[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد اقتصادی
کلیدواژه(ها) : جهاد اقتصادی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
عزیزان من! بعضی کسان از اسم جهاد می‏رمند! خیال می‏کنند که تأسیس یک کشور، ایجاد یک تمدّن، نظم در زندگی، پیشرفت در زندگی مادّی و معنوی و رفاه مشروع برای انسانها، با جهاد نمی‏سازد و جهاد ضدّ این‏هاست! چه خطایی! چه غلطی! بدون جهاد، هیچ‏چیز به دست انسان نمی‏آید؛ نه دنیا و نه آخرت. بدون جهاد، در مقابل گرگِ بی‏دست و پای بیابان هم نمی‏شود ایستاد؛ چه رسد به گرگهای بسیار بسیار خطرناک دنیای سیاست و دنیای اقتصاد و سرپنجه‏های خونینی که میلیونها انسان را دریدند و نابود کردند و خوردند و بردند!
مگر یک ملت بدون جهاد می‏تواند سرش را بالا بگیرد؟ مگر یک ملت بدون جهاد می‏تواند طعم عزّت را بچشد؟ مگر یک ملت بدون جهاد می‏تواند در میان ملتهای دنیا شأن و موقعیتی پیدا کند؟

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : روحیه جهادی
کلیدواژه(ها) : روحیه جهادی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
خدا را شکر می‌کنیم که پرچم عزّت و جهاد و ایثاری که با دست شما جوانان در این کشور به اهتزاز درآمد، امروز هم در دست جوانان است؛ جوانان مؤمن، جوانان پاک و نورانی در میدانهای مختلف. اگر روحیه‌ی جهاد و مقاومت در مقابل دشمنیهای دشمن باشد، این جوان هر جا هست - در پادگان، در دانشگاه، در حوزه‌ی علمیه، در بازار، در کارخانه، در محیطهای گوناگون - «مجاهد فی‌سبیل‌اللَّه» است؛ پاسدار ارزشها و پاسدار دین است و این امروز بحمداللَّه وجود دارد. این را قدر بدانید.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : خودی و غیرخودی
کلیدواژه(ها) : خودی و غیرخودی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
پیامبر عظیم‌الشأن اسلام که معلم بشر از اولین و آخرین بود و ملائکه از حکمت او استفاده می‌کردند و دل مبارک او برترین جایگاه وحی الهی بود، به جوانان زمان خود که از جنگ برگشته بودند، فرمود: «مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبر»؛ جهاد کوچکتر را گذراندید، حال نوبت جهاد بزرگتر است؛ جهاد با نفس، جهاد در میدانهای تیره، نه میدانهای شفاف. در جنگ، میدان شفاف است. دشمن در آن سوست، خودی در این سو. دشمن، شناخته شده است؛ خودی هم شناخته شده است. ابزار دشمن هم معلوم است؛ نقشه‌ی دشمن هم قابل حدس است. آسانترین جنگ با دشمن، آن‌جاست. نگویید آن‌جا جان در خطر است. در همه‌ی جهادها، جان در خطر است. وانگهی، جان همیشه عزیزترین چیزی نیست که انسان می‌دهد. انسانهایی هستند که روزی صدر بار آرزوی مرگ می‌کنند. گذشتهایی وجود دارد، بالاتر از گذشت جان. زحمتهایی وجود دارد، بالاتر از زحمت دادن جان. پیامبر فرمود «حال نوبت جهاد اکبر است.» و جهاد اکبر در دوران پیامبر، جهادی بسیار دشوار بود.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : عبرت‌های انقلاب
کلیدواژه(ها) : عبرت‌های انقلاب
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
خدا را شکرگزاریم که جوانان مؤمن و انقلابی این کشور، در لشکرهایی از این قبیل، حجّتی شدند بر بسیاری از دیرباوران که تصوّر می‏کردند در دوران آغشته به فساد و آلوده به گرفتاریهای مادّی که جوانان دنیا به صدها ابتلای روحی و جسمی و عاطفی و عصبی و فسادهای مختلف گرفتار هستند نمی‏شود جوان یا مجموعه‏ای از جوانان، با دل نورانی، با روح آزاد و با ایمان قوی، راهی را بپیمایند که برای انسانهای دیگر اسوه باشد و غیر جوانان به آن‏ها اقتدا کنند و از آن‏ها درس بگیرند. بحمد اللّه جوانان ما و امثال شما، در این لشکرهای پُرافتخار و نورانی، این حقیقت را ثابت کردید که همچنان که دین خدا همیشه زنده است، گوهر انسانیت هم که خلق بزرگ الهی است همیشه زنده است و در شرایط مختلفی، انسانهای مصفّا و نورانی و پاک و برجسته و برگزیده، می‏توانند پرورش پیدا کنند و دیگران را به این راه بکشانند و حجّت بر دیگران شوند.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش :سخت‌تر بودن جهاد با نفس نسبت به جهاد در میدان جنگ
کلیدواژه(ها) : جهاد, تزکیه نفس
نوع(ها) : حدیث, نهج‌البلاغه

