری است. شما ببینید خدای متعال برای بیان عالی‌ترین معارف، فصیح‌‌ترین بیان را انتخاب کرد؛ یعنی قرآن. می‌‌شد خدای متعال مثل حرفهای معمولی، قرآن و معارف اسلامی را با بیان معمولی بگوید؛ اما نه، خدا این را در قالب فصیح‌‌ترین و زیباترین بیان هنری ریخته، که خود قرآن هم می‌گوید نمی‌توانید مثل لفظ و ساخت هنریِ آن را بیاورید؛ معنایش که معلوم است.
به خطبه‌‌های نهج البلاغه نگاه کنید؛ آیت زیبایی است. امیر المؤمنین می‌‌شد معمولی حرف بزند؛ اما نه، از بیان هنری استفاده می‌کند؛ «و بعد فنحن امراء الکلام». خود این بزرگوارها گفته‌‌اند که ما امیران سخنیم. واقعاً هم امیر سخن بوده‌‌اند. امیر سخن، یعنی بیان را به بهترین و شیواترین وجه انتخاب کنید؛ شعر خوب، شاعر خوب- که الحمد للّه کم هم نداریم- مفاهیم خوب.
نکته‌‌ی آخر هم آهنگ است. من شنیده‌‌ام در مواردی از آهنگ‌‌های نامناسب استفاده می‌شود. مثلًا فلان خواننده‌‌ی طاغوتی یا غیر طاغوتی شعر عشقیِ چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقه‌‌مندان به این جریان کسانی هستند که می‌‌توانند آهنگ‌های خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : خانواده, زن
کلیدواژه(ها) : خانواده, زن
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
كانون خانواده - كه حوضچه‌ی آرامش زندگی پرچالش و پرتلاش هر انسانی است - به وجود زن آرام می‌گیرد و سكینه و اطمینان پیدا می‌كند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : کرامت زن
کلیدواژه(ها) : کرامت زن
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیت‌های زن در داخل خانواده تکیه میکند، به‌هیچ‌وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیت‌های عمومی مردم منع کند. عده‌یی بد و یا کج فهمیدند؛ یک عده‌ی مغرض هم از این کج‌فهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاش‌ها و فعالیت‌های اجتماعی شرکت کند؛ قضیه این‌طوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شؤون مختلف. زینب کبری نمونه‌ی دیگر است. زن‌های معروف صدر اسلام و زن‌های برجسته، نمونه‌های دیگرند؛ اینها در جامعه بودند و حضور داشتند. نفهمیدنِ مفهوم تکریم زن در اسلام، همراه شده است با بدآموزیهای القاء شده‌ی به عنوان تکریم زن در تمدن غرب؛ اینها با هم آمیخته شده و یک جریان غلط ذهنی و فکری به‌وجود آورده. زن در داخل خانواده، عزیز و مکرّم و محور مدیریت درونی خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ مایه‌ی انس و سکینه و آرامش است. کانون خانواده - که حوضچه‌ی آرامش زندگىِ پُرچالش و پُرتلاش هر انسانی است - به وجود زن آرام میگیرد و سکینه و اطمینان پیدا میکند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هر کدام یک فصل طولانی در تکریم دارد. بنابراین حقیقتاً باید در زمینه‌ی ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنویسی و بازگویی و بازبینی کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : کرامت زن
کلیدواژه(ها) : کرامت زن
