کردستان در خاطرات سردار رحیم صفوی

کردستان در خاطرات سردار رحیم صفوی

با حضور حاج احمد متوسلیان، مریوان به عنوان یک منطقه مرزی اولین شهری بود که امنیت نسبتا خوبی در آنجا حاکم شد. مردم مریوان در آن زمان به کمک‌های ویژه‌ای احتیاج داشتند و ما  برای مردم مریوان سوخت  و آرد می‌بردیم. 

سفر زمینی آقا به مریوان، خاطرات سال‌های 58 و 59 و حوادث غرب کشور در آن دوره رابرای سردار رحیم صفوی زنده ‌کرده بود. 

از منطقه تیژتیژ که عبور می‌کردی جانوره بود و بعد گردنه گاران و سپس می‌رسیدی به مریوان؛ جاده دیگری هم بود، همین جاده‌ای که امروز به همراه حضرت آقا به مریوان رفتیم؛ نگل، تازه‌آباد، سروآباد و بعد هم مریوان.

حاج احمد متوسلیان به شدت به کردهای منطقه علاقمند بود، مردم این منطقه هم به حاج احمد علاقمند بودند؛ حاج احمد موفق شده بود که بهترین نوع امنیت را در این منطقه برقرار کند.

نیروهای ضد انقلاب در گاران زیاد بودند. گاران از ویژگی‌های جغرافیایی بسیار ویژه‌ای برخوردار بود. ارتفاعات بسیار پیچیده و جنگل‌هایی که تا کنار جاده می‌آمدند. نیروهای ضدانقلاب از طریق همین پوشش درختی کمین‌هایشان را اجرا می‌کردند.یادش به خیر قبل از جنگ که در کردستان بودم از سنندج برای کمک‌رسانی به مردم مریوان حرکت کردیم، پیش از آنکه به گاران برسیم در روستایی به نام جانوره، درگیری شدیدی بین نیروهای ضدانقلاب و ستون نیروهای خط امام رخ داد.

جاده خاکی که ما از آن عبور می‌کردیم از بعد مسافت نزدیک بود ولی بسیار پرپیچ وخم و کوهستانی؛ ظاهرا الان دارند تونلی می‌زنند که مسافت را بسیار کوتاهتر می‌کند. درگیری ما با نیروهای ضدانقلاب شدیدتر شد. تا اینکه دیدیم حاج احمد متوسلیان از شمال مریوان نیروهایش را حرکت داده است. با حضور حاج احمد متوسلیان این ستون به سلامت رسید به مریوان و پاسداران هم برای تامین امنیت و هم برای کمک به مردم منطقه در آنجا مستقر شدند. ضدانقلاب در آن زمان از مردم این منطقه "یارمتی" می‌گرفت، یعنی مالیات می‌گرفت. در حقیقت ضد انقلاب که در آن زمان می خواست در راس قرار بگیرد، به مردم کردستان بسیار ضربه می‌زد.  سال 58 یا اوایل 59 به روستاهای اطراف کردستان که می‌رفتیم می‌دیدیم ضدانقلاب به زور از میان جوانان سرباز می‌برد.  مردم روستاها از نظر اموالشان یا حتی نوامیسشان در خطر ضد انقلاب بودند و آنها با تسلط خودشان می‌خواستند یک نوع واگرایی بین این منطقه و مناطق مرکزی ایران ایجاد کنند، در واقع پیشمرگ‌های مسلمان کمک زیادی برای از بین بردن این جرثومه‌های فساد کردند.

به بحث پیشمرگ‌های مسلمان که رسید، رحیم صفوی یاد مسیح کردستان افتاد؛ شهید بروجردی.

از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی که به شکل گسترده‌ای نا‌امنی شمال غرب ایران با تحریک دولت بعث عراق شکل گرفت، شهید بزرگوار شهید محمد بروجردی که فرمانده منطقه غرب کشور بود ایده پیشمرگ‌های مسلمان و استفاده از کردهای مسلمان را مطرح کرد و حقیقتا هم پیشمرگ‌های مسلمان کرد بسیار فداکاری کردند. من یادم هست شهید شبلی، شهید برداران نمکی، شهید قادرخانی. -از این خانواده 6 بردار شهید شدند- یا شهید تعریف این‌ها رشادت‌های زیادی از خود نشان دادند، این پیشمرگ‌های مسلمان با شهادت خودشان ماهیت ضد انقلاب را نشان دادند.  

نطفه لشگر محمد رسول‌الله و سپاه محمد رسول‌الله تهران را شهید بروجردی گذاشت.

عملیات فتح المبین را که می‌خواستیم در جنوب انجام بدهیم با منطقه بسیار وسیعی مواجهه بودیم.  نیرو کم داشتیم و به اتفاق محسن رضایی به کرمانشاه رفتیم. سردار محمد بروجردی فرمانده منطقه بود. سردار ناصر کاظمی هم در جلسه بود.

ما مطرح کردیم که می‌خواهیم برای عملیات جنوب از کردستان نیرو ببریم. این سفر ما اواخر سال 60 بود و قرار بود عملیات را فروردین سال 61 انجام بدهیم. بعضی از دوستان گفتند خب اگر شما همه پاسدارها را جنوب ببرید در نتیجه خودمان در این منطقه با کمبود نیرو مواجه می‌شویم. به اینجای بحث که رسید شهید بروجردی دستی به ریش‌هایش کشید و فرمود: امام جنگ را مساله اصلی می‌دانند، من خودم یک تیپ تشکیل می‌دهم و چیزی هم از شما نمی‌خواهم. آن تیپ محمد رسول‌الله که الان لشگر محمد رسول‌الله و سپاه محمد رسول‌الله تهران است بنیانگذارش شهید بروجردی بود. حاج احمد متوسلیان، شهید قوجه‌ای، عباس کریمی همه این ها جزو سپاه مریوان بودند که تیپ 27 محمد رسول الله را بنیانگذاری کردند.

رحیم صفوی صبح همان روز که ما پای خاطراتش نشسته بودیم در مریوان بود. عصر که همراه با هیئت همراه آقا برگشت کمی خسته می‌نمود. ولی با شوق از همرزمانش می‌گفت و از زحمتی که اوایل انقلاب بر ای امنیت کردستان و پاک کردن منطقه از لوث وجود منافقین کشیده شده بود. 

اینجا که رسید معلوم بود دارد چیزی را مزه می‌کند که بگوید یا نه.

دشمن سال‌های سال می‌گفت که منطقه شمالغرب منطقه ناامنی است وقتی رهبر انقلاب به مریوان می‌روند و از راه زمین هم می‌روند مردم هم اطمینان حاصل می‌کنند برای امنیت و پیشرفت منطقه. صبح جمعه آقا به ارتفاعات آبیدر می‌روند و مردم عادی،‌ پیرو جوان با حضرت آقا چاق سلامتی می کنند. حضرت آقا دارند امنیت منطقه را به رخ دشمن می‌کشند.