[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
بنده در طول سالها اُنس با کرمان و کرمانیها، نقاط درخشانی را در این استان و در مردم این استان، بالعیان مشاهده کردهام؛ شنیدنی نیست، دیدنی است، حسکردنی است. اگر بخواهیم در چند جمله از مهمترینِ این ویژگیها اسم بیاوریم، من باید عرض کنم که اوّلاً هویّت عمیق فرهنگی کرمان، ثانیاً نخبهپروری کرمان ــ از خصوصیّات این استان پرورش نخبگان است. بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی1401/07/27 در مورد نخبهی علمی و [کلّاً] نخبه، اوّلاً باید بدانیم و میدانیم ــ یعنی من بجد به این معتقدم و باید همه بدانیم این را ــ که نخبه یکی از مهمترین ثروتهای انسانی کشور است؛ بله، منابع طبیعی کشور مهم است، جایگاههای جغرافیایی مهم است، شکل اقلیمی مهم است، اینها همه مهم است، امّا یکی از مهمترینها وجود نخبه است؛ نخبه را ثروت عظیمی باید دانست. وقتی آن را ثروت عظیمی دانستیم، در تولیدش تلاش میکنیم، از دست دادنش را خسارت میشمریم، و حتّیالمقدور مانع میشویم از اینکه این از دست برود و با او رفتار کریمانه خواهیم داشت؛ وقتی فهمیدیم ثروت باعظمت و مهمّی است، رفتار ما هم با او به همین تناسب شکل خواهد گرفت. بنابراین، این را باید بدانیم، همه بدانند؛ مسئولین کشور و مؤثّرین در فضای عمومی کشور. بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی1401/07/27 یک عامل مهم برای اینکه حالا این نخبهای که متشکّل از این عناصر است، بتواند آن استعداد ذاتی را بُروز بدهد و فرصت تلاش پیدا کند، زمینه است؛ زمینهی تلاش نخبه؛ این خیلی مهم است. گاهی نخبهای هست، آمادگی کار هم دارد امّا زمینه برایش فراهم نمیشود. خب، این زمینهای که عرض کردیم که بایستی به وجود بیاید، در دوران طاغوت وجود نداشت؛ اگر هم بود، خیلی جزو سیاستهای رسمی طاغوت نبود؛ زمینه وجود نداشت. خیلیها بودند دارای استعدادهای خوب، آمادهی تلاش هم بودند، تلاش هم میکردند، [امّا] توی سرشان میزدند؛ نه فقط زمینه برایشان فراهم نمیشد بلکه حتّی ضدّ کار هم برای آنها به کار میرفت؛ در دورهی طاغوت این جوری بود. به برکت انقلاب اسلامی زمینه فراهم شد. ببینید؛ این را من با صراحت و با جرئت میگویم، یعنی یک چیزی است که قابل تشکیک نیست، من چون از اوّل انقلاب در مجموعهی دانشجویی و دانشگاهی و دانشگاه تهران و دانشگاههای دیگر حضور داشتم، با استاد و با دانشجو و مانند اینها دائم نشست و برخاست داشتم، با همهی اعتقاد و با قابلیّت اثبات این را عرض میکنم که با انقلاب اسلامی زمینه برای نخبهپروری فراهم شد. اوّلاً توسعهی دانشگاهها؛ شما ببینید کجای کشور الان دانشگاه ندارد. حالا دوستان بعضی گله کردند که یک جاهایی دانشگاه ایجاد شده بدون اینکه زمینههایش فراهم باشد؛ خیلی خب، پس انگیزهی ایجاد دانشگاه وجود داشته؛ این خیلی مهم است. همه جای کشور دانشگاه هست. دانشگاههای بعضی از شهرهای دوردست دانشگاههای برجستهای هستند؛ انسان میتواند [این را] بفهمد؛ اساتید خیلی خوب، اساتید برجسته، ممتاز در دانشگاه فلان شهر دوردست [هستند]؛ سراغ داریم از این قبیل. خب، [این از] توسعهی دانشگاه. بعد هم دانشگاهیان؛ گسترش دامنهی دانشگاهی؛ چه دانشجو، چه استاد. دانشجویان کشور ــ حالا من این آمار را مکرّر گفتهام، امّا الان دقیق یادم نیست؛ یادداشت که برمیداشتم منابع در اختیارم نبود ــ حدود ۲۵ برابر، دانشجویان کشور رشد پیدا کردهاند؛ ۲۵ برابر. خیلی است. استاد؛ سالهای اوّل انقلاب ــ همان سالهای حدود ۵۹، ۶۰ ــ که ما در مسائل دانشگاه بحث میکردیم، آن طور که در ذهنم هست، حدود پنج هزار استاد، اعضای هیئت علمی در کشور بود؛ الان بیش از صد هزار است؛ الان بیش از صد هزار است. جمعیّت کشور بیش از دو برابر شده امّا این، بیست برابر شده؛ اینها مهم است. این آمارها خیلی زباندار است، خیلی گویا است. انقلاب چه کار کرده؟ خب، انبوه پژوهشگاههایی که در کشور هستند؛ اندیشکده، پژوهشکده، پژوهشگاه. فراوان در خیلی جاهای کشور اینها هستند. این توسعهی علم در کشور خیلی چیز باارزشی است. این زمینهی نخبهپروری است؛ از زمینههای نخبهپروری، یکی این است. البتّه باید تشکّر کنیم از خود دانشگاهیها؛ دانشگاهیهای ما نگذاشتند که ما محتاج غربیها بمانیم. چون وقتی که یک کشوری دانشگاه دارد [ولی] استاد ندارد، یکی از چیزهایی که به ذهن میرسد این است که خب برویم از بیرون استاد بیاوریم؛ [لکن] دانشگاهیهای ما اجازه ندادند؛ استاد تربیت کردند. الان شاید صدی نود استادهای امروز، نسلشان تربیتشدههای اساتید دانشگاه خودمان هستند؛ کار کردند، تلاش کردند. خب، جمهوری اسلامی دانشگاه را گسترشیافته میخواست، توانا میخواست، و این بحمدالله انجام گرفت، دانشگاه هم از این فرصت تاریخی استفاده کرد و خودش را توسعه داد. بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی1399/11/29 منطقهی آذربایجان، بخصوص تبریز هم در علم، هم در هنر، هم در سیاست، یک منطقهی نخبهپرور است. در علم، هم علوم دینی و هم علوم طبیعی و مادّی، در این ۱۵۰ سال اخیر -حالا قبل از آن را من خیلی تتبّع نکردهام- این منطقه از لحاظ [پرورش] فقهای بزرگ، از لحاظ حکمای بزرگ، از لحاظ متکلّمین، از لحاظ دانشمندان علوم طبیعی، یک منطقهی ممتاز و حقیقتاً نخبهپرور است؛ پس نخبهپروری در علم، نخبهپروری در هنر [که به عنوان] یک نمونه از شعرای تبریز، هنرمندان تبریز، هنرمندان اقسام هنرها، مرحوم شهریار (رحمة الله علیه) را اسم میآورند و اسم میآوریم که بنده هم معتقدم، منتها فقط ایشان نبودند؛ شعرای زیادی در تبریز [بودند] که به فارسی یا ترکی شعر میگفتند. همچنین در سیاست هم آذربایجان شخصیّتهای برجستهای را در گذشته و امروز تقدیم کرده؛ بنابراین یکی از خصوصیّات این منطقه نخبهپروری است که این را باید نگه داشت، باید حفظ کرد. بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی1396/07/26 نکتهی دوّم درمورد وضع بنیاد نخبگان و معاونت علمی است. بحمدالله خیلی پیشرفت کرده و بهتر شده؛ موارد زیادی پیش آمده در این چند سال که وضعیّتِ معاونت علمی را و هم بنیاد نخبگان را بهتر کرده. شرکتهای دانشبنیان رشد جهشی پیدا کرده. سال ۹۳ بود که بنده در همین جلسه راجع به شرکتهای دانشبنیان تأکید کردم. خوشبختانه امروز شرکتهای دانشبنیان، خیلی رشد جهشی خوبی پیدا کرده؛ سرمایهگذاریهای خوبی شده. هیئتهای علمی، هستههای علمی در دانشگاهها -که باز این هم مورد تأکید ما بود- بحمدالله به وجود آمده. جهتگیریهای فکری نخبهپروری تصحیح شده. خیلی از این مطالبی که شما دوستان اینجا بیان کردید، در ذهن مسئولین بنیاد نخبگان و معاونت علمی هست که با من در میان گذاشتهاند و یک روش و منش و مسیر تصحیحشده و تکمیلشدهای در واقع بنا است پیش بیاید و پیگیری بشود؛ ابلاغ سیاستهای کلی «علم و فناوری»1393/06/29 بسم الله الرحمن الرحیم سیاستهای کلی علم و فناوری (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری) ... ۲- بهینه سازی عملکرد و ساختار نظام آموزشی و تحقیقاتی کشور به منظور دستیابی به اهداف سند چشمانداز و شکوفایی علمی با تأکید بر: ... ۷-۲- شناسایی نخبگان، پرورش استعدادهای درخشان و حفظ و جذب سرمایههای انسانی. بیانات در دیدار دانشجویان1392/05/06 یكی از كاركردهای بصیرت همین است كه انسان واقعیتها را آنچنان كه هست، ببیند. در تبلیغات گاهی یك واقعیتی را از آنچه كه هست، چندین برابر بزرگتر نشان میدهند؛ در حالی كه بعضی از واقعیتهای دیگر را اصلاً نشان نمیدهند. مثلاً فرض بفرمائید یكی از واقعیتها این است كه بخشی از نخبگان كشور از كشور خارج میشوند؛ بله، این یك واقعیتی است؛ اما در قبال این، یك واقعیت دیگری هم وجود دارد و آن عبارت است از افزایش نخبه، افزایش دانشجویان نخبه. ما كِی این همه دانشجوی نخبه داشتیم؟ به تاریخ دانشگاه كشور نگاه كنید؛ در این ده بیست سال اخیر، فراوانی دانشجویان نخبهی ما در بخشهای مختلف كاملاً چشمگیر است. چقدر ما استاد نخبه داریم. جمهوری اسلامی وقتی كه پیروز شد، تعداد اساتید دانشگاههای كشور، یك تعداد معدودی بود - كه البته چون دقیقش یادم نیست، نمیخواهم بگویم، اما تعداد خیلی معدودی بود؛ حدودش یادم هست - امروز بیش از ده برابر، این تعداد بالا رفته؛ خب، اینها همه نخبگانند. حالا گیرم از این مجموعهی عظیم نخبهای كه در دانشگاههای كشور پروریده شدهاند - اعم از دانشجو و استاد و نخبههای علمی و اینها - یك تعدادی هم رفتند خارج. اگر انسان آن واقعیت را میبیند، این واقعیت را هم ببیند. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در ششمین همایش ملی نخبگان جوان1391/07/12 ما مسئلهی رعایت نخبگان و نگاه به نخبگان را به یک حالت شبکهای در بیاوریم. ما نخبه را شناسائی میکنیم، انتخاب میکنیم، کمک میکنیم و ثبات در حرکت نخبگی به او میدهیم؛ این کافی نیست. باید یک حرکت شبکهایِ سازنده و یک چرخه به وجود بیاید، که از پرورش و ساخت نخبه آغاز میشود؛ یعنی مربیگری. ریشه و پایه هم در آموزش و پرورش است؛ همچنان که یکی از جوانها گفت. ما باید استعدادهای نخبه را شناسائی کنیم و تربیت کنیم، بعد در میان اینها گزینش و انتخاب لازم است؛ بعضی نخبهترند، بعضی استعدادهای برترند؛ انتخاب بهترینها. بعد از آن، نگهداری و ارتقاء است؛ نه فقط نگهداری، بلکه نگهداری همراه با ارتقاء و پیشرفت. کمک کنید این نخبه اگر امروز در رتبهی دهم است، در آیندهی نه چندان دوری به رتبهی اول برسد؛ ارتقاء پیدا کند. بعد این نخبه، خود وارد چرخهی نخبهسازی شود - یعنی حالت شبکهای پیدا کند - خود این نخبه، نخبهساز و نخبهپرور شود. در این صورت، حالت درونزائی به وجود خواهد آمد و حرکت مضاعف خواهد شد. اگر ما یک چنین شیوهای را در پیش بگیریم، به نظر میرسد که کار پیشرفت خواهد کرد. بیانات در دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه1390/07/26 این جلسه، بسیار جلسهی شیرین و مطلوب و بهیادماندنیای بود، با مطالبی متنوع، پرمغز و پرمضمون. از بیاناتی که کردند، من حقیقتاً بهره بردم و استفاده کردم. همچنین این جلسه موجب میشود که یک معرفت بیشتری نسبت به کرمانشاه و برگزیدگان این استان و استعداد نخبهپروری این استان، برای بنده و امثال بنده به وجود بیاید. یکی از آقایان فرمودند که استان سینهی ستبر ایران است - که چه تعبیر زیبا و پرمغزی است - میخواهم عرض بکنم که علاوهی بر این، چهرهی زیبای ایران هم هست؛ علم و هنر و ادب و تلاش انقلابی و ورزش و روحیههای پهلوانی و همه چیز بحمدالله با هم در این استان جمع شده است. البته من از قبل از انقلاب با بعضی از چهرههای نخبه و برجستهی استان آشنا بودم؛ از جمله، مرحوم یدالله بهزاد که دوست قدیمی ما بود. ایشان مکرر مشهد میآمدند. مرحوم بهزاد ضمن دارا بودن از طبع شعرِ خیلی خوب - بخصوص در قصیده و قطعه، که ایشان انصافاً در کشور برجسته و ممتاز بود - همان روحیه و خلقیات پهلوانیِ کرمانشاه هم در ایشان بود. ایشان یک سفر مشهد آمده بود، و همان موقع من تحت تعقیب بودم؛ از مشهد خارج شده بودم، رفته بودم یک محل دوردستی. یک وقت دیدم آقای بهزاد و بعضی از دوستان دیگرِ انجمن ادبی مشهد آمدند آنجا برای دیدن ما؛ با اینکه این کار خطرناک بود. این مرد اهل کارهای مبارزاتی به آن شکل نبود، اما رفاقت و دوستی و صمیمیت، او را به این وادی کشانده بود. اینها تحسینبرانگیز است. بیانات در دیدار نخبگان جوان1389/07/14 اعتقاد راسخ من این است كه اگر چنانچه بر روی مسئلهی علم