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک نکته درباره‌ی مناسبتی که به خاطر سالروز ولادت بانوی دو جهان و سرور زنانِ اولین و آخرین در کشور ما مقرر شده، عرض کنیم؛ یعنی موضوع روز زن. روز زن، یعنی نگاه درست و مبتنی بر منطق به زنان، که نیمی از جمعیت بشر را تشکیل میدهند؛ آن هم نیمی که اگر نگاه کاوشگر انسان بخواهد نقش آن را با نقش‌های دیگر مقایسه کند، خواهد دید که نقش این نیم، حساس‌ترین، ظریف‌ترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقش‌ها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است. خدا زن را این‌گونه آفریده. اگر بنای آفرینش انسان و جهان را به دو بخشِ کارهای ظریف و ریزه‌کاری و بخشِ کارهای مستحکم - و به تعبیر سازندگان بناها، سفتکاری - بگذاریم، بخش اول که ظریف‌کاریها و ریزه‌کاریها و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن است. گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است. هرجا سخن از تضعیف خانواده است، نقش این بخشِ مهم نادیده گرفته شده. هرجا سخن از بیاعتنایی به هنر مادری و هنر تربیت فرزند در آغوش پُر مهر و محبت مادر است، این نقش نادیده گرفته شده. دنیای غرب این جرم بزرگ را دارد که این نقش را تضعیف کرده و در مواردی نادیده گرفته است. بخشی از بزرگىِ این گناه به این مربوط است که این حرکت فاجعه‌آمیز را با نام «حمایت از زن» انجام میدهد؛ در حالیکه این حمایت از زن نیست؛ این خیانت به زن و خیانت به انسان است. نقش مادر از دوران حمل و بارداری شروع میشود و تا آخر زندگی انسان ادامه دارد. مردی که به دوران جوانی رسیده یا از دوران جوانی هم عبور کرده، باز تحت تأثیر عطوفت و محبت و شیوه‌های خاص مادرانه‌ی مادر است. اگر زنان ما از لحاظ رتبه‌ی معرفتی و بینش و معلومات، سطح خود را ارتقاء دهند، این نقش با هیچ نقش دیگری، با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی تا آخر قابل مقایسه نیست. یک وقت مادری از لحاظ معرفت سطح‌اش پایین است؛ البته این نمیتواند در دوران بزرگی اثرگذاری کند؛ این گناهِ کم بودن معلومات یک انسان است؛ این نقصِ تأثیر مادری نیست. مادر است که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگیهای اخلاقىِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل میکند.
همه تحت تأثیر مادران هستند. آن که بهشتی میشود، پایه‌ی بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات». البته نقش زن به عنوان همسر هم داستان بسیار طولانىِ دیگری است. دنیایی که زن را از داخل خانواده جدا میکند و با وعده‌های توهم‌آمیز بیرون میکشد و او را در مقابل نگاه و حرکت هرزه‌ی جامعه، بی پناه و بی دفاع میکند و میدان را برای تعرض به حقوق او باز میکند، هم زن را تضعیف میکند، هم خانواده را نابود میکند، هم نسل‌های آینده را به خطر می‌اندازد. هر تمدن و هر فرهنگی که این منطق را داشته باشد، دارد فاجعه ایجاد میکند؛ و این امروز در دنیا اتفاق افتاده است و روزبه‌روز هم دارد بیشتر میشود. و به شما عرض کنم؛ این از آن سیل‌های خطرناکی است که آثار تخریبی آن در بلندمدت ظاهر میشود و بنای تمدن غرب را در هم خواهد کوبید و فرو خواهد ریخت. در کوتاه مدت چیزی فهمیده نمیشود؛ اینها چیزهایی است که صد ساله و دویست ساله خودش را نشان میدهد؛ و نشانه‌های این بحران‌های اخلاقی در غرب الان دارد بروز میکند.
اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیت‌های زن در داخل خانواده تکیه میکند، به‌هیچ‌وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیت‌های عمومی مردم منع کند. عده‌ایی بد و یا کج فهمیدند؛ یک عده‌ی مغرض هم از این کج‌فهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاش‌ها و فعالیت‌های اجتماعی شرکت کند؛ قضیه این‌طوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللَّه‌علیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شؤون مختلف. زینب کبری نمونه‌ی دیگر است. زن‌های معروف صدر اسلام و زن‌های برجسته، نمونه‌های دیگرند؛ اینها در جامعه بودند و حضور داشتند. نفهمیدنِ مفهوم تکریم زن در اسلام، همراه شده است با بدآموزیهای القاء شده‌ی به عنوان تکریم زن در تمدن غرب؛ اینها با هم آمیخته شده و یک جریان غلط ذهنی و فکری به‌وجود آورده. زن در داخل خانواده، عزیز و مکرّم و محور مدیریت درونی خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ مایه‌ی انس و سکینه و آرامش است. کانون خانواده - که حوضچه‌ی آرامش زندگىِ پُرچالش و پُرتلاش هر انسانی است - به وجود زن آرام میگیرد و سکینه و اطمینان پیدا میکند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هر کدام یک فصل طولانی در تکریم دارد. بنابراین حقیقتاً باید در زمینه‌ی ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنویسی و بازگویی و بازبینی کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : صبر
کلیدواژه(ها) : صبر
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون این‌که شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد. ارزش شهدای کربلا به این است که از حریم حق در سخت‌ترین شرایطی که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : صبر
کلیدواژه(ها) : صبر
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکاری و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگی و بر لب آب، بدون این‌که شرعاً و عرفاً هیچ مانعی وجود داشته باشد

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : تمدن مادی
کلیدواژه(ها) : تمدن مادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روز زن، یعنی نگاه درست و مبتنی بر منطق به زنان، که نیمی از جمعیت بشر را تشکیل میدهند؛ آن هم نیمی که اگر نگاه کاوشگر انسان بخواهد نقش آن را با نقش‌های دیگر مقایسه کند، خواهد دید که نقش این نیم، حساس‌ترین، ظریف‌ترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقش‌ها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است. خدا زن را این‌گونه آفریده. اگر بنای آفرینش انسان و جهان را به دو بخشِ کارهای ظریف و ریزه‌کاری و بخشِ کارهای مستحکم - و به تعبیر سازندگان بناها، سفتکاری - بگذاریم، بخش اول که ظریف‌کاریها و ریزه‌کاریها و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن است. گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است. هرجا سخن از تضعیف خانواده است، نقش این بخشِ مهم نادیده گرفته شده. هرجا سخن از بیاعتنایی به هنر مادری و هنر تربیت فرزند در آغوش پُر مهر و محبت مادر است، این نقش نادیده گرفته شده. دنیای غرب این جرم بزرگ را دارد که این نقش را تضعیف کرده و در مواردی نادیده گرفته است. بخشی از بزرگىِ این گناه به این مربوط است که این حرکت فاجعه‌آمیز را با نام «حمایت از زن» انجام میدهد؛ در حالیکه این حمایت از زن نیست؛ این خیانت به زن و خیانت به انسان است. نقش مادر از دوران حمل و بارداری شروع میشود و تا آخر زندگی انسان ادامه دارد. مردی که به دوران جوانی رسیده یا از دوران جوانی هم عبور کرده، باز تحت تأثیر عطوفت و محبت و شیوه‌های خاص مادرانه‌ی مادر است. اگر زنان ما از لحاظ رتبه‌ی معرفتی و بینش و معلومات، سطح خود را ارتقاء دهند، این نقش با هیچ نقش دیگری، با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی تا آخر قابل مقایسه نیست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : تمدن مادی
کلیدواژه(ها) : تمدن مادی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن نقش[ زن در خانواده] است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : مراسم عزاداری امام حسین (علیه‌السلام)
کلیدواژه(ها) : مراسم عزاداری امام حسین (علیه‌السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من شنیده‌ام در مواردی از [مجالس عزاداری]آهنگ‌های نامناسب استفاده میشود. مثلا فلان خواننده‌ی طاغوتی یا غیرطاغوتی شعر عشقی چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقینا در جمع علاقه‌مندان به این جریان کسانی هستند که میتوانند آهنگ‌های خوب مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : مراسم عزاداری امام حسین (علیه‌السلام)
