[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/04/20 عنوان فیش :اهمیت عیدغدیر کلیدواژه(ها) : عید غدیر, امامت و ولایت, سرنوشت امت اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : روز عید غدیر، روز ولایت و روز تعیین کننده یی در سرنوشت جامعهی اسلامی است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/04/20 عنوان فیش : امامت و ولایت, حکومت, حاکمیت, مردم کلیدواژه(ها) : امامت و ولایت, حکومت, حاکمیت, مردم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مهمترین و حساسترین مسالهی هر ملتی، همین مسالهی حكومت و ولایت و مدیریت و حاكمیت والای بر آن جامعه است، این تعیینكنندهترین مساله برای آن ملت است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/04/20 عنوان فیش : امامت و ولایت, جامعه اسلامی, ولی فقیه کلیدواژه(ها) : امامت و ولایت, جامعه اسلامی, ولی فقیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در جامعهی اسلامی، كلمهی ولایت به حكومت اطلاق میشود و رابطهی بین ولی و مردم، یك رابطهی ولایتی است و ارتباط و اتصال آنها، غیرقابل انفكاك میباشد و تمام اجزای این جامعه، با یكدیگر متصلند و از هم جدا نیستند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/04/20 عنوان فیش : امامت و ولایت کلیدواژه(ها) : امامت و ولایت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : علّت اهمّیّت عید غدیر مسئلهی ولایت است و ما در ماه ذیحجّةالحرام، هم عید غدیر را داریم، هم بیستوچهارم ذیحجّه، روز مباهله را، که آن هم اشارهی روشنی است به مسئلهی ولایت؛ و به خاطر این دو خاطره که هر دو مربوط به ولایت است، بعضی از بزرگان این ماه را «شهرالولایه» و افضل ماهها دانستهاند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/04/20 عنوان فیش : امامت و ولایت کلیدواژه(ها) : امامت و ولایت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : وقتی برای یک ملّت، قضیّهی ولایت و حکومت حل شود، آن هم به شکلی که در غدیر خم حل شد، حقیقتاً آن روز برای آن ملّت عید است؛ چون مهمترین و حسّاسترین مسئلهی هر ملّتی، همین مسئلهی حکومت و ولایت او است؛ مسئلهی مدیریّت و حاکمیّتِ والای بر آن جامعه است؛ این تعیینکنندهترین مسئله برای هر ملّتی است و ملّتها هر کدام به یک نحوی این قضیّه را حل کردهاند و غالباً نارسا، ناتمام، حتّی زیانبخش؛ پس اگر یک ملّتی توانسته باشد این مسئلهی اساسی را به نحوی حل کند که در آن همه چیزِ آن ملّت -کرامت او، معنویّت او، توجّه او به خدا، حفظ سعادت دنیایی او و بقیّهی چیزهایی که برای یک ملّت مهم است- رعایت شده باشد، واقعاً آن روز و آن لحظه برای آن ملّت عید است و در اسلام این اتّفاق افتاد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/04/20 عنوان فیش : امامت و ولایت کلیدواژه(ها) : امامت و ولایت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : روز عید غدیر، ولایت اسلامی یعنی رشحهای و پرتوی از ولایت خدا در میان مردم تجسّم پیدا کرد و لذا بود که دین کامل شد؛ بدون تعیین و تبیین این مسئله، دین واقعاً ناقص میماند و لذا بود که نعمت اسلام بر مردم تمام شد. مسئلهی ولایت در اسلام این جور مسئلهای است؛ ولایت یعنی حاکمیّت و سرپرستی در جامعهی اسلامی، چیزی است طبیعتاً جدا از ولایت و سرپرستی و حکومت در جوامع دیگر. در اسلام سرپرستی جامعه متعلّق به خدای متعال است. هیچ انسانی این حق را ندارد که ادارهی امور انسانهای دیگر را به عهده بگیرد؛ این حق مخصوص خدای متعال است که خالق انسانها و مُنشئ انسانها و عالِم به مصالح انسانها و مالک امور انسانها است، بلکه مالک امور همهی ذرّات عالم وجود است. خود این احساس در جامعهی اسلامی چیز کمنظیری است. هیچ قدرتی، هیچ شمشیر برّایی، هیچ ثروتی، حتّی هیچ قدرت علم و تدبیری به کسی این حق را نمیدهد که بشود مالک سرنوشت انسانهای دیگر و تصمیمگیرندهی دربارهی سرنوشت آنها؛ اینها ارزش هستند، امّا حقّ تولیت امور و زمامداری مردم را به کسی اعطا نمیکند؛ این حق مال خدا است. خدای متعال این ولایت و حاکمیّت را از مجاری خاصّی اِعمال میکند؛ یعنی آن وقتی هم که حاکم اسلامی و ولیّ امور مسلمین بر اساس تعیین شخص -آن چنان که طبق عقیدهی ما در مورد امیرالمؤمنین و ائمّه (علیهم السّلام) تحقّق پیدا کرد- و بر اساس معیارها و ضوابط [تعیین میشود] و این اختیار به کسی داده میشود که او ادارهی امور مردم را بکند، باز این ولایت، ولایت خدا است؛ این حق، حقّ خدا است؛ این قدرت و سلطان الهی است که اِعمال میشود بر مردم. آن انسان -هر که و هر چه [باشد]- منهای ولایت الهی، منهای قدرت پروردگار، هیچ گونه حقّی نسبت به انسانها و مردم دیگر ندارد که خود این یک نکتهی بسیار مهم و تعیینکنندهای است در سرنوشت جامعهی اسلامی. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/04/20 عنوان فیش : امامت و ولایت کلیدواژه(ها) : امامت و ولایت نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آن کسی که ولایت را از طرف خداوند عهدهدار میشود، باید یک نمونهی ضعیفی، یک پرتویی، یک سایهای از آن ولایت الهی را تحقّق ببخشد و نشان بدهد، یا بگوییم در او باشد؛ که [منظور از] خصوصیّات ولایت الهی قدرت است، حکمت است، عدالت است، رحمت است. آن شخصی یا آن دستگاهی که ادارهی امور مردم را بر عهده میگیرد، باید مظهر قدرت خدا و عدالت خدا و رحمت خدا و حکمت الهی باشد. این فارقِ بین جامعهی اسلامی و همهی جوامع دیگری است که به شکلهای دیگری اداره میشوند. جهالتها، شهوات نفسانی، هوا و هوس، سلایق شخصیِ متّکی به نفع و سود شخصی یا گروهی، هیچ کدام از اینها این حق را ندارند که زندگی مردم و مسیر امور مردم را دستخوش خود قرار بدهند؛ لذا در جامعهی اسلامی و نظام اسلامی عدالت باید حاکم باشد، علم باید حاکم باشد، دین باید حاکم باشد، رحمت باید حاکم باشد، خودخواهی نباید حاکم بشود، هوا و هوس نباید حکومت بکند، از هر کسی و در رفتار و گفتار هر شخصی و شخصیّتی. سرّ عصمت امام در شکل غایی و اصلی و مطلوب هم در اسلام همین است که هیچ گونه امکان تخطّی و تخلّفی وجود نداشته باشد؛ آنجایی هم که عصمت وجود ندارد و میسّر نیست، دین و تقوا و عدالت و مانند این چیزها باید حکومت کند بر مردم که نمونهای از ولایت الهی محسوب میشود. |