متن فیش :
بعضی تصوّر کردند که با تمام شدن جنگ، شمع فروزان معنویت هم در دلها خواهد مرد و خاموش خواهد شد. این اشتباه بود. عدّه‌ای از جوانان پاک و مؤمن ما در همان روز با شنیدن قضیه‌ی ختم جنگ، عزا گرفتند و فکر کردند که درهای شهادت و معنویت بسته شد و ما در حصارها ماندیم. البته «انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة»(1)؛ جهاد یکی از درهای بهشت است. شکّی نیست؛ اما اوّلاً بهشت صفا و معنویت الهی درهای متعدّد دارد، ثانیاً جهاد در میدان جنگ - در شور و شوق ایثارها و جانفشانیها - یکی از روشهای جهاد است.
پیامبر عظیم‌الشّأن اسلام که معلّم بشر از اوّلین و آخرین بود و ملائکه از حکمت او استفاده می‌کردند و دل مبارک او برترین جایگاه وحی الهی بود، به جوانان زمان خود که از جنگ برگشته بودند، فرمود: «مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبر»(2)؛ جهاد کوچکتر را گذراندید، حال نوبت جهاد بزرگتر است؛ جهاد با نفس، جهاد در میدانهای تیره، نه میدانهای شفّاف. در جنگ، میدان شفّاف است. دشمن در آن سوست، خودی در این سو. دشمن، شناخته شده است؛ خودی هم شناخته شده است. ابزار دشمن هم معلوم است؛ نقشه‌ی دشمن هم قابل حدس است. آسانترین جنگ با دشمن، آن‌جاست. نگویید آن‌جا جان در خطر است. در همه‌ی جهادها، جان در خطر است. وانگهی، جان همیشه عزیزترین چیزی نیست که انسان می‌دهد. انسانهایی هستند که روزی صدر بار آرزوی مرگ می‌کنند. گذشتهایی وجود دارد، بالاتر از گذشت جان. زحمتهایی وجود دارد، بالاتر از زحمتِ دادنِ جان. پیامبر فرمود «حال نوبتِ جهاد اکبر است.» و جهاد اکبر در دوران پیامبر، جهادی بسیار دشوار بود.
1 ) خطبه 27 : از خطبه‏هاى آن حضرت است در نكوهش اصحاب از نرفتن به جهاد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُيِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِيلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْيِيعِ الْجِهَادِ وَ سِيمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ . أَلَا وَ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُكُمْ إِلَى قِتَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَيْلًا وَ نَهَاراً وَ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ قُلْتُ لَكُمُ اغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا فَتَوَاكَلْتُمْ وَ تَخَاذَلْتُمْ حَتَّى شُنَّتْ عَلَيْكُمُ الْغَارَاتُ وَ مُلِكَتْ عَلَيْكُمُ الْأَوْطَانُ وَ هَذَا أَخُو غَامِدٍ [وَ] قَدْ وَرَدَتْ خَيْلُهُ الْأَنْبَارَ وَ قَدْ قَتَلَ حَسَّانَ بْنَ حَسَّانَ الْبَكْرِيَّ وَ أَزَالَ خَيْلَكُمْ عَنْ مَسَالِحِهَا وَ لَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ كَانَ يَدْخُلُ عَلَى الْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْأُخْرَى الْمُعَاهِدَةِ فَيَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلَائِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلَّا بِالِاسْتِرْجَاعِ وَ الِاسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِينَ مَا نَالَ رَجُلًا مِنْهُمْ كَلْمٌ وَ لَا أُرِيقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ أَنَّ امْرَأً مُسْلِماً مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا أَسَفاً مَا كَانَ بِهِ مَلُوماً بَلْ كَانَ بِهِ عِنْدِي جَدِيراً فَيَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ يُمِيتُ الْقَلْبَ وَ يَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ فَقُبْحاً لَكُمْ وَ تَرَحاً حِينَ صِرْتُمْ غَرَضاً يُرْمَى يُغَارُ عَلَيْكُمْ وَ لَا تُغِيرُونَ وَ تُغْزَوْنَ وَ لَا تَغْزُونَ وَ يُعْصَى اللَّهُ وَ تَرْضَوْنَ فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي أَيَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّةُ الْقَيْظِ أَمْهِلْنَا