چکیده‌ گفت‌وگو:

 

ü       به خاطر خفقان و فضایی که رژیم شاه قبل از انقلاب ایجاد کرده بود، انرژی­های متراکم سیاسی بعد از انقلاب رها شد.

ü       در آن زمان یک نیروی مذهبی داشتیم که امام آنها رهبری می‌کرد. مارکسیست­هایی هم در روزهای اول انقلاب فعال بودند. گروه­های انسان‌دوست مذهبی و... از سوی  لیبرال­ها و دموکرات­ها بودند و گروه­های التقاطی مثل سازمان مجاهدین خلق و نهضت آزادی هم در جمع بازیگران فعال بودند.

ü       بعد از انقلاب این‌ها گمان می‌کردند كه این حکومت دوامی نخواهد داشت. بنابراین استراتژیشان در عدم پذیرش این مدل حکومتی بود؛ اما در این‌ که باید تحمل کرد یا مقابله و چگونگی مقابله، اختلاف دیدگاه داشتند.

ü       ملی‌مذهبی‌ها تقریباً یک تشکل محافظه‌کار دست راستی بودند که با رژیم شاه نیز هم‌کاری داشتند و رژیم شاه را ­پذیرفته بودند. به خاطر ایده‌های محافظه‌کارانه‌شان نمی­خواستند واقعاً رژیم شاه ریشه‌کن بشود؛ می‌خواستند قدرت خیلی آرام، مقید به مشروطه بشود.

ü       توده‌ای‌ها به جمهوری اسلامی رأی داده بودند و می‌گفتند قانون اساسی را قبول داریم. آن‌ها مصلحت نمی‌دیدند به مقابله‌ی آشکار دست بزنند.

ü       اگر بخواهیم دنبال بحث ترور و کشت و کشتار در ایران باشیم، اصولاً باید در فضای گفتمانی چپ دنبال این‌ها بگردیم. در این میان گروه‌های «التقاطی» در اولویت بودند و از گروه‌های دیگر، کمتر این چیزها به وضوح دیده ­شده است.

ü       آن‌ها اعتقاد داشتند که مذهبی­ها به چند دلیل نخواهند توانست کشور را اداره کنند و حکومتشان استمرار ندارد.

ü    می‌گفتند مهم‌ترین چیزی که مذهبی­ها ندارند، سازمان و تشکیلات است. آن‌ها معتقد بودند چیز دیگری هم دارند که مذهبی­ها ندارند و آن تجربه­ی حکومت­مداری است. یعنی ما کادر داریم، ولی مذهبی­ها ندارند.

ü       آیت‌الله خامنه­ای یک عضو مؤثر و جزو اعضای شناخته شده‌ی نهضت انقلاب بودند. ایشان را هدف قرار دادند تا یکی از کسانی را از میان بردارند که می­توانست بسیج اجتماعی ایجاد کند.

ü       مدیریت حضرت امام اوضاع را عوض کرد. شاید اگر ایشان نبودند و این بحران‌ها را مدیریت نمی­کردند، آن‌ها پیروز می­شدند.

ü      بار اصلی تأمین امنیت ایران و مهار این بحران­ها بر دوش خود حضرت امام بود. ایشان بودند که دستور ­دادند دادگاه انقلاب برپا شود و بخشی از پیگیری‌ها را به دادگاه انقلاب سپردند.