من از این شیخ راغب مصطفی خاطرهیی دارم که بد نیست آن را برای شما بگویم. ما حدود سالهای ۴۶ یا ۴۷ - یعنی تقریباً بیست و یکی دو سال قبل از این - در مشهد دنبال خواندن شیخ مصطفی اسماعیل در رادیوهای کشورهای عربی - مخصوصاً رادیو مصر - به دقت میگشتیم تا بلکه خواندن او را پیدا کنیم.
البته نوارهایش هم در بازار نبود و در ایران هم رادیو قرآن وجود نداشت و ما مجبور بودیم از رادیوهای خارجی گوش کنیم. ما عاشق تلاوت شیخ مصطفی اسماعیل بودیم.
تلاوتهای او را پیدا میکردیم و گوش میکردیم. در آن زمان رفیقی داشتم - مرحوم آقا جعفر - که آقایان او را میشناسند. آن هم با من همینطور پای رادیو مینشست و گوش میکرد. یک روز من را دید و گفت: امروز در رادیوی مصر، صدای پسر شیخ مصطفی اسماعیل را پیدا کردیم! گفتم: چه طور، از کجا فهمیدی پسرش است؟ گفت: نام او راغب مصطفی است که پسر شیخ مصطفی اسماعیل میباشد! (او را به نام غلوش نمیشناخت). رفیق من، صدای فرزند مصطفی اسماعیل را ضبط کرده بود. من که گوش کردم، گفتم که قاعدتاً باید همان پسر شیخ مصطفی اسماعیل باشد؛ چون صدایش شبیه شیخ مصطفی اسماعیل است! تلاوت هم، تلاوت همان آیات معروف بود: «و استمع یوم یناد المناد من مکان قریب»
البته نوارهایش هم در بازار نبود و در ایران هم رادیو قرآن وجود نداشت و ما مجبور بودیم از رادیوهای خارجی گوش کنیم. ما عاشق تلاوت شیخ مصطفی اسماعیل بودیم.
تلاوتهای او را پیدا میکردیم و گوش میکردیم. در آن زمان رفیقی داشتم - مرحوم آقا جعفر - که آقایان او را میشناسند. آن هم با من همینطور پای رادیو مینشست و گوش میکرد. یک روز من را دید و گفت: امروز در رادیوی مصر، صدای پسر شیخ مصطفی اسماعیل را پیدا کردیم! گفتم: چه طور، از کجا فهمیدی پسرش است؟ گفت: نام او راغب مصطفی است که پسر شیخ مصطفی اسماعیل میباشد! (او را به نام غلوش نمیشناخت). رفیق من، صدای فرزند مصطفی اسماعیل را ضبط کرده بود. من که گوش کردم، گفتم که قاعدتاً باید همان پسر شیخ مصطفی اسماعیل باشد؛ چون صدایش شبیه شیخ مصطفی اسماعیل است! تلاوت هم، تلاوت همان آیات معروف بود: «و استمع یوم یناد المناد من مکان قریب»
بیانات در دیدار با شیخ راغب مصطفی غلوش و شیخ محمّد بسیونی ۱۳۶۸/۱۱/۲۰