و فناوری و نخبهپروری سرمایهگذاری كنیم، حتماً در یكی از بااولویتترین كارها سرمایهگذاری كردهایم. پیشرفت علمی و به دنبال آن، پیشرفت فناوری، به كشور و ملت این فرصت و این امكان را خواهد داد كه اقتدار مادی و معنوی پیدا كند. بنابراین با یك نگاه راهبردی، علم یك چنین اهمیتی دارد. بیانات در دیدار نخبگان جوان1389/07/14 اگر بخواهیم مجاهدت [علمی] به طور كامل انجام بگیرد، باید یك توجه ویژهای به دانشگاهها بشود؛ چون دانشگاه، محیط زیست و محیط پرورش استعدادها و نخبههاست. اینجا، هم بنیاد ملی نخبگان وظائفی دارد، هم مدیران و رؤسای دانشگاهها و وزارتهای دانشگاهی مسئولیت دارند. نگاه بنیاد ملی نخبگان بر روی نخبگان نباید این بنیاد را از نگاه به دانشگاهها غافل كند؛ یعنی باید یك نگاه ستادی به دانشگاهها داشته باشد و ارتباط بین مجموعهی بنیاد ملی نخبگان و دانشگاهها باید مستحكم شود. از آن طرف هم در دانشگاهها نگاه نخبهشناس و نخبهپرور حتماً بایستی در مجموعهی كارهای دانشجوئی وجود داشته باشد؛ كه البته در بخشهای تحصیلات تكمیلی، این معنا بیشتر خواهد بود. بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان1388/02/27 خوشبختانه من میبینم در دانشگاهها تولید علم و لزوم عبور از مرزهای دانش به یک گفتمان عمومی تبدیل شده. این خیلی برای من خرسند کننده و نویدبخش است. باید اجرائی کنید. این پیشنهادهائی که این عزیزان من در زمینههای دانش و تحقیق و پژوهش و ایجاد مراکز و نخبهپروری و ارتباطات و غیره گفتند، همه در جهت همین مسئلهی تولید علم است. این بسیار باارزش است. این راه را باید دنبال کرد. ما عقبیم. امروز سرعت پیشرفت ما خوب است؛ اما با توجه به عقبماندگیهای گذشته که کشور ما دارد، هر چه سرعتمان بیشتر باشد باز هم زیادی نیست. ما باید خیلی پیش برویم؛ از راههای میانبر استفاده کنیم؛ از شتابِ فراوان بهره ببریم؛ ما باید در همهی علوم تولید داشته باشیم. بیانات در دیدار برگزیدگان استان کردستان1388/02/24 همین روزها کتابی دست من است دارم میخوانم که انسان واقعاً حیرت میکند. کو آن غرور ملی؟! کو آن عزت ملی؟! کو آن احساس افتخار به ایرانی بودن؟! کو آن تکیهی به این ملتی که این همه گذشته و میراث تاریخیِ شرافتمندانه دارد؟! هیچکدام در دوران رژیم طاغوت وجود نداشت؛ پهلویها یک جور، قبل از او قاجارها یک جور دیگر؛ یکی از یکی بدتر. نظام جمهوری اسلامی این بساطها را به هم زده. بایستی ما این را به عنوان یک حقیقت بدیع، روشن، ارزشمند در نظر داشته باشیم و محاسبات و اقدامها را بر این اساس قرار بدهیم. من احساس میکنم نخبگان محترم و عزیز این استان میتوانند نقشهای مهمی را در این بخش که در واقع یک بخش فرهنگی - سیاسی است، ایفاء کنند. البته نخبهپروری هم یکی از وظائف مهم نخبگان هست. همین طور که ملاحظه میکنید، جوانهای برجستهای الحمدللَّه هستند؛ نظیر همین دختر خانمی که آمدند اینجا و سخنانی را بیان کردند. انسان احساس میکند جوانان دانشجوی ما - چه پسرها، چه دخترها - استعدادهای برجستهای هستند. البته در همه جای کشور این وجود دارد، در اینجا هم انسان بوضوح میبیند که بحمداللَّه وجود دارد. بخشی از این نخبهپروری البته مربوط به دستگاههای تصمیم گیرنده و دستگاههای دولتی است که بحق آنها باید دنبال کنند و البته انشاءاللَّه تأکید خواهد شد که دنبال شود؛ هم این نکاتی را که ذکر کردید و هم همهی وظائف دیگر را؛ اما بخشی هم به عهدهی خودِ نخبگان است؛ به عهدهی اساتید، معلمان، آموزگاران دین، آموزگاران ادب و فرهنگ، آموزگاران علم در حوزهی کار خودشان و در محدودهی دانشجوئی و تعلیم و تربیت خودشان که روی فکر جوانها تأثیر بگذارید. و توجه کنید که امروز دشمن از بودن یک ایرانِ متحدِ منسجمِ پیشروِ ناظر به افتخارات بزرگ، نگران و ناراحت است و نمیخواهد