کلیدواژه(ها) : مراسم عزاداری امام حسین (علیه‌السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نباید بگذارید منبرِ ده دقیقه‌یی یا بیست دقیقه‌یی شما از معارف خالی بماند. امسال دیدم بعضی از برادران مداح در ماه محرم و در دهه‌ی فاطمیه بحمداللَّه این نکته را رعایت کرده بودند. در منبر مداحی حتماً در اول، فصلی اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیبای شعر. اصلاً رسم مداحی از قدیم این‌طوری بوده است؛ الان یک مقدار آن رسم‌ها کم شده. مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر - کمتر، بیشتر - فقط در نصیحت و اخلاق، با الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان میکرد؛ مردم هم میفهمیدند و اثر هم میگذارد. من یک وقت گفتم که گاهی شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتىِ ما اثرش بیشتر است. البته همیشگی نیست؛ گاهی است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، این‌طوری خواهد بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : منبر
کلیدواژه(ها) : منبر
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نباید بگذارید منبرِ ده دقیقه‌یی یا بیست دقیقه‌یی شما از معارف خالی بماند. امسال دیدم بعضی از برادران مداح در ماه محرم و در دهه‌ی فاطمیه بحمداللَّه این نکته را رعایت کرده بودند. در منبر مداحی حتماً در اول، فصلی اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیبای شعر. اصلاً رسم مداحی از قدیم این‌طوری بوده است؛ الان یک مقدار آن رسم‌ها کم شده. مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر - کمتر، بیشتر - فقط در نصیحت و اخلاق، با الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان میکرد؛ مردم هم میفهمیدند و اثر هم میگذارد. من یک وقت گفتم که گاهی شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتىِ ما اثرش بیشتر است. البته همیشگی نیست؛ گاهی است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، این‌طوری خواهد بود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از زبان و حنجره‌ی شما مادحین امواج نورانی و معطر مدیحه‌ی دختر پیغمبر و ائمه‌ی هدی (علیهم‌السلام) ساطع میشود و در دل مخاطبانتان مینشیند؛ این خیلی ارزش است

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امروز... بحمداللَّه اقبال مردم و جوان‌ها به نوای مداحان، اقبال خوبی است. میبینید مردم، استقبال میکنند، علاقه نشان میدهند، اجتماع میکنند، صحبت میکنند، پول میدهند؛ این یک موقعیت است. موقعیت وقتی حساس شد، وظیفه حساس و خطیر میشود

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مداح‌ها بدانند چه میخوانند و چه میگویند. صدای خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوانها بحمداللَّه جامعه و کشور ما را با صفای دلِ خودشان مصفا کرده‌اند... همه متوجه شماست. شما چه میخواهید به مردم بدهید؟ این‌که من همیشه روی آنچه میخوانید و آن‌چنان که میخوانید - در جلسه‌ی مداح‌ها و با افراد گوناگون - تأکید میکنم، به‌خاطر این حساسیت است

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[چیزی] که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفاده‌ی از مدح‌ها و تمجیدهای بیمعناست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل (سلام‌اللَّه‌علیه) صحبت میشود؛ بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلاً قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهای قشنگش بوده؟! اصلاً شما مگر اباالفضل را دیده‌اید و میدانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف دینی ما را پایین می آورد

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نباید بگذارید منبرِ ده دقیقه‌یی یا بیست دقیقه‌یی شما از معارف خالی بماند... در منبر مداحی حتماً در اول، فصلی اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیبای شعر. اصلاً رسم مداحی از قدیم این‌طوری بوده است؛ الان یک مقدار آن رسم‌ها کم شده. مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر - کمتر، بیشتر - فقط در نصیحت و اخلاق، با الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان میکرد؛ مردم هم میفهمیدند و اثر هم میگذارد. من یک وقت گفتم که گاهی شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتىِ ما اثرش بیشتر است. البته همیشگی نیست؛ گاهی است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، این‌طوری خواهد بود.