يُسَبَّخْ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُكُمْ بِالسَّيْرِ إِلَيْهِمْ فِي الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّةُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا يَنْسَلِخْ عَنَّا الْبَرْدُ كُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا كُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّيْفِ أَفَرُّ . يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَيَّ رَأْيِي بِالْعِصْيَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَيْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِي طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَكِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِيهَا مَقَاماً مِنِّي لَقَدْ نَهَضْتُ فِيهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِينَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّينَ وَ لَكِنْ لَا رَأْيَ لِمَنْ لَا يُطَاعُ .
ترجمه :
پس از حمد خدا، جهاد درى است از درهاى بهشت، كه خداوند آن را به روى اولياء خاصّ خود گشوده، جهاد جامه پرهيزگارى، زره استوار، و سپر مطمئن خداست. هر كس آن را از باب بى‏اعتنايى ترك كند خداوند بر او جامه ذلت بپوشاند، و غرق بلا نمايد، و به ذلّت و خوارى و پستى گرفتار آيد، بر دلش پرده‏هاى بى‏عقلى زده شود، و در برابر ضايع كردن جهاد حق از او گرفته شود، و محكوم به ذلت و خوارى، و محروم از انصاف گردد. بدانيد كه من شب و روز و نهان و آشكار، شما را به جنگ اين قوم دعوت كردم، به شما گفتم كه با اينان بجنگيد پيش از اينكه با شما بجنگند، به خدا قسم هيچ ملّتى در خانه‏اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اينكه ذليل شد. اما شما مسئوليت جهاد را به يكديگر حواله كرديد و به يارى يكديگر بر نخاستيد تا دشمن از هر سو بر شما تاخت، و شهرها را از دست شما گرفت. اين مرد غامدى است كه لشكرش به انبار وارد شد، حسّان بن حسّان بكرى را كشت، و مرز بانان شما را از جاى خود راند. به من خبر رسيده مهاجمى از آنان بر زن مسلمان و زن در پناه اسلام تاخته و خلخال و دستنبد و گردن بند و گوشواره او را به يغما برده، و آن بينوا در برابر آن غارتگر جز كلمه استرجاع و طلب دلسوزى راهى نداشته، آن گاه اين غارتگران‏ با غنيمت بسيار باز گشته، در حالى كه يك نفر از آنها زخمى نشده. و احدى از آنان به قتل نرسيده. اگر بعد از اين حادثه مسلمانى از غصه بميرد جاى ملامت نيست، بلكه مرگ او در نظر من شايسته است. عجبا عجبا به خدا سوگند كه اجتماع اينان بر باطلشان، و پراكندگى شما از حقّتان دل را مى‏ميراند، و باعث جلب غم و غصه است. رويتان زشت و قلبتان غرق غم باد كه خود را هدف تير دشمن قرار داديد، آنان شما را غارت كردند و شما چيزى به دست نياورديد، جنگيدند ولى شما نجنگيديد، خدا را معصيت مى‏كنند و شما خشنوديد. در تابستان شما را دعوت به جهاد آنان مى‏كنم گوييد: هوا گرم است، مهلت ده تا گرما برود. و در زمستان شما را مى‏خوانم گوييد: هوا سرد است، مهلت ده تا سرما بنشيند. همه اين بهانه‏ها براى فرار از گرما و سرماست. شما كه از گرما و سرما مى‏گريزيد پس به خدا سوگند از شمشير گريزان‏تر خواهيد بود. اى نامردان مرد نما، دارندگان رؤياهاى كودكانه، و عقلهايى به اندازه عقل زنان حجله نشين، اى كاش شما را نديده بودم و نمى‏شناختم. به خدا قسم حاصل شناختن شما پشيمانى و غم و غصه است. خدا شما را بكشد، كه دلم را پر از خون كرديد، و سينه‏ام را مالامال خشم نموديد، و پى در پى جرعه اندوه به كامم ريختيد، و تدبيرم را به نافرمانى و ترك يارى تباه كرديد، تا جايى كه قريش گفت: پسر ابو طالب شجاع است ولى دانش جنگيدن ندارد. خدا پدرانشان را جزا دهد، آيا هيچ كدام آنان كوشش و تجربه مرا در جنگ داشته و پيشقدميش از من بيشتر بوده هنوز به سن بيست سالگى نرسيده بودم كه آماده جنگ شدم، اكنون عمرم از شصت گذشته، ولى براى كسى كه اطاعت نشود تدبيرى نيست‏

