قومیتها قوام دهنده هویت ملی
عماد افروغ*
قومیتها در تاریخ ایران بیشترین قرابت را با عناصر محتوایی هویت ملی، ایرانی و اسلامی، داشتهاند. ما ملتی کهنی هستیم با پیوندهای فرهنگی عمیق که برگرفته از تعامل قومیتها و هویت ملی ماست. متاسفانه این موضوع بد فهم شده است و به نظر میرسد یک تصور خام و ابتدایی از تعارض قومیتها و هویت ملی وجود دارد به ویژه از زمان دولت سازی یا ملتسازیای که در دوره رضاخان صورت گرفت. یعنی از آن زمان، تعریفی از هویت ملی داده شد که قومیتها را نافی هویت ملی تعریف کرد و آن نگاه تمرکز گرایانهای که حاکم شد به گونهای هویتهای قومی و بومی را به واکنش واداشت و این هنوز هم در ذهن برخی نقش بسته است.
مهمترین عنصر قوام بخش هویت هویت ملی، دینداری و یکتاپرستی و به خصوص گرایش ما به اسلام است. بی تردید تمام قومیتهای ما هم دیندار و هم مسلمان هستند و این عنصر هویت ملی را به خوبی معرفی کردهاند. اگر به رسم و رسوم فرهنگی نیز مراجعه کنید خواهید یافت که بیشترین تجلی این رسومات در هویت قومی یافت میشود.
اوج در هم آمیختگی هویت ملی و هویت قومی البته برای ما در زمان انقلاب اسلامی در یک سطح و در زمان جنگ در سطح دیگری نمایان شد.
در حال حاضر برخی قومیتها در کشور ما حسی از تحریم شدگی دارند. در صورتی که خود تحریم وجود ندارد. یکی از تحقیقاتی که ما انجام دادیم نشان دهنده این بود که در هیچ کجای کشور به یُمن انقلاب اسلامی علائم ساختاری تحریم وجود ندارد اما حس تحریم چرا. به عنوان مثال ما منع قانونی برای مشارکت قومیتها در امور اجرایی و نظارتی و... نداریم و حتی بد نیست بدانیم که بودجه سرانه استان کردستان به عنوان یکی از استانهایی که قومیتهای ما در آن حضور بیشتری دارند از تمامی استانهای کشور بیشتر است. یعنی بودجه سرانه این استان از بقیه مناطق فارس نشین و ترک نشین و... بیشتر است؛ اما در عین حال احساس تحریم وجود دارد. یعنی قومیتهای ما احساس تحریم شدگی و طردشدگی دارند و برای رفع این احساس هیچ راهی جز مشارکت وجود ندارد. یعنی باید قومیتهای کشور را در عرصههای سیاسی و فرهنگی و در هر سه سطح تصمیمگیری، نظارت و اجرا مشارکت دهیم.
البته این به معنی آن نیست که ما با هویتهای قومی معارض با هویت ملی نیز با همین نگاه رفتار کنیم برعکس. ما قومیتهایی را که در برابر هویت ملی و تاریخی و اسلامی و ایرانی بایستند بر نمیتابیم. اتفاقا در کشور ما تمامی قومیتها معتقدند که بیشترین قرابت را با عناصر هویت ملی و ایرانی و اسلامی دارند. نتایج یک تحقیق که در تبریز انجام شد نشان داد که غالب جوانان این شهر بر دو هویت خود اصرار میورزند: یکی هویت ملی و دیگری هویت قومی و نه تنها هر دو را میشناسند و در خودآگاه خود به هر دو اشراف دارند بلکه در تعلق بین این دو اصرار میکنند و تضادی هم بین این دو هویت خود احساس نمیکنند.
اگر نگاهی تاریخی و محتوایی به قومیتها و هویت ملی داشته باشیم نه تنها تعارضی وجود ندارد بلکه در برخی اوقات تجلی گرایش به هویت ملی در قومیتها بیشتر بوده است. به عنوان نمونه یکی از شاخصههایی که میتواند به بحران مشارکت، بحران مشروعیت و در نتیجه بحران ملی بیانجامد مسئله عدم حضور در انتخابات است. در برخی از انتخابات ما آمار نشاندهنده این بود که میزان مشارکت در مناطق مرزی ما به مراتب بهتر از تهران بوده و اگر مشارکت انتخاباتی شاخصی برای بحران شروعیت باشد ظاهراً مرکز نشینها بیشتر با این مشکل مواجه هستند.
پس هم باید به عناصر مقوم هویت ملی و هم به نقش قومیتها در شکلگیری هویت ملی و هم به درهم آمیختگی هویت ملی و هویت قومی توجه داشت.
* مدیر گروه علم و دین پژوهشکده علوم انسانی و مطالعات فرهنگی