یکوقت یکی از برادران مداح میگفت ما اگر از شعرهای خوب و شعرای بزرگ شعری انتخاب کنیم، مردم نمیفهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. این‌طوری نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتی با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتی مداح با هنر مداحی خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر میگذارد. ما غزلیات زیادی داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک وقت چند بیت از این اشعار را تصادفی انتخاب کردم و به بعضی از برادرهای مداح گفتم روی اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهای بسیار خوب و مفیدی دارد که در دلها اثر میگذارد. دیگران هم از این‌گونه اشعار دارند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
کلیدواژه(ها) : ذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
[در مداحی] من شنیده‌ام در مواردی از آهنگ‌های نامناسب استفاده میشود. مثلاً فلان خواننده‌ی طاغوتی یا غیرطاغوتی شعر عشقىِ چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقه‌مندان به این جریان کسانی هستند که میتوانند آهنگ‌های خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اسلام... اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیت‌های زن در داخل خانواده تکیه میکند، به‌هیچ‌وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیت‌های عمومی مردم منع کند. عده‌یی بد و یا کج فهمیدند؛ یک عده‌ی مغرض هم از این کج‌فهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاش‌ها و فعالیت‌های اجتماعی شرکت کند؛ قضیه این‌طوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شؤون مختلف.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ میشود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقه‌ی کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست... مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمیکنیم: «امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک»؟ در علم خدای متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ... خدا این را میداند که این بنده چنین جوهری دارد و این‌چنین اراده‌ی خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا برای او مسؤولیت‌های بزرگ و سنگین دیگری - که هر کدام باز به نوبه‌ی خود اجرهای بزرگی دارد - در نظر میگیرد. «امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة»؛ خدای متعال میداند که فاطمه‌ی زهرا در دوران زندگی چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد برای ما خط روشن.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) مظهر جمع بین شؤون مختلف است.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ارزش فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) به عبودیت و بندگی خداست.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر بندگی خدا در فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) نبود، او صدیقه‌ی کبری نبود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
صدیقه کبری یعنی برترین زن صدیق که این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقه‌ی کبری نمیشد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امیرالمؤمنین و فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) قطره‌هایی هستند از دریای وجود پیغمبر.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
کلیدواژه(ها) : حضرت زهرا(سلام الله علیها)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
تمجید از فاطمه‌ی زهرا(س) نتیجه‌اش باید این باشد که من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : علامه طباطبایی
کلیدواژه(ها) : علامه طباطبایی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
معارف شیعی ما معارفی است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافته‌ی با مفاهیم غربی و بزرگ شده‌ی آشنای با معارف ‌فلسفىِ غرب مثل هانریکُربن را می‌آورد دو زانو جلوی علامه‌ی طباطبایی مینشاند؛ او را خاضع میکند و میشود مروج شیعه و ‌معارف آن در اروپا. میشود معارف شیعه را در همه‌ی سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامی بگیرید تا سطوح ‌بالاترین فیلسوف‌ها. ما با این معارف نباید شوخی کنیم.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حقوق و مسئولیت های خانوادگی زن و مرد
کلیدواژه(ها) : حقوق و مسئولیت های خانوادگی زن و مرد