2 )
الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج 5، ص 13 ؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق ص 160 ح1 ؛ امالی صدوق، ص 553 ح 9 ؛ روضة الواعظین، فتال نیشابوری، ج 2 ص 421 ؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 67 ص 65 ح7.

أَنَّ النَّبِيَّ ص بَعَثَ بِسَرِيَّةٍ فَلَمَّا رَجَعُوا قَالَ مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفْسِ.
ترجمه :
امام علی (ع) فرمود، رسول خدا(ص) گروهی را [برای جنگ]فرستاد هنگامی كه بازگشتند گفت خوشا به حال مردمی كه جهاد اصغر را انجام دادند و جهاد اكبر بر آنان باقی مانده است گفته شد ای رسول خدا جهاد اكبر چیست؟ گفت جهاد و پیكار با نفس سپس فرمود برترین جهاد، [از آن] كسی است كه با نفسش كه در میان دو پهلوی اوست جهاد كند.


مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی
کلیدواژه(ها) : جوان مؤمن انقلابی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امروز که در جمع شما جوانان برومند انقلاب اسلامى هستم، براى من روز شیرین و خاطره‌انگیزى است و إن شاء اللّه خاطره‌اى ماندگار خواهد بود. ما به جوانانى مثل شما و به مجموعه‌اى مثل این مجموعه‌ى لشکر سرافراز، افتخار مى‌کنیم. از آن وقتى‌که این لشکر به عنوان تیپ فعالیت مى‌کرد و نیز از آن وقتى‌که تشکیلاتش به لشکر تبدیل شد، بنده با آن آشنا هستم. سالهاى طولانى از آن زمان مى‌گذرد و همه‌ى این سالها، همراه با افتخارات و سرافرازیها براى این لشکر بوده است.
خدا را شکرگزاریم که جوانان مؤمن و انقلابى‌ این کشور، در لشکرهایى از این قبیل، حجّتى شدند بر بسیارى از دیرباوران که تصوّر مى‌کردند در دوران آغشته به فساد و آلوده به گرفتاریهاى مادّى که جوانان دنیا به صدها ابتلاى روحى و جسمى و عاطفى و عصبى و فسادهاى مختلف گرفتار هستند نمى‌شود جوان‌ یا مجموعه‌اى از جوانان، با دل نورانى، با روح آزاد و با ایمان قوى، راهى را بپیمایند که براى انسانهاى دیگر اسوه باشد و غیر جوانان به آن‌ها اقتدا کنند و از آن‌ها درس بگیرند. بحمد اللّه جوانان ما و امثال شما، در این لشکرهاى پُرافتخار و نورانى، این حقیقت را ثابت کردید که همچنان که دین خدا همیشه زنده است، گوهر انسانیت هم که خلق بزرگ الهى است همیشه زنده است و در شرایط مختلفى، انسانهاى مصفّا و نورانى و پاک و برجسته و برگزیده، مى‌توانند پرورش پیدا کنند و دیگران را به این راه بکشانند و حجّت بر دیگران شوند.
یک دوره، دوره‌ى جنگ و دوره‌ى دفاع مقدّس بود و انگیزه‌ها براى حضور جوانان در میدان قدس و تقوا و فداکارى و ایثار، به طور واضح و بارز در اختیار همه قرار داشت. به قدرى شعله‌ى مقدّس شهادت و ایثار و جهاد، این فضا را روشن و منوّر کرد که همه‌ى ابرهاى تیره‌ى فتنه نفاقها، کفرها و فسادها تحت‌الشّعاع قرار گرفتند. نه اینکه این زایده‌هاى وجود شریف انسانى، در دوران دفاع مقدّس در کشور ما وجود نداشت. وجود داشت ولى تحت‌الشّعاع بود؛ تحت‌الشّعاع آن نور درخشانى که از جانهاى پاک انسانهاى مؤمن، در میدانهاى ایثار و شهادت برمى‌خاست، مى‌تابید، شما را نورانى مى‌کرد و همه از آن بهره مى‌بردند. امام ما که امامِ نور بود، امامِ صفا بود، امامِ قدس و تقوا بود، امامِ روح بود روح محض بود از این نورانیّت بهره مى‌برد و خود او مکرّر این را مى‌فرمود. آن روز یک قطعه‌ى کم‌نظیر و از جهاتى بى‌نظیر بر تاریخ ما حاکم بود.
بعضى تصوّر کردند که با تمام شدن جنگ، شمع فروزان معنویت هم در دلها خواهد مرد و خاموش خواهد شد. این اشتباه بود. عدّه‌اى از جوانان پاک و مؤمن ما در همان روز با شنیدن قضیه‌ى ختم جنگ، عزا گرفتند و فکر کردند که درهاى شهادت و معنویت بسته شد و ما در حصارها ماندیم. البته «انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة» ؛ جهاد یکى از درهاى بهشت است. شکّى نیست؛ اما اوّلًا بهشت صفا و معنویت الهى درهاى متعدّد دارد، ثانیاً جهاد در میدان جنگ در شور و شوق ایثارها و جان‌فشانى‌ها یکى از روشهاى جهاد است.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : فتح الفتوح انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : فتح الفتوح انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مگر یک ملت بدون جهاد مى‌تواند سرش را بالا بگیرد؟ مگر یک ملت بدون جهاد مى‌تواند طعم عزّت را بچشد؟ مگر یک ملت بدون جهاد مى‌تواند در میان ملتهاى دنیا شأن و موقعیتى پیدا کند؟ «انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة». همیشه همین‌طور است و جهاد درى است از درهاى بهشت. هم خلد برین الهى؛ یعنى بهشت نشأه آخرت، هم راحت در این دنیا؛ یعنى جهاد. در همه کشورها و میان همه ملتها هم این‌گونه است که اگر قرار باشد جهاد معناى حقیقى به خود بگیرد، باید در آن، موجودهاى الگو و انسانهاى نماد وجود داشته باشند؛ بدون نماد و بدون الگو نمى‌شود. خیلى از جوانان مثل یک لشکر تمام نشدنى خدا، از کتم عدم به وجود مى‌آیند و وارد صحنه جامعه مى‌شوند. در بعضى از کشورها مثل وضع کنونى کشور ما بیشتر و در بعضى از کشورها کمتر. فقط با کتاب نمى‌شود به این‌ها گفت که در راه شرف و در راه آرزوهاى بزرگ انسانى و در راه اهداف والا و در یک‌کلمه جامعِ کاملِ درست، در راه خدا جهاد کنید. علاوه بر گفتن، به نمونه و الگو احتیاج دارند. افتخار سپاه پاسداران این است که در درون خود از این الگوها، فراوان و بى‌نهایت دارد؛ همین سرداران، همین فرماندهان، همین عناصر گوناگون، همین جوانان پاک و نورانى؛ همانهایى که امامِ نور آرزو مى‌کرد که یکى از آن‌ها باشد؛ همانهایى که در دوران جنگ، تا هرجا و در هر خانه‌اى که عطر معنویت آن‌ها و کلام آن‌ها مى‌رفت، آن خانه از لحاظ معنوى، پُرفروغ و آباد بود؛ همانهایى که امام پیدایششان را «فتح‌ الفتوح‌» انقلاب اسلامى دانست.
در صدر اسلام، فتح الفتوح، یک حادثه نظامى بود. مسلمانان مدّت زمانى در منطقه‌اى از مناطق شرقىِ آن روزِ میدانگاه جنگ و غربىِ امروز ایران، معطّل شدند تا توانستند چند دژ را بگیرند. وقتى گرفتند، گفتند این «فتح الفتوح» است. امروز هم در تاریخ، فتح «نهاوند» و «جلولا»، به نام «فتح الفتوح» خوانده مى‌شود؛ یعنى یک حادثه نظامى. امام ما فرمود فتح الفتوحِ انقلاب اسلامى، نه یک حادثه نظامى که یک حادثه انسانى است؛ یعنى پیدایش این جوانان، خلقِ این انسانهاى نورانى، بیرون آمدن فرشتگان از دنیایى که جز اهریمن در مناطق مختلفِ جوانانه آن به چشم نمى‌خورد و نمى‌خورَد. امروز تا حدودى در گوشه‌هایى از دنیا
جلوه‌هاى نورانى دوباره پیدا مى‌شود. فتح الفتوح، این جوانان بودند؛ همین سرداران شهیدى که این لشکر را به وجود آوردند؛ همین سردار «على فضلى»؛ همین سردار «ناصح»؛ همین جوانان مؤمن و همین نورانیهایى که نورانیّت آن‌ها مى‌تواند دلهایى را روشن کند. این‌ها مایه شرفند؛ این‌ها مایه عزّتند. براى یک کشور، داشتن این‌ها افتخار است؛ بردن نامشان افتخار است؛ تکرار یادشان افتخار است؛ ادامه‌ى راهشان افتخار است.
اشتباه است اگر کسى خیال کند اسم جنگ و شلمچه و ایثار و سرباز و سپاهى و سردار را نیاورید؛ مبادا وضعى که مى‌خواهیم در جامعه به وجود آید، به هم بخورد! نه؛ این خطاست. وضع مطلوب، وضع خوب، بناى شامخ، پرچم عزّت، دولت مقتدر، ملت سربلند و راه روشن، آن وقتى خواهد شد که مفهوم «جهاد» در حالى که در انسانهاى پاک و والا و پیراسته تجسّد پیدا کرده است، در جامعه‌اى نیز وجود داشته باشد، و در جامعه ما وجود دارد.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : بسیج مستضعفین
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
شما جوانان، اوّلاً قدر خودتان را بدانید. ثانیاً قدر لباس نظامی، لباس سپاهی و لباس بسیجی را بدانید. ثالثاً قدر این ضوابط و مقرّرات را که میتواند در قاعده‌ها و میزانها و مقدارهای لازم، شما را حفظ کند، بدانید و آنها را به طور کامل رعایت کنید. قدر موجودیهای خودتان را از سلاح، تجهیزات، امکانات، ماشین‌آلات، ابزار و وسایل بدانید و آنها را نگه دارید، تعمیر کنید، و در حفظشان بکوشید. قدر آن ایمانی را که در شماست - و پشتوانه همه اینهاست - بدانید و حفظش کنید.
عزیزان من! بعضی از سرمایه‌های معنوی، با همه ارزشی که دارند، نیازمند حفظ کردنند. مثلاً محبّت را باید حفظ کرد؛ مثل گیاهی است که اگر به آن نرسیدید، از دست خواهد رفت. ایمان از این قبیل است. ایمان را باید حفظ کنید. حفظ ایمان، با رفتار خوب، با تأمّل و تدبّر خوب، با توجّه به خدا، با حفظ و تقویت ارتباط با خداست. حفظ این گوهر، با تواصىِ به حق و تواصىِ به صبر است. هر دو نفرتان، یکدیگر را به حق و صبر توصیه کنید. صبر، یعنی پایداری و استقامت.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : صبر
کلیدواژه(ها) : صبر
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی از سرمایه‌های معنوی، با همه ارزشی که دارند، نیازمند حفظ کردنند. مثلاً محبّت را باید حفظ کرد؛ مثل گیاهی است که اگر به آن نرسیدید، از دست خواهد رفت. ایمان از این قبیل است. ایمان را باید حفظ کنید. حفظ ایمان، با رفتار خوب، با تأمّل و تدبّر خوب، با توجّه به خدا، با حفظ و تقویت ارتباط با خداست. حفظ این گوهر، با تواصىِ به حق و تواصىِ به صبر است. هر دو نفرتان، یکدیگر را به حق و صبر توصیه کنید. صبر، یعنی پایداری و استقامت.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : صبر
کلیدواژه(ها) : صبر
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حفظ ایمان، با رفتار خوب، با تأمّل و تدبّر خوب، با توجّه به خدا، با حفظ و تقویت ارتباط با خدا و با تواصىِ به حق و تواصىِ به صبر است. هر دو نفرتان، یکدیگر را به حق و صبر توصیه کنید. صبر، یعنی پایداری و استقامت.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : معنویت‎گرایی
کلیدواژه(ها) : معنویت‎گرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بهشت صفا و معنویت الهی درهای متعدّد دارد