این کار انجام بگیرد. این حرکت بزرگ امروز در سایهی اسلام که دین ماست، اساسیترین علقهی معنویِ ملت ماست، تحقق پیدا کرده و آنها میخواهند خرابش کنند. البته نتوانستهاند، باز هم به توفیق الهی نخواهند توانست، اما از توطئههاشان نباید غفلت کرد. و به نظر من، نخبگان عزیز و محترم ما، مسئولیت بزرگی دارند. بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی1387/06/05 همهی مطالبی هم که برادران و خواهران و جوانان عزیز ما آمدید اینجا و بیان کردید، این فکر را در انسان تقویت میکند که جریان نخبهپروری و توسعهی فکر سازنده در بین جوانان کشور، یک جریان رو به رشدی است؛ دارای پیشرفت است و آیندهی خوبی را نوید میدهد. من حرفهای دوستان در سال گذشته را هم کم و بیش در یاد دارم - غیر از اینکه حالا یادداشت شده و ثبت شده - آنها هم همین جور است. نکاتی که به ذهن جوانان و نخبگان ما میرسد که فکر میکنند اینجا باید مطرح و بیان کنند، برای ما شاخص است. انسان میبیند که هم توجه و انگیزهها برای پیشرفت علم و اعتناء به اهمیت علم و فناوری بیشتر شده، هم جهتگیریها با اهداف والای نظام جمهوری اسلامی همخوانتر و منطبقتر شده است. بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی1387/06/05 اگر درست محاسبه بشود، شاید بتوان گفت واقعاً حدود صد و پنجاه سال ملت ایران را متوقف نگه داشتند. این استعداد جوشانی را که شما امروز میبینید، این مال امروز نیست؛ همیشه نسلهای ایرانی این استعداد را داشتهاند. اینها به دلایل مختلف متوقف مانده؛ عمدهاش هم به خاطر حاکمیت حکومتهای مستبد و جائر در همهی زمانها - و بخصوص در این برههی آخر، به اضافه شدنِ وابستگی و فساد - بوده. این عقبماندگی وجود دارد. لیکن استعداد ملت ایران، یک استعدادِ از متوسط بالاتر است؛ این را ما بارها گفتهایم. بعضیها خیال کردند که ما این را ادعا میکنیم؛ حالا بتدریج در سطح جهان هم دارد این معنا منعکس میشود. گواهیها و تصدیقهای جهانی نسبت به هوش بسیار زیاد ایرانی، مکرر در جاهای گوناگونی دارد تکرار میشود. توی مجلات آمریکائی مینویسند و بخصوص از بعضی از دانشگاههای ما اسم میآورند. البته این اسمآوردنها مغرضانه است؛ آن دانشگاهی که آنها اسم میآورند - چه در تهران، چه در اصفهان - اینها دانشگاههای برترند، شکی نیست؛ اما نام آوردن آنها مغرضانه است؛ چون دانشگاه بر پایهی نیروی انسانی است: دانشجو و استاد و البته مدیریت. هم دانشجو و هم استاد، از همین نسلهای ایرانی هستند؛ بنابراین، این عمومیت دارد و مخصوص دانشگاه خاصی نیست. در هر جائی که تلاشی صورت بگیرد، همین برجستگی نمایان خواهد شد که آنها در مواردی به آن اعتراف میکنند. بنابراین ما از این امکان بسیار بالای انسانی برخورداریم؛ یعنی هوش و استعدادِ از متوسط بالاترِ انسانی در ایران. این میتواند عقبماندگی را جبران کند. این سالهائی که شما راه افتادید و این کاروان علم در کشور حرکت کرده، دستاوردهای بسیار زیادی داشته. همین تقریباً ده دوازده سال اخیر که این تفکر علمگرائی و دنبال علم رفتن و نهضت تولید علم و نهضت نرمافزاری و مسئلهی نخبهپروری در کشور شروع شده، تا امروز ما خیلی پیشرفت کردهایم. این پیشرفتها مغتنم است. بیانات در دیدار نخبگان جوان دانشگاهی1387/06/05 یک چیز دیگری که من اینجا لازم است مطرح بکنم - اگر چه مخاطبش در واقع کس دیگری است - مسئلهی بزرگداشت نخبگان و تکریم نخبگان است. در این زمینه، در واقع رسانههای ما و بخصوص رسانهی ملی و صدا و سیما، مخاطبند. خب، شما ملاحظه کنید در تبلیغاتی که انجام میگیرد: هنرپیشهها و هنرپیشههای خارجی و اسمهای گوناگون تبلیغ و ترویج میشوند. مثلاً مسابقه میگذارند توی تلویزیون و سؤال میکنند: اسم قهرمانِ اولِ فلان فیلم چی بود؟ اگر گفتی و بلد بودی برنده میشوی! حالا ندانند این را؛ مگر چه کسری و چه نقصی وارد میشود؟ فرض کنید میلیونها نفر این فیلم را ندیدهاند و این هنرمند یا این بازیگر را نمیشناسند؛ این شد یک نقیصه؟ که شناخت او بشود یک امتیاز؟! یا مثلاً ورزش. خب البته میدانید و بارها گفتهام، من از طرفداران ورزش قهرمانیام؛ یعنی من بر خلاف یک حرفی که گفته میشد آقا! ورزش قهرمانی چیست؛ بنده گفتم که نه، ورزش قهرمانی لازم است. ورزش قهرمانی در واقع نخبهپروریِ در باب ورزش است؛ این میشود یک قله؛ تا قله نباشد، دامنه نیست. وقتی یک قله درست شد، آن وقت دامنه - یعنی ورزش عمومی - شکل خواهد گرفت. بنابراین بنده به ورزش قهرمانی معتقدم؛ به این قهرمانهائی هم که میروند و پرچم کشورمان و سرود ملی کشورمان را اینجا و آنجا به چشم و گوش مردم دنیا میرسانند، علاقهمندم؛ از آنها هم تشکر میکنم؛ خیلی هم دوستشان میدارم؛ گاهی هم پیش من میآیند. اما حرف من این است که چرا ما باید یک نخبهی علمی را کمتر از یک نخبهی ورزشی بها بدهیم؟ ما چقدر نخبههای علمی داریم که در قلهاند؛ چقدر نخبهی علمی داریم که اگر چنانچه دست کشورهای دیگر به اینها برسد، آنها را فوراً میقاپند و میبرند؛ اینها را باید تجلیل کنیم. بیانات در دیدار نخبگان استان سمنان1385/08/19 نخبه بودن یک ارزش است حقیقتاً؛ اما «و تمام آنگه شود» - به قول سعدی - این ارزش است که به دنبالِ نخبه بودن، نخبهپروری بیاید. نخبگان عزیز ما در هر رشتهای بر پروراندن همت بگمارند. اولاً پروراندن خود؛ انسان حدِّ یقف که ندارد؛ معلومات انسان روزبهروز ممکن است بیشتر بشود. همین آقای دکتر کردوانی که الحمدللَّه در کار خودشان متخصصِ درجهی یک هستند - به قول خودشان هفتاد و هفت سال هم دارند. البته ماشاءاللَّه پنجاه و پنج ساله بیشتر به نظر نمیآیند! - اگر در همین رشتهی کویر مطالعه و تحقیق بیشتری بکنند، یقیناً به اطلاعات بیشتری دست پیدا میکنند؛ چه برسد به جوانها؛ چه برسد به آن کسانی که در حال رویشند؛ در حال گسترشند. پروراندن خود و پروراندن، به نظر من تکلیف نخبگان است. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان استان کرمان1384/02/14 من همیشه با نظر تحسین به کرمان نگاه کردهام و امروز این نگاه تحسینآمیز با دیدن این همه نخبه در بخشهای مختلف - دانشمند، هنرمند، ادیب، شاعر، معلمان کارآمد، استادان زبده، سرداران بزرگ در دفاع مقدس، روحانیون محترم، سخنوران خوب، ورزشکاران خوب و برجسته - که در جمع عزیزان حضور دارید، تقویت شد. بحمداللَّه استان تنوع و جنس ِ جور در عرصهی نخبهپروری را حایز هست؛ این برای من بسیار تحسینبرانگیز است. بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما1383/09/11 مسألهی علم در کشور خیلی مهم است. با مطالعهی دقیق و همهجانبه، انسان به چند سرفصل معدود میرسد، که یکی از آنها علم است. ما برای آینده به علم احتیاج داریم. نهضت نرمافزاری و تولید علم و اندیشه و فکر که مطرح شد، باید جدی گرفته شود. خوشبختانه زمینهها کاملاً آماده و استقبال هم خیلی خوب است. مردم را نسبت به مقولهی علم، امنیت، پرورش نخبگان، اقتدار ملی، کار و ابتکارِ گرهگشا و پیشبرنده و مقولاتی از این قبیل حساس کنید. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی1383/07/05 بسترسازی برای پرورش نخبگان، شناساییِ استعدادهای نخبه، کمک به آنها در رفتن به سمت قلههای علمی و تحقیقی؛ اینها همه کارهای بسیار مهمی است که البته این کارها در کشور ما شروع شده؛ بعد از آنکه در گذشته - قبل از انقلاب - مطلقاً در این کشور وجود نداشت و حتی در جهت عکس آن حرکت میشد؛ یعنی در واقع نخبهکُشی بود؛ سعیِ در کشتن روح امید در جوانها بود؛ سعی در این بود که آن کسی مطرح شود که نسخهی غربی را بهطور کامل و صددرصد میتواند بخواند و اجرا کند و به آن اعتقاد دارد. از خود