گلایههای اقتصادی و توصیههای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، گویای این است که سریال غفلت از مسألهی اصلی هنوز ادامه دارد. اگر دیروز و در برههی مذاکرات، امید برخی بهجای «نقطههای امیدبخش حقیقی»، به «نقطههای خیالی»
(۱۳۹۳/۱۰/۱۷) بود، امروز نیز توجه به مسائل مقطعی نظیر انتخابات جایگزین مسائل اساسی شده است «که یکی از این مسائل، مسئلهی اقتصاد کشور است»
(۱۳۹۴/۱۱/۱۹). اما چرا اینگونه شده است؟
۱. از آغاز دور جدید مذاکرات هستهای که به برجام منتهی شد، حضرت آیتالله خامنهای ضمن اعلام عدم مخالفت خود با مذاکرات و حمایتهای متعدد از تیم هستهای کشور، بارها گوشزد کردند: «علاج مشکلات کشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی تکیه به درون»
(۱۳۹۲/۱۱/۲۸). البته این توصیه «معنایش این نیست که از امکاناتی که در بیرون هست استفاده نکنیم؛ این دو حرف با هم اشتباه نشود. امیدمان را به بیرون از ظرفیّت داخلی کشور ندوزیم»
(۱۳۹۲/۰۶/۰۶). اما از همان ابتدای مذاکرات برخی در داخل و خارج کشور در تبلیغات و تریبونهای خود تصویری از مذاکرات، بازنمایی کردند که گویی مشکلات اساسی کشور قرار است از این طریق حل شود. با این نگاه، مذاکرات هستهای بهجای مسألهی اقتصاد در اولویت قرار گرفت. در این فضا بود که رهبر انقلاب گفتند: «تا هروقت میخواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى»
(۱۳۹۳/۱۰/۱۷)
اما با اجرایی شدن برجام انتظار میرفت همه نگاهها و ظرفیتهای کشور به سمت اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی متمرکز شود. حضرت آیتالله خامنهای در اولین دیدار خود با هیأت دولت در شهریور ۹۲ گفتند که «باید نگاه کنید ببینید اولویّتها چیست ... نمیشود یک اموری را معطّل گذاشت تا یک کار دیگر تمام بشود، لکن آنچه نگاه اصلی را به خودش متوجّه میکند، آن را باید پیدا کرد.» اما این توصیه رهبری انقلاب مبنی بر اینکه «مسائل تبلیغاتی و روزنامهای انتخابات، مسئولین کشور را از مسائل مستمر و دنبالهدار و اساسی غافل نکند»
(۱۳۹۴/۱۱/۱۹) ناظر بر این آسیب است که هنوز اقتصاد تبدیل به اولویت کشور نشده است. موکول شدن تحقق سیاستهای اقتصادی و معیشتی به نتیجهی مسائلی نظیر مذاکرات و انتخابات، ثمرهای جز به تعویق افتادن رسیدگی به اقتصاد کشور و کاهش کارآمدی نخواهد داشت. تجربه نشان داده که اگر ضعفهای اقتصادی را برطرف نکنیم، دشمنان ملت ایران باز هم در را بر این پاشنه خواهند چرخاند.
۲. مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد، تعریفها و تلقیهای نادرست از اقتصاد مقاومتی است. امروز با نگاهی به اخبار و تحلیلهای اقتصادی، موجی مشتاق را میبینیم که به دنبال روابط و قراردادهای متنوع اقتصادی و تجاری با کشورهای دیگر بوده و اینطور وانمود میکنند که با این قراردادها میتوان رونق اقتصادی را بهوجود آورد. صرفنظر از ماهیت و محتوای این روابط اقتصادی و تجاری که تا چه اندازه به نفع کشور و در چارچوب سیاستهای اقتصاد مقاومتی میباشد، این نکته قابل تأمل است که آیا اقتصاد مقاومتی تنها برونگرایی را تجویز کرده است؟ البته استفاده از ظرفیتهای بیرونی در جای خود بسیار پسندیده است اما آیا تعاملات خارجی ستون فقرات اقتصاد مقاومتی است یا اینکه «ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی است»؟
(۱۳۹۴/۰۲/۱۰) سیاستهای اقتصاد مقاومتی متکی بر پنج عامل دانش و فناوری، عدالتبنیانی، درونزایی، برونگرایی و پویایی است. اینکه چرا پس از اجرایی شدن برجام تنها بر طبل قراردادها و آمد و شدهای اقتصادی کوبیده میشود، جای تعجب دارد. تعجب از این جهت که با توجه به تجارب گذشته، آیا مجددا به بیرون دلبستهایم؟ «وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی که شما نگاه میکنید به بیرون، مواجه میشوید با یک مسئلهای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقهای خودشان متأسّفانه به این نتیجه میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی»
(۱۳۹۴/۰۱/۰۱). در حالی که برای مقاومسازی اقتصادی کشور باید «منابع را به سمت آنجایی هدایت کنید که باید هدایت کرد؛ یعنی به سمت تولید؛ چه تولید کشاورزی، چه تولید صنعتی... ببرند منابع کشور را به سمت تولید، نه به سمت وابستگی بیشتر، نه به سمت واردات»
(۱۳۹۴/۱۱/۱۹). برخی نیز برای تحقق اقتصاد مقاومتی میگویند اگر تعاملات خود را با دنیا افزایش دهیم، ریسک تحریم را برای کشورهای دیگر بالا میبریم. اگرچه این موضوع، قابل بحث و تامل است، اما آیا دشمنی نظام سلطه و آمریکا نسبت به ملت ایران با درهمتنیدگی اقتصادی حل وفصل میشود؟ آیا با گسترش روابط تجاری، آمریکا در موضوعاتی مانند ماهیت انقلاب اسلامی، فلسطین، بیداری اسلامی، اهداف منطقهای و... با ما همنظر میشود و یا کوتاه میآید؟ خیر؛ اینگونه نیست. «وقتی شما اقتصاد خودتان را در درون مقاوم کردید، دیگران به جای اینکه شما را تحریم کنند، میآیند منّت شما را میکشند؛ وقتی دیدند شما از فشار اقتصادی، از تحریم اقتصادی خم به ابرو نمیآورید، عقبنشینی نمیکنید، مجبور به قبول شکست نمیشوید، آنوقت دیگر غلط میکنند تحریم کنند؛ میفهمند که کار بیفایدهای است»
(۱۳۹۴/۱۱/۱۹).
ختام
باید از یکجا شروع کرد و قطار اقتصاد مقاومتی را به حرکت درآورد. اگر نگاه و رفتار ما جهادی و انقلابی نباشد این سیاستها همچنان در ایستگاه اول خواهد ماند. «دشمن در موارد زیادی از ضعفهای ما استفاده میکند»
(۱۳۹۴/۰۸/۱۲) و «ضعف در اجرا» یکی از این موارد است. بهجای جابهجایی اولویتها برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی کمر همت ببندیم که مسائل گذرا نباید «همهی حواسها را پرت کند»
(۱۳۹۴/۱۱/۱۹).