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جهاد اکبر در زمان پیامبر دشوار مینمود؛ چون ابرهای فتنه ناشناخته بود

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امروز در زمان ما ابرهای فتنه شناخته شده است و جهاد مثل سرچشمه فیّاضی ادامه پیدا کرده است

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بدون جهاد، هیچ چیز به دست انسان نمی‌آید؛ نه دنیا و نه آخرت

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بدون جهاد، در مقابل گرگِ بیدست و پای بیابان هم نمیشود ایستاد؛ چه رسد به گرگهای بسیار بسیار خطرناک دنیای سیاست و دنیای اقتصاد و سرپنجه‌های خونینی که میلیونها انسان را دریدند و نابود کردند و خوردند و بردند!

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جهاد دری است از درهای بهشت

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر روحیه جهاد و مقاومت در مقابل دشمنیهای دشمن باشد، جوان هر جا هست «مجاهد فی‌سبیل‌الله» است

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام ما امامِ نور و صفا بود.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام ما امامِ قدس و تقوا بود.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام ما امامِ روح بود.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : معنویت‎گرایی
کلیدواژه(ها) : معنویت‎گرایی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی تصوّر کردند که با تمام شدن جنگ، شمع فروزان معنویت هم در دلها خواهد مرد و خاموش خواهد شد. این اشتباه بود. عدّه‌ای از جوانان پاک و مؤمن ما در همان روز با شنیدن قضیه ختم جنگ، عزا گرفتند و فکر کردند که درهای شهادت و معنویت بسته شد و ما در حصارها ماندیم