جوشیدن، از خود روییدن و بالیدن، اصلاً وجود نداشت. این معنایش این است که همیشه کشور و ملت ما زائدهیی بر دیگران باشد؛ دنبالهروی آنها باشد. پیداست که چنین کشوری اعتلا پیدا نمیکند. در گذشته وضع ما این بود؛ اما انقلاب روحیهها را عوض کرد؛ وضعیت را تغییر داد. الان چند سال است که بحمداللَّه توجه به نخبگان در برنامه قرار گرفته؛ لکن آنچه تاکنون شده، کافی نیست. به هر صورت، بسیاری از این نکاتی که دوستان الان مطرح کردید، چیزهایی است که مورد اهتمام قرار داشته و برای اینها کار شده و تلاشهایی انجام گرفته و پیشرفتهایی هم داشته و انشاءاللَّه بایستی بیشتر هم پیش برود. البته من در مورد خاصِ نخبگان اینجور به نظرم میرسد که ما یک بنیاد نخبگان لازم داریم. من سالها پیش - قبل از دولت آقای خاتمی - به رئیس جمهور وقت گفتم دفتری درست کنید که به مسائل ارتباط دانشگاه با صنعت بپردازد. در یک نگاه وسیعتر، در واقع این میتوانست دفتری باشد برای رسیدگی به مسائل گوناگون نخبگان: شنیدن حرفهایشان، حل کردن مشکلات ویژهشان، نگاه به پیشنهادهایشان در زمینهی پیشرفت کار و اصلاً نگاه کلی به نخبهپروری در جامعه. بعد، در زمان دولت کنونی هم - دولت آقای خاتمی - به ایشان یکی، دو مرتبه گفتم، که کارهایی هم انجام دادهاند؛ منتها کافی نیست. ما باید یک بنیاد درست کنیم که زیر نظر ریاستجمهوری باشد؛ چون بهترین جا آنجاست. الان شنیدهام که بعضی از دستگاهها کارهایی میخواهند بکنند، لکن هیچ جا برای این کار مناسبتر از دستگاه ریاستجمهوری نیست؛ حتی دستگاه وزارتی هم برای این کار کافی نیست؛ چون این کار فراتر از کار یک وزارتخانه است. بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و نخبگان استان همدان1383/04/19 راجع به شما نخبگان عزیزی که در این جمع هستید، بنده هیچ حرف دیگری جز این ندارم که بگویم نسبت به همهی زبدگان و نخبگانی که در دانش، در معرفت، در فن، در عمل، در ورزش و در هنر استعداد و نبوغ نشان دادند و تلاش و جدیت کردند، احساس ارادت و اخلاص میکنم. ما قدر نخبهها را میدانیم. ممکن است قدرشناسیِ عملی - آنچنان که شایستهی نخبگان است - نتوانیم انجام دهیم؛ اما قلباً قدردان نخبگانیم. استان هم انصافاً نخبهپرور است. من آن روز در دو سه سخنرانی، از شخصیتهای برجستهی این استان در فنون و علوم مختلف و در هنر و در انواع دانشها اسم آوردم. نخبگانی که در طول زمان و در زمان نزدیک به ما و در زمان ما از این استان برخاستهاند - نخبگان سیاسی، نخبگان علمی، نخبگان هنری - کارهای برجستهیی کردهاند. البته در اینجا مقصود من فقط شهر همدان نیست؛ بلکه استان کنونیِ همدان است، که شامل همدان، ملایر، نهاوند، تویسرکان، اسدآباد، بهار، کبودرآهنگ، رزن و شهرهای فراوان دیگر میشود. حقیقتاً این استان به همهی کشور نخبه صادر کرده است، که من نمونههایی از آن را در جلسات دیگری در میان گذاشتم و نمیخواهم تکرار کنم. اولاً نخبهپروریِ استان نشانهیی است از یک استعداد طبیعی. حالا این استعداد مربوط به منطقهی جغرافیایی است یا خصوصیات اقلیمی و تاریخی، به این کاری ندارم؛ هر عاملی که دارد، بالاخره این منطقه نخبهپرور است و نخبههای خود را به نقاط دیگر سرریز میکند. بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی1383/04/07 یکی از دستگاههای تدارکاتچی، دستگاه نخبهشناسی و نخبهپروری است؛ یعنی کادرسازی در دستگاه قضایی و راهاندازی تشکیلات علمی و آموزشی قوهی قضائیه که بایستی بسیار پُرکار و پُر تلاش عمل کند. بیانات در خطبههای نمازجمعه1381/09/01 هر وقت حرکت سازندهای در کشور به وجود میآید، از آن طرف دشمن برای اینکه جمهوری اسلامی نتواند حرکات سازنده را انجام دهد، تحریکاتی در کنارش به راه میاندازد. الان چندی است که راجع به علم و تحقیق و اهمیت آن، حرفهایی جدّی