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
روز زن، یعنی نگاه درست و مبتنی بر منطق به زنان، که نیمی از جمعیت بشر را تشکیل میدهند؛ آن هم نیمی که اگر نگاه ‌کاوشگر انسان بخواهد نقش آن را با نقش‌های دیگر مقایسه کند، خواهد دید که نقش این نیم، حساس‌ترین، ظریف‌ترین، ‌ماندگارترین و مؤثرترین نقش‌ها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است. خدا زن را این‌گونه آفریده. اگر بنای ‌آفرینش انسان و جهان را به دو بخشِ کارهای ظریف و ریزه‌کاری و بخشِ کارهای مستحکم - و به تعبیر سازندگان بناها، ‌سفتکاری - بگذاریم، بخش اول که ظریف‌کاریها و ریزه‌کاریها و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن ‌است. گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است. هرجا سخن از تضعیف خانواده است، نقش این ‌بخشِ مهم نادیده گرفته شده. هرجا سخن از بیاعتنایی به هنر مادری و هنر تربیت فرزند در آغوش پُر مهر و محبت مادر است، ‌این نقش نادیده گرفته شده. دنیای غرب این جرم بزرگ را دارد که این نقش را تضعیف کرده و در مواردی نادیده گرفته است. ‌بخشی از بزرگىِ این گناه به این مربوط است که این حرکت فاجعه‌آمیز را با نام «حمایت از زن» انجام میدهد؛ در حالیکه این ‌حمایت از زن نیست؛ این خیانت به زن و خیانت به انسان است. نقش مادر از دوران حمل و بارداری شروع میشود و تا آخر زندگی ‌انسان ادامه دارد. مردی که به دوران جوانی رسیده یا از دوران جوانی هم عبور کرده، باز تحت تأثیر عطوفت و محبت و شیوه‌های ‌خاص مادرانه‌ی مادر است. اگر زنان ما از لحاظ رتبه‌ی معرفتی و بینش و معلومات، سطح خود را ارتقاء دهند، این نقش با هیچ ‌نقش دیگری، با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی تا آخر قابل مقایسه نیست. یک وقت مادری از لحاظ معرفت ‌سطح‌اش پایین است؛ البته این نمیتواند در دوران بزرگی اثرگذاری کند؛ این گناهِ کم بودن معلومات یک انسان است؛ این نقصِ ‌تأثیر مادری نیست. مادر است که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگیهای اخلاقىِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با ‌خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل میکند. همه تحت تأثیر مادران هستند. آن که بهشتی میشود، پایه‌ی ‌بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات». البته نقش زن به عنوان همسر هم داستان بسیار طولانىِ دیگری ‌است. دنیایی که زن را از داخل خانواده جدا میکند و با وعده‌های توهم‌آمیز بیرون میکشد و او را در مقابل نگاه و حرکت هرزه‌ی ‌جامعه، بیپناه و بیدفاع میکند و میدان را برای تعرض به حقوق او باز میکند، هم زن را تضعیف میکند، هم خانواده را نابود میکند، ‌هم نسل‌های آینده را به خطر می‌اندازد‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05
عنوان فیش : حقوق و مسئولیت های خانوادگی زن و مرد
کلیدواژه(ها) : حقوق و مسئولیت های خانوادگی زن و مرد
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن و ‌تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیت‌های زن در داخل خانواده تکیه میکند، به‌هیچ‌وجه به معنای این نیست که زن را از ‌شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیت‌های عمومی مردم منع کند. عده‌یی بد و یا کج فهمیدند؛ یک عده‌ی ‌مغرض هم از این کج‌فهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاش‌ها و فعالیت‌های ‌اجتماعی شرکت کند؛ قضیه این‌طوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. ‌فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شؤون مختلف. زینب کبری نمونه‌ی دیگر است. زن‌های معروف ‌صدر اسلام و زن‌های برجسته، نمونه‌های دیگرند؛ اینها در جامعه بودند و حضور داشتند. نفهمیدنِ مفهوم تکریم زن در اسلام، ‌همراه شده است با بدآموزیهای القاء شده‌ی به عنوان تکریم زن در تمدن غرب؛ اینها با هم آمیخته شده و یک جریان غلط ذهنی ‌و فکری به‌وجود آورده. زن در داخل خانواده، عزیز و مکرّم و محور مدیریت درونی خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ ‌مایه‌ی انس و سکینه و آرامش است. کانون خانواده - که حوضچه‌ی آرامش زندگىِ پُرچالش و پُرتلاش هر انسانی است - به وجود ‌زن آرام میگیرد و سکینه و اطمینان پیدا میکند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هر کدام ‌یک فصل طولانی در تکریم دارد. بنابراین حقیقتاً باید در زمینه‌ی ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنویسی و بازگویی و بازبینی ‌کرد‌.‌