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
پیامبر عظیم‌الشّأن اسلام که معلّم بشر از اوّلین و آخرین بود و ملائکه از حکمت او استفاده میکردند و دل مبارک او برترین جایگاه وحی الهی بود، به جوانان زمان خود که از جنگ برگشته بودند، فرمود: «مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد الاکبر»؛ جهاد کوچکتر را گذراندید، حال نوبت جهاد بزرگتر است.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما جوانان، اوّلاً قدر خودتان را بدانید. ثانیاً قدر لباس نظامی، لباس سپاهی و لباس بسیجی را بدانید. ثالثاً قدر این ضوابط و مقرّرات را که میتواند در قاعده‌ها و میزانها و مقدارهای لازم، شما را حفظ کند، بدانید و آنها را به طور کامل رعایت کنید. قدر موجودیهای خودتان را از سلاح، تجهیزات، امکانات، ماشین‌آلات، ابزار و وسایل بدانید و آنها را نگه دارید، تعمیر کنید، و در حفظشان بکوشید. قدر آن ایمانی را که در شماست - و پشتوانه همه اینهاست - بدانید و حفظش کنید.
عزیزان من! بعضی از سرمایه‌های معنوی، با همه ارزشی که دارند، نیازمند حفظ کردنند. مثلاً محبّت را باید حفظ کرد؛ مثل گیاهی است که اگر به آن نرسیدید، از دست خواهد رفت. ایمان از این قبیل است. ایمان را باید حفظ کنید. حفظ ایمان، با رفتار خوب، با تأمّل و تدبّر خوب، با توجّه به خدا، با حفظ و تقویت ارتباط با خداست. حفظ این گوهر، با تواصىِ به حق و تواصىِ به صبر است. هر دو نفرتان، یکدیگر را به حق و صبر توصیه کنید.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر قرار باشد جهاد معنای حقیقی به خود بگیرد، باید در آن، موجودهای الگو و انسانهای نماد وجود داشته باشند؛ بدون نماد و بدون الگو نمیشود. خیلی از جوانان مثل یک لشکر تمام نشدنی خدا، از کتم عدم به وجود میآیند و وارد صحنه جامعه میشوند. در بعضی از کشورها - مثل وضع کنونی کشور ما - بیشتر و در بعضی از کشورها کمتر. فقط با کتاب نمیشود به اینها گفت که در راه شرف و در راه آرزوهای بزرگ انسانی و در راه اهداف والا و در یک کلمه جامعِ کاملِ درست، در راه خدا جهاد کنید. علاوه بر گفتن، به نمونه و الگو احتیاج دارند. افتخار سپاه پاسداران این است که در درون خود از این الگوها، فراوان و بینهایت دارد؛ همین سرداران، همین فرماندهان، همین عناصر گوناگون، همین جوانان پاک و نورانی؛ همانهایی که امامِ نور آرزو میکرد که یکی از آنها باشد؛ همانهایی که در دوران جنگ، تا هرجا و در هر خانه‌ای که عطر معنویت آنها و کلام آنها میرفت، آن خانه از لحاظ معنوی، پُرفروغ و آباد بود؛ همانهایی که امام پیدایششان را «فتح‌الفتوح» انقلاب اسلامی دانست.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
افتخار سپاه پاسداران این است که در درون خود الگو، فراوان و بینهایت دارد؛ همین سرداران و فرماندهان و جوانان پاک و نورانی؛ که امامِ نور آرزو میکرد که یکی از آنها باشد.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
افتخار سپاه پاسداران این است که در درون خود الگو، فراوان و بینهایت دارد؛ همانهایی که در دوران جنگ، تا هرجا و در هر خانه‌ای که عطر معنویت آنها و کلام آنها میرفت، آن خانه از لحاظ معنوی، پُرفروغ و آباد بود.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
افتخار سپاه پاسداران این است که در درون خود الگو، فراوان و بینهایت دارد؛ همانهایی که امام پیدایششان را «فتح‌الفتوح» انقلاب اسلامی دانست.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
افتخار سپاه پاسداران این است که در درون خود... الگوها، فراوان و بینهایت دارد؛ همین سرداران، همین فرماندهان، همین عناصر گوناگون، همین جوانان پاک و نورانی؛ همانهایی که امامِ نور آرزو میکرد که یکی از آنها باشد؛ همانهایی که در دوران جنگ، تا هرجا و در هر خانه‌ای که عطر معنویت آنها و کلام آنها میرفت، آن خانه از لحاظ معنوی، پُرفروغ و آباد بود؛ همانهایی که امام پیدایششان را «فتح‌الفتوح» انقلاب اسلامی دانست.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
افتخار سپاه پاسداران این است که در درون خود الگوها، فراوان و بینهایت دارد.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی کسان از اسم جهاد میرمند! خیال میکنند که تأسیس یک کشور، ایجاد یک تمدّن، نظم در زندگی، پیشرفت در زندگی ‌مادّی و معنوی و رفاه مشروع برای انسانها، با جهاد نمی‌سازد و جهاد ضدّ اینهاست! چه خطایی! چه غلطی! بدون جهاد، هیچ چیز ‌به دست انسان نمی‌آید؛ نه دنیا و نه آخرت. بدون جهاد، در مقابل گرگِ بیدست و پای بیابان هم نمیشود ایستاد؛ چه رسد به ‌گرگهای بسیار بسیار خطرناک دنیای سیاست و دنیای اقتصاد و سرپنجه‌های خونینی که میلیونها انسان را دریدند و نابود کردند و ‌خوردند و بردند‌!‌
مگر یک ملت بدون جهاد میتواند سرش را بالا بگیرد؟ مگر یک ملت بدون جهاد میتواند طعم عزّت را بچشد؟ مگر یک ملت بدون ‌جهاد میتواند در میان ملتهای دنیا شأن و موقعیتی پیدا کند؟ «انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة». همیشه همین‌طور است و جهاد ‌دری است از درهای بهشت.‌