وجود دارد. در ملاقات با بنده - چه استاد، چه دانشجو، چه رؤسای مراکز علمی و دانشگاهی - هر کدام که دربارهی مسائل دانشگاه حرف میزنند - که مکرّر هم اتفاق میافتد - راجع به اهمیت علم صحبت میکنند و از عقبماندگیهای ما در مسائل مربوط به علم و تحقیق و پژوهش و امثال اینها گله و شکوه میکنند. بنده هم به مسؤولان بارها تذکّر دادهام و تصمیمهای خوبی هم گرفتهاند و کارهایی را هم کردهاند. بنابراین حرکت به سمت رونق دادن به بازار علم و تحقیق و زبدهپروری و ذهنها را در دانشگاهها و مراکز علمی پرورش دادن، چندی است که جدّیتر از گذشته شروع شده است؛ اما یک وقت شما میبینید در دانشگاه بهانهای پیدا میشود برای اینکه نه تنها علم و تحقیق، بلکه اصل جریان و روال معمول دانشگاهها هم به خطر بیفتد و دچار وقفه و تعطیل شود! این کارِ کیست؟ این کارِ دشمن نیست؟ همان وقتی که کشور نهایت احتیاج را دارد به اینکه جوانان دنبال علم و تحقیق و پرورش نیروی فکری خود باشند و نظام هم برای این کار برنامهریزی میکند و جدّیتر از گذشته آن را دنبال مینماید و این یک نیاز طبیعی است و همه آن را احساس میکنند، ناگهان عدّهای پیدا شوند و دانشگاه و دانشجو و استاد و محقّق را از کار معمولی خود باز بدارند یا مزاحت ایجاد کنند. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی1381/07/03 در برنامهریزی برای نخبگان، هدف ما باید چه باشد؟ البته هدف نباید بههیچوجه تحقیرِ غیرنخبگان باشد؛ چون غیرنخبگان ممکن است کارهایی انجام دهند که بسیار برجسته و ممتاز و والا باشد؛ این بدیهی است. اما یک جامعه بدون دارا بودن استخوانبندیهای ذهنیِ قوی، در حرکت جهانی نخواهد توانست از سربالاییهای دشوار و پیچهای سخت عبور کند. بنابراین، جامعه همچنان که به بدنهی فکری نیاز دارد، به نقطهی ممتاز فکری هم نیاز دارد. بنابراین اگر هوشمندانی در جامعه هستند که از لحاظ ذهنی نخبهاند، اینها میتوانند به پیشرفت علم و فرهنگ و هنر و کار و پیشرفت هر چیزی که جامعه به آن نیاز دارد، کمک کنند. بنابراین، منهای اینکه ما بخواهیم غیرنخبه را مورد تغافل قرار دهیم، باید برای نخبگان، حسابی باز کرد. ممکن است به نظر بیاید این یک تبعیض است؛ اما تبعیض همه جا غیرعادلانه نیست؛ گاهی اوقات تبعیض، عین عدالت است. این حساب باز کردن برای نخبگان، عین عدل است؛ به خاطر اینکه ما باید نخبه و هوشمند را در حدّی که میتواند رشد کند، رشد بدهیم. هدف دیگری که در خصوص برنامهریزی برای نخبگان وجود دارد، این است که اینها احساس کنند میتوانند از استعداد خود استفاده نمایند؛ احساس بنبست نکنند. صحبت فرار مغزها میشود. فرار مغزها ابعاد گوناگونی دارد. یک بُعد بسیار زشت و بد آن این است که بیگانگانی میخواهند بیایند از ثروت ملیِ انسانیِ یک کشور سوء استفاده کنند. کشوری انسانهایی را پرورش دهد و استعدادهایی را - با همهی عوامل به وجود آورندهی استعدادهای درخشان - به وجود آورد و به قول دوستمان این را در طبق اخلاص بگذارد و به دیگران بدهد؛ دیگران هم بیایند با صرف پول - که غالباً زحمت دیگری هم نمیکشند - این ثروت را به ثَمَن بَخْس از این ملت بگیرند و او را محروم کنند؛ این، بُعد بسیار بد و دردناک قضیه است. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی1381/07/03 امروز در این کشور، نخبهپروری و راه یافتن به المپیادهای جهانی مشاهده میشود. البته اینها ضایعاتی هم دارد که دوستمان اشاره کردند: معرفی کردن چهرهها و آسان کردن کار دستگاههای پولساز و کمپانیهایی که دنبال فکر و ذهن و مغزِ کارآمد هستند تا آنها را بربایند؛ اما این حرکت به خودی خود یک حرکت علمپروری در جامعهی ما بود؛ نشاندهندهی جرأت و جسارت کشور و طبقهی جوان ما بود؛ برای اینکه بتوانند در میدانهای علمی، خود را نشان دهند و اثبات کنند که میتوانند. |