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
وضع مطلوب، وضع خوب، بنای شامخ، پرچم عزّت، دولت مقتدر، ملت سربلند و راه روشن، آن وقتی خواهد شد که مفهوم «جهاد» ‌در حالی که در انسانهای پاک و والا و پیراسته تجسّد پیدا کرده است، در جامعه‌ای نیز وجود داشته باشد، و در جامعه ما وجود ‌دارد.‌

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد
کلیدواژه(ها) : جهاد
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌‌«انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة». ...جهاد دری است از درهای بهشت. هم خلد برین الهی؛ یعنی بهشت نشئه آخرت، هم راحت در ‌این دنیا؛ یعنی جهاد. در همه کشورها و میان همه ملتها هم این‌گونه است که اگر قرار باشد جهاد معنای حقیقی به خود بگیرد، ‌باید در آن، موجودهای الگو و انسانهای نماد وجود داشته باشند؛ بدون نماد و بدون الگو نمیشود. خیلی از جوانان مثل یک لشکر ‌تمام نشدنی خدا، از کتم عدم به وجود میآیند و وارد صحنه جامعه میشوند. در بعضی از کشورها - مثل وضع کنونی کشور ما - ‌بیشتر و در بعضی از کشورها کمتر. فقط با کتاب نمیشود به اینها گفت که در راه شرف و در راه آرزوهای بزرگ انسانی و در راه ‌اهداف والا و در یک کلمه جامعِ کاملِ درست، در راه خدا جهاد کنید. علاوه بر گفتن، به نمونه و الگو احتیاج دارند.‌

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد نظامی
کلیدواژه(ها) : جهاد نظامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌‌‌«‌انّ الجهاد باب من ابواب الجنّة»؛ جهاد یکی از درهای بهشت است. شکّی نیست؛ اما اوّلاً بهشت صفا و معنویت الهی درهای متعدّد ‌دارد، ثانیاً جهاد در میدان جنگ - در شور و شوق ایثارها و جانفشانیها - یکی از روشهای جهاد است.

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : تزکیه نفس
کلیدواژه(ها) : تزکیه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
پیامبر عظیم‌الشّأن اسلام که معلّم بشر از اوّلین و آخرین بود و ملائکه از حکمت او استفاده میکردند و دل مبارک او برترین جایگاه ‌وحی الهی بود، به جوانان زمان خود که از جنگ برگشته بودند، فرمود: «مرحبا بقوم قضوا الجهاد الاصغر و بقی علیهم الجهاد ‌الاکبر»؛ جهاد کوچکتر را گذراندید، حال نوبت جهاد بزرگتر است؛ جهاد با نفس، جهاد در میدانهای تیره، نه میدانهای شفّاف. در ‌جنگ، میدان شفّاف است. دشمن در آن سوست، خودی در این سو. دشمن، شناخته شده است؛ خودی هم شناخته شده است. ابزار ‌دشمن هم معلوم است؛ نقشه دشمن هم قابل حدس است. آسانترین جنگ با دشمن، آن‌جاست. نگویید آن‌جا جان در خطر است. ‌در همه جهادها، جان در خطر است. وانگهی، جان همیشه عزیزترین چیزی نیست که انسان میدهد. انسانهایی هستند که روزی ‌صد بار آرزوی مرگ میکنند. گذشت هایی وجود دارد، بالاتر از گذشت جان. زحمتهایی وجود دارد، بالاتر از زحمتِ دادنِ جان. ‌پیامبر فرمود «حال نوبتِ جهاد اکبر است.» و جهاد اکبر در دوران پیامبر، جهادی بسیار دشوار بود.‌

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : تزکیه نفس
کلیدواژه(ها) : تزکیه نفس
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جهاد اکبر در زمان پیامبر دشوار مینمود؛ چون ابرهای فتنه ناشناخته بود. اما امروز آن‌طور نیست. امروز در زمان ما ابرهای فتنه ‌شناخته شده است و جهاد مثل سرچشمه فیّاضی ادامه پیدا کرده است.‌

مربوط به :بیانات در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهداء(ع) - 1377/07/26
عنوان فیش : جهاد فرهنگی
کلیدواژه(ها) : جهاد فرهنگی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
پرچم عزّت و جهاد و ایثاری که با دست شما جوانان در این کشور به اهتزاز درآمد، امروز هم در دست جوانان است؛ جوانان مؤمن، ‌جوانان پاک و نورانی در میدانهای مختلف. اگر روحیه جهاد و مقاومت در مقابل دشمنیهای دشمن باشد، این جوان هر جا هست - ‌در پادگان، در دانشگاه، در حوزه علمیه، در بازار، در کارخانه، در محیطهای گوناگون - «مجاهد فی‌سبیل‌الله» است؛ پاسدار ارزشها و ‌پاسدار دین است.‌